رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

محدّث بزرگوار مرحوم حاج شیخ عباس قمی مؤلف کتاب «مفاتیح‌الجنان» به نقل از بزرگانی چون «شهید اول» آورده است که رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ضمن دعوت مسلمانان به خواندن دعایی فرمود: هرکس این دعا را در ماه رمضان پس از هر نماز واجب بخواند حق تعالی گناهان او را تا روز قیامت بیامرزد. در این شماره به فرازهایی از آن دعا با یادآوری نکات و توضیحاتی اشاره می‌گردد.
مسلمانان و روزه‌داران به درگاه ایزد یکتا عرضه می‌دارند: «پروردگارا هر حاجتمندی را بی‌نیاز و هر گرسنه‌ای را سیر کن… و هر اسیری را آزاد گردان…».

نیاز را در لغت عرب از آن جهت فقر گفته‌اند که به منزله شکسته شدن ستون فقرات است آن‌گونه که در این روزگار بر اثر تحریم‌های ظالمانه و مدیریت نادرست عده‌ای از حاکمان و کارگزاران و سوء‌استفاده زراندوزان و رانت‌خواران و محتکران و مفسدان اقتصادی و کارشکنی گروهی که مخالف عملکرد دولت می‌باشند سبب گرانی و تورم سرسام‌آور گردیده و کمر بسیاری از مردم را شکسته است. در شرح تفسیر لغات قرآن نوشته‌اند: «…فقیر به معنی کسی است که در زندگی خود کمبود مالی دارد هرچند مشغول کسب و کاری باشد و هرگز از کسی سؤال نکند اما مسکین کسی است که نیازش شدیدتر است و دستش از کار کوتاه شده».

در آیات متعددی از قرآن نشان می‌دهد که مساکین افراد گرسنه‌ای هستند که حتی نیاز به یک وعده غذا دارند و در این کتاب شریف از موارد استعمال کلمه فقیر استفاده می‌شود افراد آبرومندی که هرگز روی سؤال ندارند اما گرفتار کمبود مالی هستند… و اسیر کسی است که محدود و مقید و گرفتار می‌باشد.

گفته‌اند از جمله اگر دعا با نام بردن از خداوند کریم و صالحان و نیکان و با درود و صلوات بر محمد و آل محمد باشد برآورده می‌شود و در صورتی که مشیت الهی قرار بگیرد راز و نیاز با پروردگار به اجابت می‌رسد و مورد قبول واقع می‌شود. اما برای این‌که فقر و گرسنگی در جامعه کاهش یابد و یا ریشه‌کن شود و اسیران آزاد گردند می‌طلبد که حاکمان و یا افرادی که در هریک از قوا از بیت‌المال حقوق دریافت می‌نمایند به وظیفه قانونی و اسلامی خویش عمل کنند.

اصناف، پیشه‌وران، بازرگانان و فروشندگان براساس ضوابط و قوانین به کسب و کار و داد و ستد اشتغال ورزند و حق و حقوقی را که به‌نام عوارض و یا مالیات باید پرداخت نمایند با صداقت و درستی ادا کنند. افراد در هر موقعیت و مقام و مرتبه‌ای هستند به امر به معروف و نهی از منکر که دو فریضه مهم الهی و برای اصلاح جامعه مؤثر است پای‌بند باشند بدون‌شک انجام وظایف عمومی و گروهی در جامعه به عهده حکومت می‌باشد که هرچه با دقت بیشتر به این امر پرداخته شود مردم هر شهر و دیار به هدایت و صلاح نزدیک‌تر می‌شوند. براساس قانون جمهوری اسلامی ایران از جمله وظایفی که دولت ایران موظف است همه امکانات خود را برای تحقق آن به کار برد پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و بیمه می‌باشد و از همه مهمتر این‌که در قانون اساسی ایران با صراحت به این نکته اشاره شده است که آحاد ملت از هر قوم و نژاد و مذهب و در هر مقام که هستند در برابر قانون مساوی می‌باشند.

علامه محمدرضا حکیمی در تالیفات ارزشمند خویش به این نکته که مصداق روشنی از وضعیت زندگی بسیاری از مردم صبور و مؤمن این سرزمین و نتیجه عملکرد عده‌ای از مسئولان و سردمداران حکومت می‌باشد اشاره نموده است: «…و ما پیش از این گفتیم که ظلم اقتصادی از مهمترین انواع ظلم است. و ظلم برای فزونخواهی و متکاثران به صورت امری طبیعی درمی‌آید، که سود را قطب زندگی قرار می‌دهند و به احتکار کردن اموال و اجناس و ایجاد تورم… در هر زمان و به هر اندازه که بخواهند می‌پردازند؛ و به مقامات نزدیک و با آنان رفیق می‌شوند بخصوص اگر سابقه دوستی نیز در میان باشد. و وجوهاتی برای جهاتی پرداخته باشند. بدین‌گونه بر بازارها مسلط می‌شوند و بر توده‌ها و سرنوشت آنها استیلا پیدا می‌کنند. و افسوس که هیچ بازدارنده‌ای وجود ندارد که آنان را از ظلم و عدوان و تجاوز -چنانکه مشهود و تجربه شده است- باز دارد.

و آیا گمان آن می‌کنید که متکاثران از این کار زشت خود احساس شرمندگی کنند، یا اصلا به مستضعفین و ارزش آنها معترف هستند؟ پس بر کسانی که قصدشان ساختن جامعه‌ای است که اسم اسلام بر آن صدق کند، لازم است که از نابود کردن ستمگری‌های اقتصادی و برانداختن آنها چشم‌پوشی نکنند، و خود و نزدیکانشان و دیگر مسئولان در هر لباس، سرمایه‌دار و سرمایه‌دوست نباشند، و سختگیری درباره صحت انواع داد و ستدها را از یاد نبرند، و مراقبت و نظارت -همراه با حزم و قاطعیت- را بر بازارها فرو مگذارند، که اگر جز این باشد تغییراتی که از انقلاب پیدا شده است بر باد می‌رود. و بر مبارزان با ظلم و ستم واجب است که فریب حیله‌های متکاثران را نخورند، و نیز از اضطراب مرتجعان و نصایح آنان چیزی به خود راه ندهند که آنان از شعور تجربی برخوردار نیستند، و مایه زیان دینند در ارتباط با زمان و فرهنگ.»(1)

در هر شهر و دیاری گرانی‌ها، سرسام‌آور و کمرشکن و اختلافات طبقاتی فاحش و نگران‌کننده است سکونت میلیون‌ها نفر در بیغوله‌ها و مشاهده عکس دختر یا پسری که گاه در پشت چراغ قرمزها از راننده‌ای که در ماشین آخرین سیستم و گران قیمت نشسته، ابراز نیاز می‌کند و ملتمسانه می‌خواهد وجهی به او داده شود، وضعیت کارتن‌خواب‌ها، زنان بدسرپرست، کودکان کار، معتادان و خانواده‌های زندانیانی که با انواع سختی‌ها و مشقات روزگار می‌گذرانند هر انسان آزاده و منصفی را آزرده‌خاطر می‌کند. آسیب‌های اجتماعی روز به روز بیشتر و بیشتر می‌شود خوشبختانه هستند افراد و گروه‌ها و خیرینی که در ایام سال بویژه در ماه مبارک رمضان به هم‌نوعان خود کمک و یا زمینه آزادی عده‌ای از زندانیان را فراهم می‌کنند که در جای خود قابل تقدیر و ستایش است گرچه متاسفانه در ماه مبارک رمضان امسال فروشندگان در گران‌فروشی و کم‌فروشی و عدم صدور فاکتور بیشترین تخلف را داشتند. در ذهن بسیاری از مردم پرسش‌هایی به شرح زیر مطرح است که مناسب می‌باشد کارگزاران حکومتی در هریک از قوا و با هر سمت و مقام پاسخ آن را ارائه نمایند.

آیا پس از گذشت سال‌های متمادی از انقلاب اسلامی کارگزاران حکومت و مقامات مسئول توانسته‌اند عدالت اجتماعی را ولو بطور نسبی در جامعه مستقر نمایند؟ آیا عده‌ای در حکومت اسلامی بی‌محابا به حقوق دیگران تجاوز نکرده و حق دیگران را تضییع نمی‌نمایند؟ آیا بیش از چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شعار دادن در زمینه ایجاد عدالت اجتماعی دزدی ده و صد میلیونی جای خود را به دزدی‌های کلان، زمین‌خواری و دست‌درازی به اموال عمومی و چپاول و غارتگری یک فرد یا یک گروه معادل بیست و پنج هزار میلیارد تومان و بدهکاری یازده نفر به مؤسسات اقتصادی و بانک‌ها حدود نود هزار میلیارد تومان و دزدی‌های خیره‌کننده و رشوه‌گیری‌های میلیاردی نداده است؟

آیا فقر و بدبختی و گرسنگی در جامعه بیداد نمی‌کند؟ آیا روحیه تجمل‌گرایی و اشرافی‌گری گروهی از مقامات و مسئولان و سوء‌استفاده و رانت‌خواری عده‌ای از بیت‌المال امکان یاری رساندن به فقرا و بیچارگان را آن‌گونه که باید و شاید سلب ننموده است؟ آیا روحیه اسراف و مصرف‌گرایی نه تنها در طبقات ثروتمند بلکه در بین بسیاری از مسئولان و حاکمان پسندیده است؟

آیا نوع زندگی متنوع و درآمدهای نجومی روزبه‌روز شکاف و اختلاف طبقاتی را زیاد نکرده و شیرازه زندگی میلیون‌ها نفر را که زیر خط فقر زندگی می‌کنند نبریده و آسیب‌های اجتماعی را افزایش نداده است؟ آیا در سال‌های 56 و 57 برای عموم پابرهنگان و مستضعفان و طبقات مختلف اجتماعی که به ندای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران لبیک گفته و در صف انقلابیون برای سرنگونی رژیم پهلوی فداکاری می‌کردند قابل پذیرش بود که بعد از چهل سال شاهد این همه دزدی‌ها، دستگیری‌ عده‌ای از قضات، وکلا، اعضای شوراهای شهر و روستا، شهرداران، روسا و اداره‌کنندگان سازمان‌ها و نهادها باشند؟

آیا شایسته یک نظام اسلامی است در شبی که برتر از هزار ماه است آن هم در مکان مقدسی چون بارگاه ملکوتی حضرت ثامن‌الحجج و در شب شهادت مولی‌الموحدین مظهر عدالت حضرت علی(ع) یک نفر مداح بعضی از مقامات عالی‌رتبه نظام را که به دستور و تأیید مقام رهبری در حال مذاکره برای احقاق حق ملت مظلوم و ستمدیده می‌باشند با اشعار و کلمات و عبارات زشت و زننده مورد خطاب قرار دهد؟ آیا هیچ‌یک از دارندگان تریبون‌های رسمی، ائمه‌جمعه، مقامات فرهنگی، خطیبان و روحانیون وابسته به حکومت اعتراض و انتقادی در این مورد مطرح نمودند؟

پرسش آخر این‌که آیا بعد از حدود ده سال مقامات اجرایی و قضایی برای رفع حصر و آزادی حجت‌الاسلام مهدی کروبی، مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد که تاکنون در دادگاهی محاکمه و محکوم نشده‌اند تلاش نموده‌اند؟ گرچه عده‌ای عبارت «الناس علی دین ملوکهم» را حدیث و بعضی آن را ضرب‌المثل می‌دانند اما در واقع بسیاری از مردم چیزی را پذیرا هستند یا بدان عمل می‌کنند که مسئولان و کارگزاران حکومتی عامل به آن هستند از جمله نمونه عینی این موضوع در آن هنگام که شهروندان رفتار و کردار شهید محمدعلی رجایی را در سفرهای استانی، در هیات‌دولت، هنگام سفر به نیویورک یا نوع لباس پوشیدن و ساده‌زیستی وی را می‌دیدند می‌پذیرفتند که نخست‌وزیر یا رئیس‌جمهور هم می‌تواند زندگی معمولی و حتی پایین‌تر از آن را داشته باشد یا وقتی مارک عبا و قبای رئیس دولت را مشاهده می‌کنند که برچسب بافت یک کشور خارجی دارد و یا از تهران باید فلان تشک را برای استراحت یک شبه رئیس دولت خریداری نمایند و به مشهد مقدس بفرستند دیگر سخن از صرفه‌جویی و دوری از تجمل‌گرایی و اشرافی‌گری، زیاده‌گویی و ساده‌اندیشی جلوه می‌کند.

اگر این دو داستان و روایت کنار هم گذاشته شود می‌توان به مصداق‌های جامعه صالح و فاسد پی برد. حسن ختام مقاله به درج سخن گهربار رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) اختصاص می‌یابد که آن اسوه حسنه فرمود: «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلُحَا صَلُحَتْ أُمَّتِی وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِی قِیلَ یا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَنْ هُما؟ قَالَ اَلْفُقَهَاءُ وَ اَلْأُمَرَاءُ.»(2)
دو گروه هستند اگر صالح شوند ملت من صالح می‌شود و اگر فاسد شدند ملت نیز فاسد می‌شوند به آن حضرت عرضه می‌دارند این دو گروه کیانند؟ می‌فرماید: فقیهان (عالمان) و امیران (حاکمان).
زنهار که دولتمردان و حاکمان کشور مصداق این کلام رسول خدا باشند که اگر چنین شد درباره انقلاب اسلامی و آن همه شهادت‌ها و فداکاری‌ها و ایثارگری‌ها چه باید گفت؟

رضا سلطان زاده – مدیر مسئول

پی‌نوشتها:
1- «الحیاه»، محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، علی حکیمی، ترجمه احمد آرام، جلد6، صفحه738، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1371.
2- «تحف‌العقول»، تالیف شعبه‌الحرانی از علمای قرن چهارم هجری، ترجمه علی‌اکبر غفاری، کتاب‌فروشی اسلامیه، چاپ 1352شمسی.

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/zboDU
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا