زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

بعضی از وقایع اخیر مرا یاد میرزا قلی شیشه‌بر انداخت خدا از سر تقصیرات همه بگذرد هنرش این ‌بود که یک لقمه حلال را تا حرام نمی‌کرد از گلویش پایین نمی‌رفت مثلا وقتی که کار شیشه‌بریش راکد بود پسر‌ و شاگردش را می‌فرستاد تا به شیشه‌های منزل مردم سنگ بزنند و بشکنند و کاسبی او راه بیفتد مثل برادرش که کارش چسب و وصله لاستیک دوچرخه و موتور و ماشین بود، میخ می‌پاشید تو کوچه تا چرخ و موتور مردم پنچر شود تا او با چسب و وصله بچسباند.

حالا پدر و مادر و برادر راه افتادند برای اثبات انقلابی و جهادی بودن گیر سه پیچ به اینترنت داده همه بدبختی‌ها از گرانی تا چپاول مال ملت تا بدحجابی و اختلاس را گردن اینترنت و دنیای مجازی انداختند راه‌حل هم رونق کارشان شکستن شیشه خانه‌های مردم آخ ببخشید منظورم بستن فضای مجازی بود و بعد هم گل پسرها را با بودجه دانش‌بنیان راهی فرنگ کرده فیلترشکن‌سازی و فروشی یاد بگیرند.

خدا میرزاقلی خان را بیامرزد دیگه پول بیت‌المال نبود فقط مردم…

عجب نفرمایید زبان‌دراز نظر تنگ شده است قبول، کاسبی همه باید بگردد و بچرخد، حالا شیشه مردم شکست بشکند، فداسر آبی‌بی! ننه گل پسرها!!!

زبان‌دراز

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/yOhTi
  • نویسنده : زبان دراز
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا