محمد سعید صالحی فیروزآبادی

 گاهی وقتها آدم از مردم معمولی چیزهای عجیبی را می شنود، فرد با خودش میگوید، طرف تقصیری ندارد، زودباور است. اما هنگامیکه حرفهای عجیبی را در یک روز از دو مقام بسیار عالیرتبه کشور  می شنویم بایستی چکاری انجام داد؟ به این دو خبری که امروز 20 فروردین 1397 بر روی سایتهای خبری آمده است توجه کنید: 

 دادستان کل کشور: 

وقتی احتمال داده می‌شود دست هایی در بین است که ارز را و اقتصاد کشور را و ارزش پول ما را در معرض آسیب قرار دهد آیا عقل و منطق حکم نمی‌کند که ارزیابی کنیم و ببینیم کجای کار اشکال دارد؟

وی اظهار کرد: چرا باید اجازه داده شود که عده‌ای سودجو که معلوم نیست از کجا آمده‌اند، در میدان فردوسی و چهارراه استانبول و سبزه میدان بازار ارز را در اختیار بگیرند.

وی با طرح این پرسش که چرا هر آدمی از راه رسیده صرافی غیر مجاز باز کرده است ،گفت: مگر ما کم از دست مؤسسات مالی غیر مجاز کشیدیم و دچار مشکل شدیم، حالا نوبت مشکلات صرافی‌های غیر مجاز است؟!

منتظری تصریح کرد: تیم اقتصادی دولت از قوه قضاییه، دادستانی کل و نیروی انتظامی در برخورد با زالو صفتانی که به دنبال سود جویی هستند کمک بخواهد تا دست‌هایی که پشت سر قضیه هستند و می‌خواهند ضمن سودجویی مردم را به تردید بیندازند و بی اعتماد کنند، نتوانند به مقصود خود برسند. 

 

معاون اول رئیس جمهور:

 نرخ دلار از فردا (سه‌شنبه) برای تمام فعالان اقتصادی و برای رفع همه نیازهای قانونی و اداری آنان، نیازهای خدماتی مسافران، دانشجویان، محققان و دانشمندانی که برای کارهای تحقیقاتی خود به ارز نیاز دارند، ۴۲۰۰ تومان خواهد بود.....هیچ نرخ ارزی با قیمت‌های دیگری را به رسمیت نمی‌شناسیم و برای ما هر قیمت ارز غیر رسمی دیگری در بازار از فردا به عنوان قاچاق تلقی خواهد شد. درست مثل قاچاق مواد مخدر که کسی حق خرید و فروش ندارد و با کسی که خرید و فروش می‌کند، برخورد می‌شود، نرخ دیگری هم اگر در بازار شکل بگیرد، دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی برخورد خواهند کرد و آن را به رسمیت نمی‌شناسیم.

 

 آدمی با خودش می گوید شاید این دو مقام محترم کشور از روی دلسوزی و برای کمک به برطرف سازی مشکل ارزی چنین سخنهای خامی را بر زبان می آورند. اما هنگامیکه چنین حرفهای خامی ضرباتی بسیار وحشتناکتر از خود فاجعه به اقتصاد کشور و در جهت  بالا رفتن بیشتر نرخ ارز  به کشور وارد می کند چه بایستی کرد؟

 در مورد دادستان کل کشور بایستی گفت برادر عزیز، مگر همه چیز محکمه و دادگاه است که حضرتعالی با یک حکم قضایی تکلیف او را روشن کنی و او را بزندان بیندازی تا عدالت اجرا شود؟ شما اگر براستی برای نرخ ارز دلتان می سوزد و عرق شرم بر جبینتان می نشیند بایستی سالها پیش عرق شرم بر جبینتان می نشست. هنگامیکه در زمان ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی و آقای محمود احمدی نژاد رتبه های بالای قضایی را طی می نمودید و می دیدید سالی 20 درصد، 25 درصد به حقوق و مزایایتان اضافه می شود و آن اضافه شدن حقوق و مزایا بسیار بیشتر از نرخ تورم بود، آیا عرق شرم بر جبینتان نشست؟ آیا از خودتان پرسیدید این اضافه شدن حقوق و مزایا از کجا می آید؟ آیا متوجه نشدید بالا رفتن سالانه قیمت نفت در بازار جهانی است که بسرعت در جیب شما و سایر کارگزاران دولتی ریخته می شود؟ چرا آن زمان رگ غیرتتان نجنبید و برای تیم اقتصادی دولت خاتمی و احمدی نژاد پرونده تشکیل ندادید؟ بالا رفتن نرخ دلار حاصل همان پولهای اضافه شده ای است که در جیب شما و سایر کارگزاران اجرایی، تقنینی و قضایی کشور ریخته شده است. حالا صدای تراکم آن پولها در جیبهایتان گوشخراش شده است؟ خود کرده را تدبیر نیست، لطف کنید و تلافی صدای گوشخراش پولهای جیبهایتان را بر سر مشتی دلار فروش خالی نکنید. خواهشمندم اول در حوزه اقتصادی کمی مطالعه کنید بعد از سر دلسوزی بر سر صرافان و دلار فروشان بانگ بزنید و آنها را به زندان و محکمه تهدید نمایید. در ضمن جناب دادستان محترم، هنگامیکه قانونی را به مجلس پیشنهاد می دهید یا می خواهید برخی قوانین را سفت و سخت اجرا نمایید و از برخی قوانین با مسامحه عبور نمایید در خلوت خودتان با خود فکر کنید با سختگیری در اجرای یک قانون چه تعداد صاحبان ثروت و منابع انسانی  و از جمله دختران و پسران عالیرتبه ترین مقامات کشور را از کشورمان وادار به فرار می نمایید تا در جای جای دیگر نقاط جهان از دست سختگیریهای شما آسوده باشند و چه مقدار باعث خروج انبوه ثروت ملی کشورمان می شوید؟ 

اما گفتگویی با جناب جهانگیری معاون محترم ریاست جمهور: برادر عزیز، ثروت ارزی ناچیز کشورمان ارث پدرتان نیست که حضرتعالی بخواهید آنرا حراج نمایید و به قیمت 4200 تومان آنرا به فعالین اقتصادی و متقاضیان ارز بفروشید. نمیدانم شما براستی از حوزه اقتصاد کلان هیچ چیزی نمیدانید و به این سمت برگزیده شده اید یا اینکه از اقتصاد کلان چیزهایی را سر در می آورید. سیلی از نقدینگی بوسیله دولتهای آقایان خاتمی و احمدی نژاد در کشور رها شده است. بخش کمی کمتر از این سیل نیز متعلق به دوره ریاست جمهوری است که شما معاونتش را در دست داشته اید. در مورد حذف نکردن یارانه سوخت و حواله کردن ثروت کشور از جیب فقرا به جیب ثروتمندان دولت شما ادامه دهنده راه دولتهای 50 ساله کشورمان بوده است. شما چگونه  با ذخیره ناچیز ارزی و با چه قیمتی می خواهید با کمکهای خارجی جلوی این سیل را بگیرید؟ تنها چیزی که می تواند اندکی از اثرات تخریب این سیل را جبران نماید و اثرات تخریب را کم نماید کمک افرادی از خود مردم است که بخشی از نقدینگی را به آنها داده اید و آنها بخاطر خودشان برای سیل عاقبت اندیشی نموده اند. شما و دادستان کل کشور با اعمال و کردارتان و ترساندن و پس زدن کمک بخشهای اقتصادی کشور، جلوی کمک آن بخشها برای کم کردن اثرات فاجعه بار سیل را می گیرید تا آسیب سیل ویرانگرتر باشد. به خودتان بیایید. با مردم صادق باشید و خسارتی بیشتر و وحشتناکتر از اصل خسارت به کشور تحمیل نکنید.

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا