نویسنده‌ها مهمترند یا کاغذهای سفید و کاهی؟


سجاد صاحبان زند


  چند روز پیش خبری منتشر که در برخورد اول، مثل هر « نمی‌شود» دیگر قند در دل آب کرد. خبر شیرین بود برای ما اهالی کتاب:« کتاب گران نمی‌شود». دلیل و منطق، به غایت درست بود. و می‌تواند باشد، چرا که قیمت کاغذ از دو سال پیش، بی‌واسطه بود و از این‌رو کتاب نباید گران شود.

 کمی بعد اما یاد بهرام بیضایی افتادیم و نمایشنامه «چهار صندوق». یادمان آمد که « زرد»(یکی از شخصیت​های نمایش) رو به « سیاه» ، پیراهن تن خودش را به عنوان جایزه بخشید و سیاه خوشحال که جایزه‌ای گرفته، فارغ از آن‌که ، پیراهن را از روز نخست داشته است. حالا ماییم و این تخته‌بند تن: کتاب گران نمی‌شود.

 خوشبختانه و صد جای شکر که در چند سال اخیر، تامین امنیت شغلی نویسندگان دغدغه بسیاری از مدیران فرهنگی ما بوده است. محسن پرویز، معاون پیشین وزارت ارشاد که خود نیز دستی بر آتش داشت، کار‌هایی را در این‌باره آغازید و معاون فعلی نیز، در این نکته همچون نکات دیگر، همان مسیر را دنبال می‌کند: «از نویسندگان​مان حمایت کنیم». گیرم که دایره این نویسندگان، به گستردگی همه ادبیات ایران نباشد.

با این‌همه، خبر «کتاب گران نمی‌شود»، جای کمی اما و اگر دارد. آیا این خبر با مبتدای حمایت از نویسندگان همخوان است؟ آیا کشوری که می‌خواهد سری در سرهای فرهنگی و علمی داشته باشد، ارزان و گران شدن کتاب را تنها با کاغذ می‌سنجد؟ یا باید بسنجد؟ آیا نویسنده، جدای از آن شانی که برایش قایل می‌شویم و می‌شوند، برق و آب و گاز مصرف نمی‌کند؟ آیا تنها باید به قیمت کاغذ چشم داشت و حیات نویسنده را نادیده گرفت؟ از کاغذ سفید که کتاب خلق نمی‌شود.

 از نویسنده و نویسنده‌ها بگذریم که همیشه سبب نزاعند. آیا چرخه نشر، به عوامل دیگری همچون کارگر چاپخانه، دستگاه چاپ، صحافی، لوازم و ابزار این دو ، سیستم توزیع کتاب و مسایلی از این دست وابسته نیست؟

 شما گمان ببرید که نویسنده، آن برج عاج‌نشین بی‌دردی است که بیهوده می‌کوشد تا درد بتراشد. با کارگر روغن به دست چاپخانه چه می‌کنید؟ گیرم که چاپخانه‌دار،‌ با چاپ کارت‌های تبریک و تسلیت، دست خود را پر نگه می‌دارد، چسبی که کاغذها را به هم نگه می‌دارد چه؟

 گران و ارزان شدن کتاب، چنان‌چه تجربه نشان داده، هیچ دردی را کم نمی‌کند تا هنگامی که کتاب خوب ( به هر تعریف و استانداری) تولید نشود. تجربه‌های بسیاری داشته‌ایم از این دست که کتاب را رایگان در دسترس مردم قرار داده‌ایم. نه آن‌که کتاب‌ها ، کتاب‌های خوبی نبوده باشند، اما تا آن لحظه که مردم احساس نیاز نکرده باشند، همان کتاب‌های رایگان را هم وا‌نکرده، پس فرستاده اند.

 و تجربه شهادت می‌دهد که هر گاه کتاب خوبی به بازار آمده، جدای از بیش و کمی بهای آن، مردم آن‌را خریده‌اند. و به این گونه، نباید گمان کنیم که تنها حفظ قیمت کتاب، به گسترش آن در میان مردم کمک خواهد کرد. و صحبت‌های نکرده بسیار است.

خبرانلاین

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا