زمان : 13 Azar 1398 - 14:14
شناسه : 155762
بازدید : 4356
بازرس کل استان یزد  , ماجرای  سلطان آهن و میلگرد ! بازرس کل استان یزد , ماجرای سلطان آهن و میلگرد ! ✍️رضابردستانی

سازمان بازرسی کل استان یزد هنوز تغییرات در قوه قضائیه را درک و لمس نکرده است!؟
حرکت لاک پشتی این دستگاه نظارتی به گونه ای است که #پدر خلاف می کند اما وقتی بازرسی وارد عمل می شود که باید سراغ #نوه و #نتیجه ها بدود!
روزی به بازرس کل استان یزد گفتم: فلانی از سه جا حقوق می گیرد؛ فلانی و فلانی در مهم ترین جلسات و حساس ترین تصمیم گیری های اقتصادی استان ـ بی هیچ دلیل و توجیهی! ـ حضور دارند. این خود زمینه ای برای ایجاد رانت است؛ پله ی اول فساد است گفت: بررسی می کنیم و اگر درست بود برخورد! خودش می دانست درست می گویم اما نه بررسی کرد نه برخورد!!!
بازرس کل استان یزد چندسال پس از #ماجرای_آهن_و_میلگرد: این پرونده اوایل آمدن من تشکیل شد، این روزها اگر با آن پرونده مواجه شده بودم قطعا جور دیگری برخورد می کردم!
در روزهایی که همه از انتخابات می گویند؛ لابد از موارد دیگر نوشتن اندکی سخت است اما مسئله ی اخیر ـ کوه خواری توسط سازمان محیط زیست ـ باعث شد تا سراغی از یک نوشتار قدیمی برویم و ببینیم چرا یک سازمان متولی محیط زیست، خود ویرانگر محیطِ زیست می شود؟
صریح و سریع ترین پاسخ به این پرسش؛ ساده انگاری، عدم درک وضعیتِ موجود، انفعال بیش از حد، سازمان زدگی، ساختارهای خسته و غیرپویا و مواردی از این دست است و اما مهم تر از همه ی موارد، ساده انگاری است به معنای کوچک دیدن جرائم و بزرگ دیدنِ خود!
فی المثل؛ روزی به بازرس کل استان یزد گفتم: فلانی از سه جا حقوق می گیرد(استانداری، مؤسسه کوثر و شورای شهر بی غیر از دانشگاه و چند جای دیگر البته!!!)؛ فلانی و فلانی در مهم ترین جلسات و حساس ترین تصمیم گیری های اقتصادی استان ـ بی هیچ دلیل و توجیهی! ـ حضور دارند(خب رئیس حوزه ی استاندار است و کسی جرأت ممانعت ندارد) یا حتی فلانی تر هم سراغ داریم که در حساس ترین جلسات سیاسی ـ امنیتی استان ـ یا حضور دارد یا خبر! ـ و دیگر نشست های مرتبط؛ مستقیم و غیر مستقیم حضور دارد. این خود زمینه ای برای ایجاد رانت است، رانت می تواند اقتصادی باشد می تواند خبری و اطلاعاتی؛ این ها پله ی اول فساد است و... اما می دانید بازرس کل در پاسخ چه گفت؟
: بررسی می کنیم و اگر درست بود برخورد! این در حالی بود که خودش می دانست درست می گویم چون مصادیق را هم اعلام کردم اما نه بررسی کرد نه برخورد!!!
ماحصل چنین ساده انگاری هایی چه می شود؟! در روز روشن، سازمان محیط زیست، بی هیچ ابایی و هراسی با بیل مکانیکی به جان شیرکوه می افتد که می خواهم چه کنم؛ مرکز پژوهشی، اموزشی وتحقیقاتی درست کنم!
موضوعاتِ مهم دیگر، عدم درک وضعیتِ موجود، انفعال بیش از حد، سازمان زدگی، ساختارهای خسته و غیرپویا و مواردی از این دست است که ... یکی از موارد بسیار پیش پا افتاده ـ وجود یک دستگاه ماشین پلاک دولتی در یکی از کوچه ها بود ـ چندین بار پیگیری کردم و در نهایت متوجه شدم آن پلاک اساساً در دستگاه مربوطه ثبت نیز نشده! کمی بعدتر گفتند این ماشین در اختیار فلان رئیس دانشگاه است و از لحاظ قانونی مشکلی ندارد اما وقتی بحث بالا گرفت و گفتیم چه می کنید که همه ی گزارش ها مبهم، کلی و دیرهنگام است تازه ما را با مرامنامه سازمانی مواجه ساختند و این یعنی یکی از مهم ترین دستگاه های نظارتی از درک وضعیت موجود عاجز است و می توان به جرأت گفت؛ حرکت لاک پشتی این دستگاه نظارتی به گونه ای است که #پدر خلاف می کند اما وقتی بازرسی وارد عمل می شود که باید سراغ #نوه و #نتیجه ها بدود!
نکته های بسیاری در این بین وجود دارد که این روزها و در خلال بلواهای انتخاباتی شاید گُو و ناپیدا شود و یا این که بتوان، عیان تر با ان رو در رو شد اما بازهم تکرار می شود؛ ساده انگاری، عدم درک وضعیتِ موجود، انفعال بیش از حد، سازمان زدگی، ساختارهای خسته و غیرپویا و مواردی از این دست است می تواند عواقب سنگینی برای ما به دنبال داشته باشد مثلا این که شاید بتوان با این ابهام رو در رو شد که اساساً سازمان بازرسی کل استان یزد هنوز تغییرات در قوه قضائیه را درک و لمس نکرده باشد.
پ.ن: این موضوع انتهایی از نظر من در پیشگاه عدل الهی قابل کتمان و تکذیب نیست اما بازرس کل مختار است بیان این حرف را با این صراحت رد کند اما بازرس کل استان یزد چندسال پس از #ماجرای_آهن_و_میلگرد به من گفت: این پرونده اوایل آمدن من تشکیل شد، این روزها اگر با آن پرونده مواجه شده بودم قطعا جور دیگری برخورد می کردم!