استاد محمد رضا شایق .عضو هیات علمی دانشگاه یزد.

یزدفردا :در پی انتشار برنامه ای با عنوان "هفته یزد "  که  به مناسبت ثبت جهانی یزد با محوریت استانداری و میراث فرهنگی و شورای شهر یزد که هزینه های آن بالای سه میلیارد پیش بینی شده است و اظهارات عضو شورای شهر یزد که یک سوم آن توسط استانداری به شورای شهر و شهرداری محول شده است اقشار مختلف مردم نظرات مخالف و موافق خود را در این زمینه اعلام داشته وبا عنایت به اظهارات همان عضو شورا که سفره هفت سین انداخته شده با هزینه بالای 60 میلیون تومان در ریاست جمهوری به دستور استاندار یزد بوده است فرهیختگان و علماء یزد نیز با این حرکت مخالفت کردند.

   استاد محمد رضا شایق آزاده سرافراز یزدی مفسر قرآن کریم وعضو هیئت علمی دانشگاه یزد  در این رابطه اقدام به انتشار نامه سرگشاده خطاب به مردم و شورای شهر یزد نموده که نسخه ای از آن در اختیار یزدفردا قرار گرفته است .

متن کامل نامه سرکشاده استاد شایق به مناسبت برگزاری هفته یزد:

سخنی با مردم و شورای شهر

فساد چیست ؟
 فساد در لغت به معنای نظام گسیختگی و در اصطلاح یعنی اخراج اشیا‌ء از جای واقعی خود است اگر در جامعه ای زرگر خیاطی و خیاط طبابت و طبیب موعظه و واعظ مهندسی کند آن جامعه دچار فساد است . یکی از اسرار موفقیت امام مهدی (عج )دراصلاح جامعه بشری آن است که هر کسی را در جای خود قرار می دهد. البته این حقیقت را همه بخوبی می فهمند . هیچکس حاضر نیست فرزند خود را برای جراحی قلب به بیمارستانی بفرستد که تیغ جراجی را به دست بهیار داده و متخصص جراحی را بجای بهیار نشانده اند لکن چرا همین افراد که در اینجا بخوبی می فهمند که مراجعه به این درمانگاه عاقلانه نیست در مورد امور کلان زندگی جمعی و مدیریت جامعه نسبت به این حقیقت تغافل می کنند ؟ شاید رازش شیرینی منصب و عنوان ( البته بهر قیمت که بدست آید ) باشد و چه زیبا فرموده اند « حب الدنیا رأس کل خطیئه »
براستی چه کسانی باید برای رشد فرهنگی شهری که در گذشته و حال فرزانگان و نخبگان بسیاری را در خود پروریده و رهبر انقلاب  آن را دا رالعلم نامیدند (یعنی شهریزد) طرح و برنامه و نظر بدهند ؟ فردی که مثلا دارای لیسانس حسابداری است یا دیگری که در رشته ادبیات تخصصی کسب کرده است ؟!
اگر اساس فرهنگ را باورها بدانیم (که همین هم هست ) باید گفت شاکله و اساس فرهنگ اسلامی ایرانی اعتقاد عمیق به اسلام است و بی شک کسی که شناخت عمیق نسبت به اسلام نداشته باشد نمی تواند طراح و برنامه ریز فرهنگی باشد . این درست نیست که صاحبان تجربه وآثارمفید وخدمات موثرفرهنگی وآشنا به مبانی اسلام که در این شهر کم نیستند درانزوا مانده کسی از آنها نظرنخواهد شورای شهرقوی آن است که در اموری که تضلع نداردازصاحبان فکر وتخصص شهر نظر بخواهدنه این که بی اعتنا به این همه غنای علمی شهر(دانشگاهی وحوزوی) افرادی فاقد تخصص طرح داده و مسئولان استان میلیارد ها اموال مردم را برای اجرای آن اختصاص دهند آن هم در شرایط نابسامان اقتصادی که عده ای حتی برای تامین یک وعده غذا در روز هم دچار مشکلند
از طرفی ظاهراً عده ای فراموش کرده اند که این نظام حاصل انقلاب اسلامی و خون صدها هزار شهیدی است که برای حاکمیت احکام اسلام در این کشور وبرپایی نظامی که تمام شاکله و قوانین آن براساس اسلام بنا  شده باشد فداکاری کردند و بنص اصل چهارم قانون اساسی هر قانون مغایر شرع در این نظام از درجه اعتبار ساقط است و چه ظلمی از این بالاتر که وقت جنگ و خطر و ضرورت ایثار و گذشت ، معتقدان به مبانی این انقلاب هزینه های سنگین بپردازند اما هنگام میوه چینی ،عافیت طلبانی که بر گوشه قبایشان غباری ننشسته و هزینه ای برای این انقلاب نداده اند و فقط طلبکاری از  نظام و انقلاب را بلدند میوه چین این انقلاب شده آن ایثارگران را به حاشیه رانده و شروع به تخریب فرهنگی کنند که اینها با خون خود و فرزندان و پدران خود آن را آبیاری کرده اند‍‍ !
طرح (هفته یزد ) که با مشارکت شورای شهر و شهردای و استانداری قرار است در روزهای آینده اجرا شود ازمصادیق این گلایه است طرحی که یی تردید در موارد متعددی با مبانی اعتقادی این مردم مغایرت جدی  دارد که ذیلاً به مواری اشاره می کنیم .
همزیستی مسالمت آمیز با ادیان
 قرار است به نماد همزیستی مسالمت آمیز ادیان در یزد کارهایی بکنند از جمله تعدادی بچه مسلمان و یهودی وزردشتی را کنار هم نشانده تا با هم نوازندگی کنند اما دهنده این طرح ظاهراً هیچ اطلاعی از احکام اسلام در مورد همزیستی مسالمت آمیز مسلمین با غیر مسلمین و حدود آن نداشته که در مقابل طرح و روش خداوند اظهار سلیقه نموده است . نظر اسلام نیز بر همزیستی مسالمت آمیز است امانه به این سبک ، همزیستی مورد نطر اسلام حدود ی مورد تاکید دارد که لزوماً باید اجرا شود که عبارتند از :
از واجبات دین تولی و تبری است تبری یعنی عدم رفاقت وصمیمیت با کفار ( بنص قرآن و روایات اهل کتاب نیز جز‌ء کفارند ) و قرآن کریم در دهها آیه صریح رفاقت و صمیمیت با کفار را منع و تحریم نموده است از جمله آیه ۱تا۴ ممتحنه و آیه۵۱،۵۲، 53، ۵۷، ۵۸،۵۹ ، ۸۰ و۸۱ سوره مائده و۲۳سوره توبه.   و نیز می فرماید که اگر این حدود ( تولی و تبری ) را رعایت نکنید در زمین فتنه وفساد بزرگی رخ خواهد داد (انفال . آیه /73)
بنص قرآن کریم و روایات قطعی اهل بیت ، اهل کتاب باید جزیه بپردازند که اینها نه تنها در طول این چهل سال یک ریال بعنوان جزیه نپرداخته اند بلکه افتضاح تصرف نزدیک به دو میلیون متر مربع از زمینهای منطقه صفائيه یزد توسط انجمن زردشتیان که  قیمت آن به حدود چهار هزار میلیاردتومان می رسد(وشورای شهر هم آرام از کنار این حق کشی رد شد) اثبات نمود که این اقلیت پنجهزار نفری در یزد دست تطاول و تعدی به حقوق پانصد هزارنفرمسلمان باز کرده اند و این چه همزیستی مسالمت آمیزی است ؟ !!
آیا اگر کسی به پدر شما جسارت کرده  بگوید پدرتان فردی دروغگو بوده حاضرید با او دوستی کنید وبچه خود را کنار بچه او بنشانید تا بنوازند ؟ ! آیا پیامبر و کتاب آسمانی شما کمتر از پدرتان حرمت دارد ؟ و مگر نه این که عموم اهل کتاب پیامبر شما را ( نعوذ بالله ) افترا زننده بخدا و مدعی غیر واقعی رسالت می دانند ؟ ( و اگر او ا پیامبر خدا می دانستند که مسلمان بودند ! )قران درنهی ازرفاقت با اهل کتاب میفرماید هنگامی که شما به نماز ندا میدهیدآن راببازی وتمسخر میگیرند! ما پیامبرمان را از جان و فرزندمان دوست تر داریم و به تبعیت از نهی خداوند هرگز اینطور دوستی را برنمی تابیم و بی شک این کار مخالفت با قرآن و دستورات صریح و غیر قابل تآویل شارع مقدس است که در آیات فوق الذکربیان شده است.
ملی گرایی  تا کجا ؟
 توجه به نژاد و قومیت در طبیعت بشر وجود دارد و اسلام هم در حد اعتدال بدان توجه کرده است مثلاً قرآن کریم قاطع رحم را ملعون می شمارد و انفاق را در مرحله اول برخویشان لازم شمرده و در مرتبه بعد به غیر خویشاوندان . اما ملیت و نژاد را هرگز ملاک و حدت و برادری نشمرده است بلکه ایمان بخدا و مبادی دین حق را مبنا قرار داده و بدین سبب بود که پیامبر با خویشاوندان کافر خود جهاد می کرد اما سلما ن فارسی ایرانی را جز‌‌‌‌‌‌‌ء اهل بیت خود دانست مقامی که به هیچ عربی از غیر خاندان پیامبر نرسید.
بزرگترین مصائب بشری و جنگها و رقابتهای خطرناک و مصیبت بار بشر ولیده ناسیونالیزم و ملیت گرایی است که از جمله انها دو جنگ جهانی است که اعتقاد به برتری نژاد ژرمن نزدیک به یک صد میلیون  کشته از بشر گرفت و خسارت های بسیاری زد و روایات اهل بیت (ع) بانی ناسیونالیزم را ابلیس می دانند (مراجعه کنید به خطبه ۱92 نهج البلاغه «قاصعه » )و امام کاظم (ع) فرمود: هر کس در قلبش به وزن خردلی( ذره ای ریز) خوی عصبیت ( قومیت گرایی ) داشته باشد خداوند بهشت را بر او حرام می فرماید . امام رضوان الله علیه که احاطه ای عمیق بر  روح و محتوای اسلام داشت خوب این واقعیت را دریافته بود و از سقوط در این ورطه  بر حذر می داشت ایشان در کلامی فرمود « ما هر چه سیلی خوردیم از ملی گرایی بوده است » ایشان اسم مجلس شورای ملی و بسیج ملی را به شورای اسلامی و بسیج مستضعفین تغییر دادند و نیز فرمودند « آن ملی گرایی که آن می گوید ملت عرب ، آن می گوید ملت فارس ، آن می گوید ملت ترک ...این امری است که اساس دعوت پیغمبران را به هم می زند » و نیز فرمود « ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است برای این که این ملی گرایی ملت ایران را در مقابل سایر ملت ها ی مسلمان قرار می دهد اینها نقشه هایی است که مستعمرین کشیده اند که مسلمین با هم مجتمع (متحد ) نباشند ».
براستی آیا در دوران دفاع مقدس ،آنان که فریاد وطن دوستی سر می دهند آن حماسه های بی نظیر مثل فتح خرمشهر و فتح المبین و... را آفریدند و آیا ندای نژا د ایرانی و مصدق مصدق بود که ملت ما را در جنگ با وجود تحریم شدید در مقابل قدرت استکبار جهانی نگهداشت و متجاوزین را از خاک ما بیرون ریخت یا شعار اسلام و قرآن و یا حسین (ع) و یا زهرا (س) و دعای کمیل ؟! و براستی در دفاع مقدس ملی گرا ها و نقاله خوانها و ارادتمندان به آرش و رستم (که واقعیتی جز خیال و داستان ندارند ) کجا بودند؟ آنجا که فرزندان اسلام اهلبیت روی میدان مین می رفتند و تانک ها ی مجهز از برابر هیبت نفرات آنها می گریختند !
آیا صدای اشک و قرآن و دعا و ذکر خدا بود که شب عملیات ( به قول رادیو لندن ) از هر بسیجی یک تانک می ساخت یا نقاله خوانی رستم و اسفندیار و اشعار ملی گرایانه ؟ اگر یک نفر از این ناسیونالیستهای دو آتشه یا بچه هایشان در دفاع مقدس از میهن اسلامی همچوفدا کاریهایی کرده اند بما نشان دهید تا بشناسیم  !
درجنگ اثبات شد که وقتی اسلام ملاک وحدت باشد میهن نیز حفظ خواهد شد اما وقتی ناسیونالیسم ملاک بود حتی وطن هم حفظ نمی شود.حب وطن واقعی نیز در سایه اسلام است . امام امت (ره) فرمود « ما ملت و فداکاری در راه میهن را در سایه اسلام می پذیریم و دفاع از ممالک اسلامی جزواجبات است لکن نه اینکه ما اسلامش را کنار بگذاریم و بنشینیم فریاد ملیت بزنیم »
حال آقای مصدق در شاکله فکری و ماهوی این انقلاب چه محلی از اعراب دارد که عده ای می خواهند با زنده کردن نام امثال او(با گذاشتن نامش برخیابانها) و به بوته فراموشی سپردن مفاخر حقیقی این سرزمین مسیر ارزشی این انقلاب را کج و همه چیز را معکوس یا مکتوم نمایند ؟ این وصیت نامه خیل عظیم شهدا ی انقلاب و جنگ است .زحمت مراجعه بخود بدهید وبنگرید که حتی یک در صد آن هم رنگ ناسیونالیستی ندارد و فقط سخن از اسلام و ولایت است .
 همه دنیا فهمیدند که مقصد اصلی داعش و حامیان آن ایران بود و اگر بر ما دست می یافتند بلائی به مراتب بدتر از بلایی که برسوریه و عراق آوردند برسر ما می آوردند در نقشه سیاه آنها که علناً اظهار کردند تمام خاک ایران در نقشه تصرف داعش بود و نیز هر عاقلی می دانست که اگر جوانان ایرانی به کمک مردم سوریه و عراق نروند و داعش بر سوریه و عراق مسلط شود آنوقت نوبت ایران  خواهد بود و دیگر نمی توان آن را دفع و با آن مقابله کردیا باید بهایی بسیار سنگین برای دفع آن پرداخت . خوب ، این معنی فهم عمومی نسبت به خطر داعش برای ملیت ما بود .چه کسی می تواند این را انکار کند ؟ و چه کسی با این خطر بیخ گوش ما مقابله و آن را دفع کرد ؟ ملی گرا ها  یا همین بچه های  ولایی حزب الله ؟ بله ملی گراها هم خیلی زحمت کشیدند از جمله این که کلی وقت گذاشتند و فسفر سوزاندند که شعار درست کنند : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران .  و نیز شایعه علیه مدافعان حرم درست کردند که این ها برای پول می جنگند و...
امام (ره) فرمود« من در میان شما  باشم یا نباشم نگذارید این انقلاب بدست نا اهلان ونا محرمان بیفتد »وبی شک هر کس از خط امام که (همان احکام وارزشهای اسلام ناب است) عدول کند هم نااهل است هم نامحرم.
گلایه های دیگری نیز درمورد این طرح هست که بدلیل طولانی شدن نمی گویم .امید که همین اشاره برای توقف اجرای این طرح وطرح بعدی (مربوط به شهر«ونیز»که بدتر از این است)بس باشد وبحث بجایی نرسد که مجبور به بیان حقایق تلختری شوم .
                                                                                                

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا