سعید فتحی سرپرست یزد فردا طبس / جناب آقای مهندس هاشم مریدا تاریخ دان و باستان شناس میگوید :

وجود پناهگاه و مکانی که انسان در موقع لزوم باید به آن پناه برد یکی از نیازهای اولیه انسان بوده است بشر برای رفع حمله دشمنان و در امان ماندن از جمله آنان به فکر خانه و پناهگاه برای خود بوده است. ارگ ها یا قلعه ، قدیمی ترین پناهگاه بشر بوده است.

ارگ طبس یکی از قدیمی ترین ساخته دست بشر است ، گر چه گاهی تاریخ آن به افسانه ها می پیوندد. اما قدیمی ترین سندی که به ارگ طبس اشاره کرده است در فتح البلان بلاذری (متوفی به سال 279 ه.ق)است که تاریخ یعقوبی نیز به ارگ طبس اشاره شده است.

پس از اینها کتب تاریخی متعددی از دژ و قلعه شهر طبس نام برده اند. در احسن التقاسیم مقدسی اوایل قرن چهارم می نویسد: طبس خرما دژی دارد حجازی نمای بازارش کوچک و جامع اش خراب است .(مسجد جامع) از آبِ آب انبارها که از کاریزها می آید می آشامند و در آنها گرمابه های نیکو دیدم.

با توجه به نوشته فوق در این کتاب نه تنها از ارگ که به تمدن طبس اشاره میکند ، وجود بازار ، حمام ، آب انبار و دیگر نمادهای تمدن شهری دلیلی بر قدیم بودن و تاریخی بودن شهر طبس می باشد.

آنچه مسلم است شهر طبس قبل از اسلام نیز وجود داشته است . در تاریخ باستان به نشانه هایی از شهر طبس در زمان داریوش اول اشاره نموده است  و همچنین در همین کتاب درباره تعقیب داریوش توسط اسکندر مینویسد:

چون اسکندر شنید داریوش از همدان رفته است تبس نام ، در آنها به اسکندر گفتند که داریوش عزیمت باختر کرده است.

بطور قطع هسته اولیه شهر طبس ارگ بوده است و قدیم ترین و آثار و ابنیه تاریخی نیز در اطراف آن دیده میشود. اگر چه به ضرورت شهر توسعه یافته و در خارج از حصار شهر بناهایی ساخته است ولی مرکزیت شهر با ارگ بوده است. ناصر خسرو در سفرنامه مشهور خود نیز از شهر طبس و امیر عادل آن به نیکی یاد میکند. وی که مدت هفده روز مهمان امیر گیلکی ابن محمد بوده است در سفر نامه خود از عدالت و امنیت شهر در زمان این حاکم سخن میگوید و عظیم و آسوده بودن مردم آنجا چنانکه به شب سرای ها نبستندی و ستور در کوی ها باشد. با آنکه شهر را حصار نباشد.....همچنین دزد و خوفی نبود از پاس عدل او.

درکتاب های نزهه القلوب ، حمد ا... مستوفی (740 ه.ق) روضه الصفا میرخواند (قرن نهم) تاریخ کرمان احمد علی وزیری (قرن دهم) از حصار و قلعه طبس نام برده شده است.

این ارگ در طول تاریخ پر از فرازو نشیب خود بارها مورد هجوم دشمنان قرار گرفته ولی آنچه در تواریخ و نوشته های آن بر می آید هیچگاه به تسخیر دشمن در نیامده است. شدیدترین حمله ای که اکثر تاریخ نویسان به آن اشاره کردند حمله سلطان سنجر در تاریخ 749 ه.ق بوده که ابن اشیر در تاریخ اسماعیلیان اینگونه به شرح آن می پردازد:

سلطان سنجر لشگری گران  و کاملا مجهز که فرماندهی آن به عهده ی یکی از امیران بزرگ وی بود علیه اسماعیلیان به قهستان فرستاد و سپس ارگ پناهگاه عمده آنان بود حصار گرفتند (محاصره کردند) و با استفاده از جرالثقال بیشتر دیوارهای شهر ار خراب کردند و نزدیک بود آن را فتح کنند ، که اسماعیلیان امیر لشگر را رشوت دادند تا حصار از شهر برگیرد (محاصره را بشکند) و سپس اسماعیلی توانستند دیوارهای شهر را از نو مرمت کنند.

اگر چه این اولین و آخرین حمله نبوده است و شهر بارها مورد حمله قرار گرفته اما مردم و حکام طبس آن را بازسازی کرده و زندگی دوباره در آن جاری شده است. یکی از حکامی که همت به بازسازی و عمارت ارگ طبس نموده مرحوم میر حسن خان شیبانی است. از جمله اقداماتی که امیر حسن خان در طبس انجام داده تدارک محلی در مرکز شهر برای مقرحکومت خویش بوده است. قلعه ای قدیمی مشهور به ارگ در شهر طبس بود که وی آنرا خریده و پس از تعمیر و مرمت بنا ، آن را به عنوان مقر حکومت خود قرار داده است.

ملا رفیعا شاعری که در زمان امیر حسن خان زندگی میکرد شعری در این باره دارد که این شعر بصورت سنگ نوشته ای تا زلزله 1357 ه.ش در ارگ موجود بوده است.

به ایام خان جلالت مآب                       امیر عرب داور کامیاب

بلندی ده کاخ انصاف وداد                   محمد حسن خان  والانژاد

به شهر طبس بود ارگ کهن                به حلیتش صبت وجه حسن

به فتوای حکام شرع مطاع                 به زر کرد این قلعه را ابتیاع

به ملکیتش چون در آمد درست             پس آنکه به تعمیر پرداخت جست

بناها در آن یافت فر و شکوه                 کز آن گشت این قلعه محکم چو کوه

پی سال تاریخ حصن منیع                    دو مصرع برآورد کلک رفیع

بود تا حصار جهان را مدار                 بود نام نیکش به دهر آشکار

همانطور که در شعر آمده است قلعه ارگ از قبل وجود داشته و امیر حسن خان آن را خریده و به تعمیر آن کمر همت بر بسته است و آن را مانند کوه محکم و استورا ساخته . تاریخ این تعمیرات هم با توجه به بیت آخر شعر 1216 ه.ق می باشد.

همچنین میر حسن خان وقف نامه ای در سال 1234 ه.ق تنظیم کرده که یکی از مصارف آن تعمیر حصار طبس است. البته علاوه بر ارگ قدیم و حصار آن طبس دارای حصار جدید و وسیع تری بوده است که به مرور خراب شده است. این حصار از میدان پنجه علی تا میدان آیت الله واعظ طبسی و از آنجا میدان انتهای خیابان واعظ طبسی و از طرف غرب تا فلکه شهرک ولی عصر و در طرف شمال از این میدان تا فلکه پنجه علی امتداد داشته و اینگونه شهر را محصور میکرده و از شر دشمنان حفظ می کرده است.

امروزه از این حصار چیزی باقی نمانده است  ولی طبق شواهد تاریخی تا سال 1310 ه.ش سالم بوده است. در سفری که آلخوش گابریل در سال 1925 میلادی به طبس داشته عکسهایی نشر کرده که دروازه اصلی شهر هنوز سالم است.

ارگ طبس متشکل از پنج منزل است. این منازل همانند خانه های قدیم طبس عموما دارای دو ایوان شمالی و جنوبی بوده و دور تا دور خانه اتاقهای این منزل بوده است.از دیگر مکانهای خانه می توان به وجود حوض آب ، آب وسط حیاط اشاره کرد که با آب قنات پر میشده و مصرف بهداشتی داشته است.علاوه بر این حوض خانه های قدیم دارای حوض آبی جهت مصارف خوردنی و آشامیدنی بوده اند. از دیگر اجزای خانه های قدیم وجود زیر زمین یا سرد آب است که آثار آن بوضوح آشکار است.

از دیگر مکانهایی که در خانه های قدیم طبس وجود داشته مطبخ بوده که در کنار حیاط یکی از خانه ها اجاق های آن نمایان است.

علاوه بر این پنج حیاط ارگ طبس دارای مکانهای عمومی از قبیل مسجد ، حسینیه ، حمام و غیره بوده است. همچنین آثار حوض (آب انبار) بزرگی در گوشه شمال شرقی ارگ موجود است. همچنین آقای دکتردانش دوست در مشاهدات خود به مکانی اشاره میکند که زندان ارگ بوده و تا قبل از زلزله یادداشتهایی بردر و دیوار آن بوده که قدیمی ترین تاریخ این نوشته ها مربوط به سال 1208 ه.ق بوده است.

حصار اطراف ارگ به ویژه حصار غربی آن تقریبا سالم و پابرجاست. به گفته های دکتر دانش دوست ارگ طبس دارای 9 برج بوده که دو برج آن تقریبا سالم و از دیگر برجها فقط آثار آن به چشم میخورد.

60 درصد بناهای ارگ طبس تا قبل از زلزله سال 1357 سالم بود ولی متاسفانه بر اثر این زلزله ویرانگر بنای چندانی از آن باقی نمانده است.

به همت اداره میراث فرهنگی طبس از خرابه های ارگ خاک برداری شده و قسمتی از آن تعمیر و بازسازی گردیده است.

آخرین فرد ساکن در زلزله طبس آقا سید علی میرزا بود. پیرمردی که به تنهایی در میان خرابه ها زندگی میکرد و از مردم گریزان بود و از آنها دل خوشی نداشت.

پیرمردی که در عین گوشه گیری خصویت منحصر به فردی هم داشت او شاعری گمنام بود که اشعاری در قالب حروف الفبا میخواند که منحصر به فرد بودو از زندگی او در سال 1354 ه.ش توسط آقای بردیز کیمیایی فیلمی به نام پ مثل پلیکان تهیه و پخش شد.

"آقا سید علی میرزا "آخرین بازمانده از ساکنین ارگ طبس مردنش هم منحصر به فرد بود و شاید در تاریخ کمتر سراغ داشته باشیم که 16 سال طول بکشد تا فردی بر اثر زلزله جان باخته باشد کشف شود و مرحوم "سید علی میرزا "در میان خرابه های ارگ طبس بر اثر زلزله طبس جان به جان آفرین تسلیم کرده بود و  پس از 16 سال از زیر آوار بیرون آوردند و در گوشه ای از ارگ مقبره ای برایش ساختندو او را به خاک سپردند .

تنها بازمانده ارگ طبس  که همچنان جاودان در ارگ ساکن است.

منابع:

طبس شهری که بود(دکتر یعقوب دانش دوست)

جغرافیای تاریخی طبس(محمود امینی)

مارکویواد در ایران (آلفونس گابریل)

سفرنامه ناصر خسرو




  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا