عالیشوندی چه می گوید !!!!!؟؟؟؟؟؟

یک فردائی

یزدفردا : غرض از این نگارش تأیید و یا تکذیب نیست قصد دفاع یا حمله به جناب مدیر کل را هم نداریم اما در شهر و استانی که محراب گلی چند صد ساله ویران می شود! کتیبه ی فوق ارزشمند مسجد جامع ناپدید می شود! موریانه به جان نسخ دینی و تاریخی ما می افتد! قفل و لولای درب های قدیمی به یغما می رود! کوبه و گل میخ هایی که از جا در می آیند ! نسخه هایی که سر از جاهای شناخته شده و شناسنامه دار در می آورند این گونه تاختن ها و آدرس دادن های ناقص و گیج کننده چه معنایی می تواند داشته باشد؟

آبان 88 زمزمه هایی بالا گرفت پیرامون مدیر جوان و غیر بومی که برای به دست گرفتن سکان فرهنگ و ارشاد استان یزد عزم خود را جزم نموده است و چند روز بعد در غیاب مدیر کل قبلی بدون تودیع! معارفه ی این مدیر جوان و غیر بومی انجام شد . در همان حوالی ، یعنی قبل و بعد از آبان 88 سؤالات و ابهامات زیادی مطرح شد... صحبت بر سر چرایی انتخاب این مدیر جوان و غیر بومی بود و ابهام بر سر این مهم که از عهده بر می آید یا نه؟ ! مجال این نوشتن کمی عصیانی تر از بررسی کارنامه ی 20 ماهه ی عالیشوندی است ، بهانه ی نوشتن محتوای برخی صحبت های ایشان در نشست های مطبوعاتی ، حرف های کمی تا قسمتی خودمانی و جهت گیری هایی است که در برخی دیدارها، بازدیدها و برخی حرف های سینه به سینه و دهان به دهان از جنس همان حرف هایی شبیه می گویندهای معروف !!! که حالا دیگر می توان به جرأت بیان داشت آن حرف های تند و بی پرده  به نوعی هدف دار، مدیریت شده و با دامنه ای وسیع از اطلاعات حد اقل طبقه بندی نشده بیان     می شود. غرض از این نگارش تأیید و یا تکذیب نیست قصد دفاع یا حمله به جناب مدیر کل را هم نداریم اما در شهر و استانی که محراب گلی چند صد ساله ویران می شود! کتیبه ی فوق ارزشمند مسجد جامع ناپدید می شود! موریانه به جان نسخ دینی و تاریخی ما می افتد! قفل و لولای درب های قدیمی به یغما می رود! کوبه و گل میخ هایی که از جا در می آیند ! نسخه هایی که سر از جاهای شناخته شده و شناسنامه دار در می آورند این گونه تاختن ها و آدرس دادن های ناقص و گیج کننده چه معنایی می تواند داشته باشد؟


دست دلالان را قطع می کنیم!!!


مدیر جوان و غیر بومی ارشاد که عادت ندارد از افعال اول شخص مفرد استفاده نماید ـ برخلاف خیلی ها که «من» از سر زبانشان نمی افتد ـ در نخستین واکنش خود جبهه و خاکریز دلالان فرهنگی را نشانه رفت و با یک خط و نشان مدیریتی به آن ها گوشزد کرد که دور و بر او پیدایشان نشود البته بحث بر سر وجود و عدم وجود دلالان فرهنگی آن هم در سرزمین دارالعباده و دارالعلم یزد، دیگرنجوایی کهنه و ناشنودنی است و همه اذعان دارند که این دلالی فرهنگی که با کمی جرأت می توان بر آن عنوان مافیای قدرتمند و پیچیده ی فرهنگی گذاشت در ساختار فرهنگی، هنری و پژوهشی استان وجود دارد و اما چرا مدیر کل جدید ارشاد بدون ذکر مصادیق و دادن آدرس دقیق از کنار آن رد شد سؤالی است که جواب دادن یا ندادن به آن در حیطه ی خواست و اراده ی مدیر کل است اما می شود برای آن مصادیقی را جست که چندان هم دور از ذهن نسیتند


قرآن های دیگر کجاست؟


در یکی از آن نشست های به یاد ماندنی که تا سحرگاهان رمضان سال گذشته طول کشید باز مدیر کل جوان و غیر بومی ، لا به لای سؤال و جواب های ریز و درشت جمع حاضر ناگهان قرآنی قدیمی را جلوی چشمان حیرت زده ی جمع آورد و پرسید باقی این نسخه ها کجاست و در ادامه سؤال خود را اینگونه کامل نمود که این نسخه ی ارزشمند و قدیمی را در جایی به غیر از مکان اصلی خود یافته است(شما بخوانید کشوی یکی از میزهای یکی از اتاق های اداره !) اگر همین یکی است که قطعاً نیست پس بقیه ی آن کجاست و و اگر این رشته سر دراز دارد بگردید بقیه را پیدا نمایید! مدیر کل جوان که نبرد رسانه ای را، هم بلد است ! هم دوست دارد ادامه ی حرف آن شب را بی خیال شد و تا به امروز هیچ کس از مدیر نپرسید بقیه ی قرآن را یافتی یا خیر؟ بر سر همان نسخه ی باقی مانده چه آمد و به راستی چرا باید نسخه ای قدیمی و ارزشمند در کشوی یکی از میزهای یکی از اتاق های اداره ی کل پیدا شود و اساساً مگر نسخه ایی با آن قدمت و ارزش جایش در کشوی میز اداره است؟


تندیس ها نیست!

همان شب و در جایی دیگر از سخنان مدیر کل با ذکر این که تندیس های اهدایی به اداره ی کل، جزیی از اموال آن اداره محسوب می شود با ناراحتی و اعتراض عنوان نمود چرا باید تندیس هایی که طی سالیان گذشته به اداره اهدا شده است به صورت نا هماهنگ، ثبت نشده و ناقص نگهداری شود؟ تندیس هایی که برخی تاریخ فعالیت مدیران و سیستم مدیریتی قبلی را نیز نشان می دهد . تندیس هایی که گاه مثل جشنواره ی ملی خوشنویسی رضوی سلسله وار و همه ساله اهدا می شود و می تواند بعدها ارزش بسیاری داشته باشد.... خلاصه آن شب و شب های بعد هیچ کس سؤال نکرد که آخر و عاقبت تندیس ها چه شد نه کسی سؤال کرد و نه مدیر کل جوان و غیر بومی به آن اشاره نمود.


خرید و فروش نسخه های ارزشمند تاریخی و خطی توسط عده ای خاص!

در لا به لای مصاحبه ها و گفت و شنود های مدیر کل که کم نیستند زیاد به این عبارت اعتراض آمیز بر می خوریم که ایشان صراحتاً به خرید و فروش نسخه های خطی و تاریخی ارزشمند شدیداً حمله نموده اند و با اشاره به مورد یا مواردی که نسخه ای ارزشمند اهدا شده است و بعد ها در جایی به غیر از مکانی که به آن اهدا شده بود یافت شده است ورود به دائره ی شیرین و پر درآمد نسخ ارزشمند و کم نظیر را توسط عده ای سؤال برانگیز و شبه برانگیز بر شمرده اند و کسی پیدا نشد که بپرسد به راستی چه ایراد و اشکالی برای ورود به بازار پر غوغای نسخه های ارزشمند خطی وجود دارد و یا چرا برخی مجموعه داران نباید دست به خرید، فروش و یا انتقال این نسخه ها به مکان هایی امن(بخوانید آن طرف آب ها حوالی اروپا!) بزنند و مگر این نوع تجارت مذموم است؟ خدای ناکرده منظور این نبوده است که بین این مجموعه داران، گم شدن کتیبه ی مسجد جامع و ویران کنندگان محراب گلی فلان مسجد ارتباطی مجازی برقرار نمایند؟


موریانه هایی در قد و قیافه ی آدمیزاد!

مدیر کل جوان و غیر بومی فرهنگ و ارشاد استان یزد در یکی از آخرین اظهار نظرات خود به موریانه هایی اشاره نموده است که قد و اندازه ای معادل یک انسان را دارند و با هیچ آفت کٌشی نیز از بین نمی روند . این اظهارات در پی اعتراض به آسیب رسیدن به نسخه هایی ارزشمند ناحیه ی ندوشن ایراد شد و مدیر کل جوان و غیر بومی که فن گفتگو با رسانه را خوب می داند با گوشه و کنایه آسیب موریانه های بی گناه و ریزه میزه ی بی زبان را ناچیز و قابل رفع دانست و به موریانه هایی اشاره نمود که هیچ آفت کٌشی آنان را از بین نخواهد برد . با توجه به همین چند نکته و نیز اظهار نظرهایی این چنینی باید دوباره مدیر کل جوان و غیر بومی را به چالش و سؤال جواب کشید که این گونه حرف زدن ها، آدرس خالی، گیج کننده و بدون نشانی کامل را برای چه اعلام عمومی می نماید و یا هدف نهایی مدیر کل از رسانه ای کردن برخی مسائل چه اهدافی را دنبال می نماید . به راستی دغدغه ی مدیر کل جوان و غیر بومی چیست ؟ با خواندن اظهار نظرها و مصاحبه های این چنینی مدیر کل فرهنگ و ارشاد استان یزد این گونه به ذهن متبادر می شود که تمامی راه ها و اشارات به یک سمت و سو ختم می شود حال سؤال اساسی این است که مدیر کل چه می داند؟ چرا صریح و بی پرده سخن نمی گوید؟ مصلحت اندیشی است یا احتیاط و دست آخر این که جاده ی اظهارات مدیر کل به کدام  منطقه از مناطق تحت سیطره ی موریانه های عظیم الجثه ختم می شود ؟ حداقل امیدواری ما این است این اظهارات حاشیه دار و حاشیه ساز حاصل اطلاعات و اخبار محکم، مستند و قابل پیگیری باشد.

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا