رضا بردستانی:یک روز کوبا از منطقه ی آمریکای جنوبی، یک روز ایتالیا از جنوب اروپا، یک روز روسیه از شرق اروپا و شمال آسیا و حالا ایران از قلب خاورمیانه...


این ها حکایت کشورهایی است که با برنامه ریزی هایی میان مدت و بلند مدت توانستند والیبال جهان را مبهوت قدرت خویش کنند. این روزها همه جا صحبت از والیبالیست های ایرانی است همان هایی که در میانِ شش تیم برترِ جهان نیز پتانسیل و قدرتِ آقایی کردن بر والیبال جهان را به رخ کشیدند. این موهبت کمی نیست که این روزها افکارِ عمومی ایران و حتی برخی از طرفدارانِ والیبال در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران از این تیم انتظارات بزرگ تری دارند، این تیم آن قدر خوب و منسجم بازی کرده است که وقتی قدم به مرحله ی نهایی گذارد هیچ کارشناسی جرأت نکرد حتی رسیدن ایران به فینالِ این آوردگاه بزرگ و بی نظیر را با دیده ی انکار یا تردید بنگرد.

این تقصیر افکار عمومی نیست وقتی ایران در سه ست پیاپی به آلمان باخت و از رسیدن به جمع چهار تیم پایانی بازماند در دل این امید را زنده نگاه دارند که والیبالیست های ما شاید در شبی رؤیایی والیبال فرانسه را قربانی خودخواهی های تمام شدنی خود کردند. این تقصیر مردم و افکار عمومی نیست در آن شبِ سخت و سنگین و وقتی ستِ نخست به فرانسه واگذار شد همه سردرد گرفتند! مقصر اصلی والیبال است با آن نتایج درخشانش! حالا مردم و افکارِ عمومی در انتظار بازی های آسیایی که نه! در انتظار لیگ جهانی والیبال و عرض اندامی دیگرند. این که می گوییم از بازی های آسیایی انتظاری ندارند چون می دانند حتی شگفت آورترین شگفتی ها نیز نمی تواند مدال طلای بازی های آسیایی را از والیبال ایران بگیرد برای مردم و افکارِ عمومی این بازی های تفریحی-تدارکاتی است.

این سهم والیبال است از تلاش مستمر، از برنامه ریزی هایی مدوّن و از مدیریتی هوشمندانه و پایا. این سهم همه ی والیبال ایران اما نیست. این مردم و این افکار عمومی حالا نگاهشان به آن بالاتر ها است جایی که روزی کوبا، ایتالیا و روسیه ایستادند قهرمانی در لیگ جهانی و بازی های جهانی. این زیاده خواهی نیست این انتظار به جایی است که مردم و افکار عمومی از والیبال دارند اما...

ورزش در سطح حرفه ای هم علم است هم صنعتی پیچیده. تیم ملی والیبال ایران با تمامِ بزرگی و افتخار دو نقطه ضعفِ آشکار دارد؛ عدمِ تناسب بین نیمکت و زمین 9 در 9 و کمبود نیروی متخصص در مجموعه ی مدیریتیِ تیم ملی یعنی ایران از نشر سخت افزاری هنوز آن چنان که باید و شاید تجهیز نشده است!

خدای ناکرده قصد زیر سؤال بردنِ کواچ سرمربی موفق تیم ملی والیبال جمهوری اسلامی ایران را نداریم اما باید اذعان داشت در کنار کواچ نیروهایی باید باشند تا در جایی که ما ایستاده  و مبهوت!!! نظاره گر هنرنمایی گروزر آلمانی بودیم دست به کاری زند و قاعده ی تخریب روحیه ی حساس ملی پوشان را بر هم بریزد.

کواچ با تمامِ بزرگی و حرفه ای بودن در میانِ مربیان والیبال جهان جوان است... جوان نه از نظر اعداد و ارقام شناسنامه ای؛ جوان برای قرار گرفتن در بین مدعیان قهرمانی جهان. داورزنی نشان داده و اثبات کرده است برای آرزوهایش سقفی تعیین نکرده است او همیشه بهترین تصمیمات را گرفته است از آوردن ولاسکو تا اعتماد کردن به کواچ اما حالا پرده ای دیگر از سرنوشت والیبال در حال به نمایش در آمدن است. کواچ شاید بهترین گزینه برای تیم های امید و جوانان است. ایران باید برای رسیدن به انتهای این جاده به سمت سر مربیانی بزرگتر برود سر مربیانی که سبک دارند، روش و قاعده ی بزرگی را بارها تجربه کرده اند. ما به افکار و اندیشه های کواچ احترام می گذاریم اما افکار عمومی از دو باخت برابر فرانسه و باخت سؤال برانگیز برابر آلمان دلگیر است. هر گز نمی پذیریم مردم و افکار عمومی را به کم راضی کنند این مردم قهرمانی در سطح اول جهان را می خواهند پس چون غیر ممکن نیست پس احترام بگذاریم

این روزها دیگر باخت تیم ملی والیبال جمهوری اسلامی ایران به هیچ کشوری برای افکارِ عمومی پذیرفتنی نیست زیرا ایران همه ی قدرت های جهان را بارها مقهور هنرنمایی خود کرده است و در این برتری جویی، مقصر اصلی والیبال است نه افکارِ عمومی! 


منبع: روزنامه شهروند



  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا