راه اندازي پايگاه اطلاع رساني قطره توسط علي اصغر باقري

بسم الله الرّحمن الرّحيم
پايگاه اطلاع رساني خانواده شهيدحسين باقري توسط برادر علي اصغر باقري با نام (قطره) در روز دهم ارديبهشت مصادف سالروز آغاز عمليات غرور آفرين بيت المقدس راه اندازي شد.

يزدفردا:راه اندازي اين پايگاه با توجه به شناختي كه از مدير آن داريم مي تواند يك بمب ساعتي قوي در دنياي مجازي باشد كه در برابر تمامي تحركات حرفهائي براي گفتن داشته باشد.

وبرادر باقري كسي كه درطول هشت سال دفاع مقدس در تيپ الغدير يزد؛فرماندهي واحد تخريب تيپ را بعهده داشت ونو آوري هاي وي در آنزمان زبانزد بسيجيان ورزمندگان بود ودر اوج جنگ با اختراع تي 18 كه گلوله ميني كاتيوشا را با يك وسيله قابل حمل توسط يك بسيجي به خط مقدم و در نوك حمله آورد  و گروهان الحديد  مسلح به اين سلاح گرديد ودر عملياتها تاثير بسزائي داشت و ديگر حركتهائي كه باعث افزايش روحيه در نيروها و باعث سردر گمي دشمن بعثي شده بود به هر حال از آمدن اين عزيز گرانقدر به دنياي مجازي اسقبال كرده و مطمئنيم كه حضور علي اصغر باقري در دنياي مجازي وعرصه فرهنگي با تحول همراه خواهد بود .

 معرفي پايگاه شهيد حسين باقري  از زبان خود پايگاه

اين سايت در دهم ارديبهشت 85 سالروز آغاز عمليات غرور آفرين بيت المقدس راه اندازي شد. هدف سايت ترويج فرهنگ بسيجی مي باشد. شاخصه فرهنگ بسيجی حفظ روحيه شهادت طلبي است. لازمه حفظ روحيه شهادت طلبي قطع از حب دنياست. متإسفانه دستهايي در کار است که اين فرهنگ را کنار بزند. راه اندازي سايت در دهم ارديبهشت 85 مصادف با سالروز آغاز عمليات غرور آفرين بيت المقدس را به فال نيک گرفته و اميدواريم در جهت حفظ خونهاي پاک شهيدان هميشه جاويد در حد توان خود ثابت قدم باشيم.

بسم ربّ الشّهداء والصّدّيقين خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان كه در اين قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهايي كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند! …. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانواده هاي معظم شهدا! …. بدا به حال آناني كه در اين قافله نبودند! بدا به حال آنهايي كه از كنار اين معركه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظيم الهي تا به حال ساكت و بي تفاوت و يا انتقاد كننده و پرخاشگر گذشتند! آري ، ديروز امتحان الهي بود كه گذشت. و فردا امتحان ديگري است كه پيش مي آيد. و همه ما نيز روز محاسبه بزرگ تري را درپيش رو داريم. آنهايي كه در اين چند سال مبارزه و جنگ به هر دليلي از اداي تكليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور كرده اند مطمئن باشند كه از معامله با خدا طفره رفته اند ، و خسارت و زيان و ضرر بزرگي كرده اند كه حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه حق خواهند كشيد. كه من مجدداً به همه مردم و مسوو لين عرض مي كنم كه حساب اين گونه افراد را ار حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند ؛ و نگذارند اين مدعيان بي هنر امروز و قاعدين كوته نظر ديروز به صحنه ها برگردند. … من در ميان شما باشم و نباشم به همه شما وصيت و سفارش مي كنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نا محرمان بيفتد. نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند … بغض و كينه انقلابيتان را در سينه ها نگه داريد ؛ با غضب و خشم به دشمنانتان بنگريد. و بدانيد كه پيروزي از آن شماست. اينها گوشه اي از پيام پير خسته دل جماران به ملت و رزمندگان و مسئولين در 29/4/1367 و در ارتباط با قبول قطعنامه 598 بود. معظم له در قسمتي ديگر مي فرمايند: تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراي آن مي ديدم؛ ولي به واسطه حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعلاً خودداري مي كنم و در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي كارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي كشور ، كه من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع كنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام مي دانم. و خدا مي داند اگر نبود انگيزه اي كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود ، هرگز راضي به اين عمل نمي بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود. اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالي گردن نهيم. امام خميني (ره) در خصوص طرح چراها و بايد و نبايدها مي فرمايند: هر چند اين مسئله به خودي خود يك ارزش بسيار زيباست ، اما اكنون وقت پرداختن به آن نيست. چه بسا آنهايي كه تا ديروز در برابر اين نظام جبهه گيري كرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حكومت جمهوري اسلامي ايران از صلح و صلح طلبي به ظاهر دم مي زدند ، امروز با همان هدف سخنان فريبنده ديگري را مطرح نمايند ؛ و جيره خواران استكبار ، همان ها كه تا ديروز در زير نقاب دروغين صلح ، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو كرده بودند ، امروز طرفدار جنگ شوند. و ملي گراهاي بي فرهنگ براي از بين بردن خون شهداي عزيز و نابودي عزت و افتخار مردم ، تبليغات مسموم خويش را آغاز نمايند.… من باز مي گويم قبول اين مساله (قطعنامه) براي من از زهر كشنده تر است ؛ ولي راضي به به رضاي خدايم و براي رضايت او اين جرعه را نوشيدم. هم اكنون قريب هيجده سال از نوشيدن جام زهر توسط امام راحل مي گذرد ؛ ما كه خود سرباز كوچكي در خدمت دفاع مقدس بوديم بر اين باوريم تصميم امام (ره) در آن زمان و موقعيت دقيقاً به مصلحت نظام اسلامي بود اگر چه بسياري حاضر بوديم تا شهادت در ركاب رهبر و مقتداي خود بمانيم ؛ ولي همانطور كه امام (ره) فرمودند حوادث و عواملي ايجاد شد ؛ و راهي جز اين كه به صلاح نظام باشد باقي نمانده بود ؛ و اگر اين تصميم گرفته نمي شد اوضاع اصلاً قابل پيش بيني نبود و دشمن بعثي با منافقين و پشتيبانان شرقي و غربي شان بهترين بهره را مي بردند. آيا پس از گذشت اين سالها وقت آن نرسيده تا آنها كه در كوران جنگ و خون حاضر بودند و امروز قلبشان براي بقاي نظام اسلامي مي تپد ؛ پيرامون آن حوادث و عواملي كه باعث شد امام راحل جام زهر بنوشند قلم بزنند؟ به نظر مي رسد وقت آن رسيده باشد ؛ چرا كه فرصتي نمانده و مردان جنگ و شهادت يكي پس از ديگري دارفاني را وداع گفته و به ديار باقي مي شتابند و چه بسا همان جيره خواران استكبار كه امام(ره) از سوء استفاده شان هشدار داده بودند ؛ در آينده عوامل و حوادث را چيز ديگري معرفي كنند ؛ لذا در حاشيه كنگره 4000 شهيد استان يزد يادي از آن حوادث و عوامل خالي از لطف نيست و روشن كننده واقعياتي است كه بيان آن در برهه اي به صلاح نبود. حوادث و عوامل را در چهار دسته كلي مي توان تقسيم كرد 1- مسئولين 2- مردم 3- رزمندگان وجبهه 4- دشمن و حاميانش. 1- درباره مسئولين كه در اين نوشتار به بخشي از آن پرداخته مي شود ؛ بايد گفت ؛ حقيقتاً بسياري از مسئولين ارشد تمام تلاش خود را به جنگ معطوف داشته و از هيچ كوششي دريغ نمي كردند. براي نمونه مقام معظم رهبري از همان ابتداي جنگ همراه با رزمندگان با لباس نظامي حضوري فعال داشتند و در صحنه هاي نبرد نيز حاضر مي شدند و زمان رياست جمهوري نيز بارها به جبهه ها آمده و در اواخر دفاع مقدس نيز حضور دائمي در جبهه داشتند و راه را براي آمدن نيروهاي اداري كشور نيز كاملاً باز نگه داشتند. اما آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان كسي كه فرماندهي جنگ را بر عهده گرفته بود ؛ در بين رزمندگان حضور نمي يافت ؛ و بيشتر با فرماندهان ارتباط داشت. در عين حال ايشان در تبليغات انتخابات رياست جمهوري سوم تير 84 با صراحت اعلام كرد ؛ من جنگ را تمام كردم!!؟ اين جمله كوتاه خيلي معنا در آن نهفته است. ظاهر آن شايد بي معني باشد و بعضي خنده شان بگيرد كه چطور ايشان يك تنه جنگ را تمام كرد!!؟ ولي اگر با دقت بيشتري اين حرف را بنگريم ؛ سر نخي براي كشف بخشي از حوادث و عواملي كه تا كنون به آن پرداخته نشده به دست مي آيد. لذا جا دارد روي اين اعتراف آقاي هاشمي كه براي كسب آراء انتخاباتي خود را لو دادند تأمل نمود و ابعاد آنرا بررسي كرد كه به چه صورت و به جه قيمتي جنگ را تمام كردند!!؟. البته حوادثي كه در اواخر جنگ به وقوع پيوست براي رزمندگان و مردم تا اندازه اي ملموس بود ولي عواملي كه باعث شدند اين حوادث بوجود آيد خيلي روشن نيست. يك حادثه تلخي كه بوقوع پيوست اين بود كه علي رغم اينكه ابتداي سال 65 ما در اوج قدرت بوديم و ابتكار عمل در جبهه ها به دست ما ؛ و دشمن رو به ضعف و زبوني بود ؛ حاميان رژيم بعثي قطعنامه 598 را براي جلوگيري از پيشروي ما نوشتند ؛ اما كار به جايي رسيد كه اواخر سال 66 ابتكار عمل به دست دشمن افتاد و توان رزمي نيروهاي ما به شدت افت نمود!!؟ لذا دشمن فاو را بازپس گرفت و به دنبال آن شلمچه و هواي حملات وسيع و فتح تهران توسط منافقين را داشت!!؟ با مطالعه روي روحيات آقاي هاشمي و تكروي هايي كه چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن داشته و دارند و فقط به نظر خود اهميت مي دهند و … ؛ به اين نتيجه رسيديم كه ايشان به واسطه عجله اي كه در تمام كردن جنگ داشته ؛ تصميماتي گرفتند كه ضربات سنگيني به نيروهاي ما وارد كرد ؛ كه آخرين آن اعزام عمده قواي ما در نيمه دوم سال 66 به شمال غرب كشور بود كه غالب فرماندهان با آن مخالف بودند ؛ و اتفاقي كه پيش بيني مي شد بوقوع پيوست و اين حادثه مقدمه اي بر دادن جام زهر به دست امام راحل گرديد. امام خميني (ره): مسلم خون شهيدان ، انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براي ابد درس مقاومت به جهانيان داده است . و خدا مي داند كه راه و رسم شهادت كور شدني نيست ؛ و اين ملت و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاي آزادگان خواهد بود. 

قسمت دوم :بسم ربّ الشّهداء والصّدّيقين خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند! امام خميني (ره) در شماره 1 (3/12/84) درباره بحث حوادث و عواملي كه باعث شد امام خميني (ره) جام زهر قطعنامه را بنوشند، حوادث و عوامل مرتبط را به چهار دسته كلي 1- مسئولين 2- مردم 3- رزمندگان و جبهه 4- دشمن و حاميانش تقسم گرديد. ابتدا صحبت از مسئولين شد و در كنار نقاط قوت به يك نقطه ضعف عمده پرداختيم كه ادامه آن در اين شماره بحث مي شود. البته نتيجه تصميم امام راحل و لطف و مرحمت الهي در اين زمينه جداي از آن چيزي است كه ما به آن مي پردازيم ؛ بدون شك در طول دفاع مقدس دركنار حضور خالصانه مردم مؤمن امدادها ي غيبي به مدد رزمندگان مي آمد و با اين احوال، چيزي كه نتوانستيم كاملاً به آن برسيم، به واسطه حرمت خون شهدا و اخلاص و از خود گذشتگي امام خميني (ره) و نظر صاحب اصلي اين مملكت آقا امام زمان(عج) خداوند متعال در لحظه اي بحراني به ما عنايت فرمود و دشمن بعثي به دست خود و اربابانش به روز سياه نشانده شد، بايد هم همينطور باشد چرا كه خداوند عالم عطاي كثير در برابر قليل دارد. لذا نتيجه آنچه اتفاق افتاده موجب نمي شود كه نقاط ضعف پوشيده و تجربه هاي دفاع مقدس يك بعدي مورد ارزيابي قرار گردد. در بحث قبل نتيجه گيري اجمالي شد كه آقاي هاشمي رفسنجاني به واسطه عجله اي كه در تمام كردن جنگ داشتند؛ زمينه چنين مصيبتي فراهم شد تا امام راحل جام زهر قطعنامه كه در حقيقت پذيرش قيموميت كفر بود را بپذيرند ؛ بديهي است اين مسأله براي اسطوره استقامت و پايداري بسيار تلخ و شكننده باشد ؛ اما به واسطه مصلحت اسلام و نظام اسلامي امام راحل آنرا به جان خريدند ؛ كه تداعي كننده صلح حديبيّه در صدر اسلام بود. آنچه قبلاً در اين باره گفته شد كافي نيست و بايد بيشتر پيرامون صحبت آقاي هاشمي كه در تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري سال 84 كه گفت:« من جنگ را تمام كردم » بررسي كرد. در واقع جنگ با نوشيدن جام زهر قطعنامه پايان گرفت! لذا معني ظاهري ادعاي آقاي هاشمي اين مي شود كه « من جام زهر به دست امام(ره) دادم! » ولي بايد كنكاش كرد كه نقش ايشان تا چه اندازه بوده ؛ نكته اينجاست آقاي هاشمي به ادعاي خودشان يك شبه كه جنگ را تمام نكرده بلكه در برابر فرمايش حضرت امام(ره) كه فرمودند تا نشاندن متجاوز بر سر جاي خودش ؛ اين جنگ اگر بيست سال هم طول بكشد ما ايستاده ايم ؛ حتماً تدبير ديگري اتخاذ كرده بود؛ بر اين اساس مي بايست يا در جبهه ها هر چه زودتر كار يكسره مي شد ؛ كه اين مستلزم اين بود كه خيلي از جاها رعايت اصول جنگ و تمهيدات لازم نشود ؛ يا امام (ره) را با وضعي روبرو كنند تا از موضع قبلي خود برگردند. ايشان در يكي از خطبه هاي نماز جمعه تهران ( احتمالاً بعد از والفجر8) اعلام كردند ما در جنگ ده والفجر بيشتر نداريم!!؟ آيا اين نشان از اين نمي شود كه آقاي هاشمي جداي از فرمايش امام(ره) كه جنگ را در رأس همه امور قرار داده بودند ؛ امور ديگري را در رأس دانسته و فقط به پايان جنگ مي انديشيده؟!. حال كه آقاي هاشمي رفسنجاني ادعا كرده جنگ را خود تمام كرده ؛ بايد شفاف براي مردم روشن نمايد چگونه و بر چه اساس اين مهم را دنبال و به نتيجه رسانده است!؟ بد نيست گذري گذرا به اواخر دفاع مقدس بياندازيم. در اواسط سال 65 عمليات والفجر 9 در غرب توسط يگانهايي در منطقه صورت گرفت كه با توجه به گستردگي پيشروي و كمبود نيرو ؛ تصميم به عقب روي گرفته شد و منطقه به دست دشمن آمد. باز در اواسط سال 66 تصميم گرفتند عمده قواي ما به سمت غرب حركت كند!!؟ تا اطلاع يافتيم ارزيابي ها اين شد كه بزودي ما فاو و شلمچه را از دست خواهيم داد و ابتكار عمل به دست دشمن خواهد افتاد. بنده همان موقع اين مطلب را به صورت مكتوب در دوره دوم دافوس سپاه، به مسئول عمليات كل سپاه نوشتم. چرا كه با حركت ما به سمت غرب عراق عمده قوايش را حركت نمي داد و سپاه سوم دشمن در جنوب مي ماند، زيرا كوهستان خود مانع بزرگي بود. آب و هواي سرد ، نا امني منطقه ، نا همگوني نيروها با جنگ كوهستان توان رزمي را به شدت كاهش مي داد و با توجه به عمقي بودن هدف اصلي (كركوك) دشمن با يگانهاي كم و استفاده از سلاحهاي شيميايي مانع از پيشروي عمده مي شد. اين را بسياري از فرماندهان حس كرده بودند و مخالف رفتن به غرب بودند. سردار عزيز جعفري فرمانده نيروي زميني وقت، كه چند سال قبل در سيماي جمهوري اسلامي به آن عمليات اشاره داشت مي گفت ؛ بسياري از فرماندهان به من گفتند ما كه برابر دستور به اين كوهها مي زنيم ولي بدانيد يك شاخ گاو هم در اين ارتفاعات گيرمان نمي آيد!! و ايشان تأكيد داشت كه همين هم شد. در اين عمليات توان رزمي نيروهاي ما به شدت كاهش يافت و دشمن تحركاتش را در جنوب آغاز و ابتدا فاو را باز پس گرفت. امام راحل متوجه خطر شدند و با يك فراخوان سراسري در 11/1/67 از حسينيان خواستند تا به جبهه ها بروند و تأكيد فرمودند « درنگ امروز فرداي اسارت باري را به دنبال خواهد داشت » متأسفانه آنطور كه شايسته پيام بود استقبال صورت نگرفت ؛ لذا دشمن در ارديبهشت 67 از شلمچه وارد خاك ايران شد. خلاصه آن شد كه نبايد مي شد. و آنچه ما مي فهميم آقاي هاشمي به عنوان فرمانده جنگ عمداً يا سهواً در بوجود آمدن اين وضعيت نقش اصلي را داشت. نكته اي كه در خصوص آقاي هاشمي گفته مي شد ولي باور نداشتيم اين بود كه مي گفتند ايشان به رأي و نظر خود اهميت مي دهد و كار به نظر ديگران ندارد. ولي امروز پس از گذشت هيجده سال از جنگ ؛ با اقرار خودشان و ادعاي خاتمه دادن به جنگ ؛ در مي يابيم ايشان در سالهاي تصدي فرماندهي جنگ ؛ نظرات خود را بر مبناي آنچه در ذهن داشته به رزمندگان اعمال مي كرده است. در انتخابات سال 84 كه تمامي اطلاح طلبها اعم از مشاركتي ها ، كارگزاران ، سازمان مجاهدين انقلاب ، نهضت آزادي و سرمايه داران و ضد انقلابها در پشت سر آقاي هاشمي قرار گرفتند ؛ دليل اين همراهي شان را دوزيست بودن آقاي هاشمي عنوان كردند!!؟ و ما پس از سالها دريافتيم كه اين حقيقتي بوده كه تا به حال از آن دوري مي جستيم ؛ لذا چهره دوگانه آقاي هاشمي براي بسياري بويژه دوستداران اصيل نظام اسلامي مشخص نيست ؛ بديهي است بايد به دور از تعصبات قبلي و دوري از افراط و تفريط ؛ براي روشن شدن هر دو چهره ايشان به سوابق و عملكردها پرداخت. البته سوابق مبارزاتي آقاي هاشمي رفسنجاني براي هيچكس پوشيده نيست و ما خود روزي از طرفداران سرسخت ايشان بوديم ؛ ولي اين دليل نمي شود كه نقاط ضعف را مرتب پوشاند و ضربات پي درپي را نصيب جامعه نمود. در نحوه مبارزه ايشان هم در ابتدا اشكالات اساسي وجود داشته كه قبلاً بزرگاني به آن پي برده بودند ولي ما از آن اطلاع نداشتيم. يكي از چهره هايي كه براي آقاي هاشمي متصوّر است ثروتمند بودن ايشان مي باشد. ايشان كه اهل يكي از دهات دور افتاده نوق است در سنين جواني براي تحصيل به يزد عزيمت و پس از چند سالي با دستي خالي از مال وارد قم مي گردد. در آنجا دو سالي به خدمت سربازي برده مي شود ؛ بعد وارد مبارزات سياسي و مقداري زندان ؛ اما هنگامي كه آزاد مي گردد خود را واسطه كمك مالي به منافقين و سپس ماركسيستها قرار مي دهد! وي از علماء و مراجع مي خواهد تا از وجوهات شرعي به منافقين كمك مالي كنند!!؟. امام خميني(ره) در جوابيّه اي به حجت الاسلام والمسلمين هاشميان امام جمعه فعلي رفسنجان، ضمن ردّ كمك مالي به منحرفين، به سادگي و گول خوردن آقاي هاشمي كه درخواست دريافت وجوهات براي كمك به منافقين كرده بود اشاره مي كنند. در كنار گرفتن كمكهاي مالي براي التقاطيّون ايشان به فكر كار اقتصادي نيز مي افتد!!؟ لذا در تهران به كار برج سازي روي آورده و سپس يكي از منابع تأمين مالي منافقين و گروههاي ماركسيستي مي گردد، كه خودشان هم به اين مسأله بارها اعتراف كرده اند و آنچه كه مايه تأسف است گويا ايشان پس از اينكه امام خميني(ره) وي را از اين كار منع مي كنند، باز سالها اين كمكها ادامه داشته!!؟ اين در حالي بود كه منافقين و ماركسيستها مي گفتند، اگر ما روزي به قدرت برسيم اولين كاري كه مي كنيم روحاني ها را به مسلسل مي بنديم!! موقعي كه آقاي هاشمي توسط منافقين ترور شد متوجه اشتباه خود و گوش ندادن به حرف بزرگاني كه ژرف انديشي بيشتري داشتند گرديد.. در اين زمينه سؤالاتي وجود دارد كه اولاً بر چه اساسي آقاي هاشمي از وجوهات شرعي به گروههاي ضد ديني كمك مالي مي كرده؟!! و ثانياً آيا مجوزي از علماي طراز اول براي رها كردن دروس حوزوي و پرداختن به كار ساختماني داشته اند؟ ثالثاً جمع بين كار اقتصادي و كسب درجه آيت ا… بدون طيّ مدارج علمي لازم همچون كفايه، چگونه اتفاق افتاده است!!؟ آقاي هاشمي در دوران رياست جمهوري نيز به تك روي هاي گذشته خود ادامه داد و در بحث سازندگي بدون توجه به وظايف قانوني پايه و بنا را بر توسعه اقتصادي گذاشت و به همين جهت در حركتي نمادين ساعت رسمي كشور به دليل اقتصادي در شش ماهه اول سال يك ساعت جلو كشيده شد. در سالهاي اوليه رياست جمهوري هاشمي، خطر تهاجم فرهنگي از سوي مقام معظم رهبري گوشزد شد ولي وي به اين هشدارها توجّهي ننمود و كار به جايي رسيد كه دشمنان نظام اسلامي به اين نتيجه رسيدند كه پايه هاي ديني نظام اسلامي سست و اقتصاد جاي آنرا گرفته! لذا تمام تلاش خود را نمودند تا در اين فرصت طلايي عوامل خود را در ساختار اداري كشور نفوذ داده و زمينه را براي توسعه سياسي فراهم كنند. لذا مهاجراني ها، اكبر گنجي ها و حجّاريانها و… در دامن دولت آقاي هاشمي رشد يافته و با راه اندازي حزب كارگزاران زمينه توسعه سياسي مورد نظر غرب را فراهم كردند!! وزارت تعاون به رياست حاجي به محل تعيين رئيس جمهور آينده تبديل شد. خاتمي مرتب به خانه هاشمي فراخواني و شبهايي را با هم مي گذراندند. يزد: بازمانده اي از قافله نور

(علي اصغر باقري) 5/2/85 ادامه دارد ….. خبر: سايت قطره ((www.ghatra.com 

پايگاه اطلاع رساني قطره                                       يزدفردا        

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا