وحید شیخ احمدصفاری(فرهمند)

از مجموعه "اسرار لذت بخش نویسندگی" نوشته : وحید شیخ احمدصفاری

به ناشر هيچ اميدي نداشته باشيد

به جرأت مي توان گفت يکي از بدترين قسمت کار نويسندگي، موقعي است که رمانش را تمام کرده و براي ناشري فرستاده و منتظر جواب نشسته است.

باور کنيد که ناشر، براي اعتلاي فرهنگ نيامده است. همچنين براي کشف استعدادها هم سرمايه گذاري نمي کند. ناشر براي کاسبي و سود خودش کتابي را چاپ مي کند که آن هم با شرايطي اقدام مي کند.

معمولاً ناشري پيدا نمي شود که بر روي رمان يک نويسنده مبتدعي و ناشناس سرمايه گذاري کند. او شايد ديوان حافظ را بردارد و غزلياتي جدا کند و گل بوته ايش کند و روانه بازار کند ولي با اين حال حاضر نيست بر روي کار نويسنده نوپا ريسک کند.

ناشرين،دغدغه نويسندگان هستند که هيچ خاصيتي هم ندارند.آن ها هميشه برخلاف ادعاهايشان، عامل بازدارنده و ترمزي براي نويسندگان    بوده اند.

 همين ناشرين، کارهاي تولستوي، همينگوي، کافکا، صادق هدايت (که حتي مجبور شد براي اولين باربوف کور را به صورت دستي در هند چاپ کند) و صدها نويسنده عالي را ر ّد کرده و حاضر به چاپ کارهايشان نبوده اند.

ناشرين از اين که خود نويسنده نيستند، حسادت مي کنند و شک نداشته باشيد که جز به استفاده شخصي فکر نمي کنند، پس از آن ها اميد و انتظاري نداشته باشيد. ولي در نظر داشته باشيد، آن ها خواننده خوبي براي داستان هستند و گاهاً راهنمايي و نظرشان بسيار مفيد است و از اين باب نوعي کمک به نويسنده هستند.

البته اکنون استثمار عده اي از آن ها به گونه اي شده است که شاهد روز افزون نويسندگان ناشر هستيم. يعني آن که در حال حاضر نويسندگان به جاي تحت سلطه دائمي يک ناشر بودن، ترجيح مي دهند تا خود سختي  کار نشر و توزيع را عهده دار باشند.

پس سعي کنيد به ناشر فکر نکنيد و مدت زمان انتظار جواب گيري را دست به روي دست نگذاريد و رمان بعدي خود را آغاز کنيد! و بدانيد که روزي بلاخره همين ناشرين به شما زنگ خواهند زد و قرار خواهند گذاشت و بدانيد چنين روزي در عالم نويسندگي شما اتفاق خواهد افتاد! چرا که آن ها فرصت طلبان خوبي هم هستند و راحت از اثري پر طرفدار و نويسنده اي جاي پا باز کرده نمي گذرند. حتي منتظر دعوتش از شما براي ميهماني و يا شام در رستوراني عالي باشيد.




مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 









  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا