زمان : 05 Esfand 1392 - 14:33
شناسه : 84225
بازدید : 8289
تاثیر سیاستهاي حکومتی بر پویایی هنر در عصر هخامنشیان تاثیر سیاستهاي حکومتی بر پویایی هنر در عصر هخامنشیان سیدعباس دهقان

مسلم است که سیاستهاي اعمال شده از سوي حاکمان، بر وجه هاي دیگر همچون  مسائل اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی و هنري تاثیر مستقیم دارد و می تواند زمینه رشد  یا زوال هر یک را فراهم سازد. عصر هخامنشی به عنوان یکی از پرتلالوترین  دورانهاي هنري ایران باستان بشمار می آید که به نظر می آید روابطی میان سیاستهاي  حکومتی با درخشش هاي هنري این عصر وجود داشته باشد. در این مقاله تلاش  شده است تا از طریق انجام مطالعات کتابخانه اي در منابع معتبر و همچنین گفتگو با  صاحبنظران تاریخ به تعریف رابطه اي میان سیاستهاي اعمال شده از سوي حاکمان  هخامنشی و شکوفایی هنر این دوران پرداخته و مهم ترین سیاستهاي حکومتی که  رونق عرصه هاي هنري هخامنشیان را در پی داشته مورد کنکاش قرار گیرد.

درآمد:

دوره هخامنشی یکی از تاثیر گذارترین دوره هاي تاریخی هنر و معماري ایران است. دورهاي که هنر از مرزهاي ایران فراتر رفته و در سرزمینهاي دیگر تاثیر گذشته است. وقتی درباره یک دوره تاریخی صحبت می شود از یک عقیده خاص و یا سیاست فردي حمایت نمی کنیم. کوروش، داریوش و یا خشایارشا به عنوان یک فرد مد نظر ما نیست، بلکه یک جریان و بخشی از تاریخ است. با این نگاه، یک تمدن، مدنیت، هنر و فلسفه همه با هم مورد بررسی قرار می گیرد. تمدن بزرگ هخامنشی که برپایه شمشیر، هنر و عقلانیتی از پیش طراحی شده بنا گذاشته بود میزان تاثیر گذاري اش از مرزهاي خود فراتر رفته و تمدنهاي مخلتف کهن را تحت اثرگذاري خویش قرار می دهد. زمانی که هنر این دوره تاریخی را نسبت به زمان ومکان خود مقایسه کنیم، متوجه عظمت یا ضعف آن دوره تاریخی میشویم.(وثوقی، 1384)

اما ظهور این جریان هنري اصیل و ماندگار جز در پرتو سیاستهاي حکومتی پادشاهان هخامنشی میسر نبوده است. برقراري دولتهایی قوي و منسجم و تداوم امنیت پایدار در سالهاي متمادي، در کنار احترام گذاشتن به عقاید، آداب و سنن سایر ملل باعث شده است تا هنرمندان دوره هخامنشی بتوانند در ارائه خاستگاه قلبی و باطنی خویش آنچنان هنرمندي کنند که امروزه از دوران هخامنشی به عنوان عصري ماندگار در تاریخ هنرایران یاد شود.

تاثیر سیاستهاي حاکمان هخامنشی تا آنجا بود که اسکندر نیز در حمله به ایران ناچار به تبعیت از بسیاريسیاستهاي هخامنشیان شد. اسکندر همانند کوروش پیروان همهي ادیان را به دیدهي احترام می نگریست واجازه میداد تا آنان آزادانه آداب و رسوم مذهبی خود را انجام دهند.

(سایکس،1343 : 341 )

بی شک واکاوي سیاستهاي موثر آن دوران در شکوفایی عرصه هاي هنري، می تواند ضمن باز نمودن افق دید هنرمندان در خصوص تاثیر اتفاقات روي داده در سایر عرصه ها بر جریانات هنري، براي بسیاري ازسیاست مداران و گردانندگان حکومتی هر اجتماعی که قصدي براي توسعه هنري دارند، موثر و راهگشاباشد.

سیاست تاثیر پذیري از هنر سایر ملل:

دوره هخامنشی یکی از تاثیر گذارترین دوره هاي تاریخی هنر و معماري ایران است. دورهاي که هنر از مرزهاي ایران فراتر رفته و در سرزمینهاي دیگر تاثیر گذشته است. مهمترین ویژگی هنر دوره هخامنشی که آن را از سایر ادوار متمایز کرده، این است که تکرار شدنی نیست. بسیاري از حکومتها خواسته اند این دوره را تکرار کنند اما نتوانستند روح این دوره را در آثار خود وارد نمایند.(وثوقی، 1384)

با این نگاه، تخت جمشید به عنوان نماد هنر و معماري این دوره تکرار نشدنی است. این اثر تنها بنایی است که با عظمت گذشتهاش باقی مانده است. این نشانه اي است که هنر هخامنشی از مرزهاي ایران فراتر رفته و استحکاماتش از پیش برنامه ریزي شده بود. تخت جمشید تلفیق معماري ایرانی و هنر بین النهرین و حتی تمدن یونان در اوج است. هخامنشیان واهمهاي از اخذ مظاهر هنري از همسایگانشان نداشتند اما فقط تقلید نکردند، بلکه نشانهها را گرفتند و بخشهایی از هنر خود را نیز به آن افزودند.

سلسله هخامنشی نه تنها از لحاظ سیاسی جانشین سلسله ماد شده بود، بلکه وارث فرهنگ و هنر ایشان نیز بود. اما آثار این دوره بر خلاف دوره مادها، بسیار است که نشان از کوشش هنري این سلسله دارد.(ضیاپور،1377 : 148- 149 )

پادشاهان بزرگ هخامنشی، از ارزش واقعی تمدن هاي چند هزار ساله مشرق زمین بی اطلاع نبودند.

بنابراین استقلال آنها را حفظ کردند، هر چند که گاهی این اقدام موجب تضعیف حکومت مرکزي گردید.(گیرشمن، 1377 :274 )

بر اساس استدلالات متقن تاریخی، هخامنشیان ذوق زیباپسندي داشتند، ولی ساختن چیزهاي زیبا را برعهده هنرمندان بیگانه یا بیگانگان هنرمندي که در داخل خاك ایشان به سر می بردند، می گذاشتند.(دورانت، 1366 : 274 )  به هر روي آنچه مسلم است معماري و هنر ایرانی عهد هخامنشی، هنري ترکیبی و اقتباسی  است، با توجه به این نکته که ایرانی این شیوه ها و سلیقه هاي مختلف را با هم ربط داده و تناسبی بین آنها ایجاد کرده است.(پیرنیا، 1369 : 173-172)

نکته دیگر که در بهره گیري از توانایی همه اقوام در آثار هنري دوره هخامنشی حائز اهمیت است قناعت نکردن پادشاهان هخامنشی به یک پایتخت می باشد. به عنوان نمونه کوروش قبل از ساختن پاسارگاد در شوش اقامت داشت و سپس اکباتان و بابل را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد. اگرچه آثار هنر هخامنشی را بیش از همه می توان در دو منطقه شوش و پارس یافت اما این حرکت چرخشی در انتخاب پایتختها، به عنوان مرکز ثقل حکومت، موجب می شد تا تمدن هاي مختلف بتوانند در ایفاي نقش خود در ارائه توانایی هنري آن عصر مستقل تر و موفق تر عمل کنند.

به هر روي، هخامنشیان از نظر سیاسی و اقتصادي نسبت به دوره خود چند گام جلوتر بودند. قبل ازاین سلسله و حتی همزمان با آن ها در بین النهرین تمدنهایی مانند آشور بودند که در دوره خود با تمام قدرت حکمرانی می کرد، اما اثر قابل تاملی از خود به جاي نگذاشتند چون هنر خود را برپایه نظامی گري بنا کرده بودند. نکته مهم این است که هخامنشیان الگوي معماري خود را از آشور گرفتند. اما معماري هخامنشیان یک گام به جلو و فراتر از معماري آشور بود. نگاه چند ملیتی به هنر در دوره هخامنشیان ناشی از تفکر سیاسی این حکومت است. امپراطوري که در رفتار خود با دیگران سهیم نشود و همسایگانش را به چشم دشمن ببیند محکوم به فراموشی است و هخامنشیان چنین نبوده و دشمنان هخامنشیان در تکمیل کردن تمدن آن ها سهیم بودند. (وثوقی، 1384)

این هنر در خارج از مرزهاي فلات ایران هم نشانههایی از خود را به جاي میگذارد. به عنوان نمونه داریوش کتیبه هاي خود را به سه زبان پارسی، عیلامی و بابلی می نویسد. با این اندیشه که اگرچه پارسی و آریایی است اما به زبان قومی که در تسخیر اوست، احترام بگذارد. این نقطه قوت هخامنشیان و رمز موفقیت آن ها است. به این نکته تنها دوستان ایران اشاره نمی کنند بلکه دشمنان هم به آن اعتراف دارند. اندیشه قوي آنان همه را تحت تاثیر قرار می دهد. هخامنشیان به هر جایی که رفتند یادگاري از هنر خود باقی گذاشتند اما اسکندر با تمام فرهیختگی چه چیزي را در ایران به یادگار گذاشت یا حکومت سلوکی کدام بناي مشهور را به جاي گذاشت. داریوش در مصر سه یادگاري بزرگ از خود می گذارد. سیستم آبیاري ایرانی تا شاخ آفریقا می رود و در آن جا مستقر می شود. مسلما نگاه به بیرون و تحمل دیگران و نگاه فرا وطنی دوره هخامنشیان باعث ماندگاري هنر هخامنشی در طول تاریخ شد.(وثوقی، 1384 )

رویکرد دولت هخامنشی در بهره گیري از توانایی هنري سایر اقوام از بارز ترین ویژگی هاي هنري این عصر است که آن را تا حدودي از سایر دوره ها متمایز می سازد. برخورد مدبرانه، حال به هر دلیلی و با هر سیاستی، با توانایی هاي هنري سایر ملل و گشوده گذاشتن مرزهاي کشور بر روي عرصه هاي هنر، موجب گردید که هنر هخامنشیان با اقتباسی منطقی از سایر اقوام به مجموعه اي قابل توجه در آید و امروز نمادي از تجلی وحدت و همبستگی اقوام مختلف در ایران باشد. بهره گیري از هنرمندان ملل مختلف در عصرهخامنشی تا آنجا پیش رفته است که گیرشمن را متقاعد می سازد که "پارسیان نمی توانستند صبر کنند تاهنرشان در نتیجه تکامل تدریجی به پختگی برسد."

نتیجه گیري:

راز ماندگاري هنر دوره هخامنشی در این نکته است که این هنر، بومی و خاصیک منطقه نیست، بلکه یک هنر چند ملیتی است که در محدوده خودش به اوج رسیده است. رفتارهاي اقتصادي، فرهنگی و سیاسی هخامنشیان چند ملیتی است که به هنرشان هم راه پیدا کرده است. هر جامعه در لحظهاي از تاریخ موفق بوده که توانسته در مواضع سیاسی، فرهنگی و اقتصادي خود از هنر و معماري به نحو احسن استفاده نماید.

در مجموع می توان گفت هنر در دوره هخامنشیان به علت وجود آزادي مذهبی، احترام به عقاید سایر اقوام، قدرت مرکزي منسجم، ارائه آموزشهاي روشنفکرانه و سودمند در شکوفایی استعدادها افراد و تمایل به استفاده از هنر سایر اقوام در ایجاد آثار ماندگار به پیشرفتی چشمگیر رسیده و در گوشه تاریخ پر هیاهوي ایران باستان، جایی در خور براي خود گشوده است.

اگرچه تاثیر مستقیم و غیر مستقیم سیاستهاي حاکمان هر عصر بر رونق و یا رکود هنري هر عصر امري انکار ناپذیر است اما تاریخ ایران گاها شاهد مقاطعی است که به رغم سیاستهاي غلط حکام با موفقیت هاي هنري روبرو شده است که این موضوع به دلایل دیگري همچون ممارست و تحمل بالاي هنرمندان در برابر ناگواریهاي روزگار خویش رخ می دهد. ضمن آن که وقوع جرقه هاي هنري در یک عصر، هرگز به نشانه رونق هنر آن عصر تلقی نمی شود.

اما با نگاه به تحولات سیاسی هخامنشی و ردیابی تاثیرات آن بر دنیاي هنر آن عصر مشهود است که در اکثر موارد، شاهان بزرگ هخامنشی با رویکرد مثبت خویش به عرصه هاي سیاسی خواسته یا ناخواسته زمینه را براي بروز خلاقیت هاي هنري فراهم آورده اند و بی شک در خلق آن تاثیر داشته اند. شاید بتوان شاهان هخامنشی را هنرمندانی بزرگ در عرصه هنر حکومت رانی قلمداد کرد که اگر اینگونه نبود امروز در لابلاي تاریخ پرورق ایران باستان نام شاهانی چون کوروش و داریوش و آثار ارزشمندي چون پاسارگاد و تخت جمشید این چنین برجسته و ماندگار نمانده بود.

 

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 

value="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
مخاطبان آن لاین یزدفردا -فرداییان همیشه همراه یزدفردا در سراسر جهان