تحریمهای ظالمانه، تحریمهای ناعادلانه، تروریسم اقتصادی. اینها عبارتهایی هستند که اینروزها زیاد آنرا می شنویم. عبارتهایی که به ظاهر می خواهند پیامی را در مورد ظلم و ستم ایالات متحده و غرب به کشورمان القا نمایند اما اگر به عمق این پیامها نگاه کنیم چیزی جز اهانت به داشته هایمان و مخابره پیام ضعف به رقبای کشورمان نمی باشد. در روابط بین الملل هیچ واژه ای همانند ظلم و بی عدالتی خنده آور نیست. کشورها از طریق قدرت نرم و سخت خود همواره در پی به کرسی نشاندن خواسته هایشان هستند. ایالات متحده به عراق حمله می کند. اولین کاری که بعد از پیروزی در عراق می کند گماردن فرماندار آمریکایی در عراق است. اگر مقاومتی بعد از اشغال عراق صورت نمی گرفت تا سالها همچنان فرماندار نظامی بر عراق حکومت می نمود و حتی آمریکاییها حاضر نمی شدند بجای فرماندار نظامی، فرماندار غیر نظامی- برمر- را جایگزین وی نمایند. بعد از حمله آمریکاییها به عراق، صدها هزار زن و کودک عراقی کشته شدند. کسی در ایالات متحده و اروپا برای خون آنان ککش گزید؟ گمان نمی کنم. تنها چیزی که سیر رویدادها را در عراق دگرگون نمود 4 هزار و چهارصد و خورده ای سرباز جوان آمریکایی بود که خونشان در عراق بر زمین ریخته شد. ما در چنین جهانی زندگی می کنیم. حال خیال می کنیم اگر دائما در مورد تروریسم اقتصادی و تحریمهای ناعادلانه بگوییم کشوری به حال ما دلش خواهد سوخت یا افکار عمومی بشدت کنترل شده جهان غرب برآشفته خواهد شد؟

 مشکل اصلی در روابط ما با ایالات متحده و انگلستان و نمایندگان دست آموز آنان مانند آلمان و فرانسه و ژاپن بازی قدرت است. ایران در بازی قدرت در این بخش از جهان اندکی دست بالا پیدا نموده است. اربابان قدرت سنتی بعد از جنگ جهانی دوم یعنی ایالات متحده و انگلستان از موقعیت ایران در تغییر دادن موازنه قدرت بشدت ناراحتند. آنها می خواهند کشورمان  به موقعیت پیشین خود برگردد. موقعیتی که هر گاه اراده نمایند پایه ای ترین رکن حفظ منافع ملی کشورمان یعنی حاکمیت سیاسی را متناسب با خواست خود دچار بی ثباتی نمایند. حال در چنین موقعیتی گوسفندی را به تصویر بکشید که پیش از سلاخی خود برای مقدار علوفه ای که قصابش جلوی رویش می گذارد به چانه زنی بپردازد. ما دقیقا همان گوسفندی هستیم که پیش از سلاخیش در برابر کمی علوفه بیشتر چانه زنی می کند. 

 در بازی قدرت، ابلهانه ترین روش بازی این است که بازی کننده داشته های خود را فراموش نماید و بطور مداوم بر سر نداشته هاش چانه زنی نماید. اقتصاد ضعیف کشورمان بخاطر بلاهت تیمهای اقتصادی کشورمان است یا قدرت رقبای کشورمان و تحریمهایشان؟ هر کسی که اندک دانش اقتصادی  داشته باشد بخوبی می داند ضربه ای که تیمهای اقتصادی کشورمان اعم از تیمهای شاهنشاهی، اصلاح طلب و اصولگرا به کشورمان در پنجاه سال گذشته زده اند شقی ترین دشمنان کشورمان نمی توانسته اند به کشورمان وارد نمایند. به چه حقی یک نامزد محترم ریاست جمهوری برای پیروزی در انتخابات مسئله اقتصاد کشورمان را به رفع تحریمها گره می زند و هیچ نهادی درکشورمان از چنین سخنی بر نمی آشوبد؟ به چه دلیلی ارزش پاسپورت کشورمان به عزت ملی کشورمان گره زده می شود؟ مگر کشورهایی که بطور کودکانه ای مخالفان سیاسی خود را در سفارتخانه های کشورهای دیگر سلاخی می کنند ارزش پاسپورتهایشان بیشتر از ارزش پاسپورت کشورمان نیست؟ مگر ارزش بالای پاسپورت برای ایرانیان در زمان سلطنت شاهنشاه آریامهر برای محمدرضا شاه پهلوی نان و آب به همراه داشت و توانست نظام سیاسی کشورمان در آن دوران از سقوط ذلت بار رهایی دهد؟

 وظیفه دولتهای کشورمان فروش منافع و عزت ملی کشورمان برای رسیدن به نداشته هایمان نیست. وظیفه دولتها استفاده از قدرت ملی برای آرامش دادن به دیگران از جمله رقبایمان در تضمین منافع مشروع آنان و اطمینان دادن به همزیستی قدرتمندانه و صلح آمیز در کنار آنان می باشد. بنابراین گذاشتن شرط رفع تحریمها در گفتگوها و داد و ستد با رقبا بر سر رفع تحریمها همانا فروش منافع و عزت ملی کشورمان می باشد. این چیزی بود که متاسفانه در گفتگوهای موسوم به برجام صورت گرفت و بعد از برجام طرف مقابل براحتی به آن پشت نمود. اگر اندک هوش سیاسی در گفتگوهای آینده وجود داشته باشد واژه های سخیفی بنام رفع تحریمها یا برداشتن تحریمهای ناعادلانه در گفتگوهای آینده طرح نخواهد شد. اگر طرف مقابل نیازمند به گفتگو باشد بدون هیچ چانه زدنی پیش نیازهای گفتگو را درک و ملاحظه خواهد نمود. اگر تحریمها چنان سخت است که ما نیازمند گفتگو هستیم و داشته هایمان در برابر نداشته هایمان اندک است بهتر است به نقش گوسفندی که در ابتدای مقاله گفته شد برگردیم و دستهایمان را به نشانه تسلیم بالا ببریم و به موقعیت گوسفندیمان دلخوش باشیم. آنها هر سی یا چهل سال یکبار یا هرگاه دلشان بخواهد همانند کشور مصر ما را به ابتدای راه بر خواهند گرداند. انتخاب با کسانی است که از طرف ملت ایران با ایالات متحده و غرب به گفتگو می نشینند. خواست گفتگوی دائم و شرافتمندانه با همه طرفهای درگیر حتی با اسرائیلیها سرلوحه شعار مردم کشورمان می باشد. این خواست ناشی از حس مسئولیت و دلسوزی ایرانیان برای برقرای آرامش برای خود و همه ملتهای جهان می باشد. نمایندگان کشورمان بایستی این خواست را در هر کجا و هر محفلی با صدای بلند تکرار نمایند. 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا