خبر جدید این روزهای خوزستان استعفای نمایندگان اصفهان برای حذف ردیف‌های بودجه آب رسانی این استان از بودجه سال آینده است، شاید به ذهن آید اصفهان چه ارتباطی به خوزستان دارد، از همان روزی که زاینده رود بر اثر ناکارآمدی سیاست های آبی به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار شد قصه برداشت آب از سر شاخه های رود کارون برای بازگشت دوباره زاینده رود شروع شد.

سالهاست روابط دو استان روز به روز تیره تر می شود چون مسئول کشوری نتوانسته اند ثابت کند آبی که انتقال یافته فقط برای شرب است و آن طرف ماجرا هم مدیری نتوانسته به اصفهانی ها بقبولاند کسی مخالف برداشت آب از پایین دست نیست و خوزستانی ها مخالف برداشت آب از سر شاخه های کارونند تا کارون، رود خشک بعدی نباشد.

لزوم ورود مسئولان به معضل بی آبی خوزستان

لازم است بدانید، بیست درصد بودجه آبرسانی برای آب شرب عشایر و هشتاد درصد آن صرف آبرسانی شرب روستایی، براساس شاخص جمعیت و کمبود آب شرب سالم بین استان‌های کشور می شود، بعد از چندین بار سفر هیات دولت به خوزستان برای پروژه غدیر، هنوز بسیاری از مناطق خوزستان آنقدر دچار بی آبی و افت فشار آب هستند که گفته می شود قرار است طرح دیگری به پروژه غدیر اضافه شود، در یک حساب سرانگشتی واضح است خوزستان از لحاظ آب شرب وضعیتی به نسبت بدتر از اصفهان دارد تا جایی که عضو شورای شهر اهواز، فلسفی عنوان کرده: اگر قرار باشد افت فشار و قطعی آب تا چند ماه آینده ادامه پیدا کند، نمایندگان اهواز باید به موضوع ورود پیدا کنند و معاون رییس جمهور و وزیر نیرو نیز به اهواز سفر کنند.

کمبود آب و وداع با کارون و در کنار آن هرآنچه وابسته به آن بود مثل ماهی های محلی، نخل ها و بعد خشک شدن پی درپی تالابها سالهاست خوزستان را نشانه رفته تا جایی که از نویسندگان طنزو سیاسی، محیط زیستی، فرهنگی و از سلبریتی ها را مجاب می کرد جمله ای، گو فقط برای همدردی هم شده منتشر کنند، که وحشت از بی آبی برای خرمشهر و آبادان میان لوله های آب، با شور شدنش خود را نشان داد، باور کردنی نبود برای خوزستانی که شهرت آب مازادش کمی قبلتر پیچیده بود زنگ خشکسالی زودتر از دیگر شهرها به صدا درآید.

سر خط خبر؛ مظلومیت خوزستان است

گزارش های چون «یزله برای آب»، «اشک و آب» یا «تانکرهایی که آب شور به بخشنده رودها می بخشند!» کار را به سهمیه بندی های غدیر کشاند تا مرهمی موقت بر درد دیرینه انتقال آب به بهانه مازاد داشتن های دروغ باشد که نفس در گلوهایمان دوباره ماند و قلبهامان آتش گرفت وقتی سرخط خبرهای محلی شد چهره مظلوم یک گاو، حیوان مفیدی که سوخته بود میان ظلمت انسان هایی که آتش به جان هورالعظیم انداخته اند، این ها تمام اثرات بی آبی است که هنوز به طور کامل هم دامن خوزستان را نگرفته و ابتدای مصیبت هاست.

حالا چند روزی است شک بزرگی به استان اصفهان وارد شده و این استان در بودجه آب سال ۹۸ سهمی ندارد، بر همین اساس حاجی دلیگانی، نماینده شاهین شهر، گفته مردم اصفهان در موضوع آب دچار مشکل هستند، در این شرایط کشاورزان استان اصفهان در بخش‌های مختلف چه باید بکنند؟ وقتی آب نیست این همه جمعیت کجا کوچ کنند، مهم‌تر از موضوع کشاورزی، سامانه آب شرب اصفهان است؛ شرایط ما به گونه‌ای است که اگر در سد چم‌آسمان یک بشکه گازوئیل ریخته شود، پنج میلیون نفر در استان اصفهان بدون آب می‌شوند و از کجا می‌شود برای آن‌ها آب منتقل کرد!

قدمی برای اصفهان برنداشته اند!

نماینده فلاورجان، حجت الاسلام سید ناصر موسوی لارگانی؛ یادآوری کرده است که قدمی برای آب استان اصفهان و احیای زاینده رود برداشته نشده است. از آن طرف پروژه‌هایی که از قبل در دستور کار بوده و ردیف در بودجه داشتند را حذف کردند.

این آبی بوده که صرفا برای آشامیدن مردم استان اصفهان صرف می‌شده و هیچ ارتباطی با کشاورزی و مسائل سایر صنایع و کارهای تولیدی ندارد.

این موضوع در شرایطی عنوان شده که پیش تر بسیاری از نمایندگان خوزستان در سفر جهانگیری به خوزستان وقتی جلسه را ترک می کردند علت را انتقال آب نه برای شرب که برای کشاورزی بیان کردند و در جای دیگر آیت الله  حیدری نماینده مجلس خبرگان رهبری پرده از بسیاری طرح های انتقال آبی برداشت که حتی صرف زیبا سازی و گلکاری خیابان های اصفهان شده بود، وی ریشه بسیاری از مشکلات خوزستان چون ریزگردها را کم آبی می دید و بی آبی را ناشی از انتقالهای کارشناسی نشده.

خطرناک ترین مکاتبه در بحث انتقال آب

با این همه نامه های محرمانه در دولت روحانی برای انتقال آب حتی به امضای محیط زیستی هم رسید و معاون رییس جمهوری در بحث محیط زیست، کلانتری آب پاکی را روی دست خوزستانی ها ریخت.

همان زمان جواد الباجی نماینده مردم اهواز این نامه را خطرناک ترین مکاتبه در بحث انتقال آب خواند، نماینده مردم ایذه و باغملک، خادمی نیز وعده داد اعتراض به انتقال آب را در مجلس پی گیری کنند،

اینجا اما خوزستان است سرزمین بزرگی که مدیرانش بیشتر درپی ادعاهای جناحی سیر می کنند تا رسیدگی به درد مردمی که سکان کشتی بزرگشان را آنهم در دریای طوفانی اینروزها به آنها سپرده اند، دعواهای سیاسی، نوشتن بیانیه بر ضد دیگری ودرد نامه های برای خود و چند مصاحبه هدف دار و جنجالی شاید اساسی ترین اقدام آنهاست و بعد درست بر خلاف اقصی نقاط جهان اگر معضلی پیش آید به جای پاسخگویی و مجازات، این مدیران را به میدانی می رساند که تا می توانند اسب مراد خویش را در دروغ های تبلیغاتی بتازانند.

کارون کو؟

آیا کسی به این فکر می کند که پروژه های غدیر یک، غدیر دو، آبگیری تالابهای شادگان و هور و ..احداث سد مارد، رستوران های آبی درون کارون، مترو و... نتیجه بخش تر بوده یا کانالهای کوهرنگ، کارون ۱و۲و..، سدها و...برای انتقال آب؟

در تمام دنیا انتصاب هر مدیر جدید کورسوی امید برای اهالی است تا شاید کارها روال دیگری بگیرند اما در استان خوزستان هر جناحی و هر مدیری حتی به قیمت نیست شدن همان خط باریکی که زمانی پر آبترین رود ایران لقب داشته هم همپای انتقال آب می شود و صندلی اش را انتخاب می کند، بعد کشاورز می ماند و نخل های سوخته اش، دامدار و مالهای سوخته اش، صیاد و تالابهای سوخته اش و ما باید بخوانیم کارون کو؟ کارون کو؟ کارون کو؟

نمایندگان اصفهان مدعی اند در جلسه با نوبخت قول اختصاص بودجه قابل توجه به دو پروژه انتقال آب را گرفته اند، در تمام این قول گرفتن های آنها خوزستان بی آب بوده، نخل هایش نابود شده، منع کشت های زیادی گرفته تا فقط برای شرب آب داشته باشد و نمایندگان آن یک بار هم به طور جدی مقابل تفاوت در تخصیص آب بین استانها ایستادگی نکردند.

حق با کدام استان است؟

برای اولین بار است اصفهان دچار یکی از هزاران تابلوی ایستی شده که سالهاست در برابر پیشرفت استانهای دیگر قرار دارد؛ کیهانی، رییس حزب ندای ایرانیان مدعیست، در فضاهایی نظیر مجلس و دولت در حق اصفهان ظلم می‌شود؛ ما شرایط ارومیه را داریم اما نوع برخورد دولت با ارومیه متفاوت است و این تفاوت برخورد از تبلیغات نابه‌جای مقامات اصفهان از استانمان در جلسات کشوری ناشی می شود.

استعفای دست جمعی نمایندگان اصفهان نشان می دهد آنها برای حق استان خود قید صندلی ها را زده اند تا شاید دردی از مردم خود دوا کنند، وظایف خود را در قبال مردمی که به آنها اعتماد کرده اند، می دانند. البته قسمت تاسف بار این ماجرا آنجاست زمانی که مردم خوزستان زنجیره انسانی برای مخالفت با انتقال آب بستند اصفهانی ها ادعا کردند، خوزستان نباید مخالف استفاده آب دیگر استانها باشد حالا که چرخ روزگار چرخیده  مدعی اند؛ نظم انتقال آب به استان های مجاور به هم خورده و این تصمیمات نابجا موجب ایجاد اختلاف بین استان اصفهان و چهارمحال بختیاری و همچنین باعث ناراحتی مردم اصفهان از استان یزد شده!

تا زنده ام اجازه انتقال آب را نمی دهم

حتی نماینده بهشهر نیز در همین آذر ماه ۹۷ به صراحت اعلام کرده  «تا زنده ام اجازه انتقال آب خزر به سمنان را نمی دهم» چون می داند در پس این انتقال چه مصیبت هایی گریبانگیر مردم استانش می شود.

جمیع مسائل عنوان شده مصداق بارز سیاست یک بام و دوهوا به خصوص در دولت جدید است؛ برای خوزستان مطالبه آب خودخواهی بود و مخالفت با انتقال‌های غیراصولی نمک نشناسی.

درخوزستان هر روز خبر جدیدی در راه است آنقدر که سوژه کم نداشته باشیم و بنویسیم تا خسته شویم و وقتی دلهایمان به درد بیاید ناامید شویم، ولی باز باید فکر کرد، قلم می تواند جرقه ای باشد برای درخشیدن مدیران این سرزمین که آسمانش را سالهاست غبار گرفته و مجالی برای عرض اندام به آنها نمی دهد.

همه فهمیدند، عدم و وجودتان یکی است

شاید اگر مدیران فقط یک لحظه خودشان را جای مردم بگذارند و درد آنها را احساس کنند، آنوقت سر تیتر خبرهای امروز مطبوعات خوزستان، استعفای نمایندگان خوزستان بود نه اصفهان و شاید باید برای مسئولان خوزستان نوشت، این مردم، یکی بودن وجود داشتن و وجود نداشتن نمایندگان و متولیان و مسئولان استانی را با روزگاری که امروز بر آنها حاکم است با گوشت و خون درک کرده اند.

منبع:قدس آنلاین

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا