آمریکا و جایگاه حمله نظامی به ایران (بخش دوم)

مقدمه :

در بخش اول این نوشتار، به دلائل و شرایط احتمال حمله نظامی آمریکا یا عوامل وی به جمهوری اسلامی ایران پرداخته شد، در این نوشتار شواهد جدیدی دال بر ادامه فرضیه فوق توضیح داده میشود.

شرح موضوع :

اگر فرض دوم یعنی احتمال حمله به ایران از سوی کشور ثالث (مانند اسرائیل) را صائب بدانیم، لازم است برنامه ریزی مقدماتی برای این حمله آماده شود. پیرو آنچه در بخش اول نوشتار ذکر شده است بخشی از سناریو آمادگی برای تجاوز به ایران، شامل امن سازی منطقه ای میباشد.

بدون شک در شرایط کنونی آغاز حمله بر علیه کشوری مانند ایران دارای هزینه های مختلفی خواهد بود لذا اگر قرار باشد چنین برنامه ای تدارک دیده شود بایستی پیش شرط های آن فراهم گردد. بخشی از این پیش شرط ها شامل امن سازی منطقه ای میباشد. برای بر هم زدن ثبات یک کشور دیگر، کشور حمله کننده نیازمند نوعی ثبات محلی و منطقه برای خود میباشد تا به محض شروع مخاصمه، خود از سایر جوانب مورد تهاجم قرار نگیرد و در عمل تعادل قدرتش بر هم نخورد.

رویکرد صلح در خاورمیانه :

به تازگی شدت و تمرکز جالبی بر روی برقراری صلح در منطقه خاور میانه در دستور کار دیپلماسی امریکا و اسرائیل قرار گرفته است. در حرکتی هماهنگ امور خارجه آمریکا و اسرائیل آغاز برنامه جدید خود برای رسیدن به ثبات و صلح در منطقه خاورمیانه و فلسطین را آغاز نموده اند. این حرکت در حال حاضر بصورت جدی در دستور کار دو دولت قرار گرفته و مذاکرات اولیه با طرفهای فلسطینی نیز آغاز شده است

نتیجه :

آنچه میتوان از حرکتهای کنونی برداشت نمود باز بر پایه فرضیه های پیش بینی حرکت بوده و میتواند دو شق مختلف به خود گیرد.

در شق اول، روند مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل و بخصوص بین اسرائیل و جناح های خاص فلسطینی آغاز شده و با دستور و تاکید آمریکا حتی پیش شرطهای طرف عرب نیز از سوی اسرائیل پذیرفته شده و دو طرف بر سر یک میز مذاکرده نشسته و توافقات اولیه حاصل میشود و پیمان صلح موقت امضاء میشود. که این برای طرف عرب بهترین شرایط را فراهم نموده و میتواند تا مدتی سرخوش از این موفقیت میدان داری نموده و سایر طرفهای فلسطینی را نیز در شک و تردید فرو ببرد. همین دوره نیز فرصت لازم برای اجرای بخش اصلی برنامه به طرف اسرائیلی داده خواهد شد

شق دوم آنست که مذاکرات صلح خود پوششی برای بلاتکلیف گذاشتن طرفهای عربی بوده و زمان تامین زمان و نوعی تعلیق برای طرف غربی، برای طرفهای عربی نیز نهایتا نتیجه مفیدی ندهد. به عبارتی در طول دوران مذاکره و کشمکش برنامه دوم اسرائیل آغاز شده و طرفهای عربی نیز به دلیل قرار گرفتن بر سر دو راهی واکنش خاصی نشان ندهند و نهایتا نیز دست خالی رها شوند.

نتیجه آنکه حرکت جدید بایستی به دقت مورد رصد قرار گرفته و هر نوع حرکت وزن گذاری شده و در راستای اهداف دیگر نیز سنجیده شود. همچنین پاتکهای سیاسی لازم برای خنثی نمودن این مجموعه تحرکات پیش بینی شود تا موازنه لازم برای رسیدن به اهداف غربی تامین نشود


یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا