یزدفردا:در هفته‌های اخیر مسکو و هنگ کنگ شاهد تظاهرات ضد دولتی بوده است. یک کارشناس روس با استناد به این تظاهرات گفته است که دوران حکمرانی روسای جمهور فعلی روسیه و چین به پایان خود نزدیک شده است.


به گزارش فرارو، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، و همتای چینی‌اش، شی جین پینگ، در سال‌های اخیر، در داخل، سیاست‌هایی در پیش گرفتند که برخی ناظران آن‌ها را تلاشی برای یکپارچه‌سازی قدرت قلمداد کردند. در عرصه سیاست خارجی نیز آن‌ها قدرتنمایی کردند و در برخی موارد با غرب دچار اصطکاک شدند. اما اکنون برخی تحلیلگران معتقدند که دوران اقتدار این دو رئیس‌جمهور در حال اتمام است.

در همین رابطه، نینا خورشچفا، استاد مسائل بین الملل، در وبگاه تحلیلی پراجکت سیندیکیت نوشت: «اعتراضات مستمر خیابانی در هنگ کنگ و مسکو بدون شک هر دو رئیس‌جمهور چین و روسیه، ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ، را هراسناک کرده است. اعتراضات مسکو که بزرگترین اعتراضات در سال‌ها بود، باید خواب را از چشمان پوتین ربوده باشند و گرنه با چنین قساوتی پراکنده نمی‌شدند. اما پوتین به جای گفتگو با مردم، نشان داد که بر امور مسلط است. حتی با لباس چرمی و تنگ خود با گروه موتورسواران مورد علاقه‌اش عکس گرفت. با این حال، تظاهرات، علامت شومی از افول محبوبیت پوتین، از جمله در میان نخبگان روسی، هستند. نخبگانی که به نحوی نظرات‌شان از افکار عمومی مهمتر بوده است. به مدت دو دهه، گروه‌های رقیب نخبگان روس، به طور کلی پوتین را ضامن نهایی منافع‌شان، خصوصا منافع مالی، می‌دیدند. اما در شرایطی که اقتصاد روسیه دچار رکود تحریمی شده، رهبری پوتین هم بیشتر به راهبند شبیه شده است تا گاردریل. تعداد کمی از روس‌ها هنوز باور دارند که "پوتین، روسیه است و روسیه، پوتین. " همین پنج سال پیش، در پی الحاق جزیره کریمه توسط کرملین، این شعار مرتبا شنیده می‌شد.»

این استاد روس ادامه داد: معلوم شد امید پوتین به دونالد ترامپ برای بهبودی روابط آمریکا با روسیه، هم اگر توهم محض نباشد، یک امید کوته فکرانه است. اگر چه ترامپ نهاد‌های آمریکا و اتحاد‌های غربی را تضعیف کرده است و این به نفع پوتین بود، اما کاخ سفید سیاست خارجی آمریکا را به شکل قاطعی غیرقابل‌پیش‌بینی کرده است. بدتر از این، دولت ترامپ حالا به طور سیستماتیک، توافقات کنترل تسلیحات را نابود می‌کند. توافقاتی که برای مدت طولانی امور هسته‌ای را تا حدودی شفاف کرده بود. نخبگان روس می‌دانند که کشورشان در حال حاضر برای پیروزی در یک مسابقه هسته‌ای با آمریکا به خوبی آماده نیست، همانطور که شوروی در دهه‌های پیشین آماده نبود. انفجار اخیر یک موشک هسته‌ای در یک سایت آزماش در شمال روسیه، تلنگری جدی درباره بی‌لیاقتی عمیق است. برخلاف پوتین، نخبگان روسیه عمیقا نگران هستند که دشمنی با آمریکا، روسیه را عملا به دولت تابع چین تبدیل خواهد کرد.

خورشچفا، ناآرامی‌های هنگ کنگ را هم عامل تضعیف رئیس جمهور چین دانست و نوشت اعتراضات هنگ کنگ، که هیچ نشانه‌ای از پایان آن‌ها دیده نمی‌شود، هم نتیجه افزایش نفوذ اقتدارگونه است. این اعتراضات در مخالفت با تصویب لایحه استرداد شهروندان هنگ کنگی به چین شروع شد. این لایحه توسط حکومت کاری لام، رهبر تحت حمایت چین در هنگ کنگ، ارائه شد. ارتش آزادی بخش خلق، صریحا تهدید کرده است که برای سرکوب اعتراضات علیه دولت لام مداخله کند و در برخی موارد اعضای باند «تریاد» (triad) که طرفدار دولت و به احتمال زیاد در خاک چین مستقر هستند، برای حمله به معترضان حاضر شدند. پلیس هم غایب بود. همانطور که اهالی هنگ کنگ می‌دانند، این حملات خودسرانه می‌بایست با مجوز دولت شی جین پینگ صورت گرفته باشد. بدتر از این، شی ممکن است تصمیم گرفته باشد که دوران وضعیت «یک کشور با دو سیستم» به پایان رسیده است. او ممکن است استدلال کند که چین دیگر نمی‌تواند یک شبه دمکراسی را در قلمرو خود تحمل کند. هر چند که مقامات چین در توافق بازگشت حاکمیت هنگ کنگ به کشور چین، این وضعیت را به عنوان شرط قبول کرده بودند. شی که از تایوان و دوری سیاسی آن از قلمرو اصلی چین نگران است، ممکن است فکر کند که سیاست سختگیرانه در هنگ کنگ، تایوانی‌ها را مرعوب می‌کند. اگر این درست باشد، او فراموش کرده است که زورگویی به تایوان فقط نتایج معکوس داده است. نتایجی که دلخواه چین نبودند.

این کارشناس روس، با اشاره به نحوه مدیریت جنگ تجاری و رفتار‌های تهاجمی شی جین پینگ در برابر همسایگان چین، مدعی شد مواضع شی جین پینگ هم مانند پوتین بر توسعه بیش از حد متکی است. خورشچفا افزود: «در حقیقت، قدرتنمایی شی به اندازه‌ای بی‌پروا بوده که اکنون چین خود را از لحاظ دیپلماتیک به طور فزاینده منزوی می‌بیند. تقریبا اکثر قدرت‌های اقتصادی و نظامی جهان – اتحادیه اروپا، هند، ژاپن و برزیل- با اسلاف شی روابط عملگرایانه‌ای داشتند. اما اکنون این‌ها به طور فزاینده از چین نگران شده‌اند و برخی از آن‌ها حتی به آمریکا نزدیک‌تر شده‌اند. آن هم در دوره ترامپ.»

خورشچفا تصریح کرد: «همانند روسیه، نخبگان چین هم بدون شک متوجه شده‌اند که شی کشور را به یک انزوای بین المللی دچار کرده است. جهان خارجی ممکن است گمان کند که مقامات بلندپایه چین، مانند کرملین نسبت به پوتین، تابع شی هستند. اما بسیاری درباره پولیتبورو و نیکیتا خورشچف شوروی در سال ۱۹۶۴ هم همین فکر را می‌کردند. خورشچوف پیش از پایان این سال عزل شد.»

این استاد روس در پایان نوشت یک لطفه قدیمی وجود دارد که آندری گرومیکو، وزیر خارجه شوروی، آن را با مزاح می‌گوید. گرومیکو که برای مدت طولانی وزیر خارجه شوروی بود، می‌گوید «ما مجبور بودیم خورشچف را عزل کنیم. او بسیار ماجراجو و بی‌پروا بود. اگر ادامه می‌داد، فقط مسکو برای ما باقی می‌ماند». هنگامی که خورشچف در بحران موشکی کوبا شرکت کرد، در واقع متهور بود. اما انگیزه او این بود که برابری نظامی با آمریکا را حفظ کند. او توهمان عظمت استالینیستی را نداشت. توهماتی که ظاهرا باعث شده پوتین و شی بر سر آینده‌های کشور‌های خود قمار کنند. امروز هیچکس نباید گمان کند که این دو رهبر به سرنوشت خورشچف یا مرگ شوم استالین دچار نخواهند شد. برای مدت طولانی این شایعه وجود داشته است که اطرافیان استالین که از نفوذ بیش از حد استبدادی وی خسته بودند، او را به قتل رسانده‌اند.
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا