زمان : 02 Mordad 1395 - 20:13
شناسه : 125337
بازدید : 24191
کتاب مرگ خوش معرفی کتاب در یزدفردا کتاب مرگ خوش اين رمان 17 سال بعد از مرگ كامو به چاپ رسيده است ، در حاليكه در 25 سالگي كتاب را نوشته بوده . در مورد شخصي به نام پاتریس مورسو است كه يك جورايي با يك توافق غير مستقيم زاگرو فلج را به قتل رسانده و پول هاي فراوان او را براي خود بر مي دارد . مورسو با اين پول به سفر و به عبارتي به جست و جوي خوش بختي مي رود .

آلبر كامو نویسنده واحسان لامع

  انتشارات نگاه

  اين رمان 17 سال بعد از مرگ كامو به چاپ رسيده است ، در حاليكه در 25 سالگي كتاب را نوشته بوده . در مورد شخصي به نام پاتریس مورسو است كه يك جورايي با يك توافق غير مستقيم زاگرو فلج را به قتل رسانده و پول هاي فراوان او را براي خود بر مي دارد . مورسو با اين پول به سفر و به عبارتي به جست و جوي خوش بختي مي رود . گاهي به كشورهاي مختلف سفر مي كند ، گاه با دوستانش در الجزيره جمعي زندگي مي كند ، ازدواج مي كند ، تنها در يك روستا ساكن مي شود و .....

كلا ديدگاه هاي خاصي داره نسبت به معني زندگي به خوشبختي به ....

گفته مي شه يك جورايي پيش زمينه رمان بيگانه است اما پوچ گرا نيست ...... كلا كه شما را ياد بيگانه مي اندازه انساني با ديدگاه خيلي خاص متفاوت با بقيه در جست و جوي خوشبختي و تاكيد به اين نكته كه خوشبختي حتما قالب و تعريف متداول را نمي خواد اصلا شايد بتونيد با بيكاري خوشبخت باشيد مهم اينكه به دنبالش بريد

 احتمالا كامو كتاب را دوست نداشته كه نذاشته چاپ شه اما به نظر من كتاب بدي نبود البته خيلي مشكلات داشت ها مثلا با وجود بار فلسفي كه موضوع كتاب يدك مي كشه هيچ وقت هيچ توضيحي راجع به تفكرات و زاويه ديد مورسو بيان نمي شه و شما از روي اتفاقات حدس مي زنيد يعني اونقدر عميق نيست اما خوب آنچنان هم كه مي گن بد نيست به نظر من ارزش خوندن را داشت . تازه این همه کتاب گیج کننده هست این گیج کنندگی خاصی نداشت که اینقدر همه می گن

 من كلا چون با ادمهايي كه دنبال خوشبختي خودشون هستن و معتقدند مهم نيست با بقيه چي كار كنند چون هيچ غم يا عشق ابدي وجود نداره مشكل دارم نمي تونم كتابي كه شخصيت اصليش چنين ادمي هست را دوست داشته باشم مشكلم با اين كتاب هم همينه در نتیجه از کتاب خیلی بدم می یاد چون عقایدش را اصلا قبول ندارم

 

 قسمت هاي زيبايي از كتاب

 پول روي همه حرومزادگي ها رو مي پوشونه

 

 صندلي هاي درب و داغان ، كمدي با آيينه اي رنگ و رو رفته و ميز آرايش گوشه شكسته ، برايش وجود خارجي نداشتند :عادت همه چيز را كدر كرده بود .

 

 تو سن و سال ما ، آدم ها عاشق هم نمي شن ، بلكه به هم لذت مي دن ، فقط همين .

 

  دوست ندارم جدي صحبت كنم . چون در اين صورت فقط يك چيز مي مونه كه درباره ي اون حرف بزنم توجيهي كه مي توني براي زندگي داشته باشي .

 

 گفت : كسي كه تو رو دوست داشته باشه دچار رنج زياد مي شه ...... و به خاطر حركت ناگهاني مورسو دچار شگفتي شد و حرفش را بريد .

پاتريس كه سرش را زير سايه برده بود داد زد : احساسات ديگران روي من تاثيري نداره .

زاگرو گفت : اين واقعيته . من هم واقعيت را گفتم روزي تنها مي موني ، همين .

 

 شوق به خوشبختي با ارزش ترين چيزيه كه تو قلب آدم نهفته س.

 

 داشتن پول يعني تصاحب زمان . اين نظر اصلي منه . زمان را مي شه خريد . پول دار بودن يا شدن داشتن زمان براي خوشبختيه ، اگه عرضه شو داشته باشي .

 

 همه بدبختي و بي رحمي تمدن را مي شه با يه اصل بديهي احمقانه سنجيد : ملل خوشبخت تاريخي ندارن .

 

 منتظر مردي نباش كه باهات كنار بياد . اين اشتباهيه كه خيلي از زن ها دچارش مي شن . تو خودت خوشبختي را پيدا كن .