به بهانه در گذشت حاج محمد تقی برخوردار سلطان لوازم خانگی ایران


یزد فردا :علی آبادی:حاج محمدتقي برخوردار يكي از بزرگ ترين پدرخوانده هاي صنعت ايران، و فرزند بانی مسجد معروف برخوردار یزد در شامگاه جمعه گذشته بدرود حيات گفت.


حاج محمد تقی برخوردار در کنار حاج محمدتقي ايرواني، محمود و احمد خيامي، حاج جليل خسروشاهي و احمد لاجوردي يكي از پنجگانه هاي دوران تحول صنعت در دهه 40 و 50 شمسي در ايران بود.


محمدتقي برخوردار جز نبوغ و استعداد درخشانش، به دوراني خوش درخشيد كه سكان اقتصاد ايران رو به تحول و شكوفايي نهاد و كساني در راس امور اقتصاد قرار گرفتند كه از قضا در هماهنگي و همنوايي در تاريخ سياسي- اقتصادي ايراني مثال زدني بود.


هرچند که دكتر علي نقي عاليخاني (وزير اقتصاد)، مهدي سميعي (رييس بانك مركزي)، محمدعلي صفي اصفياء (رييس سازمان برنامه و بودجه)، خداداد فرمانفرماييان (معاون سازمان برنامه) و محمد يگانه (وزير عمران و آبادي) هركدام بخشي از اقتصاد و متعلقات اين سازمان را پوشش مي دادند كه ديگر تكرارشدني نيست. با وجود اين محمدتقي برخوردار با پشتوانه اقتصاد تجاري و صنعتي كه از سال ها پيش كسب كرده بود در سال هاي دهه 40 و همزمان با شكوفايي اقتصاد صنعتي ايران رو به اوج نهاد و در بستر اقتصاد خانواده منويات و آرزوهاي خود را به منصه ظهور رساند.


برخورداری از خانواده برخوردار ها


خانواده خوشنام برخوردار ها جزء معدود خانواده های ایرانی هستند که به صورت زنجیره ای و نسل به نسل کار آفرین و تاثیرگذار بوده اند .و نمی توان حاج محمد تقی را بدون اصل و نسبش شناخت و در مورد زندگی او نوشت .


نسل اول تا نسل سوم برخوردارها


خاندان برخوردار یکی از خانوادهای ریشه دار شهر یزد می باشد. از اعقاب او شامهر یزدی چندین خانواده بزرگ مثل مرشد، امین ،آگاه و برخوردار شکل گرفتند که هریک از آنها نقش موثری درتجارت منطقه یزد و کرمان در 150 ساله اخیر داشتند،نقش بزرگ خانواده آگاه ، برخوردار و امین در تولید و صادرات پسته حائز اهمیت می باشد.


حسین (پدر بزرگ حاج محمد حسین و جد حاج محمد تقی برخوردار) چندین فرزند داشت که نام یکی از آنها را محمد مهدی گذاشت تولد او حوالی سال 1240 شمسی بود. او در تجارت چای فعال بود.پس از چند سال تجارت املاکی در اواخر حکومت قاجار در اطراف رفسنجان خریداری نمود. او در کار خیر بسیار فعال بود و چندین آب انبار برای زوار و مسافران یزد به مشهد درست نمود.

حاصل ازدواج دومش با فاطمه بخشعلی یک فرزند پسر بنام محمد حسین برخوردار و یک دختر بنام زهرا سودمندی می باشد.

نسل اول و دوم خاندان برخوردار زمانی در یزد فعالیت می کردند که هنوز قریب 30 سال (منتهی به شهریور 1320) راه ارتباط تجاری ایران با هندوستان از طریق یزد فعال بود و بخش قابل توجهی از تجارت خارجی ایران از این منطقه عبور می کرد.چای از هندوستان به یزد آورده می شد و از آنجا به سراسر ایران توزیع می شد، تجارت او در سطح منطقه و فروش آن به تجار سایر شهرها مثل اصفهان و شیراز بود،در عین حال کالاهای داخلی را برای صادرات به تجار خارجی عموما هندی می فروخت.


حاج محمد حسین برخوردار پدر حاج محمد تقی

حاج محمد حسین برخوردار 1340 -1274ه ش

حاج محمد حسین در خانواده تاجر در سال 1274 هجری شمسی  11 سال پیش از مشروطه متولد شد. به رسم زمانه به مکتب رفت. تحصیل در حد نوشتن ، خواندن و حساب در حد ابتدائی آموخت .

 اما تجربه آموزی در تجارتخانه پدر از کودکی ، تیزهوشی همراه با پشتکار به او توانائی داده بود که به خوبی قادر به توسعه فعالیتش به هندوستان و اکثر نقاط ایران گردید.

گر چه فعالیت او در یک نظام خانوادگی مثل مرشد ،امین و آگاه تا حدی تسهیل گرو در توسعه فعالیت اقتصادی برخوردار موثر بود.پدرش را در آغاز جوانی از دست داد.تداوم راه پدر، سرپرستی خانواده 5 نفره وحفظ میراث او در بدترین شرایط تاریخی ایران نیازمند توانائیها ی خاص شخصیتی می باشد. حوالی 1298 با ربابه مرشد دختر محمد باقرمر شد (یکی از خویشاوندانش )ازدواج نمود.

تنوع فعالیت وگستره شرکای تجاری او با چند پرسنل  شگفت انگیز بود.تجارت بادام ،رنگ ،حنا ،پسته شکر ،پوست ،قماش و... بخشی از جریان مبادله گسترده او بود.

پسرانش را در کار مشارکت می داد و به آنها هفته ای یکبار پول می داد. معتقد بود بچه ها، خود باید پول در بیاورند تا اهمیت آن را بفهمند.این سنت را حتی در هنگام بزرگ شدن بچه ها حفظ نمود ، بطوریکه پول به صورت وام، به آنها داده می شد و آنها موظف بودند که سود آن را بپردازند تا به اهمیت سرمایه پی ببرند.

اسیر شرایط نبود و از موقعیت ها به بهترین نحو استفاده می کرد.در اوایل فعالیت تجاریش یکبار ورشکست شد .حادثه ای معجزه گونه امکان رهایی از این ناکامی را برایش فراهم نمود وهمین مسئله نقش مهمی در نوع فعالیت و رفتار اخلاقی او ایفا نمود.

مکاتبات تجاریش بسیار گسترده بود

همه اسناد تجاری و مالی ،امور خیریه از سالهای 1279 تا سال فوتش در 1340 بر اساس نظم وترتیب نام ،سال ،دفتر بستانکار و بدهکار حفظ شده بود.حسابهای تا سال 1306 بر اساس حساب سیاق می باشد و پس از آن به صورت همین حساب جاری ثبت شده است.

بر اثر همین مکاتبات دائمی از جریان و روند قیمتها آگاه می شد.مکاتبات خارجیش عموما با کراچی ، کلکته و دهلی بود .پس از سال 1321ه ش که حاج محمد تقی به تهران رفت .از طریق پسرش روابط تجاری با اروپا را نیز شروع نمود.

گسترش فعالیت به اروپا

در فاصله سالهای 1340 الی 1321 دو پسرش حاج محمد مهدی و حاج محمد تقی در یزد و تهران با او همکاری می کردند از سال 1327 حاج محمد هاشم به برادرش پیوست و در سال 1330 حاج محمد علی به اروپا رفت و  او از سال 1333 در انجام بخشی از کارها ، در اروپا مشارکت داشت.

حاج علی اکبر نیز در رفسنجان در فعالیت اقتصادی خانواده از سال 1330 مشارکت داشت.

علاقه به کار و پشتکارش در تجارت فوق العاده بود، در فروردین 1330به خاطر بیماری در تهران بستری بود.

پیگیری اور حتی در ....

با این وجود از طریق نامه جریان کار اقتصادی را پی گیری می کرد.

در یکی از نامه ها در همین زمان به منشی اش یادآوری می کند"چرا جواب نامه نرسیده و از او می خواهد هر دو یا سه روز گزارش فعالیت ها را به او بدهد . نامه شما نرسیده خیلی تند حال هستم ،که چه شده خوب بود .دو سه روز گزارش بنویسید .اخلاق حقیر که می دانید سودایی هستم هزار قسم خیال می کنم "

این روند تا فوت حاج محمد حسین در سال 1340 حفظ شد.

فعالیت اجتماعی او عمدتا رنگ دینی داشت

مورد اعتماد حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی

.او مورد اعتماد فقیه خراسانی 1330-1254 ه مجتهد و موسس حوزه علمیه یزد بود.نقش حاج برخوردار به عنوان پشتیبان او در تاسیس و کمک به حفظ حوزه علمیه یزد حائز اهمیت است.پرداخت شهریه وکمک به طلاب مدرسه علمیه یزدی و طلاب یزدی مقیم نجف رویکرد او را به مسائل دینی نشان می دهد .

همچنین کمک های مختلف به افراد نیازمند،مدرسه ،بیمارستان و ساخت مسجد دارای کتابخانه بخشی از فعالیتهای خیریه او بود.

اعتبار در کشورهای دیگر

محمدحسین برخوردار در چنین عصر و زمانه ای چنان تسلط و اشرافی داشت که در بمبئی نیز به عنوان یک تاجر ذی نفوذ شناخته می شد.

حرکت به سوی صنایع جدید ومدرن

 از 1321 یعنی یک سال پس از فرار پهلوی اول، به تدریج جریان نوینی رقم خورد که مردان توانمندی در اقتصاد ایران در آن شروع به بالیدن کردند.

 رحیم ایروانی (کفش ملی)، سیاوش ارجمند (گروه صنعتی ارج)، کاظم خسروشاهی (گروه صنعتی مینو)، احمد خیامی (ایران ناسیونال) قاسم و محمود لاجوردی (گروه صنعتی بهشهر و روغن لادن) محمود رضایی (مس سرچشمه) و حسین علاقبند (سلطان پنبه) تنها بخشی از این تجاری بودند که به کلی ماهیت اقتصادی عصر پهلوی دوم را تغییر دادند. اقتصاد به تدریج از تجارت صرف به پایه گذاری صنایع جدید و مدرن روی آورد.

تضعیف صنایع سنتی تاثیر خود را بر کالای مبادلاتی این تجار برجا گذاشت و عمده کالاهای صادراتی به محصولات زراعی و دامی محدود شد.

 فعالیت اقتصادی حاج محمدحسین برخوردار  در کنار گروه هایی از تجار بسط و گسترش یافت که شناخت زمان و الگوی کسب و کار آنها، درک درستی از فعالیت خاندان برخوردار را فراهم می کند. (ص31)

برخوردار پدر زمانی فعالیت اقتصادی خود را توسعه و گسترش داد که هنوز نهادهای مدرنی چون بانک و بیمه و نیز حتی صرافی واحدی در یزد متداول نشده بود و یزد مرکز اصلی صدور و تامین کالاهای مناطق شمال ایران بود.

نبض تجارت یزد، در دست دو گروه بازرگان بود: گروه اول آنهایی بودند که کالا را از بمبئی و جنوب وارد یزد می کردند. گروه دوم، آنهایی که کالاهای وارداتی را از واردکنندگان می خریدند و در مناطق آذربایجان به فروش می رساندند. گروه اول حدود 150 نماینده در بمبئی داشتند و گروه دوم حدود 75 نفر بودند.

حاج محمد تقی برخوردار

حاج محمد تقی برخوردار- 1303شمسی

 حاج محمد تقی دومین پسر خانواده حاج محمد حسین سال 1303 در یزد بدنیا آمد.

حاج محمد تقی برخوردار فرزند خلف حاج محمد حسین برخوردار  از کودکی در تجارتخانه پدر کار می کرد تا اینکه 18 ساله شد ودیپلمش را در سال 1321 گرفت.
در هنگام تحصیل، به پدرش در کارکمک می کرد،پس از دیپلم در همین سال همراه برادر به مکه خانه خدا رفت،به بهانه تحصیل همراه دکتر مرشد به تهران آمد.

نام «برخوردار» به اين دليل به آنها نسبت داده شده بود كه واقعاً صاحب مال و مكنت بسيار بودند. پدر حاج محمدتقي برخوردار‌ در يزد تجارتخانه داشت و از هند چاي و رنگ و پارچه وارد مي‌كرد و به شهرهاي مختلف ايران مي‌فرستاد.

حاج محمدتقي برخوردار نسل سوم از خانواده برخوردارها بود كه از زمان ناصر‌الدين شاه در يزد به تجارت مشغول بودندو علاقه به تجارت باعث گردید که در تجارتخانه حکیم زاده حدود سه سال ، علاوه برکار ،مسائل مالی پدرش راپیگیری نماید .اوا به تحصیل در دانشگاه رغبتی نداشت،کار دولتی را نیز نمی پسندید و بیشتر دلباخته تجارت بود،در سن 21 سالگی فعالیت مستقلش را در تهران با حمایتهای پدرش شروع نمود.در تهران حجره ای در سرای امید رو به روی مسجد شاه خرید و تجارت را پیشه کرد.


محیط بزرگ تهران ، حضور تجار بزرگ در آن و ورود و خروج تجار خارجی و آشنائی برخوردار با آنها تاثیر مهمی در حرکتهای بعدی او ایفا نمود.
پس از پدرش نقش به سزائی در توسعه بنگاه داری و فعالیتهای اقتصادی خانواده ایفا نمود.

کارت بازرگانی نداشت و تا سالها به نمایندگی از پدر و سه برادر دیگرش در شرکت خانوادگی پدر کار می کرد،پس از فوت پدر در سال 1340 بود که برادران برخوردار مسقل شدند و محمد تقی به همراهی هاشم کار را پی گرفت.محمد تقی تا 25 سالگی به صادرات و واردات در شرکت پدر مشغول بود و پس از استقلال به واردات وسایل مدرن خانگی پرداخت.

ازدواج و سنت شکنی

برخوردار با اینکه تحصیلات دانشگاهی نداشت.دارای فکر مدرن و سنت شکن در مدیریت شرکت هایی بودکه تاسیس می کرد.

این فکر در زندگی خانوادگی او نیز نمایان بود.در 33 سلگی تصمیم به ازدواج گرفت و برای این کار زنی را که قبلا"ازدواج کرده بود و بچه هم داشت انتخاب کرد.این کار با سنت رایج آن سال ها جور در نمی آمد اما برخوردار اعتنایی به این مسائل نداشت.



ورودش به صنعت ،بیست سال پس از تجارت داخلی و خارجی 1321 - 1341 بود.

بر خلاف پدر که خرید و فروش محصولات کشاورزی را پیشه کرده بود.محمد تقی علاقه عجیبی به وارد کردن لوازم مدرن زندگی آن روزها مثل پنکه_رادیو_ یخچال و ماشین حساب داشت.15 سال طول کشید که او به فکر ساختن همین وسایل در ایران بیفتد.این کار در آن زمان جسارت بسیاری می خواست.

حاج محمدتقی برخوردار یکی از همان مردانی بود که آرام آرام با پشتوانه و پیشینه تجاری پدر وارد عرصه تجارت شد و در دهه 40 به عنوان یکی از اعضای گروه صنعتگران برجسته اجتماعی اقتصادی به شهرت رسید.

وی عضوی از خانواده ای بود که بیش از سه نسل و قریب 70 سال در عرصه منطقه ای و ملی فعالیت تجاری داشتند و در این مسیر به اشتهار رسیده بودند.خاندانی که نگرش آنان به زندگی و کار اقتصادی تنها با عنصر «کار» تعریف می شد.

  این خاندان در حالی که بیش از 50 سال فعالیت را صرف تجارت کرده بود، در دهه 1340 وارد عرصه صنعت شد و طی دو دهه به تولید کالاهای صنعتی دست زد. برخوردار، نسل سوم این خاندان، پس از قریب 20 سال تجارت و واردات کالاهای مدرن صنعتی، اقدام به سیاست جایگزینی واردات و تاسیس کارخانه های لوازم خانگی محصولاتی از جمله رادیو، تلویزیون، پنکه، آبمیوه گیری، چرخ گوشت، یخچال، فرش، کاشی، باتری، کارتن و... کرد.


13 شرکت در 15 سال.


ايران در دهه 1340 هجری شمسی شاهد تاسيس و رشد صنايع لوازم خانگی بود. يکی از مهمترين عوامل اين رشد فعاليت کارآفرينانه حاج محمد تقی برخوردار است.


 او را بواسطه تاسیس اولین کارخانه های تولید لوازم خانگی درایران، پدر این صنعت نام نهاده اند. در آخرين تحقيقات موجود پيرامون او و خاندان اقتصادي اش به قلم دكتر علي اصغر سعيدي و فريدون شيرين كام بيشتر به شيوه تجارت و نوع مديريت و نظارت او تاكيد شده است، اگرچه او وجوه ناشناخته ديگري هم داشت. حاج محمدتقي برخوردار در سال 1303 در يزد چشم به جهان گشود.

    شروع كسب و كار او در تهران تفاوت بسياري با فعاليت اقتصادي او در شهر يزد داشت. حاج محمدتقي برخوردار نمايندگي هاي مختلف واردات كالاهاي بادوامي مانند راديو، پنكه، يخچال، ماشين حساب و باتري را به دست آورد. فروش بعضي از اين كالاها نيازمند تكنسين هايي بود كه قادر به نحوه كاربرد اين كالاها و آموزش آن به مصرف كننده باشند.


    از اينجا نخستين ارتباطات او با مسائل فني پيش آمد. آغاز فعاليت تجاري او در سنين جواني فعاليت در دو حوزه اقتصاد كشاورزي و كالاهاي مصرفي بود. اما هرچه از عمر فعاليتش مي گذشت، حوزه كالاهاي جديد توسعه و گسترش مي يافت و از دهه 40، تنها در صادرات پسته فعال بود و انرژي خود را به واردات و ساخت كالاهاي صنعتي مدرني مانند انواع وسايل خانگي اختصاص داد. برخوردار بتدريج نمايندگي راديو، باتري و لوازم برقي رافائل را دريافت كرد و كسب و كار خود را توسعه داد.


    سپس به ژاپن رفت و نمايندگي پنكه توشيبا را به دست آورد. در فاصله سال هاي 1330 تا 1332 با قطع صدور نفت، درآمد صادراتي ايران محدود شد: لذا كاهش درآمدهاي ارزي محدوديت هايي براي وارد كننده ها پديد آورد. از سوي ديگر، خانواده هاي برخوردار، مرشد، آگاه و امين از خاندان هاي مهم تجاري يزد بودند كه اعقابشان به مهرشاه يزدي مي رسيد. اكثريت آنها در تجارت و صرافي مشغول به كار بودند و از طريق مبادله با بمبئي تا سال ها پيوند خانوادگي خود را حفظ كردند. شيوه تجارت در اين خانواده به صورت بنگاه خانوادگي بود كه از اين طريق پروسه تجارت در سال هاي بعد به دست فرزندان ديگر تكميل مي شد.


 حاج محمد تقی برخوردار یکی از بزرگترین صاحبان صنایع لوازم می باشد که از موسسان شرکت پارس الکتریک ،قوه پارس ،پارس توشیبا ، شرکت پوشش ،لامپ پارس و چندین شرکت بزرگ بوده است.


او در سال 38 شرکت پارس الکتریک و در سال 47 شرکت تهران الکتریک را برای واردات و گرفتن نمایندگی شرکت های معتبر بین اللملی بنا نهاد.او به تدریج نمایندگی شرکت های توشیبا _ آکائی _ سان سوئی_سیکو_ جنرال الکتریک.کندی. الیوتی و دووال را بدست آورد.


از سال 41 برخوردار دست به کار تولید برخی از محصولاتی شد که وارد می کرد.این کار برای تاجر جوانی که می خواست پیچیده ترین محصولات آن روزگار را تو لید کند.خطر بزرگی محسوب می شد.اولین شرکتی که تاسیس کرد.

شرکت باتری سازی بود در سال 1341 با همکاری شرکت ری .او.واک آمریکا در سه قطع باتری تولید کرد که بر آن( قوه پارس)نام نهاد.ابتدا امریکائی ها 85% سهام شرکت را در اختیار داشتند.

اما چند سال که گذشت.

برخوردار توانست 70%سهام را از آن طرف ایرانی کند.

قوه پارس در12 سال سه کارخانه تاسیس کرد.

این شرکت اکنون یکی از شرکتهای مهم لوازم خانگی ایران است.برخوردار تنهابه لوازم خانگی بسنده نکرد.او تصمیم گرفت شرکت های تاسیس کند که به طور تخصصی لوازم برقی تولید می کنند.با همین فکر در سال 51شرکت ورشکسته کالای الکتریک را خرید تا سرپیچ و کلید وپریز تولید کند و بعدها به ساخت انواع ساعت سیکو رو آورد.در سال 54 با همکاری لگراندفرانسه و بانک توسعه صنعتی و معدنی شرکت کالای البرز را تاسیس کرد که کارش تولید انواع کلیدو پریز _ دوشاخه_آنتن وفیش تلویزیون بود.


کشاورزی یکی از سنت ها در خاندان برخوردار بود و او در اوج روزگاری که تلویزیون و پلوپز تولید می کرد به فکر تاسیس شرکتی برای کشاورزی و صادرات محصولات خصوصا"پسته که سنت خانوادگی اش بود.افتاد در سال 51شرکت کشت و صنعت جیرفت را تاسیس کرد.این شرکت توانست یک سردخانه_کارخانه رب گوجه فرنگی و کارخانه تن ماهی داشته باشد.در همان دوران برخوردار به تولید فرش هم روآورد و شرکت فرش پارس را تاسیس کرد.در سال 1350 این شرکت کار خود را برای تولید فرش ماشینی_موکت و موکت نمدی شروع کرد.فناوری کارخانه های این شرکت از آلمان و سوییس و انگلستان آمده بود.برخوردار تولیدی لباس هم داشت.او در سال 1354 شرکت پوشش را راه اندازی کرد که مخمل_حوله_بلوجین_جوراب ولباس زیر تولید می کرد.


حاج محمد تقی برخوردار بااینکه نیروی خود را لوازم خانگی متمرکز کرده بود اما در دیگر صنایع نیز دستی داشت.او در سال 52 سه شرکت کارتن البرز_کاشی پارس و سرامیک البرز را تاسیس کرد.کارخانه کارتن سازی او دوبار سوخت وتجهیزاتش از بین رفت اما دوباره با اصرار برخوردار احیاء شد.برخوردار به عنوان سهامدار نیز در چند شرکت از جمله لامیران(تولید انواع تیغ)_سیمان کرمان.آبگینه(تولید انواع شیشه)وکمپرسورسازی ایران(تولید کننده تجهیزات مورد نیاز لوازم خانگی پارس)سهامدار بود.اشتیاق و تبحر او در اقتصاد باعث شد به عضویت هیات مدیره سه بانک و یک شرکت بیمه نیز در بیاید.او در 15سال 13شرکت تاسیس کرد و بهترین دوران تولید لوازم خانگی ایران گذراند.


روش مدیریتی او نیز مدرن بود.برای مثال تبلیغات برای برخوردار بسیار مهم بود.محصولاتش بروشور داشت و در شهرهای مختلف نمایندگی مجاز داشت و سرویس سیار را برای تعمیر محصولات در منازل راع اندازی کرد.او به تدریج در کنار شرکت های تولیدی تلاش کرد شرکت های خدماتی و سرمایه گذاری مجزایی درست کند.بر اساس روش های نوین مدیریت بخش صنعت را از بخش بازرگانی و خدمات جدا کرد.به همین دلیل شرکت پارس شید و شرکت خدمات پارس را تاسیس کرد تا بخش فروش شرکت لوازم خانگی پارس و پارس توشیبا را بر عهده بگیرند.شرکت های صنعتی پارس توشیبا ولامپ پارس توشیبا هم شرکت سرمایه گذاری پارس توشیبا را بنا نهادند تا سرمایه گذاری از تولید جدا باشد.


یک سال بعد در سال 1342 حاج محمد تقی بزرگترین کار زندگی اش را انجام داد و شرکت پارس الکتریک را تاسیس کرد.او موفق شد در کارخاه های این شرکت رادیو و تلویزیون بسازد ودر سال 1356 تلویزیون رنگی هم تولید کرد.محصولات این کارخانه تحت لیسانس توشیبا.شاوب لورنس وبعدها گروندیک بود.1ارس الکتریک در اوج کار خود سالانه 200هزار دستگاه رادیو و تلویزیون تولید می کرد.

یکی از رازهای سحرآمیز کارآفرینان و صاحبان صنایع و سرمایه در عصر پهلوی دوم موفقیت در چگونگی رشد و توسعه پایدار و امنیت کسب و کار آنها بود. کتاب «موقعیت تجار و صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی» به صراحت و دقت، علل موفقیت این نوع صنایع را کالبدشکافی کرده و برخی را به وضوح تشریح کرده است:

الگوی انسانمداری در مدیریت، توسعه و گسترش موزون در صنایع، شوق تولید اشتغال، کارایی و بهره وری در معیار ارزیابی های نیروی انسانی، واگذاری متواضعانه مسوولیت به مدیران میانی و فوقانی، استقلال و پرهیز از هژمونی قدرت حاکم غالباً از مولفه هایی بود که در موفقیت کارنامه صنعتی و ماندگاری حاج محمدتقی برخوردار اثر بسزایی داشت.

  حاج محمدتقی برخوردار در دنیای وابسته به صنایع خارجی و غرق در مادیات آن روز و نیز فقدان نیروهای متخصص و کارآمد و همچنین بی درایتی و هرج و مرج در نظام منحط پهلوی یک مزیت ممتاز دیگری داشت که او را از همگنان خود متمایز می ساخت.

از ميان خانواده برخوردار، محمدتقي در اقتصاد صنعتي كسب و كار محكم تري داشت و به كار خود رونق بيشتري داد. حاج برخوردار بعد از 20 سال فعاليت تجاري (1341-1321) در چهارمين دهه زندگي خود به سرمايه گذاري صنعتي روي آورد. در 10 سال فعاليت صنعتي (1352-1342) شش بنگاه صنعتي تاسيس كرد و به يكي از غول هاي صنعتي ايران تبديل شد. او به آموزش و برقراري جلسات متعدد براي پيشبرد امور و حل معضل در اكثر سطوح شركت اعتقاد جدي داشت.

    كمي بعد وحدت نظر و عمل در درون شركت او بر سر اهداف توليد داخلي در دهه 50 به بلوغ كامل رسيد.


 تيم بازرگاني شركت وي اهتمام داشت كه با آگاهي كامل از شركت هاي توليدكننده قطعه، بهترين و مناسب ترين را از جهت قيمت تهيه كند و حتي آخرين بروشور محصولات شركت هاي مختلف تهيه مي شد تا با آگاهي نسبت به خريد اقدام كنند. هنگامي كه توليد بخشي از كالاهاي صنعتي پرهزينه شد، به جاي توقف آن، تيمي براي بازرسي تشكيل داده و پس از تحقيق و بازديد از شركت خارجي مساله را حل مي كرد. كيفيت توليد در كسب و كار برخوردار جايگاه مهمي داشت.


    از جهت مرغوبيت، بسياري از توليدات قابل مقايسه با مشابه خارجي بود. مدير شركت در همه بخش هاي توليدي حاضر مي شد و بر كارها نظارت مي كرد. بتدريج حساسيت بر كنترل كيفيت در تمام شركت ها، به يك فرهنگ تبديل شد.

- حاج محمدتقی برخوردار پایه‌گذار صنایع نوین در ا یران در شرایطی چشم از جهان فروبست که حتی تا پایانی‌ترین روزهای حیات خود خبر از کارخانه‌های مصادره شده‌ می‌گرفت.

 روایت می‌کنند او در روزهای ابتدای انقلاب اعلام کرده‌بود به صورت رایگان کارخانه‌های مصادره شده را اداره خواهد کرد ولی مدیران اقتصادی و انقلابی چندان در کار همراهی با او نبودند.

محمدتقی تا مدت‌ها به دفتر یکی از شرکت‌های کوچک خود می‌رفت و روزها را به مرور خاطرات می‌گذارند که بازهم به او اعلام کردند،‌ شرکت هم مصادره شده‌است.

 او از راه همان شرکت به سوی خانه خود رفت. مدتی بعد حاج محمدتقی به بیماری الزایمر دچار شد. اما همچنان برخوردار همان مرد دهه‌های ۴۰ و ۵۰ باقی مانده‌بود. در مراسم یادبود او نقل می‌کردند، حاج محمدتقی سرپرستی ۲۰۰ کودک یتیم را برعهده گرفته‌بود.


بازگشت به ایران در سال 57

سال 57 اخبار انقلاب اسلامی ایران همه دنیا را پر کرده بود.حاج محمد تقی در انگلستان بود و شنیده بود که کارگران کارخانه های او هم اعتصاب کرده اند.می خواست به ایران باز گردد اما فرودگاه ها بسته بودند و او ناچار بود صبر کند.رهبر انقلاب که به ایران باز گشت پروازها از سر گرفته شد.و حاج محمد تقی به ایران آمد.در همان روزهای اول به مدرسه رفاه رفت و یک دوربین مدار بسته به مدرسه رفاه هدیه کرد.او محمدتقی بر خوردار سلطان لوازم خانگی ایران بود وبا این هدیه نمادین می خواست حسن نیت خود را نشان دهد.منتظر بود تا روزهای آرام تر بیایند کارخانه ها باز شوند و کارش را از سر بگیرد که خبر مصادره ها را شنید. در مرداد ماه سال 58 اسامی 52 نفر مشمول بند (ب) ماده 2 قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران اعلام شد.طبق این بند اموال 52 سرمایه دار به تملک دولت موقت در می آید.

نام برخوردار موسس شرکت پارس الکتریک و قوه پارس نیز جزئ این 52 سرمایه دار بود.

در این فهرست اسامی مشهوری مانند نام برادران خیامی مالکان ایران ناسیونال برادران خسو شاهی مالکان شرکت صنعتی مینو. برادران لاجوردی مالکان گروه صنعتی بهشهر. محمد رحیم ایروانی موسس کفش ملی و اخوان کاشانی موسس کاشی سعدی نیز در کنار نام برخوردار به چشم می خورد.

فراموشی

گاهی گفته شده برخوردار با تولید محصولات پیچیده در ایران تنها مونتاژ انجام داده است اما برخی نیز در پاسخ گفته اند برخوردار توانست با کارخانه هایش  فناوری پیچیده آن روز را وارد ایران کند و به تدریج آنها را در ایران با مدیران و کارگران ایرانی بسازد و در برخی موارد از شزکت خارجی جدا شود.

مخالفان برخوردار به خرده گرفته اند که باعث رواج مصرف گرائی در ایران شده است وموافقان نیز بابت بومی کردن فناوری در کارخانه ها اورا تحسین کرده اند.

از شرکت های که برخوردار تاسیس کرد،شرکت پوشش ،ری او واک،کشت و صنعت جیرفت وفرش پارس تعطیل شده اند.

وبرخی شرکت ها مانند لوازم خانگی پارس،پارس خزر،لامپ پارس،سرامیک البرز و کاشی پارس به کار خود ادامه می دهند.

اما برخوردار در اواخر عمر خود پس از عمری تلاش مسمر برای صنعت لوازم خانگی،آن روزها را هیج به یاد نمی آورد.

13سال پس از مصاده شدن توانست تعدادی از کارخانه هایش را باز پس گیرد اما دیگر پیر شده بود و نای کار کردن شبانه روزی دهه 50 را نداشت.

سکته سال 74 هم به این ناتوانی افزود وبه تدریج آلزایمر آن همه جوش و خروش را از او گرفت و گوشه ای نشاند.

مسجدی دیگر هم در تهران ساخته‌بود. مسجد حاج محمدحسین پدرش در یزد را هم سامانی مجدد داده‌بود. محمدتقی در سخت‌ترین روزهای حیاتش هم فکر مهاجرت را به سر راه نداد.  

 در سال هاي پس از انقلاب نيز اگرچه اموال منقول و غيرمنقول او مصادره و هيچگاه به او بازگردانده نشد، اما در ايران ماند تا سرانجام طي دو سكته بين سال هاي 74 و 78 به آلزايمر دچار شد و حيات اقتصادي خود را به دست فراموشي سپرد.

او مانده‌بود تا شاید بازهم روزی در ایران فرصتی برای کارآفرینی پیدا کند ولی اقبال چندان همراه او نشد و چهره در نقاب خاک کشید.

پدر مذهبی نگران منحرف شدن اخلاق پسر بر اثر آزادی های زندگی در تهران بود اما شواهد نشان می دهد که این اتفاق نیفتاد و همه اطرافیان می گویند محمد تقی راستی و سلامت نفس ونماز را تا آخر حفظ کرد.

مراسم بزرگداشت سومین روز درگذشت او مملو از پیرمردان و کارآفرینانی بود که خاطرات بسیاری از رفتار محمدتقی را در ذهن داشتند، خاطراتی که در تاریخ ا قتصاد ایران می‌ماند…

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا