اسلام دین برادری، مبارزه با ظلم و ستم، مهربانی، عدل، نیکوکاری و احسان، رعایت حقوق شهروندی، مقابله با بازداشتهای خودسرانه، دسترسی داشتن متهم به وکیل، اعتقاد بر اصل برائت، مخالفت با هر نوع تفتیش عقیده و شکنجه، آزادی بیان به معنای واقعی، عدم تعرض به حقوق فردی، رعایت حرمت و کرامت انسانها، مبارزه با مفسدان اقتصادی، مردود شمردن توصیه و سفارش در انجام امور اداری و اجرایی، منع بهرهکشی از همنوع، مخالفت با تبعیضات و اختلافات طبقاتی و در نهایت ایجاد جامعهای که با فقر و تباهی مبارزه نماید و پشت پا زدن به زندگی تجملگرایانه و اشرافیگری است. وظیفه عالمان دینی، امامان جمعه و جماعات، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و قضات دادگستری و استادان و دانشگاهیان، اصحاب رسانه و مطبوعات، نویسندگان، شاعران، طنزنویسان و هنرمندان، اقشار مختلف مردم و در یک کلام عموم آحاد جامعه این است در هر سمت و مسئولیتی که عهدهدار انجام وظیفهای میباشند، آنگونه سعی و تلاش داشته و به وظیفه قانونی و انسانی خود پایبند باشند، ارزش و اعتبار شهیدان، آزادگان، ایثارگران و یکایک افرادی را حفظ کنند که طی سالیان متمادی با کفر و طاغوت و استبداد مبارزه کردند، تحمل سختیها نمودند و گروهی کثیر از آنان به درجه رفیع شهادت رسیدند تا دین و میهن پایدار و سربلند بماند.
بنابراین هریک از مسئولان و مدیران در هر پست و مقام به یقین باید بدانند «اساسیترین عامل تقوی که برای همه مدیریتها از شخص حاکم گرفته تا مدیر کوچکترین و سادهترین مجموعه از افراد انسانی لازم است ضرورت احراز شایستگی کسی است که تصدی مقامی را بر عهده میگیرد… از حضرت امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: ملعون است هرکسی که ریاست را بدون شایستگی به خود ببندد، ملعون است هرکسی که قصد بدست آوردن آن را داشته باشد، ملعون است هرکسی که در درون خود صحبت و به دست آوردن آن را خطور بدهد. با جرأت و صراحت میتوان گفت که هیچ عاملی برای تقوای مدیریت در حیات اجتماعی مردم با اهمیتتر از آن نیست که شخص خود متصدی کاملاً و صد درصد شایستگی خود را برای آن مقام با نظر به دستورات الهی و اخلاقی که بر مبنای عقل سلیم و وجدان پاک استوار است احراز نماید…»(1)
در ذیالحجه سال دهم هجری قمری در حجهالوداع که آخرین حج دوران زندگی حضرت محمد(ص) بود روز هجدهم ذیحجه و در روز غدیرخم جبرئیل امین این آیه شریفه را بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) فرو خواند: «امروز دین شما را کامل کردم نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم و از اسلام به عنوان دین برای شما راضی شدم- ترجمه آیه 3 سوره مائده» و در آیه 67 سوره مائده خداوند میفرماید: «ای رسول خدا آنچه را که از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن و اگر این ماموریت را انجام ندهی رسالت خداوند را ابلاغ نکردهای و خداوند تو را از (شرّ) مردم حفظ میکند، به درستی که خداوند کافران را هدایت نمیکند»
پروردگار عالمیان در حجهالوداع به رسول گرامی اسلام ماموریت داد حضرت علیبن ابیطالب را به رهبری و امامت امت معرفی نماید. آن حضرت درباره حقوق متقابل مردم و رهبری میفرماید: «…ای مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است. حقّ شما بر من، آن که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیتالمال را میان شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا بیسواد و نادان نباشید، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید. و امّا حقّ من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید، و در آشکار و نهان برایم خیرخواهی کنید، هر گاه شما را فرا خواندم اجابت نمایید و فرمان دادم، اطاعت کنید.»(2)
مولای متقیان به یکی از کارگزاران (شریح قاضی) که خود صاحب خانهای غیرمعمول شده بود مینویسد: «…به من خبر دادند که خانهای با هشتاد دینار خریدهای، و سندی برای آن نوشتهای، و گواهانی آن را امضا کردهاند. شریح گفت: آری ای امیر مؤمنان، امام علیهالسّلام نگاه خشم آلودی به او کرد و فرمود: ای شریح به زودی کسی به سراغت میآید که به نوشتهات نگاه نمیکند، و از گواهانت نمیپرسد، تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد. ای شریح! اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی، که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست دادهای. اما اگر هنگام خرید خانه، نزد من آمده بودی، برای تو سندی مینوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر، رغبت نمیکردی…»(3)
و آنگاه که دستبند زنی را که در حمایت حکومت اسلامی روزگار میگذرانده غارت میکنند میفرماید: «…و اینک، فرمانده معاویه، با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، «حسّان بن حسّان بکری» را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بیرون رانده است. به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیرمسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارههای آنها را به غارت برده، در حالی که هیچ وسیلهای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشتهاند. لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون این که حتّی یک نفر آنان، زخمی بردارد، و یا قطره خونی از او ریخته شود، اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را میمیراند و دچار غم و اندوه میکند که شامیان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقید…»(4)
در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران گرامی میداریم یاد و خاطره تمام کارگزاران و دولتمردان و مسئولان در قوای سهگانه و رزمندگان و نیروهای نظامی و انتظامی و ارتشی که طی این سالها با صداقت و درستی و سادهزیستی و با ایمان در ردهها و سمتهای مختلف برای پیشرفت جامعه و رفاه حال مردم و کاهش آسیبهای اجتماعی تلاش نمودند اما باید اعتراض و انتقاد کرد از عملکرد مدیران و مسئولانی که در برابر مشکلات جامعه بیتفاوت بودند، آسیبهای اجتماعی، افزایش آمار کارتنخوابها، زنان بیسرپرست، میلیونها نفر که زیر خط فقر به سر میبرند، نشستن دانشآموزان زیر چادرها و داخل کانکسها و یا در بیغولهها، معتادانی که هر روز عدهای از آنان سر به نیست میشوند، سوختن دانشآموزان در میان شعلههای آتش بخاریهای غیراستاندارد، جنایتهای کوی دانشگاه و کهریزک و کشته شدن بیگناهان یا بعضی از زندانیان، تبعیضات و اختلافات فاحش طبقاتی و کارگزارانی که این فجایع را دیدند اما متأثر نشدند و بیتفاوت از کنار آنها گذشتند و عکسالعملی از خود نشان ندادند، بر مرکبهای میلیاردی سوار و صاحب ویلاهای چند صد میلیارد تومانی شدند و بر اثر سوءمدیریت خود و اطرافیانشان اموال ملت و دولت حیف و میل شد و به یغما رفت و کمتر روز و هفتهای است که نمونههایی از رفتار این دسته و گروه برملا نگردد.
مناسب است بخشهایی از فرمان مبارک مولای متقیان حضرت علی(ع) به مالکاشتر درج گردد تا فرا راه هر مسئول و حاکم و مدیری باشد که میخواهد در راه علی(ع) گام بردارد: «همة مردم بدون تبعیض باید مشمول انصاف و عدالت قرار بگیرند و هیچگونه تبعیض میان زمامدار و نزدیکانش با دیگر مردم نباید به وجود بیاید، ( ضوابط نه روابط)… از نظر اقتصادی همة مردم باید از معیشت عادلانه برخوردار شوند، و در شایستگی صرف بودجههای بیتالمال که یکی از مهمترین آنها مالیات است تفاوتی ندارند… در آن امور که همة مردم با یکدیگر مساویند، نباید ترجیح و اولویتی به فردی یا گروهی خاص در نظر گرفته شود… زمامدار باید رحمت و محبت و لطف بر عموم مردم را با قلب خود دریافت نماید… محبوبترین امور در نزد زمامدار باید معتدلترین امور در حق، و گستردهترین آنها در عدل و جلبکنندهترین آنها در رضای مردم باشد… باید برای جلب رضایت واقعی مردم همة آنان مشمول احسان بوده و سختیهای آنان در زندگی برطرف گردد… مردم ناتوان از میان همة مردم جامعه باید بیشتر از عدالت و انصاف و اصلاح عمومی بهرهور شوند… نباید میان زمامداران و مردم سوءظن ایجاد شود، و در صورت به وجود آمدن سوءظن از اینکه زمامدار دربارة آنان ظلم و جوری روا داشته است بدون سپری شدن کمترین زمانی، باید دلیل و عذر خود را بیاورد و با سرعت آن سوءظن را از خود برگرداند… زمامدار در رحمت و محبت و لطفی که از اعماق قلب برای مردم باید داشته باشد میان هیچکس از مردم جامعه فرقی نگذارد، زیرا آنان خالی از دو گروه نیستند: یا با زمامدار در دین برادرند و یا در اصل خلقت با او همنوعند…»(5)
در این ستون مکرر آرزو شده است کارگزاران و حاکمان و دولتمردان در جمهوری اسلامی توفیق یابند در مسیری گام بردارند که به حق و انصاف و عدالت نزدیک باشد و برابر با قانون مصوب جمهوری اسلامی ایران انجام وظیفه نمایند و آن گاه که آن شایسته مردِ تاریخ انسانیت از خود میگوید که چگونه زیسته است اعلام میدارد که من غذایم دو قرص نان است و جامهام دو پیراهن و اِزار و شما نمیتوانید چون من زندگی کنید امّا مرا با تلاش و تقوا و عفت و پاکدامنی و درستی کار حمایت و تبعیت کنید تا دین استوار بماند و کوششهای پیامبر بزرگوار هدر نرود و آن همه مجاهدتها و سختیها و مشقتها که مسلمانان در طول تاریخ نهضت بزرگ اسلام متحمل شدند برای جامعه سرانجامی پر از خیر و برکت و عدالت و آزادی و رفاه و امنیت به ارمغان آورد.
اگر همه کارگزاران آنچه را که امام تقوا و عدالت فرموده است به عنوان منشور حیات سیاسی و اجتماعی و حکومتی به کار میگرفتند و آنها که مسئولیت نظارت بر کار کارگزاران را عهده دارند درست انجام وظیفه میکردند امروز این همه مصیبت و فاجعه بر طبقات محروم و فرودست جامعه ساری و جاری نبود. بریده باد دست خیانتکاران و چپاولگران و خورندگان اموال عمومی که چون خفاشان شب خون نیازمندان و بیچارگان و فرودستان را میمکند و هر دم از این باغِ به غارت رفته بری میرسد/ تازهتر از تازهتری میرسد. از خداوند بزرگ تمنا داریم تمام دستاندرکاران تلاش نمایند تا سرنوشتی مناسب برای مردم رنج کشیده و دردمند و آنان که جز خداوند یاوری ندارند رقم بزنند. به امید آن روز.
مدیرمسئول
پینوشتها:
1- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، استاد علامه محمدتقی جعفری، صفحه 147
2- «نهجالبلاغه»، مرحوم محمد دشتی(ره)، ترجمه خطبه 34، صفحه 61
3- همان، صفحه 343، ترجمه نامه 3
4- همان، صفحه 51، ترجمه خطبه 27
5- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، استاد علامه محمدتقی جعفری، صفحه 324 تا 326
- نویسنده : رضا سلطان زاده
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 20,آوریل,2024