ميم مثل مظلوميت !

ياد داشت وارده به يزدفردا

ميم مثل مظلوميت !

محمد امامی

www.bahareno.blogfa.com

ماه رجب لااقل برای يزدی ها دربردارنده ی نزول رحمت و برکت بود. رحمت الهی ؛ باران و برکت حضور سيد محمد خاتمی ؛ مردی از تبار باران !
قطرات باران، تن تفتيده و لبهای خشک کوير را صفا داد و کلام خاتمی دلهای مشتاقانش را !
خاتمی در يزد گويا بيشتر به تعريف دو مفهوم اهتمام ورزيد : « بيت و اهل بيت» و
« اصلاحات».
... و اين خود گويای يک مفهوم است : « مظلوميت» !
مظلوميت اهل بيت و به تعبير خاتمی « مکتب» که هنوز پس از 1428 سال از آن سوء تعبير می شود و کسانی با نام آن بر خلاف روش و منش آن مکتب، و با روشهايی غير اخلاقی ديگران را تخطئه می کنند و به گفته ی خاتمی «می خواهند مردم را به زور به بهشت ببرند» !
... و مظلوميت ديگر «مظلوميت اصلاحات» و « مظلوميت خاتمی» ، که هنوز برخی تاب تحمل ديدار مردم با او و سخنان وی و انعکاس آن را ندارند و در اين مسير آشکار و پنهان سنگ اندازی می کنند و با تهمت و ساير روشهای غير اخلاقی و غير مکتبی، برای خاموش کردن نور محبتش در دلها تلاش می کنند، غافل از اين نکته ی روايی که «آنانکه محبت خدا را در دلشان جای دهند ، خداوند محبت آنان را در قلوب و دلهای مردم جای می دهد».
خاتمی در تشريح مفهوم بيت و اهل بيت ، آن را فراتر از چهار ديواری محدودی که پيامبر در آن می‌زيسته می داند ، بلکه آن را مفهومی بنيادين در تفکر اسلامی و يک بينش ، منش و روش عقلانی می داند.
او اما تاسف خود را که بيانگر مظلوميت اهل بيت است چنين ابراز می دارد که : گاهی رفتارهايی داريم که هيچ گاه با محتوای اهل بيتی و جوهره ی آن سازگار نيست هر چند به لحاظ احساسات ابراز احساسات شديدی شود.
خاتمی منش اهل بيتی را صداقت، فداکاری و درد مردم را داشتن و برای مردم خير خواستن معرفی می کند و منش اهل بيتی را منشی می داند که در آن برای نجات، رشد و برخورداری مردم حتی تا پای جان فداکاری می‌شود.
او دو خصوصيت برای روش اهل بيتی می شناسد : رفتار عادلانه با ديگران و آگاهی بخشی ؛ و اين را مغاير با تحميل به مردم می داند و سفارش امير مومنان را بازگو می کند که : قلبت را سرشار از مهربانی به افراد ملت قرار بده و به کسانی که در چهارچوب حکومت تو هستند ولو عقيده شان مانند تو نباشد همانند شيعه رفتار کن.
خاتمی تاکيد می کند که کلام امير مومنان نشان می دهد که ما چون مسلمانيم خيال نکنيم ديگران غير خودی هستند ، ما هنگامی که حکومت را در دست گرفتيم بايد رفتار درستی از خود نشان دهيم.
و اما در جای ديگر از اصلاحات می گويد و اينکه ممکن است ديگران تعاريفی ديگر داشته باشند که او قبول نداشته باشد. ارائه ی تعريفی از« اهل بيت» و تعريف « اصلاحات» در جای ديگر؛ اينگونه به ذهن متبادر می شود که وی «مکتب» و« اصلاحات» مورد نظرش را نه تنها از هم جدا نمی داند بلکه آن دو را مترادف می داند.
به نظر می رسد خاتمی پس از چند سال دوری از قدرت رسمی، گرچه همچنان در قلوب اقشار بسياری از مردم حکمرانی می کند اما هنوز گرفتار مظلوميتی غير قابل وصف است و در اوج مظلوميت با بيان گوشه ای از دستاوردهای دولت اصلاحات در خصوص تدوين برنامه ی
چشم انداز 20 ساله، به نتيجه رسيدن انتقال آب به يزد، فناوری اطلاعات، نانوتکنولوژی، مقابله با ايدز، موسسه رويان، سلولهای بنيادی، گسترش مردم سالاری و دانش و تکنولوژی تاکيد
می کند که من اينها را اصلاحات می دانستم و اصلاحات مورد نظر خود را سازگار با دين و فرهنگ و در عين حال دربردارنده ی آزادی و حضور مردم در جامعه تعريف می کند.
به هرحال ماه رجب امسال، يزدی ها پای درس فرزند فاضل ، با تقوا و متعهد امام راحل (ره) ، با مفاهيم «اهل بيت» و «اصلاحات» بيش از پيش آشنا شدند و البته اين نکته را هم آموختند که :
« ميم مثل مظلوميت»!
« مظلوميت اهل بيت و مکتب اهل بيت»
... و « مظلوميت خاتمی و اصلاحات