زمان : 22 Aban 1395 - 10:29
شناسه : 131338
بازدید : 15236
پيروزی ترامپ؛ انقلاب حاشيه عليه متن پيروزی ترامپ؛ انقلاب حاشيه عليه متن سید محمد جواد میرخلیلی -دانشجوی دکترای علوم سیاسی

یزدفردا: سید محمد جواد میرخلیلی " پژوهشگر صداوسیمای مرکز یزد"دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه اصفهان :اولین توییت دونالد ترامپ پس از پیروزی در انتخابات این بود:
«چه شب مهم و قشنگی! مردان و زنان فراموش شده هرگز بار دیگر فراموش نمی‌شوند. ما همه با هم خواهیم آمد».
این توییت کوتاه اما عمیق و پر رمز و راز، گویای بسیاری از مسائل بنیادین، نه تنها در جامعه امروز آمریکا، بلکه در بسیاری از جوامع غربی است. «مردان و زنان فراموش شده!». شاید اولین زنگ خطری که این مردان و زنان فراموش شده به صدا درآوردند در بلوای بریگزیت یا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود. گویی باز موجی از مرکانتالیسم در پس زمینه ای از راست گرایی افراطی در جهان سیاست وزیدن گرفته است. موجی که توده های فراموش شده حاشیه نشین را به متن جامعه آورده است. توده هایی که قهرمان خود را در شخصیتی می یابند که دور از هیاهو و قال و قیل سیاست، تمامی قواعد بازی سیاست را به کنار زده و با صبغه ای آرمانگرایانه، نوید بخش جامعه ای اتوپیایی برای توده های پائین جامعه است. قهرمانی که به دنبال ساختن دوباره رؤیای آمریکاست.
 آنچه شاهین بخت را بر دوش دونالد ترامپ نشاند بواقع همین استثناگرایی او در عالم سیاست بود، مردی بی آنکه مایه ای از تجریه سیاست ورزی داشته باشد، بی آنکه چتر حمایت رسانه های جریان ساز جامعه داشته باشد، بی آنکه مؤسسات نظرسنجی شانسی برایش قائل باشند، بی آنکه حتی در اندرونی ترین حلقه های حزب جمهوری خواه، بزرگان حزب یاورش باشند، در فضایی از تمسخر و تنفر رسانه ای به میدان می آید و برغم اینکه متهم به اقتدارگرایی، زن ستیزی، نژادپرستی می شود، اما همه این اتهامات را زمینه ساز پیروزی خود می سازد، چه اینکه پیروزی خود را در گرو همین استثناگرایی می داند. پیروزی خود را در گرو پای ننهادن به قواعد بازی مرسوم و در عوض، ترسیم خطوط جدیدی از بازی می داند. نشانه های این قاعده سازی های نامتعارفش را می توان در بحث هایی پیرامون خروج از ناتو، خروج از نفتا، تقلب در انتخابات، اخراج مهاجران، ساخت دیوار در مرز مکزیک، نزدیکی به روسیه دشمن آشتی ناپذیر آمریکا، تأمین هزینه امنیت متحدان آمریکا از جیب خودشان و ... مشاهده کرد.
عامل پیروزی ترامپ این بود که شبیه هیچ کس نبود. در کشاکش اینکه بزرگان حزب جمهوری خواه به دنبال ترغیب ترامپ برای انصراف از رقابت در انتخابات و اعلام جایگزینی دیگر از طرف حزب جمهوری خواه بودند، او نگاهش نه متوجه حزب بود، نه رسانه ها، بلکه او حاشیه نشین ها و مردان و زنان فراموش شده ای می دید که بسیاری از آنان تاکنون نسبت به دنیای سیاست بی تفاوت بودند. اما او توانست به مدد همین استثناگرایی این حاشیه نشین ها را بر متن غالب کند. مدعای این گفته نگاهی به نقشه انتخابات آمریکا در ایالت های مختلف است. هر کجای نقشه که مرکز ایالت یا مرکز مهم مالی و رسانه ای است، به رنگ آبی «کلینتون» در آمده است و شهرهای کوچک و حاشیه ای همه زنگ خطر «قرمز» ترامپ را به صدا درآورده اند. زنگ خطری که هشدار حاشیه ها علیه مراکز قدرت و ثروت ایالتی است.