جدی‌تر شدن شایعه کاندیداتوری جلیلی در روزهای اخیر، به نوعی ایثارگران و رهپویان و پایداری‌ها را دچار سردرگمی و بلاتکلیفی کرده است. کاندیداتوری جلیلی درست زمانی جدی‌تر شده است که امید آنها برای کاندیدا شدن جلیلی کمرنگ و کم‌فروغ شده بود و حالا هر دوی این طیف‌های سیاسی با سردرگمی و پیچیدگی دست و پنجه نرم می‌کنند. زاکانی یا جلیلی؟ لنکرانی یا جلیلی؟

 

به گزارش نامه کلاف سردرگم کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم و حمایت جبهه‌ها و تشکل‌های سیاسی از آنها در هفته‌های پایانی منتهی به برگزاری انتخابات روز به روز پیچیده‌تر و غیرقابل پیش‌بینی‌تر می‌شود. در حالی که برخی از طیف‌های اصولگرایان با تشکیل ائتلاف و حرکت منسجم به سمت انتخابات ریاست‌جمهوری، تاحدی برنامه انتخاباتی خود را پیش می‌برند و سبدهای حمایتی معلوم و مشخصی از احزاب و تشکل‌ها دارند، برخی دیگر از شاخه‌های اصولگرایی هنوز بر سر کاندیدای مورد حمایت خود به نتیجه نرسیده‌اند. بعضی از کاندیداهای احتمالی و بالقوه ریاست‌جمهوری از هفته‌ها قبل با اعلام کاندیداتوری و آغاز سفر استانی و ارائه برنامه‌های سیاسی و اقتصادی، به سمت جلب نظر و رأی مردم می‌روند اما برخی دیگر هنوز تصمیم و تصویر روشنی برای حضور یا کناره‌گیری از این انتخابات سرنوشت‌ساز ندارند.

 

این روزها از یک سو ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان که نام ائتلاف برای پیشرفت را برای خود برگزیده است، می‌کوشد از یک سو سبدهای رأی آوری خود را برای انتخاب یک کاندیدای نهایی از میان سه نفر سبک و سنگین کند و سرمایه‌گذاری نهایی خود را با توجه به فرد رأی آور خرج کند و از سوی دیگر از تمام ظرفیت برای اعلام اتحاد سه نفره و تکذیب شایعات و حرف و حدیث‌ها درباره انشقاق و جدایی یکی از میان جمع سه نفره ائتلاف استفاده می‌کند.

 

ائتلاف اکثریت اصولگرایان با حضور کاندیداهای جبهه پیروان خط امام و رهبری یعنی محمدرضا باهنر، یحیی آل اسحاق و منوچهر متکی و مصطفی پورمحمدی و محمدحسین ابوترابی فرد تشکیل شده است و این ائتلاف 5 نفره هم گام‌های جدی و قابل توجه خود را به سمت انتخابات ریاست جمهوری دنبال می‌کند. اعضای ائتلاف در سفرهای استانی و حضور در میان مردم به ارائه نظر و برنامه خود برای دولت آینده می‌پردازند و شعار اصلی خود را که وحدت هرچه بیشتر میان اصولگرایان است با سازوکاری باز در ائتلاف و با دعوت از چهره‌های اصولگرایی همچون محسن رضایی پی می‌گیرد.

 

ایثارگران و رهپویان، در کنار هم خواهند ماند؟

 

در میانه تحرکات جهت دار و مشخص اصولگرایان سنتی، نو اصولگرایان هنوز وضعیت مبهم و نامعلومی دارند. تکلیف نامعلوم و سازوکار نامشخص برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری از یک سو دامان تحول خواهان و بویژه ایثارگران و رهپویان را گرفته و ازسوی دیگر گریبان‌گیر جبهه پایداری شده است. جمعیت ایثارگران و رهپویان سابقه فعالیت مشترک و هماهنگ طولانی دارند و در بسیاری از انتخابات‌های گذشته به صورت هماهنگ و همسو وارد رقابت سیاسی شده‌اند، معمولا با کاندیدا یا لیست‌ کاندیداهای مشترک و با سازوکار یکسان برای حمایت از یک یا چند کاندیدای مورد قبول هر دو جبهه. حالا در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم به نظر می‌رسد که هماهنگی و همسویی ایثارگران و رهپویان هم به نوعی دسنخوش تغییر و تحولات سیاسی شده و اختلاف نظر و سلیقه در میان این دو طیف نیز، آن هماهنگی و همسویی پیشین را از میان برده است.

 

کاندیداتوری علیرضا زاکانی، دبیرکل جبهه رهپویان انقلاب اسلامی که در ماه‌های قبل بیشتر در حد حدس و گمان بود و چندان جدی و معطوف به نتیجه نهایی کاندیداتوری قطعی به نظر نمی‌رسید، این روزها به شدت جدی شده است. اگرچه تا آغاز ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم نمی‌توان مطمئن بود که چه کسانی کاندیدا می‌شوند و چه کسانی از آن صرف نظر می‌کنند، اما این روزها قطعا نام زاکانی یکی از نام‌های جدی و پررنگ لیست کاندیداهای بالقوه ریاست جمهوری است و در صورتی که در نهایت زاکانی، در روزهای ثبت نام از کاندیداها، اقدام به کاندیداتوری کند، بعید به نظر می‌رسد که رهپویان حمایت سیاسی خود را در انتخابات به گزینه‌ای به جز آقای دبیرکل معطوف کند.

 

در همین حال جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با دبیرکلی حسن فدایی و قائم مقامی پرویز سروری، در اولین بیانیه رسمی خود درباره انتخابات اعلام کرده بود که کاندیداهای مرجح برای این جمعیت، علیرضا زاکانی، غلامعلی حدادعادل و سعید جلیلی هستند. حالا این روزها همه از تشتت و اختلاف سلیقه‌ای که بر سر این سه کاندیدا در میان ایثارگرانی‌ها به وجود آمده حرف می‌زنند. گویا بعضی از آنها همچنان خواهان انسجام و همسویی با رهپویان و حمایت از کاندیداتوری زاکانی هستند، برخی دیگر که موافقان غلامعلی حدادعادل هستند، از او و در نتیجه از سازوکار ائتلاف سه‌گانه او با قالیباف و ولایتی حمایت می‌کنند و برخی دیگر هم هنوز به کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات امید بسته‌اند و این امید که مدت‌ها با سکوت جلیلی می‌رفت که بی‌ثمر باشد، حالا دوباره چند روزی است که با جدی شدن احتمال کاندیداتوری جلیلی، جان دوباره‌ای گرفته است.

 

جلیلی خط مشترک پایداری و تحول خواهان

 

سعید جلیلی، نامی است که این روزها به نوعی خط وصل میان پایداری‌ها و تحول خواهان شده است، همان خط وصلی که پیش از شکل‌گیری ائتلاف سه‌گانه، نام حدادعادل تداعی‌کننده آن بود. در آغاز حرف و حدیث‌های انتخاباتی، جبهه پایداری از یک سو روی کاندیداتوری حدادعادل و حمایت از او حساب می‌کرد و تحول‌خواهان و بویژه رهپویان ایثارگران نیز به نوعی کاندیداتوری حدادعادل و حمایت از او برایشان خوشایند بود و او را یکی از گزینه‌های مرجح معرفی می‌کردند. اما زمانی که حدادعادل برای ائتلاف پیشرفت به قالیباف و ولایتی پیوست، اکثریت قریب به اتفاق پایداری‌ها اتمام حمایت از حدادعادل را اعلام کردند و او را از گزینه‌هایشان کنار گذاشتند، پیوستن حدادعادل به ائتلاف برای پایداری‌ها قابل پذیرش نبود. در میان تحول خواهان هم در بحث بر سر حدادعادل اختلاف سلیقه‌هایی ایجاد شد که نتیجه آن استمرار حمایت بخشی از آنها از حدادعادل و ناامیدی برخی دیگر از حدادعادل و رفتن به سمت گزینه‌هایی همچون زاکانی و جلیلی بود.

 

اما هنگامی که حدادعادل ائتلاف 2+1 را انتخاب کرد و از جایگاه گزینه اصلح پایداری و تحول خواهان کنار رفت، سعید جلیلی بود که به نوعی کاندیدای مورد قبول هر دوی این گروه‌ها بود. نام او هم در میان گزینه‌های مرجح ایثارگران و رهپویان و هم در میان کاندیداهای احتمالی مورد حمایت پایداری شنیده می‌شد. جلیلی مدت‌ها در برابر حرف و حدیث‌های انتخاباتی و سؤال‌هایی که از کاندیداتوری‌اش می‌شد سکوت کرد و حرفی نزد و درست بعد از آنکه زاکانی، دبیرکل رهپویان به کاندیداتوری قطعی نزدیک شد و پایداری، باقری لنکرانی را به عنوان کاندیدای نهایی خود اعلام کرد، ناگهان حرف و حدس‌ها درمورد کاندیداتوری جلیلی هم بالا گرفت. خبر کاندیداتوری جلیلی در انتخابات یازدهم این روزها آنقدر جدی شده که یک منبع آگاه نزدیک به سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی، از جدی شدن حضور وی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و حتی فعال شدن ستاد های مردمی جلیلی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خبر می‌دهد.

 

حالا در این شرایط سردرگم کنونی، از یک سو در حالی که زاکانی، دبیرکل رهپویان قرار کاندیداتوری دارد، با سعید جلیلی دیدار می‌کند و می‌گوید که دغدغه‌های مشترکی برای انتخابات دارند و از سوی دیگر باقری لنکرانی، که تقریبا کاندیداتوری‌اش ازسوی جبهه پایداری قطعی و حتمی شده است، از جلیلی به عنوان افراد و گزینه‌های مورد قبول جبهه پایداری یاد می‌کند. به نظر می‌رسد جدی‌تر شدن شایعه کاندیداتوری جلیلی در روزهای اخیر، به نوعی ایثارگران و رهپویان و پایداری‌ها را دچار سردرگمی و بلاتکلیفی کرده است. کاندیداتوری جلیلی درست زمانی جدی‌تر شده است که امید آنها برای کاندیدا شدن جلیلی کمرنگ و کم‌فروغ شده بود و حالا هر دوی این طیف‌های سیاسی با سردرگمی و پیچیدگی دست و پنجه نرم می‌کنند. زاکانی یا جلیلی؟ لنکرانی یا جلیلی؟

 

آیا ائتلاف جدیدی متولد می‌شود؟

 

در این میان بعضی‌ها هم حدس و گمان‌هایی از ائتلاف‌های جدید احتمالی دارند. مثلا ائتلاف زاکانی، جلیلی و باقری لنکرانی. یا بعضی دیگر با توجه به اینکه احتمال کاندیداتوری نهایی حدادعادل از میان ائتلاف سه گانه او با قالیباف و ولایتی را اندک می‌دانند، این احتمال را مطرح می‌کنند که حدادعادل در روزهای پایانی منتهی به انتخابات از ائتلاف سه گانه جدا شود و به ائتلاف جدیدی با جلیلی و زاکانی ورود پیدا کند، یعنی ائتلاف حدادعادل، زاکانی و جلیلی. به نظر می‌رسد جدی شدن ناگهانی بحث کاندیداتوری سعید جلیلی برخی از معادلات پیشین را بر هم زده و همچنان که پایداری‌ها و تحول خواهان را تا حدی سردرگم کرده، ناظران و تحلیلی‌گران سیاسی را هم به فکر احتمال تشکیل ائتلاف‌ها و دورهمی‌های سیاسی جدید انداخته است.

 

اما با توجه به رخدادهای سیاسی و انتخاباتی ناگهانی و عجیب و غریب در هفته‌های پایانی انتخابات ریاست‌جمهوری، می‌توان گفت انتخابات یازدهم، یکی از پیچیده‌ترین و غیرقابل پیش‌بینی‌ترین انتخابات‌هایی است که در تاریخ انقلاب اسلامی ایران برگزار می‌شود. نحوه صف‌بندی گرایش‌های و جبهه‌های سیاسی هفته به هفته و روز به روز تغییر می‌کند و حدس و پیش‌بینی نزدیک به واقع درباره چگونگی آن در نهایت، شاید تا پیش از روزهای ثبت نام از کاندیداهای ریاست‌جمهوری چندان ممکن نباشد.

 

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا