آمار می گوید؛در لیگ یازدهم می توانیم نماینده ای داشته باشیم.
لیگ یک، دو تیم یزدی و داستان افتان خیزان رفتن تیم ها!
«رضا بردستانی»

سرویس یادداشت ها"ورزشی:رضا بردستانی:28 تیم در دو گروه 14 تیمی در یک رقابت ماراتن گونه و نفس گیر می کوشند تا خود را به لیگ برتری برسانند که آمارهای غیر رسمی خبر از گردش 800 میلیارد تومانی در آن می دهند و بی جهت نیست که تمام امکانات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یک استان بسیج می شوند تا به هر طریق ممکن نام شهر و استان خود را لا به لای تیم های لیگ برتری بگنجانند اما یزد و یزدی ها از این قاعده به طور کلّی مستثنی هستند و مثل پیشینیان خود بر این اعتقاد استوارند که نان به همّت بازوی خود کسب نمایند و دست مایه و حاصل ِ زحمت و رنج خویش را به خانه ببرند و قصد ندارند با هر ترفندی خود را به قافله ی تیم های لیگ برتری برسانند اما سؤال این جاست صرف فعل خواستن درست اما اسباب و علل بزرگی هم فراهم نموده اند؟

در مجالی مختصر یازده هفته ی گذشته مورد تحلیل مختصر آماری قرار می گیرد:

تیم تربیت یزد:

آه از نهاد یزدی ها بر می خیزد وقتی یادشان می آید تیمشان میهمان یکساله ی لیگ(پنجم) برتر بوده، اینک چهار سال است با وجودی که یزد 17 سال در صدر کنکور به سر می برد(چشم نخوریم!) پشت دیوار ورود به لیگ برتر سخت در حال درجا زدن است. سال های قبل، در دو یا سه نوبت، تیم تربیت (شهید قندی سابق)می توانست با درایت و قدر دانستن موقعیتی که در دست داشت این مهم را (حضور در لیگ برتر)بر آورده سازدو به هزار و چند دلیل این اتفاق نیافتاد اما امسال، به گواه یازده هفته ی پشت سر نهاده و شرایط تیم ها و جدول، تیم تربیت با یک حرفه ای گری و به دست آوردن تمامی امتیازات خانگی می تواند در لیگ یازدهم؛ میزبان تیم هایی چون استقلال، پرسپولیس، سپاهان، ذوب آهن و... باشد و نه مسافر مسجد سلیمان، نطنز و اراک!.

تیم تربیت نشان داده است در مواقعی که سر حال است و تمامی نیروهای خود را در اختیار دارد حریف گردن کلفت و غیر قابل پیش بینی است چرا که از یک مربی کاربلد، جوان و حرفه ای(داوود مهابادی) سود می برد. مهابادی درجات مختلف بازیکن بودن تا مربی شدن را در فواصل زمانی مختف و زیر نظر مربیان کاربلدی چون غلامحسین پیروانی طی کرده است او همچنین سابقه ی مربی گری در لیگ برتر را نیز در کارنامه ی خود دارد(فجر شهید سپاسی ، راه آهن و ...) و این ویژگی کمی نیست! قدر مسلم بعید است تیم تربیت با حمایت هایی که از آن می شود مشکل ریالی و پشتیبانی داشته باشد اما در تعطیلات نیم فصل احتیاج به در اختیار گرفتن چند بازیکن با تجربه در دفاع و حمله که ترجیحاً سابقه ی حضور در لیگ برتر را داشته باشند و صد البته نام و حاشیه نباشند! دارد(در این مسئله شاید با مهابادی هم عقیده باشیم!)، بازیکن در خط دفاع چون تیم های لیگ دسته اول آن چنان زهر دار نیستند(حد اقل تیم های گروه اول) و متوسط گل های زده در هر بازی از یک گل فراتر نمی رود اما همان یک گل باید حفاظت و مراقبت شود و مهاجم چرا که تیم تربیت در حالی که لیگ دسته اول از نهایت فقر گل جذابیت و کششی از خود نشان نداده است باز هم عملکرد خوبی نداشته است! قدر مسلم 12 گل در 11 بازی آمار مناسبی برای یک تیم که خواهان حضور در لیگ برتر است نیست.

در دو بازی آینده، این تیم می توان حد اقل 4 امتیاز را به اندوخته ی خود اضافه نماید و جمع امتیازات خود را به عدد 20 برساند که این امتیاز اگرچه کافی نیست اما برای رفتن به تعطیلات نیم فصل اندوخته ی روحیه سازی است. تیم تربیت اگرچه میزبان سخت جانی بوده است و تنها 4 امتیاز از کف داده است اما تساوی با تیم های اتکای 9 امتیازی و همیاری اراک 11 امتیازی این مهم را یادآور می سازد که تیم یزدی خط حمله ی زهرداری ندارد و تنها هنرش خلق موقعیت و آه از نهاد هوارادان خود بر آوردن است و فقدان یک تمام کننده تا این جا 4 امتیاز و چندین گل به تیم تربیت ضربه زده است اما میهمان چغرتری نسبت به همتای خود فولاد یزد است.

شرایط جدول و چینش بازی ها به طور کلی دور برگشت تقریبا آسانی را تداعی می نماید؛ بازی با تیم های نفت مسجد سلیمان ، فولاد نطنز، مس رفسنجان و شهرداری بندر عباس در خانه می تواند موقعیت این تیم را در جدول ممتاز و دست نیافتنی نماید و اما حضور در شیراز ، سیرجان و یاسوج(تازه اوج گرفته) هم سختی هایی است که تیم تربیت باید با آمادگی و نهایت برنامه ریزی قدم در آوردگاهایش گذارد .

در این گروه و با توجه به امتیاز گیری تیم ها تا پایان هفته ی یازدهم اول شدن با 45 تا 50 امتیاز مقدور است و تیم تربیت می تواند این مهم را به سرانجام خیر رساند اما خط حمله ای زهر دار و خط دفاعی با تجربه و حرفه ای طلب می نماید. قدر مسلم آن که تیم های دسته اولی چندان به فکر ارائه ی بازی تماشاگر پسند و فنی نیستند و توجیحی هم ندارد چرا که بقا در دسته ی اول با بازی زیبا و رفتن به لیگ برتر با بازی امتیاز محور و نتیجه گرا انتخاب را آسان و قابل فهم می سازد . در سیستم سه امتیازی مساوی دست کمی از باخت ندارد و اگر تیم «تربیت یزد» تمام بازی های خانگی خود را برده بود همین جایگاهی که الان دارا است را در اختیار داشت بنابراین تساوی در برابر تیم های نچندان مطرح همیاری اراک و اتگا گرگان یک باخت 4 امتیازی محسوب می شودکه تیم تربیت را از قرار گرفتن در رتبه ی نخست بازداشته است با نیم نگاهی به آمارهای تیم مقاومت که در پایان هفته ی یازدهم با 19 امتیاز در صدر جدول گروه یک به سر می برد می بینیم این تیم شیرازی با 6 گل زده و سه گل خورده پس از 11 بازی صدر نشین گروه خود می باشد و تیم تربیت با 12 گل زده و 7 گل خورده جایگاهی بهتر از سومی ندارد با توجه این نکته که بین تیم های دوم تا ششم تفاضل گل حکم فرمایی می نماید و نه امتیاز ! با احتساب امتیاز و نه تفاضل گل در حالتی بد بینانه تیم تربیت را هم اکنون می توان تیم ششم جدول نیز قلمداد نمود!!!

کوتاه سخن این که در دو بازی باقی مانده تا نیم فصل و دور برگشت استراتژی تیم تربیت برای صعود بر محور های زیر باید استوار باشد البته با این توضیح که تیم یزدی به چند مهره ی با تجربه حتی پا به سن گذاشته برای ارتقای سطح تجربی خود نیاز مبرم دارد:

1- کسب حداکثر امتیازات بازی های خانگی(حد اقل 15 امتیاز)

2- کسب تفاضل گل در برابر تیم هایی که به نسبت ضعیف تر هستند.

3- کسب حد اقل یک امتیاز در بازی های بیرون از خانه بدون ریسک و تفکر تهاجمی بی دلیل داشتن

4- ترمیم خطوط دفاعی و تهاجمی در اسرع وقت

5- استفاده از تمامی امکانات میزبانی (تماشاگر، زمین و حمایت مسئولین و تهییج بازیکنان تیم از طریق شارژ مالی و پاداش های مقطعی)

تیم فولاد یزد:

تیم فولاد یزد هرچند میزبان زهر دار و بی رحمی است به همان اندازه یا کمی بیشتر! میهمان نجیب و بی آزاری نیز هست چرا که این تیم در 5 بازی خارج از خانه با یک امتیاز اندوخته نشان داده است که تنها دست رد به سینه ی شیرین فراز کرمانشاه زده است و با بدترین خط دفاع(15 گل خورده در 11 بازی، 4/1 گل در هر بازی) در بین تمام 14 تیم حاضر در این گروه شرایط نگران کننده ای را در ادامه پیش رو دارد.

با اعلام رضایت از حضور بخش خصوصی در عرصه ورزش استان امید داریم که مسئولین استان این تیم را نیز برای بقا و آماده شدن در جهت حضور هر چه قوی تر در لیگ سال آینده حمایت و پشتیبانی نمایند . فقدان مربی کاربلد و دوست داشتنی این تیم(زنده یاد آقایی) در میانه ی راه دور رفت، روح این تیم را دچار غم و اندوهی نموده است که بر عملکرد فنی این تیم تأثیر ملموسی گذاشته است و تاکنون نتوانسته اند بازیکنانی که قدر مسلم ارتباط عاطفی محکمی با مربی خود برقرار نموده بودند هم این فقدان را هضم نمایند و مشکلات روحی این تیم به این مهم مربوط می باشد اما تیم فولاد با وجود کسب تنها 14 امتیاز و قرار گرفتن در رتبه ی نهم جدول گروه دوم ، نتیجه ی نسبتا قابل قبولی –با توجه به تیمی که نخستین سال حضورش در دسته ی اول را تجربه می نماید-کسب نموده است اما این حضور موفق هیچ تضمینی برای بقا محسوب نمی شود؛ فاصله ی 6 و 8 امتیازی با تیم اول و انتهای جدول و دارا بودن ضعیف ترین خط دفاع و یکی از ضعیف ترین خطوط حمله در بین 14 تیم گروه دوم زنگ خطر را از هم اکنون برای این تیم به صدا در آورده است که اگر در دو بازی باقی مانده تا نیم فصل نخست و بازی های دور برگشت چاره اندیشی ننماید عاقبت خوشآیندی را نباید انتظار بکشد و در تعطیلات نیم فصل این تیم از لحاظ روحی و سیستم دفاعی باید متحول و بازسازی شود.

نام ها می گویند گروه دوم گروه سخت تری است و تیم های حاضر در گروه دوم تفاوت اساسی با برخی از تیم های گروه اول دارند . پنج(5) تیم استقلال اهوازِ هر چند بحران زده، ابومسلم خراسانِ ناخوش احوال، برق شیرازِ ته جدولی ، شیرین فراز کرمانشاهِ رده هشتمی و نساجی مازندرانِ 17 امتیازی، دارای تجربه ی حضور در لیگ برتر هستند و تیم های مس رفسنجان، آلومینیوم هرمزگان و ایران جوان بوشهر نیز چندان بی تجربه نیستند با این توضیح که دو تیم مس و آلومینیوم نشان داده اند که با هدف و برنامه ریزی گام در این مسابقات نهاده اند و جالب توجه این که فولاد به این دو تیم که در پایان هفته ی یازدهم اول و دوم جدول رده بندی هستند نباخته است ! پس فولاد پتانسیل قرار گرفتن در رده های بالایی را دارد اما تمرکز امسال فولاد باید برکسب تجربه، شناسایی نیروهای حاضر و جذب نفرات نخبه در سال آینده برای حضوری مقدر در لیگ برتر باشد اگرچه داشتن دو تیم در لیگ برتر آرزویی بزرگ و شیرین است اما نیروهای ورزش فوتبال استان با تجهیز حرفه ای یک تیم و حمایت همه جانبه از تیم دیگر در دو یا سه سال می توانند این مهم را انجام شدنی تر نمایند . آنچه مسلم است اگرچه داشتن دو نماینده در لیگ برتر شیرین و دلچسب است اما از دست دادن یکی از تیم های لیگ یکی تلخ و دردآور تر است. تجربه، هوش فوتبالی و شرایط موجود می گوید فوتبال یزد در حال حاضر پتانسیل داشتن دو تیم در لیگ برتر را ندارد مگر این که با حضور یکی از دو تیم تربیت یزد و یا فولاد یزد در سال جاری مذاق گردانندگان و هواداران شیرین شود و بر این مهم پای فشاری نمایند که یزد هم چون خوزستان و اصفهان دو تیم در لیگ برتر داشته باشد کما این که داشتن دو تیم در لیگ برتر برای کرمانی ها دست یافتنی تر از یزدی هاست.

تیم فوتبال فولاد یزد که مدیران ورزش دوست را پشت سر خود می بیند قدر مسلم باید در کادر فنی خود دست به تغییر و تقویت بزند تا سودای رفتن به لیگ برتر به کابوس بازگشت به لیگ دو تبدیل نشود . کادر فنی جوان و احساساتی تیم فولاد نشان داده است وقتی با یک برد آن چنان برانگیخته می شوند که بردن حریف را به کارهای فیزیکی و دینامیکی(دینامیک از واژه لاتین به معنی حرکت‌شناسی گرفته شده است و در مکانیک کلاسیک بررسی دلایل حرکت و به بیانی دقیق بررسی حرکت به کمک نیروها و قوانین مربوطه می‌باشد و هیچ سنخیتی با فوتبال ندارد!!!) مربوط می داند توان فرار از بحران تحمل دو باخت بیشتر را نخواهد داشت کما این که تیم فولاد نباید به تیم بحران زده ی برق شیراز حتی در شیراز می باخت .

سخن پایانی این که آمار و اعداد می گویند سال آینده یزد می تواند نماینده ای در لیگ برتر داشته باشد مگر این که دو تیم تربیت یزد و فولاد یزد چنین خواسته ای را دنبال ننمایند و یا خودشان را برای به دست آوردن این مهم آماده نساخته باشند.

در پایاین نیم فصل بیشتر خواهیم نگاشت................................!

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا