دانشگاهها در دولت روحانی شرایط نسبتا بهتری را در مقایسه با فضای حاکم در دولتهای احمدینژاد تجربه کردند. فضای سیاسی دانشگاهها تغییر کرد، جمعی از اساتدان و دانشجویان به دانشگاهها بازگشتند و ریاست برخی از دانشگاه ها نیز تغییر پیدا کرد. این اما همه مطالبه جامعه دانشگاهی از روحانی و دولت تدبیر و امید نبود. خیلی از تشکلهای دانشجویی هنوز نتوانستهاند به فعالیت بازگردند. مطالبات صنفی دانشگاهی هنوز معطل مانده است و دانشجویان مطالباتی از وزیر علوم دارند که محقق نشده است. با مصطفی معین درباره عملکرد دولت روحانی در دانشگاهها و البته انتشار منشور حقوق شهروندی گفتوگو کردیم.
فکر ميکنید انتشار منشور حقوق شهروندی از سوی رئيسجمهوري تا چه اندازه قابلیت اجرائي دارد؟ به نظر ميرسد آنچه منتشر شده بیشتر حالت نمادین داشته باشد و برای اجرائيشدن آن باید راهکار دیگری اندیشیده شود؟
حتی در حالت نمادین هم ارائه منشور حقوق شهروندی در حد خود امری مفید و برای مخاطبانش تأثيرگذار است ولی برای اینکه به یک گفتمان اجتماعی تبدیل شود، نیازمند تداوم بحث و تبادل نظر روشنفکران، مصلحان اجتماعی و محافل دانشگاهی درباره کلیات و نیز مواد مختلف آن است. پیگیری آقای روحانی و اعضای دولت او نیز در این زمینه به عنوان دستور جلسه ثابت جلسات هيئت دولت و کمیسیونهای تخصصی آن مهم است. علاوه بر این ضروری به نظر ميرسد که هریک از بخشها و دستگاههای اجرائي موارد و مصادیق حقوق شهروندی را در آن حوزه تدوین و خود را متعهد به اجرای آن کنند.
با توجه به اینکه عمر دولت يازدهم رو به پایان است، سرنوشت منشور حقوق شهروندی چه خواهد شد؟ به نظر ميرسد از آنجا که ضمانت اجرائي لازم را ندارد، عملا با تغییر احتمالی دولت به محاق برود؟
هنوز یک فرصت چهارساله دوم نیز برای آقای رئیسجمهور و دولت او در پیش است. به نظر من از هماکنون ترکیب اعضای دومین دولت «تدبیر و امید» باید با اعتقاد به محوریت تحقق حقوق شهروندی برای آحاد جامعه ایرانی در همه بخشهای اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تعیین شود. با هدف قراردادن این آرمان مهم که هم جنبه اعتقادی و هم جنبه ملی و جهانی دارد و از ضرورتهای پیشرفت جامعه جدید است، ضروری است که وزرایی با رویکرد حقوقبشری و رفع محرومیت از توده مردم و بهویژه گروههای آسیبدیده و آسیبپذیر انتخاب شوند. علاوه بر این اگر تلاش شود حقوق شهروندی به گفتمان عمومی و خواست همگانی تبدیل شود و افکار عمومی بر طرح و پیگیری آن تمرکز کند، این پشتوانه عمومی بالاتر از هر تغییر و تحولی بر پیشبرد این منشور تأثير ميگذارد.
برخی از ناظران حقوقی، تکرار مفاد منشور و تأكيد رسانهها بر آن را روشی برميشمرند که ميتواند به صورت خودکار، موضوع را برای اذهان عمومی تبدیل به عرف کند و وقتی تبدیل به عرف شد، مقدمات ضمانت برای اجرائيشدن آن هم فراهم ميشود. این رویه تا چه حد ميتواند درست باشد؟
عرفیشدن موضوع حقوق شهروندی منوط به این است که آقای رئیسجمهور و دولت او علاوه بر نخبگان و توده مردم، ارتباط تنگاتنگی نیز با رسانهها و سایر نهادهای مدنی داشته باشند. از این طریق با افزایش آگاهی مردم نسبت به حقوق طبیعی، سرشتی و اساسی خود، زمینه تبدیل موضوع حقوق شهروندی به گفتمان رایج در دانشگاهها، رسانهها و جامعه فراهم ميشود. در چنین فضای مساعدی است که افراد جامعه ضمن احترام به حقوق قانونی دیگر شهروندان، بهصورت گسترده مطالبهگر حقوق خود خواهند شد. بنابراین همانگونه که گفتم، مهمترین تضمین اجرائيشدن منشور حقوق شهروندی، آگاهی شهروندان در این زمینه و درخواست آن از حاکمیت است.
وضعیت علمی دانشگاهها در دولت روحانی چگونه بود؟ آیا در این زمینه در این چهار سال با رشدی مواجه بودیم؟
موانع تحرک علمی و عوامل خمودگی فضای دانشگاهی و دانشجویی میراثمانده از «دولت مهرورزی» کم و بیش ادامه دارد. همچنین دانشگاهها و مراکز پژوهشی مانند بخش اقتصادی با پدیده به اصطلاح «رکود تورمی» روبهرو هستند؛ یعنی از یک سو با تورم تعداد دانشجویان و از سوی دیگر با کسری جدی بودجههای پژوهشی، عمرانی و تجهیزاتی و در نتیجه رکود فعالیتهای علمی و پژوهشی روبهرو هستند.
فضای فعالیتهای دانشجویی؛ چه از حیث فعالیتهای سیاسی و چه از حیث فعالیتهای صنفی، در دولتهای احمدینژاد با تنگنا مواجه شد. آیا این وضعیت در دولت روحانی تغییری کرد؟
تا حدودی فضای باز سیاسی و بهبود فعالیتهای صنفی مشاهده ميشود، اما هنوز هم برخوردهای امنیتی، حراستی و همراه با تبعیضهای جناحی موجب کاهش انگیزه فعالیتهای خودجوش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری دانشجویی است. هنوز تا فضای بانشاط و پویای دانشگاه در دوره اصلاحات فاصله زیادی داریم.
تغییر وزرای وزارتخانه علوم و البته رأیندادن به اولین گزینه پیشنهادی این وزارتخانه تا چه حد توانست وضعیت فعالیت در دانشگاهها را تحت تأثير قرار دهد؟
قطعا تأثيرگذار بوده است. به نظر ميرسد به دنبال چالشهای یکی، دو سال اول رئیسجمهوری با مجلس گذشته در ارتباط با انتخاب یا استیضاح وزرای علوم، دولت هنوز در حالت انفعال و روزمرگی قرار دارد.
اصالتا وزیر در وزارتخانه علوم چه تأثيری در گشایش فضای سیاسی و صنفی در دانشگاهها دارد؟
چنانچه وزیر بتواند از اختیارات قانونیاش مطابق قانون اساسی و قانون وظایف و اختیارات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری استفاده کند، نهتنها گشایش فضای سیاسی و صنفی دانشگاه بلکه میتوان ارتقای کیفیت علمی و آموزشی و ارائه خدمات تخصصی آن به دولت و دستگاههای اجرائي را انتظار داشت. متأسفانه هماکنون نیز بخش مهمی از اختیارات و وظایف قانونی وزارت در ارتباط با جذب هيئتعلمی، برنامه علوم انسانی- اجتماعی، برگزاری مراسم، ارتقای مرتبه علمی استادان و... که در دولت گذشته به دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی انتقال یافته و باعث تداخل وظایف و تضعیف نهاد دولت شده بود، وجود دارد و دخالتهای زیادی در کار وزیر ميشود.
در مجموع عملکرد روحانی در حوزه دانشجویی را چطور ارزیابی ميکنید؟ فکر ميکنید با توجه به تجربهای که در دوره وزارت علوم خودتان داشتید، اگر شما جای وزیر فعلی بودید، چه تغییراتی در رویکردها و روندها ایجاد ميکردید؟
مدیریت چند میلیون دانشجو در صدها دانشگاه و با دهها هزار هيئت علمی نیازمند تحرک و پویایی بسیار زیادی است. من و همکارانم در دولتهای سازندگی و اصلاحات، هفتهای نبود که در یکی از دانشگاهها حضور نیابیم و با دانشجویان، استادان و دانشگاهیان به گفتوگو ننشینیم. ميتوانم بگویم که بیشترین حضور در رسانههای آن زمان و تیتر اصلی اخبار آنها هم به مسائل آموزش عالی اختصاص داشت. این بود که دانشگاه مستقیم و غیرمستقیم در افزایش نشاط و امید در جامعه، هدایت نسل جوان و جهتدادن به فضای عمومی، علمی، فرهنگی و سیاسی کشور تأثيرگذار بود. در این دولت با وجود تلاشهای مختلفی که برای بهبود فضای حاکم بر فعالیتهای دانشجویی ميشود، دولت در اجرای وظایف قانونی خود با موانع فراوانی روبهروست.
نقطهضعفهای دولت در حوزه دانشجویی و البته وزارت علوم را چه مواردی ميدانید؟
بهطور کلی امید ميرود و بلکه ضروری است که در کارگروههایی کارآمد و مورد وثوق به انتخاب آقای رئیسجمهور، یک ارزیابی دقیق علمی و بیطرفانه از نقاط قوت و ضعف عملکرد دولت تدبیر و امید در چهار سال گذشته به عمل آید و متناسب با فرصتها و چالشهای پیشرو از هماکنون برای تشکیل قویتر دولت دوم برنامهریزی شود. فرصتهایی که در اختیار مسئولان قرار دارد، بسیار گذرا و در عین حال از مهمترین مصادیق حقالناس است و هرگونه فرصتسوزی در واقع ضایعکردن حقوق مردم خواهد بود. نقش دانشجویان در دانشگاه و جامعه، همواره نقش پیشتاز، الهامبخش و همراه با ایجاد تحول بوده است، این سرمایه عظیم را باید پاس داشت. یکی از واضحترین مصادیق استفاده از توان و ظرفیت دانشجویی و ایجاد انگیزه و امید در آنان، برگزاری نشستهای گفتوگوی منظم و مستمر با دانشجویان، نهادها و تشکلهای خودجوش دانشجویی در سطوح مختلف در دولت است.
چشمانداز شما از وضعیت دانشگاهها و فعالیتهای دانشجویی با توجه به آنچه در سال گذشته رخ داده، برای سال ٩٦ چیست؟
اگر منظورتان از فعالیت دانشجویی، فعالیتهای سیاسی است، به طور طبیعی سال ٩٦ با دو چشمانداز مشخص روبهروست؛ در ابتدای سال انتخابات ریاستجمهوری و در نیمه دوم سال تشکیل دولت جدید. برای تحرک مؤثرتر دانشجویان در دوره انتخابات، مهمترین ضرورت، فراهمشدن زمینههای مناسب برای ورود مؤثر، امیدبخش، مشارکتجویانه و رقابتی دانشجویان به عرصه انتخابات است. متأسفانه دانشجویان اصلاحطلب و طرفدار دولت با محدودیتهای بیشتری برای فعالیت در دانشگاهها مواجهه هستند که طبیعتا باید این محدودیتها کمتر شود. در آغاز دولت جدید هم ارزیابی و نقد عملکرد کنونی برای فعالترشدن فضای دانشگاهی و دانشجویی مفید است. البته فعالیتهای دانشجویی را باید فراتر از سیاست دانست؛ فعالیتهای فرهنگی، هنری، علمی، اجتماعی و صنفی هم در جای خود نهتنها مهم بلکه در موارد فراوانی از نظر عامه دانشجویان بیش از فعالیتهای سیاسی مورد توجه هستند که متأسفانه در این زمینهها هم هنوز موانع و مداخلههای بیرونی زیادی وجود دارد که امید است در سال ٩٦ به دلیل فعالترشدن محیط دانشگاه و توجه بیشتر دولت کمتر شود.
منبع: سالنامه شرق
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 27,آوریل,2024