زمان : 31 Tir 1395 - 00:58
شناسه : 125188
بازدید : 8274
فرماندار بافق و جوابی از سر شکم سیری!!! فرماندار بافق و جوابی از سر شکم سیری!!! محمدعلی قاسمزاده

 

امروز در حال مرور مطالب برخی از گروههای تلگرامی بودم که نوشته یکی از همشهریان عزیز بافقی درباره پروژه جاده بافق – یزد که بصورت یک خواسته از فرماندار بافق مطرح شده بود و جواب قابل تامل طلایی مقدم برایم جلب توجه کرد.

خواسته شهروند بافقی این بود:

«از آقای طلایی مقدم فرماندار محترم خواهش میکنیم که در مورد مساله جاده به طور جدی پیگیر باشن و ان شاالله بتونن مشکلات رو حل کنن
بخدا هروقت از دوستان وآشنایان که قصد عبور از جاده رو دارن دل تو دلمون نیس»

و اما جواب خیلی قانع کننده فرماندار محترم شهرمان:

«زمانی که اومدم جاده تعطیل بود ١٣۴دهنه پل اجرانشده بود زیرسازی روی زمین مانده بودوداشتن خاک بازی می کردن نه زیرسازی،الان ابنیه فنی تمام پلها بجز رودخانه شورتکمیل شده زیرسازی ٩٠درصد مسیر انجام شده،روسازی هم شروع کردیم ۵کیلومترآماده آسفالته همه اینها درکمبودیابهتربگم نبوداعتبار انجام شده سفر رئیس جمهور محترم هم ٣٠میلیاردتومان مصوب شده در تمام جلسات دوماهه علاوه برمصاحبه های دیگرهم پاسخ وگزارش دادم خداوکیلی امکان اینهم که ازجایی دیگه بتونیم ۴٢کیلومترجاده منتقل کنیم نیست صبروتحمل میطلبه وهمراهی همه تاباکمک هم تمومش کنیم استاندارومعاونین ومیرکل راه وشهرسازی هم إنصافا پیگیرن»

خیلی قصد ندارم نوشته جناب طلایی مقدم را تحلیل محتوایی کنم اما بد ندیدم حالا که تقریبا هر روز جاده مان کشته و مصدوم دارد و شاید ایشان به همین مناسبت و شاید از سر رفع تکلیف جوابکی به یک شهروند بافقی داده اند از بالاترین مقام اجرایی شهرستان که تا کنون بارها برای اتمام یا آسفالت بخشی از جاده وعده و وعید داده اند بخواهم برخی از واژه ها یا قسمتهای نوشته شان را توضیح دهند شاید ما نیز هدایت شویم.

مثلا خوب است فرماندار محترم بفرمایند منظورشان آنجا که گفته اند «داشتند خاک بازی می کردند»دقیقا چه کسانی یا کدام شرکت و به چه دلیل است؟و ادامه دهند با آنها که مشغول خاک بازی بودند چه برخوردی کردند؟ آیا در مقابل کسانی که  به اسم جاده سازی مشغول خاک بازی بودند و مسلما مجانی این کار را نمی کردند عکس العمل مناسبی نشان دادند مثلا از قوه قهریه شان استفاده و خاکبازان را به مراجع قضایی معرفی کردند؟ همانگونه که شکایتشان از کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی برایشان حکم شلاق تعلیقی داشت؟

فرماندار بافق در بخش دیگری مرقوم داشته اند « ابنیه فنی تمام پلها بجز رودخانه شورتکمیل شده زیرسازی ٩٠درصد مسیر انجام شده،روسازی هم شروع کردیم ۵کیلومترآماده آسفالته»لطفا سید طلایی مقدم توضیح دهند چرا دوجمله اول این بخش با فعل شده و بخش سوم با فعل کردیم آمده است؟آیا قسمتهای قبلی خودبخود انجام شده؟ شخص،اشخاص یا شرکتی خاص در انجامش نقش داشته اند؟اهتمام فرمانداری و مسؤلین مافوق وی در این زمینه چه میزان بوده و چقدر برایش توانسته اند تامین اعتبار کنند؟آیا آنجا که گفته اند روسازی هم شروع کردیم منظورشان این است که ایشان یا شرکتی مربوط به ایشان این خدمت رسانی را انجام می دهد؟ آیا جذب اعتبار این بخش دقیقا از اعتباراتی است که فرماندار بافق بعد از ۲ سال تلاش پی در پی و حضورهای مستمر در وزارتخانه های مربوطه که کمتر خواسته اند رسانه ای شود و بالاخره موفق به تامینش شده اند برازنده فعل کردیم است و قبلی ها فعل شده؟

جناب طلایی مقدم در بخش بعدی این نوشته کوتاه از کمبود یا نبود اعتبار دم زده اند و از مبلغ ۳۰ میلیارد تومانی اعتبار سفر ریاست محترم جمهور به استان بابت جاده ای که از بس کشته داده به جاده مرگ شهرت یافته است.خوب است آقای فرماندار این موضوع را هم تبیین کنند که آیا این کمبود یا نبود اعتبار برای دیگر شهرهای استان هم مصداق دارد یا چون نوبت به بافق می رسد آسمان می تپد و کفگیر اعتبارها به ته دیگ می خورد؟آیا این ۳۰ میلیارد اعتبار سفر استانی برای جاده تخصیص یافته یا هنوز پشت آهوی نر است و آهوی نر احتمالا مانند قبل قرار است در شرکت سنگ آهن مرکزی یافت شود؟

طلایی مقدم عزیز در قسمت بعدی نوشته خود از توضیحشان در جلسات دوماهه و مصاحبه ها پیرامون جاده سخن به میان آورده اند.سوالی که هست این است که آیا ایشان فراموش کرده اند در جلسات سال گذشته قول اتمام جاده تا پایان ۹۴ داده اند و امسال هم قول پایان ۹۵؟آیا این وعده ها به نظرشان آنقدر خوب بوده که می توانند برای اقناع مخاطب به آن استناد کنند؟

فرماندار غیر بومی بافق در یکی از حساس ترین جاهای متنشان جمله ای مرقوم داشته اند که اگر خوب روی آن فکر شود لحنی از آن یافت نمی شود جز جوابی سربالا از سر شکم سیری!! آنجا که نوشته اند:« خداوکیلی امکان اینهم که ازجایی دیگه بتونیم ۴٢کیلومترجاده منتقل کنیم نیست».براستی اگر فرماندار بافق خود بر مگانی که هرگز توضیح ندادند پولش از کجا تامین شد؟شخصی است یا دولتی، سوار نبودند؛ بجای عذرخواهی از طول کشیدن اتمام جاده چنین حرف تاریخی به زبان که چه عرض کنم؛ به مخیله شان می آمد که بخواهند بنویسند؟

دعوت به صبر و تعریف از همت استاندار و معاونین و مدیران استان – هم که زمانی برای خواننده قابل لمس است که آنرا در عمل ببیند نه شعار – بخش پایانی نوشته فرماندار بافق بود که مسلما ایشان می دانند صبر به معنای دست روی دست گذاشتن و نشستن نیست و باید پاشنه گیوه مبارکشان را بکشند و بجای بازدیدهای تکراری از مناطقی در بافق که بارها دیده اند و از آن بازدیدها آبی برای هیچ کس گرم نشده ،مانند دیگر فرمانداران فعال کشور تا فرصت باقی است حضورهایشان در وزارتخانه های مربوطه را کلید بزنند شاید به این ترتیب قفل ۴۲ کیلومتر باقی مانده از جاده گشوده شود و یادشان باشد مرگ خوب نیست فقط برای همسایه.