یزدفردا"دست گذاردن بر انفعال خیره کننده تیم رسانه ای دولت وقت گذرانی است اما به برخی رسانه ها که سعی دارند برای پاستور 96 رئیس جمهور بسازند یا برای روحانی رقیبی حتی فرضی بتراشند می توان گفت چون«به خیر تو امید نیست، شر مرسان!»

 رضا بردستانی در افتاب یزد در گزارشی با عنوان «تحلیل سیاسی یا رپرتاژ آگهی تبلیغاتی؟» نوشت: دست گذاردن بر انفعال خیره کننده تیم رسانه ای دولت وقت گذرانی است اما به برخی رسانه ها که سعی دارند برای پاستور 96 رئیس جمهور بسازند یا برای روحانی رقیبی حتی فرضی بتراشند می توان گفت چون«به خیر تو امید نیست، شر مرسان!»

خرداد را باید ماه برملا شدن هایی پیاپی دانست زیرا موضوع فیش های حقوقی به ناگاه مثل بمب وسط اخبار رسانه ها ترکید تا جایی که هرکس، عنان از کف داده! می کوشید تا سرنخی بیابد تا دولت و حامیان دولت را زیرسوال ببرد
 سال 1394 تمام و کمال در اختیار مجلس دهم قرار داشت و شاید بتوان سال 94 را سالی بهارستانی-انتخاباتی تلقی کرد اما با پایان انتخابات در اسفند94 و اردیبهشت 95 در یک برهه زمانی کوتاه و با به راه افتادن دوگانه عارف-لاریجانی! ته مانده کشمکش های رسانه های اصلاح طلب و اصولگرا شاهد ظهور ضلع سومی بود که باید آن ضلع را ضلع نزدیکان دولت یازدهم نامید! همان هایی که در جریانات منتهی به انتخاب هیئت رئیسه دائم، از هیچ کوششی برای ریاست علی لاریجانی فروگذار نکردند و به عواقب این دخالت آشکار خود نیز توجهی ننمودند.
از فردای نهم خرداد و با مسجل شدن آغاز نهمین سال ریاست علی لاریجانی بر قوه مقننه، این بار تب و تاب رقابت های اصلاح طلبی-اصولگرایی ناگهان تغییر جهت داده به سمت و سوی انتخابات ریاست جمهوری کشانیده شد اما در خلال این تغییر ذائقه و تغییر جهت برای مثال یک روزنامه اصولگرای نزدیک به پایداری به ناگاه «سینمای جشنواره ای» را آن چنان مهم می بیند که تقریبا تمام روی جلد خود را به «جیرانی و مصاحبه‌اش» واگذار می‌کند. این در حالی است که تنها یک بار و در فاصله زمانی دهم اردیبهشت تا نهم خرداد که موضوع«آن 103 نفر» داغ و چالش برانگیز شده بود نام و چهره«سردار سلیمانی» به عنوان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری دوازدهم مورد استفاده قرار گرفت که آن نیز خیلی زود از چرخه پرداختن های رسانه ای به دلیل نپختگی و باری به هر جهت بودن! خارج شد.
از ریاست لاریجانی بر مجلس دهم که در گذریم، ورود به ساحت نواب رئیس مجلس، از آن دست موضوعاتی بود که برخی رسانه های اصولگرایی را به واکنش های سرد، تلخ و زهردار وادار کرد که شاید این گونه پرداختن به منزله پاسخ هایی باشد بر ناز و نوازش موضوعی به نام «دو گانه عارف- لاریجانی».
حقوق های میلیونی مترصد پایان انتخابات مجلس!؟
و اما خرداد را باید ماه برملا شدن هایی پیاپی دانست، زیرا موضوع فیش های حقوقی و
دریافت های چندصد میلیونی به ناگاه مثل بمب وسط اخبار و روزمرگی های رسانه ها ترکید تا جایی که هرکس از هرجناح، عنان از کف داده! می کوشید تا سرنخی باریک بیابد تا دولت و حامیان دولت را زیر سوال ببرد یا جناح رقیب را سرمنشا پیدایش این پدیده شوم معرفی کند غافل از این که«این رشته سری دراز دارد!» ماجرای فیش های حقوقی هر روز نسبت به روز قبل گسترده و گسترده تر شد تا جایی که دولت، مجلس، تمامی دستگاهی نظارتی و امنیتی و در نهایت قوه قضائیه را به برگزاری نشست و جلسات فوق العاده واداشت و این واداشته شدن، گویی آب سرد و یخی بود بر پیکره کسانی که می کوشیدند، دولت و بدنه اقتصادی کابینه حسن روحانی را مقصر صد در صد ماجرا جلوه دهند، اما با فرونشستن هجمه ها، بلواها و نیز آشوب های کور! این گونه به اذهان متبادر شد که شاید برملا شدن حقوق های میلیونی مترصد پایان انتخابات مجلس و معرفی رئیس قوه مقننه بوده است! زیرا با درز اخبار، مشخص شد این جریان حداقل با روی کار آمدن دولت حسن روحانی کم و بیش مسئله ساز شده بوده و گزارش هایی در این زمینه وجود داشته است.
احمدی نژاد «میهمان تحمیلی و ناخوانده» صفحه نخست رسانه ها!
از روزی که اکبر ترکان گفت: «کاندیدای اقلیت خاص احمدی‌نژاد نیست! بعدا رو می شود»، این گونه تصوری به شدت بنیان نهاده شد که اصولگرایان قطعا در انتخابات ریاست جمهوری و برخلاف انتخابات مجلس دهم قصد دارند خرج خود را از «خواص اقلیت» جدا کنند و شاید بازی با دوگانه هایی نظیر«ولایتی-جلیلی» و «رضایی-قالیباف» نیز در راستای همین مسئله باشد! گواه این که اصولگرایان تصمیم گرفته اند تا خرج خود را از آنها جدا کنند مجموعه انتقادات چندلایه‌ای بود که پس از مشخص شدن نتیجه دو انتخابات مرحله اول و دوم مجلس دهم که غیرمستقیم سرلیست اصولگرایان را خطاب قرار داده بود. باجست و جویی اندک می‌توان دریافت که حضور برخی چهره‌های منتسب به اقلیت خاص! در ائتلاف بزرگ اصولگرایی شکاف و شکنندگی ایجاد کرد و شاید مهم ترین دلیل شکست در آن هنگامه مهم نیز همین مسئله باشد.
ورای مسئله دوگانه هایی که ذهن و روح مردم کوچه و بازار نیز به آنان عادت کرده است و چندان جدی انگاشته نمی شود، باید توجه داشت که منهای حضور احمدی نژاد به عنوان«میهمان تحمیلی و ناخوانده» که از چندین جهت مهم و شاید غیر قابل اغماض به نظر می رسد، همچنان روی صفحه نخست رسانه های اصلاح طلب گاه جولانگاهی است برای برخی چهره های اصولگرا! ـ امتحان پس داده و فاقد بدنه حامی اجتماعی ـ
که این خود جای سوالاتی عدیده دارد. خوشمزگی ماجرا به آن جایی مربوط است که گاه برخی روزنامه های منتسب به اصلاح طلبی و حامیان دولت پای از رئیس جمهور تراشی برای پاستور فراتر نهاده، حتی لیست وزرا را نیز در کنار آن رئیس جمهور سازی رسانه ای که
بی شباهت به رقیب تراشی برای حسن روحانی نیست! قرار می دهند و این جای ماجرا همگان سر در جیب مراقبت فرو می برند که چگونه می‌شود روزنامه ای منتسب به اصلاح طلبی باشد، در زمره حامیان دولت قرارداده شده باشد اما به گونه ای رفتار کند که شائبه«رپرتاژ آگهی‌های تبلیغاتی و انتخاباتی» از آن استنباط شود!؟
تکلیف مشخص اصلاحات با حسن روحانی؛ همراهی تا 1400
در حالی که همگان ـ از اصولگرای منطقی و اصولگرای خاص گرفته تا اصلاحاتی و
اعتدالی ـ انفعال تیم رسانه‌ای دولت و نیز تیم اطلاع رسانی دولت را پذیرفته اند! با این وجود
اصلاح طلبان با صراحت و شفافیت، حمایت همه جانبه خود از حسن روحانی را برای دوره آتی ریاست جمهوری وی که حد فاصل 1400-1396 خواهد بود، اعلام کرده‌اند اما فراوانی برخی گمانه زنی های بی پایه و اساس و با تحلیل‌هایی نخ نما شده و تکراری! از این
مهم حکایت دارد که اساسا برخی از روزنامه ها و رسانه های منتسب به اصلاح طلبی چندان همگام و همراه سیاست گذاری های کلان و بلند مدت نیستند واگرنه آوردن عکس چهره‌هایی همچون قالیباف، باهنر، جلیلی و حتی محسن رضایی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشد؟! و سوال اساسی اینکه چه اصراری است تا چهره های اصولگرایی روی جلد رسانه های اصلاح طلبی نمایان شوند در حالی که رسانه های اصولگرایی اساسا علاقه ای به چنین مباحثی نشان نداده اند یعنی محال است رسانه ای از رسانه های اصولگرایی را بتوان جست که یک چهره اصلاح طلب را به عنوان گزینه و نه برای ارائه تحلیل که صرفا برای تخریب نیز روی جلد اول خود آورده باشد!اتاق فکر، اصرار بر ادامه ماجرای فیش های حقوقی و دست هایی که خالی است!افشای وجود اتاق فکرهای شنبه بر این ادعا گواهی می دهد که اصولگرایان نه روی صفحه نخست رسانه ها که انتخابات ریاست جمهوری 96 را پس پشت درهای همان اتاق های فکر دنبال می کنند و این یعنی اصولگرایان در حال راه های تعامل تاثیرگذار با حسن روحانی هستند و چنین گزینه تراشی های دم دستی را اساسا در برنامه کار خود قرار نداده اند که اگر چنین بود با آن هجمه رسانه ای که احمدی نژادی ها به راه انداخته اند قطعا راهی برای برون رفت اصولگرایان و رئیس دولتین نهم و دهم می یافتند و خیال خودشان را بابت کاندیدای مورد نظر خود راحت می کردند که وقتی می بینیم حتی روی گزینه بازی هایی نظیر ولایتی، محسن رضایی، جلیلی و حتی قالیباف سکوت اختیار کرده اند بدین معناست که آن ها دست های خود را خالی تر از همیشه یافته اند! پس می کوشند تا گزینه بنده را تسخیر کنند و نه این که برای رئیس دولت یازدهم رقیب بتراشند!
از سویی دیگر با ملاحظه اصرار خارق العاده اصولگرایان و رسانه هایشان بر موضوع فیش های حقوقی به این مهم دست پیدا خواهیم کرد که از جنبه ای دیگر نیز اصولگرایان با انبان هایی خالی رو در رو شده اند و می کوشند همین موضوع تقریبا ساده و قابل حل را به تهدیدی بزرگ و معمای لاینحل تبدیل کنند تا نه تنها حسن روحانی را برای همراهی متقاعد کنند که وی را مجاب به فاصله گیری از مهم ترین بدنه اجتماعی حامی خود یعنی اصلاح طلبان نمایند. دست گذاردن بر انفعال خیره کننده تیم رسانه ای دولت وقت گذرانی است اما به همین اندازه بسنده کنیم چون در ضرب المثل ها چیزهایی آورده می شود که در اصل و بنیان آن مناقشه ای وجود ندارد پس به برخی رسانه ها که سعی دارند برای پاستور 96 رئیس جمهور بسازند یا برای روحانی رقیبی حتی فرضی بتراشند می توان گفت چون«به خیر تو امید نیست، شر مرسان!»

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا