یزدفردا :جمعی از اقشار مختلف مردمی در شهرستان طبس با تهیه لوح سپاس از زحمات مهندس اولیاء نماینده سابق مردم یزد و صدوق در مجلس شورای اسلامی تقدیر و تشکر نمودند . به گزارش یزدفردا :متن کامل این تجلیل نامه مردمی که نسخه ای از آن در اختیار یزدفردا قرار گرفته به شرح زیر است :

یزدفردا :جمعی از اقشار مختلف مردمی در شهرستان طبس با تهیه لوح سپاس از زحمات مهندس اولیاء نماینده سابق مردم یزد و صدوق در مجلس شورای اسلامی تقدیر و تشکر نمودند .
به گزارش یزدفردا :متن کامل این تجلیل نامه مردمی که نسخه ای از آن در اختیار یزدفردا قرار گرفته به شرح زیر است :

بسم ا.. الرحمن الرحیم

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.

رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله ...

آنگاه که معمار کاردان انقلاب اسلامی از سر اخلاص و با تکیه بر معرفت دینی و مردم شناسی و مردم دوستی و بی اعتنا به هیمنه و اشتلم قدرتهای دیرظهور و نو ظهور پایه های حکومت دینی را پی می ریخت،

و آنگاه که آن پیر سفر کرده از وابستگیها و عقب ماندگیها و جهالتها و سرمایه سوزیها می نالید و فضایی آکنده از پیشرفت، سربلندی، همدلی، کرامت و عزت برای تک تک ایرانیان آرزو می کرد، تنها و تنها دل به عنایات الهی قوی می داشت و همراهی مردم را شرط لازم و بی بدیل تحقق ماموریت خویش می دانست و پیشتازی ، ایثارگری، فداکاری و خدمتگزاری را از نخبگان جامعه می خواست.  

نخبگانی که جز رضوان الهی نجویند، برخواسته از دامنی پاک باشند،بزرگ منشی، اصالت و سلامت را از نسل و خانواده ی خود به ارث برده باشند، مردم را قلبا دوست بدارند، خدمتگذاری را توفیق الهی و فرصتی زود گذر ببینند، چشم و دست و و دل خود را از بیت المال شسته باشند، در مقابل مردم رئوف و فروتن و مدیون و در مقابل بیگانه سربلند و و با صلابت باشند، پندارشان پاک، پیامشان وحدت و کردارشان عزت باشد.

و اینچنین بود که خانه ی گلین او در قم ، نجف و سپس جماران بر کاخهای سرخ و سفید و زرد سایه افکند و کلام حکیمانه ، بی پیرایه و نافذ او دلهای سرد، سخت و رمیده ای را گرم، ملایم و همراه ساخت  و در دل این بنا ابوذرها، عمارها ، بلالها و سلمانها پروراند و دنیا را انگشت به دهان و مبهوت به نظاره ی بزرگترین رویداد تاریخ معاصر نشاند و تئوری دیرپای ناتوانی دین از اداره ی شکوهمند جامعه را باطل ساخت و پیام خداجویی، اخلاق فاضله ، اخلاص ، حق خواهی و عدالت را بر لبان صغیر و کبیر مردم نشاند بطوری که امواج آن شتابنده و رو به تزاید ، ابدیت تاریخ را دنبال میکند و شکوفه های آن نسل اندر نسل عطر همت و امید را می پراکند و میوه های آن توسعه ،تعالی و در یک کلام بازگشت به فطرت الهی انسان را به ارمغان خواهد آورد.

و اولیا از سپهسالاران این رویداد بزرگ بود ... کاردان، فروتن و خستگی ناپذیر...

او برای مردم عزت می خواست، از کثرت مطالباتشان بر نمی آشفت، گرمی کلامش آرام بخش دلهای رنج دیده بود ، اندیشه ، تدبیر، تجربه، دغدغه ها، دردها و هشدارهایش همواره بیراهه ها و کج راهه ها را نمایان می ساخت و همگان را از فرو افتادن در آن برحذر می داشت....

او بی اعتنا به مسیر اغواکننده و وسوسه انگیز انباشت ثروت و فرو رفتن در لابیهای شیطانی و فریبکارانه ی قدرت دست خود را در دستان پینه بسته ی کارگران و کشاورزان نهاد و خاضعانه دل به نجوای سینه های پر درد و نگران فرهیختگان سپرد شاید اشکی از چهره ی یتیمی بزداید و اندکی از سنگینی بار مسئولیت پدری بکاهد و و گلی از امید در دل نگران مادری برویاند....  

و این است راز ماندگاری وبلندای نام او... نه تنها در یزد و صدوق که در دورترین روستاهای دیهوک و دستگردان طبس...

برای مردمان طبس او ملجأ و گره گشا بود، آنگاه که صدایشان شنیده نمی شد و درخواستشان بی پاسخ می ماند به مهندس اولیا پناه می بردند... اوبود که با سعه ی صدر و بزرگواری آنها را نمایندگی میکرد و پژواک راستین سخنشان در مجلس بود...  

او در دل هر کس که سودای سربلندی ایران و ایرانی دارد جای گرفته و جاودانه خواهد ماند...

خدایش پشتیبان و نامش هماره جاویدان باد.

سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند  

جمعی از مردم شهرستان طبس

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا