اخيراً در سايت«يزد فردا» فرازي از خطبههاي نماز جمعه شهرستان مهريز كه توسط امام جمعه آن شهرستان ايراد شده بود نظر خوانندگان را به خود جلب ميكرد آن مطالب بدين شرح بود:
«اين است آموزش و پرورش ما، نظام آموزش و پرورش ما، دبيران معزز! معلمان محترم! آقاي حاجي بابايي وزير آموزش و پرورش! روساي آموزش و پرورش در سراسر ايران نظام آموزش و پرورش ما وارداتي است تا آخرش بخوان ديگه.. . از ما نيست، ما قبول نداريم اين نظام آموزش و پرورش را، ما كتاب درسي را قبول نداريم، ما ريخت معلمان را با اين وضعشان قبول نداريم ما اظهار نظراتشان را قبول نداريم اصلا از بيخ و بن بايد عوض شود.. . اين را قبول كنيد درد اين مملكت است بايد آموزش و پرورش سراسر دگرگون شود و برسد روزي كه ما به اين هدف مقدس برسيم و جوانان پاك ما سر تا پا اسلام ناب محمدي باشند.
ستاد نماز جمعه مهريز با ارسال جوابيهاي توضيح داده بود: امام جمعه گفته است:.. . ما ريخت معلمان را«بعضي هاشون» را با اين وضع قبول نداريم.. .
گرچه نگارنده با گوش دادن به نواري كه در اختيارم گذاشته شد كلمه « بعضي هاشون» را نشنيدم، در عين حال در نظر است در اين ستون با مبنا قرار دادن توضيحات ارائه شده از سوي ستاد نماز جمعه مطالبي را درج نموده و اگر پاسخي از سوي امام جمعه مهريز يا ستاد نماز جمعه آن شهرستان دريافت گرديد در همين ستون به اطلاع خوانندگان آيينه يزد برسد.
مناسب است نكاتي پيرامون ارزش علم، مقام عالم، و ديدگاه اسلام نسبت به افراد ذكر گردد با يادآوري اين نكته كه«وقتي معلم به كودك نام خدا را بياموزد، خداوند معلم و كودك و همچنين پدر و مادر طفل را از عذاب مصون ميدارد »1
اين معلم با خلوص نيت ميتواند در كلاس اول ابتدايي در هر شهر و روستا يا مدرسه كپرنشين عشايري به تدريس اشتغال داشته باشد يا در حوزه علميهاي به شاگرد خود اولين صفحه صرف مير يا جامع المقدمات بياموزد.
«در قرآن كريم ميفرمايد: خداي رحمان به موجب رحمانيت خودش انسان را آفريد و به او نطق و بيان آموخت.. . به موجب همين قوه بيان است كه علم از فردي به فردي و از نسلي به نسلي منتقل ميگردد.»2
«منظور از علم هر گونه دانشي است كه در سعادت و سرنوشت انسان اثر دارد.»3
« در اسلام هيچ چيز طبقاتي نيست و مناصب و مشاغل و حدود و حقوق و اصناف گوناگون و مزاياي هر صنف متناسب با وضع طبيعي يا شبه طبيعي افراد و امتيازاتي است كه واقعاً دارا هستند و با كار و كوشش به كسب آنها نائل شدهاند. روحانيت و شئون گوناگون آن نيز مخصوص طبقه معين يا خانواده معين نيست و براي روحاني هيچ گونه امتياز طبقاتي مقرر نشده است.»4
علماي اسلام در تفسير حديث « طلب العلم فريضه، علي كل مسلم » به 20 فرقه تقسيم شدهاند، متكلمين گفتهاند مقصود علم كلام است علماي علم اخلاق، فقها، مفسرين، محدثين، متصوفه و.. . هر يك علم مورد نظر پيامبر اسلام را علم اخلاق، فقه، تفسير، حديث، سيرو سلوك و.. . دانستهاند.. .
در حالي كه« هر علمي كه به حال اسلام و مسلمين نافع و براي آنها لازم است آن را بايد از علوم ديني شمرد و اگر كسي خلوص نيت داشته باشد و براي خدمت به اسلام و مسلمين آن علم را تحصيل كند مشمول اجر و ثوابهايي كه در تحصيل علم گفته شده هست و مشمول اين حديث نيز ميشود: كه فرشتگان زير پاي طالبان علم پر مينهند « و ان الملائكه لتضع اجنحتها لطالب العلم. اما اگر خلوص نيت در كار نباشد تحصيل هيچ علمي ولو ياد گرفتن قرآن باشد اجر و ثوابي ندارد » 5 و به فرموده امام خميني(ره) – نقل به مضمون – اگر تهذيب نباشد علم توحيد هم به درد نميخورد.
«بعضي از مردم خيال ميكنند كه تاثير گناه در افراد يكسان نيست، در مردم عادي گناه تاثير دارد و آنها را از تقوي و عدالت ساقط ميكند ولي در طبقه علما تاثيري ندارد آنها يك نوع «كريت» 6 و يك نوع «اعتصام» دارند، نظير فرقي كه بين آب قليل و آب كثير است.. . در صورتيكه اسلام براي احدي كريت و اعتصام قائل نيست، حتي براي شخص پيامبر اكرم (ص). چرا خداوند ميگويد«اي پيامبر بگو: من نيز اگر معصيت كنم از عذاب روز بزرگ بيمناكم – ترجمه آيه 15 سوره انعام -چرا ميفرمايد: اگر نوعي شرك در كار تو وارد شود عملت تباه خواهد شد- ترجمه آيه 65 سوره زمر-»
همه اينها براي اين تعليم است كه تبعيض در كار نيست كريت و اعتصامي براي احدي نيست.» 7
قانون اساسي آحاد مردم ايران را در برابر قانون يكسان ميشمارد و« اجتماعي كه اسلام به وجود ميآورد اجتماعي است متشابه الاجزا كه هيچ يك از افراد اجتماع بر ديگري حق تقدم ندارد و هيچ گونه برتري جويي و فخرفروشي و بزرگ منشي در بين نيست و تنها تفاوتي كه مقتضاي قريحه انساني است و فطرت بشر هم از آن ساكت نيست «تقوي» است.
مسئله تقوي راجع به خداست، ربطي به مردم ندارد.. . بدين ترتيب از نظر جريان قانون ديني و از بين رفتن فاصلههاي طبقاتي و در شئون اجتماعي، حاكم و محكوم، امير و مامور، رييس و مرئوس، آزاد و بنده، زن و مرد، غني و فقير، كوچك و بزرگ در اسلام داراي يك موقعيت ميباشند كه قانون در حق همگان يكسان اجرا ميشود» 8
با توضيحاتي كه داده شد اكنون نوبت فرهنگيان و معلمان است كه از امام جمعه مهريز بپرسند:
-در سالهاي متمادي كه در جلسات فرهنگي و يا سمينارها و همايشهاي متعدد شركت كرده، براي تغيير نظام آموزش و پرورش چه طرح و پيشنهادي ارائه نموده است؟
-تغيير نظام آموزش و پرورش برعهده معلمان نيست. در شرح وظايف آنها اصلاح نظام تعليم و تربيت تعريف نشده است. اگر معلمي يك بخش يا يك صفحه حتي اگر يك پاراگراف از كتاب را تدريس ننمايد مورد مواخذه قرار ميگيرد.
-جاي آن دارد در هفته بزرگداشت مقام معلم مسئولان همانطور كه تاكنون عمل شده است ارزش و مقام علم و تدريس را ارج بگذارند و اگر انتقادي هم هست بيان نمايند اما در صورتي كه گوينده و يا نويسندهاي در جايگاه نماز جمعه بخواهد از مسئولان امر آموزش و پرورش پرسشي پيرامون نظام آموزشي مطرح نمايد و يا انگشت اشاره را به سوي متصديان اين امر دراز كند بايد در آغاز سراغ شوراي عالي آموزش و پرورش و مسئولان ذيربط از جمله رييسجمهور و تعدادي از وزراء و معاونان آموزش و پرورش در چند ساله اخير برود كه هم اكنون نيز عدهاي از آنان سمتهاي مختلف را عهدهدار هستند.
-معلمي كه با عشق و علاقه كار ميكند و در مقايسه با كارمندان بسياري از ادارات و نهادها و سازمانها با حقوق و درآمد و امكانات رفاهي ناكافي به نوباوگان كشور خدمت مينمايد، چه بسا بعضي از آنها كه از نداشتن بيمه مناسب و مسكن رنج ميبرند، براي گذراندن زندگي بايد به شغل دوم روي آورند يا در مراحل مختلف زندگي به ويژه اگر دچار بيماريهاي سخت شدند براي تامين پول درمان خود بايد بسوزند و بسازند!! به طور قطع تغيير و عدم تغيير نظام آموزشي به آنها ارتباطي ندارد.
-گاه ديده شده است مدتها دانشآموز و معلم را در كلاس بدون ارسال كتاب درسي معطل ميگذارند تا اسم فلان سياستمدار يا رييسجمهور يا وزيري را در آن كتاب حذف كنند.آيا همان عده و افراد و تصميمگيران نميتوانند با تصميمات بجا و كارشناسي شده و با استفاده از نظريات معلمان در جهت تغييرات بنيادي نظام آموزشي گامهاي موثرتري بردارند بنابراين مساله تغيير نظام آموزشي ربطي به عموم معلمان سختكوش و متعهد ومومن به انقلاب و ايران اسلامي ندارد. به طور قطع نحوه سخن گفتن با استفاده از جملاتي حاضران و يا شنوندگان و يا خوانندگان را مورد خطاب قرار دادن در تاثير مطلب چه در جهت مثبت يا منفي نقش خواهد داشت.
از اين جاست كه خداوند بزرگ به پيامبر گرامي اسلام (ص) و ديگر مسلمانان در كليه اعصار و قرون دستور ميدهد اي پيامبر (ص):
مردم را از طريق منطق و موعظه نيكو به راه خدا دعوت كن و به نيكوترين وجه با آنها بحث و مناظره كن.. .
« ترجمه آيه 125 سوره نحل»
-كم هزينه ترين راه، توجيه كردن و گذشتن از مطلب است اما مناسب تر اين است كه علما، اساتيد دانشگاهها، ائمه جمعه و جماعات، معلمان، صاحبان تريبونهاي رسمي و عمومي، رسانه ملي برنامهريزي كنند تا هر چه بيشتر شاهد كم تر شدن ناهنجاريها در جامعه باشند نبايد خود را دلخوش كنيم و بخواهيم آمار سرقت، قتل، جنايت، كلاهبرداري، تعداد زندانيها، افزايش آمار طلاق و يا كاهش ازدواج را مثلاً با دوران ستم شاهي مقايسه كنيم بايد ديد در اين 32 سال متصديان و سردمداران فرهنگي در جهت ايجاد جامعه مورد پسند و دلخواه اسلام چه اقداماتي انجام دادهاندو آيا به آنچه كه بايد برسيم رسيدهايم؟
-در ايامي كه در نماز جمعه شهرستان مهريز گفته ميشد از ريخت معلمان يا بعضيهاشون خوششان نميآيد در سايتها و روزنامهها اعلام گرديد زندانهاي مملكت گنجايش ثلث زندانيان فعلي را دارد و سازمان زندانها براي نگهداري زندانيان در مضيقه ميباشد يا امكانات رفاهي در زندان كم است و گاه دو نفر از يك پتو استفاده ميكنند يا بيش از 61 هزار نفر از 125 هزار سارقي كه در سال گذشته در كلانتريها تشكيل پرونده دادهاند براي بار اول دزدي كردهاند.
-در سالي كه گذشت مديراني از كار بركنار و يا تغيير سمت دادند يا به محاكم دادگستري معرفي گرديدند حتي متاسفانه بعضي از آنان ملبس به لباس روحاني بودند!! آيا در هيچ يك از نماز جمعههاي استان بدون اسم بردن از كسي ولو با كنايه و اشاره از مردم يك عذرخواهي خشك و خالي به عمل آمد؟ و آيا فردي عنوان نمود كه از قيافه و ريخت آنها خوششان نميآيد؟
-آيا براي مردم ايران سزاوار است كه بعد از گذشت بيش از 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و با به ميدان آمدن عموم طبقات و اقشار مختلف جامعه اكنون سخن از رمالي، جن گيري، فساد اقتصادي و بيقانوني.. . در بالاترين نهاد اجرايي كشور مطرح باشد؟
به اميد آنكه همه بتوانند با انجام صحيح وظايفي كه به عهده گرفتهاند در جهت پيشبرد نظام جمهوري اسلامي ايران از جمله ايجاد تغيير و تحول لازم در امر آموزش و پرورش گام بردارند.
1- «مشاوره و راهنمايي در تعليم و تربيت اسلامي»، به نقل از جلد دوم مستدرك، صفحه 253
2- «حكمتها و اندرزها»، آيت ا.... مطهري، چاپ ششم سال 1375، صفحه 220
3- «شرح و تفسير لغات قرآن بر اساس تفسير نمونه»، جلد 3، صفحه 218
4- «بحثي درباره مرجعيت و روحانيت»، صفحه 142 ( كتاب مذكور در سال 1341 با مقالاتي از علامه سيد حسين طباطبايي مولف تفسيرالميزان، مهندس مهدي بازرگان، حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجاني، استاد مرتضي مطهري، آيت ا...سيد محمد بهشتي، علامه سيد محمود طالقاني، سيدمرتضي جزائري چاپ و به عنوان كتاب برگزيده سال شناخته شد.)
5- «ده گفتار»، آيت ا.... مطهري، صفحه 146
6- «كريت اصطلاحي است كه علامه مطهري به مفهوم كربودن، كامل بودن به كار برده است»
7- «ده گفتار»، آيت ا.... مطهري، صفحه 93-94
8- «روابط اجتماعي در اسلام»، علامه طباطبايي، چاپ 1348، صفحه 84