محمدعلی رجایی دومین رئیسجمهور ایران که در کابینه مهندس مهدی بازرگان وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت با انتخاب ابوالحسن بنیصدر به سمت رئیسجمهور وقت به عنوان نخستوزیر معرفی شد و از 11 مرداد 1360 تا 8 شهریور ماه همان سال به مدت 28 روز رئیسجمهور بود. محمدعلی رجایی از مبارزان و فعالان سیاسی که سالها سابقه تحمل زندان در رژیم پهلوی داشت در دوران وزارت و ریاست جمهوری دولتمردی توانا، متدین، کوشا، سادهزیست و دلسوز و عدالتطلب بود و خبرنگاران را به منزل خود دعوت کرد تا از نزدیک وضع معیشت و نوع زندگی دومین شخصیت مملکت را از نزدیک مشاهده کنند.
شهید حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد باهنر پیش از کسب مقام نخستوزیری بهعنوان سومین وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران خدمت نمود و در زمان ریاستجمهوری شهید محمدعلی رجایی به عنوان نخستوزیر انتخاب شد و در هشتم شهریور ماه 1360 با بمبگذاری عامل نفوذی منافقین در دفتر نخستوزیری محمدعلی رجایی و محمد جواد باهنر که نمونهای از دولتمردان مردمی بودند به شهادت رسیدند و شورای موقت ریاست جمهوری با عضویت آیتا… اکبر هاشمی رفسنجانی و آیتا… عبدالکریم موسوی اردبیلی تشکیل شد.
از آن تاریخ به بعد از دوم تا هشتم شهریور ماه هر سال هفته دولت نامگذاری شد تا ملت از هر قوم و طایفه و زبان و مذهب، از دولتمردان و کارگزاران نظام که هدفشان اجرای تعالیم عالیه اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میباشد و برای ایجاد جامعهای که در آن رعایت عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی میگردد و برای رفاه و آسایش مردم تلاش مینمایند تجلیل و تقدیر به عمل آورند. همراهی مردم با دولتهای منتخب از عوامل ثبات هر دولت و اقتدار آن میباشد. مسئول و دولتمرد اعم از روحانی و دانشگاهی باید از تجملگرایی و اشرافیگری و اسراف و تبذیر پرهیز کند و در زمینه ایجاد رفاه و آسایش نسبی مردم متدین و صبور کشور بیشتر تلاش نماید و ارزشهای انسانی، اخلاقی و اسلامی را رعایت نماید.
برگزاری هفته دولت در واقع ارج نهادن به تلاشها و زحمات و فداکاری تمام کارگزاران و مدیران و مسئولان و صاحب منصبانی است که در مسیر شهیدان رجایی و باهنر قدم گذاشته و به این مرزوبوم خدمت مینمایند و در واقع هفته سپاسگزاری از یکایک کارمندان و زحمتکشانی است که برای نظام جمهوری اسلامی ایران در حد امکان و توان فداکاری میکنند.
به یقین هر دولت باید اقدامات و خدماتی را که در جهت تأمین آسایش و بهبود وضع زندگی و کاهش فقر در جامعه انجام داده بازگو نماید. مناسب است دولتمردان در هفته دولت از امور تصنعی و نمایشی که اثرات سویی به دنبال خواهد داشت به شدت خودداری نمایند. در سفرهای وزرا و معاونان ریاست جمهوری و دیگر مقامات و مسئولان به مناطق و شهرها برای افتتاح و یا بازدید از پروژهها آنگاه اثرات مثبت و مفیدی از خود به جا میگذارد که از هزینههای غیرضروری و زائد بابت ماموریتها و همراه نمودن خدم و حشم و صرف بودجه برای اطرافیان و همراهان که معمولاً همراهی آنها نه تنها ضرورتی ندارد بلکه برای مردم زحمتآفرین نیز میباشد پرهیز گردد.
هفته دولت ایامی است که مسئولان و دولتمردان بتوانند رفتار و منش خود را عرضه کنند تا عموم شهروندان یقین کنند عملکردشان تا چه حد با خطِ مشی رجایی و باهنر همخوانی دارد و رضایتمندی شهروندان از مسئولان چگونه است؟ آیا به معنای واقعی تکریم اربابرجوع در اولویت کار مدیران قرار گرفته است؟ و معمولاً بنا بر این گذاشته شده است تا مسئولان توفیق یابند فاصلههای بین رفتار و کردار خود با شهیدان رجایی و باهنر را کمتر کنند و از روشهای پر زرق و برق بکاهند؟ سوار بر ماشینهای چند میلیاردی همراه با یاران و محافظانی که دور مرکب سواری را گرفته و یا وظیفه باز کردن در اتومبیل و صاف و هموار نمودن راه را به عهده دارند نشوند و عدهای را هم در صف استقبالکنندگان در انتظار نگذارند.
نویسنده این سطور حدود دو سال از نزدیک افتخار آن را داشته است که در سمت مدیرکل و مشاور و نماینده تامالاختیار شهید رجایی در یزد و تهران و سیستان و بلوچستان انجام وظیفه نماید و از نزدیک شاهد ایثار و فداکاری شهیدان رجایی و باهنر بوده است عملکرد آن بزرگواران با بعضی از دولتمردان و مسئولان در چهار دهه اخیر قابل قیاس نمیباشد و تفاوتی به اصطلاح از زمین تا آسمان دارد.
مقایسه شهید رجایی با عدهای که در اداره دولت و کشور ادعاهایی داشته و دارند قیاس معالفارق است. معمولاً در آن سالها از حق ماموریت خبری نبود و مدیران به این مسأله و یا سفرهای خارج و مسافرتهای سیاحتی و نه تنها حقوقهای نجومی بلکه دریافت حقوق معمولی هم نمیاندیشیدند، بیشتر مسئولان و مقامات وجه تلفن خانههای سازمانی را شخصاً پرداخت مینمودند. به عنوان نمونه مدیران کل آموزش و پرورش استانها که برای شرکت در گردهمآییها و سمینارها به تهران مسافرت میکردند در ساختمان «خانه معلم» یا دبیرستانهای شبانهروزی تهران بیتوته میکردند و شخص شهید رجایی هر کجا میرفت در مراکز تربیت معلم اسکان مییافت. روسای سازمانها و ادارات از محل بیتالمال برای مقامات وزارتخانهها هدیه و سوغات محل و شهر خود نمیبردند تا کامشان را شیرین کنند. آری باید نه تنها در هفته دولت بلکه در ایام سال اقدامات را بازگو نمود و از موفقیتها گفت، به مردم امیدواری داد و از خدمات کارگزاران دولت یاد نمود.
در این دوران عموم مردم بویژه اصحاب رسانه بنابه وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر و رسالتی که به عهده دارند اگر عملکرد مدیر و مسئولی را در اداره امور سست و ضعیف ارزیابی میکنند و میبینند فلان مسئول نمیتواند بر اعصابش مسلط باشد، پاسخگو نیست، حرمت افراد را در گفتار رعایت نمیکند، معمولاً در جهت حفظ مقام و موقعیت خود به این در و آن در میزند، در این صورت به نظر میرسد صاحب هر رسانه و تریبون لازم است به عنوان وظیفه و تذکر با رعایت و حفظ حرمت افراد، مقامات مافوق را مطلع نماید و با تکریم و تعظیم در برابر تمام شهدا به ویژه شهیدان رجایی و باهنر از مقامات عالی استان و کشور استدعا و درخواست اصلاح این امور را بنماید چون ادامه سرپرستی و ریاست چنین افرادی بر اداره و سازمانی در نهایت به بدبینی مردم نسبت به دولت و نظام منجر خواهد شد.
امامخمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در آستانه اولین سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر و گرامیداشت هفته دولت (7 شهریور 1361) در حضور نخستوزیر و اعضای هیأت دولت درباره مردمی بودن مسئولان در نظام اسلامی و لزوم خدمت نمودن آنان به مردم میفرمایند: «من فیلمی که دیشب از مرحوم رجایی گذاشته بودند و منزلش را نشان میدادند –یک دفعه دیگر هم مثل اینکه دیدم این را– بعضی از اشخاصی که پیش من بودند، میگفتند: ما رفتیم منزل آقای رجایی، این خوب نشان میداد، آنجا به این اندازه نیست؛ واقع مطلب اینطور نیست. این یک چیز بزرگی کانّه نشان دارد میدهد و حال آنکه ما که رفتیم منزلشان دیدیم که، مسئله اینطور هم نیست. وقتی بنا شد که یک نفر رئیسجمهور شده یا یک نفر نخستوزیر است، آقا منزلش آنطوری است و وضع عادیاش این طوری است، این دیگر نمیشود که از یک قدرت بزرگی بترسد. برای چه بترسد؟ این را که از او نمیگیرند. آن باید بترسد که میخواهد چپاول کند و میخواهد یک حکومت کذایی بکند، آن باید بترسد. اما رجایی– خدا رحمتش کند– و امثال اینها و باهنر و اینهایی که ما از دست دادیم، که اینطور نبودند که زندگیشان جوری باشد که مبادا یک وقتی از دست ما برود؛ خاضع بشوند پیش دیگران و برای اینکه زندگی را بیشترش بکنند زورگویی کنند به مردم. این یک عنایتی است که خدای تبارک و تعالی به این ملت کرد، و از خود مردم، از خود این تودهها، از بازار –نمیدانم– از کوچهها و خانهها، افراد منبعث شدند و حکومت تشکیل دادند. وقتی از بازار، مردم حکومت را تشکیل دادند، میدانند که بازار وضعش چه جوری است. وقتی که از بین خود مردمی که مرفه نیستند، اینها آمدند و خودشان هم نظیر آنها هستند، اینها به درد دل مردم میتوانند برسند…» (صحیفه امام، جلد 16، صفحه 442 )
بدیهی است چنین چهرههایی ماندگار تاریخ و فرهنگ و سیاست و اقتصاد این ملت و مملکتند. آنان سزاوار حاکمیت و سروری و افتخار در دولت اسلامی بودند که بیش از 240 هزار شهید پشتیبان و یار و یاور و حامی داشت. مردم در آن ایام در سیمای رجایی و باهنر تواضع و خدمت و صداقت و محبت را به عیان میدیدند. آنان از جنس خود مردم، مردم فرودست و فقیر و نیازمند و مستضعف، بودند. معیشت مردم همانند دولت مردان بود.
در دولت بازرگان در ایام ماه رمضان و در حضور بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مردم از تلویزیون میدیدند که افطاری هیات دولت نان و پنیر و هندوانه است و این افطاری بر سفره آحاد مردم بود. مردم شاهد سادهزیستی شهید رجایی در تمام مدت کوتاه وزارت و ریاست او بودند. لباسش، غذایش و اسکانش در حد و اندازه دانشجوی تربیت معلم در آن ایام بود. مرکبش همانند ماشین سواری بقیه مردم بود.
گویی خداوند آن خادم صادق را برای این بر مردم گمارده است تا در روزگار ما همه دریابند که امروز هم مردمی و سادهزیست بودن میسر است و شدنی. آن بزرگواران فقر و محرومیت و استضعاف را با تمام وجود چشیده و احساس کرده بودند. بنابراین میدانستند و میفهمیدند که باید همسنگ و همردیف توده مردم باشند. خدایشان در جوار رحمتش بر مراتب عالی مقرر فرماید و به کارگزاران امروز نظام توفیق دهد تا شیوه و مسلک و مرام آن شهیدان را الگوی خویش قرار دهند. چنین باد.
مدیرمسئول
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 29,مارس,2024