یزدفردا

یزدفردا :ح-جلالی:حجت الاسلام يحيي زاده نماينده با تحرك  و مردمی شهرستانهاي ميبد و تفت، که نیمه شب گذشته دنیای فانی با همه حرف وحدیث هایش را ترک کرد و سفر آخرت را آغاز نمود سفری که به گواهی کارنامه و عملکردش بی توشه نبوده و قطعا با دستانی پر به این سفر رفته و بد نیست مرور کنیم سالها خدمت بی منت او را و همچنین حضورش در خانه ملت و مجلس شورای اسلامی که به حق حضوری فرهنگ ساز بود و الگویی زنده برای تمام منادیان خدمتگزاری، که خدمت بدون استفاده از امکانات دولتی و همراه با ساده زیستی  هم امکان پذیر است

یحیی زاده را می توان ازجمله نمايندگان رويائي اين خطه كوير بر شمرد .هر چند كه تمامي نمايندگان استان ،انسانهاي شريف و خدمتگزاري بوده و هستند ، افتخار استان بعد از سومين شهيد محراب صدوقي بزرگ (ره)، اولين نماينده شهر يزد ،شهيد دكتر سيد رضا پاكنژاد است ،كه هنوز نام و آوازه او در بين مردم شهر يزد ،به عنوان يك الگو برده مي شود ،وافرادي كه سن و سالي از آنها مي گذرد و حضور اورا درك نموده اند ،با تمام وجود او را مي ستايند .

و اما بحث اصلي كه همانا ،حجت الاسلام يحيي زاده مردي كه توانست ،در سه دوره نمايندگي خود، در مجلس شوراي اسلامي، به عنوان عضو كميسيون فرهنگي مجلس ،از بحث تعليق فوتبال كشور ،و جام جهاني فوتبال ، و مسائل فرهنگي كشور گرفته، تا مسائل ريز و درشت حوزه نمايندگي خود احاطه كامل داشته و پيگير و پاسخگو باشد.   تا آنجا که روابط خوبش با خبرنگاران رسانه اي ، واکنش هاي سريع به حوادث روزمره و تلاش براي نگاه مستقل در تحليل شرايط ، سبب شد يحيي زاده نقطه توجه و مايه اميد اصولگريان کشور در مجلس بود. اغلب سخنگويي نمايندگان را را در بحث های کلان کشوربر عهده داشت . به عنوان نماينده مجلسي ها در ستاد ويژه حضور ايران در جام جهاني انتخاب شد و حتي مسئول پيگيري حل مشکل  فوتبالی های کشور شد. يکي دوباره براي راه يابي به هيئت رئيسه فراکسيون اکثريت تلاش کرد و ناموفق بود. يکبار هم به سختي از نحوه انتخاب هئيت رئيسه اين فراکسيون انتقاد کرد . او در انتقاد و تذکر دادن به وزرا هم فعال و بي پروا است . در مسائل فرهنگي نظراتي متفاوت با ديگر روحانيون اصولگرا ابراز مي کند و درباره طرح هايي چون الگوي پوشش اسلامي ، استفاده از ماهواره و .... همواره فعال بوده است .  به طور کلي دامنه اظهارنظر و موضع گيري هاي يحيي زاده نامحدود است و همه حوزه ها را در برمي گرفت.‏

اصلاح طلبان در باره او می گفتند"سيد جلال يحيي زاده را مي توان سمبلي از نسل جديد روحانيون و همچنين اصولگرايان ايراني دانست. آنها چهره اي متعادل دارند. اغلب داراي شخصيت اجتماعي بالايي هستند. لبخند به لب ، با رسانه ها روبرو مي شوند . با توليدات و لوازم دنياي مدرن ميانه خوبي دارند. اصول سياست را به خوبي آموخته اند. تعامل بيروني با چهره هاي سياسي را در اولويت قرار مي دهند و تعادل رفتاري را يک اصل مهم مي دانند. اين پازل را اما تکه هايي متفاوت تکميل مي کند. آنها همواره با سرسختي تمام از اصول خود دفاع مي کنند. به عبارت ساده تر در مورد خط قرمزهاي خويش ، ذره اي اهل انعطاف نيستند. چه که يحيي زاده در واکنش به سخنان پاپ ، تندترين واکنش ها را نشان داد. اين رويه يعني سرسختي دروني در عين انعطاف بيروني البته که در سال هاي اخير کمک شاياني به بهبود وضعيت اجتماعي و سيماي بيروني روحانيون اصولگرا نموده است . چنانچه اگر دشوار باشد چهره اي پيشرو و دگرگونه بدانها نسبت داد ، به هيچ روي نمي توان برچسب راديکال بودن را چسباند. برچسبي که همواره بر پيشاني برخي اصولگرايان درخشيده و مزاحمت ها و محدوديت هاي بسيار ايجاد کرده است. به عبارت دقيق تر ، نسل تازه روحانيون اصولگرا قاعده بازي را درک کرده و به خوبي هم بکار برده اند.‏

وصفار هرندی در سال 84 در روزنامه کیهان وی را چنین وصف کرد: «دو روز پیش برای ایراد سخن در چند نشست و محفل دانشجویی و غیر آن، سفری به استان یزد داشتم. آنها مرا دعوت کرده بودند تا از رهگذر این جلسات، شاید چیزی بر دانسته‌هایشان بیفزایم و من نیز به تجربه دریافته‌ام که کمترین بهره این گونه سفرها آن است که دریچه‌های تازه‌ای به سوی معرفت را پیش روی آدمی می‌گشاید.

فاصله 40 - 50 کیلومتری میان مرکز استان تا یک شهر دیگر با ذکر خیر مردی طی شد که اینک نمایندگی ساکنان شهر اخیرالذکر را در مجلس شورای اسلامی بر عهده گرفته است. درباره اوصاف پسندیده این مرد که روحانی وارسته‌ای است، پیش از این حرف‌هایی شنیده بودم، اما اکنون شنیدن رمز دلبری او از ساکنان شهر کوچکی در قلب کویر و در مجاورت یزد، بر صحت یافته‌های پیشین گواهی می‌داد.

شنیده بودم این نماینده مجلس، در همان بدو ورودش به پارلمان گفته بودکه در تهران، دغدغه سرپناه ندارم. نه مرا حاجتی به آپارتمان‌های سعادت آباد است و نه نیازی به مقرری چند صد هزار تومانی و ودیعه چند میلیونی برای اجاره خانه در تهران؛ طلبه‌ام و لابد برای شاگرد مکتب امام صادق عليه‌السلام جایی در یک مدرسه علمیه پیدا می‌شود... و چنین بود که در حجره‌ای از مدرسه مروی تهران اقامت گزید.

اما در جریان سفر اخیر، این موکلان او بودند که درباره‌اش لب به سخن گشوده و اسرار مگویش را هویدا می‌کردند.

می گفتند در انتخابات قبلی، وقتی از راهیابی به مجلس بازماند، مرد متمولی از مریدان سجایای اخلاقی‌اش نزد او آمد و گفت: می‌دانم که به خاطر هزینه تبلیغات انتخاباتی، زیر بار پنج میلیون بدهی رفته‌ای، رخصت بده این بدهی را من بپردازم؛ بی‌هیچ منتی، می‌دانم که توانایی تادیه آن را نداری و شما نیز لابد می‌پذیری که چون بر کرسی وکالت تکیه نزده‌ای، نمی‌توانم طمعی داشته باشم!

پاسخ این روحانی بلندطبع کلمه‌ای جز «نه» نبود. چندی بعد مردم شهر آگاه شدند که او خانه‌اش را فروخت، با بخشی از آن بدهی خود را پرداخت و باقی‌مانده را صرف خرید خانه کوچک‌تری کرد که اگر چه از آب و گل ساخته شده است، اما این خاصیت را دارد که از تاراج رفتن حریت و مناعت طبع یک سلاله رسول خدا جلوگیری می‌کند.

او از جمله نمایندگانی بود که هر هفته یکی دو روز را در میان موکلان خود سپری می‌کند، بی‌آنکه برای هر آمد و شد، هزینه سنگین سفر را بر دوش بیت‌المال نهد، کنار جاده می‌ایستد، جلوی اتوبوس‌های عبوری دست بلند می‌کند. سوارش می‌کنند و چون می‌شناسندش، فرصت را غنیمت شمرده، هر کس در دل ناگفته‌ای دارد، با وکیل خود در میان می‌گذارد و او از این سفر کم‌هزینه خود، تحفه بسیار در سفره ملت و دولت به جا می‌نهد.

شنیدم که گفته است اگر بخواهم با هواپیما به تهران بیایم، صرف نظر از هزینه هر سفر، زمان پروازها چنان است که از رسیدن در ساعت مقرر به مجلس باز می‌مانم اما با اتوبوس شب در راهم و صبح اول وقت در مجلس حاضر.
سيد جلال يحيي زاده نماينده ميبد و تفت در خصوص توزيع كارت سوخت ويژه در بين نمايندگان مجلس شوراي اسلامي گفت: من هم اين خبر را از ديگران شنيدم، چون در آن موقع در صحن مجلس حضور نداشتم. وليكن بنده چنين كارت سوختي نگرفته‌ام و ماهيانه 30 ليتر بنزين كه كارت سوخت موتورسيكلتم دارد زياد است.

گفتني است نماينده مردم ميبد و تفت در مجلس شوراي اسلامي يك موتورسيكلت ياماها 80 داشت كه از زمان طلبگي و حضور در حوزه علميه تاكنون از آن استفاده مي‌كند و براي سرزدن به حوزه انتخابيه نيز از تاكسي استفاده مي‌كرد و در سطح شهرستان نيز با موتورسيكلت خود تردد مي‌كرد.

یحیی زاده قبل از آنکه نماینده مردم میبد و تفت باشد یک ایرانی و یک روحانی مسلمان بود که برای لباس روحانیت حرمت قائل بود او را کمتر کسی در حال خوشگذرانی دیده و در کمتر جلسه مهمی در حوزه انتخابیه اش غایب بود و همیشه درد مردم و رفع مشکلات آنها را اولویت اول کاری خود می دانست .
هرگز در فکر تسخیر کرسی های خدمت به نفع اقوام و آشنایان نبود و غریب آشنایی بود که در اولین برخورد هر فردی او را مجذوب خود می کرد و انگار که سالهاست که او را می شناسد .
فراموش نمی کنیم در مراسم جشنواره روابط عمومی های شهرستان تفت که یزدفردا هم افتخار کسب تندیس و لوح تقدیر را داشت به هنگام دریافت تندیس و لوح در چند کلام ما را برای ادامه راه مصمم تر کرد و با گفتن اینکه "یزدفردا جز 10 سایت برتر کشور و همراه نظام است وتلاششان قابل تقدیر ".
هرچند که هیچ زمان با هیچ رسانه ای برای حذف مطلبی که به مذاقش خوش نیامده تماس نگرفت وهمیشه با مهربانی و خوش رویی پذیرای خبرنگاران تمام رسانه ها بود .
او در اطاعت بی چون و چرا از فرامین رهبر معظم انقلاب نمونه کامل بود و در تمام تصمیم گیری هایش اصل و اولویتش تامین نظرات رهبری بود .
یحیی زاده را کمتر روستایی در حوزه انتخابیه تفت و میبد است که ندیده باشد و با او درد دل نکرده باشد هرچند که چه بسیار بودند موکلانی که نام روستاهای حوزه انتخابیه خود را هم نمی دانستند .

یحیی زاده ز امتیازات فراوان وکالت مجلس تنها فرصت خدمت به خلق خدا را برگزید و تنها به اندوختن توشه آخرت بود وهرگز در فکر استفاده مادی از فرصت پیش آمده نبود
بالاخره در یک کلام سید جلال یحیی زاده ،سید جلال یحیی زاده بود و فردا مردم میبد و تفت و استان یزد ثابت خواهند کرد که تفاوت مردان خدا وخدمتگزاران واقعی مارده با دیگران از زمین است تا آسمان .