اکبر یزدانی

فکر کنم یکی از پادشاهان صفوی یا قاجار میگن خزانه اش ته میکشه و جنگی هم در پیش داشته.

کاسه چه کنم دستش میگیره و به اطراف و اکناف پیغوم و پسغوم که رعیت کمک کنند تا در سیورسات ارتش هزینه کنه، اما همانطور که میدونید کسی که دهن خوردن داره دست بده نداره پس شاه فکری میکنه و به جناب وزیر میگه اعلام کنید میخواهیم شاهزاده ولیعهد رو ختنه کنیم.

اعیان و اشراف هم هرکه میخواد کادو و چشم روشنی بیاره پول نقدش رو بگذاره توی پاکت و تقدیم کنه، خود شیرین کن ها و بادمجان دورقاب چینان هم به خاطر چشم و هم چشمی هر یک سعی میکنه پاکتش پر و پیمون تر از رجال دیگه باشه.

به این ترتیب پول قشون کشی رو جور میکنن و به جنگ میرن، اما حالا یا کم میارن یا خودشون طمع ورشون میداره و نیاز به پول پیدا میکنن دوباره به شاه پیغوم میدن قبله عالم پول کم اومد و شاه هم دستور میده دوباره اعلام کنید ولیعهد رو میخواهیم ختنه کنیم درباریان و رجال باز هم چشم روشنی رو باید (اِخ) کنند.

وزیر میگه قربانت گردم هنوز جای زخم ختنه قبلی التیام نیافته چطور چنین چیزی رو بگیم.
اینجا من جوابی از شاه نشنیده ام شما هر جور دلتان میخواد یه چیزی رو عنوان کنید ولی احتمال میدم شاه فرموده باشه : حکم همونی که دادم. اگه یه پدرسوخته هم شأن ولیعهد رو پایین بیاره حسابش با کرام الکاتبینه.
جریان اون ولیعهد بدبخت شد جریان سوخت و هر کاری که یکم لنگ میزنه بنزین و نفت و گازوئیل و گاز باید ختنه شده و جور بقیه رو بکشن. این ها هم که میدونید برای مردم مثل عضو واجب میمونن. خدا به داد برسه.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا