نكند معتقديد رهبر انقلاب هم حامي تحصن بودند؟!  (انتخابات مجلس هشتم 143)

1. گفته شده اين‌كه نامه استانداران ارتباطي با متخصصين نداشته، يك مزاح است. گويا دوست عزيز معتقدند «هر گردي گردوست»!
در توضيح بايد گفت، ردصلاحيت‌هاي 44 درصدي انجام شده در آستانه انتخابات مجلس هفتم آنچنان بي‌سابقه بوده كه اعتراض بسياري افراد و بزرگان و دلسوزان نظام را در پي داشت. يكي از اين اعتراضات كه افراطي‌ترين نوع آن بود، تحصن بود كه به نظر مي‌رسد اثر معكوس هم به دنبال داشت. اما آيا انتقادات حجت‌الاسلام كروبي از ردصلاحيت‌ها و چند دور رايزي وي با رهبر انقلاب و شوراي نگهبان را هم بايد به حساب دفاع از تحصن گذاشت؟!
آقاي كروبي با وجود آن‌كه رئيس مجلس ششم بود، نه تنها در تحصن شركت نكرد، بلكه از آن زمان تا همين روزها زبان به اعتراض از آن تحصن گشوده و در عين حال از ردصلاحيت‌هاي بي‌سابقه نيز علنا ابراز نگراني مي‌كرد. مقام معظم رهبري نيز گلايه خود را از شوراي نگهبان مطرح كردند و در پايان علنا حكم حكومتي دادند تا در برخي ردصلاحيت‌ها تجديدنظر شود. شايد به همين دليل بايد ايشان را نيز در شمار مدافعان تحصن خواند؟!
2. اين‌كه مهندس كلانتري از مخالفان تحصن بوده، ناشي از شنيده‌هاي من از برخي جلسات ايشان و پرسش و پاسخ‌هاست كه حتي ابراز مخالفت صريح وي با تحصن، با دلگيري برخي دانشجويان متمايل به طيف مشاركت روبه‌رو شده است. با اين حال من سخنگوي وي نيستم و پرسش خبرنگاران از وي مي‌تواند روشن‌كنند موضوع باشد.
3. بنده به هيچ وجه به خود اجازه تفسير به رأي سخنان رهبري را نداده و نمي‌دهم. بلكه يك صغري كبراي منطقي چيده‌ام:
الف ـ رهبري از اين‌كه دشمنان بتوانند بگويند نظام جمهوري اسلامي مردمي نيست ابراز نگراني كرده‌اند.
ب ـ برخي اقدامات افراطي در شوراي نگهبان باعث بهانه‌جويي دشمنان شده است و آنها به استناد همين اقدامات تلاش كردند مجلس و نظام ايران را غيرمردمي جلوه دهند.
البته در مطلب من هيچ‌گاه دست شوراي نگهبان با دشمنان در يك كاسه توصيف نشده، بلكه حساسيت پيامدهاي اقدامات آنان گوشزد شده بود.البته اصل نظارت امري لازم است كه در تمام كشورها هم به نوعي وجود دارد، اما شيوه خارج از قانون آن هم به نظام ضربه مي‌زند و هم بهانه به دست دشمنان مي‌دهد.
به علاوه اين چه برداشتي است كه انتقاد از منصوبان رهبري را توهين به ايشان تلقي مي‌كند؟ رهبري خود مجوز تحقيق و تفحص از دستگاه‌هاي تحت نظر خود كه مسئولان آن را خود منصوب مي‌كنند، حتي به مجلس شوراي اسلامي داده‌اند. نكند به باور شما هر كس كه توسط مقام معظم رهبري منصوب شود، معصوم مي‌شود و ديگر هيچ ايرادي نمي‌توان به او گرفت؟!
جالب آن‌كه رهبر انقلاب در سخنان چند ماه پيش در پاسخ به يكي از دانشجويان عدالت‌خواه ـ كه اتفاقا از همشهريان يزدي نيز هست ـ تأكيد كردند، مخالفت با يك نظر خاص رهبري، ضديت با ولايت فقيه نيست. اما «ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا!»
4. دوست گرامي! به قول معروف در ميانه دعوا نرخ تعيين فرموده و گفته‌ايد: «بازگشت استانداران پس از استعفا» عجبا! بايد به عرض برسانم، استانداران در نامه خود ـ كه موجود است ـ اساسا استعفايي ندادند كه پذيرفته شود و بعد هم بروند كه برگردند!
به علاوه اگر شما استانداران را داراي اختيار نمي‌دانيد، پس چرا يك نامه‌نگاري آنها شما و برخي ديگر را اين ميزان آشفته كرده است؟
از شما خواهش مي‌كنم بي‌جهت نيز از مردم انقلاب‌دوست يزد خرج نكنيد. اين مردم كساني هستند كه در چهلم شهداي تبريز كشته دادند، به رهبري شهيد صدوقي ـ نماينده امام ـ رژيم شاه را سرنگون كردند. در دوم خرداد همشهري خود را انتخاب كردند و همين يكي، دو ماه پيش نيز در سفر رهبري، صحنه‌هاي كم‌نظيري خلق كردند.
مردم انقلاب دوست، خود صالح و طالح و خدمتگزار و خيانتكار را تميز مي‌دهند و اگر برخي همفكران شما به واقع به اين مردم اعتماد و احترام داشتند، مي‌گذاشتند تا انتخاب قانوني و شرعي خود را انجام دهند، نه آن‌كه به واسطه يك نامه، مردم شريف دارالعباده را از داشتن چهره‌اي كه به دليل تجربه چهار ساله خود از نزديك، معضلات اثر آشناست و مي‌تواند به بهترين شكل بازگوكننده دردهايشان باشد، محروم كنند.
والعاقبة لاهل التقوي واليقين
امضا محفوظ

يزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا