به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از اداره‎كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه آيت‎الله صادق آملي لاريجاني در جلسه امروز مسئولان عالي قضايي به تلاش‌هاي صورت گرفته در رژيم گذشته براي دور كردن مردم از اسلام و روحانيت اشاره كرد و افزود: همه ما مي‌دانيم كه در اواخر دوره طاغوت، رژيم به ترويج مليت‌گرايي و ايراني‌گرايي افراطي و برپا ساختن جشن‌هاي آن‎چناني پرداخته بود كه هدفي به‏جز كمرنگ كردن نقش اسلام و نقش عالمان دين نداشت.

وي تأكيد كرد: در جامعه‌اي كه بر اساس دين شكل پذيرفته و آحاد مردم مسلمان هستند و بناست بر اساس توحيد، كتاب، سنت و وحي پيامبر زندگي كنند مسلماً بايد "تفقه در دين " داشته باشند. تفقه در دين يعني درك عالمانه و صحيح از دين و دركي كه بر اساس اجتهاد روشمند و مضبوط از دين حاصل شده باشد.

رئيس قوه قضاييه افزود: البته به نظر مي‌رسد از ميان همه اين اصطلاحات مثل معرفت ديني و درك صحيح يا درك عالمانه، تعبير قرآني "تفقه در دين " از همه پرمعناتر و پربارتر باشد. از اقتضائات چنين جامعه‌اي طبيعتاً و عقلاً اين است كه بايد تفقه در دين داشته باشد و عالماني باشند كه دين را بفهمند و اين فهم را در اختيار مردم قرار بدهند و زندگي‌ها بر اساس فهم عالمانه و مجتهدانه از كتاب و سنت شكل گيرد.

آملي لاريجاني به تأكيد قانون اساسي بر اين مسئله اشاره كرد و گفت: در اصول متعددي از قانون اساسي به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر اين مسئله تأكيد شده، از جمله در اصل دوم قانون اساسي تصريح شده است كه نظام جمهوري اسلامي، نظامي است بر اساس توحيد (لااله الا الله) و اينكه از طريق اموري از جمله اجتهاد مستمر فقهاي جامع ‌الشرايط بر اساس كتاب و سنت معصومين سلام الله عليهم، قسط و عدل و استقلال سياسي و اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و همبستگي ملي را تامين مي‌كند و يا در اصل چهارم قانون اساسي تصريح شده است كه تمام مقررات و قوانين بايد بر اساس موازين اسلامي باشد و البته طريق تشخيصش را هم نظر فقهاي شوراي نگهبان قرار داده است.

وي به آيه 122 سوره توبه اشاره كرد و گفت: صدر اين آيه اين است كه "و ماكان المؤمنون لينفروا كافّة "، يعني نهي مي‌كند كه مؤمنين همه "نفر " يعني كوچ و حركت داشته باشند و به ميدان جهاد بروند. نهي مي‌كند كه همه مومنين بروند جهاد، مي‌گويد عده‌اي باقي باشند و اين عده بروند تفقه در دين كنند و اين‎طور نباشد كه همه جهاد بروند و تفقه در دين زمين بماند.

رئيس قوه قضاييه با اشاره به اينكه در تفسير اين آيه اختلافاتي ميان علما هست، گفت: در اين مسئله نمي‌توان ترديد كرد كه اين آيه تحريض و تحريك مؤمنان و الزام به بقاي عده‌اي براي تفقه در دين است و اين موضوع قابل ترديد نيست. مرحوم شيخ انصاري در كتاب گران‎سنگ رسائل بعد از اينكه در استدلال اين آيه بر حجّيت خبر واحد تشكيك و اشكالات متعدد وارد مي‌كند، مي‌فرمايد: در اصل اين‎كه اين آيه ظهور در لزوم و وجوب تفقه و انذار در دين دارد نمي‌توان ترديد كرد.

آملي لاريجاني افزود: مسلماً بحث از حلال و حرام قدر متيقن اين تفقه است يعني بايد كساني باشند كه دين را عالمانه بفهمند و يا اقلاً حلال و حرام آن را بدانند. منتها بعيد نيست بر حسب پاره‌اي قرائن بگوييم كه اصلاً معناي آيه اين است كه در همه معارف بايد تفقه داشته باشند و نه فقط در حلال و حرام، مرحوم علامه طباطبايي نيز ذيل اين آيه شريفه مي‌فرمايد كه از تعبير انذار در اين آيه شريفه استفاده مي‌شود كه بايد در همه معارف تفقه كرد چون بدون تفقه در مبدأ و معاد، انذار در حلال و حرام پيدا نمي‌شود.

وي در ادامه به تلاش برخي از جريان‌هاي انحرافي در طول تاريخ براي دور كردن امت اسلام از تفقه در دين و از عالمان راستين اشاره كرد و ايده "اسلام منهاي روحانيت " را زاييده اين تلاش دانست و گفت: از قرن‌ها پيش پاره‌اي جريانات انحرافي مقابل نقش عالمان در دين وجود داشته است و همه ما مي‌دانيم كه در برهه‌هاي متعددي در همين جامعه اسلامي ما دراويش و صوفيه را مقابل علماي ما قرار مي‌دادند و بهانه آنان رجوع به باطن و باطن‎گرايي و اهميت عالم معنا و معنويت بود اما در واقع نقش علماي دين را مي‌خواستند تضعيف كنند.

وي ادامه داد: ما يادمان نمي‌رود كه در زمان طاغوت دراويش را تأييد و كمكشان مي‌كردند، خانقاهايشان را آباد مي‌كردند، مساجد را اگر نگوييم خراب مي‌كردند ولي هيچ كمكي نمي‌كردند و مراسم ديني را در خانقاه‌ها مي‌گذاشتند. اين همراهي با جريان‌هاي انحرافي براي كمرنگ كردن نقش عالمان ديني بود.

رئيس قوه قضاييه با اشاره به اينكه عالمان حقيقي دين توجه اصلي‌شان به عالم واقعيت و معنا بوده، منتها به خوبي دريافته بودند كه اگر مي‌خواهيم توجه به باطن پيدا كنيم و به عالم معنا بپردازيم، مسير همين است و نمي‌شود انسان حلال و حرام خدا را نداند بعد بگويد من دارم به عالم معنا مي‌پردازم و نيز نمي‌شود حدود الهي را نداند و حرام و حلال الهي را پاس ندارد بعد بگويد من به عالم باطن مي‌پردازم، اين سخن نادرستي است.

آملي لاريجاني ظهور روشنفكران سكولار را ادامه اين جريان‌هاي انحرافي توصيف كرد و گفت: جريان سكولاريسم و روشنفكران سكولار را در كشورهاي اسلامي تقويت مي‌كردند تا باز مقابل علما و متخصصان فهم ديني جهت‌گيري كنند. در همين كشور ما آرام آرام پر و بال دادند به اينها تا جايي كه اسلام منهاي روحانيت تز اصلي برخي‌ها شد.

وي افزود: البته روحاني كسي نيست كه فقط عمامه‌اي بر سر و ردايي بر تن دارد، آنچه مهم است فهم عالمانه دين و تقوا است. آيا از علماي راستين دين از قرون اوليه مثل شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ مرتضي، شيخ طوسي، علامه حلي حتي تا زمان حال عالمي را ديده‌ايد كه بيايد ادعا كند كه به لباس، كسي مي‌شود روحاني. اينها خودشان مجاهد في سبيل الله بودند در فهم دين و فهم معارف ديني و چه زحمات طاقت‎فرسايي براي بقاي دين كشيدند. واضح است كه روحانيتي كه مي‌گوييم تفقه در دين دارد همين روحانيت حقيقي است و اتفاقاً مخالفان نيز وقتي مي‌گويند تز اسلام منهاي روحانيت، همين روحانيت حقيقي را مدنظر دارند كه فهم آنان از دين عالمانه است.

آملي لاريجاني سپس افزود: واقعاً تأسف‎آور است كه در زماني كه البته بيشتر به زمان دولت اصلاحات برمي‌گردد، كتابهاي متعددي در عرفانهاي كاذب وارداتي در همين كشور مجوز از وزارت ارشاد گرفته است. وقتي انسان كتابهاي آنها را مي‌خواند مي‌بيند كه عده‌اي جاهل و شياد و زنباره مدعي باطن و معنويت و عرفان شده‌اند. اين چه عرفاني است كه با همه دنياپرستي مي‌سازد. عرفان سرخپوستي كه با مواد مخدر و امثال آن هم هيچ منافاتي ندارد. عرفان بودايي هم جور ديگري. بايد تأسف خورد كه اين كتابها در اين كشور نشر شد و صدايي هم برنخاست، كشوري كه اساسش اسلام و تشيع است و نظامش نظامي است بر اساس توحيد و كتاب و سنت، چگونه مي‌تواند اين امور را تحمل كند.

رئيس قوه قضاييه تأكيد كرد: متأسفانه بايد گفت در زمان ما هم جرياني انحرافي كه گويا تمام نكات انحرافات گذشته را با هم در يك جا جمع دارد، در كمرنگ كردن نقش علما و در ترويج ايراني‌گري و قوميت‌گرايي بسيار تلاش مي‌كند و مردم را ارجاع مي‌دهد به كوروش و هخامنش و ديگران و بعد از آن طرف در ترويج عرفانهاي كاذب، در جن‏گيري و رمالي هم تلاش مي‌كند، كه مشخص نيست اينها چه نسبتي با دين دارد. در حالي كه اينها هم دم از روشنفكري مي‌زنند و با سكولارها خيلي راحت جمع مي‌شوند و همراهي مي‌كنند و هم با عده‌اي از هنرمندان لاابالي دم‎خور هستند و عرفانهاي كاذب را ترويج مي‌كنند و البته از اينكه با اجانب هم پنهاني ارتباط بگيرند خيلي ابائي ندارند.

آملي لاريجاني ملت ايران را به هوشياري در برابر اين جريان انحرافي دعوت كرد و اظهار داشت: بايد به‎هوش باشيم، نظامي كه بر اساس اسلام و بر اساس كتاب و سنت تشكيل شده مي‌بايست مراقب اين جريان انحرافي و امثال آن باشد و بايد بدانيم كه ما مسلمانيم، مسلماني كه با حق تعالي عهد بسته كه راه او را طي كند و كتاب و سنت را تبعيت كند، اين‎چنين مسلماني حتماً اولين كارش فهم كتاب و سنت است و در اولين قدم نياز به متخصص و عالم فهمنده دين دارد. اما شما در خصايص اين گروه انحرافي مي‌بينيد كه اين گروه دين را به گوشه‌اي در زندگي مي‌برند و مي‌گويند قلبت صاف باشد.

وي افزود: متأسفانه عقيده اينها اين‎گونه است كه در روابط با نامحرم آزادند، در تماس با روشنفكران سكولار و گاه ملحد و پريدن با آنها آزاد هستند، در رجوع به جن‎گير و رمال آزادند، با دراويش آزادند، آيا اين است حدود الهي؟ اين است حرمات الهي؟

وي تأكيد كرد: اين جريان اتفاقاً در مفاسد اقتصادي هم غوطه‌ورند و بي‌امان جلو مي‌روند. وقتي كه انسان تقوا را از دست داد در همه مجاري و در همه مجال مشكل پيدا مي‌كند.

رئيس قوه قضاييه افزود: وظيفه همه عالمان دين است كه در مقابل اين انحرافات بايستند و مردم ما نيز به‏هوش باشند. ملت مسلمان و انقلابي ما به ياد دارند كه حضرت امام(ره) چگونه با تمام وجود مقابل تز انحرافي اسلام منهاي روحانيت ايستاد و هيچ‎گاه از خاطرم نمي‌رود كه امام چگونه به آنها خطاب مي‌كرد كه شما با روحانيون مخالف نيستيد بلكه با اسلام مخالفيد.

آملي لاريجاني تصريح كرد: حالا هم همين است. اين جريان انحرافي در حالي كه جن‏گيري و رمالي را روشنفكري جا مي‌زنند در كمرنگ كردن نقش عالمان ديني و متخصصان علوم حقه تلاش مي‌كنند. مسلماً مقصود ما نفي عوالم باطن و عوالم معنا نيست. اما يقين داريم اكثر قريب به اتفاق اينها شيادند. مگر هرچيزي در عالم امكان دارد، وقوعش در مورد شخص خاص هم ثابت است؟ ممكن است كسي بتواند قدرت‌هاي مافوق طبيعي هم داشته باشد اما هركسي كه دكاني باز كند و بگويد من چنين قدرتي دارم آيا قدرت دارد؟ وانگهي هر قدرت شيطاني، هم مورد تأييد كتاب و سنت است؟

وي به روايتي در اين زمينه اشاره كرد و گفت: از امام صادق عليه السّلام نقل شده است كه فرموده‌اند: " آية الكذّاب أن يخبِرَك خَبَر السماء و الارض و المشرقِ و المغربِ فاذا سألته عن حرام الله و حلاله لم‎يكن عنده شيء " اين روايت عجيبي است. اين روايت در كافي (جلد دوم صفحه 340) آمده است و مي‌فرمايد: نشانه آدم دروغگو اين است، از آسمان و زمين و از مشرق و مغرب به شما خبر مي‌دهد، اما وقتي از او راجع به حلال و حرام خدا مي‌پرسي هيچ‎چيز در كفش نيست.

آملي لاريجاني تأكيد كرد: اين رمالها و جن‎گيرهايي كه قوه قضاييه با آنها برخورد كرده، مصداق همين روايتند.

رئيس قوه قضاييه در پايان با اشاره به نقش علما و هوشياري مردم در شناسايي جريانهاي انحرافي گفت: البته اين رافع مسئوليت قوه قضاييه نيست و طبيعتاً هر شخصي بايد مسئوليت خودش را انجام دهد و دستگاههاي اجرايي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد وظايف خودشان را بدانند و نگذارند كه كتابها و نشريات ضلال چاپ شوند.

در ادامه جلسه مسئولان عالي قضايي مقرر شد اقتضائات حقوقي و قضايي برنامه پنجم توسعه بررسي شود. همچنين مقرر شد برنامه سوم توسعه قضايي نيز از سوي مسئولان قضايي بررسي و پس از ارائه پيشنهادات جديد و اصلاحات به منظور تصويب و ابلاغ به جلسه مسئولان ارائه شود.