یادداشتی که در ادامه می آید  با عنوان یکی از ولایتمداران شهرستان طبس در واکنش به فرمایشات معاون محترم استاندار خراسان جنوبی و فرماندار طبس در جلسه شورای اداری شهرستان که اظهار داشته بودند:

سال های گذشته در مراسم 5 اردیبهشت، نام طبس بیگانه بود

و به یزدفردا ارسال شده است که عینا منتشر می گردد :

جناب فرماندار! صحرای طبس متعلق به تاریخ است ...

هوای دل انگیز اردیبهشت را که از چهار کنج ایران اسلامی عزیز گلچین کنیم و نفسی عمیق بکشیم و سرمست از این همه زیباییِ اردیبهشتی - در بهاری که آغازش مفتخر به نام مقدس فاطمی شد و سالی که فرزند سلاله پاک زهرای مرضیه(س) حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی لقب نهاده است تا مردمان پارس، شورِ بهاری را با شعور فاطمی در هم آمیزند و حماسه ای خلق کنند که اهریمنان تاریخ بر خود بلرزند- صفحات تقویم تاریخ را آرام آرام و با لبخندی غرورآفرین ورق می زنیم. خرسند از اینکه در تاریخی پر فراز و نشیب و سرشار از اشکها و لبخندها قدم زده ایم و با تمام سختیها و دشواریها با اقتدار، پرچم استقلال و آزادگی ایران عزیز را به تأسی از علم مولایمان ابوالفضل العباس(ع)، پرچمدار عاشورایی ایمان و غیرت و مردانگی بر اوج بلندترین قله های عزت به اهتزاز در می آوریم و در این راه پرشکوه هرگز از یاد نبرده ایم خونهای مقدسی که ریخته شدند و بزرگانی که عمرشان را خالصانه در خدمت به اسلام و ایران به روزگار سپردند و دست عنایت خدا را که همیشه بالای همه دستها بر سر این آب و خاک بوده است.

آری! تاریخ این مرز و بوم کهن سرشار است از ابر و باد و مه و خورشید و فلکی که مأمور خدا بودند تا امروز به آنچه هستیم افتخار کنیم و خاری شویم در چشم اهریمن و اهریمنیان. تاریخی که کوه و دریا و دشت و کویرش متعلق به مردمانی است از هزاران سال قبل تا هر زمان که تاریخ زنده باشد. نه اقلیمی خاص آن را در حصار مکان گرفته است و نه شخصی خاص در حصار کلام. هرچند خوب می­دانیم و می شناسیم بسیاری را که به هر بهانه به دنبال مصادره تاریخ بوده اند و هستند. از سقیفه گرفته تا سینمای هالیوودی قرن 21. از روزگار شاهنامه گرفته تا تازه به دوران رسیده هایی که جولانگاه اندیشه هایشان آنقدر کوچک است که هنوز گمان می برند می توان تاریخ را از تاریخ گرفت. و کویر... که شکوه وافتخارآفرینی­هایش اگر همتراز با کوه و دشت و دریا نباشد بی شک بی نیازی و گنجِ قناعتِ مثال زدنی خود و مردمانش سرآمد است. صفحات تاریخ پر است از نکومردمان آفتاب سوخته ای که این دیار بی آلایش به یاری تاریخ فرستاده است. و این روزها که تقویم را ورق می زنیم شکوفه لبخند را در نظاره پنجمین روز از اردیبهشتِ دل انگیزش، پیشکش هر بنده آزاده خدا و هر ایرانی غیرتمند می سازد:

"شکست حمله نظامی آمریکا در صحرای طبس"

آری این بار شن ها مأمور خدا بودند تا دست اهریمن را از دست اندازی به تاریخ این میهن عزیز کوتاه سازد و پنج اردیبهشت را با یاد و خاطره آن مرد اردیبهشتی، شهید محمد منتظر قائم چون مدالی دیگر بر سینه تاریخ ایران زمین بنشاند. روزی که نه فقط متعلق به اردیبهشت بلکه از آنِ 365 روز هر سال است. سالی که نه فقط سال 59 بلکه قرنها عزت و ایمان است. و کویری که نه تنها متعلق به طبس بلکه در نقشه جان تمام آزادایخواهان جهان است و شهیدی که چون دیگر شهدای تاریخ نه به سرزمینی خاص تعلق دارد و نه به زمان و نامی مشخص محدود می شود بلکه در هرلحظه در قلب تمام عاشقان خدا متولد می شود و نامش به اندیشه ها و قلبها و قلمها تا تاریخ باشد برکت می بخشد.

در این روزهای شکوهمند و عزیز، چه ساده می اندیشد و کودکانه آنکه در صندلی لغزان و تکیه بر باد زده می انگارد که می تواند پنجم اردیبهشت و مأموریت بزرگ شن ها را مصادره کند. فلم می ماند که بخندد یا بگرید بر این طنز تلخ. بر این کوراندیشیهای به حاصل. تاریخ کویر چون دریاست. تمام ناخالصی ها را به ساحل باز می گرداند. نه میزها ماندنی اند و نه کرسی هایشان و نه آنان که دو روزی بر آن تکیه می زنند. آنچه می ماند اندیشه های ناب است و سخنانی زلال. کژاندیشی ها و کژاندیش­ها بسان همان ناخالصی دریا از تاریخ بیرون رانده می شوند. قلمهای بسیاری در تاریخ ساییده شدند اما تنها آنهایی ماندنی شدند که جز برای خدا و طبیعت پاک بشر نسرودند و ننگاشتند.

راز اینکه منتظر قائم و تمام یاران شهیدش در قلب تاریخ ماندگارند و به اذعان پروردگار بی همتا روزی خور نزد خدای عالمیان، نه ژستهای کودکانه سیاسی بود و نه زیاده گوییهای بدون فکر و نه قدرت­نماییهای نقسانی بی نتیجه.

جناب فرماندار! امسال با فاطمیه آغاز شد و با فاطمیه پایان می یابد، بعد از حدود 1400 سال. نه مظلومیت مولایمان علی(ع) در سقیفه ماند و نه ناله های شبانه این شیرخدا در چاه و نه اشکهای فاطمه در بیت الاحزان. به همین منوال نه "یوسف گمگشته باز آید به کنعانِ" حافظ در شیراز و حافظیه ماند و نه کتاب قانون بوعلی سینا در همدان. نه غیرت ستارخان و باقرخان در تبریز ماند و نه دریادلی میزاکوچک خان در جنگلهای دریا. نه عرفان مولانا در مثنوی معنوی محدود شد نه آزادی معنوی مطهری در کتابها و سخنرانیهایش. نه آوینی ها و قلمهایشان در فکه جا ماندند و نه همّتِ همّتها در خیبر. جای جای این مرز و بوم را مردان و زنانی یاریگر تاریخ بوده اند که در عمق تاریخ جاری شده اند. نه فقط در عمق تاریخ بلکه در عمق جانها جاودانه شدندو مصداقی شدند بر آیات شریفه سوره صافات: "وترکنا علیه فی الآخرین"...

 اینها نه به بهانه حرف و سخن و ژست و قدرنمایی بلکه به لطف دردهای بزرگشان به واسطه­ی انجام مأموریتی که خداوند بر عهده آنها نهاده بود فرماندهان تاریخ شدند. و البته باطلها نیز به بدنامی و درس عبرت در ذهن مردمیان می مانند و حکم را برای نیکنامی یا بدنامی همیشگی، تاریخ -این فاضی خوش انصاف و بی غرض- صادر می­کند و در جان و ذهن مردم آزاد اندیش اجرا می کند.

جناب فرماندار! بزرگان تاریخ را با خط کش دردهایشان می سنجند و حوادث بزرگ را با نفوذشان در روح. به همین دلیل نه صحرای طبس در طبس می ماند و نه پنجم اردیبهشت در سال 59. جناب فرماندار!  لطفاً لااقل در این سال که ملقب است به حماسه سیاسی و اقتصادی و نیازمند همدلی بیشتر ملت، بزرگ بیاندیشید تا از استهزاء روزگار در امان بمانید و به قول بزرگی یا خموش باش یا سخنی بر زبان ران که از خموشی بهتر باشد.

پیروز و ماندگار باد تاریخ با شکوه میهن اسلامی

درود بر روح پاک شهدای این مرز و بوم از ازل تا ابد

سلام باد بر روان پاک شهید محمدمنتظر قائم در ایام سالروز عروج ملکوتیش...

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا