پارک شایق در روبروی پارک کلانتری!

جای خالی تفکر و سلیقه و اندیشه و طرح و برنامه و آب و هنر و صدا و نور و سایه و درخت و طبیعت، در پارک بزرگ شهر را آسفالت و سیمان و اغفال و غفلت و درختان بی برگ سیمانی و نرده بتونی و رنگ مصنوعی پر کرده است.

پس از گذشت بیست سال، و رفتن و آمدن چند شهردار، سرانجام با تبلیغات گسترده شهرداری یزد، و حداقل امکانات رفاهی و صرف میلیونها تومان هزینه، پارک در دست ساخت و نیمه ساز بزرگ شهر، به بهانه میلاد پیامبر اکرم (ص)، در سال پیامبر اعظم (ص)افتتاح شد.

آنچه که بیش از هر چیز در پارک بزرگ شهر نمود دارد، طبیعت بی جان است، ورودی پارک بزرگ شهر و اطراف آبنمای کم آب را یک شرکت غیر یزدی، بدون توجه به شرایط اقلیمی و فرهنگی، درخت و نرده سیمانی ساخته و رنگ زده است، رنگهایی که مشخص نیست تا چه مدت در مقابل نور و گرمای آفتاب تند یزد طاقت بیاورد، و تغییر ماهیت ندهد.

درخت و تنه قطور درخت سیمانی را ده روزه می شود ساخت و رنگ زد و به مردم نشان داد، اما درخت طبیعی، درختی که جان و روح و طراوت و سایه داشته باشد، حداقل ده سال زمان می برد، و این نکته مهمی است، که دست اندرکاران شهرداری از آن غافل نمانده اند.

درختی را که امروز شهردار بکارد، چندمین شهردار بعد از این شهردار و شورای چهارم و پنجم به آن افتخار خواهد کرد.

بدلیل عدم وجود سایه و درخت، پارک آسفالتی بزرگ شهر در روز غیر قابل استفاده است، و شب هنگام نیز تاریکی و سکوت، باعث عدم استفاده اکثریت مردم از این پارک می گردد.

امروز شروع عملیات ساماندهی و چیدمان و طراحی و ساخت پارک بزرگ شهر افتتاح شده، اما به اشتباه از آن بنام افتتاح پارک، نامبرده شده است.

آب نمای بزرگ پارک و رستوران میان آن آماده نیست. نمازخانه و سرویس های بهداشتی در پارک نیست. محوطه وسیعی از پارک خالی و خاکی و تاریک است. نهال های بدون تفکر و طرح و برنامه و رعایت چیدمان در پارک کاشته شده، کوچک و بی رنگ و روح است. نشیمنگاهی برای نشستن مردم در پارک وجود ندارد. قدم زدن و راه رفتن افراد بر روی محوطه سنگفرش ورودی پارک هنوز ممنوع است، محوطه بازی کودکان با دو سرسره و یک الاکلنگ، آسفالت و غیر ایمنی است. و در نهایت اینکه پارک بزرگ شهر زنده نیست، مرده و بی روح است، و نمی تواند با این وضعیت و کیفیت، افتخاری برای شهردار اصولگرای و شورای شهر، در زمان احمدی نژاد کسب کند. دوره کارهای تشریفاتی و تبلیغاتی گذشته و بسرآمده است، امروز باید به گونه ای دیگر اندیشید و کار و خدمت کرد.

بجای دیوارهای سیمانی طرح چوب ورودی پارک، می شد با کمترین هزینه، حداقل درختچه های پیچ کاشت، که هم رنگ و طراوات داشتند و هم بو و روح و شادابی.

دو مرغ عشق سیمانی که بر سر در ورودی پارک بر دو تنه درخت سیمانی جا خوش کرده اند، در سکوت فریاد می زنند، عشق سیمانی نیست. طبیعت جان دارد، و پارک بزرگ شهر، نمایشگاه تبلیغاتی بزرگ طبیعت بی جان، و لکه ننگی است، بر اندیشه و فرهنگ کویریانی، که با صبر و تفکر،کویر یزد را با کمترین امکانات آباد کرده و از گذر تاریخ عبور داده اند.

جای بادگیر و آلاچیق و سطل زباله و موزائیک های حیاطی و لاله عباسی و محبوب شب و سرو و اقاقیا و نارون و چنار و کاج و عشق در پارک بزرگ شهر خالی است، و بجای طراحان و باغ سازان؛ انبوه سازان و پیمانکاران و مقاطعه کاران، برنامه به سامان رساندن پارک را برای اجراء در دست گرفته اند.

شایق! شهرداری صادق و مردمی و عاشق کار و ساختن و خدمت است، اما از تفکرات و نیروهایی استفاده کرده، و طرحهایی را اجرا و افتتاح نموده است، که بیانگر تمایل او برای اغفال مردم و نماینده مردم در مجلس شدن می باشد.

نقطه. سرخط.

دوباره کاری و خراب کردن و حیف و میل بیت المال هنوز در پارک بزرگ شهر ادامه دارد، و طرح یکصد و پنجاه میلیون تومانی نماد نماز در میدان نماز، تیر خلاصی به اصول اصولگرایان در یزد می باشد.

نماد نماز عمل است و در دل داشتن یاد خدا، و نمادهای میلیونی و آجری و سنگی و فلزی، قبل از هر چیز یاد خدا را از دلها خواهد برد. میدان نماز خود نمادی از نماز است، چرا که نام نماز را بر خود دارد، و ساخت نماد نماز در میدان نماز، یک بازی تبلیغاتی و دکانی برای منفعت طلبان و سود جویان می باشد.

آقای شهردار!

امروز بنا بدلایل و وضعیت سیاسی، هر گونه عملکرد و رفتار شما به نام عاصی و احمدی نژاد نوشته می شود، پس مواظب باشید که خطا نروید و اشتباه نکنید، و سکوت مدیران و مسئولان استان را مبنای رضایت آنان و مردم، قلمداد و تعبیر نکنید.

تلاشی را که در قسمت فراموش شده شهر شروع کرده اید، قابل تقدیر و تمجید و تشکر است، اما اهمال و غفلت و کوتاهی و حیف و میل بیت المال، قابل بخشش و گذشت نیست.

به کیفیت آسفالت در پارک بزرگ شهر و محوطه بیرون آن نگاه کنید. به چراغهای شکسته در پایه درختان سیمانی پارک توجه کنید، لحظه ای در کنار نهال های تشنه پارک بنشینید، و در محوطه با شتاب سیمان شده آب نما قدم بزنید، شاید بفهمید ما چه دیده ایم و چه می نویسیم.

اگر دکانی برای دکانداران باز نمی شود، پیشنهاداتی را ارائه می دهیم.

درخت، درخت، درخت بکارید.

آب، آب، آب به پارک بیاورید.

در صورت تاکید بر استفاده از طبیعت بیجان، از طبیعت بیجان یزد و تفکرات بومی استفاده کرده، آسفالت و درختان سیمانی و سنگفرش تزئینی پارک را برچیده و از سنگفرشهای همگون با فضای یزد و درخت استفاده کنید.

بجای مرغ عشق های سیمانی و مجسمه حیوانات، در محوطه ای کوچک ، با طراحی حساب شده، محلی برای نگهداری حیوانات اهلی و کبوتر ایجاد نموده، تا کودکانی که از محوطه های بسته به پارک می آیند، روح زندگی را حس کرده و مهر و محبت و عشق به حیوانات را یاد بگیرند.

در اطراف پارک، کلمبو و آلاچیق همگون با فضای یزد برای استفاده عموم و میهمانان ایجاد کنید.

در قسمتهای مختلف پارک می شود حوضهای کوچک آب با کمترین هزینه ایجاد کرد، و با آب وضوی استفاده کنندگان پارک، درختان را آبیاری نمود.

چند کلبه ساده و بی تشریفات مطالعه و اتاق رسانه، برای در دسترس قرار دادن جراید و اینترنت به عموم ایجاد کرده، و دیواری برای نقاشی کودکان. محلی بی حصار برای پرواز باد بادک، و اجرای نمایش های خیابانی و نمایش عروسکی و ارتباط فرهنگی و نمایشی و اخلاقی و تربیتی با کودکان و نوجوانان بسازید،

و....

آقای شهردار!

همت و تفکر و اندیشه کنید و بخواهید، می توانید، آنچه که ما می گوییم برای فردا و آینده است، اما اگر به امروز و انتخابات می اندیشید، هر کار که دوست دارید انجام دهید، و اما فراموش نکنید، که همه مردم را برای همیشه نمی توان فریب داد! 1/2/85

شوق دات كام

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا