آرین طباطبایی، از کارشناسان مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی در مطلبی که در نشریه فارن افرز به چاپ رسید نوشت: دونالد ترامپ که سابقه‌ای طولانی در انتقاد از سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا دارد با ورود به کاخ‌سفید مواضع جدیدی را درباره این منطقه اتخاذ کرده است. ماه گذشته دولت او استراتژی جدید خود در رابطه با سوریه با محوریت چرخش از سیاست مقابله با داعش به محدود ساختن فعالیت‌های ایران را منتشر کرد. اما این برنامه‌های جدید کاخ‌سفید یک موضوع را در نظر نگرفته و آن اتحاد‌های در حال تغییر در خاورمیانه است که از زمان به قتل رسیدن جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان سعودی در ترکیه درحال تقویت است. اتحاد‌ها در خاورمیانه برای مدتی طولانی است که مدام درحال تغییر است. برای چندین دهه، قدرت‌های منطقه به‌ویژه ایران، عراق، اسرائیل، عربستان سعودی و ترکیه در رقابت بوده‌اند تا قدرت خود را پس از مداخله‌های نظامی انگلیس، روسیه و اکنون آمریکا افزایش دهند. در سال‌های اخیر منطقه شاهد اتحاد آمریکا، ترکیه و اسرائیل به همراه اغلب کشورهای عربی حاشیه خلیج(فارس) برای مقابله با ایران بوده است. در برهه‌هایی نیز به نظر می‌رسید که این بازیگران منطقه‌ای توانسته باشند نظام ایران را در تنگنا قرار دهند و آن را منزوی کنند. اما مجموعه‌ای از عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی باعث از میان برداشتن این شرایط شد.

مهم‌ترین نتیجه این تحولات را می‌توان چرخش ترکیه از آمریکا به‌سوی ایران و روسیه دانست. اما چند دلیل برای اتحاد آنکارا با تهران و مسکو وجود دارد. نخست آنکه اوج‌گیری قدرت رجب طیب اردوغان به مقام ریاست‌جمهوری پس از حدود یک دهه نخست‌وزیری، نشانه‌ای از تغییرات معادلات سیاسی ترکیه بود. اردوغان در سال‌های اخیر به فرقه‌های مذهبی قدرت داده است و ترکیه را از فضای سکولاریسم دور کرد که از زمان آتا تورک، بنیان‌گذار ترکیه نوین در تار و پود ساختار سیاسی این کشور جای داشت. دیدگاه‌های جهانی اردوغان مبناهای مشترک زیادی با مسکو و تهران دارد. آنکارا اکنون طی یک قرن اخیر در قوی‌ترین موضع ضد غربی خود قرار دارد. از این رو ترکیه در حال دور شدن از ناتو و نزدیکی به ایران و روسیه است. اعتقادات اردوغان، استنباط او از نظم منطقه را تشکیل داده است. رئیس‌جمهور ترکیه به نظر می‌رسد خود را سلطان عصر نوین و وارث تاج‌و‌تخت اهل سنت می‌داند. او حتی یک گام فراتر رفت و مدعی شد که کشور او تنها قدرتی است که می‌تواند جامعه مسلمانان جهان را رهبری کند. این موضوع در واقع عربستان سعودی را بیشتر به یک رقیب بدل می‌کند. در واقع قتل جمال خاشقجی آخرین سری از تحولاتی است که موجب تشدید تنش‌ها میان ریاض و آنکارا شده است. در شکافی که میان کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شده است و عربستان و متحدان آن قطر را مورد محاصره قرار داده‌اند، آنکارا در حمایت از دوحه به تهران پیوست. برای ترکیه، قطر یک متحد مهم محسوب می‌شود که چشم‌انداز منطقه‌ای آن با آنکارا مشترک است. از سوی دیگر روابط اقتصادی میان دو طرف نیز برای ترکیه بسیار حائز اهمیت بوده است. حتی بیش از بروز بحران محاصره قطر، ترکیه با امضای یک پروتکل نظامی با قطر، نخستین پایگاه نظامی خود در منطقه را افتتاح کرد. به‌تازگی نیز ترکیه با امضای قرارداد خرید سامانه پدافند اس ۴۰۰ موجب برانگیختن واکنش جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا شد.

او به ترکیه هشدار داد تا در این باره تجدید نظر کند چرا که ناتو قادر نیست این سلاح را در سیستم یکپارچه تسلیحات نظامی خود وارد کند. این تحولات در برابر نتایج ثانویه بحران داخلی سوریه ایجاد شد، جایی که آمریکا و عربستان‌سعودی به‌ منظور مقابله با ایران و جنگ در یمن اتحاد خود را حفظ کرده‌اند. اکنون برای ترکیه پیوند ایران و روسیه فرصت مناسب‌تری نسبت به ناتو به‌نظر می‌رسد. ترکیه اکنون به‌طور کامل توجه خود را به روند ایجاد ثبات در سوریه معطوف ساخته است حتی اگر این موضوع به ماندن بشار اسد در قدرت منتهی شود. این هدف از سوی دیگر با ایران و روسیه مشترک است. روسیه و ایران در سوریه با یکدیگر همکاری نزدیکی داشته‌اند. روسیه توانست پوشش و پشتیبانی هوایی لازم را از نیروهای نظامی ایران به‌عمل آورد تا ضمن حفظ امنیت قدرت اسد، شرایط خود در منطقه را نیز بهبود ببخشد. این سه کشور اکنون دارای منافع مشترک زیادی در رابطه با حفظ تمامیت ارضی سوریه هستند، چراکه این موضوع می‌تواند به آنها کمک کند تا از تجزیه سوریه اجتناب شود. این می‌تواند یک تهدید جدی برای این کشور‌ها نیز به‌شمار ‌آید. ترکیه همچنین به‌نظر می‌رسد که دلایل بیشتری برای نگرانی در مورد کرد‌های استقلال‌طلب نسبت به داعش داشته باشد؛ موضوعی که آنکارا را بیشتر به ایران و روسیه نزدیک‌ می‌کند. در این موضوع ایران برای پاسخ به نگرانی‌های ترکیه در مورد آینده کرد‌ها دارای جایگاه مناسب‌تری نسبت به آمریکا و ناتو است. ایران نیز به نظر می‌رسد در این مورد دارای نگرانی‌های جدی است. برای ترکیه و ایران تجزیه سوریه و جداسازی منطقه کردستان این کشور می‌تواند  تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران و ترکیه محسوب شود.

باقی‌ماندن اندک تروریست‌های داعشی در سوریه، به چهار‌ضلعی تهران، مسکو، آنکارا و دمشق این دلیل را می‌دهد تا حضور نظامی خود را در صحنه حفظ کنند. اکنون ترکیه به همکاری با گروه تحریر الشام روی آورده است؛ گروهی که دارای ارتباط با تروریست‌های القاعده است و حدود ۱۰ هزار نیروی نظامی را در اختیار دارد که از دیدگاه اردوغان می‌تواند علیه گروه‌های مسلح کرد استفاده شود. ترکیه اکنون آمریکا و عربستان را مسوول پشتیبانی از این گروه‌های کرد می‌داند.

موضوعی که مشخص است آنکه ایران، روسیه و ترکیه نسبت به یکدیگر بی‌اعتماد هستند و ریشه این بی‌اعتمادی نیز در تاریخ رقابت این کشور‌ها است. هر سه کشور جنگ‌های متعددی را برای دستیابی به قدرت بیشتر با یکدیگر داشته‌اند.  همزمان آنها دارای برخی منافع مشترک هستند که موجب شده است در مسائلی ‌مانند حوزه‌های اقتصادی و نظامی با یکدیگر همکاری کنند.  در شرایط بغرنج  ژئوپلیتیک خاورمیانه به نظرمی‌رسد که ترکیه با سرمایه‌گذاری روی این اتحاد برنده بزرگ باشد. این کشور در تلاش است تا خود را در میان مسلمانان به‌عنوان بازیگر مسلمانی که قصد ایستادن در برابر عربستان را دارد نشان دهد. از سوی دیگر همکاری‌های اخیر عربستان با اسرائیل و جنگ ویران‌کننده در یمن موجب خدشه‌دار شدن جایگاه آن در جهان اسلام شده است. آنکارا در حال ایفای نقش در دو سوی بحران سوریه است که شاید بتوان آن را تلاشی در جهت افزایش قدرت چانه‌زنی و اهرم فشار در مذاکرات آینده دانست. درواقع موفقیت سیاست آمریکا در سوریه تا حدی به ترکیه وابسته است. در نتیجه واشنگتن باید اهداف اصلی ترکیه در منطقه را به درستی درک کند و توانایی ناتو را برای ایجاد یک دگرگونی قدرت در خاورمیانه مورد بررسی قرار دهد. اتحاد ظاهری ترکیه می‌تواند بر کمپین آمریکا در سوریه و تداوم حیات سیاست آمریکا در خاورمیانه تاثیرگذار باشد. در واکنش به این تحولات آمریکا باید از جایگاه خود برای نشان دادن اینکه دارای عزم و برنامه‌های لازم در راستای ایجاد یک سوریه با ثبات است استفاده کند. آمریکا باید این موضوع را درک کند که هرگونه توافق‌نامه صلحی شامل بشار اسد خواهد بود و احتمال اینکه آمریکا بتواند او را از قدرت کنار بزند بسیار ناچیز است. به‌جای ادامه تمرکز بر کنار زدن بشار اسد، دولت ترامپ باید تصویر بزرگ‌تری را ببیند و منافع آمریکا در منطقه را تضمین کند. با گسترش گزارش‌های منتشر شده نسبت به قتل رعب‌انگیز جمال خاشقجی، عربستان‌سعودی ۱۰۰ میلیون دلار را برای افزایش ثبات در سوریه به آمریکا اعطا کرده است. اما به‌نظر می‌رسد که ریاض قادر نخواهد بود با پول از این مهلکه جان سالم‌ به درببرد. این پول ممکن است موجب طولانی‌تر شدن روابط دوجانبه شود. اما این موضوع کمکی به کاهش شتاب تغییر چشم‌انداز ژئوپلیتیک منطقه نخواهد کرد که در آن ایران، روسیه و ترکیه درحال ظهور به‌عنوان یک بلوک قدرت هستند. این اتحاد ریشه در منافع مشترک میان سه کشور در سوریه دارد که می‌تواند در نهایت منجر به ایجاد یک اتحاد محکم‌تر در خاورمیانه میان این سه بازیگر شود؛ اتحادی که دارای پیامد‌های بلند‌مدتی برای ایالات‌متحده خواهد بود.

نویسنده:پوریا فیروزنژاد