احسان شوق الشعرا

 

چند روز برف و بوران باعث شد خلل متعددی در حمل و نقل مردم و کالا پیش آید مشکلاتی که برای برخی زحمت و برای عده ای سودجو خالی کردن جیب مردم را به همراه داشت، برخی وسایل نقلیه با سوء استفاده از مشکلات مردم برای جیبشان نقشه ها کشیده،و یک مسیر با مبلغ پنج هزار تومان را برای یک مسافر در راه مانده حدود پانزده هزار تومان حساب می کردند و انگار در این شهر و در زیر برف خدا کسی دلش برای مردم در راه مانده نسوخته و البته که اکثر در مسیر مانده ها از قشر متوسط به پایین جامعه هستند.

از شانس بد در این روزهای برفی یک بسته فوری قرار بود با هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران برای یزد فرستاده شود بعد از دو سه روز معطلی و زنگ های متعدد بالاخره بار مذکور به یزد رسید و برای گرفتن بار به قسمت باربری فرودگاه مراجعه کردم.متصدی امور بار بعد از اینکه بارنامه مرا در میان بارنامه ها پیدا و کارت شناسایی ام را چک نمود فرمی را به من داده و می گوید امضا کن.فرمی که در آن من متعهد می گردم بسته خود را به طور صحیح و سالم تحویل گرفته ام،می گویم خوب بسته مرا بدهید ببینم، بعد امضا می کنم و جواب قاطعانه این است که اول امضا بعد تحویل بار....؟می گویم اگر بارم معیوب بود چه می شود؟می گوید انشالله که سالم است...

چاره ای نیست و در این هوای سرد اگر بخواهم مسئولی نیز  برای گله بیابم فکر کنم با کمبود مسئول در فرودگاه مواجه خواهم شد به ناچار بار ندیده را امضا می کنم که صحیح و سالم تحویل گرفته و بعد از امضا درب انبار باز و کالایم تحویل می شود

انگار قرار نیست این قانون های یک طرفه و زورکی تمام شود،یعنی وقتی مردم به ناچار مجبور به همکاری باشند آن طرف هر جور دوست دارد عمل نموده و قانون های نانوشته ای را اجرا می کند

چندی پیش یکی از دوستان که باری شکستنی از تهران برای یزد را حمل و نقل جاده ای ارسال نموده بود گفت در روز تحویل یکی از کارتن های بارم شکسته و از بین رفته بود اما باربری عهده دار نشده  و گفته است ما کارتن تهران تحویل گرفته و یزد هم کارتنی تحویل می دهیم؟!!!

حالا دوست گرام من شانس آورده که دانه ای تحویل نداده وگرنه فله ای تحویلش می دادند بگذریم که برخی بی قانونی ها مثل خرید اجباری پاکت نامه  برای ارسال نامه،یا کارتن مخصوص جهت بسته بندی و ....هنوز به وفور صورت می گیرد و یا برای وارد شدن به یک باربری خصوصی که کل متراژ بابری اش از هزار متر فراتر نمی رود در پایانه باید مبلغ ورودیه بر درب بابری داده و وارد شویم و حال اگر آن غرفه مورد نظر بسته بود هیچ کس جوابگو مبلغ پرداختی نخواهد بود تنها وسایل گرفتن پول زور از مردم ، یک تابلوی ایست، یک نفر با لباس فرم و یک دسته قبض بی مهر و تاریخ است،و آنجایی که مسئولین نظارتی باید برخورد نمایند جایشان خالی است اما بسیاری از مکان های موجود در شهر اگر ریالی گران و ارزان کنند با آنها برخورد قاطع صورت خواهد پذیرفت.

و این است یک بام و دو هوا...

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا