زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

میرزای طویل‌اللسان سرسلسه زبان‌درازان و صاحب کتاب گران سنگ (معرفه الرجال فی مدینه دارالعباد) در باب ارمغان والیان این بلده مبارکه آورده: مولانا امیر زمان خان والی دارالعباده در عهد آشیخ حسن اعتدال‌الملک (طول‌ا... عمره) روزی در جمع مردمان اندر میدان بزرگ شهر که آن را امیرچقماق خوانند حاضر شده و بار عام داد و گفت: ما اهل کاریم و تلاش، آمده‌ایم تا این بلده طیبه را از نو بسازیم ما از یاران باران و اهل گفتگوی تمدن‌ها و نماینده دولت پاسخگو هستیم! پس ای اهالی شهر هرکس مشکلی دارد برگوید و سوالی دارد بپرسد و راه‌کار برای ادامه کار ارایه کند (البته بی‌تملق و زیاده‌گویی و مطایبه) اگر تلگرافی و حتی چون قدما «مورس» بزند مطلوب‌تر که ما را «زمان» کم است! بشنویم و با جدیت دنبال کنیم. مردی از اهالی «کاغذ اخبار» وی را خطاب ساخته گفت: مولایم به سلامت باد، ما را از بلاد مرکزی چه سوغات آوردی که در این شهر نایاب و نوبرانه باشد!؟ مولانا امیرزمان خان پاسخ داد: (نخستین)، مردمان همدیگر را به عجب نگریستند و گفتند آن چیست؟ پس امیر گفت چیست نگویید، بگویید: کیست؟ وی مردی اهل علم و تقوا و تجربه و کار و از شایستگان کارگزاران ما در بلاد مرکزی بوده است و او را جانشین امیرالامرای دارالحکومه ساختیم از جهت اسوه بودن در هماهنگی و روش صحیح شرفیابی و در جلسه نشستن مرمدیران را، طویل‌اللسان یاد آور شده از آن روز تا ختم کتاب از این «ارمغان» کسی سخنی نشنیده و گویا از کرامتش ذکر کرده‌اند و همانند سلطان‌الآیینه در عمرش نخندیده و از عمق تدبیرش گفته و وارد بحث و جدل و دوستی و محبت نشده! طویل‌اللسان می‌نویسد: اکنون پس از گذشت سال‌ها حکمت این ارمغان را فهمیدم قصد مولانا زمان خان این بود که حاضران در جلسات کلام طولانی نکنند و اگر کسی از وی سوال کرد در بحث و فحص چگونه باشیم؟ به اشاره‌ی چشم و ابرو میرزا آقا نخستین (ملقب به اخم‌الامرا) را نشان دهد و به مدیران بفهماند جدی و بی‌حرف و حدیث به سان وی باشید. آیندگان چون این کتاب مستطاب خوانند اقرار کنند و نیک دریابند که (میرزا آقا نخستین) علاوه بر محاسن و سجایای وی که گفته شد برای دارالحکومه این بلده مبارکه «نوبرانه» هم بود.

تمّ‌الحدیث فی الیوم الجمعه، حقیر سراپا تقصیر
زبان‌دراز

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا