محسن اختياري

بدون ترديد عامل زمان يكي از فاكتورهاي اساسي و مهمي است كه در بسياري شرايط مي تواند در فرايندهاي مختلف جامعه و از جمله مباحث سياسي نقش اساسي ايفا كند ؛ و به تعبير واضحتر عامل گذشت زمان در بسياري موارد يكي از ابزارهاي تاثيرگذار و قدرتمندي است كه عمدتا سياسيون و بعضا گروههاي سياسي و حتي دولتها براي حل مشكلات و گذار از معضلات و چالشهاي موجود از آن بهره مي برند .

اما شايد علت اصلي تاثيرگذاري عامل زمان بر فرايندهاي مختلف جامعه اعم از سياسي ، اجتماعي و غيره برمي گردد به اين دليل مهم كه برايند كلي جامعه معمولا از حافظه طولاني مدت خوبي برخوردار نبوده و با گذر زمان بسياري مسائل و موضوعات به فراموشي سپرده مي شود .

شايد يادآوري گوشه اي از رخدادهاي پيش آمده در دوره دولتهاي نهم و بويژه دولت دهم اندكي چشم مارا بر پاره اي موضوعات و شرايط آن دوره بيشتر باز كند .

تغييرات بسيار زياد و جابجاييهاي عجيب و غريب در كابينه و اعضاي دولت دهم كه حتي در بسياري موارد با بي توجهي و زيرپا نهادن نص صريح قانون نياز به احكام حكومتي را بيش از هر دوره اي لازم مي نمود ؛ تنشها و جنجال آفرينيهاي بعضا نامتعارف در بزرگترين تريبونهاي بين المللي كه مي توانست بهترين فرصت براي تبليغ قابليتهاي بي اندازه كشور باشد وليكن عمدتا غير از ايجاد تنش و تشنج در روابط با دنيا عملا هيچ سودي براي كشور و جامعه به دنبال نداشت ؛ خانه نشيني معروف ؟! حاشيه هاي بي حد و حصر كه وقت بسيار زيادي از نخبگان جامعه و حتي قواي اصلي مملكت نظير مجلسيان را تلف نمود و به غير از هزينه هيچ نتيجه مثبتي نداشت مانند ماجراي مرحوم كردان و ايجاد جرياني به نام كردانيسم ! انتصابهاي متعدد خانوادگي ؛ مسافرتهاي حاشيه ساز  و عمدتا خانوادگي كه بعضا به لشكركشي تعبير مي شد ؛ عزل و نصبهاي عجيب و غريب مانند عزل وزير امور خارجه آنهم در حين يك ماموريت و سفر خارجي ؟! جنجال سازيهاي دوست و ياران غار رييس جمهور يعني آقايان مشايي و بقايي كه بعدا سر از اوين درآوردند ؛ مهاجرت بي رويه نخبگان بطوريكه طبق شواهد و آمارها بالاترين ميزان فرار مغزها در بعداز انقلاب مربوط به اين دوره است ، كجرويها و فسادهاي مالي گسترده كه اينروزها يكي پس از ديگري از آن پرده برداشته مي شود ؛ و موارد بسيار ديگر كه قصد پرداختن به آنرا نداريم و اين مصاديق صرفا بمنظور شاهد گفتار و تقريب اذهان بيان گرديد ، و صرفا غير از هزينه و اتلاف انرژي و ايجاد تنش هيچ سود و دستاورد مثبتي براي مملكت در بر نداشت و برايند ماحصل اين عملكرد ايجاد تنش در روابط خارجي و عدم تعامل با دنيا ، تورم لجام گسيخته و گرانيهاي نامتعارف و در نهايت ايجاد شرايطي بود كه در ماهها و روزهاي آخر بسياري بزرگان و نخبگان  از سوق يافتن جامعه و كشور به سمت جو امنيتي هشدار مي دادند و حتي مشاهده مي شد كه بعضا رسانه هاي معاند چنان گستاخي و جسارت يافته بودند كه صحبت از تغيير نظام مي كردند ؟!

اما بدنبال آن اوضاع نامتعارف و بويژه در شرايطي كه از جريان اصلاح طلبي هم جز پوسته خردشده اي نمانده بود و اوضاع بگونه اي پيش مي رفت كه اگر بازهم شخصي چون روحاني نمي آمد شايد تاكنون حتي نامي از اصلاحات هم نمانده بود ، روحاني آمد و البته با حمايت كامل اصلاح طلبان و اعمال تاكتيكي همچون كناره گيري عارف كه قطعا اگر اين حمايت نبود روحاني هم نيامده بود ؛ و با آمدن روحاني بود كه بار ديگر نفسي در كالبد نيمه جان اصلاح طلبان هم دميده شد و بار ديگر به عرصه آمدند .

بنابراين آنچه مسلم است اينستكه روحاني و اصلاح طلبان هر دو به هم وامدارند و هر دو مكمل يكديگر .

از سوي ديگر اگر اوضاع و شرايط كنوني به گونه ايست كه جريانهاي رقيب روحاني و دولت او را در پايينترين سطح از محبوبيت معرفي مي كنند قطعا نتيجه همان عامل مهم گذر زمان و فراموشي برايند كلي جامعه از اوضاع وشرايط موجود در ساير دوره ها و بويژه دوره دولتهاي نهم و دهم است كه گوشه مختصري از آن درابتداي همين مطلب يادآوري گرديد .

به اميد فرداهايي بهتر            

                                                                         محسن  اختياري

  • نویسنده : محسن اختياري
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا