حجت الاسلام قاسم روانبخش                 اهداف غرب در برخورد دوگانه با داعش

این روزها رسانه های جهان غرب با بزرگ کردن شعار ضرورت مبارزه با تروریسم به ویژه داعش در صدد فضا سازی برای آمادگی افکار عمومی جهت اجرای عملیات بر ضد داعش در عراق و سوریه هستند. در این رسانه ها که عمدتا از سوی صهیونیزم جهانی اداره می شوند سعی می شود تا اوباما و ایالات متحده امریکا را پرچمدار این مبارزه معرفی شوند. در حالی که بر کمتر کسی پوشیده است که امریکا و اروپا با محوریت عربستان سعودی در منطقه، از ایجاد کنندگان اصلی داعش و حامیان پر وپا قرص آن بوده اند و در این راه از حمایت های مالی گرفته تا حمایت های آموزشی و تسلیحاتی ذره ای کوتاهی نکرده اند. در این تحلیل، در باره علل تغییر موضع غرب نسبت به پدیده داعش نکاتی را یادآور می شویم:

1. بازسازی چهره غرب

غربی ها در موضوع سوریه دچار یک اشتباه محاسباتی شدند. آن ها فکر می کردند با ایجاد جریان های مخالف و تقویت آن ها می توانند این گونه وانمود کنند که معارضین، همان مردم سوریه هستند بنابراین، مردم مخالف دولت سوریه هستند. از این طریق غربی ها می خواستند در چهره حامیان مردم و دموکراسی به تروریست ها و معارضان کمک کنند و نظام سوریه را ساقط کنند. نشست های پی در پی معارضان سوری و تشکیل دولت جدید در مناطق آزاد شده و تشکیل ارتش آزاد و ....از اموری بود که غرب را در زمره حامیان مردم قرار می داد. آن ها در رسانه های پر برد و پر قدرت و متنوع خود این گونه وانمود می کردند که ایران طرفدار دولت اسد و به یک معنا طرفدار تروریسم دولتی است و عربستان سعودی، قطر و ترکیه با پشتوانه غرب به ویژه امریکا طرفدار دموکراسی و مردم هستند. آن ها با تبلیغات گسترده خود اعزام نیروهای تکفیری از سراسر جهان و ارسال سلاح و مهمات و حتی فتوای ذلیلانه جهاد نکاح با اعزام هزاران زن به منطقه سوریه در راستای حمایت از مردم سوریه عنوان می کردند و در تلاش برآمدند دولت قانونی اسد را سرنگون و محور مقاومت را در هم بشکنند. ولی نظام جمهوری اسلامی ایران توانست در این مدت به تنهایی و کمک حزب الله لبنان این حصار نظامی و رسانه ای و تبلیغی را در هم بشکند؛ و عملا خواست واقعی ملت سوریه را به کرسی بنشاند. با انتخابات معنا دار سوریه که بشار اسد با رای بالایی مجددا رییس جمهور آن کشور شد حقایقی که توسط رسانه های غربی وارونه جلوه داده شده بود برای مردم جهان روشن گردید؛ اولا معلوم شد که معارضان سوری مردم نیستند بلکه گروهی مسلح و تروریست هستند که برای اهداف خاص خود دست به هر گونه اقدام ضد انسانی و بشری می زنند. ثانیا روشن شد که مردم و دولت سوریه در کنار یکدیگر قرار داشته و دارند. ثالثا معلوم شد که تنها ایران اسلامی حامی واقعی مردم سوریه و دموکراسی و راه حل سوری سوری بوده است و غربی ها به ویژه امریکا از حامیان جدی تروریست ها و مخالف مردم بوده اند. غربی ها پس از این شکست فاحش، با چراغ سبز خود، داعش را روانه عراق کرده تا با تسلط بر استان های سنی نشین و کرد نشین که 8 استان عراق را تشکیل می دهد زمینه شکست و نابودی دولت قانونی عراق را فراهم کنند و از این طریق، نقشه شکست خورده خود را در سوریه به نحوی در عراق جبران کنند. ولی این بار نیز با فتوای تاریخی آیت الله سیستانی تیرشان به سنگ خورد و با توقف داعش در مرزهای استان های شیعه نشین و بغداد، شمارش معکوس نابودی داعش آغاز شد. بنابر این ؛ در این جریان، غرب مدعی حقوق بشر و طرفدار دموکراسی بیش از همه متحمل شکست گردید که به عنوان مخالف مردم و طرفدار تروریست های آدمکش و جنایتکار شناخته شد. به همین دلیل و برای پاک کردن آن تصویر زشت در اذهان مردم، غربی ها در طراحی جدید که با تبلیغات گسترده ای همراه است در صدد مبارزه و حمله نظامی بر ضد مولود خودشان، یعنی داعش بر آمده اند.

2. گرفتن پرچم ضد تروریسم از ایران

عامل دیگر، اقدام امریکا و غرب علیه داعش این است که غربی ها به این نکته پی برده اند که جمهوری اسلامی از اقتدار بسیار بالایی برخوردار است همان گونه که توانست به رغم حمایت های گسترده غرب و شیوخ مرتجع منطقه، تروریست ها را در سوریه شکست بدهد قدرت آن را دارد که داعش را در عراق زمین گیر و نابود کند؛ دقیقا همان روندی که در سوریه به اجرا گذاشت؛ بدین گونه که ابتدا با فتوای آیت الله سیستانی، داعش متوقف شد و سپس عراق متزلزل که در حال انتقال قدرت بود با تشکیل دولت ائتلاف ملی به آرامش رسید. اکنون با شکست تروریست ها در شهر آمرلی، زمان حملات برق آسای دولت و ملت عراق بر آن ها فرا رسیده است. بی تردید جمهوری اسلامی نیز با حمایت های همه جانبه خود می تواند ضربه مهلکی بر این جریان بی ریشه داعش وارد کند و البته با توجه به همجواری ایران و عراق ، مبارزه بر ضد داعش به مراتب بسیار آسان تر از سوریه است. از نظر تحلیل گران سیاسی غرب، چنان چه این اتفاق می افتاد دیگر آبرویی برای امریکا و غربی ها و دولت های مزدور منطقه ایشان باقی نمی ماند و ایران به عنوان قهرمان مبارزه با تروریسم و پرچمدار حمایت از مردم و دموکراسی در دنیا شناخته می شد. به همین دلیل است که امریکایی ها در ائتلاف ضد داعش که تا کنون مدعی اند بیش از 40 کشور به آن پیوسته اند ایران را دخیل نمی دانند.

3. هدف حفظ داعش نه نابودی

امریکایی ها بخوبی واقفند که اگر اوضاع بر همین منوال ادامه یابد تا چند ماه آینده دیگری پدیده ای به نام داعش وجود نخواهد داشت بلکه همه این گروهک تروریستی به دست ائتلاف حزب الله منطقه و دولت عراق و حمایت های جمهوری اسلامی نابود خواهند شد و پایگاه این گروهک های تکفیری در منطقه تضعیف خواهد شد به گونه ای که دیگر امریکا نمی تواند برای سرکوب قیام ها و انقلاب هاس منطقه از وجود آن ها استفاده کند. از این رو امریکا و متحدانش در صدد برآمده اند به بهانه مقابله با داعش به عراق و سوریه حمله کنند و عملا به جای زدن پایگاه های داعش، مواضع مخالفان داعش را در منطقه هدف قرار دهند. و این گروهک تکفیری را بنابر این می توان گفت

4. دنبال کردن اهداف بلندتر

سیاست مداران کهنه کار اروپایی و امریکایی در نقشه های طراحی شده خود، اهداف کوتاه و متوسط و بلند طراحی می کنند؛ شکست در اهداف کوتاه یا میانه به معنای دنبال نکردن اهداف بلند مدت تر نیست. امریکایی ها هرچند در اهداف کوتاه و میانه خود شکست خورده اند ولی آن ها در صددند از این شکست برای خود پیروزی دیگری رقم بزنند. آن ها اکنون که نابودی داعش را قطعی می بینند سعی می کنند از این مرده سیاسی پروژه دیگری بسازند؛ آن ها می خواهند با حمله به داعش هم آبروی گذشته خود را بازیابند و هم پرچم مبارزه با تروریسم را از ایران بستانند و هم این که از این طریق به هدف بلندتری دست یابند و آن این که به بهانه مبارزه و جنگ با داعش، کشورهای منطقه و غرب را بر محور امریکا جمع کنند و هم این که به این بهانه دوباره برای مدتی طولانی در منطقه عراق و سوریه حضور یابند و با تاسیس پایگاه های نظامی در عراق همسایه ایران شوند و اوضاع منطقه و فعالیت های ایران را از نزدیک رصد کنند. و عملا کاری که داعش از انجام آن بازماند این بار خود به آن اقدام کنند.

5 .امریکایی ها از اخبار آخر الزمان و اتفاقاتی که در منطقه خواهد افتاد سخت نگرانند. اخیرا اظهارات یکی از خاخام های یهودی به بیرون درز کرد و فیلم آن در فضای مجازی پخش شد. آن ها از اتفاقاتی که در عراق و شام و لبنان و غزه و یمن در حال وقوع است به شدت نگرانند. از این رو برای حضور فیزیکی خود در منطقه و کنترل اوضاع از نزدیک، در جستجوی بهانه ای می گردند.

6. به هم زدن نقشه ایران به عنوان محور مقاومت

بی تردید ایران اسلامی برای شرایط کنونی منطقه منهای حضور فیزیکی امریکا نقشه ای تهیه کرده است و طبق این نقشه راه مسایل عراق، سوریه، یمن، فلسطین، لبنان و...دنبال می کند. قطعا با حضور افیزیکی امریکایی ها  در منطقه، نقشه راه تغییر خواهد کرد و ایران باید برای شرایط جدید نقشه دیگری تهیه کند که خود این زمان زیادی از ایران خواهد گرفت و در این فرصت امریکایی ها می توانند تا حدودی مسایل و مشکلات خود را در منطقه حل کنند به عبارت دیگر هدف امریکا به هم زدن نقشه راه ایران اسلامی و گرفتن قدرت تصمیم گیری محور مقاومت است. لیکن امریکایی باید بدانند که در این مساله اشتباه می کنند زیرا آینده پژوهی ایران را نباید دست کم گرفت . ایران برای مقابله با ا امریکایی ها همه گزینه ها از جمله حضور فیزکی را مورد مطالعه قرار داده و برای این گزینه هم طرح جالبی دارد که مقام معظم رهبری در سخنان خودشان به هنگام ترخیص از بیمارستان به آن اشاره کردند و فرمودند در این طرح، امریکایی ها شکست سنگین تری تحمل خواهند کرد.

7.  به نظر می رسد که غربی ها در این مساله هم دچار اشتباه محاسباتی شده اند زیرا تجربه گذشته نشان داده است که کشورهای اسلامی برای امریکایی ها نقطه امنی نیست؛ مردم منطقه به خوبی می دانند که عامل اصلی تشکیل داعش و حامی جدی آن، امریکا و غربی ها بوده اند و تصمیم جدید غرب بر ضد داعش یک حرکت خیمه شب بازانه ای بیش نیست. از این رو پس از نابودی داعش مردم منطقه که زخم خورده استکبار هستند به سراغ عوامل اصلی این پروژه یعنی استکبار خواهند رفت و این بار نیروهای غربی و امریکایی خفت بارتر از گذشته منطقه را ترک خواهند کرد.

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا