یزدفردا"سرویس اجتماعی"خبرهای پلیسی"پاداش دادن به كودكان به خاطر رفتار خوبی كه داشته اند نیز روشی زیان بخش است كه با در نظر گرفتن عواقب آن همانند تنبیه است.

امروزه ساختار اجتماع ما دگرگون شده و كودكان از برابری اجتماعی در قبال بزرگترها برخوردارند و ما بیش از این نخواهیم توانست بر آنها برتری داشته باشیم و در واقع تسلط ما بر آنها از میان رفته و آنها هم از این موضوع آگاهند. چه ما این گونه باشیم و چه نباشیم، آنها دیگر ما را قدرت برتر نمی دانند.

تنبیه و پاداش، مناسب با سیستم های استبدادی است. در اینجا اقتدار و لذت بردن از داشتن تسلط، افتخاری است كه در نتیجه تنبیه و پاداش بی مورد نصیب شخص می شود. این جزء افتخارات اوست كه تصمیم بگیرد چه كسی شایسته پاداش و چه كسی سزاوار تنبیه است و به خاطر سیستم استبدادی كه بر پایه تسلط و قدرت استوار است، چنین قضاوت هایی به عنوان بخشی از اركان زندگی پذیرفته می شود.

ما باید این مسئله را تشخیص دهیم كه سعی در تحمیل خواسته های ما برآنان میسر نیست. دیگر تنبیه ما را به هدف نمیرساند. والدین سردرگم و آشفته، امیدوارند كه تنبیه، آنها را به نتایج دلخواه برساند، بی آنكه بدانند روش آنها كاملا بی نتیجه است. بهترین نتیجه ای كه از تنبیه عاید آنان می شود ممكن است بسیار كوتاه مدت باشد، اما اگر همان تنبیه به اصطلاح نتیجه بخش تكرار شود، دیگر اثری نخواهد داشت. تنها نتیجه تنبیه این است كه به كودك كمك می كند با قدرتی بیشتر نافرمانی كند.

تنبیه یا ایده قدرت طلبی–"از من اطاعت كن و فرمان ببر و نظایر آنها" می بایست جای خود را به احساس احترام متقابل و همكاری بدهد. حتی اگر فرزندان باز هم به نافرمانی ادامه دهند، به خاطر عدم آموزش صحیح و بی تجربگی است. آنان به راهنمایی نیازمندند، همانگونه كه یك پرورش دهنده گل، بهترین شرایط و موقعیت را برای رشد و پرورش گلهایش تهیه می بیند، یك رهبر خوب هم باید از بهترین شرایط آموزشی آگاه باشد و این برعهده والدین است.

ما هنگامی مورد پذیرش فرزندانمان قرار می گیریم كه به آنان به عنوان یك فرد با حقوق مساوی احترام بگذاریم تا بتواند برای خود تصمیم گیری كند. ما به عنوان والدین می توانیم راه و روش موثرتری را بیاموزیم كه بتواند ما را در انگیزش فرزندانمان به سوی فرم گرفتن صحیح خواسته هایشان رهنمون كند. ما می توانیم فضایی مملو از احترام متقابل، توجه داشتن به یكدیگر و ایجاد فرصت هایی برای كودك ایجاد كنیم كه در آن بیاموزد چگونه با آرامش و خشنودی با دیگران زندگی كند.

پاداش دادن به كودكان به خاطر رفتار خوبی كه داشته اند نیز روشی زیان بخش است كه با در نظر گرفتن عواقب آن همانند تنبیه است. این روش نیز، كمبودها و كاستی های احترام قائل شدن را نشان می دهد. در سیستم رعایت احترام متقابل و برابری، كاری كه انجام می گیرد، صرفا به خاطر لزوم انجام آن كار و احساس رضایتی است كه از هماهنگی و همكاری میان دو فرد در انجام كار به وجود می آید.

كودكان باید در تمام جنبه های زندگی خانوادگی مشاركت داشته باشند. آنها همچنین در پول خرج كردن هم شریك هستند. این سهم آنان است و باید اجازه آن را داشته باشند كه این پول را به میل خود خرج كنند. هیچ ارتباطی بین انجام كار خانه و پول توجیبی وجود ندارد. بچه ها در خانه، كار انجام می دهند، برای اینكه به رفاه خانواده كمك كنند و پول می گیرند ، زیرا آنها در سود هم شریك اند.

پاداش دادن به فرزند، احساس تعلق او را به خانواده تضمین نمی كند. ممكن است در لحظه ای بیانگر رضایت والدین باشد، اما بعد چه؟ آیا باز هم احتیاج به پاداش دادن خواهد بود؟ البته لحظات بی شمار دیگر را هم در نظر بگیرید كه همواره مجبور به دادن پاداش خواهید بود و اگر زمانی از دادن آن خودداری كنید، كودك چنین برداشت می كند كه تلاش او بی فایده بوده است. كودك باید معنای همكاری در خانواده را بدون چشم داشت و یا پاداش درك كند.

دادن پاداش، نگرش و رویكرد مادی گرایی در كودك را تقویت می كند و پس ازآن، دیگر از دست یابی به هیچ چیز احساس رضایت نمی كند. ارزش هایی كاملا اشتباه در ذهن او شكل می گیرد و او تصور می كند كه تمام دنیا به او بدهكار است. اینها همه نتایج تنبیه و پاداش است. آنها به من پاداشی ندادند پس من هم آنها را تنبیه می كنم و اگر باز هم مرا تنبیه كنند، من هم دوباره آنها را تنبیه می كنم، به آنها نشان می دهم.

احساس رضایت مندی باید از كمك كردن و مشاركت سرچشمه بگیرد، احساسی كه در واقع امروزه به خاطر دادن جوایز مادی به فرزندان، فراموش شده است. تلاش اشتباه و بی نتیجه ما كه به وسیله دادن پاداش و جایزه، فرزندانمان را تشویق به همكاری كنیم، اساسا باعث می شود كه آنان از لذت های واقعی زندگی بی بهره بمانند.

مركز مشاوره معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان یزد

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا