عباس عدالت، شهروند ایرانی-بریتانیایی و استاد دانشگاه امپریال کالج لندن که به اتهام جاسوسی در ایران بازداشت و زندانی شده بود، بعد از هشت ماه آزاد شد و چند ماه پیش به بریتانیا بازگشت.این در حالیست که رسانه ها تا چند روز گذشته هیچ کدام به این موضوع اشاره ای نکرده بودند.بازگشت وی به بریتانیا توسط وزارت امور خارجه بریتانیا تائید شده است.

 

عباس عدالت، دانشمند و فعال سیاسی ایرانی ساکن در انگلستان است. عدالت هم‌اکنون استاد ریاضیات و علوم کامپیوتر درامپریال کالج لندن و استاد معین دانشگاه صنعتی شریف است. او همچنین بنیان‌گذار بنیاد دانش و هنر می‌باشد.یکی از مقالات سیاسی او تأثیر پایدار فاجعهٔ حملهٔ مغول بر ایران است. http://www.yazdfarda.com/media/news_gal/file_160243.jpeg

نکته قابل توجه در پرونده عباس عدالت این است که یکی از اتهاماتی که به رحیم مشایی زده شده بود, ارتباط وی با عباس عدالت بوده است .دستگاه قضایی پس از متهم کردن اسفندیار رحیم مشایی به ارتباط با یکی از متهمان به جاسوسی به نام عباس عدالت، وی را از زندان آزاد کرده و او اینک در انگلیس به سر می برد.اکنون مشخص نیست اگر از نظر دادگاه، عدالت جاسوس است،چرا آزاد شده است و اگر جاسوس نبود چرا ارتباط با ایشان جرم است!

پیش از این پایگاه خبری مشرق نوشته بود:"دستگیری عباس عدالت، ضربه ای بزرگ به شبکه نفوذ انگلیس در دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی وارد شده است"

بررسی سابقه سیاسی عباس عدالت

عدالت در سال 2005 و در پوشش صلح طلبی، کمیین ضد تحریم و حمله نظامی علیه ایران (CASMII) را با هدف مقابله با تحریم و حمله نظامی علیه ایران تاسیس نمود، او همکار رسانه‌ای نشریات مشهوری چون گاردین بوده و برخی دیدگاه‌های خود را در مجله بخارا به مدیر مسئولی فردی به نام  علی دهباشی - دارای ارتباط با عناصر نهضت آزادی - منتشر می‌کرد.

 http://www.yazdfarda.com/media/news_gal/file_160239.jpeg

کاوه مدنی نیز از اساتید دانشگاه امپریال کالج بود. این دانشگاه ارتباط مستقیمی با سرویس جاسوسی انگلیس دارد

 

عباس عدالت، استاد ریاضیات و علوم کامپیوتر در دانشگاه امپریال کالج انگلستان است. تقریباً هیچ زندگینامه (بیوگرافی) تفصیلی که شامل جزییاتی از زندگی او باشد، در دسترس نیست.

 

چند ماهی بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران در سال 2005، «رودابه شفیعی»، فعال چپ گرا و ضد جنگ در لندن، گروهی به نام «Action Iran» ایجاد کرد که هدف آن برقراری کانال‌های ارتباطی میان گروه‌های ضدجنگ بریتانیا، در پی تجاوز نظامی آمریکا و بریتانیا به عراق، بود.

 

در 1 دسامبر 2005، عباس عدالت، استاد تمام دانشگاه «امپریال کالج» لندن، گروه «کمپین علیه تحریم و مداخله نظامی در ایران» (CASMII) را تشکیل داد.

 

گفتنی است که در نوامبر 2006 هم یک گروه ضد جنگ در انگلستان به نام Campaign Iran ایجاد شد که بعداً با دو سازمان قبلی متحد شد و زیر چتر «کاسمی بین الملل» قرار گرفت.

 

یک ماه بعد از تشکیل کاسمی، عدالت راهی آمریکا شد تا رسماً شاخه آمریکای این سازمان را به راه اندازد. او مرکز فعالیت خود را در آمریکا، شهر بوستون ایالت ماساچوست، و به ویژه دانشگاه MIT (انستیتو فناوری ماساچوست) قرار داد.

 http://www.yazdfarda.com/media/news_gal/file_160240.jpeg

«جان تیرمن» John Tirman، مدیر عامل و مدیر پژوهشی «مرکز مطالعات بین المللی MIT» حامی و دعوت کننده اصلی عدالت به این دانشگاه بود.

نکته قابل تامل این که، عباس عدالت، که چهره چندان شناخته شده‌ای نبود، فقط یک ماه بعد از تشکیل کاسمی، فرصت سخنرانی در مهم‌ترین دانشگاه فنی جهان را برای تبلیغ برنامه‌ها و سازمان خود پیدا کرد.

هفته نامه واشینگتن پریزم، در همان زمان گزارشی از سفر عدالت به بوستون منتشر کرد:

" دکتر عدالت از لندن به آمریکا سفر کرد تا با دکتر تیرمن، درباره موضوع تهاجم نظامی احتمالی آمریکا به ایران بحث و گفتگو کند."

بخش‌هایی از سخنرانی او در MIT که در این هفته نامه منتشر شده، به این قرار است:

" علایم شومی از یک تهاجم نظامی از سوی آمریکا به ایران دیده می‌شود و ما باید یک اپوزیسیون را علیه این مناقشه احتمالی بسیج کنیم..... ما باید علیه یک حمله نظامی احتمالی به ایران متحد شویم، حتی اگر احتمال آن 3 یا 4 درصد باشد.... ادعای دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای با پرونده‌های سیا و موساد (درباره برنامه هسته‌ای ایران) جور در نمی‌آید. طبق پرونده‌های سیا و موساد، ایران سال‌ها با به دست آوردن تسلیحات هسته‌ای فاصله دارد، در حالی که اسراییل همین حالا هم زرادخانه هسته‌ای خود را با 200 کلاهک جنگی ساخته است و هیچ کس ابراز نگرانی نمی‌کند."

و البته معلوم نیست که آقای عدالت چگونه به پرونده‌های فوق سری موساد و سیا درباره پرونده هسته‌ای ایران دسترسی داشته که چنین حرفی زده است.

به هر حال، به نظر می‌رسد که در آن برهه، هدف اصلی عدالت و سازمان کاسمی از فعالیت در ایالات متحده، تاثیرگذاری روی جنبش‌های چپ گرا، ضدجنگ و صلح طلب ایالات متحده بود که در مواضع ضدامپریالیستی با جمهوری اسلامی ایران هم جهت هستند. از همین رو، چهره‌هایی چون «رستم پورزال» و «اردشیر عمانی»، از چهره‌های چپ گرا و سابقاً مارکسیست ایرانی ساکن آمریکا، به عنوان اعضای محوری شاخه آمریکایی کاسمی انتخاب شدند.

در تاریخ 14 جولای 2006، در نشستی در مجلس عوام پارلمان بریتانیا، شماری از اعضای پارلمان و کارشناسان مسائل غرب آسیا گرد هم آمدند تا به تصمیم وزرای خارجه کشورهای عضو دائم شورای امنیت در پاریس و تصمیم رهبران این کشورها در اجلاس G8 در سن پترزبورگ، مبنی بر ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت اعتراض کنند. سازمان دهنده این نشست گروه «کاسمی» بود. از سخنرانان اصلی این نشست می‌توان به عباس عدالت (رییس کاسمی)، پاول اینگرام (رییس BASIC)، جرمی کوربین (نماینده پارلمان و رهبر کنونی حزب کارگر)، آلیس الیکا زائرین (Action Iran زیر مجموعه کاسمی) اش+اره کرد. گفتنی است که جک استراو (وزیر خارجه اسبق بریتانیا) هم در این نشست حضور داشت.

در 19 سپتامبر 2006، در محل انجمن دانشگاه لندن، کنفرانسی توسط کاسمی و سازمان Action Iran در قالب کمپین «به ایران حمله نکنید!» برگزار شد که سخنرانان آن عباس عدالت، پاول اینگرام، کامین محمد، مهری هنربین-هالیدی و هانس فون اسپونک (هماهنگ کننده اسبق کمک‌های انسانی سازمان ملل در عراق) بودند.

در 27 ژوئن 2007، در وب‌سایت کاسمی، مقاله مشترک «پاول اینگرام»، مدیر اجرایی «BASIC» (شورای آمریکایی بریتانیایی امنیت اطلاعات) با «مهرناز شهابی»، عضو هیات مدیره کاسمی در بریتانیا منتشر شد. عنوان این مقاله «سرویس‌های جاسوسی، رسانه‌ها و تبلیغات ضدایرانی» است.

در مراسمی در 9 فوریه 2008 ، به میزبانی مشترک کاسمی و جامعه ایرانی اتحادیه دانشجویان منچستر، هم عباس عدالت و هم پاول اینگرام به عنوان سخنران حضور داشتند. این مراسم توسط اعضای حزب کمونیست کارگری ایران با اختلال مواجه شد.

در 13 ژوئن 2011، گزارش پاول اینگرام در تهران از کنفرانس بین الملی خلع سلاح و منع تکثیر در وب‌سایت کاسمی منتشر شد. این کنفرانس توسط دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه برگزار شده بود.

در 28 مارچ 2012، در مناظره‌ای به میزبانی کانون توحید در لندن، هم عباس عدالت و هم پاول اینگرام شرکت داشتند.

**رابطه کاسمی و نایاک چگونه است؟

یک نکته قابل توجه درباره کاسمی، همکاری فردی به نام «لیلا زند» است. لیلا زند رسماً عضو جنبش آمریکایی ضدجنگ «رهپویان آشتی» Fellowship of Reconcilliation یا FoR یک جنبش ضدجنگ قدیمی در انگلستان (شهر آکسفورد) است که سابقه آن به 1914 می‌رسد.

لیلا زند به عنوان رابط این سازمان با کاسمی و نایاک شناخته می‌شود. گفتنی است که در جریان دیدار محمود احمدی نژاد در سپتامبر سال 2008 با 150 فعال صلح و ضدجنگ در آمریکا، لیلا زند و رستم پورزال از سازمان دهندگان اصلی این دیدار بودند.

او با ارتباطاتی که با دفتر رییس جمهور ایران و ظاهراً شخص اسفندیار رحیم مشایی پیدا کرد، از بعد از آن دیدار چندین هیات از فعالان صلح و ضدجنگ آمریکایی و بریتانیایی را به ایران آورد.

http://www.yazdfarda.com/media/news_gal/file_160242.jpeg

آقای عدالت در روز ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ در تهران توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شد. با این که نهادهای اطلاعاتی نامی از او نیاورده‌اند، خبرگزاری بی بی سی، راجع به این دستگیری خبررسانی کرد.

اما نکته بسیار قابل تاملی که درباره لیلا زند وجود دارد، سفر و اقامت یک ساله او در اسراییل به همراه همسرش، محمود کریمی حکاک است.

به گزارش روزنامه اسراییلی «جروزالم پست»، محمود کریمی حکاک، کارگردان تئاتر و تهیه کننده و شاعر، در سال 2010 به مدت یک سال به همراه همسرش و دختران دوقلوی خود در شهر حیفا در سرزمین‌های اشغالی زندگی کرد. او در این یک سال در دانشگاه تل آویو درسی به نام «ایران امروز» به دانشجویان اسراییلی تدریس می‌کرد.

http://www.yazdfarda.com/media/news_gal/file_160241.jpeg

لیلا زند در کنار همسرش محمود کریمی حکاک

**ارتباط عباس عدالت با بنیاد دانش و هنر/ این بنیاد توسط چه کسانی حمایت مالی می‌شود؟

شاید اسم بنیاد دانش و هنر برای اولین در عرصه سیاسی و بحث جاسوسی و ارتباط با انگلیس، توسط یکی از نمایندگان مجلس هفتم در رسانه‌ها منتشر شد؛ کیهان در همین رابطه و با توجه به اظهارات ابوطالب گزارشی با عنوان "بازخوانی غفلت 26 ساله در شبکه‌سازی اجتماعی " را منتشر می‌کند که قسمتی از گزارش فوق در ادامه می‌آید، گزارشی که نشان می‌دهد عباس عدالت به همراه یاران سابقش از جمله بیژن خواجه پور، پری نمازی و ... در پازل شبکه سازی انگلیسی مشغول به فعالت بوده و هستند.

اظهارات سعید ابوطالب نماینده مجلس هفتم را در سال 1383 در قالب طرح سوال از وزیر وقت ارشاد- احمد مسجد جامعی-  مرور کنیم:

"...«شل» دارد NGO های بزرگ ما را مدیریت می‌کند ...«شل»، صدهزار دلار، به اینها کمک می‌کند و می‌گوید شما چکار کنید و آنها فعالیت‌های فرهنگی انجام می‌دهند! همه جا هم هستند، در زابل، در بابل، در گلستان در روستاهای مرزی جنوب، هر جایی که یک محرومیتی است می‌بینیم که این NGO ها هستند که در واقع دارند حمایت مالی از سمت شل می‌شوند."

اسناد تاریخی نشان می‌دهد اولین مرکز آموزشی زیرمجموعه باقر نمازی اعم از تریتا پارسی، علیرضا امیدوار و رضا مرعشی و غیره، نمایندگی شرکت شل در تهران بوده است.

 * ابوطالب اقدامات شل را در ادامه این گونه برمی‌شمرد:

- «شناسایی ظرفیت‌های فرهنگی و اجتماعی ما برای یافتن جای پای محکم خصوصاً در مناطق نفت‌خیز جنوب. این را خود «شل» اعتراف می‌کند. می‌گوید ما برگشتیم، (انگلیسی‌ها می‌گویند) ما 20 سال را در ایران از دست دادیم حالا برگشتیم که جبران مافات کنیم. درست شد؟ می‌آورند در خوزستان، در مناطق محروم ما آنجا مدرسه می‌سازند، مدرسه ما داریم، در مجلات خود «شل» که الان نزد من است به جناب آقای مسجدجامعی حتماً می‌دهم مدرسه ساختند، آرم «شل» بالای آن است.

 - فرهنگ‌سازی به صورت در استخدام درآوردن آدم‌ها و استعدادهای انسانی ما و حتی مدیران جزیی نفتی و غیر نفتی ما و از بین بردن حساسیت مردم و رسانه‌ها و مسئولین نسبت به اهداف استعماری خود!

مجلس هفتمی‌ها آن زمان چیزی از پروژه «شبکه‌سازی اجتماعی» وزارت خارجه آمریکا و انگلیس نمی‌دانستند اما با تمسک به تجربه تاریخی اعلام کردند: این کارهایی که شل می‌کند مشخصاً معنی جاسوسی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می‌دهد...من می‌گویم آقا چرا با وزارت ارشاد همکاری می‌کنند آنها می‌گویند ما با نهضت سواد آموزی هم همکاری می‌کنیم، اصلاً کسی به ما کاری ندارد!

- مشارکت در ساخت سه پژوهشکده فرهنگسرای خانه جوان اهواز به عاملیت یک بنیادی که اسمش را نمی‌آورم. حالا فکر نمی‌کنم صلاح باشد جناب آقای حداد فرمودند که اسم نیاورید. این از آن بنیادهایی است که در واقع معلوم نیست که کجا به ثبت رسیده؟

 - مشارکت در پروژه توانمندسازی زنان سرپرست خانواده در مناطق محروم ملاشیعی، ملاعربی و کوی ابوذر در اهواز، «شل» اصلاً آنجا چه کار می‌کند؟ «شل» چکار دارد به زنان سرپرست خانواده؟ ...

 - پرداخت کمک هزینه به دانشجویان فوق لیسانس و بالاتر برای ادامه تحصیل در انگلستان تحت عنوان بنیان کمک هزینه تحصیلی شل و نیز پرداخت کمک هزینه و اعزام هشت تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف. البته آقای مسجدجامعی ممکن است بفرمایند که به ما مربوط نمی‌شود، به وزارت ارشاد مربوط می‌شود!

- حمایت مالی از NGO ها در راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی و تجهیز کتابخانه و اهدای رایانه! ... مشارکت در تاسیس خانه بهداشت روستای محروم خوچه بپاغی در شهرستان کلاله. پس از سیل سال 82 طرح تبادل فرهنگی بچه‌های 6 تا 12 ساله ایران و هلند با برنامه‌هایی همچون ارتباط اینترنتی، جشن شب یلدا، جشن میلاد مسیح، جشن نوروز، بازدید از بم، یک چنین حرف‌هایی...

- حمایت مالی از بنیاد دانش و هنر که در لندن به ثبت رسیده است و توسط یک استاد ایرانی دانشگاه امپریال کالج لندن اداره می‌شود و این بنیاد در فعالیت‌های زیر شرکت دارد. ایجاد مرکز اطلاع‌رسانی در زاهدان به بهانه کارآفرینی در استان سیستان و بلوچستان و دریافت وام بلاعوض از بانک جهانی به بهانه همین طرح ...

[در تکمیل اظهارات نماینده مجلس هفتم باید بگوییم: موسس بنیاد دانش و هنر «عباس عدالت» است. وی بنیان‌گذار شعبه لندن نایاک- کاسمی- است و به نام حمایت از صلح ایران و آمریکا ارتباطات گسترده‌ای با برخی دیپلمات‌های وزارت خارجه برقرار کرده است. یکی دیگر از چهره‌های شاخص هیئت مدیره این بنیاد «بیژن خواجه‌پور» عضو اتاق بازرگانی ایران و انگلیس، داماد باقر نمازی و از محکومین فتنه 88 بود. وی هم اکنون ضمن مدیریت مجموعه بزرگی از شرکت‌های نفتی ایرانی و سازمان‌های مردم‌نهاد داخلی، در نایاک مشغول فتنه‌گری برضد جمهوری اسلامی ایران نیز می‌باشد! خواجه‌پور از بعد وقایع سال 88 در ژنو ساکن است.]

- ایجاد سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای آموزشی برای استانداردسازی خط و زبان فارسی در شبکه اینترنت و ارائه پلات فرم برای آموزش از راه دور و آموزش مجازی به زبان فارسی و انگلیسی، تجهیز (50) کتابخانه و مرکز فرهنگی از قبیل آموزشگاه معلولان، جمعیت زنان، یتیم‌خانه‌های تحت پوشش بهزیستی برای اتصال به اینترنت، پروژه درازمدت لباس‌های محلی مردم ایران، راه‌اندازی شبکه اینترنتی مدارس خوزستان با هدف کاربری یارانه و امکان ارتباط دانش‌آموزان ایرانی از طریق اجرای پروژه‌های فنی - فرهنگی، برگزاری جشنواره بازی‌های بومی و سنتی ایران در ارگ بم»...

**پاسخ وزیر دولت اصلاحات به نفوذ انگلیس

پاسخ مسجد جامعی به مجلس در همان جلسه: ...یک‌دفعه یک بزرگواری آمده، دست روی این همه جنایتی که در طول این سال‌ها شده گذاشته، جلو آن را گرفته، بعد هم گفته وزیر ارشاد بگوید، چرا «شل» دارد جاسوسی می‌کند؟! چرا دارد برای زنان سیستان و بلوچستان این کار را می‌کند، چرا دارد مدرسه می‌سازد؟! چرا دارد...

اصلاً جاسوسی در نظام اجرایی مگر به این راحتی است؟!‌ بنده وزیر ارشاد چگونه می‌توانم پاسخگوی این باشم؟ می‌گویند، چرا نمایندگان شل هرجا دلشان می‌خواهد می‌روند؟ بابا! مملکت حساب و کتاب دارد، اطلاعات شما شاید ناقص است، شاید اطلاعات شما ناقص است، شاید شما عجولانه صحبت می‌کنید، به هرحال من می‌فهمم، مسئله رسانه، مسائل رقابت، مسئله دعواهای گروهی، این‌ها همه جای خود دارد ولی این طوری مملکت را زیر سوال نبرید! انگار که در طول این مدت نه وزارت اطلاعاتی بوده، نه رئیس جمهوری بوده، نه مجلسی بوده، نه کسی توجه کرده، «شل» آمده اطلاعات... حضرت آقا هم اقتضاء می‌کند که همه این مراکز را در... اصلاً اینطوری نیست !

در سوال شما سه مورد بود که من توضیح دادم. هر سه مورد آن هم مبنای قانونی دارد و همه آنها هم درست هستند. من تازه تردید دارم که خود این را «شل» دارد مطرح می‌کند یا دیگران دارند مطرح می‌کنند!؟ (همهمه اعتراضی نمایندگان)

کیهان همچنین در گزارش دیگری با عنوان " دلالان آمریکایی- اسرائیلی در بریج! "، به مسئله نفوذ و شبکه‌سازی سرویس‌های امنیتی از جمله اسرائیل، آمریکا و انگلیس در داخل کشور با عناوین کارآفرین و در قالب پروژه "رهبران جوان جهانی" و ... اشاره می‌کند و می‌نویسد:

پس از شناسایی نخبه‌های علمی و صاحبان ایده‌های ابتکاری پولساز در ایران توسط گروهی از اعضای شناخته شده لابی سرمایه داری اعم از برخی از اساتید پایگاه علوم انسانی کاپیتالیسم در ایران- بعضاً دانشکده مدیریت دانشگاه صنعتی شریف- و مجموعه‌ای از دلالان داخلی حوزه واردات که شاه کلید ارتباط با شرکت‌های چند ملیتی صاحب سرمایه در غرب به شمار می‌روند، پلی از ایران به قلب اروپا، برلین؛ به صورت حقیقی طراحی شد.
 

اما چه کسانی مدیریت این پروژه را در شکل روبنایی برعهده دارند؟ در ظاهر نام 20 الی 30 نفر از کلان سرمایه داران ایرانی- آمریکایی و عرب- آمریکایی در لیست برگزارکنندگان مشاهده می‌کنیم اما نام برخی در این میان به شدت می‌درخشد.

ایرانی آمریکایی بهایی صهیونیست!

از جمله می‌توان به «کامران الهیان» بهایی صهیونیست اشاره کرد. الهیان هر چند در تعریف خود از عبارت «کارآفرین» استفاده می‌کند اما حقیقت این است که این عنوان برای یک مدیر شبکه‌سازی اجتماعی در جوامع هدف آمریکا و اسرائیل، چندان شایسته نیست. او و همسرش – زهره الهیان- سال‌هاست با همکاری اعراب ثروتمندی همچون ولید بن طلال سعودی و خانواده عرب- اسرائیلی «خوری»، در فلسطین اشغالی برنامه‌های آموزشی با هدف مدیریت فضای سیاسی بحرانی میان اعراب و اسرائیل با شبکه‌سازی اجتماعی و راه اندازی و اداره انواع سازمان‌های به اصطلاح مردم نهاد با اهداف خاص تربیت نسل آینده، پیاده می‌کنند. این خیر «جامعه ساز» درخصوص نحوه برگزاری دوره قبل هم اندیشی «آی بریج» در آمریکا می‌گوید: «ما با تعدادی از اساتید دانشگاهی که کارآفرینی تدریس می‌کردند، دیدار کردیم. سپس با وزارت خارجه آمریکا درباره برگزاری این کنفرانس مذاکره کردیم و آنها پذیرفتند در صدور ویزا برای ایرانیانی که به این کنفرانس می‌آیند، همکاری کنند.»

کیهان در ادامه می‌نویسد:

کامران از روسای UNGAID -اتحاد جهانی برای فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه- وابسته به سازمان ملل است و اخیراً به واسطه روی کار آمدن دولت یازدهم، پس از 40 سال به ایران سفر کرده است.
 

اکنون سوال این است که حلقه ارتباطی دولت یازدهم و کامران الهیان بهایی صهیونیست کجاست؟ الهیان از اعضای رسمی لابی نایاک، به شمار می‌رود که از روابط گسترده‌ای با محمد جواد ظریف و برخی از دیپلمات‌های دیگر وزارت خارجه برخوردار بوده و هست. نایاک یک بنیاد دلالی است که مستقیم تحت نظر کنگره آمریکا فعالیت می‌کند و هدف خود را از سال‌ها قبل که به واسطه همکاری‌های مشترک گروهی از کارگزاران دولتی و مجموعه شرکت‌های وابسته به راکفلرها ایجاد شد، بهبود روابط سیاسی و تجاری ایران و آمریکا اعلام کرده است. بودجه نایاک بطور رسمی توسط بنیاد برادران راکفلر تامین می‌شود که از بانیان نظام اقتصادی و اجتماعی سیستم سرمایه داری به شمار می‌روند.

دیگر حلقه الهیان و دولتی‌ها، برآمده از ارتباطات قدیمی‌تر است. نایاک همزمان با شکل‌گیری در آمریکا با همکاری مشترک برخی از دیپلمات‌های صهیونیست آمریکایی همچون گری سیک و توماس پیکرینگ و دیپلمات‌های ایرانی همچون ع م. و ـه ظ. و ص خ.، کار را با یک تشکیلات ایرانی اروپایی به نام «تشکیلات ضد جنگ کاسمی» آغاز کرد. کاسمی نیز همچون نایاک منشاء نفتی دارد و تشکیل خود را مدیون گعده بنیاد دانش و هنر در ایران است که همکاری‌هایش در شبکه‌سازی اجتماعی در مناطق محروم ایران با ثروت شرکت‌های نفت و گاز شل و توتال یک بار احمد مسجدجامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اصلاحات را به استیضاح کشاند.

تمام جزئیات و اخبارهای گزارش فوق، گوشه‌ای از رفتارهای شبکه نفوذ عباس عدالت (شبکه انگلیسی - آمریکایی) در داخل کشور بوده است که می‌توان ذکر کرد و شاید در آینده‌ای نزدیک، به ذکر جزئیات ملموس‌تری از ارتباط و نفوذ این شخص با حلقه انحراف و بعضی از عوامل دولت‌های نهم و دهم و همچنین دولت‌های یازدهم و دوازدهم، اشاره کنیم که چگونه به دنبال تغییر فکر سیاست‌گذاران و سیاست‌مدارن و مدیران دولتی شده‌اند و با کدام شبکه امنیتی در کشورهای بیگانه، در ارتباط بودند.


منابع:

الف

کیهان

مشرق



  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا