زمان : 24 Ordibehesht 1399 - 02:33
شناسه : 156721
بازدید : 4400
تابعيت آمريكا ممنوع ؟! تابعيت آمريكا ممنوع ؟! محسن اختياري

آرمانهاي الهي و معنوي ملت بزرگ ما كه پس از سالها و دهه ها جانفشاني و مبارزه نمود عيني و بارز خود را در انقلاب سال 57 به نمايش گذاشت همواره برگرفته از روح و متن تعاليم الهي و اسلامي بوده است كه مصداق آشكار آن را مي توان در بيان و انديشه هاي رهبران انقلاب و نظام و در راس آنان انديشه ها و بخصوص سيره عملي بنيان گذار كبير انقلاب حضرت امام خميني و نيز رهبر انديشمند نظام يعني مقام معظم رهبري بوضوح مشاهده نمود .

آنچه از اين مباني ارزشمند بر مي آيد اينستكه مسئولين نظام و مملكت  در نهايت صداقت و ساده زيستي بايد خود را خدمتگزار توده هاي مردم بدانند و با دوري و پرهيز از هر گونه تجمل گرايي و اشرافيت مصداق و الگويي واقعي و عيني براي ديگر افراد و ساير اقشار جامعه باشند .

اگر چه در برخي برهه ها همچون زمان تبليغات انتخاباتي و يا زمانهاي مشابه آنچه در ظواهر و تبليغات بسياري از افراد ظهور و بروز پيدا مي كند اشكالي از ساده زيستي و از جنس مردم بودن است ، اما در واقعيت امر و در زندگي واقعي افراد بعضا عملكردها و رفتارهايي مشاهده مي شود كه تامل برانگيز است و حتي جاي ترديد دارد ، چرا كه در بسياري موارد تناقضاتي آشكار بين حرف و عمل مشاهده مي شود بگونه ايكه همان افرادي كه در بيان و شعارهاي خود ، خود را افرادي انقلابي و از جنس همين مردم كه امام بزرگوار آنها را ولي نعمتان خود مي دانست معرفي مي كنند ، اما در عمل و در زندگي واقعي و عملي خود رويه هايي رامي روند كه بسيار با آرمانهاي انقلابي و بخصوص روح تعاليم معنوي و اسلامي ما در تضاد و تناقضاتي آشكار است ؛ و ناپسنديده تر آنكه بعضا در اين عملكردها سرنخهايي از سوء استفاده از مقام و موقعيت و رانت مشاهده مي شود .

يكي از مصاديقي كه بسيار مطرح است و البته بسيار هم جاي تامل و ترديد دارد ، داشتن تابعيتهاي دوگانه و چندگانه از سوي برخي از همين مسئولين است كه شعار ساده زيستي مي دهند و خود را انقلابي و خادم ملت و از جنس همين مردم معرفي مي كنند  ، آنهم تابعيت كشورها و دولتهايي همچون آمريكا و انگليس كه دشمنان ذاتي و قسم خورده اين ملت و نظام هستند ؛ علاوه بر داشتن تابعيت اين افراد موضوع تامل برانگيز ديگر حضور فيزيكي و زندگي فرزندان و خانواده هاي برخي از اين مسئولين در اينگونه كشورهاست كه بعضا در راس دشمنان ملت و نظام مي باشند و بويژه در سالهاي اخير با اعمال تحريمهاي ظالمانه بزرگترين ظلمها را به توده هاي ضعيف و مظلوم ملت ما تحميل كرده اند ؛ كه توجيه منطقي براي آن نمي توان يافت و مثل معروف يك بام و دو هوا را به ذهن متبادر مي كند ! .

البته اگر اين موضوع در خصوص افراد عادي جامعه مطرح باشد شايد چندان نكوهيده به نظر نيايد ، اما زماني كه اين موضوع در خصوص مسئوليني مطرح است  كه خود بايد اسوه و الگويي براي ساير افراد و اقشار جامعه باشند و با قرار گرفتن در خط مقدم مبارزه با استكبار و سرلوحه قرار دادن انديشه ها و آرمانهاي امام بزرگوار  تاكيدات مكرر مقام معظم رهبري مبني بر پرهيز از تجملات و اشرافي گري  مسئولين  ، مصداق عيني انقلابي گري وساده زيستي باشند ، جاي ترديد و تامل بيشتر مي شود .

اما ايده ساده اي كه در حل اين معضل به ذهن متبادر مي شود اينستكه ، بايد قانون و يا لااقل مصوبه اي تنظيم گردد كه تابعيت برخي مسئولين بخصوص در رده هاي بالاي حكومتي را در برخي كشورها و دولتها همچون آمريكاي جنايتكار و اسراييل غاصب محدود نمايد تا بدينوسيله گام عملي آشكاري در مسير آرمانهاي انقلاب و امام برداشته شود .

                                                                     محسن  اختياري