رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

نویسنده این سطور وظیفه می‌داند از یکایک پرستاران و پزشکان و کلیه کادر بهداشتی و درمانی و تمام کارمندان بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها که به مداوا و پرستاری و درمان بیماران هم‌وطن پرداخته‌ و در راه خدا جهاد و ایثار و فداکاری می‌نمایند از صمیم دل و به عنوان یک شهروند مراتب قدرشناسی و سپاسگزاری خود را اعلام نماید. به یقین عموم شهروندان قدردان زحمات این دسته و قشر مورد احترام و تلاشگر هستند و در درگاه خداوند رحمان و منان به خاطر این همه فداکاری و گذشت بویژه از خانواده‌های معظم و صبور آنها شاکر و سپاسگزار خواهند بود. در این شماره که به عملکرد زمامدار یا مسئولی در زمان‌های گذشته و یا دیگر کشورها سخنی به میان می‌آید و یا درباره پادشاه و حاکمی برای این که از قیمت اجناس باخبر باشد و گران‌فروشان و کم‌فروشان را تنبیه نماید مطلبی نقل می‌گردد بدان معنی نیست که بر کلیه رفتار و کردار آنها صحه گذاشته شده است. از مولای متقیان حضرت علی(ع) پرسیده شد بزرگ‌ترین شاعر عرب کیست؟ حضرت فرمود: «شاعران در یک وادی روشنی نتافته‌اند تا پایان کار معلوم شود و اگر ناچار باید داوری کرد، پس پادشاه گمراهان بزرگترین شاعر عرب است- منظور آن حضرت امرؤالقیس بزرگترین شاعر دوره جاهلی و صاحب یکی از معلقات سبعه است، شعرهای بسیار زیبایی که آن را هر سال در بازار معروف عکاظ مطرح می‌کردند…»(1)

در روزهای اخیر اعلام آمار ده‌ها میلیون ماسک و دستکش و هزاران لیتر الکل بهداشتی و ده‌ها تن ژل ضدعفونی‌کننده و اجناس بهداشتی و درمانی احتکار شده در سراسر ایران سرسام‌آور و شگفت‌انگیز می‌نماید و نشانگر این مسأله است که عده‌ای مفسد اقتصادی و از خدا بی‌خبر اخلاق و وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشته در اثر عدم ‌مدیریت صحیح و ناهماهنگی بین مقامات مسئول و گاه با مساعدت عده‌ای از دلالان و نزدیکان بعضی از دست‌اندرکاران در این موقعیت حساس به غارتگری و چپاول روی آورده و چون خفاشان خون مردم را می‌مکند.

در کتابی که در قرن هفتم هجری پیرامون آیین شهرداری توسط محمد احمد قرشی معروف به «اِبن اِخوه» تالیف شده آمده است «…محتسب باید محتکر را به فروش کالا مجبور کند. هم‌چنین منع می‌کند از این که کسی به پیشواز کاروانی برود و به کاروانیان بگوید که کالای ایشان در شهر کساد است تا آن را به بهای ارزان‌تری بخرد…»(2)

یکی از همکاران فرهنگی که چند سال در کشور امارات در امور آموزشی انجام وظیفه نموده است می‌گفت: از دلایلی که مردم به شیخ زاید احترام خاصی قائل بودند این بود که شیخ معمولاً صبح‌ها سوار بر جیپ شخصی در خیابان‌ها حرکت می‌کرد و وضعیت نظافت شهر را بررسی می‌نمود. فیلم شیخ محمدبن راشد آل مکتوم نخست‌وزیر و نایب‌رئیس امارات متحده عربی و حاکم دبی دست به دست می‌گردد که چگونه از دختری که هنگام دست دادن به وی او را ندیده و توجه نکرده بود در اولین فرصت به خانه‌اش می‌رود و در جمع خانواده از او دلجویی می‌کند و دست و پیشانی او را می‌بوسد. وزیر بهداشت کویت بدون معرفی خودش وارد داروخانه می‌شود و ماسک درخواست می‌کند، فروشنده که مصری هست اول می‌گوید: «ماسک ندارم و بعد اظهار می‌دارد به پنج برابر قیمت دارم آخرین حرف وزیر این است: داروخانه‌ات را ببند و در دادگاه پاسخ بده…»(3)

در این روزها عده‌ای از کارگزاران و مقامات مسئول خطاب به مردم صبور و مومن می‌گویند: خاطرتان آسوده باشد همه‌چیز بر وفق مراد است ماسک، الکل بهداشتی، مواد ضدعفونی از طریق داروخانه‌ها توزیع می‌گردد و مردم به راحتی می‌توانند آنها را تهیه کنند یا اظهار می‌دارند گران‌فروشی کنترل شده، کمبودها رفع گردیده، وسایل احتکار شده بین مردم توزیع می‌گردد، به منظور راستی‌آزمایی اظهارات خود انتظار مردم از مسئولان کشوری و استانی اینست به راننده یا محافظ یا یکی از همراهانشان دستور دهند یکصدمتر مانده به یک داروخانه پیاده شود و یک عدد ماسک به قیمت مصوب خریداری یا در مغازه دیگری از قیمت اجناس و مواد خوراکی پرسش نماید تا بدانند مردم با چه وضعی روبرو هستند؟ شایسته است هریک از مدیران و مسئولان عملکرد ناپسند و گستاخی محتکران را بازگو نمایند وظایف نظارتی خود را انجام دهند و خواهان محاکمه و به مجازات رساندن آنها باشند و با اقدام عملی مردم را در این زمینه شادمان نمایند.

احمد توکلی رئیس سازمان مردم نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت در نامه‌ای به ریاست قوه قضائیه نوشته است:‌ «…دویست میلیون ماسک عددی نیست که دو سه دلال معمولی بتوانند بی‌پشتیبانی صاحبان قدرت کارش را سامان دهند و از آن بسیار مهمتر، این که با کمال بی‌شرمی و نهایت گستاخی این جنایت را علنی کنند. چنین حوادثی که بر زخم مردم نمک می‌پاشد و آبرو و مشروعیت نظام را در خطر قرار می‌دهد. جنابعالی طبق وظیفه قانونی و وظیفه شکرگزاری نعمت درایت و شجاعتی که خداوند به شما ارزانی داشته است باید یاری بیشتری نصیب وزارت بهداشت بفرمایید. این کمک معطوف به کشف و تعقیب صاحب منصبان و کارگزاران مفسدی است که پشت ماجرا هستند. شاید همان‌طورکه در سازمان غذا و دارو توفیق مبارزه با فساد در عرصه دارو، فراهم شد، با حمایت دستگاه قضا، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جناب دکتر نمکی بتواند با فساد در عرصه تجهیزات پزشکی نیز توفیق به دست آورد.»(4)

«…کریم‌خان مختارالسلطنه از رجال (قدرتمند و درستکار که در کتاب شرح رجال ایران به نیکی از او یاد شده است) در دوره ناصری و مظفری در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه بود. در آن دوران هیچ نظارتی روی میوه‌فروشان، لبنیاتی‌ها، قصابان و خبازان نبود و آنها نرخ معین و ثابتی روی اجناس‌شان نمی‌گذاشتند. اما با منصوب شدن مختارالسلطنه به وزارت نظمیه، از آنجا که مردی کاردان و با تدبیر بود بلافاصله اوضاع را در دست گرفت و گروهی را موظف کرد تا بر قیمت مواد خوراکی نظارت داشته باشند و جلوی گرانفروشی را بگیرند. یک روز به مختارالسلطنه خبر دادند که نرخ ماست در تهران خیلی گران شده و طبقات پایین نمی‌توانند این ماده غذایی را تهیه کنند. وی با لباس مبدل و قیافه ناشناس به سراغ ماست‌فروشان رفت و مقداری ماست خواست. یکی از ماست‌فروش‌ها که مختارالسلطنه را نشناخته و فقط نامش را شنیده بود، پرسید: چه جور ماستی می‌خواهی؟ مختارالسلطنه گفت: مگر چند جور ماست داریم؟ مرد در جواب شخص ناشناس گفت: معلوم می‌شود اهل تهران نیستی و تازه به اینجا آمدی و نمی‌دانی که دو جور ماست داریم. یکی ماست معمولی و یکی هم ماست مختارالسطنه. مختارالسلطنه با حیرت از ترکیب و خاصیت این دو نوع ماست پرسید و مرد ماست‌فروش ادامه داد: ماست معمولی ماست سفت و چرب است بدون آنکه داخلش آب ریخته باشد و قیمتش هم گران است و دیگری ماستی است که نصفش آب است و ما آن را به قیمتی که مختارالسلطنه تعیین کرده است، می‌فروشیم و به همین دلیل به آن ماست مختارالسلطنه می‌گوییم. مختارالسلطنه پرسید: حالا مردم عادی چطور این ماست را که شبیه دوغ است می‌خورند؟ فروشنده گفت: ماست را داخل کیسه می‌ریزند، آویزانش می‌کنند یک مدت که بماند آبش خارج و ماست سفت می‌شود. مختارالسلطنه که تا آن موقع خونسردی‌اش را حفظ کرده بود بیش از این طاقت نیاورد و به فراشان حکومتی دستور داد تا ماست‌فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کنند و بعد شلوارش را محکم بستند و مختارالسلطنه رو به ماست‌فروش کرد و گفت: آنقدر به این شکل آویزان باید باشی تا تمام آب‌هایی که داخل این ماست‌ها کردی از شلوارت بریزد تا دیگر جرات نکنی آب داخل ماست بکنی. وقتی سایر ماست‌فروش‌ها از این جریان باخبر شدند بلافاصله ماست‌های خود را کیسه کردند تا آبش گرفته شود که به سرانجام آن ماست‌بند دچار نشوند. که از این زمان به بعد این دو ضرب‌المثل «ماست مختارالسلطنه» که منظور آن است در اصالت کالا یا جنس ارایه شده تردید یا اطمینان از تقلب داشته باشد و «ماست‌ها را کیسه کردن» که حاکی از ترس، تسلیم و جاخوردگی بود، در نزد تهرانیان تا به امروز رواج پیدا کرد…»(5)

بدان امید که ناظران و مدیران و کارگزاران با اقدام قانونی ماسک‌ها و مواد بهداشتی احتکار شده از انبارها را بیرون بریزند و هرچه زودتر و با قیمت مصوب به دست مصرف‌کنندگان برسانند و محتکران را به دست قانون بسپارند تا در آینده مردم بگویند ماست‌فروش‌ها در زمان ریاست مختارالسلطنه بر شهربانی و نظمیه تهران ماست‌ها را کیسه کردند و در اسفند ماه سال 1398 محتکران به محاکم قضایی و دادگستری معرفی شدند و ماسک‌های احتکار شده را از انبارها بیرون ریختند و دولتمردان به دست مردم رساندند.

«…ساخت پل ورسک از اواسط آبان سال 1313 آغاز و افتتاح رسمی آن روز 5 اردیبهشت 1315 انجام شد. هزینه احداث پل ورسک 2 میلیون و 600 هزار ریال اعلام شد… در برخی روایت‌ها درباره روز افتتاح این پل آمده است که به دستور رضا شاه سرمهندس اتریشی این پل موظف شد تا در هنگام عبور اولین قطار زیر پل قرار بگیرد تا در صورت تخریب پل، اولین شخص کشته شده از این حادثه خود او باشد… (با گذشت بیش از 80 سال) از ساخت پل ورسک، قطار تهران- ساری هر روز دوبار از روی این پل می‌گذرد. قطارهای گرگان و قطارهای باربری و سوختی نیز، از روی پل ورسک می‌گذرند. پل ورسک به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آثار مهندسی راه‌آهن ایران به ثبت ملی رسیده‌است.»(6)

چه بسا پل‌ها و ساختمان‌هایی که ده‌ها سال از احداث آنها می‌گذرد در سیل اوایل امسال خسارت چندانی ندید و یا سالم ماند اما بعضی از پل‌هایی که بیشتر از یک یا چند سال از ساخت آن نگذشته بود هنگام جاری شدن سیل فرو ریخت. حسن‌ختام مقاله به درج فرازی از فرمان مولای متقیان حضرت علی‌بن ابی‌طالب به مالک‌اشتر اختصاص می‌یابد که آن حضرت می‌فرمایند: «…و برای نیازمندان قسمتی از اوقاتت را اختصاص بده که خود تو شخصاً با آنان رویاروی شوی و برای آنان اذن عمومی بدهی که با تو هم‌نشین شوند. در این مجلس که با متن مردم هم‌نشین می‌شوی می‌توانی برای خدایی که ترا آفریده است تواضع و فروتنی نمایی وقتی این مجلس تشکیل یافت سربازان و دستیاران و نگهبانان و پاسبان‌هایت را از تعرض به مردم جلوگیری کن تا گوینده بدون بیم و لکنت‌زبان و نقص، سخن تو را با تو در میان بگذارد، زیرا من بارها از رسول خدا صلی‌ا… علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: هیچ امتی به مقام رشد و قداست نائل نخواهد گشت مگر این که حق ناتوانان آن امت از اقوام ایشان بدون نقص و لکنت زبان گرفته شود…»(7)

رضا سلطان زاده – مدیرمسئول

پی‌نوشتها:
1- «نهج‌البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، صفحه 529، حکمت 455.
2- آیین شهرداری، مقدمه کتاب صفحه 14، چاپ 1360 شمسی.
3- مشرق‌نیوز، 7/12/98
4- آرمان ملی، 13/12/98
5- روزنامه شرق، شماره 1596، 16/5/91، صفحه 11 (تهران) و صفحه 260، 261 و 262 رجال ایران، جلد 5، چاپ دوم، سال 1357 شمسی.
6- باشگاه خبرنگاران جوان، 9/6/1394
7- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، علامه استاد محمدتقی جعفری، صفحه 254، چاپ 1386، انتشارات آستان قدس رضوی.

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/DhCUF
 



  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا