یزدفردا: محمد رضا شوق الشعرا منتقد یزدی و مدیر گروه کانال توفان یزد در کانال خود درباره نشست منتخبين پنجمین دوره شورا با اعضاي شورای اسلامي شهر يزد قلم فرسایی نموده است که حال و هوای جلسه مشترک را تداعی می کند.


* شورای پنجم در کنار شورای چهارم
پایان شورای چهارم نزدیک است
اعضای شورای پنجم شهر نیز سرانجام در یکی از  جلسات علنی شورای چهارم شرکت کردند و در کنار اعضای شورای چهارم  نشستند.
و اینک به صحبت های عظیمی زاده شهردار شورای سوم و چهارم، اعضای شورای پنجم نیز دارند گوش می دهند

* عظیمی زاده گزارش کارش را به شورای پنجم هم داد
شهردار شورای سوم و چهارم گزارش عملکرد چند ساله خود و شورا  را در حضور اعضای پنجم  به شورای شهر ارائه داد و در رابطه با کارهای  انجام شده و کارهایی که باید انجام شود حرف هایی زد،  عظیمی زاده  از  فعالیت های مختلفی که سازمانهاي زیرمجموعه شهرداری انجام داده اند گفت، و اینک اعضای شورای چهارم  به ردیف شروع به صحبت کرده اند، صحبتی که فقیه خراسانی شروع کرده و مطهریان ادامه داده تا نوبت به دیگر اعضا برسد، و اما مطهریان روایتی از امام جعفر صادق (ع) نقل کرد که صواب یک  گره از کار مردم باز کردن  به اندازه چندین حج است و گفت که در چند سال کار شورا بعضی از  اعضای شورا   صواب چندین هزار حج را برده اند، و اما جناب مطهریان از گره های زده و عقوبت آن هیچ نگفت و حال صحبتهای مطهریان را خباززاده یزدی دارد ادامه می دهد با گریز به مسائل مادی و  حسابداری


* خباز زاده اعلام کرد قرارداد حسابرسی سالهای  ۹۵ و ۹۶ شهرداری بسته شده و نتیجه تا چند ماه دیگر اعلام خواهد شد، پس هنوز مشخص نیست که شورای پنجم شهرداری را با چه حساب و کتابی تحویل خواهد گرفت، و اما خباززاده از مهندس سفید خواست تا پیگیر منطقه ویژه  آزاد گردشگری شدن یزد باشد و قول بدهد که در مدت عمر شورای پنجم  این مهم را به انجام برساند، تا یزد اولین منطقه ویژه گردشگری بافت تاریخی در ایران باشد،  و بعد  رادمنش  نقطه نظرات خود در رابطه با بودجه و درآمد شهرداری  را اعلام  کرد،پاکنژاد چون هم عضو شورای چهارم و هم  پنجم بود چیزی نگفت و حال سرکار خانم وزیری که پس از چهار دوره به شورای پنجم راه نیافته،  دارد سخنانی در رابطه با فقر مردم محروم و آمار طلاق می گوید


* سرکار خانم یادگار از ایجاد  پارک های بانوان گفت و گریزی زد به بازدیدی که در زمان استانداری سفید از زندانهای یزد داشتند و گفت که آنزمان زندان زنان یزد پنج زندانی بیشتر نداشته و زندانیان مرد هم تعدادشان در حدود پنجاه نفر بوده است ، و حاج مرتضی  شایق عضو چهارم و پنجم به طرح تفضیلی شهر که ده سال پیش در دستور کار شهرداری  قرار گرفته اشاره کرده و از شهردار پرسید :طرح تفضیلی ابلاغ شده است؟  که شهردار هم گفت :نوچ!


* مدرسی در حالیکه شیخ عباس زارع گاریزی رئیس شورای چهارم داشت با شبکه تابان مصاحبه می کرد و دیگر اعضا با هم و یا با تلفن صحبت می کردند و یا هندوانه می خوردند،  صحبت هایش را انجام داد، البته خیلی کوتاه....


* همزمان با صحبت های محسن ابوترابی، مهندس غلامعلی سفید که می رفت تا جلوی دوربین شبکه تابان مصاحبه کند ، از ما پرسید :چرا فقط شما در جلسات شورای شهر شرکت می کنی و چرا دیگر خبرنگاران و اصحاب رسانه شرکت نمی کنند !؟
پاسخی نداشتیم و گفتیم که سوال را مطرح می کنیم و می پرسیم :
چرا خبرنگاران و اصحاب رسانه یزد در جلسات علنی شورای شهر شرکت نمی کنند؟


* یزد، شهرداری چون عباسی می خواهد؟
عباسی گفت :
حال شهر یزد خوب نیست
بعد گفت :
حال شهرهای ما خوب نیست
و بعد پرسید :
ما چکار می توانیم بکنیم؟
حرفها و انتقادات عباسی بسیار جالب، منطقی و تاثیر گذار بود و باید همه حرف هایش پیاده شود تا اصل مطلب بخوبی  رسانده شود
پرسید چشم انداز ما از یک شهر مطلوب چیست؟
سخنان عباسی شلاقی بود بر تن افکاری که از آنچه کرده بودند گفته بودند و اما کارهایی که باید انجام می دادند را انجام نداده بودند
عباسی گزارشات شهردار و اعضای شورای شهر  را همه زیر سوال برد


* پس از عباسی، صحبت کردن خیلی مشکل بود و  این کار  مشکل، نصیب آزادی شد و قمی هم کوتاه در رابطه با شهر هوشمند گفت و از فقیه که اعلام آمادگی کرده بود تا به شورای پنجم کمک  کند تشکر کرد،  و سرانجام بحث های  جلسه به مهندس سفید که شنونده خوب و با دقتی بود ختم شد و صحبت های وی نیز باید کامل پیاده شود، و اما این سفید، سفید استاندار نبود، سفید عضو شورای شهر بود و انگار خوب می دانست جایگاهش کجاست و وظایفش چیست


* سپنتا نیکنام عضو شورای چهارم و پنجم، از عملکردهای شورای چهارم دفاع نسبی کرد و اما  بزرگترین مشکل و عیب شورای چهارم  را در عدم استفاده از مشاوران دانست و ابراز امیدواری کرد که شورای پنجم این غفلت را مرتکب نشود


* ونوس عامری هم از شهر انسان محور صحبت  کرد و آرزو کرد تا خیابانهای شهر از اتومبیل ها خالی و مملو از انسانها شود ، انسانهایی که لذت ببرند از شهری که در آن زندگی می کنند.
عامری هم از فرهنگ  و مسائل و نیازهای فرهنگی شهر و انسانها گفت و اما او هم هنوز خوب خبر ندارد که عضو شورای چه شهری شده و در کدام جو و فضایی باید کار کند


* سوالاتی که شیخ عباس زارع رییس شورای چهارم در مقام انتقاد، از منتقدان، در توفان ۳ پرسید:
چرانمی گوئیدتفریغ بودجه شهرداری هفده ۱۷سال روی هم انباشته شده بود وشورای چهارم  دل سوزاند و وقت گذاشت و آن راتصویب کردونتیجه آن شدکه پس از۴۵ سال، درجه شهرداری یزد دردوران شورای چهارم ارتقاءپیداکرد و الان شهرداری یزد، فقط یک درجه ازشیراز و اصفهان کمتر است آیا این کار از نظر شما اهمیتی ندارد؟
چرانمی گوئیدشورای چهارم شهر برای حل مشکلات شهر با رئیس مجلس در محل مجلس شورای اسلامی بابت سهم شهر یزد از محل ارزش افزوده جلسه داشته ودرهمایشهای استانی شوراها پیگیری مستمر وجدی کرده، که نتیجه آن درآمد شهرداری بطور متوسط حدود ماهیانه ده ۱۰میلیارد تومان از محل فوق می باشد.


* دکتر عباسی هرفته، عضو شورای پنجم در شورای چهارم چه گفت!؟
بايد اعتراف كنيم كه علیرغم همه زحمت هايي كه كشيده شده، حال شهرما خوب نيست! وضعيت شهرهاي ما نگران كننده است.  زير پوست شهر ما فاجعه دارد اتفاق مي افتد. ما چكار مي خواهيم انجام دهيم ؟!
بايد در مبانی خود و در نوع نگاه خود به شهر بازنگري كنيم. امروز به دلیل فقدان مبانی و معیارهای درست، مرز ميان خدمت و خیانت در شهرها مخدوش شده است.
ما در دام تجربه اي كه فكر مي كنيم داريم افتاديم، سابقه كاري كه فكر مي كنيم داريم، موقعيت اجتماعي كه فكر مي كنيم داريم، مدرك تحصيلي كه فكر مي كنيم داريم. فكر مي كنيم چون مهندس و دكتر هستيم، همه چيز فهم هستيم و گرفتار شديم و اين گرفتاري باعث شد خودمان را بي نياز بدانيم از رجوع به خبرگان و متخصصین واقعی و تجربيات خوبي كه در دنيا وجود دارد. امروز شهرهاي خوبی در دنيا وجود دارد شهرهایی که هم انسانی هستند و هم بدون اینکه ادعا کنند اسلامی هستند. متاسفانه من کمتر نشانه ای از شهر اسلامي در يزد امروز نمي بينم. امروز در مسيری افتاده ایم كه هرچه سريعتر حركت كنيم فاصله مان تا حقیقت بيشتر مي شود. شهر با اين فرمان به جايي نميرسد و در حال سقوط و هبوط است. یزد امروز نياز به منجي دارد. امیدواری آنجاست که يزد مي تواند نجات پيدا كند. شهري مثل تهران ديگر نمي تواند نجات پيدا كند، دچار سرطان بدخيم شده است. اما به نجات یزد به واسطه ساختار اجتماعي قوي كه دارد، اصالتی که دارد، شهروندانی که هنوز دچار ماشین زدگی و روابط ماشینی نشده اند، می توان امیدوار بود. در يزد بايد يك تغيیر و تحول بنيادي صورت بگيرد باید به ریشه ها رجوع شود.
اينكه گزارش دهيم كه كجا را آسفالت كرديم. اینکه زمین های پیرامون شهر را تملک کرده ایم و خرج شهر کرده ایم، اينكه ما به جان شهر افتاده ایم و با خيابان كشي نابجا داریم شهر  را سلاخی مي كنيم آیا كار درستي است؟ اينكه شهر را پر از ماشين كرديم، آيا كار درستي است؟ در كليپ عملكرد ارائه شده توسط شهرداري، انسان وجود ندارد! كارخانه هست و ماشين و اتوبان، پس انسان کجاست، از شهری که انسان در آن جایگاهی نداشته باشد انسانیت رخت بر خواهد بست. باید مراقب باشیم، شهر دارد کم کم از انسانيت تهی مي شود، از لبخند تهی می شود، از گذشت و ایثار تهی می شود. شهر دارد در گير و دار مسائل صنعتي دفن مي شود. امروز در شهر محلي براي قدم زدن نيست، مکانی براي تعاملات انساني نيست، پس روابط انساني كجا اتفاق مي افتد؟ طبيعي است كه وقتي مجراي درستي براي تحقق شهروندي ايجاد نمي كنيم، زير پوست شهر اتفاقات ديگري مي افتد.
 من درخواستم از همكاران خودم در شوراي پنجم اين است كه به دانش خود اكتفا نکنیم، پوسته محدود دانشي خودمان را بشكنيم. دنيای امروز را به رسمیت بشناسیم. رجوع كنيم به تجربيات خوب دنيا، علم را محترم بشماريم، تخصص را محترم بشماريم. به خودمان اجازه ندهيم تا در هر حوزه اي نظر بدهيم. بد دردي هست كه فكر مي كنيم در همه حوزه ها صاحب نظر هستيم! تا اين اتفاق نيافتد و تا تخصص محوري در حوزه هاي مختلف محقق نشود، وضع همين است. انشاالله ما در اولين جلسات خود بايد بنشينيم و ببینیم تصور مان از شهر مطلوب چیست؟ چشم انداز مطلوب شهر يزد چه هست ؟
بافت تاريخي شهر يزد ثبت شد و همه سهم خود را گرفتند، هيچ كس نگفت سهم ذاتي اين بافت در جهاني شدن آن چقدر بود؟ ما اين بافت را ثبت كرديم يا اينكه اين بافت جهاني بود و صرفا معرفي شد به جامعه بين المللي! واقعیت آن است که ما كار زیادي نكرديم مگر اینکه در این سال ها هرچه توانستيم از آن كاستيم. در این چند دهه اخیر ما به يزد اضافه كرديم يا از يزد كم كرديم؟ مگر مردم كم بافت تاريخي را تخريب كردند؟ مگر مديران ما كم تخریب کردند یا در مقابل تخریب چشم پوشي كردند؟ مدير ميراث فرهنگي را مي شناختم كه به مردم راه حل ميداد كه شب آب در خانه ات بنداز تا خراب شود و بعد بیا مجوز نوسازی بگیر. خيلي ژست نگيريم و خيلي احساس خدمت کردن نداشته باشیم. خيلي فكر نكنيم كه كاري كرديم براي اين شهر، ما جز اينكه كم كاري كرديم و جز اينكه از اين شهر كنديم و به خودمان اضافه كرديم كار دیگري نكرديم.
راه نجات شهر مشخص است، باید از جزم اندیشی فردی و گروهی فاصله بگیریم و با بهره گرفتن از دانش و تجربه جمعی تلاش کنیم تا در مدیریت شهری چرخشی بنیادین را ایجاد کنیم رو به سمت شهری پر از رفتارهای خوب انسانی و اسلامی، پر از لبخند و مهربانی، جایی که انسان قدر بیند و بر صدر نشیند.


پیام شهروندان:
مطلب دکتر عباسی را خواندم که گفته بودند شهر اسلامی نیستیم....
خواستم تجربه تلخ خودم را بگویم که واقعا رفتارمان اسلامی که هیچ... گاهی انسانی هم نیست.
متأسفانه در این دارالعباده بعضی آقایان فقط دیگران را به چشم مؤنث و مذکر می بینند.
شما کافیست دوربین بگذارید و رفتار رانندگان را وقتی یک خانم گوشه خیابان منتظر است ببینید...
جالب است که برای این آقایانِ به ظاهر محترم نه سن و سال مهم است، نه پوشش. نه ظاهر، نه.... بارها دیده ام وقتی خانمی چادری هم کنار خیابان است همین رفتارها را میبیند.
میدانم که الان بهانه هایی مثل پوشش خانمها و رفتارشان و.... آورده می‌شود.
یعنی واقعا کشورهایی که ادعای اسلامیت ندارند پوشش بهتری نسبت به ما در دارالعباده دارند؟!!!
چرا واقعا با اینهمه شعاری که میدهیم نمی خواهیم انسانی فکر کنیم؟ حتی اگر پوشش یک زن با سلیقه من نمی خواند، دلیلی ندارد که هر فکری بکنم و حرکتی انجام دهم که در شان خودم و شهرم نباشد.
همین بوق زدنها و ترمز کردنهای مکرر خودروها در محلی از خیابان که یک خانم منتظر است، جلوه بسیار بدی به شهر می‌دهد.

پیام شهروندان:
در پی سخنان دکتر عباسی
آری درخت را قطع کردیم تا نور به سطح خیابان بیفتد، ندانستیم که در درخت اصالتی است که در تیر سیمانی یا فلزی چراغ برق نیست. چراغ برق را میتوان با سیم در وسط خیابان نگه داشت. ندانستیم شهر فقط شب نیست، روز هم هست.
الان در چند خیابان شهر درختان سر به فلک کشیده میبینیم؟ چرا در خیابانهای قدیمی این درختان نیستند؟ کجا رفتند این درختان؟




  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا