رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

در ماه مبارک رمضان مردم مؤمن به درگاه الهی طلب بخشش و مغفرت می‌کنند. بنابه سفارش بزرگان دین یتیم‌نوازی و اطعام افراد ناتوان و گرامی داشتن آنان را وجهه همت خویش قرار می‌دهند و با اعتقاد و ایمان به این‌که انسان‌ها از یک پیکر تشکیل شده‌اند و اگر افرادی به خاطر سختی‌های روزگار نگران اداره زندگی خود باشند دیگران قرار و آسایش نخواهند داشت به کمک و یاری مستمندان می‌شتابند و بسیاری براساس اعتقادات خویش در حد امکان و توان در پی کاهش آسیب‌های اجتماعی جبران کمبودها هستند.
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان/ تو همچو باد بهاری گره‌گشا می‌باش
ظریفی گفته است: زندگی خواب است و مرگ بیداری و انسان در میان این دو خیالی است در حرکت. در همان گیر و داری که انسان از همه‌چیز می‌گوید و خبر می‌دهد یک‌باره می‌بینی که خود او جزو خبرها و سرگذشت‌ها شده است. بدین‌گونه می‌آییم و می‌رویم. حاصل همه هستی‌هایمان رفتن از این دنیا است و پایان همه داشتن‌ها، نداشتن. پس،‌ چه می‌خواهیم در این رباط بی‌ثبات و کاروانِ دایم روان؟ و در این چمن که «نهال سرکش و گل بی‌وفا و لاله دورنگ» بود. به چه امید آشیان بستیم و همه سخن‌ها و همه تلاش‌ها و تاریخ‌ها، جز زندگی کوتاه و مرگی در پی، چیزی نیست. آناتول فرانس می‌گوید: یکی از سلاطین مشرق زمین از فرزانگان خواست تا تاریخ عالم را که در مجلدات فراوان گردآورده بودند خلاصه کنند و در یک سطر بگویند. آن سطر چنین بود: «به دنیا آمدند، رنج کشیدند و مردند.» آنچه هست همین چند روز است باید توشه راه ابدی و جاودان بدست آورد که همه زیبایی‌های پایدار و نیکی‌های ماندگار بسته به تلاش این چند صباح است تا انسان با کمک به دیگران به همه خیرها و خوبی‌ها برسد. همه را در خوبی‌ها شریک کند و خوشبختی‌ها را میان همگان تقسیم کند. کمال عالی انسانی آن است که به یاری همه برخیزیم و در انجام نیکی‌ها که برای همان آفریده شده‌ایم حرص ورزیم و برای رسیدن به آخرین حد و مرز خیرها سخت بکوشیم و از بدی‌ها و پلیدی‌ها که خار سر راه است دوری گزینیم. از معصوم نقل است که فرمود: در انجام عمره مستحب هزار حسنه بر تو می‌نویسند و هزار سیئه از تو محو می‌کنند اما اگر کلوخی از سر راه مردم به کناری گذاری از هزار عمره مقبوله بهتر است. گره‌گشایی از کار مردم و سعی در رفع پیچیدگی‌ها و رنج‌ها و آلام انسان‌ها خدمتی است که بر بسیاری از فضیلت‌ها شرف دارد و پیامبران و برگزیدگان بر انجام این وظیفه مأمور بوده‌اند و بدان سفارش کرده‌اند.
ضمن تعظیم و تکریم در برابر مدیران دلسوز و وظیفه‌شناس و مردم متدین و حامی نظام و کشور آن‌گاه که در جامعه اسلامی و در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی دیده می‌شود عده‌ای در داد و ستدهای روزمره سودجویی را پیشه خود ساخته و در ردیف مفسدان اقتصادی و زراندوزان و زالوصفتان قرار گرفته‌اند و یا آنان که در نتیجه سست ایمانی خود و ناتوانی و عدم نظارت بعضی از مسئولان و مدیران ذی‌ربط کم‌فروشی و گران‌فروشی و مایحتاج مردم را احتکار می‌کنند و یا بعضی در اثر سست ایمانی خود و ناتوانی مقامات ذی‌ربط میلیون‌ها و میلیاردها دلار ارز می‌گیرند و برخلاف اصول انسانی و قانونی در آنها دخل و تصرف می‌کنند یا بعضی به فکر زراندوزی و عیش و نوش خویش هستند، تبعیضات و اختلافات طبقاتی را می‌بینند اما ذره‌ای احساس همدردی و دستگیری از نیازمندان، همسایگان، اقوام و خویشان ندارند یا گروهی به دنبال رانت‌خواری و سوءاستفاده هستند نتیجه‌ای جز از بین بردن اعتماد در جامعه ندارد بویژه که مشاهده می‌گردد روز به روز قدرت خرید مردم کم و کمتر و سفره‌ها خالی‌تر و کوچک‌تر می‌شود تا جایی که در دارالعباده یزد در صدا و سیما خانواده‌ای از صدها و هزاران خانواده فقیر و کم‌درآمد را نشان می‌دهند که صورت آنها را شطرنجی کرده و خبرنگار وضعیت زندگی آن خانواده را که در واقع مرگ تدریجی است نشان می‌دهد تا به این طریق نظر مردم را بر حمایت از این قشر جامعه جلب نماید. به یقین مردمی که در حد توان کمک می‌کنند تا سرپرستان خانوارها با آبرو و عزت زندگی کنند، معلولان جسمی و ذهنی را درمی‌یابند، به یتیمان و کودکانی که خلأ عاطفی دارند و نقطه اتکایشان را با پیش‌آمدهای زندگی و یا دلایل مختلف از دست داده‌اند کمک می‌کنند، به زندگی سرپرستان خانوار عنایت و توجه دارند، به فکر مساعدت فرزندان معتادان و آنان که در بیغوله‌ها روز را به شب و شب را به روز می‌رسانند هستند، گرفتاری و سختی‌های کودکان کار را می‌دانند و در فکر رفع مشکلات آنها هستند در نهایت در مسیر جامعه اسلامی قدم برمی‌دارند اجرشان در پیشگاه با عظمت پروردگار محفوظ خواهد ماند. در آینده درباره ما قضاوت خواهند کرد که در این موقعیت حساس که عموم مردم با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند چرا تعدادی سودجو و محتکر با انواع و اقسام حیله‌ها و نیرنگ‌ها در پی رانت‌خواری هستند؟
چرا بعضی از وزرا و آقازادگان و اعضای هیات‌مدیره شرکت‌ها و بانک‌ها و عده‌ای از وابستگان آنها میلیاردها دلار اختلاس کرده‌اند، کمتر روز و شبی است که تعزیرات حکومتی از جریمه میلیاردی بعضی از به اصطلاح آقازادگان،‌ اصناف، شرکت‌ها و مؤسسات اقتصادی خبر ندهد هر هفته مردم شاهد محاکمه کسانی هستند که متأسفانه عده‌ای نیز از مقامات و در موقعیت‌های اداری بالا هستند و در ردیف متهمان محاکمه می‌شوند چرا بعد از ده‌ها سال که تمام رسانه‌ها و تریبون‌ها در اختیار نظام و حکومت اسلامی بوده است «ایران در بین 180 کشور جهان در رتبه 138 از جهت شاخص ادراک فساد قرار داد... و کشورهایی نظیر دانمارک و نیوزیلند جزء پاک‌ترین کشورها از نظر فساد بوده‌اند...»؟(1)
آیا جای تأسف و نگرانی نیست و آیا نباید مقامات فرهنگی و اجتماعی و کارگزاران و حاکمان طرحی نو دراندازند؟ که «...براساس آمارها تعداد زندانیان قبل از انقلاب با توجه به جمعیت 36 میلیون نفری حدود 10 هزار نفر بوده است. اگر بنا باشد که آمار رشد زندانیان را بر اساس جمعیت محاسبه کنیم باید میزان زندانیان درون زندان‌های ایران با توجه به دوبرابر شدن جمعیت کشور به حدود 20 هزار نفر می‌رسید اما میزان جمعیت کشور ما از ابتدای انقلاب تا کنون 2 برابر، و میزان زندانیان ما حدود 29 برابر شده است. طبق آمار رسمی سازمان زندان‌ها حدود 290 هزار نفر زندانی جزو زندانیان ثابت بوده و هر ساله حدود 650 هزار نفر از ایرانیان طعم زندان را (ولو در حد یک روز) می‌چشند! این حجم از ورودی در حالی است که، ظرفیت رسمی زندان‌های کشور، تنها 88 هزار نفر اعلام شده است. جمعیت زندانیان در هر 100 هزار نفر در آسیا 174 و در جهان 168 نفر است، اما این رقم در ایران 283 نفر به ازای هر 100 هزار نفر است...»(2)
گاه خاطره‌ای در ذهن نویسنده این سطور خطور می‌کند که در یکی از روزهای آبان ماه 41 سال پیش در مسجد «حظیره» پایگاه مبارزان و انقلابیون یزد در حضور هزاران نفر که بعد از تظاهرات در مسجد جمع شده بودند به دستور سومین شهید محراب دقایقی برای حاضران مطالبی بیان و از جمله اظهار داشت: «...مردم یزد! بدانید گرفتار چه مدیرانی شده‌ایم که مقام ارشد اجرایی استان در یک مورد پانصد برابر حقوق ماهیانه من معلم رشوه گرفته است. در حال حاضر حقوق بازنشستگی اینجانب که در پی همسان‌سازی حقوق بازنشستگان به کوشش بعضی از دولتمردان افزایش یافته است! در شصتمین سال استخدام ماهیانه حدود 000/600/3 تومان است. خوانندگان محترم آیینه یزد مبلغ اختلاس هریک از متهمان اقتصادی با سمت‌ها و یا وابستگی‌های مختلف به بعضی از مقامات را که در یکسال اخیر از سوی مقامات قضایی اعلام گردیده سرانگشتی حساب کنند تا مشخص گردد هر نفر از این دسته و گروه غارتگر چند برابر حقوق فعلی حقیر به راحتی آب خوردن به یغما برده است...»
بعد از این‌که در اوایل سال جاری سیل شهرها و مناطق چند استان کشور را تخریب و زندگی صدها هزار نفر را نابود کرد گرچه باید شاکر و سپاسگزار بود که مردم و مسئولان و نیروهای نظامی و بسیج و ارتش و سپاه در آن مناطق ایثار و فداکاری کردند و حماسه‌ها آفریدند و در حد توان به یاری برادران و خواهران خود شتافتند اما جای طرح این پرسش و امید شفاف‌سازی است که کدام یک از مقامات روحانی و اجرایی و ائمه جمعه و دارندگان تریبون‌های رسمی و دولتمردان و مسئولان در قوای مختلف از بودجه در اختیار صرفه‌جویی نمودند؟ چه تعداد از خدم و حشم و همراهان را مرخص کردند؟ در چند ماه اخیر چقدر از نشست‌ها و همایش‌ها و مسافرت‌ها و ماموریت‌ها را حذف کردند؟ و در یک کلام آیا مردم هر شهر و دیار احساس کرده‌اند با این گرانی و مشکلات در زندگی این عده و اطرافیان و سفره‌هایشان نشانی از صرفه‌جویی دارد؟ بدون شک شهروندان به سخنرانی و شعار وقعی نمی‌گذارند واقعیت‌ها را می‌بینند که می‌تواند در عمق وجودشان اثر بگذارد و شیفته کسانی خواهند شد که، از اسراف و تبذیر و اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی گریزان و پاکی و درستی و صداقت و ساده‌زیستی را پیشه کرده‌اند. نگارنده این سطور به خدا پناه می‌برد و هیچ‌گاه روش مولای متقیان حضرت علی(ع) را با حاکمان و کارگزاران این نظام مقایسه نمی‌نماید اما می‌توان نحوه زندگی مظهر عدالت حضرت علی‌بن ابی‌طالب را بازگو کرد تا تذکار و یادآوری و تلنگری باشد برای آنان که بر صندلی‌های ریاست و مسئولیت و مدیریت تکیه زده‌اند و مردم را ولی نعمت خویش می‌دانند «...مولای متقیان در آن هنگام که غذا را در دهان کودکی می‌گذارد که پدرش را در یکی از مرزها از دست داده است. خطاب به آن یتیم می‌فرماید:.. .فرزندم! علی‌بن ابی‌طالب را حلال کن اگر در کار شما کوتاهی کرده است... و در خانه آن زن که سرپرست خانواده بود وقتی شعله‌های آتش در تنور زبانه می‌کشد آن حضرت چهره خویش را نزدیک آتش می‌آورد و با خود می‌گوید: ای پسر ابی‌طالب! حرارت آتش را بچش این است کیفر آن کس که در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی می‌کند...»(3)
در این ساعات شریف و عزیز که این بنده حقیر در حال تنظیم و نوشتن ششصدمین سرمقاله آیینه یزد می‌باشد حسن ختام مقاله را به درج فرازهایی از فرمان مبارک امام علی(ع) که ندای «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة»‌اش در مسجد کوفه طنین‌انداز شد اختصاص می‌دهد مولای متقیان(ع) در سال 36 هجری خطاب به فرماندار بصره «عثمان‌بن حنیف انصاری» می‌نویسد: «...من اگر می‏‌خواستم، می‏‌توانستم از عسل پاک، و از مغز گندم، و بافته‏های ابریشم، برای خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد، و حرص و طمع مرا وادارد که طعام‌های لذیذ برگزینم، در حالی که در «حجاز» یا «یمامه» کسی باشد که به قرص نانی نرسد، و یا هرگز شکمی سیر نخورد، یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم‌هایی که از گرسنگی به پُشت چسبیده، و جگرهای سوخته وجود داشته باشد، یا چنان باشم که شاعر گفت: این درد تو را بس که شب را با شکم سیر بخوابی و در اطراف تو شکم‏هایی گرسنه و به پشت چسبیده باشند. آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خوانند و در تلخی‏های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی‏های زندگی الگوی آنان نگردم؟ آفریده نشده‏ام که غذاهای لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پرواری که تمام همّت او علف، و یا چون حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم بوده، و از آینده خود بی‌خبر است...»(4)

مدیرمسئول

پی‌نوشتها: 1- تسنیم، 9/11/97 * 2- انصاف‌نیوز، 20/11/97* 3- داستان راستان، جلد اول، تألیف شهید آیت‌ا... مرتضی مطهری به نقل از بحارالانوار، جلد 7، باب 103، صفحه 597 * 4- «نهج‌البلاغه»، نامه 45، ترجمه محمد دشتی(ره)، صفحه 395

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا