اصول عکاسي
 
از عنوان اين نوشته بر مي‌آيد که مطالبي مناسب براي تازه کارها و يا عکاسان تفنني در بر داشته باشد. اما کساني که دائما با دوربين و عکاسي سر و کار دارند نيز ممکن است بعضي وقتها با خواندن مطالبي که مدتها است در گذشت ايام از ياد برده‌اند چيزي براي يادآوري و يا حتي ياد گرفتن بيابند. کساني که در هر سال هزاران عکس مي‌گيرند اين مطالب بطور تجربي ملکه ذهنشان شده است، ولي خيلي‌ها براي به خاطر آوردن و بکار بردن اين موضوعات بايد فسفر زيادي بسوزانند!!
بيشتر عکس هايي که ما مي‌گيريم برهه‌اي از زندگي ما و اطرافمان را ثبت مي‌کند. براي اين که اين عکسها داراي روح باشند و به بهترين وجه منظور ما را برسانند نياز داريم که قوانين اوليه‌اي را رعايت نماييم و ضمنا به دانشي کامل در مورد توانائيها و محدوديتهاي دوربيني که با آن کار مي‌کنيم نياز خواهيم داشت.
همه اين مقدمات و بازار گرميها براي اين بود که بگويم در اينجا ايده‌هايي براي بهبود عکسها عنوان شده که در دوبخش شناخت دوربين و بخش اشاراتي به ترکيب بندي دسته بندي شده است.

بخش اول – شناخت دوربين

بيشتر دوربين‌هاي ديجيتال با استثنائاتي داراي عملکرد ساده‌اي مي‌باشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها مي‌تواند مفيد و حاوي نکات سودمندي باشد. راه بهتر اين است که در حين خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربي روي دوربين آزمايش نماييد. از کار کردن با دوربين نترسيد، بدترين اتفاقي که ممکن است براي دوربينتان بيفتد اين است که باتري آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شويد. دوربين‌هاي ديجيتال براي آموختن عکاسي از راه تجربه واقعا عالي هستند. نه فيلمي مصرف مي‌کنند و نه اينکه براي ديدن نتنيجه مجبور به منتظر ماندن براي چاپ عکس هستيد. يادگيري کار کردن با دوربين نيمي از لذت داشتن آن است. در اينجا بعضي از مطالبي را که بايد براي تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشيد ليست کرده‌ام.

رزولوشن و فشرده سازي

يک دوربين ديجيتال بهترين تصويرش را در بالاترين رزولوشن و کمترين فشرده سازي‌اش مي‌گيرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهاي غير فشرده زمان زيادي براي ضبط شدن روي حافظه دوربين مي‌برد و ضمنا فايل بسيار بزرگي توليد مي‌شود که بزودي حافظه دوربين شما را خواهد بلعيد. بخاطر همين فرمت JPEG با کمترين فشردگي را براي عکاسي‌هاي روزمره توصيه مي‌کنيم. در اين فرمت عکسها زمان کمتري براي ضبط شدن مي‌گيرد و نتيجه نهايي نيز تقريبا با فرمت غير فشرده قابل تشخيص نيست. متاسفانه بيشتر دوربين ها داراي حافظه کافي براي عکاسي نيستند و بعداز خريد دوربين حتما بايد به فکر يک حافظه بالاتر باشيد.

مدهاي فلاش و تاثير پذيري فلاش

بيشتر دوربين‌هاي ديجيتال براي فلاش از تنظيم خودکار استفاده مي کنند. اگر نورسنج دوربين تشخيص دهد که نور محيط براي عکاسي کافي نيست دوربين فلاش را روشن مي‌کند. بايد بدانيد که اين گزينه هميشه بهترين انتخاب نيست. د راينجا مثالهايي براي برد فلاش آورده شده که به شما کمک مي‌کند که بدانيد در هر شرايطي چکار کنيد:
- در يک اتاق خيلي بزرگ: بدون اين که سوژه اي در برد فلاش واقع شده باشد، دوربين را ثابت کنيد و فلاش را خاموش نماييد. اما اگر سوژه از 3 - 4 متر به دوربين نزديکتر بود فلاش مي‌تواند موثر باشد. گزينه ديگر استفاده از فلاش تاخيري Slow Sync است که در اين حالت بايد دوربين را روي سه پايه ثابت نماييد. در اين مد دوربين سوژه را با فلاش روشن مي‌کند و پس زمينه را با باز نگه داشتن بيشتر ديافراگم.
-در فضاي باز: دراين حالت نيز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نماييد. استفاده از فلاش دوربين را مجبور مي‌کند که از سرعت هاي شاتر خاصي (1/30 -1/60) استفاده نمايد و اين سرعت شاتر احتمال زيادي دارد که براي منظره شما مناسب نباشد.
- آتش بازي: استفاده از فلاش براي عکاسي از منظره آتش بازي بعيد به نظر مي‌رسد که اثري در عکس داشته باشد. ولي اينطور نيست! استفاده از فلاش اين مزيت را دارد که جلوي پايين آمدن سرعت شاتر بخاطر تاريک بودن محيط گرفته شود و عکس بهتري از آتش بازي ثبت شود!
- پرتره: گرفتن عکسهاي پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربين کار بسيار مشکلي است. حتي با استفاده از سيستم کاهش قرمزي چشم، نور فلاش بسيار تک بعدي و نامطلوب است. بجاي استفاده از فلاش سعي کنيد عکس را در نور روز يا با نور پردازي در محيط بگيريد. براي اصلاح نور از تراز سفيدي دوربين استفاده کنيد و قبل از گرفتن عکس دوربين را ثابت کنيد (روي سه پايه يا جاي ديگر). هنگامي که نور محيط براي عکس مناسب بود از فلاش اجباري براي روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنيد.
- عکاسي از درون ماشين يا پنجره: اگر شيشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربين برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنيد.

مدهاي برنامه ريزي شده

اگر دوربين شما داراي مدهاي برنامه ريزي شده و يا اوليتهاي شاتر و ديافراگم مي باشد استفاده صحيح از آنها را ياد بگيريد.
يک مد برنامه ريزي شده استاندارد معمولا کنترل بهتري از حالت اتوماتيک دوربين براي آن شرايط خاص فراهم مي‌نمايد. خيلي از دوربين ها داراي انتخاب جبران نوري و تراز سفيدي هستند، ولي در مد اتوماتيک نمي‌توان از آنها استفاده نمود.
- اولويت ديافراگم: اجازه کنترل بر روي عمق ميدان را براي عکاس فراهم مي کند. (عمق ميدان محدوده شارپنس تقريبا مناسب عکس در يک ديافراگم خاص مي‌باشد). هرچه ديافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظير f1.8 يا f2.8) عمق ميدان باريکتر است. و هر چه ديافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f8 يا f11) عمق ميدان پهن‌تر است. مي‌توان از اولويت ديافراگم براي مات کردن پشت زمينه نامناسب عکس استفاده کرد يا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمينه مطمئن شد.
- اولويت شاتر: امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم مي‌کند. در صحنه‌هاي داراي حرکت بايد از سرعت بالاتر شاتر براي ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود.

کنترل‌هاي ويژه

بيشتر دوربين‌ها داراي کنترل‌ها و گزينه‌هاي اضافي هستند. مهمترين اين کنترل‌ها عبارتند از:
- جبران نوري : براي اصلاح يا تغيير نورسنجي دوربين استفاده مي‌شود. اين گزينه تا حدودي پيچيده به نظر مي‌رسد ولي در واقع اينطور نيست. سيستم نورسنجي دوربين همواره در حال کار است و سازندگان مي‌دانند که اين سيستم در شرايط خاص بدرستي عمل نمي‌نمايد. مثلا سوژه‌هاي سفيد و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس مي‌شوند. بنابر اين مي‌توان با يک جبران نوري مثبت عکس را اصلاح نمود.
- تراز سفيدي: براي کنترل رنگ سفيد در عکس و درنتيجه کيفيت ساير رنگها درنظر گرفته شده است. بيشتر دوربين ها براي نور روز تنظيم شده‌اند، بنابر اين بعضي نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفيد و در نتيجه شيفت ساير رنگها و غير طبيعي شدن آنها مي‌شود. يک مثال خوب براي اين مورد لامپهاي فلورسنت هستند که در بيشتر مکانهاي تجاري استفاده مي‌شوند و باعث آبي شدن همه چيز مي‌شوند. معمولا تنظيم نور دوربين بر اساس نوع نور محيط به رها کردن دوربين در مد اتوماتيک ترجيح داده مي‌شود.
- نورسنجي: در بيشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربين خوب کار مي‌کند. ولي ممکن است در شرايطي اين تنظيم مناسب نباشد. در بيشتر دوربينهاي ديجيتال امروزي يک گزينه و يا بيشتر براي نورسنجي وجود دارد. گزينه نورسنجي نقطه اي Spot meter نور را (ديافراگم و شاتر) را بر روي ناحيه کوچکي از کادر تنظيم مي‌کند. در بعضي مدلها مي‌توان گزينه‌اي را انتخاب نمود که نقطه نور سنجي با نقطه فوکوس روي هم بيفتد. نورسنجي متوسط گيري مرکزي دو ناحيه در کادر را درنظر مي‌گيرد، يک ناحيه دايره‌اي در مرکز و يک ناحيه در بقيه کادر. معمولا نتيجه به دست آمده از اين دو ناحيه به صورتي با هم ترکيب مي‌شود که اهميت ناحيه وسط از اطراف آن بيشتر باشد.
- زوم اپتيکال و ديجيتال: اگر دوربين شما فقط زوم ديجيتال دارد و يا يک زوم اپتيکال و يک زوم ديجيتال، د رمورد فرق بين اين دو نوع زوم که قبلا در مورد آنها به تفصيل صحبت کرده‌ايم مطالعه کنيد. اگر فقط زوم ديجيتال داريد زياد روي آن حساب نکنيد.

بخش دوم- موارد مهم در ترکيب بندي

يک ترکيب بندي خوب با اصول اوليه آن شروع مي‌شود. قرار دادن درست سوژه در کادر حياتي است و يکسري قوانين ساده مي تواند کمک زيادي در اين مورد نمايد. بسته به اين که سوژه يک منظره ، يک شخص يا شئ و يا اينکه کادر افقي يا عمودي است، ترکيب بندي فرق مي کند. در بعضي شرايط بايد به بعضي از قوانين ترکيب بندي کمتر و در بعضي موارد بيشترتوجه کرد.
هر عکسي بايد –علت وجودي – داشته باشد واگر اين علت براي گيرنده عکس مشخص نباشد چه انتظاري از بيننده داريد که از عکس چيزي بفهمد؟ بيشتر مردم براي منظورهاي خاصي نظير يادگاري از چيزي داشتن، ثبت يک لحظه تکرار نشدني، ثبت يک موقعيت استثنايي، شکار يک سوژه زيبا يا جذاب و ... عکس مي‌گيرند. براي اينکه عکس معني داشته باشد بايد اصولي را در آن رعايت کرد:
-افقي و عمودي: شما دنيا را با زاويه نسبت به افق نمي‌بينيد، بنابر اين به غير از شرايطي که تعمدا اين کار را مي کنيد از آن پرهيز نماييد. افق را در کادرتان تنظيم نماييد. منظره يک ساحل کج که انگار آب دريا در حال ريختن از يک ور عکس مي‌باشد براي بيننده جالب نيست. براي تراز کردن دوربين يک خط افقي مثل خط آب دريا را در نظر گرفته و دوربين را بالا برده و بچرخانيد تا خط پايين کادر موازي خط افقي شود، سپس دوربين را بدون اينکه تغيير وضعيت دهيد پايين اوريد تا خط آب کمتر از2/1 و بيشتر از 3/1 کادر افقي عکس را اشغال نمايد و آسمان بقيه کادر را. يادتان باشد هيچگاه خط افق را در وسط کادر قرار ندهيد.
بعضي دوربين‌ها براي سادگي شبکه‌اي افقي عمودي را روي مانيتور نشان مي دهند. اگر دوربين شما چنين امکاني دارد استفاده از آن براي بالا بردن دقت و کاهش زمان مناسب است.
-هر چند تکنيکي که بالا شرح داده شده بود براي منظره‌اي مثل دريا مناسب است، ولي براي منظره يک آبگير يا بندرگاه مناسب نيست. مثلا ساحل آبگيرها در آنطرف درياچه قابل ديدن است و تشخيص سطح افقي در آنها مشکل است. در چنين شرايطي دنبال يک خط عمودي بگرديد. در کادر عکس نگاه کنيد و هر جا که يک خط عمودي يافتيد کادر عکس را با آن نقطه تراز نماييد.
عکاسي از سوژه‌هاي عمودي مشکل تر است. ايجاد حالت پرسپکتيو توسط لنز دوربين مي‌تواند کاملا گيج کننده باشد. مي‌توان به اجزاء عمودي در منظره توجه کرد و کادر را در اطراف آنها حرکت داد تا مطمئن شويم لبه عمودي کادر واقعا با خط عمودي موازي است.
بخصوص عکاسي از مناظر شهرها مشکل است و براي تصميم گيري درباره اين که کدام خط واقعا عمودي است بايد دقت بيشتري به کار برد. با تنظيم کادر بر روي نزديکترين و بزرگترين ساختمان در کادر به احتمال زياد بقيه ساختمانهاي واقع در دوردست تصوير از تراز خارج خواهند شد. با يک نگاه کلي در تصوير مي‌توان از اين اشتباه پرهيز کرد.
اگر باز هم تصوير کج به نظر مي‌رسد بايد زاويه دوربين را تغيير داد و يا حتي موقعيت عکاسي را عوض کرد.
يک نکته: بعضي مواقع مناظر خيابان از ميان خيابان به بهترين وجه گرفته مي‌شود، با گرفتن عکس از امتداد جاده پرسپکتيوي زيبا و طبيعي خواهيم داشت (البته به شرطي که قبل از تمام شدن عکاسي زير چرخهاي يک تريلي روي جاده پهن نشده باشيد!!)
از اجزاء شلوغ کننده در کادر پرهيز نماييد
اجزاء شلوغ کننده عکس به چند طريق ايجاد مي‌شوند. اين اجزاء ممکن است مردم، حيوانات يا اشيائي باشند که بطور ناخواسته در کادر قرار مي‌گيرند و حتي ممکن است بخشي از سوژه را بپوشانند، عدم تناسب رنگي ايجاد نمايند و يا نامتناسب با سوژه و موضوع عکس باشند. بعضي از اين مزاحمتها را براحتي مي‌توان کنترل نمود و بعضي را نمي‌توان کاري کرد:
- توريستهاي سرگردان، پياده‌ها، احشام يا خودروها: کاري نمي توان کرد. بايد صبر کنيد (صبور باشيد!) تا هر وقت دلشان خواست از کادر مورد نظر شما خارج شوند! مي‌توان با تغيير موقعيت يا نزديکتر شدن به سوژه بعضي از اشياء ساکن را از کادر خارج کرد يا با استفاده از زوم کردن يا بريدن کادر بعد از عکاسي مشکل را حل نمود.
- از اجزاء مزاحمي که خودتان ايجاد کرده ايد دوري کنيد: خيلي از دوربين ها مي توانند ساعت و تاريخ را روي عکس اضافه نمايند، تا جايي که برايتان لازم نيست از استفاده از آن خودداري نماييد. با اضافه کردن تاريخ و ساعت روي عکس چيزي به عکس شما اضافه نمي شود و حذف کامل آنها بعد از گرفتن عکس کاملا ممکن نيست. بعلاوه اطلاعات عکس در بخش متاديتا EXIF عکس ثبت مي شود که نياز استفاده از تاريخ و زمان بر روي عکس را از بين مي برد.

نقطه فوکوس

نقطه فوکوس عکس بسيار مهم است:
- مطمئن شويد که فوکوس کامل روي سوژه انجام گرديده است: معمولا بايد سوژه مهمترين بخش تصوير بوده و نگاه بيننده به سمت آن کشيده شود، اما نيازي نيست که در مرکز عکس واقع باشد. با استفاده از قفل فوکوس کاري کنيد که فوکوس بجاي مرکز تصوير روي سوژه انجام شود. –سوژه را در ميان کادر قرار دهيد، فوکوس را روي سوژه انجام داده و دکمه شاتر را تا نيمه بفشاريد، وقتي مستطيل ميان مانيتور سبز شد فوکوس انجام شده و تا هنگامي که دکمه را رها نکنيد فوکوس در همان وضعيت باقي مي‌ماند، اکنون کادر بندي مورد نظر را انجام داده و دکمه را تا آخر بفشاريد تا عکس گرفته شود.
- پرتره: روي چشم‌ها فوکوس کنيد، اگر دوربين زوم اپتيکال دارد براي کادر بندي سوژه از آن استفاده نماييد. اگر دوربين اولويت ديافراگم دارد، يک ديافراگم باز انتخاب نماييد تا پس زمينه سوژه مات شود و اگر ندارد ممکن است يک مد مخصوص پرتره داشته باشد. اين مد بطور خودکار از يک ديافراگم باز استفاده مي‌نمايد. اگر تنها فلاشي که داريد همان فلاش سر خود دوربين است آنرا خاموش کنيد و از نور يک پنجره يا نورهاي غير متمرکز محيط استفاده نماييد.
اگر فلاش تنها انتخاب شما براي نور است از قرار دادن سوژه در نزديکي ديوار يا هر سطح تخت ديگر پرهيز نماييد، زيرا يک سايه خشن در کنار سوژه روي ديوار ايجاد مي‌گردد که زيبا نيست.
هنگام کادر بندي براي امتداد نگاه سوژه جايي در کادر باقي بگذاريد و هميشه دوربين را کمي به سمت پايين بگيريد که نواحي زير بيني و چانه در عکس ديده نشود.
سخن آخر: هميشه به ياد داشته باشيد، اول فکر کنيد، بعد عکس بگيريد. چند ثانيه فکر کردن در مورد عکسي که مي خواهيم بگيريم مهمترين مرحله عکاسي است. خوبي دوربين‌هاي ديجيتال اين است که نمايي از عکس نهايي را در مانيتور مي توان ديد و خيلي راحت‌تر از دوربين‌هاي معمولي در مورد نتيجه کار نظر داد.

اصول و تعاريف كلى عكاسى

 

عكاسى زبان است. زبانى تصويرى كه واژگان، قواعد و دستورات خاص خودش را دارد. آشنائى با اين زبان و تبحر در استفاده از آن به شما اين امكان را مى‌دهد كه از طريق تصوير با بيننده عكس ارتباط برقرار كنيد. به همين دليل است كه مى‌گويند عكس خوب عكسى است كه در ذهن بيننده احساس يا فكرى ايجاد كند.
براى ايجاد فكر يا احساسى در ذهن بيننده لازم است ما حرف روشن و گيرائى براى گفتن در عكس مان داشته باشيم. جهان اطراف ما پر است از موضوعات جالب براى عكاسى. براى انتخاب یک موضوع از اين ميان بايد از ذهن خود کمک بگيريم. پيش از گرفتن عكس، از خودمان بپرسيم موضوع آن چيست و چه جنبه هائى از موضوع را مى خواهيم پوشش دهيم. گاهى با قدم زدن در یک محل و نگاه كردن دقيق به اطراف مان مى توانيم سوژه هاى مهم و گيرائى براى عكس هايمان پيدا كنيم. گاهى هم مى خواهيم گزارشى مصور درباره ی موضوعى تهيه كنيم كه لازم است از جنبه هاى مختلف پوشش داده شود. در اين درس، هدف ما بيشتر نوع دوم عكاسى است يعنى عكاسى براى گزارشگرى يا بيان داستان.
به عنوان مثال فرض كنيم مى خواهيم گزارشى مصور از یک كلاس موسيقى كودكان تهيه كنيم. گزارش ما لازم است ساختمان مدرسه، كلاس موسيقى، معلم ها، شاگردها، سازها و نت هاى موسيقى را پوشش دهد. تمركز گزارش بر جثه ی بچه ها، رابطه ی آنها با ساز و با معلم خواهد بود.
در اين مرحله فهميده ايم كه موضوع گزارش ما و تاكيد آن بر چيست. حالا كه روشن شده حرفى كه براى گفتن داريم چيست، نوبت آنست كه فكر كنيم چكونه بايد آن را بيان كنيم كه روشن و گيرا باشد.
ايجاد عكس روشن و گيرا كار آسانى نيست. شبيه یک سخنرانى موفق است كه حضار هم متوجه منظور سخنران بشوند و هم تا آخر و با دقت به آن گوش بدهند و كسل نشوند. لازمه اش اينست كه از پيش ببينيم، آماده باشيم و با حضور ذهن كار كنيم.
یک بازبينى اوليه از محلى كه قرار است در آن عكس بگيريم به ما در انتخاب دوربين، عدسى و وسائل نورپردازى کمک مى كند. در مثال مدرسه موسيقى كودكان، با بازبينى محل مدرسه از جمله پى مى بريم كه كلاس موسيقى كوچک و كم نور است. براى عكاسى در محل كوچک لازم است از عدسى اى كه ميدان ديد وسيع داشته باشد استفاده كنيم. به اين عدسى ها در زبان انگليسى Wide Angle مى گويند. در بخش عدسى ها بيشتر در اين مورد توضيح خواهيم داد. با اين عدسى مى شود مطلب بيشترى را در عكس گنجاند. به موضوع عكس هم مى‌شود نزدیک تر شد.
كم نور بودن كلاس هم راه حل دارد. با توجه به اين نكته كه مى خواهيم تا آنجا كه مى شود از فلاش استفاده نكنيم، بهتر است یک روز آفتابى براى عكاسى برويم تا از نور طبيعى كه از پنجره كلاس به درون مى تابد بهره ببريم. بردن چراغ دستى پرنور كه بتواند در گوشه ی كلاس جاى بگيرد و با تابيدن به ديوار به ما نور غير مستقيم و ملايمى بدهد اقدام هوشمندانه اى خواهد بود. اين نور غير مستقيم سايه ها را در عكس ما ملايم تر خواهد كرد. یک سه پايه ی عكاسى سبک و کوچک هم هميشه به كار مى آيد.
اگر از دوربين ديجيتال استفاده مى كنيم لازم است:
باطرى هاى دوربين شارژ شده باشند.
كارت حافظه ی دوربين (Flash Card) پاک شده و جاى كافى براى تعداد زيادى عكس داشته باشد.
با برنامه ی كار دوربين آشنا باشيم و آن را براى شرايط خاص محل و نوع عكاسى اى كه در نظر داريم تنظيم كنيم.
وقتى با دوربين، وسيله ی نورپردازى و سه پايه به محل رسيديم خيلى زود اطراف ما شلوغ خواهد شد. براى اينكه چيزى از قلم نيافتد خوبست از پيش فهرستى تهيه كنيم از موضوع هائى كه بايد حتماً در گزارش از آن ها عكس داشته باشيم.
وقتى در مقابل كلاس مى ايستيم، ذهن ما به چشم هايمان دستور مى دهد چه چيزهایى را به دقت ببيند و از چه نكاتى سرسرى بگذرد. دوربين عكاسى اما چنين قدرتى ندارد و براى اينكه عكس هاى خوبى بگيرد محتاج ذهن عكاس است.
وقتى به صفحه ی دوربين عكاسى نگاه مى كنيد، مراقب باشيد تنها آنچه براى بيان موضوع لازم است در اين صفحه جاى گرفته و مطالب نالازم از آن حذف شوند. براى كنترل اينكه چه چيزى در كادر عكس شما جاى بگيرد و كدام حذف شود مى توانيد:
به سوژه‌ی عكس نزدیک يا از آن دور شويد.
جاى دوربين را عوض كنيد.
جاى سوژه عكس را تغيير بدهيد.
زاويه ديد دوربين را تغيير بدهيد.
صفحه ی دوربين را مى توانيم با بوم نقاشى مقايسه كنيم. همانطور كه نقاش مسئول اجراى نقاشى است و براى اضافه كردن هر عنصرى به اثر هنرى اش بايد فكر كند، عكاس هم بايد اجزاى عكس را با دقت انتخاب كند.
عكسى كه مطلبش را روشن و زيبا بيان كند همان عكسى است كه در ذهن بيننده ايجاد فكر يا حسى خواهد كرد.
براى تهيه گزارش كلاس عكاسى بچه ها ما به تصاوير زير احتياج خواهيم داشت:
نماهاى كلى از ساختمان مدرسه، كلاس ها از بيرون و نماهاى عمومى از كل فضا
نماهاى متوسط از معلم ها و شاگردها
نماهاى درشت از سازها
شاگردها در حال ساز زدن، خواندن يا بازى كردن
عكس هائى كه رابطه ی شاگردها را با هم و با معلم نشان دهند.
براى خلق هر یک از عكس هاى بالا لازم است به نكات زير توجه كنيم:
عكاسى براى گزارشگرى تصويرى يا چندرسانه اى از نظر زيبائى شناسى تفاوتى با عكاسى هاى ديگر ندارد. اما در اين نوع عكاسى از عكس بيشتر به صورت كلماتى كه در كنار هم داستانى را بازگو مى كنند استفاده مى شود در حالى كه در عكاسى هاى شخصی تر، عكس مى تواند پيام يا فكر عكاس را به تنهائى بيان كند. در عكاسى گزارشگر، هر عكسى وجهى از موضوع را گزارش مى كند و به بيننده اطلاعات تازه اى مى دهد. 

عکس ، عکاس ، دوربین دیجیتال

 

اصول کار دوربين های ديجيتال

امروزه توليد کنندگان دوربين هاي ديجيتال سر و صداي زيادي به راه انداخته اند. گسترش روزافزون نياز به وسايل تهيه و انتشار اطلاعات تجاري سريع، گسترش وحشتناک وب و اشتهاي سيري ناپذير آن به اطلاعات تصويري و توليد و در دسترس قرار گرفتن پرينترهاي داراي کيفيت بالا دوربين هاي ديجيتال را به يک وسيله اغوا کننده بدل کرده است.
اين عوامل به اضافه افزايش روزافزون کيفيت تصاوير و در عين حال کاهش قيمت، مي رود که دوربين ديجيتال را به يک وسيله خانگي و تجاري ضروري در کنار کامپيوترهاي شخصي تبديل نمايد.
از لحاظ اصولي، دوربين هاي ديجيتال بسيار شبيه به دوربين هاي عکاسي داراي فيلم مي باشند. اين دوربين ها همانند دوربين هاي معمولي داراي يک منظره ياب، لنز براي کانوني کردن تصوير بر روي يک وسيله حساس به نور، وسيله اي براي نگهداري و انتقال چند تصوير گرفته شده در دوربين و يک جعبه در بر گيرنده تمام اين تجهيزات مي باشد. در يک دوربين معمولي فيلم حساس به نور تصوير را ذخيره مي سازد و بعد از عمليات شيميايي براي نگهداري تصوير از آن استفاده مي‌شود. در حالي که در دوربين ديجيتال اين کار با استفاده از ترکيبي از تکنولوزي پيشرفته سنسور (حساسه) تصوير و ذخيره در حافظه انجام ميگيرد و اجازه ميدهد که تصاوير در شکل ديجيتال گرفته شوند و به سرعت بدون نياز به عمليات خاصي (نظير عمليات شيميايي بر روي فيلم ) در دسترس باشند.
گرچه اصول کلي اين دوربين ها نظير دوربين هاي فيلمي هستند، نحوه کار داخل اين دوربين ها کاملا متفاوت مي باشد. در اين دوربين ها تصوير توسط يک سنسور CCD (Charged Coupled Device) يا يک CMOS (Complementary Metal-oxide Semiconductor) گرفته مي شود. (CCD بصورت رديفها و ستونهايي از سنسورهاي نقطه اي نور هستند که هر چه تعداد اين نقاط بيشتر و فشرده تر باشد، تصوير داراي دقت بالاتري است) هر سنسور نور را به ولتاژي متناسب با درخشندگي نور تبديل کرده و آن را به بخش تبديل سيگنال هاي آنالوگ به ديجيتال ADC (Analog to Digital Converter) مي فرستد که در آنجا نوسانات دريافتي از CCD به کدهاي مجزاي باينري (عددهاي مبناي دو بصورت صفر و يک) تبديل مي‌شود. خروجي ديجيتال ADC به يک پردازنده سيگنال هاي ديجيتال DSP (Digital Signal Processor) فرستاده مي شود که کنتراست و جزئيات تصوير در آن تنظيم مي شود و قبل از فرستادن تصوير به حافظه براي ذخيره تصوير، آن را فشرده مي کند. هر چه نور درخشنده تر باشد، ولتاژ بالاتري توليد شده و در نتيجه پيکسل هاي کامپيوتري روشنتري را ايجاد مي کند. هر چه تعداد اين سنسورها که بصورت نقطه هستند بيشتر باشد، وضوح تصوير به دست آمده بيشتر است و جزئيات بيشتري از تصوير گرفته مي شود.
تمام اين پروسه، پروسه اي هماهنگ با محيط زيست مي باشد. سنسورهاي CCD يا CMOS در تمام مدت عمر دوربين در جاي خود ثابت بوده و بدون نياز به تعويض کار مي‌کنند. ضمنا به علت عدم وجود قطعات متحرک عمر دوربين بسيار بيشتر مي‌شود.

کيفيت تصوير دوربين های ديجيتال

کيفيت تصوير يک دوربين ديجيتال به عوامل مختلفي از جمله کيفيت اپتيکي لنز و تراشه گرفتن تصوير، الگوريتم هاي فشرده سازي و ساير قطعات موجود در دوربين بستگي دارد. هرچند مهمترين عامل تعيين کننده کيفيت تصوير وضوح (Resolution) CCDآن است. هر چه تعداد پيکسل هاي آن بيشتر باشد، وضوح بيشتري دارد و بنابر جزئيات بيشتري را مي تواند در تصوير ثبت نمايد.
در سال 1997 وضوح دوربين هاي ديجيتال معمولي در حدود 460*480 پيکسل بود. يک سال بعد روش هاي ساخت بهبود يافت و تکنولوژي در عين ناباوري، دوربين هاي مگاپيکسلي با وضوح 1024*768 يا حتي 1536*1024 را با همان قيمت عرضه نمود. دراوايل 1999 وضوح دوربين ها به 1536*1024 و تا اواسط سال به 1800*1200 رسيد. يک سال بعد پيشرفت بي امان مگاپيکسل ها قلعه 3 مگاپيکسل را تسخير کرد و به وضوح 3.34 مگاپيکسل که قادر به گرفتن عکسي با وضوح 2048*1536 پيکسل بود، رسيد. اولين مدل مصرفي دوربين هاي 4 مگاپيکسلي در ميانه سال 2001 با وضوح تصوير 2240*1680 پيکسل پديدار گشت.
در اين سطح از وضوح ديگر تعداد پيکسل ها به عنوان مهمترين مساله در تعيين کيفيت مطرح نيست و مساله اي که اهيميت بالاتري مي يابد کيفيت تصاوير است، يعني اطلاعات جمع آوري شده توسط CCD با چه دقت و کيفيتي به ADC انتقال مي يابد.
کيفيت پروسه مديريت رنگ CCDها ديگر عامل مهم در کيفيت بوده و يکي از دلايل اوليه تفاوت در تصوير خروجي دوربين هاي مختلف با CCDهاي يکسان از لحاظ تعداد پيکسل است. اين پروسه نبايد تحت تاثير روش ميان يابي که توليد کنندگان براي توليد فايل Bitmap با وضوح بيشتر از وضوح اپتيکال بکار ميبرند، قرار بگيرد. اين روش که به آن Resampling مي گويند با استفاده از اطلاعاتي که از قبل موجود است پيکسل ها را زياد مي کنند و گرچه وضوح موثر را افزايش مي دهند، اين کار منجر به کم شدن دقت (Sharpness) و کنتراست تصوير مي شود. اين روش با کمي کردن پيکسل ها و کيفي کردن آنها بر اساس ويژگي هايي که دارا مي باشند انجام مي شود. بعضي دوربين ها بجاي روش استاندارد ميان يابي، که پيکسلها براي توليد تصوير بزرگتر کپي و paste مي شوند، از نرم افزاري با تکنيک هاي بزرگ کردن تصوير که نتيجه بهتري از ميان يابي مرسوم به دست مي دهد، استفاده مي کنند. در اين روش، پيکسلهاي کپي و paste شده، بر اساس جايي که نرم افزار بزرگ کردن تصوير تشخيص دهد که بايد خط، شکل، طرح pattern و يا کانتور خاصي را براي ايجاد تصوير بزرگتر ايجاد نمايند، تغيير مي کنند.
ديگر عامل محدود کننده کيفيت[ روش هاي فشرده سازي تصوير است که در بسياري از دوربين هاي ديجيتال براي ايجاد امکان نگهداري تعداد بيشتري عکس در حافظه بکار گرفته مي شود. بعضي از دوربين هاي ديجيتال تصاوير را در فرمتي مختص به خودشان نگه مي دارند که براي دستيابي به آنها به نرم افزار ويژه اي که توسط توليد کنندگان عرضه مي شود نياز مي باشد، اما بيشتر دوربين هاي ديجيتال تصاوير را در فرمتهاي استاندارد JPEG يا FLASHPix که استاندارد سنعت مي باشد و در بيشتر نرم افزارهاي گرافيکي قابل استفاده مي باشد، نگه مي دارند. استفاده از يک روش فشرده سازي بد يا فشرده سازي بيش از حد باعث افت کيفيت تصوير مي شود. بهر حال، بسياري از دوربين ها امکان تنظيم نوع فشرده سازي را براي کاربر فراهم کرده و به کاربر اجازه مي دهد که بين کيفيت تصوير و ظرفيت تصوير، حالت مورد نظر خود را انتخاب نمايد، حتي کاربر مي تواند از تصوير بدون هيچ گونه فشرده سازي RAW براي داشتن بهترين کيفيت ممکن استفاده نمايد.

آشنائی با CCD

CCD قلب دوربين هاي ديجيتال بوده و جاي شاتر و هم فيلم را در دوربين هاي معمولي مي گيرد. ظهور اين تکنولوژي به سال 1960، زماني که تلاش براي توليد حافظه هاي ارزان و در مقياس بالا در حال انجام بود بر مي‌گردد. در ابتدا استفاده از اين تکنولوژي براي گرفتن تصوير به مخيله دانشمنداني که بر روي آن کار مي کردند نيز خطور نمي کرد.
در سال 1969، Willard Boyle و George Smith از CCD براي نگهداري اطلاعات استفاده کردند. اولين CCD مربوط به تصوير برداري به فرمت 100 * 100 پيکسل، در سال 1974 توسط شرکت Faichild Electronics توليد گرديد. در سال‌ بعد اين وسيله در دوربين هاي تلويزيوني براي رسانه هاي تجاري و بعدا در تلسکوپ ها و وسايل تصوير برداري پزشکي مورد استفاده قرار گرفت. مدتها پس از اين زمان بود که CCD در دوربين هاي ديجيتالي مورد استفاده عموم به فروشگاههاي خياباني راه پيدا نمايد.
اين وسيله نظير چشم انسان ولي بصورت الکترونيکي کار مي‌نمايد. هر CCD از ميليونها سلول بنام فتوسايت يا فتوديود تشکيل شده است. اين نقاط در واقع سنسورهاي حساس به نوري هستند که اطلاعات نوري را به يک شارژ الکتريکي تبديل مي‌نمايند. وقتي اجزاي نور که فتون ناميده مي شود وارد بدنه سيليکون فتوسايت مي شود، انرژي کافي براي آزادسازي الکترونهايي که با بار منفي شارژ شده اند ايجاد مي‌ گردد. هر چه نور بيشتري وارد فتوسايت شود، الکترونهاي بيشتري آزاد مي شود. هر فتوسايت داراي يک اتصال الکتريکي مي باشد که وقتي ولتاژي به آن اعمال مي شود، سيليکون زير آن پذيراي الکترونهاي آزاد شده مي شود و همانند يک خازن براي آن عمل مي کند. بنابر اين هر فتوسايت داراي يک شارژ ويژه خود مي باشد که هر چه بيشتر باشد، پيکسل روشنتري را ايجاد مي کند.
مرحله بعدي در اين فرآيند بازخواني و ثبت اطلاعات موجود در اين نقاط است. وقتي که شارژ به اين نقاط وارد و خارج مي شود، اطلاعات درون آنها حذف مي شود و از آنجايي که شارژ هر رديف با رديف ديگر کوپل مي شود، مثل اينست که اطلاعات هر رديف پشت رديف قبلي چيده شود. سپس سيگنال ها در حد امکان بدون نويز وارد تقويت کننده شده و سپس وارد ADC مي شوند.
فتوسايت هاي روي يک CCD فقط به نور حساسيت نشان مي دهند، نه به رنگ. رنگ با استفاده از فيلترهاي قرمز – سبز و آبي که روي هر پيکسل گذارده شده است شناسايي مي شود. براي اينکه CCD از چشم انسان تقليد کند، نسبت فيلترهاي سبز دو برابر فيلترهاي قرمز و آبي است. اين بخاطر اينست که چشم انسان به رنگهای زرد و سبز حساس تر است. چون هر پيکسل تنها يک رنگ را شناسايي مي کند، رنگ واقعي (True Color) با استفاده از متوسط گيري شدت نور اطراف پيکسل که به ميان يابي رنگ مشهور است، ايجاد مي شود.
جديدا فوجي فيلم در طراحي CCD دست به ابداع جالبي زده است. اين شرکت بجاي استفاده از آرايش مربعي براي فتوسايت ها، از فتوسايت هاي کاملا متفاوت هشت ضلعي بزرگتري که در رديفهايي با زاويه 45 درجه مرتب شده اند استفاده کرده است. با اين کار مشکل نويزهاي سيگنال که براي فشردگي فتوسايتها بر روي CCD محدوديت ايجاد مي کرد حل شده است. با اين کار رنگهايي واقعي تر و محدوده ديناميکي وسيعتر و حساسيت به نور بالاتر به دست مي آيد که نتيجه آن عکس هاي ديجيتالي شارپ تر و با رنگهاي جذاب تر مي باشد.

آشنائی با CMOS

در سال 1998 سنسورهاي CMOS بعنوان تکنولوژي ثبت تصوير جايگزين براي CCD ابداع گرديد. تکنولوژي مورد استفاده در ساخت CMOS همان تکنولوژي است که در سراسر جهان براي ساخت ميليونها ريزپردازنده و حافظه مورد استفاده قرار مي گيرد. از آنجا که روي اين تکنولوژي کار زيادي صورت گرفته و توليد آن در حجم انبوه مي باشد، ساخت چيپ هاي CMOS نسبت به CCD ارزانتر در مي آيد.
ديگر مزيت اين سنسورها نسبت به CCD اينست که توان مصرفي آنها پايينتر مي باشد. بعلاوه، در حالي که CCD تنها براي ثبت شدت نوري که بر روي هر يک از صدها هزار نقاط نمونه برداري مي افتد کاربرد دارد، مي توان از CMOS براي منظورهاي ديگر، نظير تبديل آنالوگ به ديجيتال، پردازش سيگنال هاي لود شده، تنظيم رنگ سفيد (white Balance) ، و کنترل هاي دوربين و ... استفاده نمود. همچنين مي توان تراکم نقاط و عمق بيتي تصوير را به راحتي بدون افزايش بيش از اندازه قيمت، بالا برد.
بخاطر اين مزيتها و ساير مزايا، بسياري از تحليل گران صنايع اعتقاد دارند که نهايتا تمام دوربين هاي معمولي ديجيتال از CMOS استفاده خواهند نمود و CCD فقط در دوربين هاي حرفه اي و گرانقيمت بکار خواهد رفت. در اين تکنولوژي مشکلاتي از قبيل تصاوير داراي نويز و عدم توانايي در گرفتن عکس از موضوعات متحرک وجود دارد که امروزه با رفع اين مشکلات، CMOS در حال رسيدن به برابري با CCD مي باشد. (اين تکنولوژي تا جايي پيش رفته که هم اکنون در قويترين دوربين حرفه اي Canon بنام EOS-1Ds با بيش از 11 مگاپيکسل وضوح از اين سنسور استفاده شده است- مولف)
تا بحال سنسورهاي تصوير CMOS با استفاده از تکنولوژي 0.35 تا 0.5 ميکروني ساخته شده اند و چشم انداز آينده آن استفاده از تکنولوژي 0.25 ميکرون مي باشد. سنسور Faveon با 16.8 مگاپيکسل (يعني قدرت ايجاد تصاويري با وضوح 4096*4096 پيکسل) اولين سنسوري است که با استفاده از تکنولوژي 0.18 ميکرون ساخته شده است و يک پرش بزرگ را در صنعت ساخت سنسور تصوير CMOS ينام خود ثبت نموده است. استفاده از تکنولوژي 0.18 ميکرون امکان استفاده از تعداد بيشتري از پيکسل ها را در فضاي فيزيکي معين فراهم کرده و بنابر اين سنسوري با وضوح بالاتر به دست مي‌آيد. ( لازم به ذکر است چون از لحاظ فيزيکي تصوير ايجاد شده توسط لنز تصويري پيوسته بوده و بدون هيچگونه نقطه و ناپيوستگي مي باشد، هر چه بتوان پيکسلهاي سنسور را کوچک تر نمود و تعداد بيشتري از آنها را در ناحيه تشکيل تصوير قرار داد، مي توان عکسي با وضوح بالاتر و نزديکتر به تصويرحقيقي گرفت – مولف) ترانزيستورهاي ساخته شده با استفاده از تکنولوژي 0.18 ميکرون کوچکتر بوده و فضاي زيادي از ناحيه سنسور را اشغال نمي کنند که مي توان از اين فضا براي تشخيص نور استفاده نمود. اين فضا بطور کارآمدي، امکان طراحي سنسوري را که داراي پيکسل هاي هوشمندتري بوده، و در حين عکس برداري تواناييهاي جديدي را بدون قرباني کردن حساسيت نوري به دوربين مي دهد، فراهم مي کند.
با استفاده از اين تکنولوژي 70 ميليون ترانزيستور و 4096*4096 سنسور، فقط در فضايي برابر با 22mm*22mm قرار داده مي شود و سرعت ISO آن برابر با 100 بوده و محدوده ديناميکي آن 10 استپ است!! انتظار ميرود، بعد از 18 ماه از توليد اين سنسور استفاده از آن در وسايل حرفه اي نظير اسکنرها، وسايل تصويري پزشکي ، اسکن پرونده ه و آرشيو موزه ها شروع شود. در آينده اي طولاني تر، انتظار مي رود که اين تکنولوژي بطور وسيعي در وسايل معمولي موجود در بازار استفاده گردد.

تکنولوژي PIM

در سال 1998 "انجمن صنايع عکاسي" که بيشتر سازندگان دوربين هاي ديجيتال عضو آن هستند، يک سري استانداردها به نام رويه طراحي براي سيستم فايل دوربين DCF(Design rule for Camera File system) ارائه نمود. در اين استانداردها پارامترهاي رنگي تصاوير دوربين هاي ديجيتال که در محدوده رنگي مورد قبول در اينترنت و مانيتورهاي کامپيوتر قرار داشت تعريف گرديد. محدوده رنگي که براي تصاوير دوربين هاي ديجيتال مشخص گرديد همان سيستم رنگي sRGB بود که در اواسط دهه 1990 اساس آن توسط شرکت ميکروسافت و هولت پاکارد توسعه داده شده بود. استفاده از اين فرمت رنگي مستلزم اين بود که پس از گرفتن عکس ، رنگهاي موجود در تصاوير بگونه اي توسط دوربين خلاصه و تنظيم شده تا در محدوده مشخص شده توسط اين سيستم رنگي گنجانده شود.
کارآمدي استاندارد رنگي DCF تا اوايل هزاره جديد به اندازه کافي خوب بود. ولي تا آن زمان نيز محدوده رنگي sRGB حتي در پرينترهاي نه چندان گرانقيمت، از وسعت و غناي رنگي قابل دستيابي توسط پرينتر پايين تر بود. بنابر اين کاربر از دقت رنگي موجود در پرينتر خود بهره کافي را نمي برد.
در اوائل سال 2001 اپسون راه حلي را براي اين مشکل يافت و آن تکنولوژي تطبيق با پرينت تصوير PIM(Print Image Matching) بود. PIM در محدوده ساختار DCF کار مي کند، ولي به پرينتري که داراي بازه رنگي وسيعتري است، اجازه مي دهد که محدوده بزرگتري از رنگها را که توسط دوربين ديجيتال گرفته شده است، چاپ نمايد. براي اين کار، دوربين ديجيتال بايد اطلاعات کامل رنگهاي تصوير را قبل از تبديل به استاندارد DCF ضبط نمايد. وقتي خروجي تصوير براي چاپ به پرينتر مي رود، نرم افزار PIM پرينتر داده هاي PIM متصل شده به تصوير را مي خواند و پرينتر براي بازسازي تصوير از اين اطلاعات استفاده مي نمايد. PIM با عملکرد عادي دوربين تداخلي ايجاد نمي نمايد. بخصوص تاثيري بر روي پردازش تصوير و زمان عکسبرداري ندارد. در واقع کاربر در صورتي که به PIM (در واقع پرينت گرفتن عکس و يا استفاده از آن در نرم افزاري خاص) نيازي ندارد مي تواند آن را Off نمايد. در اين صورت اگر اين تصوير به نرم افزار يا پرينتري که به اطلاعات PIM نياز دارد فرستاده شود، اتفاق خاصي روي نمي دهد و به سادگي از آن صرف نظر مي شود. PIM يک استاندارد باز و و در عين حال تطبيق پذير است. باز از اين نظر که هر سازنده پرينتري با گرفتن جواز استفاده از اين استاندارد مي تواند از آن استفاده نمايد و تطبيق پذير از اين لحاظ که اين استاندارد با پيشرفت CCDها و پرينترها قابليت بهبود و پيشرفت و بالا بردن کيفيت تصاوير چاپي در آينده را دارا مي باشد. استفاده از اين تکنولوژي، نشاندهنده چشم انداز روشني براي بکارگيري "گزينه هاي بهبود تصوير توسط کاربر" در دروبين هاي آينده براي بهبود کنترل بر مواردي چون کنتراست، توازن رنگ، نقاط روشن و تيره، درخشندگي، سچوريشن، و دقت تصوير مي باشد.
امروز برايتان عکسی دارم از :jaaphart که با دوربين ديجيتال گرفته نشده است. اين نشان می دهد که دوربين های ديجيتال هنوز رقبای قديمی سرسختی دارند.

تکنولوژي X3

در سال 2002 وقتي شرکت Foveon بعد از پنج سال تحقيق و توسعه، يک سنسور تصويري جديد را که ادعا مي شد قادر به رسيدن به کيفيت فيلم هاي 35mm است عرضه نمود، چشم انداز دوربين هاي ديجيتال قابل رقابت با کيفيت دوربين هاي فيلمي تا حد زيادي روشن گرديد.
در دوربين هاي ديجيتال معمولي فيلترهاي رنگي با الگوي موزائيکي بر روي يک لايه تکي از حسگرهاي نوري قرار گرفته اند. فيلترها فقط به يک طول موج از نور – قرمز، سبز يا آبي – اجازه عبور و رسيدن به پيکسل سنسور را داده و فقط يک رنگ در هر نقطه ثبت مي گردد. در نتيجه سنسور تصوير فقط 50% رنگ سبز و 25% از هر کدام از رنگهاي قرمز و آبي را ثبت مي نمايد.

اين روش ايرادي ذاتي داشت که بستگي به تعداد پيکسل هاي روي سنسور تصوير نداشت. بعني بهر حال چون اين سنسور يک سوم رنگ ها را تشخيص مي دهد، مابقي رنگها مي بايست با استفاده از يک الگوريتم پيچيده و زمانبر ميان يابي مي شد. اين کار نه تنها عملکرد دوربين را کند مي سازد، بلکه باعث ايجاد رنگ مصنوعي در تصوير و از دست رفتن جزئيات تصوير مي گردد. بعضي از دوربين ها براي حل مشکل مصنوعي شدن رنگها، تصوير را به طور عمدي اندکي مات مي کنند.

سنسور تصوير جديد Foveon که از نوع CMOS مي باشد و از تکنولوژي انقلابي اين شرکت يعني X3 استفاده مي نمايد، در هر پيکسل از سنسور سه برابر اطلاعات بيشتر از دوربين هاي مدرن با تعداد پيکسلهاي مساوي ثبت مي نمايد. سنسورهاي تصوير X3 اين کار را با استفاده از سه لايه از تشخيص دهنده هاي نور که در سيليکون جاسازي شده اند انجام مي دهند. لايه ها به گونه اي قرار گرفته اند تا از اين خاصيت سيليکون که در عمقهاي مختلف رنگهاي متفاوتي از نور را تشخيص مي دهد استفاده نمايند. بنابر اين در يک لايه رنگ قرمز ، در ديگري سبز و لايه بعدي آبي ثبت مي شود. اين بدان معني است که براي هر پيکسل در سنسورهاي X3، انباره اي (Stack) براي سه تشخيص دهنده نور وجود دارد. نتيجه سنسوري مي شود که قادر است در هر پيکسل هر سه رنگ قرمز، سبز و آبي را تشخيص دهد و در نتيجه به عنوان اولين سنسور تصوير ديجيتال تمام رنگي دنيا معرفي گردد.
تکنولوژي X3 شرکت Foveon نه تنها به تصاوير بهتري منجر مي شود، بلکه دوربين هاي بهتري را نيز به وجود خواهد آورد. درواقع، با اين تکنولوژي نوع جديدي از دوربين ها به وجود خواهد آمد که به آرامي مرز ميان دوربين هاي عکاسي و فيلمبرداري را بر خواهد داشت بدون اينکه کيفيت هيچکدام از وظايف دوربين افت نمايد. چون سنسورهاي تصويري X3 تمام رنگها را در هر نقطه ثبت مي نمايد، اين پيکسلها را مي توان براي ايجاد سوپر پيکسلهاي بزرگ و تمام رنگي با هم در يک گروه قرار داد. اين قابليت که به نام (VPS:Variable Pixcel Sizing) شناخته مي شود از جمله ديگر "اولين"هاي عکاسي ديجيتال به حساب مي آيد.

با VPS مي توان سيگنالهاي رسيده از يک گروه پيکسل را به گونه اي با هم ادغام نمود که دوربين آنها را به عنوان يک داده تکي بخواند. مثلا يک سنسور تصوير 1500*2300 بيش از 3.4 ميليون پيکسل دارد. اما اگر از تکنولوژي VPS براي گروه بندي پيکسلها در بلوک هاي 4*4 استفاده شود، مثل اينست که سنسور تصوير داراي 375*575 پيکسل است که هر پيکسل 16 برابر بزرگتر از پيکسل معمولي است. اندازه و ترکيب بندي گروه پيکسل ها متغير است، مثلا 2*2 ، 4*4، يا 5*3 و غيره و اين گروه ها با استفاده از مدارهاي پيچيده اي که با سنسورهاي تصويري X3 Foveon درآميخته اند کنترل مي شود.
گروه بندي پيکسلهاي کوچکتر در پيکسلهاي بزرگتر نسبت سيگنال به نويز را زياد مي کند. اين قابليت امکان گرفتن عکس هاي تمام رنگي در شرايط نور کم با نويز پايين را فراهم مي آورد. استفاده از VPS براي کاهش تعداد پيکسلهايي که بايد دوربين بخواند، باعث افزايش شرعت فريم هاي سنسور و در نتيجه افزايش سرعت عکس برداري در ثانيه دوربين FPS خواهد شد. اين افزايش سرعت و حساسيت منافع ديگري در بر دارد که از آن جمله به بهبود سيستم فوکوس دوربين مي توان اشاره کرد.
ضمنا VPS امکان انتخاب مد عکاسي با کيفيت بالا يا فيلم برداري با کيفيت عالي را فراهم کرده و اولين دوربين هاي دو کاره فيلم برداري – عکاسي بوجود خواهد آمد. تا کنون دوربين ها يي که هر دو کار عکاسي و فيلم برداري را انجام مي دهند مجبورند کارايي يک بخش را فداي کيفيت بخش ديگر نمايند. مثلا عکس دوربين هاي فيلم برداري کيفيت مناسبي ندارد و بالعکس فيلم گرفته شده با دوربين هاي عکاسي ديجيتال تعريفي ندارد. طراحي منحصر بفرد سنسورهاي تصويري X3 Foveon امکان انجام هر دو وظيفه به نحو احسن را فراهم نموده است. دوربين Sigam SD9 با سنسور 3.4 مگاپيکسلي اولين دوربين SLR بود که از اين تکنولوژي استفاده کرد.
مطالب بيشتر در مورد اين تکنولوژی را در سايت شرکت Foveon بخوانيد.

حساسيت (ISO) و نويز در عكاسي ديجيتال

شاخص ISO در دوربين ديجيتال نشانگر حساسيت حسگر دوربين نسبت به نور است.مقدار ISO كم نشانه حساسيت كم و مقدار ISO بالا معرف حساسيت زياد است.تقريبا در تمام دوربين هاي ديجيتال ، چه انواع ارزان و چه انواع گرانقيمت ، با افزايش ISO كيفيت تصوير كاهش پيدا مي كند. هر چه قدر حساسيت بالا تر باشد ، نويز تصوير نيز افزايش پيدا مي كند.مثل راديو كه با زياد كردن ولوم صدا نويز صدا نيز بيشتر مي شود.
با كاهش مقدار ISO نويز تصوير كاهش مي يابد ، تصوير واضحتر و احتياج به نور بيشتر خواهد شد (و در نتيجه بايستي از ديافراگم بازتر يا سرعتهاي پايين شاتر استفاده كرد).
با افزايش مقدار ISO ،نويز تصوير بيشتر ، جزئيات تصوير كمتر مي شود ولي نياز به نور كمتر خواهد شد.( استفاده از ديافراگم كوچكتر و يا سرعتهاي بالاي شاتر امكان پذير ميگردد)
معمولا بايد بر اساس دو عامل زير مقدار ISO را انتخاب كرد:
- نور محيط
- سرعت مورد نياز شاتر براي گرفتن عكس
گاه نياز به يك اندازه خاص ديافراگم نيز در امر انتخاب ، دخيل است اما اهميت اين عامل سوم نسبت به دو عامل اول ، در تصميم براي استفاده از ISO بالا ، كمتر است.
بايد همواره به خاطر سپرد كه براي گرفتن عكس در حداكثر كيفيت ممكن ، بايد از كمترين مقدار ممكن ISO استفاده كرد:مثلا براي گرفتن عكس از يك موضوع متحرك در يك روز ابري، مجبوريم كه از سرعتهاي بالاتر از 125/1 استفاده كنيم.اما حتي با بيشترين اندازه ديافراگم نيز مقدار نور كافي نخواهد بود.در اين مورد تنها راه ممكن ، افزايش حساسيت دوربين است تا بتوان از سرعتهاي بالاتر شاتر استفاده كرد و از موضوع متحرك عكس گرفت.
هرگونه افزايش مقدار ISO بايد تدريجي باشد.افزايش دادن ناگهانيISO به حداكثر ميزان ممكن در مواردي نظير مثال فوق ، از لحاظ عكاسي قابل قبول نيست.بايستي مرحله به مرحله مقدار حساسيت را افزايش داد تا هنگاميكه سرعت مورد نياز شاتر بدست آيد.اين روش ، نويز عكس را به حداقل ممكن خواهد رساند.
نويز و حساسيت وابستگي زيادي به يكديگر دارند.با افزايش حساسيت، نويزابتدا در مناطق تيره عكس و سپس در مناطقي كه رنگهاي نسبتا يكنواختي دارند، ظاهر مي شود.

قسمتي از تصوير فوق را انتخاب كرده ايم كه اولا نسبتا در مناطق سايه دار عكس است و ثانيا در ناحيه مركري فوكوس بوده و طبعا توجه بيشتري را به خود جلب مي كند.
حالا اثرات تغيير ISO را در آن ناحيه بررسي مي كنيم:


50 ISO
shutter speed: 1/5 aperture: f3.2


100 ISO
shutter speed: 1/10 aperture: f3.2


200 ISO
shutter speed: 1/20 aperture: f3.2


 

400 ISO
shutter speed: 1/40 aperture: f3.2

مشاهده مي شود كه با يك مقدار ثابت ديافراگم ( 2/3) ، افزايش حساسيت منجر به افزايش سرعت شاتر از 5/1 به 40/1 ثانيه شده است.از لحاظ عملي اين موضوع بسيار مفيد است چرا كه با سرعت 5/1 بايستي از سه پايه استفاده كنيم اما وقتي ISO را به 400 مي رسانيم ، مي توان با سرعت 40/1 ثانيه و بدون سه پايه عكس گرفت.اگر موضوع مورد نظر روشنتر باشد همين افزايش در سرعتهاي بالاتر شاتر رخ مي دهد(مثلا از 50/1 به 500/1).
در مثال فوق با افزايش حساسيت، ميزان نويز در مناطق سايه دار عكس ، جلب توجه مي كند.اما در مناطقي كه نور بيشتري دارند ، افزايش نويز كمتر است.مثل مناطقي كه در حد فاصل نواحي روشن و تاريك قرار دارند.(مربع زرد در شكل زير).به عبارت ديگر هرچه نور بيشتر باشد، اثر نويز كمتر خواهد بود.


50 ISO

 
 

100 ISO


200 ISO


400 ISO

همانگونه كه مشاهده مي شود ، ميزان افزايش نويز در اين منطقه عكس كمتر است.در اين مثال مقدار ISO معادل 200 كاملا قابل استفاده است چرا كه از يك سو باعث افزايش 4 برابر در سرعت شاتر شده است و از سوي ديگر كيفيت عكس نيز نسبتا خوب است. اين موضوع مهم ( يعني نويز كمتر در نواحي پر نور )در مورد عكسهايي كه در نور طبيعي خورشيد گرفته شوند ، بيشتر نمود پيدا ميكند. در عكس زير ،گل در نور طبيعي خورشيد قرار دارد. در مورد چنين موضوعي كه زير نور طبيعي قرار دارد،ميتوان بدون افزايش نويز،ميزان ISO را افزايش داد و با سرعتهاي بالاي شاتر عكس گرفت.

 
 

100 ISO shutter speed: 1/1000 aperture: f5.6


200 ISO shutter speed: 1/1600 aperture: f5.6


400 ISO shutter speed: 1/2000 aperture: f5.6

البته در اين مثال خاص با ISO 400 ميزان نوردهي حتي در سرعت حداكثر شاتر و كمترين مقدار ديافراگم نيز بيش از حد لازم است.
به طور خلاصه ميتوان گفت كه هرچند مقادير بالاي ISO باعث افزايش نويز مي گردد،اما اين امكان را به عكاس ميدهد كه با سرعتهاي بالاتر شاتر عكس بگيرد و اين موضوع گاه بسيار مفيد ولازم است.
بايد به خاطر داشت كه نويز، بيشتر در مناطق تيره و نيز نواحي كه رنگ يكنواخت دارند، ظاهر مي شود.بنابراين ابتدا بايد موضوع مورد نظر را ارزيابي و مناطق فوق الذكر را در آن شناسايي كنيم.سپس با تغيير كادر بندي ، اين مناطق را در عكس به حداقل برسانيم و سپس از ISO بالا استفاده نماييم.
در محيط هاي كم نور ،نويز واضح تر خواهد بود و در نتيجه با افزايش ISO ، كيفيت عكس به طور قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد.در اين موارد بهتر است كه با استفاده از يك سه پايه ،از سرعتهاي پايين شاتر استفاده نماييم.
و اما چند نكته:
1- در محيط هاي كم نور در صورتي كه از حالت اتوماتيك ISO استفاده شود،سرعت شاتر نسبت به مقدار ISO در اولويت است.يعني دوربين حتي الامكان سعي ميكند كه از سرعتهاي بالاي شاتر استفاده نمايد،هرچند كه بعلت ISO بالا سبب كاهش كيفيت تصوير گردد.
2- ارتباط تراز سفيدي (White Balance) و ISO : فرض كنيد كه زير نور چراغ معمولي در اتاق عكس مي گيريد.تنظيم خودكار تراز سفيدي باعث افزايش بهره كانال رنگ آبي مي شود تا بر طبيعت زرد- قرمز نور چراغ غلبه كند.در چنين محيطهاي كم نوري، اگر ازISO بالا استفاده كنيد، بهره كانال رنگ آبي مجددا افزايش خواهد يافت و در تصوير حاصله رنگ آبي به طور نامناسبي غلبه خواهد داشت. در اين موارد براي غلبه بر اين مشكل بايد از فيلترهاي اصلاح كننده رنگ استفاده شود.
3-در مورد دوربين هايي كه امكان تنظيم كنتراست دارند ، يك نكته جالب عملي در رابطه با ISO وجود دارد:
اگر دوربين روي حالت كنتراست پايين تنظيم و جبران نوردهي(EV) 3/2+ انتخاب شود،ميتوان مقدار ISO را نصف كرد.يعني اگر ISO مورد نياز 200 است ميتوان از مقدار100 استفاده كرده و تصوير بهتري تهيه نمود.

نويز و كاهش آن (Noise Reduction )

هر چه سطح سنسور دوربين بيشتر باشد ميزان نويز كمتر است. به همين علت دوربين هاي ديجيتال حرفه اي SLR ،نسبت به دوربين هاي معمولي،نويز كمتري توليد ميكنند.سطح سنسور بعضي از دوربين هاي ديجيتال SLR تقريبا 4 برابر دوربين هاي معمولي است.بنابراين در دوربيني مانند Canon EOS 1D كه براي عكاسي از صحنه هاي پر تحرك ورزشي نيز استفاده مي شود، انتخاب ISO بالا ديگر يك موضوع كم مصرف نيست.در اين دوربين محدوده انتخاب ISO بين 100 تا 1600 ميتواند باشد.
نكته ديگر آن است كه دوربين هاي ديجيتال جديد به طور خودكار نويز موجود در تصاوير را كاهش مي دهند.مثلا در دوربين هاي Nikon D1X و Canon EOS 1D امكان كاهش نويز به صورت يك انتخاب در اختيار عكاس گذاشته شده است.و در نتيجه حتي در ISO هاي بالا نيز تصاوير همچنان بدون نويز قابل توجه خواهند بود.
كاهش نويز توسط نرم افزار نيز قابل انجام است.اما اين كار با نرم افزارهاي معمولي ويرايش تصوير چندان نتايج قابل قبولي ارائه نمي دهد.چرا كه اين نوع نويزها در تمام طيف فركانسي نور پراكنده بوده و بر اساس رنگ و روشنايي و حتي نوع دوربين متغير است.در روش هاي معمولي كاهش نويز ،مانند استفاده از فيلترهاي Median و روش هاي آستانه اي( Thresholding) ،ميزان اصلاح نويز كم بوده و در عوض بسياري از جزئيات تصوير از دست مي رود.

اما نرم افزارهاي اختصاصي كاهنده نويز ، از تكنولوژيهاي پيشرفته و جديدي استفاده مي كنند تا ضمن حفظ دقت و جزئيات تصوير ، حداكثر كاهش نويز را اعمال كنند.مثلا نرم افزار Noise Ninja(شكل فوق) از يك الگوريتم پيشرفته رياضي استفاده ميكند تا تصوير را به صورت طيف فركانسي 3 بعدي تحليل نمايد و امكان شناسايي دقيق و در نتيجه حذف نويز ها در فركانسها و كانالهاي رنگي مختلف فراهم شود.

مشخصات دوربين های ديجيتال

امکانات عکسبرداری
بيشتر دوربين هاي ديجيتال داراي يک گزينه براي زمان بندي گرفتن عکس ها مي باشند. يکي از مرسوم ترين اين انتخاب ها يک مد عکسبرداري متوالي است که با يک بار فشار دادن شاتر، گرفتن چند عکس پي در پي را ممکن مي سازد. سرعت و تعداد عکسي که دوربين مي تواند بگيرد به حافظه دوربين، سايز عکس انتخاب شده توسط کاربر و درجه فشرده سازي عکس ها بستگي دارد. دوربين هاي داراي سرعت بالاي عکس برداري ( FPS بالا) داراي حافظه بافر بالايي بوده که قبل از پروسس کردن روي تصوير و ضبط آن در حافظه اصلي مي توانند عکس ها را بطور موقت در آن نگهداري کنند. تا اوايل سال 2000، دوربين هاي حرفه اي امکان عکس برداري تا حداکثر 15 عکس با سرعت بين 2 تا 6 FPS (عکس در ثانيه) را دارا بودند. ضمنا امکان گرفتن چند عکس در يک بازه زماني معين و يا حتي گرفتن چند عکس روي يک فريم بصورت ماتريسی در بعضي از دوربين ها وجود دارد.
امکاناتي برای اعمال جلوه هاي ويژه تصويري روي عکس ها در بسياري از دوربين ها وجود دارد. مثلا، کاربر مي تواند عکس هايي با جلوه سياه و سفيد، منفيNegative، يا مد عکس هاي قهوه اي Sepia بگيرد. جدا از جلوه هاي هنري اين عکس ها، عکس هاي سياه و سفيد براي استفاده در برنامه هاي OCR (خواندن متن گرافيکي ) مناسب مي باشند. بعضي از دوربن هاي ديجيتال علاوه بر اينها مد ورزشي Sport را در اختيار کاربر گذارده اند که بتواند از موضوعات متحرک عکس بگيرد و يا مد عکسبرداري در شب را دارند که امکان نوردهي طولاني مدت را به کاربر مي دهد.
يکي ديگر از امکانات جالب دوربين هاي ديجيتال امکان گرفتن عکس هاي عريض Panoramic است که پيچيدگي و توانايي آن در دوربين هاي مختلف با هم فرق مي کند. در ساده ترين حالت آن بالا و پايين عکس توسط دوربين قطع مي شود تا عکس حالت يک عکس زاويه باز را پيدا نمايد. ولي در حالت پيچيده و حرفه اي آن چند عکس پياپي که از مناطق پشت سر هم يک منظره گرفته شده است، توسط يک نرم افزار مخصوص به هم چسبانده شده و لبه ها به گونه اي به هم پيوند داده مي شوند که يک تصوير تکي به نظر آيد.
تايمر يک مشخصه عمومي در دوربين ها است که معمولا با يک تاخير 10 ثانيه اي بين فشردن شاتر و گرفتن عکس امکان عکس برداري از خود کاربر را فراهم مي کنند. ضمنا تمام دوربين هاي ديجيتال داراي يک فلاش سرخود مي باشند. بهترين اين فلاشها محدوده مفيد عملکردي تا 12 فوت داشته (تقريبا 3.5 متر) و مدهاي مختلفي نظير Auto lowlight و Backlight ، fill براي کاهش سايه اجسام، Force off براي داخل ساختمان و مه، و مد کاهش قرمزي چشم را دارا مي باشند. در عکس هاي داراي فلاش قرمزي چشم بخاطر انعکاس نور از شبکيه که بخاطر رگهاي خوني قرمز رنگ مي باشد ايجاد ميشود. سيستم کاهش قرمزي چشم، براي حل اين مشکل، يک ثانيه قبل از عکس گرفتن نوري را به صورت فرد مي تاباند تا مردمک چشم تنگ شده و نور منعکس شده از شبکيه در عکس به حداقل ممکن برسد.
يکي ديگر از امکانات دوربين هاي ديجيتال امکان اضافه کردن تاريخ و ساعت و يا نوشته هاي ديگر بر روي عکس مي باشد. بعلاوه، امکان اضافه کردن چند ثانيه صدا در فرمت استاندارد WAV براي هر تصوير نيز در بعضي دوربين ها وجود دارد. بعد از ضبط تصوير و صدا، ميتوان آن را توسط خود دوربين که يا داراي بلندگو و يا خروجي براي گوشي است پخش نمود. حتي بعضي از دوربين ها امکان ضبط صدا بصورت يک ضبط صوت را دارا مي باشند.
يکي ديگر از امکانات مختلفي که هماهنگي دوربين هاي ديجيتال با کامپيوترهاي شخصي را بيشتر مي کند، امکان ايميل کردن عکسي کوچک توسط نرم افزار تعبيه شده در دوربين مي باشد. بعلاوه در بيشتر دوربين هاي ديجيتال امروزي امکان ضبط فيلم هاي کوتاه در فرمت MPEG-1 وجود دارد. در بعضي از دوربين ها اين فيلم بدون صدا مي باشد و فقط به اندازه زماني خاصي قابل ضبط است و در بعضي ديگر داراي صدا بوده و تا جايي که حافظه دوربين جا دارد قابل ضبط مي باشد.
به تقليد از دوربين هاي فيلم برداري سيستم ثابت کننده تصوير Stabilization system در بعضي از دوربين هاي ديجيتال نيز وجود دارد. اين سيستم بخصوص هنگامي که از لنزهاي داراي زوم قوي استفاده مي شود و يا در شرايط کم نور که سرعت شاتر پايين است بسيار مفيد مي باشد، زيرا در زوم هاي قوي نگهداشتن دوربين به گونه اي که داراي لرزش نباشد بسيار مشکل مي باشد. سيستم ثابت کننده تصوير لرزش هاي کوچک دوربين را با استفاده از يک مکانيزم مکانيکي و يا الکترونيکي حذف مي نمايد.
در مدل هاي حرفه اي تر امکان استفاده از دو نوع کارت حافظه متفاوت و يا استفاده از فلاش خارجي با نصب در کفشک فلاش و عوض کردن لنزو نصب لنزهاي مختلف وجود دارد. بعد از سال 2000 بسياري از سارندگان دوربين هاي ديجيتال به تبعيت از رقباي پيشرويشان – نظير نيکون، کداک و کانن- شروع به توليد محصولاتي با کاربردها و مشخصات حرفه اي نمودند و دروبين هاي حرفه اي SLR با قيمتهاي قابل قبول عرضه نمودند. بعد از دهه 1990 تفاوت قيمت بين دوربين هاي ديجيتال و آنالوگ قديمي به سرعت رو به کاهش نهاد و هنوز هم در حل کاهش مي باشد.
زوم اپتيکال و ديجيتال
دوربين هاي ديجيتال دو نوع زوم مختلف دارند: زوم اپتيکال و زوم ديجيتال. زوم اپتيکال نظير زومي است که در دوربين هاي استاندارد عکاسي وجود دارد. اين زوم که با استفاده از سيستم لنز انجام مي شود، اختلاف بزرگنمايي بين حداقل و حداکثر فاصله کانوني است. لازم به ذکر است که در دوربين هاي ديجيتال اين بزرگنمايي قبل از ثبت تصوير توسط CCD انجام مي شود. در مورد زوم دوربين ها آنچه اهميت دارد ميزان زوم اپتيکال آن است. در واقع، زوم ديجيتال چيزي بيش از يک حيله بازاريابي نيست و تقريبا ارزشي ندارد!
ازا اوايل سال 2000 بيشتر دوربين هاي ديجيتال با لنزهاي زوم داراي موتور عرضه مي شوند که محدوده مؤثري از زاويه باز تا تله فتو را پوشش مي دهند. زوم اپتيکال معمولا در محدوده 3X تا 10X مي باشد، ولي بالاتر هم مي‌تواند باشد. عبارت بزرگنمايي n برابر مي تواند کمي گمراه کننده باشد، چون مثلا عبارت 3X در مورد دوربين هاي مختلف معاني متفاوتي مي دهد. اين بخاطر اين است که فاصله کانوني واقعي در يک دوربين ديجيتال به اندازه سنسور آن بستگي دارد. بخاطر همين معمولا دروبينهاي ديجيتال براي مقايسه، عبارت بزرگنمايي معادل در مقياس 35mm براي فاصله کانوني را ذکر مي‌کنند که در واقع بزرگنمايي حقيقي دوربين از آن فهميده مي شود. لنز زوم 3X معمولا فاصله کانوني معادلي بين 35mm تا 140mm دارد. بعضي از دوربين ها بين محدوده کلي فاصله کانوني اشان قابليت زوم تدريجي را دارا بوده و بعضي ديگر فقط در 2 يا 3 گام از پيش تنظيم شده بيشتر زوم نمي کنند.
زوم ديجيتال چيزي بيش از بريدن ناحيه مياني تصوير توسط نرم افزار دوربين نيست. تصويري که با زوم ديجيتال 2X گرفته شده است، چه روي مانيتور و چه در هنگام پرينت، با نصف وضوح اوليه اش ديده مي شود. ولي در دوربين با استفاده از نرم افزار پيچيده اي سعي مي شود با ميان يابي نقاط ، وضوح اوليه خود را باز يابد. در اين حال، تعدادکمتري از پيکسل هاي اوليه در بازسازي تصوير بزرگ شده مشارکت مي کنند که باعث عدم شارپ بودن تصوير مي شود. بعضي از دوربين هاي ديجيتال فقط زوم ديجيتال دارند و در بعضي ديگر اين امکان به عنوان مشخه اي اضافه بر زوم اپتيکال در دوربين قرار داده شده است. بهر حال زوم ديجيتال از اهميت چنداني برخوردار نمي باشد.
براي کار با دوربين در فاصله نزديک، معمولا گزينه عکس ماکرو در دوربين ها وجود دارد که امکان عکس برداري در فاصله 3 سانتيمتري را فراهم مي کند. ولي معمولا محدوده فاصله کانوني در حدود 10 تا 50 سانتيمتر را پشتيباني مي کند.
LCD – فاصله کانونی
صفحه نمايش LCD يکي از مشخصات تمام دوربين هاي ديجيتال مدرن امروز است. اين صفحه به کاربر اجازه مي دهد که تمام تنظيم هاي ممکن در دوربين را بدون نياز اتصال به کامپيوتر انجام داده و نتيجه ان را مشاهده نمايد. مثلا کاربر مي تواند عکس هاي گرفته شده را درون LCD بصورت کوچک ببيند، يا يک تصوير را بصورت تمام صفحه نمايش دهد و يا حتي بر روي آن زوم نموده و در صورت نياز آن را حذف نمايد.
پبعضي از دوربين هاي ديجيتال داراي يک منظره ياب انعکاسي تک لنزي (SLR) مي باشند که کاربر مي تواند همان چيزي را که CCD مي بيند از درون منظره ياب مشاهده نمايد. بيشتر دوربين هاي ديجيتال داراي منظره يابي هستند که تصوير را از طريق لنز جداگانه اي نمايش مي دهد و داراي عدم هماهنگي در زاويه ديد و انطباق کامل تصوير مشاهده شده در منظره ياب با تصوير عکس برداري شده مي باشند. بيشتر دوربين هاي ديجيتال براي تطابق بيشتر عکس گرفته شده با واقعيت، از LCD بجاي منظره ياب استفاده نموده و د رنتيجه اين مشکل را کاملا حل مي نمايند.
در بعضي از مدل ها صفحه LCD پشت صفحه اي مخفي شده است که براي استفاده بايد باز شود و چرخانده شده و سپس در جاي خود برگردانده شود (شيه Canon G3). هر چند اين کار کمي سخت است و لي مزاياي بسياري نسبت به يک صفحه LCD ثابت دارد. اول اينکه هنگامي که از دوربين استفاده نمي شود صفحه LCD محافظت مي شود. دوم اينکه با چرخش در جهات مختلف عکاس مي تواند از خودش عکس گرفته و يا دوربين را بالاي سر خود نگه دارد و در LCD تصوير را نگاه کند و يا به راحتي از جاهايي که در سطح خيلي پايين يا زواياي غير معمول قرار دارند عکس بگيرد. ضمنا يکي از مشکلات مرسوم LCDهاي منظره ياب که استفاده از آنها در زير نور خورشيد مي باشد را مرتفع مي سازد. ضمنا يکي از مشکلات LCDها اينست که به شدت مصرف باتري را بالا برده و آن را خالي مي کنند.
در بعضي از LCDها براي کاهش مصرف انرژي سيستمي را بکار گرفته اند که بدون نور زمينه در LCD که بيشتر مصرف برق بخاطر آن است، از نور محيط استفاده نمايند . اين سيستم بنام Power Saving Skylight ناميده مي شود. هر چند در عمل به ندرت مفيد واقع مي شود! چون اگر نور محيط کمي زيادتر از حد مورد نياز باشد، ديگر بخاطر نوري زياد تصوير LCD ديده نمي‌شود.
معمولا در مورد دوربين هاي ديجيتال مشخصه اي ذکر مي شود که عبارتست از فاصله کانوني معادل نسبت به لنزدوربين هاي معمولي 35mm. در حقيقت بيشتر لنزهاي ثابت روي دوربين هاي ديجيتال داراي سيستم فوکوس خودکار بوده و داراي فاصله کانوني در حدود 8 mm مي باشند. اين فاصله کانوني در مقايسه با دوربين هاي استاندارد فيلمي بين يک لنز زاويه باز و نرمال قرار دارد. (زيرا CCD ها خيلي کوچکتر از فيلم هاي 35mm مي باشند.) معمولا ديافراگم و سرعت شاتر در اين دوربين ها خودکار بوده و فقط بعضي از دوربين ها اجازه تنظيم هاي دستي روي اين مشخصات را به کاربر مي دهند. هر چند بر وضوح اپتيکي اين دوربين ها در تبليغ بازاري آنها زياد تاکيد نمي شود، ولي نقش بسيار مهمي در کيفيت تصوير آنها بازي مي کند. لنز دوربين هاي ديجيتال معمولا محدوده مؤثري تا 20 فوت، عدد ISO بين 100 تا 160 و سرعتهاي شاتر از ¼ ثانيه تا ۵۰۰/۱ (يک پانصدم) ثانيه دارند.
تنظيم نور
تمام دوربين هاي ديجيتال يک مد کاملا اتوماتيک تنظيم نور دارند که به کاربر امکان مي دهد به راحتي سوژه خود را انتخاب کرده و در کادر قرار دهد و عکس بگيرد. هرچند در بيشتر دوربين هاي معمولي داراي فيلم نيز راه هاي مختلفي براي کنترل نور در نظر گرفته شده است. يک تنظيم نور مناسب منجر به عکسي مي شود که داراي کنتراست و روشنايي مناسب بوده و هيچ ناحيه اي در آن نه آنقدر روشن است که تصوير رنگ و رو رفته شود و نه آنقدر تاريک است که جزئيات از بين رفته باشد. بسياري از دوربين هاي ديجيتال براي تعيين تنظيم نور مناسب از سيستم اندازه گيري نور در مرکز تصوير Center Metering استفاده مي کنند. با اين سيستم، دوربين ميزان نور را بيشتر در محدوده اطراف مرکز لنز در نظر گرفته و نور کناره هاي لنز را کمتر تاثير مي دهد. در بسياري از شرايط اين تنظيم خوب کار مي کند، ولي در بعضي از شرايط نور دهي، ممکن است اين سيستم عکس هاي ضعيفي از لحاظ نوردهي ايجاد نمايد. اگر صحنه اي که از آن عکس گرفته مي شود داراي مناطق تيره و تاريک باشد، مثل يک روز افتابي درخشان در زير سايه درخت که اجسام داراي نقاط سايه و روشن زيادي است، معمولا استفاده از سيستم نوردهي در مرکز، يا باعث نور زياد در در بخشهاي روشن و يا نور کم در بخشهاي تيره مي شود. بعضي از دوربين هاي ديجيتال داراي سيستم اندازه گيري نور ماتريسي Matrix Metering مي باشند که صحنه را به چند ناحيه تقسيم کرده براي هر ناحيه بطور جداگانه نورسنجي مي کنند. اين کار تصويري به دست مي دهد که داراي نور متعادلي مي باشد. نورسنجي نقطه ايSpot Metering نيز يکي ديگر از روش هاي نور سنجي است که در بعضي از دوربين هاي ديجيتال بصورت اختياري قرار داده مي شود. در اين روش ، نور سنجي در يک بخش کوچک و معين در مرکز لنز انجام مي شود و به کاربر اجازه مي دهد که روي ناحيه مشخصي از صحنه نور سنجي انجام دهد.
مدهاي برنامه ريزي شده نورسنجي اتوماتيک معمولا تنظيم هاي اوليه نورسنجي را اتوماتيک نگه مي دارند و تنظيم هاي دستي براي ساير انتخاب هاي دوربين فراهم مي کنند. بعضي از دوربين ها مد اولويت با ديافراگم يا شاتر را به عنوان مد دستي در اختيار کاربر مي گذارند که کاربر مي تواند درجه ديافراگم f يا سرعت شاتر را تنظيم نمايد، سپس دوربين بر اساس انتخابي که کاربر نموده است مابقي تنظيم ها را به گونه اي که تصوير مناسبي از لحاظ نور به دست آيد محاسبه کرده و تنظيم مي کند.
بعضي از دوربين ها يک مد تنظيم نور دستي دارند که به عکاس اجازه مي دهد که تا حد زيادي ذوق هنري خود را در عکس ها پياده نمايد.
معمولا در اين مد 4 پارامتر را مي توان تنظيم نمود: تراز سفيدي ( White balance)، تنظيم نوردهي Exposure compensation، قدرت فلاش و همزماني فلاش . انواع مختلف تنظيم رنگ نور (نظير نور هواي آزادOutdoor، زير لامپ فلورسنت، زير لامپ تنگستن، و...) تاثير به سزايي بر روي کيفيت رنگ عکس دارد. با استفاده از اين تنظيم مي توان تاثيري را که نورهاي مختلف بر روي عکس ميگذارند و باعث مي شوند رنگ عکس غير طبيعي جلوه کند حذف نمود. با استفاده از White balance مي توان اثرات نامناسب شرايط نور دهي را اصلاح نمود، مثلا ميتوان در شرايط نوري آفتابي، ابري، نور درخشان و نئون و فلورسنت نور را بگونه اي تنظيم کرد که رنگها، همانند آنچه که چشم انسان بصورت طبيعي مي بيند، در عکس منعکس شود. با استفاده از تنظيم دستي نوردهي مي توان نوردهي عکس را بدلخواه نسبت به نوردهي ايده آل اندازه گيري شده توسط دوربين تغيير داد. اين خصوصيت نظير امکاني است که عکاس در يک دوربين حرفه اي SLR براي گرفتن عکسي با نور بيشتر يا کمتر از ميزان لازم ، در اختیار دارد تا بتواند جلوه خاصي را درعکس ايجاد نمايد. با تنظيم قدرت فلاش امکان ايجاد تغيير در قدرت فلاش و با تنظيم همزماني فلاش امکان استفاده اجباري از فلاش بدون توجه به ساير تنظيمات دوربين فراهم مي آيد.
بعضي از دوربين ها امکاني را فراهم مي آورند که بنام "محدوده اتوماتيک نوردهي" يا Automatic Exposure Bracketing شناخته مي شود. با استفاده از اين امکان، هنگامي که عکس گرفته مي شود، چند فريم از عکس با تنظيم هاي نوري مختلف برداشته مي شود تا کاربر بتواند بهترين حالتي را که دوست دارد انتخاب نموده و بقيه را حذف نمايد.
بازسازی رنگ های طبيعی در دوربين های ديجيتال
توسعه تکنولوژي براي ساخت يک CCD با فيلتر 4 رنگ و يک پردازشگر جديد تصوير باعث کاهش مشکلات موجود در بازسازي رنگ هاي شده است. شرکت سوني اعلام کرده است که جديدا اولين دوربين ديجيتال را که از CCD با فيلترهاي 4 رنگ ( قرمز-سبز-آبي – يشمي) به همراه يک پردازنده جديد تصوير براي اين فيلتر 4 رنگ استفاده مي کند روانه بازار نموده است. با استفاده از اين تکنولوژي مشکل موجود در بازسازي طبيعي رنگها نسبت به دوربين هاي سابق سوني که از CCD با فيلتر 3 رنگ استفاده مي کردند نصف شده و تصاويري به دست مي آيد که با تصاوير مشاهده شده توسط چشم انسان تطابق بيشتري دارد.

دوربين هاي ديجيتال معمولي از CCD با فيلتر سه رنگ اصلي استفاده مي نمايند و رنگها با توجه به شدت هر کدام از رنگهاي قرمز-سبز و آبي بازسازي مي شوند که همانند بازسازي رنگها در مانيتورها يا تلويزيونهاي معمولي است. بهر حال مشخصات اين سيستمها با مکانيزمي که چشم انسان رنگها را تشخيص مي دهد متفاوت مي باشد. بنابر اين اختلافهايي در رنگهاي بازسازي شده نسبت به آنچه که چشم انسان مي بيند ايجاد مي گردد.
در CCD با فيلتر 4 رنگ، يک فيلتر با رنگ سبز يشمي به فيلترهاي استاندارد سه رنگ RGB اضافه شده است که باعث گرديده که مشکلات موجود در بازسازي رنگها تا حد زيادي کم شده و تصاويري واقعي تر به دست آيد.
علاوه بر توسعه فيلتر 4 رنگ، يک پردازنده جديد تصوير براي اين سنسور توسعه داده شده است. با اين پردازنده، هر کدام از سيگنالهاي دريافت شده از 4 رنگ براي توليد سه رنگ اصلي نزديک به ديد انسان بااستفاده از محاسبات ماتريسي پردازش مي شود. به علاوه براي کاهش مصرف انرژي تا 30% کمتر مديريت کارآمدي بر روي پردازنده صورت گرفته که انجام عملياتي نظير عکسبرداري سرعت بالا و نمايش سريع تصاوير گرفته شده و همچنين بيشتر عمليات مرسوم دوربين هاي ديجيتال را بهبود بخشيده است.
با ترکيب CCD جديد با فيلتر 4 رنگ و پردازنده جديد، خطاهاي بازسازي رنگها به نصف تقليل يافته است.

 

بازسازي تصوير با استفاده از تکنولوژي مرسوم


بازسازي تصوير با تکنولوژي جديد

سوني قصد دارد ازاين CCD و پردازنده در دوربين هاي اينده خود استفاده نمايد. هم اکنون اين تکنولوژي در دوربين Sony DSC-F828 استفاده شده است.

اتصالات دوربين های ديجيتال

بغير از استفاده از حافظه هاي قابل تعويض، اکنون دوربين هاي ديجيتال به منظور انتقال تصاوير به کامپيوتر قابليت اتصال به کامپيوتر را دارا مي باشند. تا اواخر دهه 1990 انتقال داده ها به کامپيوتر از طريق کابل سريال RS-232 که داراي حداکثر سرعت 115Kbit/s مي باشد، انجام مي شد. بهر حال، بعد از اينکه استفاده از پورت USB مرسوم شد، بيشتر سازندگان دوربين هاي خود را به همراه سيم اتصال و درايورهاي لازم ارائه نمودند. در گذشته در بعضي از مدلهاي حرفه اي اتصال از طريق کارت SCSI پرسرعت برقرار مي شد. ولي بعدها FireWire روش مرسوم در اتصال اين دوربين ها گرديد.
در اوائل سال 2000 روشي براي انتقال تصوير از طريق پورت USB ارائه شد و سختي اتصال دوربين به کامپيوتر را از بين برد. اين "حافظه خوانها" براي تمام انواع حافظه ها –کامپيکت فلش، اسمارت مديا، مموري استيک، مولتي مديا کارت و...- وجود دارد و به سادگي به صورت مستقيم و يا با يک کابل به USB متصل مي شود. اين وسايل بصورت چند کاره نيز وجود دارند که مي توانند چند حافظه را بخوانند. اين وسايل توان مورد نياز خود را از پورت USB گرفته و توان باتري دوربين را به هدر نمي دهند. اين وسايل با سرعتهاي متفاوتي عرضه شده اند، ولي سريعترين آنها داراي سرعت 1MB بر ثانيه مي باشد. آداپتورهاي ديگري نيز وجود دارند که از پورت USB استفاده نمي کنند. مثلا کامپکت فلش يا اسمارت مديا را مي توان درون وسيله اي به شکل يک ديسکت 3.5 اينچي قرار داد و داخل درايو فلاپي گذاشت و اطلاعات درون آن را به کامپيوتر منتقل نمود.
مجهز نمودن دوربين هاي ديجيتال به درايور TWAIN به کاربر اجازه مي دهد که بطور مستقيم تصاوير درون دوربين را به نرم افزارهاي ويرايش تصاوير منتقل نمايد. بعضي از دوربين ها داراي خروجي ويديو و کابل S-Video مي باشند که امکان نشان دادن يا ضبط مستقيم تصاوير با پروژکتور، تلويزيون يا ويديو را فراهم مي آورد. بعضي از اين دوربين ها امکان بار کردن تصاوير (Upload) از روي کامپيوتر را دارا مي باشند، بنابر اين مي توان از دوربين به عنوان يک وسيله ارائه سمينار استفاده نمود.
امروزه تعداد دوربين هايي که مي توانند بدون نياز به کامپيوتر مستقيما عکس ها را به پرينتر بفرستند رو به افزايش است. ولي فعلا بخاطر نبود استاندارد واحدي در اين مورد، هر دوربين فقط با پرينترهاي ساخته شده و يا معرفي شده توسط سازنده خود کار مي کند.
باتری دوربين های ديجيتال
دوربين هاي ديجيتال وسايلي هستند که معمولا با نرخ بالايي باتري ها را مصرف مي کنند. هنگامي که ممکن باشد خاموش کردن LCD دوربين ، مثلا هنگام انتقال عکس ها به کامپيوتر و يا تماشاي آنها در تلويزيون مي تواند به صرفه جويي در مصرف باتري کمک نمايد. باتري دوربين هاي ديجيتال در اندازه و انواع مختلف عرضه شده، ولي استفاده از باتري هاي سايز AA متداول تر است. ولي به هر حال باتري هاي معمولي الکالاين AA بيشتر در مواقع اضطراري بدرد بخور مي باشند. اين باتريها انقدر توان ندارند که اشتهای سيري ناپذيردوربين هاي ديجيتال را بيش از گرفتن چند عکس ارضا نمايند!
باتري هاي معمولي الکالاين AA غالبا ظرفيتي در حدود 2.4Ah (آمپر ساعت) دارند. يعني مي توانند قبل از تمام شدن توان 1.2 Ah را براي مدت 2 ساعت آزاد نمايند.در حالي که اين مقدار از ظرفيت براي وسايلي که مصرف کمي دارند – مثلا واکمن – مناسب مي باشد، براي وسايلي نظير دوربين هاي ديجيتال که جريان بالايي مي کشند اصلا مناسب نيست. زيرا با بار بالايي که بر روي باتري اعمال مي کنند، ولتاژ آن بسرعت افت کرده و با تکرار اين روند عمر آن به سرعت کاهش مي يابد.
باتري هاي قابل شارژ معمولا براي استفاده در جريانهاي خروجي بالا هماهنگي بهتري با دوربين هاي ديجيتال دارند – هر چند يک سري از آنها مدت زمان حفظ شارژ پاييني دارند- ولي از لحاظ اقتصادي استفاده از اين باتري ها در بلند مدت به صرفه تر است. اين باتري ها در خانواده هاي مختلفي عرضه مي شوند که از قرار زير است:
- نيکل کادميوم (NiCD): شايد دردسترس ترين و مرسوم ترين باتري قابل شارژ اين نوع باتري ها باشند. اين باتري ها تقريبا تا 700 بار شارژ و استفاده را جواب مي دهند. در صورت عدم استفاده در هر روز حدود 1% از توانشان تخليه مي شود و عيب آنها اينست که به شدت از- اثر حافظه Memory effect- رنج مي برند (که عبارتست از پوشيده شدن بخشهايي از صفحات باتري با حباب هاي گاز در حين استفاده و در نتيجه کاهش سطح موثر و توان باتري ).
- نيکل متال هيبريد (NiMH): براي شارژ و استفاده بين 500 -1000 بار خوب بوده و داراي 40% ظرفيت بالاتر از باتري هاي NiCd مي باشند، ولي قيمت بسيار بالاتري دارند. مدت نگهداري شارژ در اين باتري ها از NiCD ها کمتر است ولي مزيت بسيار خوب آنها اين است که اثر حافظه اي در اين باتري ها به ندرت روي مي دهد.
- ليتيوم يون (Li-ion): اين باتري ها تقريبا داراي دو برابر ظرفيت باتريهاي NiMH را دارا مي باشندو براي 500 بار شارژ و استفاده مناسب مي باشند. اين باتريها به شارژر مخصوص به خود نياز دارند و از ساير باتري ها گرانتر هستند. مزين بزرگ آنها حفظ شارژ به مدت طولاني – در حدود 10 سال- بوده و بهمين دليل به عنوان وسايل اورژانسي مناسب مي باشند.
در حدود يک دهه است که باتري هاي روي-هوا Zinc-Air بخاطر ظرفيت بالا و وزن نسبتا کمشان در وسايل کمکي شنوايي و پيجرها کاربرد دارند.در سالهاي اخير پيشرفتهاي مکانيکي و الکتريکي در آنها امکان استفاده آنها در مصارف الکترونيکي پرتابل را فراهم نموده است.
باتريهاي روي-هوا از لحاظ شيميايي نظير باتريهاي الکالاين که هر روز استفاده مي کنيم مي باشند. ولي در آنها بجاي استفاده از دي اکسيد منيزيوم از يک الکترود نازک کربني استفاده شده است تا اکسيژن هوا را براي ترکيب با روي کاتاليز نمايد.اين کار به طور قابل توجهي چگالي انرژي را بالا برده و اين نوع باتري را به يکي از پرظرفيت ترين باتري ها براي استفاه در سيستم هاي مرسوم بدل مي کند.
تا اوايل سال 2000 باتري هاي يک بار مصرف روي-هوا به عنوان باتري پشتيبان دوربين هاي ديجيتال عموميت زيادي يافته و با بيش از 50 نوع دوربين سازگاري داشتند. اين باتري ها دوره طولاني نگهداري شارژ و توان کافي براي چند ساعت متوالي استفاده را دارا مي باشند. اين باتري ها داراي بسته اي مي باشند که مي توان براي حفظ باتري از هوا در زماني که استفاده نمي شود از آن استفاده کرد، ضمنا بند روي دوشي براي حمل ونقل راحت باتري و يک سيم براي اتصال به جک DC دوربين ها از وسايل همراه اين باتريها مي باشند. براي کساني که استفاده زياد و حرفه اي از دوربين خود مي نمايند، استفاده از اين باتري به عنوان باتري يدک در زمانهاي اضطراري توصيه مي شود.
حافظه های ديسکي دوربين های ديجيتال
بعضي از دوربين هاي پيشرفته از درايوهاي ديسک سخت کارتي PCMCIA براي نگهداري عکس هاي گرفته شده استفاده مي کنند. هر چند آنها بعد از ضبط اطلاعات تواني مصرف نمي کنند و حافظه بالاتري از حافظه هاي فلش دارند ( يک درايو 170MB ميتواند تا 320 عکس با وضوح استاندارد 480*640 را ذخيره نمايد)، ولي معايبي نيز دارند. يک ديسک سخت کارتي، هنگامي که در حالت بيکار (Idle) مي چرخد، در حدود 2.5W توان مصرف مي کند و وقتي در حال خواندن و نوشتن اطلاعات است بيشتر و حتي در زمان شروع به چرخش بيشتر از اين! بنابر اين به چرخش در آوردن درايو و گرفتن تعدادي عکس و دوباره خاموش کردن درايو غير عملي است. پس بايد ابتدا عکس ها گرفته شوند و سپس تمام عکس ها به يکباره روي درايو ضبط شوند تا فقط يکبار درايو روشن و خاموش شود، تازه با اين کار باز هم حال و روز باتري بعد از ضبط اطلاعات تعريفي نخواهد داشت! ظرافت و قابليت اطمينان در مورد درايوها نگران کننده است. بخشهاي متحرک موجود در اين درايوها که با تلرانسهاي مکانيکي بسيار ظريفي ساخته شده اند، به طور ذاتي قابليت اطمينان اين وسايل را از حافظه هاي حالت جامد پايين تر مي آورد.
با افزايش چشمگير وضوح دوربين هاي عکاسي ديجيتال و ظهور دوربين هاي ديجيتال فيلمبرداري، نياز به داشتن وسيله اي براي ذخيره اطلاعات با ظرفيت بالا شدت گرفته بود. در سال 1999 شرکت Iomega وسيله نگهداري اطلاعات قابل تعويض براي استفاده در دوربين هاي ديجيتال و نوت بوک ها عرضه نمود که اختراعي نبوغ آميز به حساب مي آمد. کليک درايو که با باتري کار مي کند قابل استفاده در شکاف سخت ديسک کارتي بود و با وزن 10 گرمي اش حدود 40 مگابايت ظرفيت و ابعادي در حدود 50*50mm داشت. اين وسيله داراي اداپتوري است که انتقال اطلاعات از حافظه هاي CF و SM را ممکن مي سازد. در سال بعد شرکت اگفا اولين شرکتي بود که از اين وسيله به عنوان حافظه اصلي در دوربين CL30 Click خود استفاده نمود.
در اواسط سال 1999 شرکت IBM وارد کارزار شد و با عرضه کوچکترين سخت ديسک دنيا بنام ميکرودرايو انقلابي در اين عرصه ايجاد نمود. ميکرودرايو از ديسکي با قطر يک اينچ استفاده مي کند که تنها 16 گرم وزن داشته و با سرعت 4500 rpm (دور بر دقيقه) ميچرخد و از شکاف نوع II کامپکت فلاش براي اتصال استفاده ميکند. اين وسيله همانند يک ديسک سخت معمولي کامپيوتر ولي با ابعادي بسيار کوچک مي باشد و محور ديسک آن بر روي بالشتکي از هواي فشرده با اصطکاکي بسيار کم مي چرخد. اين درايو در ابتدا با ظرفيت 170 MB و 340MB عرضه شد. اين در حالي بود که تا اواخر سال 1998 بزرگترين حافظه موجود از نوع CF تنها 64MB حافظه داشت و دوربين ها با کارت حافظه 8MB ارائه مي شدند. در سال 2000 IBM ميکرودرايوهاي 512MB و 1GB خود را ارائه نمود. همزمان با افزايش ظرفيت اين درايوها، کار زيادي بر روي کاهش توان مصرفي آنها و سرعت ضبط اطلاعات انجام شد و پيشرفتهاي قابل ملاحظه اي حاصل گرديد. هم اکنون شرکت هيتاچي قصد ارائه ميکرودرايوي با ظرفيت 4GB را دارد که پر ظرفيت ترين حافظه موجود براي دوربين هاي ديجيتال تا کنون مي باشد.
يکي از مزاياي عمده دوربين هاي ديجيتال عدم وجود بخشهاي مکانيکي در آنها است. چون همه چيز ديجيتال است، قطعات متحرک در آن وجود ندارد و بنابر اين احتمال خطا و خرابي در آن کمتر است. با اين وجود، شرکت سوني از ارائه مدلهاي دوربين ديجيتال سري Mavica که از فلاپي ديسکت هاي 3.5 اينچي براي ذخيره اطلاعات استفاده مي کند، منصرف نشد. اضافه شدن درايو فلاپي به دوربين باعث بزرگي و سنگيني دوربين شده است. ولي در دسترس بودن و ارزاني ديسکت و قابليت تعويض آن و همراه داشتن تعداد زيادي از آنها براي بعضي از کاربران جالب مي باشد. اين دوربين ها براي بالا بردن قابليت اطمينان امکان تهيه چند کپي از يک ديسک را فراهم نموده اند. بهر حال با بالا رفتن حجم عکس دوربين ها توليد اين دوربين ها کمتر شده و خريداران کمتري دارد.
در اواخر سال 2000 سوني ابتکار ديگري بخرج داد و دوربين هايي ارائه نمود که از سي دي هاي يکبار نوشتني 8mm با ظرفيت 185MB استفاده مي کردند. در اوايل سال 2001 اين مدلها قابليت استفاده از سي دي هاي قابل نوشتن مجدد را پيدا نمودند. هر چند زمان نوشتن اطلاعات بر روي اين وسايل يکي از مشکلات آنهاست، ولي ارزان بودن سي دي در مقايسه با انواع ديگر حافظه و قابليت نوشتن مجدد و پاک کردن هر تصوير و يا تمام تصاوير با استفاده از دستور Format از مزاياي اين دوربين ها است. اين دوربين ها بخاطر سخت افزار پيچيده تري که دارند از انواع ديگر گرانتر مي باشند
حافظه دوربين هاي ديجيتال
اولين دوربين هاي ديجيتال حافظه اي داخلي در حدود 1 تا 2 مگابايت داشتند که براي نگهداشتن حدود 30 عکس با حداکثر کيفيت استاندارد 480*640 مناسب بود. دراين دوربين ها وقتي حافظه پر مي شد ديگر امکان گرفتن عکس بدون انتقال عکس ها به کامپيوتر يا حذف آنها وجود نداشت.
دوربين هاي مدرن امروزي از حافظه هاي قابل تعويض استفاده مي کنند. استفاده از اين نوع حافظه دو مزيت عمده دارد: اول اينکه وقتي حافظه پر شود مي توان آن را تعويض نمود و دوم اينکه با استفاده از سخت افزار مربوطه مي توان عکس هاي درون اين حافظه ها را بدون نياز به دوربين به کامپيوتر منتقل نمود. از اوايل سال 1999 دو فرمت مختلف حافظه براي تسلط بر بازار دوربين هاي ديجيتال با هم رقابت مي کردند:
- کامپکت فلشCF: اولين بار در سال 1994توسط شرکت سنديسک SanDisk عرضه شد و بر اساس تکنولوژي حافظه فلش (حافظه اي که براي نگهداري اطلاعات به باتري و نيروي الکتريسيته نياز ندارد-م) کار مي کند. در واقع اين نوع حافظه يک فلش کارد مخصوص کامپيوتر است که به يک چهارم اندازه اصلي اش کوچک شده و از يک ارتباط 50 پيني براي اتصال به اداپتور فلش کارت کامپيوتر که 68 پين دارد استفاده مي کند. اين خصوصيت اين حافظه را با وسايلي که براي استفاده از فلش کارت طراحي شده اند سازگار مي سازد. اندازه CFها 43 ميليمتر در 36 ميليمتر مي باشد. اين حافظه ها براي سازگاري با وسايل قديميتر در دو نوع 1 و نوع 2 قابل تهيه مي باشند. کارت نوع 1 داراي ضخامت 3.3mm بوده و در شکاف مربوط به نوع 1 و 2 قابل استفاده است. کارت نوع 2 داراي ضخامت 5mm بوده و فقط در شکاف کارت نوع 2 قابل استفاده مي باشد. تا اواخر سال 2001 حداکثر ظرفيت اين نوع حافظه به 512 مگابايت رسيده بود. اکنون حافظه CF با ظرفيت 1 گيگا بايت در بازار موجود مي باشد.
- اسمارت مديا: اين حافظه در سال 1996 به نام خلاصه SSFDC که مخفف (Solid state Floppy Disk Card) مي باشد عرضه گرديد. اين حافظه توسط توشيبا با وزن و اندازه کوچکتري از کامپکت فلش ها ارائه شد. وزن اين حافظه 0.48g و ابعاد آن 45*37mm و ضخامت آن 0.78mm مي باشد. ظرفيت اين نوع حافظه از CF کمتر بوده و تا اواخر 2001 تا ظرفيت 128 مگابيت آن عرضه شده است که قابليت نگهداري 560 عکس با کيفيت 1024*1200 را دارا بوده و قيمت بر مگابيت آن همانند CFها مي باشد.
براي هر دو نوع حافظه وسايل جانبي موجود است که اتصال انها را از طريق درايو فلاپي و يا پورت پارالل به کامپيوتر ممکن مي سازد. سريعترين اين وسايل ارتباطی، وسايل اسکازي هستند که امکان اتصال اين حافظه ها را با کامپيوتر برقرار مي کنند. يکي از مزاياي CF اينست که داراي پوشش سختي است که از آن محافظت مي کند، ولي در SM بخش پوشش داده شده با طلا وجود دارد که با استفاده مداوم آسيب مي بيند. CF در دماهاي بين 25 تا 75 درجه سانتيگراد کار مي کند و عمر اسمي آن 100 سال مي باشد. دماي کارکرد SM بين 0 تا 50 درجه بوده و عمر اسمي آن 250000 بار نوشتن و پاک کردن است.
در اواخر سال 1999 شرکت سوني نوع جديدي از حافظه به نام Memory Stick را عرضه نمود. اين حافظه ابتدا با ظرفيت 32MB ارائه گرديد و براي استفاده در وسايل الکترونيکي صوتي و تصويري نظير دوربين هاي ديجيتال و دروبينهاي فيلمبرداري ديجيتال طراحي شد. اتصال 10 پينه اين حافظه جازدن و دراوردن آن را راحت نموده و با استفاده از کليد قفل آن از پاک شدن ناخواسته اطلاعات جلوگيري مي شود. تا اواخر سال 2001 ظرفيت اين حافظه به 128MB رسيد و هم اکنون حافظه هاي MS با ظرفيت 1GB در بازار موجود مي باشد. تا اخر سال 2001 سهم فروش حافظه هاي موجود براي دوربين ديجيتال در بازار براي CF حدود 44% ، براي SM حدود 33% و براي MS در حدود 6% بوده است.
تجهيزات جانبی لنز برای دوربين های ديجيتال
دوستان زيادي در مورد فيلترهاي مورد استفاده براي دوربين هاي ديجيتال پرسيده بودند. فعلا مطلب خلاصه‌اي در اين مورد مي‌نويسم تا بعدا سر فرصت بطور کامل در اين مورد توضيح بدهم. متاسفانه به علت نا آشنايي و عدم استفاده از وسايل جانبي دوربين ها بخصوص فيلترها و حلقه‌هاي مبدل مختلف، تهيه اين گونه وسايل در ايران بسيار مشکل مي‌باشد و براي اغلب دوربين ها حتي در نمايندگي‌هاي معتبري نظير کانن نيز نمي‌توان وسايل جانبي مربوط به لنز دوربين ها را تهيه نمود. اميدوارم که با آشنايي هر چه بيشتر علاقمندان به اين صنعت و درخواست از فروشندگان ورود اين وسايل نيز همانند خود دوربين ها مرسوم شود.
روش استفاده از فيلترها، سايه‌هاي لنز، پوشش‌هاي لنز و ديگر وسايل مربوط به لنز‌ها براي دوربين هاي ديجبتال همانند دوربين هاي فيلمي مي‌باشد. فقط دو مساله مهم دراين ميان حائز اهميت مي‌باشد.
اول اينکه بخاطر اندازه غير استاندارد لنزهاي دوربين هاي ديجيتال استفاده از اين وسايل روي دوربين هاي مختلف دچار مشکل مي‌باشد. اين بدان معني است که براي استفاده از فيلترها و ساير وسايل استاندارد بايد از مبدلها و حلقه‌هاي سازگار کننده استفاده نمود. وظيفه مبدل‌ها اين است که لنز غير استاندارد يک دوربين را براي پذيرفتن يک وسيله با رزوه‌هاي استاندارد آماده نمايند. معمولا رزوه‌هاي استاندارد روي لنز دوربين ها عبارتند از 30mm، 37mm، 43mm و 55mm. براي دوربين هايي که داراي قطر لنزي غير از اين ابعاد مي‌باشند بايد از حلقه‌هاي تبديل براي بستن فيلتر مورد نظر استفاده نمود.
دوم اين که سنسوري که در دوربين هاي ديجيتال بجاي فيلم قرار داده شده است به طول موجهاي خاصي از نور حساسيت نشان مي‌دهد که در بعضي از موارد با فيلم متفاوت است. در نتيجه، تاثير بعضي از فيلترها روي تصوير ديجيتالي شما با تاثيري که روي فيلم مي گذارد متفاوت مي‌باشد. در ادامه ليستي از فيلترهايي که براي دوربين هاي ديجيتال مفيد است همراه با مورد استفاده آن آورده شده است:
محافظ UV: براي محافظت لنز دوربين
پولاريزه دايروي (Circular Polarizer): کاهش انعکاسها، تاريک کردن آسمان
کلوز آپ (Close-Up): حداقل فاصله فوکوس را کاهش مي‌دهد.
Tiffen 812: گرم کردن رنگها، بهبود طيف رنگي پوست
Tiffen Soft/FX: پوشاندن لکه‌هاي پوست
Black Pro Mist 1or 2: نتيجه را از لحاظ رنگ شبيه عکس فيلمي مي‌کند.
Tiffen Enhancing: قوي کردن رنگ قرمز، قرمزتر کردن رنگ‌هاي قهوه‌اي، نارنجي و قوت بخشيدن به حس پاييز روي برگ درختان
ND 0.3, 0.6, 0.9: کاهش نور در شرايط آفتابي درخشان
Tiffen Hot Mirror: بهبود مشکل بازسازي رنگها در بعضي از دوربين ها بخاطر حساسيت زياد به اشعه مادون قرمز

مقايسه عکس ديجيتال با عکس نگاتيو

هر چند دوربين هاي ديجيتالي در سالهاي اخير گامهاي بلندي را برداشته اند و انعطاف پذيري بسياري را در عکاسي بوجود آورده اند، ولي هنوز وقتي بحث کيفيت عکس مي شود، راه درازي را براي رسيدن به کيفيت دوربين هاي فيلمي پيش رو دارند. بهر حال از انجا که اين بحث به مقايسه بين دو تکنولوژي بسيار متفاوت مربوط مي شود، ارزش دارد که دقيقتر بررسي شود.
اولين قدم در نظر گرفتن وضوح است. بيان وضوح CCD يک دوربين ديجيتال آسان است، ولي بيان وضوح يک دوربين فيلمي بصورت دقيق کاري دشوار مي باشد. با فرض وضوح 960*1280 پيکسل، يک دوربين ديجيتال توليد سال 1999 قادر است عکسي با اندازه بيش از 1.2 ميليون پيکسل ايجاد نمايد. يک لنز پيشرفته دوربين مي تواند حداقل 200 پيکسل بر ميليمتر را از هم تفکيک نمايد. از آنجا که يک نگاتيو استاندارد 35mm با ISO100 داراي ابعاد 36*24mm ميباشد، داراي وضوح موثر 24*200*36*200=34,560,000 پيکسل مي باشد. اين وضوح در عمل به ندرت به دست مي آيد. بهر حال، از لحاظ وضوح کاملا مشخص است که دوربين هاي ديجيتال هنوز تا رسيدن به سطح دوربين هاي معمولي فيلمي راهي طولاني در پيش دارند. در اين ميان رسيدن به کيفيت دوربين هاي فيلمي 70mm حرفه اي براي دوربين هاي ديجيتالي يک آرزوي دور و دراز محسوب مي شود. لازم به ذکر است که هم اکنون بالاترين وضوح موجود در دوربين هاي ديجيتالي 14MP در يک نوع از دوربين هاي شرکت کداک مي باشد.
بهر حال اين بخشي از پاسخ به اين سوال محسوب مي شود. عامل بعدي که بايد در نظر گرفته شود رنگ مي باشد که در اين زمينه دوربين هاي ديجيتال بر دوربين هاي فيلمي برتري دارند. معمولا CCD دوربين هاي ديجيتال اطلاعات رنگ را با عمق 24 بيت بر پيکسل ضبط مي نمايند. اين فرمت حدود 16.7 ميليون رنگ را در بر مي گيرد که حداکثر تعداد رنگي است که چشم انسان قادر به تفکيک آنها مي باشد. اين موضوع به خودي خود مزيتي بر فيلم ندارد. ولي برخلاف کريستالهاي هاليد نقره روي فيلم، CCD سه جزء رنگ (قرمز، سبز و آبي) را به طور دقيق ضبط مي نمايد. معمولا فيلم هاي عکاسي بسته به نوع فيلم و سازنده آنها نسبت به رنگ خاصي حساسيت بيشتري دارند که اين نقيصه باعث مي شود که تعادل رنگي تصوير بهم بخورد.
بهر حال، کريستالهاي هاليد نقره که بطور يکدست در سطح فيلم پخش شده اند، برتري اصلي فيلم هاي عکاسي محسوب مي شود. در حالي که سلولهاي حساس روي CCD روي رديف و ستون هاي مشخصي چيده شده اند، کريستالهاي هاليد نقره بصورت اتفاقي و بدون هيچ نظمي در تمام جهات چيده شده اند. از آنجا که چشم انسان به الگوها بسيار حساس است، خيلي آسان چيدمان رديفي و ستوني موجود در پيکسلهاي تصوير گرفته شده از CCD را تشخيص مي دهد، بخصوص اگر پيکسلهاي مجاور طيف رنگي متفاوتي داشته باشند. اگر فيلم عکاسي را زير ميکروسکوپ نگاه کنيم هيچ نظمي در نقاط چيده شده روي آن وجود ندارد. امروزه در پرينترهاي اينکجت نيز تکنولوژي خاصي بنام Stochastic Dithering بکار رفته است که به الگوي نقاط، يک المان تصادفي اضافه مي کند تا گذر از يک طيف به طيف ديگر يکنواخت به نظر آيد. فيلم هاي عکاسي اين کار را به طور طبيعي انجام ميدهند، بخاطر همين عکس هاي دوربين هاي فيلمي از دوربين هاي ديجيتال يکنواخت تر و غير بلوکي تر به نظر مي آيد.
براي رفع اين مشکل در دوربين هاي ديجيتال دو راه حل وجود دارد. يکي اين که تعداد پيکسلها يا وضوح را آنقدر بالا ببرند تا چشم قادر به تشخيص الگوي آن نباشد، يا پس از گرفتن تصوير توسط CCD از الگوريتم نرم افزاري پخش تصادفي نقاط استفاده کنند. هر دوي اين راه حل ها داراي معايبي نظير بزرگ شدن اندازه فايل تصوير يا زمان طولاني تر پردازش تصوير مي باشند.

صادرات در عکاسی دیجیتال!

سالها پیش، هنگامی‌ که می‌خواستم گواهینامه رانندگی بگیرم، مربی، سلسله مراحلی را که قبل از شروع رانندگی باید چک می‌کردم، به صورت یک کلمه اختصاری در آورده بود تا بهتر در خاطرم بماند. آن کلمه، "صادرات" بود که بایستی به ترتیب وضعیت صندلی، آینه، دنده و... را بررسی می‌کردم.

اما از هنگامی که عکاسی دیجیتال می‌کنم، بارها پیش آمده است که، بعد از گرفتن کلی عکس متوجه شده‌ام که ایزو نامناسب بوده است و یا از مد مناسب عکاسی استفاده نکرده‌ام و یا حتی فرمت مورد نظرم را انتخاب نکرده‌ام. بیشتر این اشتباهات هنگامی پیش میاید که در پروژه قبلی تنظیمات دوربین را تغییر داده‌ام و این مساله را بعدا فراموش کردم.
هرچند امروزه در برخی دوربینها، امکان ذخیره کردن یک‌سری تنظیمات، وجود دارد اما بازهم بررسی موردی مفیدتر است.
اما چه موارد مهمی را باید قبل از شروع عکاسی بررسی و تنظیم کنیم:
- ایزو
- وایت بالانس ( حتی اگر RAW می‌گیریم)
- فرمت ( JPEG یا RAW)
- مد عکاسی ( Aperture Priority ، Shutter Priority و...)
- اخطار هایلایت (Highlight warning)
- جبران نوردهی
- فوکوس ( انتخاب نوع فوکوس و نیز تنظیم نقطه فوکوس)
- نورسنجی (متوسط، مرکزی، نقطه‌‌ای)
البته در دوربینهای مختلف، قضیه متفاوت است. مثلا در برخی دوربین ها در ویزور، مقدار ISO دیده نمی‌شود و در برخی دیگر نمایش داده می‌شود. در برخی دوربینها وضعیت برخی از این متغیرها در نمایشگر بالای دوربین و یا نمایشگر مجزای پایین LCD دیده می‌شود و کار را راحت‌تر می کند. برای اینکه به طور سیستماتیک همه این متغیر‌ها را بررسی کنید، می‌توانید با حروف اول این‌ها، یک کلمه درست کنید و آن را به خاطر بسپارید. مثلا فوماجافن= فرمت + وایت بالانس + مد + ایزو+ جبران + اخطار هایلایت + فوکوس + نورسنجی !!

عکاسی و دوربین های عکاسی

 

عکاسی به فرایند ثبت تصاویر به وسیله دریافت و ثبت نور برروی یک سطح حساس به نور، نگاتیو (فیلم) یا (سنسور الکترونیکی) گفته می‌شود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (هالوژن نقره یا سنسور)تأثیر می‌گذارد و باعث ثبت تصاویر می‌گردد
در گذشته نه چندان دور عکاسی از اتاقک تاریک و لوازم و موادی بسیار ساده تشکیل میشد. در حقیقت اتاق تاریک منجر به پیدایش عکاسی و دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی است بی هیچ پنجره. هیچ نوری به آن راه ندارد مگر از طریق روزنه‌ای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده. تصاویر یا چشم‌اندازهای روبروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب می‌یافت. بعضاً نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشی‌شان استفاده می‌کردند. بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچک‌تر تبدیل شد به دوربین عکاسی. یعنی در برابر روزنه‌ای که وجود داشت ماده حساس به نور قرار می‌دادند تا تصاویر بازتافته ثبت و ضبط شود. در روند تکاملی دوربین، از عدسی و لنز در جایی که روزنه قرار داشت استفاده شد. مواد حساس به نور به فیلم‌های عکاسی امروزین تبدیل شدند که در انواع سیاه و سفید و رنگی (نگاتیو) و اسلاید (پوزتیو) موجود است. نگاتیوها طی فرآیند دیگری در آزمایشگاه (لابراتوار) به عکس تبدیل می‌شوند. این روند ادامه یافت تا با پیدایش دوربین دیجیتال از حسگرهای حساس به نور به جای فیلم استفاده شد.
اما امروز از صنعتی پیچیده برخوردار است که تنوع محصولات آن حیرت آور می باشد. عکاسی موارد استفاده بسیار زیادی دارد. از جمله میتوان به عکاسی خبری ،علمی، تفریحی و ثبت خاطرات، ،مستند سازی اشاره کرد .
" دوربین سطوح حساس به نور و نور " ارکان سه گانه عکاسی اند که شناخت هر کدام از ضروریات فراگیری عکاسی به شمار میرود.

 

دوربین

دوربین یا همان اتاق تاریک اولیه مهمترین عامل عکاسی است که با کمک آن عکسبرداری انجام می شود. امروزه دوربین های عکاسی تنوع چشمگیری از لحاظ سیستم و شکل ظاهری دارند و هر روز به دامنه تنوع آنها افزوده می شود. اما با تمامی این اوصاف همگی آنها مشترکات زیادی دارند که با کسب شناخت کافی از این قسمتها می توان به راحتی با دوربین های گوناگون کار کرد.

 

طبقه بندي دوربين هاي عكاسي

اولين نوع طبقه بندي دوربينها، براساس قطع فيلم آنهاست. كه شامل دوربينهاي قطع بزرگ ، قطع متوسط، قطع كوچك، مينوكس يا كارآگاهي و دوربين هاي خاصي مي شود.
دوربين هاي قطع بزرگ :‌حجم و وزن زيادي دارند و بيشتر در آتليه ها بر روي سه پايه استفاده مي شود و آنها را دوربين هاي آتليه اي مي نامند. با فيلمهاي تك صفحه اي موسوم به فيلم تخت كار مي كنند. فيلم هاي تخت در ابعاد 9×6 سانتي متر تا اندازه هاي 40 ×30 نيز ساخته مي شوند. در جعبه هاي 25 عددي بسته بندي مي شود اين فيلم ها را در تاريكي در محفظه اي به نام شاسي قرار مي دهند و پس از تنظيم دوربين، در محل شيشه مات گذاشته و پس از عكسبرداري برداشته مي شوند.
دوربين هاي قطع متوسط :‌كم حجم تر هستند در فضاهاي غيرآتليه اي نيز كاربرد دارند. قطع فيلم اين دوربين ها 120 است. عرض فيلمهاي 120، 5/61 ميليمتر و طول آنها ثابت است دوربين هاي مختلف تعداد متفاوتي را با اين فيلمها عكاسي مي كنند چون كادر آن متفاوت است. فيلمهاي 120، دور قرقره سياهرنگ فلزي يا پلاستيكي همراه با نوار كاغذي كه داخل آن سياهرنگ است پيچيده شده اند.
دوربين هاي قطع كوچك : اين دوربين ها كم حجم بوده و پرمصرف ترين نوع دوربين هاست. فيلم 135 و 126 مصرف مي كنند اما نوع 35 آن رايج تر است. عرض فيلم هاي 135 ، 35 ميليمتر است و براي 12،18،20،24،27،36 قطعه عكسبرداري،‌عرضه مي شود. رايج ترين كادر آن 36×24 ميليمتر است اين دوربين ها به Halffram نيز موسوم اند. در داخل محفظه ي پلاستيكي يا فلزي موسوم به «كات» قرار مي گيرند. كادر فيلم هاي 126 ، 245 × 24 ميليمتر است و فقط براي دوربين هاي نوع پك استفاده مي شود در يك طرف سوراخ دارند و در كاستهاي مخصوص قرار مي گيرند. در دوربين هاي 135 پس از اتمام فيلم قبل از بيرون آوردن آن بايد فيلم را به وسيله اهرم برگردان فيلم به داخل كاست كشيد اما در دوربين هاي 120 اين كار ضروت دارد. همين طور در فيلم هاي 126 نيز نيازي به اين كار نيست.
دوربين هاي مينوكس يا كارآگاهي : فيلم 110 مصرف مي كنند داراي جثه كوچكي هستند و كاربرد غير حرفه اي دارند.
دوربين هاي خاص:‌دوربين هاي پولارويد و دوربين هاي ويژه و تخصصي
دومين نوع طبقه بندي دوربين ها، بر اساس نحوه تشكيل تصوير در منظره ياب دوربين هاست.
در منظره ياب دوربين هاي قطع بزرگ، تصوير به صورت واژگون چپ و راست ديده مي شود و در دوربين هاي قطع متوسط، تصوير چپ و راست ديده مي شود و در دوربين هاي قطع كوچك ،‌تصوير با موضوع هم جهت است.

 

ساختمان اصلی دوربین های عکاسی

مهمترین قسمتهای یک دوربین عبارتند از :
1- لنز
2- وسایل تنظیم که به دو بخش تنظیم نور و تنظیم فاصله تقسیم میشود.
3- منظره یاب
4- تعویض گر فیلم
5- اتاقک تاریک
6- کنتور شمارشگر فیلم

 

لنز

با مجهز شدن اتاقک تاریک به عدسی محدب تصویری شفافتر و روشنتر در اتاقک تاریک به دست آمد. این مساله اهمیت لنزها را برای ایجاد تصویری واضح و روشن در دوربین ها آشکار میسازد.
هر چند که یک عدسی می تواند تصویری نسبتا واضح ایجاد کند اما مشکلات متعد دی به وجود
می آ ورد که از آ ن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
1- وسط تصویر نسبت به گوشه های آن واضحتر میباشد بطوریکه گاهی کناره ها کاملا محو است.
2- تصویر دچار نوعی اعوجاج می شود بدین معنا که خطوط در مرکز تصویر مستقیمند اما با نزدیک
شدن به کناره ها هلالی ومنحی می شوند.
3- خطاهای رنگی بسیار چشمگیر است یعنی تک عدسی قادر به بازنمائی رنگهای طبیعی موضوع نیست. علاوه برآ ن نگهائی را که ناشی از کیفیت نا مطلوب شیشه آن است به رنگهای موضوع می افزاید برای رفع این موارد در ساختمان لنز ترکیبی از عدسی های مختلف بکار می رود .
بر روی دهانه لنز هر دوربین اطلاعاتی از قبیل نام لنز نام کارخانه سازنده فاصله کانونی شدت نور یاحداکثر باز شدن دیافراگم شماره ردیف واندازه دهانه لنز درج شده است که در شناسائی لنزها بسیار بااهمیت است .

 

فاصله کانونی

شعاع های موازی نور که از بی نهایت به یک عدسی محدب می تابند در نقطه ای پشت عدسی همدیگر را قطع می کنند. فاصله میان مرکز عدسی تا آن نقطه اصطلاحاً فاصله کانونی عدسی نامیده می شود.
دریک لنز نیز که ترکیبی از عدسی های مختلف است فاصله میان مرکز (محل استقرار تیغه های دیافراگم درلنز) تا محل تشکیل تصویر واضح (سطح فیلم) را فاصله کانونی آن لنز می نامند. فاصله کانونی را با حرف f وبر حسب میلیمتر نشان می دهند. به عنوان مثال اگر بر روی لنزی مشاهده شد f=50m.m یعنی فاصله کانونی آن 50میلیمتر است.

 

قدرت روشنایی یا حد اکثر گشادی دیافراگم

قبلا اشاره شد که لنز , ترکیبی از عدسی های متعدد است . این عدسی ها به طور طبیعی مقداری از نور را جذب می کنند در نتیجه تمام شعاع های نور که به لنز تابیده می شوند از آن عبور نمی کنند . قدرت روشنایی عبارت است از مقدار نوری که لنز از خود عبور میدهد .
این مقدار با اعدا خاصی مانند 1:1 , 2/1:1 , 4/1:1 , 8/1:1 و 1:2 و غیره مشاهده میشود . روشنترین لنز 1:1 است . یعنی در این لنز عدسی ها بسیار مرغوب به کار رفته که می تواند نقریبا تمام نور موجود را از خود عبور دهد . هر قدر عدد بزرگتر شود لنز از روشنایی کمتری برخوردار اشت. از طرفی قدرت روشنایی لنز با بازترین درجه دیافراگم آن برابر است.

 

قدرت روشنایی لنز را می توان اینچنین محاسبه کرد :

فاصله کانونی لنز تقسیم بر قطر دهانه لنز = قدرت روشنایی لنز
یعنی اگر قطر دهانه لنزی 50 میلیمتر و فاصله کانونی آن 100 میلیمتر باشد قدرت روشنایی 2 خواهد بود ( 1:2 )
پس میتوان گفت هر چه قطر دهانه لنز بیشتر باشد قدرت روشنایی آن بیشتر است.
بطور کلی هر لنز از چندین عدسی مختلف محدب و مقعر تشکیل شده که ترکیب آنها با یکدیگر باعث ایجاد تصویری واضح بر روی سطح حساس فیلم (امولیسیون) خواهد شد.
محل ایجاد تصویر را سطح کانونی وحدفاصل عدسی با محل ایجاد تصویر،فاصلة کانونی عدسی می‌گویند.
برای روشنتر شدن مطلب در مورد یک عدسی معمولی که برای آتش زدن کاغذ استفاده می‌گردد توضیح می‌دهیم .برای سوزاندن کاغذ بایستی عدسی را در مقابل نور خورشید آن قدر حرکت داد تا نور خورشید بصورت نقطه‌ای کوچک بر روی سطح کاغذ درآید که در این حالت بر اثر برخورد پرتوهای نوری به یکدیگر که از عدسی گذشته‌اند گرمای قابل توجه‌ای در محل برخورد بوجود آمده که باعث سوختن کاغذ می‌گردد محل برخورد پرتوهای نوری را نقطه کانونی و حد فاصل عدسی با سطح کاغذ فاصله کانونی گفته می‌شود. در لنزها که چندین عدسی مختلف وجود دارد هر عدسی دارای کانون جداگانه‌ای است اما وقتی با هم ترکیب می‌شوند کانون مشترکی پیدا می‌کنند که معمولاً از مرکز لنز تا حدفاصل محل ایجاد تصویر را فاصلة کانونی آن لنز می‌گویند که مقدار آن بر روی حلقه جلوی لنز نوشته می‌شود.
هر لنز دارای زاویه دید خاصی می‌باشد که قادر به جای دادن فضای مشخصی از جلو لنز در داخل دوربین و روی فیلم خواهد بود. به نسبت بلندی و کوتاهی فاصله کانونی، زاویه دید آن متغیر است هرچقدر فاصله کانونی لنز کوتاهتر باشد زاویه دید لنز بازتر و هرچقدر فاصله کانونی بلندتر باشد زاویه دید کوتاهتر خواهد بود.

 

انواع لنزها:

لنز نُرمال معمولی:( Normal )
زاویه دید چشم انسان حدود 140 درجه می‌باشد اما تمام تصاویری که در زاویه چشم قرار می‌گیرند دارای وضوح کامل نیست وتنها در زاویه‌ای در حدود 52 درجه می‌توان تصاویر را به صورت واضح می‌توان دید لنز نرمال نیز زاویه دیدی شبیه به چشم انسان دارد به همین دلیل لنز معمولی نیز گفته می‌شود.
لنز تله فوتو: ( Telephoto)
لنز تله از نظر شکل ظاهری طویل بوده و فاصلة کانونی بلندی دارد که دارای زاویه دید کوتاه می‌باشد و تنها برای عکسبرداری از فواصل دور مثل مناظر طبیعی و حیوانات وحشی کاربرد دارد و امکان عکسبرداری از فواصل نزدیک را ندارد.
لنز واید انگل:( Wide angle )
لنز واید از نظر شکل ظاهر از لنز نُرمال کوتاهتر بوده و دارای فاصله کانونی کمی می‌باشد بنابراین دارای زاویه دید باز می‌باشد . این لنز در مکان‌هائی که امکان عقب رفتن عکاس برای قرار گرفتن تمام سوژه مورد نظر در نمایاب نباشد کاربرد شگرفی دارد و با استفاده از این لنز می توان فضای بیشتری را در عکس جای داد.
لنز زوم:Zoom
این لنز دارای فاصله کانونی متغیر می‌باشد پس زاویه دید متغیر دارد برخی از لنزهای زوم با زاویه دید 180-40 که فاصله کانونی آن از 40 میلیمتر درحالت زاویه باز تا 180 میلیمتر در حالت تله فوتو می‌باشد کاربرد ویژه‌ای دارد به همین لحاظ در بین عکاسان مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است.
جدای این تقسیم‌بندی لنزهای دیگری نیز هستند که کاربرد تخصصی دارند مانند لنز ماکرو که برای عکسبرداری از اجسام بسیار کوچک کابرد دارد با یک لنز نُرمال معمولاً تا فاصله 50 سانتیمتر امکان نزدیک شدن به سوژه می‌باشد اما برای عکسبردای از اجسام کوچک مثل تمبر یا سکه فقط لنز ماکرو جوابگو خواهد بود. لنزی دیگر با عنوان لنز چشم ماهی وجود دارد که زاویه دید بسیار وسیع دارد برخی از این لنزها مقداری از فضای پشت دوربین هم در کادر تصویر قرار می‌دهند . عکس حاصل از این لنزها به شکل دایره وار می‌باشد از این لنز برای ایجاد جلوه‌های ویژه تصویری استفاده می‌گ
سری لنزهای EF کانن
کانن در طراحی محل نصب لنزهای سری EF امکاناتی بیشتر از یک محل ساده برای نصب سریع انواع لنز روی بدنه را مد نظر داشته است. با حذف اتصالات مکانیکی و استفاده از یک اتصال الکترونیکی بین دوربین و لنز، دوربین های کانن دارای انعطاف پذیری بالاتری برای به کارگیری تکنولوژیها و سیستمهای جدید آینده گشته‌اند. این توانایی و انعطاف پذیری قبلا با افزایش قابل توجه در سرعت فوکوس خودکار، افزایش عملکردها نظیر سیستمهای فوکوس خودکار در دوربین های EOS، لنزهای دیافراگم خودکار tilt-shift (TS-E)، استفاده از موتورهای اولتراسونیک و توسعه لنزهای دارای ثابت کننده تصویر به اثبات رسیده است.
سری لنزهای EF
سیستم محل نصب کاملا الکترونیکی هیچکدام از معایبی نظیر لرزش دوربین، نویز هنگام کار، ساییدگی، لق زدن، نیاز به روغنکاری، پاسخ کند، کاهش دقت بخاطر کارکرد اهرم راه‌انداز، یا محدودیتهای طراحی مربوط به مکانیزم اتصال برای انتقال داده را ندارد. به علاوه عملکرد و قابلیت اطمینان لنز بسیار بالاتر رفته است. ضمنا یک سیستم تست خودکار که از میکروکامپیوتر داخلی لنز استفاده می کند خرابیهای احتمالی لنز را درون نمایشگر دوربین نشان می دهد و قابلیت اطمینان لنز را بالا می‌برد.
▪ بدون اینکه بخواهیم وارد جزئیات موضوع شویم ده مزیت لنزهای EF را بر می‌شمریم:

 

  • فوکوس بی سروصدا، سریع و با دقت بالا در تمامی لنزها از Fisheye (چشم ماهی) گرفته تا لنزهای سوپر تله فتو، چون متناسب با هر لنز سیستم راه‌انداز مناسب بکار گرفته شده است.
  • دیافراگم آرام و دقیق با کنترل دیجیتالی
  • امکان نگاه داشتن دیافراگم برای مشاهده عمق میدان و کمک به افزایش سرعت عکاسی با بسته نگاه داشتن دیافراگم د حین عکاسی متوالی
  • امکان کنترل کاملا اتوماتیک دیافراگم با لنزهای TS-E کانن.
  • امکان توسعه اپتیک های بسیار سریع و درخشان نظیر EF ۵۰mm f/۱.۰L USM که با سیستم قبلی اتصال لنز غیر قابل حصول بود
  • پوشش ۱۰۰ درصد منظره یاب با EOS-۱N
  • حذف انسداد منظره یاب و آینه در لنزهای سوپر تله فتو
  • در هنگام استفاده از لنزهای زوم دیافراگم متغیر هر گونه تنظیم دستی عدد f (به جز بالاترین دیافراگم) در حین محدوده زوم امکان پذیر شده است
  • جبران اتوماتیک و نمایش تغییر در عدد F موثر وقتی که بین لنز و بدنه دوربین از بسط دهنده ها (Extender) استفاده شده است.
  • توانایی طراحی لنزهایی با دیافراگم پشتی بزرگتر برای بهبود روشنایی مرزها در سیستم های اپتیکی. به علاوه این مشخصه کارایی اپتیکی را هنگام استفاده از توسعه دهنده لنزدر سوپر تله فتو بهبود می بخشد.

    وسايل تنظيم نور :

    وسايل تنظيم نور در دوربين هاي عكاسي
    وسايل تنظيم نور شامل پرده مسدودكننده (شاتر)، ديافراگم و نور سنج است.
    شاتر:‌زمان نور دهي و ديافراگم شدت نور را كنترل مي كند نور سنج متعادل اين دو عامل را كه منجر به رسيدن نور كافي به فيلم مي شود محاسبه مي كند.
    در ساليان اوليه اختراع عكاسي ، حساسيت فيلم ها بسيار كم بود بر روي لنز درپوش قرار مي دادند كه با برداشتن آن نور به فيلم مي رسيد و با گذاشتن مجدد درپوش بر روي لنز، كار عكاسي خاتمه مي يافت اما امروزه حساسيت فيلم ها بسيار زياد است وسيله مخصوص بسيار دقيقي در دوربين ها پيش بيني شده است كه «پرده مسدود كننده» يا «شاتر» نام دارد.
    پرده مسدود كننده در حالت عادي مانع رسيدن نور به فيلم مي شود اما هنگام فشردن دكمه عكسبرداري اين پرده كنار رفته و به مدت معيني به نور اجازه عبور مي دهد. در محلهاي كم نور، پرده شاتر مسير نور را به مدت بيشتري آزاد مي گذارد اما در محلهاي پرنور، سرعت باز و بسته شدن پرده مسدود كننده سريعتر و در نتيجه عبور نور كمتر است.
    زمان باز بودن پرده مسدود كننده بر روي جدولي قيد شده است كه بر روي لنز يا بدنه دوربين قرار دارد.

    نشاندهنده ثانيه كسري از ثانيه است. سرعتهاي پرده مسدودكننده به قرار زير است :
    4000/1 ثانيه ، 2000/1 ثانيه ، 1000/1 ثانيه ،500/1 ثانيه،250/1ثانيه، 125/1 ثانيه، 60/1 ، 30/1 ،15/1 ،8/1 ، 4/1 ،2/1 ، 1،2،4،8 ، B
    سرعت B به معناي آن است كه با فشردن دكمه عكسبرداري، پرده مسدود كننده باز شده و تا زماني كه دكمه آزاد نشود پرده باز مي ماند. وقتي به نوردهي طولاني تري نياز باشد از اين حالت استفاده مي شود در بعضي دوربين ها سرعت «T» نيز وجود دارد. در اين وضعيت با يك بارفشردن و رها كردن دكمه پرده باز مي شود سرعتهاي مختلف شاتر علاوه بر كنترل زمان نوردهي در عكسبرداري از موضوعهاي متحرك نيز نقش مهمي ايفا مي كنند.
    روش استفاده از سرعت كند شاتر، متداولترين شيوه هاي القاي حركت و جنبش در عكاسي است بايد دوربين را برروي سه پايه نصب كرده يا به محلي تكيه داد.
    انواع شاترها
    شاترها در دو نوع مركزي و كانوني ساخته شده اند. شاترهاي مركزي يا مكانيكي فلزي هستند و در داخل لنز نصب مي شوند. شاترهاي مركزي، ساختماني شبيه به ديافراگم دارند با اين تفاوت كه ديافراگم در بسته ترين حالت،مانع از عبور نور نمي شود.
    شاترهاي مركزي
    1- از تيغه هاي فولادي ظريف شبيه ديافراگم ساخته شده و از مركز به طرف محيط باز مي شود با اين فرق كه ديافراگم در بسته ترين حالت هم مانع عبور نور نمي شود.
    2- در فاصله نزديكي از تيغه هاي ديافراگم ، داخل لنز قرار گرفته . اين نوع لنز ، سنگين تر و گران تر است.
    3- جدول سرعت شاتر ، روي لنز قرار دارد.
    4- معولا در دوربينهايي با لنز ثابت استفاده مي شوند زيرا اگر لنز دوربين باز شود فيلم نور مي بيند اما در برخي از دوربينها نيز وسيله اي پيش بيني شده كه با باز شدن لنز ، مانع رسيدن نور به فيلم مي شود.
    5- با انتخاب سرعتهاي مختلف ، سرعت باز و بسته شدن پره هاي شاتر تغيير مي كند.
    6- چون پره هاي شاتر به صورت متحد المركز باز و بسته مي شوند ، يكباره نور به فيلم مي رسد.
    7- بيشترين سرعت شاتر مركزي 500/1 ثانيه است
    8- موقع باز و بسته شدن ، صداي كمي توليد مي كند و براي عكس برداري از موضوعاتي كه نبايد جلب توجه شود مناسب است مانند عكس برداري از پرندگان.
    شاتر كانوني
    1- از جنس پارچه سياه و فلز ساخته مي شود و چون بلافاصله در جلوي فيلم كه كانون لنز است ،
    قرار دارد، شاتر كانوني ناميده ميشود. نوع پارچه اي به صورت افقي و نوع فلزي به صورت عمودي حركت مي كند .
    2- جزئي از بدنه دوربين به شمار ميرود . بنابراين جدول سرعت شاتر روي دوربين قرار دارد.
    3- چون پرده شاتر بلافاصله جلوي دوربين قرار د ارد. با تعويض لنز ، فيلم نور نمي بيند.
    4- از دو پرده مجزا تشكيل شده كه لبه آنها كمي همپوشاني دارد. با فشردن دكمه شاتر پرده اول كنار مي رود و فيلم نور مي بيند . پس از مدت كوتاهي پرده دوم حركت كرده مسير نور را مي بيند. با تغيير سرعت شاتر ، فاصله ميان دو پرده تغيير مي كند و سرعت حركت پرده ها ثابت است. يعني در سرعت بالا ، فاصله پرده ها كم و در سرعت كم ، فاصله پرده ها زياد مي شود.پس از هر بار عكس برداري ، پرده ها از محل اوليه به طرف مقابل مي روند و بعد از به كار بردن اهرم جلو برنده فيلم و انتقال فيلم به فريم جلوتر ،
    پرده ها نيز به محل اول بر مي گردند.
    5- در اين نوع شاتر امكان استفاده از سرعتهاي تا 4000/1 ثانيه وجود دارد.
    6- موقع عكس برداري صداي نسبتا زيادي ايجاد مي كند.

    نقش ديافراگم در دوربين هاي عكاسي

    ديافراگم عبارت است از تيغه هاي نازك و مقام فلزي كه در داخل لنز قرار دارد اين ورقه ها، امكان ايجاد روزنه هايي با قطرهاي متفاوت را فراهم مي سازد. مقدار گشادگي ديافراگم با اعدادي مشخص مي شود: f64-f32-f22 و غيره اعداد بزرگتر، نشانگر ديافراگم بسته تر و عددهاي كوچكتر نشاندهنده ديافراگم بازتر است. بازترين ديافراگم، معادل قطر عدسي لنز و قدرت روشنايي آن است.
    ديافراگم دو نقش مهم را در عكاسي ايفا مي كند:
    1 – كنترل شدت نور .
    2 – تأثير بر عمق ميدان وضوح تصوير .
    با تغيير يك ديافراگم ، شدت نور،‌نصف يا دو برابر مي شود.
    نور سنج
    براي ثبت دقيق تصوير در عكاسي ، محاسبه دقيق نوري كه از سطوح مختلف موضوع مورد نظر منعكس مي شود ، ضروري است . تعادل ميان درجه شاتر كه زمان نوردهي به فيلم را تعيين ميكند و درجه ديافراگم كه شدت نور را كنترل مي كند. نوردهي صحيح به فيلم را تعيين مي نمايد . وسيله اي كه اين تعادل را امكان پذير مي سازد « نورسنج » نام دارد.
    ساختمان نور سنج
    نور سنچ از يك سلول حساس به نور ، مقاومت متغير ميلي يا ميكرو آمپرمتر و باتري تشكيل مي شود . سلول حساس نور« فتو سل» دريافتي را به جريان الكتريكي تبديل مي كند عقربه آمپرمتر حركت كرده در برابر عددي خاص در جدول مي ايستد . عدد مذكور ، معرف مقدار نوردهي است. در گذشته از « سلينيوم » به عنوان سلول حساس استفاده مي شد و نيازي به باتري نداشت ولي در نورهاي ضعيف قابل استفاده نبود . در نور سنجهاي جديد از سلول « آرسينوگاليم » استفاده مي شود كه با باتري كار مي كند . مقاومت متغير در مدار نور سنج ، همان جدول حساسيت فيلمهاست كه بايد روي حساسيت فيلم مورد استفاده تنظيم شود.
    انواع نور سنج
    نور سنجها به دو دسته الحاقي به دوربين و مستقل تقسيم مي شودند. نورسنج بيشتر دوربينهاي امروزي از داخل لنز است كه سرعت زيادي دارد و با باتري كار ميكند ولي تنها از نور انعكاسي نورسنجي ميكند. سلول حساس اين نورسنجها در داخل ويزور يا گوشه اي داخل دوربين ، در اطراف آينه 45 درجه نصب شده است. براي به كار انداختن نور سنج بايد دكمه شاتر را اندكي فشرد . نورسنجي ، زماني صحيح است كه عقربه كوچك درون ويزور از بين سه علامت + ، ، - بر روي علامت قرار گيرد . قرار گرفتن عقربه روي علامت + نشان دهنده بالا بودن نور است كه بايد ديافراگم يك درجه بسته شود يا سرعت يك درجه افزايش يابد. علامت - نيز نشان دهنده نور كم است .
    در برخي از دوربينها در ويزور عددهاي ديافراگم و يك عقربه ديده ميشد كه با انتخاب هر عدد شاتر، عقربه روي يك عدد ديافراگم مي ايستد . نورسنجهاي مستقل يا دستي ، حرفه اي و دقيق تر هستند. با اين نور سنجها علاوه بر نور انعكاسي موضوع مورد نظر ، از منبع نور كه موضوع را روشن كرده ، نورسنجي به عمل مي آيد . اين نورسنجها مجهز به كلاهك كائوچويي شيري رنگ هستند كه بايد هنگام نورسنجي از منبع نور ، آن را روي سلول حساس كشيد ، در غير اين صورت نورسنج براي مدتي غير حساس مي شود.
    اشكالهاي رايج در نورسنجي عمومي
    اگر تصوير تيره شود، ايراد از نور ناكافي فيلم است و عوامل به وجود آورنده آن عبارتند از:
    1- زيادتر بودن سرعت شاتر از مقدار تعيين شده در نورسنج
    2- بسته تر بودن ديافراگم از حد تعيين شده در نورسنج
    3- دوربين بر روي عدد حساسيتي بالاتر از حساسيت فيلم ، تنظيم شده است.
    4- سطح غالب سوژه تيره بوده ولي نورسنجي بر اساس مناطق روشن صورت گرفته است.
    اگر تصوير روشن باشد، ايراد از نوردهي زياد به فيلم است و عوامل به وجود آورنده آن ، بر خلاف عوامل بالا مي باشند. البته تيره يا روشن شدن تصوير به مراحل ظهور فيلم و چاپ عكس نيز بستگي دارد.

    وسايل تنظيم فاصله

    براي به دست آوردن تصوير واضح بر حسب فاصله موجود ميان موضوع و دوربين ، لازم است در فاصله لنز تا سطح فيلم تغييراتي داده شود. بر روي اغلب لنزها ، حلقه فوكوس يا واضح سازي وجود دارد كه بر روي آن اعداد متراژ بر حسب فوت و متر نوشته شده و با چرخاندن اين حلقه مي توان تصوير را واضح كرد . دوربينهايي كه به شيشه مات مجهزند به چند طريق كار تنظيم را انجام مي دهند:
    1- صفحه تصوير شكسته يا استيگمومتر : در مرگز اين صفحه دايره اي وجود دارد كه با خط افقي به دو نيم شده است و هنگام غير واضح بودن ، خطوط عمودي بالا و پايين اين خط افقي به صورت شكسته و جدا از هم ديده مي شود .
    2- صفحه تصوير ميكروپريسم : در مركز اين صفحه تصوير ، دايره هاشور خورده اي وجود دارد كه بعد از وضوح بايد اين هاشورها از بين برود تا تصوير سالم ديده شود.
    3- فاصله يا تله متر: در اين نوع ، دو تصوير از موضوع ديده ميشود كه يكي پر رنگ و ثابت و ديگري كمرنگ است. با چرخاندن حلقه فوكوس ، دو تصوير بايد بر هم منطبق شود تا تصوير واضح گردد
    منظره ياب: منظره یاب از قسمتهای مهم دوربین است که بوسیله ان عکاس موضوع خود را نگاه میکند
    و به کادر بندی میپردازد.
    منظره یابها در اشکال گوناگون وجود دارند برخي از منظره يا بها فقط از يك شيشه مات تشكيل مي شوند كه تصوير برروي آن قابل رؤيت است مثل دوربين هاي قطع بزرگ كه به علت در معرض تابش نور بودن پارچه اي مشكي روي آن مي اندازند.
    منظره يابهايي كه علاوه بر شيشه مات مجهز به منشور هستند جهت تصوير منعكش شده برروي صفحه تصوير را به سمت چشم بيننده تغيير مي دهند كه بيشتر در دوربينهاي تك لنز انعكاسي به كار مي رود.
    نوع ديگري از طبقه بندي دوربين ها بر اساس سيستم منظره ياب و نحوه نورگيري آنهاست در بيشتر دوربين هاي قطع بزرگ، نور با عبور از لنز به سطح شيشه اي مات كه در محل قرار گرفتن فيلم تعبيه شده برخورد مي كند و تصوير بر روي آن شكل مي گيرد.
    منظره يابهاي انعكاسي - منظره يابهاي غيرانعكاسي
    در دو گروه از دوربينها به كار رفته اند.
    1 – سيستم تك لنز انعكاسي:
    در اين دوربين ها تصويري كه به وسيله لنز ايجاد شده به آيينه اي 45 درجه برخورد مي كند و به قسمتي كه يك منشور در آنجا تعبيه شده هدايت مي شود. منشور، پس از انعكاسهاي متعدد، جهت تصوري را به سمت منظره ياب دوربين، تغيير مي دهد، در واقع تصوير از لنز دوربين دريافت شده است . با فشردن دگمه عكسبرداري،‌آيينه مسير نور را آزاد كرده، نور به فيلم مي رسد. چون آيينه از مسير نور كنار رفته است . تصوير در منظره ياب ديده نمي شود. سيستم دوربين هاي تك لنز انعكاسي را S.L.R مي نامند.
    2- سيستم دو لنز انعكاسي:
    اين دوربين ها داراي دو لنز با فاصله كانوني يكسان هستند كه به هم جفت شده اند.
    اين دوربين ها از دو اتاقك سوار بر هم تشكيل شده اند. در اتاقك بالا فقط منظره ياب و آيينه 45 ثابت تعبيه شده و در اتاقك پايين فيلم قرار دارد و هر لنز به يكي از اتاقكها مربط مي شود. آيينه نصب شده در اتاقك بالا، تصوير دريافتي از لنز بالاي را به سمت شيشه مات منظره ياب هدايت مي كند اين دوربين ها را «انعكاسي» مي نامند.
    اطراف شيشه مات با تيغه هاي فلزي متحرك، پوشيده شده و لنز پايين تصوير را براي ثبت بر روي فيلم ايجاد مي كند. چون بين دو لنز فاصله اندكي وجود دارد تصويري كه با چشم ديده مي شود با تصوير ثبت شده بر روي فيلم مقداري متفاوت است. اين اختلاف در فواصل بيشتر از 20 متر محسوس نيست. اختلاف زاويه بين منظره ياب و لنز اصلي را «خطاي ديد موازي» يا «اختلاف منظره» مي نامند. سيستم دوربين هاي دو لنز انعكاسي را با كد T.L.R نشان مي دهند كه كادر 6×6 سانتي متري را عكسبرداري مي كند.
    منظره يابهاي غيرانعكاسي
    منظره يابهايي كه تصوير را به طور مستقيم و بدون واسطه دريافت مي كنند و جدا از لنز دوربين عمل مي كنند «غيرانعكاسي» ناميده مي شوند كه بيشترين دوربين هاي قطع كوچك و مينوكسي به كار مي رود. مانند دريچه اي در كنار لنز قرار دارند كه با قرارگرفتن چشم در پشت آنها، مستقيماً به موضوع نگريسته مي شود.
    روش اصلاح خطاي اختلاف منظر
    پس از تنظيم هاي اوليه، مي توان دوربين را هم جهت منظره ياب، اندكي تغيير مكان داد. در منظره ياب اغلب دوربين هاي 135 و 110 خطوط راهنما وجود دارد كه با رنگ خاصي مشخص شده است.

    فيلم گذاري دوربين

    1 – پشت به منبع نور، فيلم را در داخل دوربين قرار دهيد.
    2 – سر فيلم را اندكي آزاد كرده آن را در شيار يا محلي مخصوص كه در مقابل قسمت استقرار كاست فيلم در دوربين قرار دارد، بگذاريد.
    3 – پس از استقرار فيلم در محل مخصوص ، فيلم را تا پيچيدن يك دور كامل به دور آن جلو ببريد.

    4 – در دوربين را ببنديد و به كمك اهرم جمع كننده فيلم را مقداري به عقب برگردانيد.
    5 – همزمان با جلوبردن فيلم ، به اهرم جمع كننده نگاه كنيد، اگر اهرم چرخيد، فيلم صحيح جا افتاده است.

    6 – قبل از عكسبرداري حساسيت فيلم مصرفي را مقابل شاخص مربوط قرار دهيد.
    7- در پايان عكسبرداري و اتمام فيلم، حتماً ضامن رهاسازي را فشار دهيد و فيلم را به داخل كاست برگردانيد.

     

    8 – پس از خارج كردن فيلم از دوربين ،‌آن را به وسيله برچسب مشخض كنيد تا با فيلم هاي ديگر اشتباه نشود.
    9 – فيلم عكسبرداري را بايد در اولين فرصت ظاهر كرد.

    طريقه صحيح به دست گرفتن دوربين

    سمت راست دوربين را با دست راست، طوري نگه داريد كه از انگشت شست، براي جلوبردن فيلم و از انگشت اشاره براي فشردن دكمه شاتر استفاده شود. مي توان از دو انگشت اشاره و شست براي تغيير جدول سرعت شاتر بهره گرفت. زير دوربين را با كف دست چپ نگه داريد و با انگشت شست و اشاره واضح سازي لنز و تغيير ديافراگم را انجام دهيد.
    هنگامي كه دوربين در حالت عمودي است،‌سمت چپ بدنه دوربين در كف دست چپ قرار مي گيرد. براي محافظت كامل از دوربين بهتر است ابتدا بند دوربين دور مچ دست پيچيده شود تا اگر به هر دليلي دوربين از دست عكاس آزاد شد به روي زمين سقوط نكند.
    هنگامي كه دوربين را افقي در دست گرفته ايد،‌آرنجها را به بدن بچسبانيد، زيرا با باز بودن آرنجها، بخصوص در محل پر ازدحام امكان تصادم با عكاس افزايش مي يابد.
    نكاتي ديگر:
    1 – در حالت ايستاده پاها را به اندازه عرض شانه باز كرده يكي را اندكي جلوتر قرار دهيد تا تعادل بدن بهتر حفظ شود.
    2 – در حالت نشسته زانوي پاي راست را بر زمين گذاشته ،‌آرنج دست چپ را بر روي زانوي پاي چپ قراردهيد.
    3 – هنگامي كه از سرعت شاتر كم استفاده مي شود براي جلوگيري از لرزشهاي خفيف دست بهتر است دوربين يا بدن عكاس، به محلي محكم مانند ديوار تكيه داده شود.
    4 – در مواقعي كه دوربين بر روي شانه آويزان است بهتر است لنز به سمت بدن متمايل باشد.
    5 – هنگام عكسبرداري از تابش مستقيم نور آفتاب به درون لنز جلوگيري كنيد.
    6 – قبل از عكاسي از حفاظت لنز مطمئن شويد با استفاده از دستمال هاي مخصوص.
    7 – به هيچ عنوان عجله نكنيد و بهترين زاويه ديد و حالت را بيابيد.
    8 – دقت كنيد سطوح و خطوطي كه در طبيعت عمود بر سطح زمين هستند در تصوير مايل نباشند خط افق نيز از وضع افقي با ضلع هاي بالا و پايين تصوير، خارج نشود.
    9 – اگر از صحنه هايي كه با نورهاي مختلف روشن شده عكسبرداري مي كنيد بايد قبل از عكسبرداري از آن صحنه ها، نورسنجي شود.

    نقش فيلمها در عكاسي

    پس از سالها تلاش و كوشش با شناسايي هالوژنهاي نقره(برمور، كلرور و يدور نقره) انقلابي در ساختمان فيلمها ايجاد شد. هالوژنهاي نقره داراي خواصي هستند كه از آن جمله دو مورد زير قابل اشاره است :
    1 – به نور حساسيت دارند.
    2 – پس از نور ديدن ،‌احيا شده به فلز نقره تبديل مي شود.
    ساختمان فيلم هاي سياه و سفيد

     

    عبارت است از : لايه محافظ، امولسيون ،‌پايه فيلم ،‌لايه ضدهاله.
    الف) لايه محافظ : پوشش بالايي فيلم هاست كه از جنس ژلاتين سخت ساخته مي شود.
    ب) امولسيون يا سطح حساس به نور :‌تركيبي از ژلاتين و املاح نقره است. ژلاتين را از پوست و استخوان حيوانات به دست مي آورند.
    ج) پايه : امولسيون يا سطح احساس را بر روي پايه اي از جنس پلاستيك كه قابل انعطاف و شفاف است مي كشند.
    د) لايه ضد هاله: هنگامي كه نور از محيطي به محيط ديگر نفوذ مي كند دچار انعكاس و انكسار مي شود به اين دليل هنگامي كه نور به امولسيون فيلم مي تابد دسته از پرتوهاي نور به املاح نقره برخورد كرده دسته اي ديگر كه از لابه لاي امولسيون عبور مي كنند از پايه فيلم مي گذرند به اين ترتيب و به علت تغيير محيط مقداري از شعاعهاي نورپس از برخورد با پايه دوباره به طرف امولسيون منعكس مي شود و مجدداً امولسيون را از زيرنور مي دهد. چنين انعكاسهايي ممكن است دور نقاط درخشان تصوير ايجاد هاله نموده از وضوح تصوير بكاهد. براي جلوگيري از اين پديده سح زيرين پايه فيلمها را به كمك رنگهاي تيره مي پوشانند تا نور عبور يافته از امولسيون و پايه را كاملاً به خود جذب كند. ضخامت لايه ضدهاله و لايه محافظ تقريباً يكسان است لايه ضد هاله در مرحله ظهور، شسته و از سطح فيلم جدا مي شود لايه هاي متعدد تشكيل دهنده فيلم بسيار نازك اند كه به كمك چسب مخصوصي به همديگر متصل شده اند. وجود دانه هاي نقره موجود در امولسيون فيلم ها موجب مي شود كه فيلم هاي مختلف‌، نسبت به نور حساسسيت يكساني نداشته باشند.

    طبقه بندي فيلمها :

    1 – از لحاظ حساسيت به رنگ
    الف) فيلم هاي مونوركروماتيك
    ب) فيلم هاي اورتوكروماتيك
    ج) فيلم هاي پانكروماتيك
    2 – از لحاظ حساسيت به نور
    1 – فيلم هاي با حساسيت فوق العاده كم (بين 3 تا 12 ISO)
    2 – فيلم هاي با حساسيت كم (بين 16 تا 22 ISO)
    3 – فيلم هاي با حساسيت متوس (بين 48 تا 164 ISO)
    4- فيلم هاي با حساسيت زياد (بين 200 تا 400 ISO)
    5- فيلم هاي با حساسيت فوق العاده زياد (بين 800 تا 6400)
    6- فيلم هاي خاص
    حساسيت به نور فيلم ها را با علايم ASA،DIN، ISO مشخص مي كنند.
    فيلم هاي با حساسيت كم براي محيط هاي كم نور و با شرايطي كه لازم است از سرعتهاي كند شاتر و ديافراگم هاي باز استفاده شود كاربرد دارد اندازه املاح نقره در امولسيون اين فيلم ها بسيار زياد است. فيلم هاي با حساسيت زياد براي عكاسي در محيط هاي كم نور، تهيه عكس هاي خبري و عكسهاي خبري و ورزشي، به كار مي رود.

    آشنايي با خواض فيلم ها

    الف) تأثير حساسيت فيلم ها بردانه هاي تصوير:
    هر چه اندازه دانه هاي نقره ريزتر باشد حساسيت فيلم كمتر است بنابراين اگر فيلم هاي با حساسيت زياد را بزرگ كنند دانه هاي شبيه به برفك بر روي تصوير نمايان مي شود اين دانه ها را «گرين»مي نامند. عكاسي از صحنه هاي معماري،‌تبليغاتي،‌صنعتي،‌منظره و چهره با حساسيت متوسط و حساسيت كم صورت مي گيرد. اما عكاسي با فيلم هاي با حساسيت زياد از صحنه هايي كه بازنمايي جزئيات ظريف در آن اهميتي ندارد، بلامانع است.
    ب) تأثير فيلم ها در كنتراست:
    كنتراست به معناي تضاد و تباين است. تضاد و اختلاف ميان سطوح سفيد و تيره تصوير هنگامي كه بين سطوح سياه و سطوح سفيد 8 دامنه خاكستري وجود داشته باشند، كنتراست است معمولي است اما وقتي كه تعداد پله هاي خاكستري از 8 افزايش يافت كنتراست كاهش مي يابد. با افزايش حساسيت فيلم كنتراست تصوير آن كمتر مي شود و كنتراست فيلم هاي با حساسيت بيشتر نسبت به آنها كمتر است. از فيلم هاي با حساسيت كم، در كپي برداري از روي نسخه هاي خطي، طرح ، نمودار و طرحهايي كه فقط سياهي و سفيدي در آنها وجود دارد استفاده مي شود. اما براي عكسبرداري از يك تابلو نقاشي يا تصويري معمولي از فيلم هاي با حساسيت متوسط بهره مي گيرند.

    فيلم هاي خاص

    از اين فيلم ها،‌مي توان فيلم هاي مادون قرمز (IR )، ماوراي بنفس (V.U) فيلم هاي پلارويد، صفحات موسوم به D.C و غيره را نام برد.
    C.D ها ديسكتهايي هستند كه تصوير را به صورت مغناطيسي ضبط مي كنند.دوربين هاي ويژه اي آنها را عكسبرداري مي كند و نياز به ظهور و چاپ شيميايي ندارند. امروزه كاربرد اين دوربين ها وسيع تر شده است.

    انواع فيلم هاي عكاسي

    فيلم هاي عكاسي ،‌نگاتيو( منفي) يا پوزتيو(مثبت) است و به صورت رنگي يا سياه و سفيد عرضه مي شوند. فيلم هاي نگاتيو، تصوير را به صورت منفي ثبت مي كنند. يعني سطوح روشن را تيزه و سطوح تيره را روشن براي ديدن تصوير مطابق با واقعيت بايد آنها را چاپ كرد. فيلم هاي نگاتيو با عبارات Negative يا For B & w Print يا For Color Print مشخص مي شوند. اما فيلم هاي پوزتيو، مستقيماً تصوير را به صورت مثبت و منطبق با حالت طبيعي ثبت مي كنند. از اين دسته ،فيلم هاي اسلايد را مي توان نام برد. فيلم هاي پوزتيو يا اسلايد را با پيوند Chrome كه به نام فيلم افزوده مي شود، مشخص مي كنند. فيلم هاي سياه و سفيد، عموماً به وسيله پسوند Pan و فيلم هاي رنگي به كمك پيوند Colorمشخص مي شوند. فيلم هاي رنگي خود نيز به دو نوع ساخته مي شود:
    الف) فيلم هاي نوع نوروز: كه مخصوص عكاسي با نور روز يا فلاش الكترونيكي است. فيلم هاي نور روز با كلمات(Day light/ flash)مشخص مي شوند.
    ب) فيلم هاي رنگي نور مصنوعي: اين فيلم ها بيشتر در فيلم برداري كه اغلب زير نور پرژكتورها و نور افكنهايي كه نور زرد توليد مي كنند، كاربرد دارند. اما در عكاسي نيز مورد استفاده قرار مي گيرند. فيلم هاي نوع نور مصنوعي را به كمك عبارت Tangstenمشخص مي كنند.
    بر روي قوطي فيلم هاي عكاسي اسم كارخانه سازنده، آرم يا مارك فيلم، قطع فيلم،‌تعداد كادرهايي كه مي توان با آن عكسبرداري كرد،‌اندازه كادر فيلم و ... مشخص مي شود.
    فيلم هاي عكاسي تاريخ مصرف معيني دارند كه بر روي قوطي هر فيلم تاريخ انقضاي آن قيد مي شود. اگر فيلم هاي سياه و سفيدي كه از تاريخ مصرف آنها مدتي گذشته باشد مصرف شوند لكه هايي شبيه به كرم يا حبابهاي هوا بر روي فيلم ايجاد مي شود.

    ظهور فيلم

    ظهور،‌آشكار سازي تصوير نامه يي است كه بر روي فيلم ثبت شده است. فيلم هاي رايج عكاسي را بايد در تاريكي مطلق ظاهر كرد. اين كار به دو طريق ظهور در تشتك و ظهور با تانك ظهورف صورت مي گيرد. امروزه از روش ظهور در تشتك كمتر استفاده مي شود.
    زيرا علاوه بر اينكه از دقت كافي برخوردار نيست، عكاس مجبور است در تمام مراحل ظهور در تاريكي به سر ببرد و بيماريهاي پوستي را به همراه دارد. اما در روش ظهور با «تانك ظهور» فقط مرحله پيچيدن فيلم به دور قرقره در تاريك خانه انجام مي شود و مراحل ظهور در روشنايي صورت مي گيرد و خط تماس با آنها به حداقل مي رسد. تانكهاي ظهور از جنس پلاستيك يا فلز ساخته شده اند.
    رايج ترين و موفق ترين قرقره هايي كه در تانكهاي ظهور به كار مي روند پلاستيكي مي باشند. اين قرقره ها قابل تغيير بوده اما قرقره هاي فلزي غير قابل تغيير هستند.

    وسايل مورد استفاده در ظهور فيلم

    تاريك خانه ، تانك ظهور، قيچي، دما سنج صفر – 100، بشر، زمان سنج، گيره آويزه فيلم ، خشك كن فيلم، حوله كوچك و داروهاي ظهور، توقف و ثبوت فيم . تاريك خانه مكاني كاملاً‌تاريك است كه براي فيلم گذاري به دور قرقره تانك ظهور، از آن استفاده مي شود.

    آماده كردن فيلم

    فيلم 135 : قبل از خاموش كردن چراغ و آغاز فيلم گذاري،‌دقت كنيد كه قرقره كاملاً خشك باشد در غير اين صورت ، فيلم پيچي به دور قرقره دچار مشكل مي شود. سپس زباله هاي ورود فيلم بر روي لبه قرقره را دقيقاً مقابل هم ميزان كنيد. براي اينكه فيلم گذاري با مشكلي مواجه نگردد بايد قسمت زباله ابتداي فيلم كه از كاست فيلم بيرون زده است. با قيچي بريده و گوشه هاي تيز قسمت بريده شده اندكي كوتاه شود. سر فيلم را در قسمت زبانه قرقره قرار دارده با حركت دادن قرقره ، فيلم را به دور آن بپيچيد. پس از آن انتهاي فيلم را از محورش جدا كنيد و قرقره را در تانك ظهور قراردهيد. با بستن در پوش تانك ظهور، براي ادامه كار مي توان آن را به فضاي روشن انتقال داد، پيچيدن فيلم به دور قرقره بايد درتاريكي كامل انجام شود. داروهاي ظهور، بسيارمتنوع اند و هر يك استفاده خاصي دارند داروهاي ظهور كنتراست كم،‌داروهاي ظهور كنتراست معمولي ،‌داروهاي ظهور كنتراست زياد، داروها ظهور با وضوح زياد،‌داروهاي ظهور سريع و داروهاي ظهور ريزدانه از اين جمله است. عموماً تلاش مي شود كه فيلم ، با كنتراست و غلظت متعادل و معمولي ظهور شود. داروي ظهور، تركيبي از چندين ماده شيميايي است . داروي 76.D كداك پرمصرف ترين داروي ظهور نگاتيو سياه و سفيد است.
    داروهاي ظهور به صورت پودر يا مايع غليظ شده ساخته مي شوند. داروهاي پودري ارزانتر است.

     

    نكات مهم در تركيب و نگهداري داروها
    1 – به حجم آب كه در راهنما و يا فرمول داروها اشاره شده است توجه كنيد.
    2 – لازم است از آب تصفيه شده و بدون املاح استفاده شود.
    3 – دماي بيشتر،‌علاوه بر تجزيه تركيبات داروها، عمر آن را كاهش مي دهد و برخي از تركيبات دارو و در دماهاي كمتر حل نمي شود.
    4 – دارو را به تدريج به آب اضافه كنيد.
    5 – محلول را به آرامي هم بزنيد كف كردن محلول،‌باعث اكسيد شدن دارو خواهد شد.
    6 – براي هم زدن محلول، از ميله هاي شيشه اي ،پلاستيكي يا P.V.C يا چوبي استفاده كنيد.
    7 – از تقسيم داروهاي بسته بندي شده، بپرهيزيد.
    8 – به علت گرم بودن محلول و امكان وجود ناخالصيهايي در دارو كه ته نشين نشده اند بلافاصله از داروي آماده شده استفاده نكنيد.
    9- داروهاي آماده را در ظرف پلاستيكي يا شيشه اي تيره و به صورت سرپر، نگهداري كنيد.
    10 – دقت كنيد در حل كردن مواد،‌املاح تركيب نشده و يا ته نشين شده در محلول باقي نماند.
    11- از تمام مداوم داروها با پوست جلوگيري كنيد.
    براي رقيق كردن كافيست داروي خالص با مقداري آب تركيب شود.

    عوامل مؤثر بر ظهور فيلم

    حساسيت فيلم، نوع فيلم، دماي دارو، غلظت دارو، همزدن دارو و نوع داروي ظهور
    حساسيت فيلم
    فيلم هاي با حساسيت بيشتر به زمان ظهور طولاني تر نياز دارند.
    نوع فيلم
    سازندگان فيلمها، زمان ظهور خاصي را با داروهاي ظهور رايج براي محصولشان توصيه مي كنند. مثلاً زمان ظهور فيلم ISO 100 كداك با داروي 76.D يك به يك ، 6 دقيقه اما زمان ظهور فيلم آگفا ISO 100 با شرايط مشابه 9 دقيقه است.
    دماي داروي ظهور
    دماي استاندارد ظهور فيلم هاي سياه و سفيد 20 درجه سانتي گراد است اگر دما افزايش يابد غلظت و كنتراست فيلم نيز افزايش مي يابد همين طور برعكس.
    توجه كنيد كه ثابت بودن دماي استاندارد براي تمامي مراحل ظهور ضروريست.
    غلظت داروي ظهور
    زمان ظهور فيلم ها با داروهاي خالص يا غليظ كمتر از زمان ظهور با همان داروي رقيق شده است.
    همزدن داروي ظهور
    به علت فاصله اندك لايه هاي فيلم كه به دور قرقره تانك ظهور پيچيده شده است حجم كمي از دارو با لايه هاي فيلم در تماس است از اين رو بايد هر از چند گاهي دارو را جابجا كرد تا فيلم يكنواخت و مناسب ظاهر شود. بهترين شيوه، سرو ته كردن تانك ظهور است. طولاني شدن همزني، غلظت و كنتراست فيلم را افزايش مي دهد و كمبود آن نيز، باعث ظهور ناكافي فيلم مي شود.
    نوع داروي ظهور
    زمان ظهور و داروي ظهور مناسب، در بروشور فيلم ها قيد مي شود.
    مراحل ظهور فيلم
    مراحل ظهور فيلم ،‌در فضاي روشن انجام مي شود.
    درپوش بالاي تانك ظهور را برداشته،‌داروي آماده شده رايكباره در آن بريزيد و بلافاصله كنترل زمان را شروع كنيد. سپس به مدت 30 ثانيه تانك ظهور را سر و ته كنيد. در ادامه پس از هر دقيقه كه از زمان ظهور سپري مي شود بايد 4 بار تانك را سروته كرد. پس از اتمام زمان ظهور، داروي ظهور از تانك بيرون مي ريزند.
    مرحله توقف:كار اين مرحله متوقف ساختن عمل ظهور است. داروي توقف محلول 28% اسيد استيك است. زمان توقف همه فيلم ها از 10 ثانيه تا يك دقيقه است.
    مرحله ثبوت:‌پس از ظهور دانه هاي نور ديده برميد نقره در امولسيون،‌بايد دانه هاي برميد نقره كه در معرض تابش نور قرار نگرفته اند از امولسيون جدا شوند تا نور بر فيلم بي اثر باشد. اين وظيفه را مرحله ثبوت به عهده دارد. زمان مناسب براي ثبوت 5 تا 10 دقيقه است. داروهاي ثبوت عمر نسبتاً طولاني دارد و در ظروف سربسته مي توان آنها را بيش از 3 ماه نگهداري كرد. براي آزمايش داروي ثبوت، در روشنايي،‌يك تكه فيلم ظاهر نشده را در داروي ثبوت انداخته، آن را مرتباً تكان دهيد اگر چه حداكثر ظرف 5 دقيقه فيلم كاملاً شفاف شد،‌داروي ثبوت از قدرت كافي برخوردار است.
    نكات مهم درباره ثبوت
    1 – داروي ثبوت را در ظروف غيرفلزي نگهداري كنيد.
    2 – به دليل قليايي بودن داروي ظهور و اسيدي بودن داروي ثبوت،‌از تركيب آنها جداً جلوگيري كنيد زيرا باعث خنثي شدن آنها مي شود بنابراين پس از مرحله ظهور حتماً از مرحله توقف استفاده شود تا داروي ثبوت زود ضعيف نشود.
    3 – داروي ثبوت را در معرض نور شديد قرار ندهيد.
    4 – از پاشيدن دارو برروي لباس جلوگيري كنيد.
    5 – از داروي ضعيف شده استفاده نكنيد زيرا ثبوت نامناسب پس از مدتي باعث تغيير رنگ فيلم مي شود.
    6 – اگر به جاي داروي ظهور اشتباهاً از داروي ثبوت استفاده كنيد فيلم كاملاً‌شفاف مي شود.
    7 – فيلم را بيش از 10 دقيقه در داروي ثبوت باقي نگذاريد.

    مرحله شستشو

    بهترين روش شستشو استفاده از آب جاريست . براي اين كار، شلينگ آب را در مركز محور قرقره تانك قرار دهيد بدين تريب آب جاري از پايين تانك به طرف بالا حركت كرده از اطراف لبه تانك سرريز مي شود. با اين روش ، فيلم در معرض آب جاري قرار مي گيرد.
    حداقل مدت شستشو، برابر با مجموع زمان مرحله ص قبلي است. پس از پايان مرحله شستشو، چند قطره مرطوب كننده در تانك بريزيد و به مدت يك دقيقه قرقره را به آرامي بچرخانيد. اين محلول باعث مي شود كه هنگام خشك شدن فيلم، قطره هاي آب به حاشيه فيلم هدايت شود بدين ترتيب از ايجاد لكه جلوگيري مي شود. پس از شستشو بهتر است فيلم به كمك فيلم خشك كن خشك شود. در صورت عدم دسترسي به چنين وسيله اي فيلم را در مكاني تميز و بدون گرد و غبار آويزان كرده به انتهاي آن گيره اي بزنيد. پس از خشك شدن فيلم ها را 5 تا 6 قطعه اي بريده و در فايلهاي مخصوص آرشيو كنيد.
    فيلم نرمال را از چند طريق تشخيص مي دهند:
    الف) بررسي اعداد حاشيه فيلم: اگر اعداد ضعيف و كمرنگ باشد، فيلم ضعيف ظهور شده است و در صورتيكه اعداد پررنگتر از حد معمول باشد زمان ظهور فيلم زياد بوده است.
    ب) يك فيلم نرمال : علاوه بر نقاط تيره و روشن از درجات خاكستري متنوعي نيز برخوردار است.

    توصيه ها :

    1 – پس از هر بار استفاده،‌تانكه ظهور را به دقت با آب نيم گرم بشوييد.
    2 – تمام ظرفهاي مخصوص نگهداري داروها را با بر چسب مشخص كنيد.
    3 – داروها را در سرما نگهداري نكنيد. زيرا باعث بلورشدن برخي از تركيبات و رسوب شدن برخي ديگر مي شود.
    4 – هيچ وقت در انجام مراحل ظهور عجله نكنيد.

    چاپ عكس

    چاپ عكس در مكاني به نام لابراتور يا تاريك خانه به كمك وسايل و موادي خاص صورت مي پذيرد. در تاريك خانه نتيجه نهايي تصوير به دست مي آيد. تاريك خانه محلي است كه عكاس وقت زيادي را در آن صرف مي كند، از اين رو رعايت اصول اساسي در طراحي يك تاريك خانه الزاميست.
    نكات مهم در طراحي تاريك خانه
    اتاق تاريك : عبور نور كاملاً‌عايق بندي شده تا نور به داخل آن نفوذ نكند. براي اطمينان از عايق بندي صحيح تاريك خانه به مدت 10 دقيقه در تاريك خانه بمانيد تا چشم هايتان به تاريكي عادت كند تا اگر نوري به داخل نفوذ مي كند نسبت به رفع آن اقدام كنيد.

    مشخصات تاريك خانه

    1 – پوشش ديوارها و كف تاريك خانه بايد به نحوي باشد كه از تجمع گرد و غبار جلوگيري كند.
    2 – تاريك خانه داراي سيستم لوله كشي آب و فاضلاب باشد.
    3 – ابعاد اتاق در حدي باشد كه شخص بتواند به راحتي در آن كار كند.
    4 – تاريك خانه مجهز به چند پريز برق باشد.
    5 – پوشاندن تمامي منفذها از رود هوا جلوگيري مي كند.

    تجهيزات تاريك خانه

    تجهيزاتي كه براي راه اندازي يك تاريك خانه غيرحرفه اي لازم است عبارتند از : 1- آتتانديسور ، 2 – كاش كاغذ ، 3 – تشتكهاي مجزا براي مراحل سه گانه، ظهور، توقف و ثبوت ،‌4 – ظرف مدرج ،‌5 – لامپ مخصوص تاريك خانه ،‌6 – زمان سنج اگرانديسور، 7 – خشك كن كاغذ، 8 – انبر كاغذ ، 9 – كاغذ حساس عكاسي ،‌10 – ميز كار ، 11 – قيچي برش كاغذ، 12 – سطح زباله ، 13 – حوله براي خشك كردن دست ، 14 – وسايل تنظيف فيلم و ...
    تقسيم بندي تاريك خانه
    مجموعه وسايل و لوازم مورد نيازدر تاريك خانه به دو گروه «خشك و تر» تقسيم مي شوند.
    آگرانديسور ،‌آگرانديسمان يا بزرگ كردن است. با اين دستگاه، مي توان تمام يا قسمتي از فيلم را به ابعاد مختلف چاپ كرد. اگرانديسور از قسمت هاي زير تشكيل شده است : 1- منبع نور ، 2 – وسيله تنظيم و يكنواخت كردن نور، 3 – كاش فيلم ،‌4 – فانوسي قابل ارتجاع ، 5 – لنز، 6 – فيلتر قرمز ، 7 – پايه دستگاه ، 8 – دستگيره هاي واضح سازي ،‌9 – دستگيزه يا اهرم تنظيم ارتفاع آگرانديسورها علاوه بر تفاوت در شكل ظاهر، داراي سيستم و طراحي هاي مختلفي از لحاظ تنظيم و يكنواخت كردن نور هستند.
    آگرانديسور

    آگرانديسورها در دو نوع رنگي و سياه و سفيد عرضه شده اند. تفاوت آنها علاوه بر منبع نور، دراين است كه اگرانديسورهاي رنگي به فيلترهاي رنگي مجهزند كه براي چاپ عكس رنگي به كار مي روند.
    منبع نور
    در آگرانديسورهاي سياه و سفيد از يك لامپ شيري 75 يا حداكثر 100 وات استفاده مي شود. لامپهاي شيري و مات، نور يكنواخت و پراكنده توليد مي كنند و به همين علت مناسبند. لامپهاي پرقدرت، گرماي زياد در محفظه لامپ توليد مي كنند كه ممكن است باعث آسيب ديدگي نگاتيوها و دستگاه شود.
    وسيله تنظيم و يكنواخت كردن نور
    در بيشتر آگرانديسورهاي سياه و سفيد از وسيله اي به نام «كندانسور» استفاده مي شود. كندانسور نورهاي پراكنده را يكنواخت كرده به سطح فيلم هدايت مي كند. نور يكنواخت شده با عبور از نگاتيو به لنز مي رسد و به سطح پايه اگرانديسور مي تابد. نور قرمز تاريك خانه بر روي كاغذهاي عكاسي بي اثر است. دستگيره تنظيم ارتفاع آگرانديسور، براي تعيين ابعاد عكس به كار مي رود. پس از تنظيم ارتفاع ،‌لازم است با دستگيره واضح سازي تصوير را واضح كرد. مجموعه منبع نور،‌كندانسور كاش فيلم و لنز را «كلاهك» مي نامند. براي اينكه فيلم بدرستي در مسير نور آگرانديسور قرار بگيرد، آن را در كاش فيلم قرار مي دهند. كاش فيلم، شيشه اي يا بدون شيشه است كه بين كندانسور و لنز قرار مي گيرد.
    لنزاگرانديسور
    لنز آگرانديسور نيز مانند دوربين فاصله هاي كانوني مختلف دارد ولي گستره آن از لنز دوربين ها بسيار كمتر است. هنگامي كه بخواهند عكسي در ابعاد بزرگتر چاپ كنند از لنزهايي كه با فاصله كانوني لنز نرمال دوربين برابر است استفاده مي شود. اما هنگامي كه بخواهند عكسي در ابعاد كوچكتر از اندازه اي كه لنز 5 ميلي متري قادر به واضح سازي آن نيست چاپ كنند لنزهاي با فاصله كانوني بلندتر به كار مي برند. كاهش كاغذ نيز براي مهاركردن كاغذ عكاسي بر روي پايه اگرانديسور به كار مي رود. زمان سنج آگرانديسور نيز براي تعيين زمان نور دهي مورد استفاده قرار مي گيرد.
    بخش «تر» تاريك خانه
    شامل سه مرحله ظهور، توقف و ثبوت و يك مرحله شستشو است. داروهاي ظهور توقف و ثبوت چاپ عكس در تشتك ريخته مي شود. به ترتيب در تشتك اول داروي ظهور عكس، تشتك دوم محلول توقف و در تشتك سوم داروي ثبوت مي ريزند. داروهاي ظهور عكس، انواع مختلفي دارد اما جملگي آنها از كنتراست و قدرت بيشتري نسبت به داروهاي ظهور فيلم برخوردارند. البته داروهايي موسوم به داروهاي عمومي براي ظهور فيلم و عكس ساخته شده اند. محلولهاي ظهور را با نسبت تعيين شده در راهنماي دارو در درجه حرارت 20 درجه سانتي گراد تهيه كرده، هر يك را در ظرف مخصوص بريزيد.

    چاپ كنتاكت

    وجود كنتاكت باعث دوام و طول عمر نگاتيوها مي شود. زيرا به جاي استفاده مستقيم از نگاتيو، مي توان تصاوير مورد نظر را از روي كنتاكت بررسي و انتخاب كرد. در چاپ كنتاكت ، فيلم ها مستقيماً بر روي كاغذ عكاسي قرار مي گيرند و به كمك آگرانديسور يا يك لامپ معمولي به آنها نور مي دهند. در چاپ كنتاكت بايد فيلم به صورت كاملاً مسطح بر روي سطح حساس كاغذ قرار گيرد. براي دستيابي به اين هدف، از دو روش استفاده مي شود:
    1 – استفاده از كاش كنتاكت اين وسيله، شيارهايي براي استقرار فيلم دارد كه پس از گذاشتن كاغذ عكاسي در داخل آن، فيلم را به صورت كاملاً مسطح بر روي كاغذ قرار مي دهد.
    2 – شيشه معمولي : اگر كاش كنتاكت در دسترس نيست،‌مي توان از شيشه تخت با ضخامت 2 ميلي متر و بدون رگه استفاده كرد پس از قراردادن فيلم ها بر سطح كاغذ عكاسي شيشه را با احتياط بر روي فيلم ها قرار مي دهند. بدين ترتيب، سطح فيلم و كاغذ كاملاً بر هم منطبق مي شود. براي صرفه جويي در مصرف كاغذ و دارو ابتدا با يك تكه كاغذ، زمان مناسب نوردهي محاسبه مي شود اين كاغذ را «نوار آزمون» نيز مي نامند.

    تهيه نوار آزمون

    1 – روش پله اي : زير نور قرمز تاريك خانه تكه اي از كاغذي كه مي خواهيد عكس از روي آن چاپ كنيد در كاش كنتاكت قرار داده و فيلم ها را به گونه اي دركاش كنتاكت قرار دهيد كه قسمت مات فيلم ها روي سطح كاغذ عكاسي قرارگيرد، با بستن كاش كنتاكت نور سفيد يا نور آگرانديسور را روشن كنيد و به كمك مقوا بخشي از مسير تابش نور را بر روي كاغذ مسدود كنيد و به قسمتي از كاغذ كه پوشانده نشده است مقدار معيني نور بدهيد. پس از ظهور، بر روي كاغذ عكاسي به صورت پله اي از تيره تا روشن چاپ شده است.
    2 – روش آموزن تكه اي : در اين شيوه ابتدا به يك تكه كاغذ كه با فيلم كنتاكت شده است مثلاً 5 ثانيه نور داده مي شود. سپس آن را برداشته تكه ديگري را به مدت 10 ثانيه و يكي ديگر را به مدت 15 ثانيه نور مي دهند پس از ظهور كاغذها مناسب ترين زمان نوردهي انتخاب مي شود. در اين روش بايد زمان هاي نوردهي پشت كاغذها يادداشت شود. پس از محاسبه زمان صحيح، شرايطي از قبيل فاصله كلاهك آگرانديسور تا كاغذ ديافراگم لنز اگرانديسور، زمان نور دهي ،‌نوع لنز،‌نوع دارو، دماي دارو، نبايد تغيير كند. در غير اين صورت بايد آزمون جديد انجام شود. قبل از چاپ كنتاكت از تميز بودن كاش كنتاكت يا شيشه و همچنين نگاتيوها اطمينان حاصل كنيد.

    طريقه ظهور عكس

    كاغذ عكاسي نور داده شده با آگرانديسور را به طور يكنواخت و يكباره به نحوي كه قسمت امولسيون رو به بالا باشد در محلول ظهور وارد مي كنند سپس به آرامي كاغذ را به كمك انبر كاغذ تكان داده يا به آرامي تشتك را تكان مي دهند . زمان ظهور كاغذهاي عكاسي دست كم يك و نيم دقيقه و حداكثر 3 دقيقه است پس از پايان ظهور، گوشه كاغذ را گرفته از داروي ظهور خارج مي كنند و بلافاصله در تشتك حاوي محلول توقف وارد مي كنند. كاغذ در مرحله توقف بايد به مدت يك دقيقه به طور ممتد و با آرامي تكان داده شود تا رسوبها و بقاياي ظهور از آن جدا گردد. سپس آن را به تشتك بعدي كه حاوي محلول ثبوت است وارد مي كنند.زمان مناسب براي ثبوت كاغذهاي عكاسي 5 تا 10 دقيقه است. محلول توقف و ثبوت فيلم و عكس تفاوتي ندارد اما مرحله ظهور آنها متفاوت است . كاغذهاي عكاسي را در مرحله ثبوت به حال خود رها نسازيد بلكه هر چند لحظه يك بار محلول را به هم بزنيد و يا كاغذ را تكان دهيد. پس از مرحله ثبوت كاغذ را حداقل 20 دقيقه با آب جاري شستشو دهيد. در تهيه نوارهاي آزمون زمان ثبوت 3 دقيقه و شستشوي كوتاه كافي است زيرا پس از آن از نظر آزمون استفاده اي نمي شود. عكس را از آب خارج كرده با دقت و ملايمت، رطوبت سطح آن را با پارچه اي تميز و بدون پرز خشك كنيد سپس به نحوي كه تصوير به سمت بالا قرارگيرد كاغذ را در خشك كن مخصوص قراردهيد.

    نور مخصوص تاريك خانه

    يك لامپ قرمز 15 وات است كه بر روي محل تشتكهاي ظهور و توقف نصب مي شود و حداقل 5/1 متر با سطح آنها فاصله دارد، چون هر نور قرمزي،‌نور مخصوص تاريك خانه نيست، براي اطمينان از ايمن بودن ،‌نور سفيد را خاموش كرده بر روي ميز محل استقرار تشتكها يك ورق كاغذ عكاسي نور نديده قرارديهد و بر روي آن يك سكه بگذاريد، كاغذ بايد حداقل 15 دقيقه در معرض تابش نور قرمز قرار گيرد. سپس آن را به روش معمولي ظاهر كنيد. چنانچه پس از ظهور كاغذ بين محل استقرار سكه و فضاي اطراف آن تغييري ديده نشد، نور مخصوص مورد اعتماد است.

    تشخيص سطح حساس كاغذهاي عكاسي

    داراي امولسيون يا سطح حساس به نور هستند. براي تشخيص آن چند روش وجود دارد:
    1 – كاغذهاي عكاسي معمولاً به سمت امولسيون انحنا دارند.
    2 – سطح حساس برخي از كاغذها ، بافت دار است كه با دست كشيدن بر روي آن قابل لمس مي باشد.
    3 – برخي از كاغذها سطحي بدون بافت و كاملاً صاف دارند، مناسب ترين راه براي مشخص كردن امولسيون ، مرطوب كردن قسمت كوچكي از گوشه كاغذ به وسيله زبان است.

    توصيه ها

    1 – به خاطر بسپاريد همان گونه كه گفته شد زمان ظهور كاغذ عكاسي يك و نيم دقيقه است. اگر عكس در داروي ظهور زودتر تيره شود لازم است مدت نوردهي با آگرانديسور را كمتر كرد و يا ديافراگم لنز آگرانديسور راست و به هيچ عنوان زمان ظهور را تغيير نداد.
    2 – هيچ گاه نوارهاي آزمون را زير نور قرمز تاريك خانه ارزيابي نكنيد زيرا در اين نور، عكسها تيره تر به نظر مي رسند.
    رعايت نظافت و نظم از مسايل بسيار مهم كار درتاريك خانه است همراه داشتن حوله كوچك شخصي براي هر عكاسي در تاريك خانه الزاميست.

    بزرگسازي عكس

    از روي چاپهاي كنتاكت ،‌فيلم مناسب براي بزرگسازي انتخاب مي شود.
    در اين مرحله نگاتيو در كاش فيلم دستگاه آگرانديسور قرار مي گيرد.

    قراردادن فيلم در كاش

    تميز كردن نگاتيور با دستمال مخصوص و يا با پارچه لطيف بدون پرز و آهار صورت مي گيرد. براي اين كار ، استفاده از دستمال كاغذي يا پنبه به دليل وجود پرز در آنها مناسب نيست.

    درجه بزرگنمايي

    كلاهك آگرانديسور را بالا و پايين ببريد تا بزرگنمايي مورد نظر عكس را به دست آوريد، سپس بايد تصوير را تنظيم و واضح كرد.

    تنظيم

    ديافراگم لنز آگرانديسور را كاملاً باز كنيد و با حركت دادن دستگيره يا اهرم مخصوص واضح سازي با دقت به جزئيات ريز تصوير را تنظيم كنيد. براي اطمينان از وضوح بيشتر يك يا 2 درجه ديافراگم لنز آگرانديسور را ببنديد. پس از آن آگرانديسور را خاموش كرده يا فيلتر قرمز را جلوي لنز قرار دهيد.

    تهيه نوارآزمون

    كاغذ تست را بايد به گونه اي تهيه كنيد كه سطوح روشن و تيره تصوير را در برداشته باشد و دقت شود كه سطوح روشن يا تيره، در يك پله واقع نشود. زمان نور دهي بهتر است از 5 ثانيه كمتر نباشد زيرا در صورت فقدان زمان سنج آگرانديسور و اشتباه در شمارش،‌زمان هاي كوتاه داراي ضريب خطاي بيشتري خواهد بود. با بستن ديافراگم، شدت نور كاهش مي يابد و امكان افزايش زمان نور دهي فراهم مي آيد. با بازكردن ديافراگم، شدت نور افزايش مي يابد و امكان كاهش زمان نوردهي فراهم مي شود.

    نوردهي به كاغذ عكاسي

    يك ورق كاغذ عكاسي را از جعبه خارج كرده سپس در آن را خوب ببنديد . كاغذ را در كاش كاغذ به نحوي قرارديهد كه قسمت امولسيون رو به بالا باشد. كاش كاغذ علاوه بر نگهداري كاغذ اين امكان را به عكاس مي دهد كه حاشيه سفيد دور عكسها را به وجود آورد. اگر هنگام عكسبرداري فضاي زايد در كناره هاي تصوير ثبت شده مي توان آن را به راحتي در مرحله چاپ حذف كرد و يا فقط بخشي از نگاتيو را چاپ كرد. نوردهي به كاغذ را به كمك فيلتر قرمز آگرانديسور انجام ندهيد زيرا كنار زدن فيلتر باعث ايجاد لرزش خفيف آگرانديسور و محور شدن تصوير مي شود. راه حل مناسبتري استفاده از زمان سنج يا كليد قطع و وصل آگرانديسور است.

    انواع كاغذهاي عكاسي

    بسيار اتفاق مي افتد كه هنگام عكاسي نور كمتر يا بيشتر به فيلم مي رسد و باعث كمرنگ يا تيره شدن نگاتيو مي شود. در مرحله ظهور نيز مسايلي مانند كم يا زياد بودن دماي داروي ظهور ، همزدن زياد يا كم دارو و موادي از اين دست، اين مشكل را به وجود مي آورد.

    كنتراست در كاغذهاي عكاسي

    كاغذهاي عكاسي از لحاظ كنتراست، درجه هاي مختلفي دارند كه امكان چاپ انواع نگاتيو با كنتراستهاي متفاوت را فراهم مي سازد. كاغذهاي عكاسي به درجه هاي زير تقسيم مي شود.
    1 – كنتراست بسيار كم ، 2 – كنتراست كم ، 3 – كنتراست متوسط، 4- كنتراست زياد ،‌5 – كنتراست بسيار زياد‌، 6- كنتراست متغير
    1 – كاغذهاي كم كنتراست :‌وجود نقاط و سطوح تيره و روشن در كنار درجه هاي خاكستري برجسته نمايي خوبي به يك تصوير مي دهد . اگر خاكستريها در تصوير زياد شود به طوري كه نقاط و سطوح تيره و روشن ديده نشود، تصوير، تخست و فاقد برجسته نمايي كافي مي شود و اگر نقاط و سطوح تيره و روشن با كمترين درجات خاكستري باشد، تصوير، خشن مي شود. كاغذهاي كم كنتراست را «SOFT» يا «نرم» مي نامند.
    2 – كاغذهاي كنتراست متعادل : نگاتيوهايي كه به صورت صحيح عكسبرداري و ظهور شده باشد نگاتيوهاي «نرمال» ناميده مي شوند. چنين نگاتيوهايي از روشنايي و تيرگي لازم و همچنين درجات خاكتسر متوسط برخوردارند. نگاتيوهاي كنتراست متعادل را بر روي كاغذهاي كنتراست متعادل چاپ مي كنند. كاغذهاي كنتراست متعادل به كاغذهاي «نرمال» نيز معروف هستند.
    3 – كاغذهاي كنتراست زياد: نگاتيوهاي ضعيف يا كم كنتراست را مي توان با چاپ بر روي كاغذهاي كنتراست زياد به مقدار قابل توجهي اصلاح كرد. كاغذهاي كنتراست زياد را اصطلاحاً «هارد» يا سخت مي نامند.
    اگر نگاتيو، به هنگام ظهور تيره شد آن را بر روي كاغذ كنتراست چاپ مي كنند اما اگر هنگام نوردهي بيش از حد تيره شد بايد آن را بر روي كاغذ سخت يا كنتراست زياد چاپ كرد.
    4 – كاغذهاي كنتراست متغير: كاغذهاي ويژه اي هستند كه به كمك فيلترهاي رنگي مخصوص، مي توان كنتراست آنها را تغيير داد. فيلم هاي كنتراست متغير به رنگهاي «ارغواني» و «زرد» هستند. فيلتر زرد، براي كاهش كنتراست و فيلتر ارغواني براي افزايش آن به كار مي رود. فيلترهاي غليظ تر اثرات بيشتري دارند. فيلترهاي آگرانديسور رنگي نيز براي چاپ كاغذهاي كنتراست متغير به كار مي روند. به جز كنتراست كاغذهاي عكاسي ويژگيهاي ديگري از قبيل جنس، سطح و رنگ دارند كه هر يك به نوبه خود حائزاهميت است.

    جنس كاغذهاي عكاسي

    كاغذهاي عكاسي، پلاستيكي يا كاغذي هستند كاغذهاي پلاستيكي نياز به زمان نوردهي كوتاهتري دارند نفوذ داروهاي مختلف و رطوبت در آن بسيار كم است براي شستشو 4 دقيقه كافي است. كاغذهاي پلاستيكي را نبايد در خشك كن كاغذ معمولي قرارداد، زيرا بر اثر گرماي زياد به رويه خشك كن مي چسبند ،‌كافيست آنها را در هواي آزاد آويزان كرده يا به كمك سشوار خشك كرد. كاغذهاي پلاستيكي بسيار صاف و بدون چين و چروك خشك مي شوند. اين كاغذها را با R.Cيا PE مشخص مي كنند.

    سطح كاغذهاي عكاسي

    كاغذهاي مختلف عكاسي به سه نوع براق، نيمه مات و مات تقسيم مي شوند. كاغذهاي مات انواع صاف، ابريشمي،‌مخملي و ... دارد. كاغذهاي براق پلاستيكي پس از خشك شدن براق بودن خود را حفظ مي كنند اما كاغذهاي معمولي و براق را بايد به كمك صفحه براق خشك كن برق انداخت. اگر اين كاغذها به شيوه معمولي خشك شوند براي برق انداختن كاغذهاي براق صفحه براق را بر روي خشك كن مي گذارند و پس از گرم شدن،‌عكس را به حالت كاملاً مرطوب از سمت امولسيون بر روي آن قرار مي دهند.پس از قراردادن عكس و بستن پوشش خشك كن بر روي پوشش دست مي كشند تا رطوبت عكس به صورت يكنواخت بر سطح تصوير پخش شود و اگر صفحه براق خشك كن كثيف باشد يا اينكه عكس كاملاً خيس نباشد، سطح تصوير، يكدست و خوب براق نمي شود. كاغذهاي مات،‌مخملي و ابريشمي براق نيستند. كاغذهاي براق را مي توان به دفعات ، براق يا غيربراق كرد. كاغذهاي براق مخصوص چاپ عكس هاي با وضوح و جزئيات زياد و كاغذهاي مات، ابريشمي و مخملي براي چاپ عسك هايي كه هدف نمايشي دارند استفاده مي شود.

    رنگ كاغذهاي عكاسي

    رنگ لايه پوششي كاغذهاي عكاسي سفيد و كرم است.
    تشخيص مشخصات كاغذهاي عكاسي
    الف) با حروف مانند GLOSY
    ب ) كدهاي عددي

    ابعاد كاغذهاي عكاسي

    10×15 براي عكس هاي كارت پستالي - 18×13، 21×16، 24×18 و ... استفاده عمومي دارند. براي چاپ عكس هاي بزرگ از كاغذهاي متري استفاده مي شود.

    روشهاي كنترل در چاپ عكس

    بعضي مواقع، جزئيات بخشي از نگاتيو دقيقاً بر روي عكس ديده نمي شود در چنين شرايطي هنگام نوردادن به محلهاي روشن تر نور بيشتري داده مي شود و يا از تابيدن نور بيشتر به محل هاي تيره جلوگيري از نور دهي را «داجينگ» يا سايه انداختن و نوردهي اضافي به يك قسمت را «سوزاندن» مي نامند.

    اصول كادربندي

    كادر، عامل محدود كننده عناصر تشكيل دهنده تصوير است. كادر اولين عاملي است كه بيننده با آن تماس پيدا مي كند اما شكل كادر نيز در بيان تصوير مؤثر است. امروزه در عكاسي از كادرها مستطيل عمودي، افقي و مربع استفاده مي شود.

    انواع كادرها:

    1 – كادرهاي مستطيل افقي: اگر نقطه اي را در داخل كادر مستطيل افقي در نظر بگيريم و حركتي براي آن تصور كنيم به نظر مي رسد كه مي تواند به سمت چپ يا راست حركت كند. اين كادر با حالت عناصري كه در امتداد خط افق گسترده شده اند،‌متناسب است.

     
     
     

    2 – كادر مستطيل عمودي: نقطه مورد نظر در اين كارد، فقط مي تواند به صورت عمودي حركت كند. كادر مستطيل عمودي، پوياتر از مستطيل افقي است . بنابراين موضوعها در آن پوياترو پر جنب جوش تر به نظر مي رسد. اين كادر با حالت موضوعهايي كه شكل كلي آنها عموديت همخواني بيشتري دارد.

    3 – كادر مربع : به دليل تساوي بين اضلاع اين كادر، بيننده به تساوي به چهار ضلع و زاويه آن جلب مي شود.

    عوامل تعيين كادر

    1 – موضوع
    2 – عوامل هدايت كننده چشم
    موضوع: حالت كلي موضوع در انتخاب كادر مؤثر است. انتخاب كادر بايد با حالت جاافتاده و پذيرفته شده طبيعي موضوع كه در نهايت براحتي مورد پذيرش چشم بيننده قرار مي گيرد. متناسب باشد. هنگامي كه عوامل عمودي متعدد مي شوند و در سطح افق گسترش مي يابند كادر مستطيل افقي مناسبتر است.
    عوامل هدايت كننده چشم : اين عوامل، موجب تعيين كادر مي شود از اين نمونه مي توان به جهت ديد و يا سمت حركت موضوع ،‌خطها ، سطحها و تاريكي ها و روشنايي ها اشاره كرد.

    زاويه ديد را به سه دسته تقسيم مي كنند:

    زاويه ديد از روبرو: اگر دوربين در امتداد محور چشم عكاس و عمود بر خط افق باشد زاويه ديد روبرو ناميده مي شود در اين زاويه ديد، تحريف يا اغراق در تصوير به وجود نمي آيد و موضوع حالت طبيعي خود را حفظ مي كند. بيشتر در عكاسي چهره، به كار مي رود.
    زاويه ديد از پايين: اگر دوربين هنگام عكاسي پايين تر از خط چشم موضوع قرارگيرد در ابعاد موضوع اغراق شده و با عظمت و پايداري بيشتري جلوه مي كند اما اگر زاويه ديد بسيار پايين باشد موضوع حالت مضحك و غول پيكر به خود مي گيرد.
    زاويه ديد از بالا: اگر دوربين به هنگام عكاسي بالاتر از سطح ديد موضوع قرار گيرد تصوير موضوع كوچكتر و حقيرتر به نظر مي رسد.

    تقسيمات درون كادرها

    كادر دوربين 135 كه ابعاد آن 36×24 ميلي متر است جزو كادرهاي طلايي محسوب مي شود.
    كادرهاي طلايي داراي تناسبات هندسي موزون هستند كه چشم بيننده آنها را خوشايندتر از تناسبات ديگري مي پذيرد اگر طول و عرض اين كادر را به وسيله خطوط فرضي به سه قسمت مساوي تقسيم كنيم خطوط ترسيم شده را «مقاطع طلايي» و نقاط ناشي از برخورد اين خط ها را «نقاط طلايي» مي نامند. زيبايي شناسان پس از آمازمايشهاي متعدد متوجه شده اند كه چشم انسان در اولين برخورد با كادرهاي طلايي به مقاطع و نقاط خاصي توجه مي كند. سپس به بقيه فضاي كادر مي پردازد. اين مناطق و نقاط همان نقطه ها و محل هاي طلايي هستند. در الفباي تركيب بندي (كمپوزيسيون) گفته مي شود كه بهتر است عوامل مهم صحنه را بر روي خط ها و نقطه هاي طلايي قرار دهند.

    فضاي حاكم بر تصوير

    در هر صحنه خواه ناخواه برخي عوامل و عناصر اهميت بيشتري دارد و بعضي كمتر. مثلاٌ در صحنه اي از يك دشت كه آسمان صاف است و هر چه هست در سطح دشت توجه را جلب مي كند اختصاص دادن نيمي از كادر تصوير به آسمان منطق نيست بلكه بهتر است مقدار كمي از آسمان و بقيه فضاي تصوير را سطح دشت بپوشاند. در مراسم راه پيمايي عامل مهم صحنه مردم است و لزومي ندارد مثلاً فضاي زيادي از آسمان در تصوير بگنجند.

    خط افق در تصوير

    وجود خط افق در تصويري از منظرهَ، باعث ايجاد عمق و بعد در آن مي شود از طرف ديگر بر جذابيت صحنه نيز خواهد افزود. هنگامي كه فضاي حاكم زمين است خط افقث طبعاً در بالاي كادر قرار مي گيرد. اگر خط افق در پايين كادر باشد سبكي و راحتي در تصوير القا مي شود و نگاه بيننده توجه كمتري به پايين كادر مي كند. واقع شدن خط افق در وسط كادر در صورتي است كه آسمان و زمين به يك نسبت ارزش مطرح شدن داشته باشند و عموماً سكون و آرامش زياد را تداعي مي كند به شرط آنكه عوامل شلوغ و پرتحرك در عكس قرار نگيرد.

    برشهاي نامناسب

    در اين شرايط راهي جز اصلاح كار به هنگام چاپ باقي نمي ماند هر چند كه اين كار اشكالي ندارد اما خالي از اشكال هم نيست چرا كه باعث تقويت كم توجهي و بي دقتي در عكاس مي شود اما وقتي عكاس با توجه به دقت كامل اجزاي تصوير را كادربندي مي كند حداقل از لحاظ قدرت سازماندهي تصوير، موفقتر است از طرف ديگر چاپ بخشي از نگاتيو،‌خواه ناخواه ازكيفيت تصوير مي كاهد. برش دادن از محلهايي از تصوير انجام مي گيرد كه لطمه اي به بيان و زيبايي تصوير نزند. براي عسكبرداري از انسان و حيوان بهتر است برش در مقاطع مفاصل انجام نگيرد.

    عمق و بعد در تصوير

    تصوير سطحي دو بعدي است ولي براي جذابيت بيشتر آن لازم است كه درآن حجم و بعد صحنه ني زالقا شود علاوه بر تاريك روشن ، عوامل ديگر مي توانند تداعي كننده حجم و بعد در تصوير باشند.
    1 – خطوط : يكي از عوامل القاي بعد در تصوير، خطوط منحني است اگر به موازات يك جاده، عكسي از آن تهيه شود عمق كمتري در تصوير حس مي شود اما اگر زاويه ديد طوري باشد كه جاده در تصوير مايل ديده شود بر حجم و بعد تصوير مي افزايد. خطوطي كه كادر را كاملاً مستقيم و با زاويه 90 درجه قطع مي كنند القاي بعد بسيار كمتري دارند. خطوط پراكنده كه در نقطه اي از تصوير همديگر را قطع مي كنند. بيشترين بعد و فاصله را القا مي كند مثل ريلهاي راه آهن.
    2 – اندازه اجسام: عناصر نزديكتر ، بزرگتر و عناصر دورتر، كوچكتر ديده مي شود،‌با استفاده از اين خاصيت نيز، مي توان بعد و فاصله را در تصوير ايجاد كرد. اگر عناصري كه از لحاظ حجم بزرگترند در پيش زمينه و به صورت واضح ديده شدند و عناصر ديگر در پس زمينه كوچكتر ديده شوند فاصله و بعد بهتر القا مي شود. همچنين تا حدودي ناواضح بودن زمينه نيز مي تواند در ذهن بيننده بعد و فاصله را القا كند. اگر به دوردستها نگاه كنيد به نظر مي رسد كه اجسام در فاصله هاي دورتر، خاكستري تر و اجسام نزديكتر، داراي تيرگي و روشنايي ها و همچنين جزييات هستند.

    نقش شاتر و ديافراگم در تصوير

    دوربين مهم ترين عامل خلاقيت در عكاسي بوده كه عكاسان مختلف بر مبناي ذهنيت خود به محيط پيرامون و صحنه هاي گوناگون در طبيعت پرداخته اند شاتر و ديافراگم از قسمتهاي اصلي دوربين هاي عكاسي هستند كه امكانات بسيار زيادي در اختيار عكاس قرارمي دهند.

    سرعت شاتر

    شاتر زمان نوردهي به فيلم را كنترل مي كند و بر عوامل متحرك موضوع نيز تأثير دارد. سرعتهاي كم شاتر،عوامل متحرك را محو و سرعتهاي زياد آن، عوامل متحرك صحنه را ثابت و بدون حركت ثبت مي كند. از قديم ترين شيوه هاي القاي جنبش و حركت در عكاسي نشان دادن حالت كشيدگي عناصر متحرك در تصوير است در عكسبرداري با سرعت كم شاتر سعي شود فضاها و عناصر ثابت در صحنه از هرگونه كشيدگي و محو شدن مبرا باشد. كه بهتر است براي اين كار دوربين بر روي سه پايه نصب شود تا از لرزش جلوگيري شود.
    عوامل مؤثر در استفاده از سرعت شاتر براي بازنمايي حركت
    الف) جهت حركت عامل متحرك : هنگامي كه سمت حركت به موازات دوربين باشد براي ثابت كردن آن سرعتهاي شاتر زياد مورد نياز است و اگر سمت حركت عامل متحرك عمود بر دوربين صورت بگيرد سرعت شاتر كمتري لازم است.
    ب) فاصله كانوني لنزها: هنگامي كه از لنزهاي «تله» استفاده مي شود بايد از سرعتهاي بيشتري براي ثابت كردن حركات بهره گرفت و با لنزهاي گشاد زاويه (وايد) سرعتهاي كمتري مورد نياز است.
    ج) فاصله دوربين تا موضوع : هنگامي كه فاصله دوربين تا موضوع كاهش مي يابد لازم است از سرعتهاي شاتر بالاتر استفاده گردد.
    د – همسويي دوربين با موضوع متحرك : از ديگر شيوه ها در اين زمينه همسويي دوربين با جهت حركت موضوع متحرك است.
    پانينگ روشي است كه دوربين هم جهت با حركت موضوع بر حول محور بدن عكاس به حركت در مي ايد و در اثناي حركت، عكسبرداري انجام مي شود. در تصوير نهايي موضوع متحرك از وضوح و جزييات بيشتري برخوردار است اما فضاي زمينه كشيده و محو است.

    عوامل مؤثر بر عمق ميدان وضوح در تصوير

    علاوه بر ديافراگم ،‌فاصله دوربين تا موضوع و فاصله كانوني لنز دوربين بر عمق ميدان وضوح تصوير تأثير دارند.

    فاصله دوربين تا موضوع

    با كاهش فاصله دوربين و موضوع عمق ميدان كاهش مي يابد و اگر فاصله دوربين بيشتر از بي نهايت لنز باشد ديافراگم آن لنز بر عمق ميدان وضوح بي تأثير است.
    تأثير فاصله كانوني لنزها بر عمق ميدان وضح
    عمق ميدان لنزهاي تله، كمتر از نرمال و عمق ميدان لنزهاي وايد بيش از لنزهاي نرمال است. بايد عكاس هنگام عكسبرداري از مقدار فضاي نهايي تصوير آگاه باشد زيرا هنگام عكسبرداري در منظره ياب دوربين هيچ تصويري ديده نمي شود.
    شيوه هاي اطلاع از عمق ميدان وضوح هنگام عكسبرداري
    1 – استفاده از دكمه عمق ميدان
    2 – جدول عمق ميدان روي لنز
    3 – جدول عمق ميدان مندرج در دفترچه راهنماي لنز

    دكمه عمق ميدان

    با بستن ديافراگم و كاهش شدت نور در منظره ياب تصوير تاريكتر مي شود به اين علت در محيطهاي كم نور نمي توان از دكمه عمق ميدان استفاده كرد.

    جدول عمق ميدان روي لنزها


    بر روي حلقه واضح سازي اعداد ديافراگم، به صورت قرينه حك شده اند براي مطلع شدن از عمق ميدان تصوير ابتدا موضوع را واضح مي كنند. سپس به طريقه نور سنجي، ديافراگم مناسب محاسبه و انتخاب مي شود. عدد ديافراگم انتخاب شده بر روي جدول عمق ميدان يافته ميشود و اعداد متراژ مقابل اين دو عدد، محدوده فضاي واضح تصوير را مشخص مي كنند.
    جدول عمق ميان مندرج در دفترچه راهنماي لنز
    در دفترچه راهنماي اغلب لنز ها جدول هايي درج مي شود كه مقدار عمق ميدان وضوح براي ديافراگمهاي مختلف و با فواصل گوناگون معين شده است. ناواضحي،‌فضاي پشت بعد و فاصله بين پلانهاي تصوير را افزايش مي دهد و چشم بيننده را بر روي عامل واضح متمركز مي سازد.
  • آشنايي با مودهاي نيمه‌اتوماتيك و دستي در عكاسي

     

    مودها به سه دسته اتوماتیک، نیمه اتوماتیک و دستی تقسیم‌بندی می‌شوند که نوع اتوماتیک آن به چندین مود دیگر تقسیم می‌شود. با اینکه دوربین‌های دیجیتالی در انواع و اقسام مختلف عرضه می‌شوند اما از نظر نوع مودهای اتوماتیک اغلب با یکدیگر مشترک هستند. در این شماره به معرفی دو مود نیمه اتوماتیک و دستی خواهیم پرداخت.

     

    مودهای نیمه اتوماتیک

     

    مود اولویت دیافراگم (A یا AV):

    مود اولویت دیافراگم را باید جزو مودهای نیمه اتوماتیک یا نیمه دستی به شمار آورد. با انتخاب این مود، کاربر اندازه دیافراگم را با توجه به شرایط مشخص می‌کند و دوربین، سایر موارد مانند سرعت شاتر، تراز سفیدی، ایزو و... را به طور اتوماتیک تعیین مي‌كند. بنابراین به این صورت دوربین این اطمینان را به کاربر می‌دهد که شرایط نوردهی کاملا تنظیم شده و نتیجه نهایی عکس عالی خواهد بود. اولویت یا تقدم دیافراگم در شرایطی که قرار است عمق میدان در عکاسی رعایت شود بیشترین کاربرد را دارد. به طور معمول زمانی که سوژه در حالت ثابت قرار دارد و نیازی به کنترل سرعت شاتر نیست از این مود استفاده می‌شود. انتخاب عدد بزرگ‌تر برای دیافراگم به این معناست که دیافراگم کوچکتری انتخاب شده و در نتیجه نور کمتری وارد خواهد شد. از آنجا که دیافراگم به میزان گشودگی لنز در هنگام فشردن شاتر اطلاق می‌شود از این رو دیافراگم کوچک یعنی اینکه میزان گشودگی لنز کوچک و کم بوده و در نتیجه نور کمی هم به سنسور یا فیلم تابیده خواهد شد. رابطه دیافراگم با عمق میدان یک رابطه معکوس است (اما عدد انتخابی برای دیافراگم با عمق میدان رابطه مستقیمی دارد و عدد بزرگ مساوی عمق میدان بزرگ است) یعنی زمانی که دیافراگم کوچک باشد (عدد بزرگ) عمق میدان بزرگ خواهد بود. هر قدر عمق میدان بزرگ‌تر باشد فضای بیشتری از صحنه در فوکوس قرار خواهد گرفت و دوربین، شاتر با سرعت پایین‌تری را انتخاب خواهد کرد. از آنجا که ممكن است مبحث دیافراگم کمی پیچیده باشد، به طور خلاصه می‌توان این‌طور بیان کرد: عدد بزرگ برای دیافراگم یعنی دیافراگم کوچک؛ دیافراگم کوچک یعنی عمق میدان بزرگ و این به معنای شاتر با سرعت پایین است. به این ترتیب زمانی که عدد کوچک را انتخاب می‌کنید دیافراگم بزرگ خواهد بود و به تبع آن عمق میدان کوچک خواهد شد و دوربین با توجه به این شرایط به طور اتوماتیک شاتر با سرعت بالا را انتخاب خواهد کرد.

     

    مود اولویت شاتر (S یا TV):

    مود اولویت شاتر شباهت زیادی با مود اولویت دیافراگم دارد اما کاربرد آن زمانی است که کاربر تمایل داشته باشد خود، سرعت شاتر را انتخاب و تنظیم سایر موارد را به دوربین محول كند. در این شرایط دوربین به طور اتوماتیک اندازه دیافراگم، عمق میدان، ایزو، تراز سفیدی و... را مشخص خواهد کرد. عکاسی از سوژه‌های متحرک (مانند وقایع ورزشی) از جمله مواردی هستند که کاربر برای کنترل نتیجه عکس نهایی می‌تواند سرعت شاتر را انتخاب كند. به دنبال آن سرعت در عکس انعکاس پیدا مي‌كند و به اصطلاح حرکت فریز مي‌شود. برای اینکه سرعت سوژه را بتوان در تصویر به خوبی نشان داد باید از شاتر با سرعت بالا استفاده کرد. نقطه مقابل این قضیه زمانی است که کاربر می‌خواهد حرکات سوژه را به صورت محو و به اصطلاح بلور نمایش دهد. براي مثال مي‌توان به عکاسی از سوژه‌هایی مانند آبشار اشاره كرد که در چنین شرایطی از شاتر با سرعت پایین استفاده می‌شود. یکی دیگر از مواردی که از شاتر با سرعت پایین استفاده می‌شود زمانی است که نور محیط چندان مساعد نیست. برای اینکه عکس‌های گرفته شده با این مود از کیفیت خوبی برخوردار باشند توصیه می‌شود که از سه پایه به منظور جلوگیری از حرکت و لرزش دوربین استفاده شود.

     

    مود برنامه(P):

    در بعضی از دوربین‌های دیجیتالی علاوه بر مود اتوماتیک، مود برنامه نیز در نظر گرفته شده است اما در برخی دیگر فقط یکی از این دو وجود دارد. با اینکه این دو مود تا حدود زیادی شبیه به یکدیگر عمل می‌کنند اما تفاوت‌هایی میان این دو نیز وجود دارد. مود برنامه باعث می‌شود کاربر در مقایسه با مود اتوماتیک کنترل بیشتری روی آیتم‌هایی مانند فلش، تراز سفیدی، ایزو و... داشته باشد.

     

    مودهای کاملا دستی

    • مود دستی(Manual): همان‌طور که از نام آن مشخص است با انتخاب دوربین روی این مود، تمام تنظیمات آن از قبیل سرعت شاتر، اندازه دیافراگم، تراز سفیدی، فلش و سایر موارد به عهده عکاس خواهد بود. این مود آزادی عمل کامل را به کاربر می‌دهد تا با توجه به شرایط، مناسب‌ترین و بهترین تنظیمات را برای دوربین انتخاب كند.
     

    چگونه عكاسي كنيم؟

    • چاپ

    دوربین‌های عکاسی فعلی با دارا بودن ظاهر زیبا و فریبند‌ه، بسیاری از افراد را به عکس گرفتن و کارکردن با آن‌ها ترغیب می‌کنند. بيشتر دوربین‌های عکاسی مجهز و پیشرفته هستند و کار کردن با آن‌ها به گونه‌ای سهل و آسان شده است. با اين حال باید این موضوع را به خاطر سپرد که این عکاس است که عکس می‌گیرد نه دوربین! برای گرفتن عکس‌های زیبا و جذاب فراگرفتن برخی نکات الزامی به نظر می‌رسد. در این شماره به شرح و بیان نکاتی مختصر می‌پردازیم تا با کمک آن‌ها بتوان عکس‌هایی زیبا، باکیفیت و ماندگار گرفت و لحظه‌های زیبا را جذاب‌تر به ثبت رساند.

     

    نکات کلی عکاسی

    عکس بگیرید: اولین قدم برای گرفتن عکسی زیبا و قشنگ این است که دوربین را برداريد و شروع به عکس گرفتن كنيد. عکاسی نیز مانند سایر مهارت‌ها نیاز به تمرین و ممارست دارد. باید تا اندازه‌اي عکس بگیرید كه نقاط قوت و ضعف خود را دریابید.
    عکس خود را نقد کنید: عکس‌هایی را که تا به حال گرفته‌اید با دید موشکافانه بررسی كنيد و توجه داشته باشي که اگر این عکس‌ها کنار یکدیگر قرار بگیرند چه چیزی را به شما نشان خواهند داد. سعی کنید از یک موضوع چندین عکس در جهت‌های متفاوت بگیرید.
    به عکس‌های گرفته شده دیگر عکاسان نگاهی بیاندازید: به منظور الهام گرفتن می‌توانید به عکس‌های گرفته شده توسط دیگر عکاسان نگاهی بیاندازید. به نمایشگاه‌های عکاسی برويد یا کتاب‌های مرتبط با این موضوع را ورق بخوانید.
    عکس بگیرید: پس از انجام مراحل 1، 2 و رفتن به نمایشگاه‌های عکاسی و مشاهده عکس‌های عکاسان حرفه‌ای، دوباره بیرون برويد و عكس بگيريد.
    در خصوص دیدگاه سایر عکاسان در خصوص کمپوزیسیون (کادربندی در عکاسی) اطلاعاتی جمع‌آوری كنيد.
    ادوارد وستون (Edward Weston) –عکاس آمریکایی- معتقد است کادربندی، قوی‌ترین روش دیدن است و هنری کارتیر برسون (Henri Cartier- Bresson) -از پیشتازان هنر عکاسی در جهان- مي‌گويد: "چشم ما باید پیوسته در حال اندازه‌گیری و ارزیابی باشد. با اندکی خم کردن زانوها می‌توان پرسپکتیو را تغییر داد و با اندک تغییری که به زاویه سر می‌دهیم زاویه کادر و نوع کادربندی تغییر خواهد کرد و معنای متفاوتی را القا خواهد کرد. تقریبا به ‌طور همزمان با دور و نزدیک کردن دوربین به سوژه می‌توان دکمه شاتر را فشرد. می‌توانیم جزئیات را به گونه‌ای تغییر دهیم که مشخص شود سوژه، خود را به ما تحمیل کرده است یا ما توانسته‌ایم سوژه را شکار کنیم."
    باز هم عکس بگیرید: برای گرفتن عکس بهتر، به‌ طور جدی به دید قوی داشتن توجه داشته باشید. زانوهای خود را خم و کمی سر خود را متمایل کنید، از تمام زاویه‌ها و جهت‌ها به سوژه نگاه بياندازيد و با توجه به نكته‌هاي آموزش داده شده عكس بگيريد تا بتوانید بهترین و قوی‌ترین دید را داشته باشید.

     

    عکاسی با دوربین دیجیتال


    شناخت دوربین: به طور معمول افراد، زمانی که دوربین خود را خریداری مي‌كنند نگاهی به دفترچه راهنمای آن می‌اندازند و با كسب اطلاعات مختصری در خصوص كارايي، دیگر هیچ‌گاه به سراغ آن نمی‌روند. داشتن اطلاعات جزئی از دوربین نمی‌تواند تضمین‌کننده استفاده خوب و مناسب از آن باشد. سعی کنید تمام جزئیات دفترچه راهنمای دوربین را به خوبی مطالعه کنید. یاد بگیرید که چگونه می‌توانید میزان نوردهی را کنترل و چگونه از مودهای مختلف و فلاش دوربین استفاده کنید.
    کار کردن با فلاش: یکی از مهم‌ترین نکته‌هایی که در خصوص کار با دوربین دیجیتال باید فرا گرفت توانایی کار کردن با فلاش آن است. اگرچه بیشتر دوربین‌های دیجیتال مود خودکار دارند و با تنظیم دوربین روی این مود نیازی به تنظیم دستی فلاش نیست اما اگر فلاش به ‌طور دستی تنظیم شود تاثیر آن روی عکس بیشتر احساس خواهد شد. براي مثال، روشن یا خاموش بودن فلاش به شرایط نوری محیط و داخل یا خارج بودن آن بستگی دارد.
    کار کردن با مود ماکرو: این روزها تمامي دوربین‌های دیجیتال به مود ماکرو مجهز شده‌اند. این مود برای گرفتن عکس از نمای نزدیک از سوژه‌هایي مانند گل‌ها و حشرات مناسب است. برای گرفتن عکس ماکرو بهترین اقدام این است که سوژه مورد نظر را مشخص كنيد و دوربین را در حالت مود ماکرو قرار دهيد. پس از آن بايد تا حدی که امکان نزدیک شدن یا به اصطلاح کلوزآپ وجود دارد به سوژه نزدیک شوید و عکس بگیرید. برای بهتر شدن کار باید از فوکوس دقیق دوربین روی سوژه اطمینان کسب کرده باشید.
    در نظر گرفتن نوع دوربین: اولین قانون عکاسی این است که به نوع دوربین توجه داشته باشید. از آنجا که بیشتر دوربین‌های دیجیتال به صفحه‌نمایش LCD مجهز هستند بنابراین می‌توان از آن‌ها برای کادربندی و مشخص کردن محدوده کادر و سوژه استفاده کرد. بهترین کار برای گرفتن عکس‌هایی با کادربندی مناسب این است که به خطوط افقی -که از طریق صفحه نمایش می‌توان آن‌ها را دید – توجه کرد.
    استفاده از سه پایه: به منظور داشتن عکس‌های باکیفیت، استفاده از سه پایه در عکاسی از اهمیت بالایی برخوردار است. ممکن است این سوال مطرح شود که در چه مواقعی باید از سه پایه استفاده كرد؟ كاربرد سه پایه در شرایطی توصیه می‌شود که نور محیط خیلی کم باشد یا اینکه قرار باشد از سوژه‌های در حال حرکت عکس گرفته شود. براي مثال، اگر قرار است از خیابان‌های شهر در شب، عکس گرفته شود بايد از سه پایه استفاده شود. بنابراین همیشه به دنبال سه ‌پایه‌ای باشید که بتوانید آن را به راحتی حمل کنید.
    کار با ایزو: وجود ایزو در دوربین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ایزو میزان حساسیت دوربین به نور را مشخص می‌کند. اگر قرار است از سوژه‌های ثابت مانند گل عکس گرفته شود بهتر است از ایزو پایین استفاده کنید. ایزو پایین به دوربین می‌دهد که از سرعت شاتر طولانی‌تری استفاده کند و عکس واضح و باکیفیتی ارایه دهد. اگر در نظر دارید از سوژ‌ه‌ای متحرک عکس بگیرید، مانند كودكي که در حال بازي با وسايلتان است بايد از ایزو بالاتر (مثلا 400) استفاده کنید. این مسئله را در نظر داشته باشید که ایزو بالاتر یعنی داشتن سرعت شاتر سریع‌تر و نور کمتر که ممکن است موجب نویز‌هایی در عکس شود.
    برخورداری از حافظه مناسب: درست مانند دوربین‌های قدیمی که باید تعداد فرصت‌های باقی مانده از فیلم موجود در آن را، برای عکاسی در نظر ‌می‌گرفتیم در دوربین‌های دیجیتال امروزی نیز باید میزان حافظه را در نظر داشته باشیم. در اینجا به مواردی از میزان تقریبی ظرفیت حافظه دوربین اشاره شده است.
    دوربین‌های 2 مگاپیکسل، حداقل به یک کارت حافظه 64 مگابایتی نیاز دارند.
    دوربین‌های 3 مگاپیکسل، حداقل به یک کارت حافظه 128 مگابایتی نیاز دارند.
    دوربین‌های 4 مگاپیکسل، حداقل به یک کارت حافظه 256 مگابایتی نیاز دارند.
    دوربین‌های 5 مگاپیکسل و بالاتر، حداقل به یک کارت حافظه 512 مگابایتی یا يك گیگابایتی نیاز دارند.
    در پایان باید به این نکته اشاره کرد که هر اندازه دوربین دیجیتال از امکانات و تکنولوژی‌های مدرن و امروزی برخوردار باشد باز این شما هستید که برای گرفتن عکس‌های زیبا و باکیفیت باید برخی نکات عکاسی را فرا بگیرید. با در نظر گرفتن نکات ذکر شده و به کاربردن آن‌ها در عکاسی می‌توان به مرور سطح کیفی عکس‌ها را ارتقا بخشید.

     
     

    جهت نور در عکس

     
    در عکاسي، چه از نوع ديجيتال باشد يا آنالوگ، نور همه چيز است. نه تنها نور تنها چيزي است که دوربين احساس مي‌کند، بلکه زاويه‌اي که نور به سوژه مي‌تابد نيز تاثير زيادي بر جلوه عکس مي‌گذارد.
    در اين نوشته قصد داريم توضيحي ساده از تاثيري که محل منبع نور بر عکس مي گذارد برايتان ارائه دهيم. دوربين دقيقا مشابه آنچه که ما مشاهده مي‌کنيم را نمي‌بيند. چشمهاي ما نه تنها با نور محيط تطبيق مي‌يابند، بلکه مي‌توانند نواحي تاريک و روشن موجود در يک صحنه را با وضوح نسبتا مشابهي ببينند. يک دوربين نمي تواند چنين کاري نمايد. اگر منبع نور فقط بالا يا پشت دوربين باشد ديد تک بعدي دوربين سوژه را بصورت تک بعدي نشان مي‌دهد.
    بنابر اين براي نشان دادن پستي و بلندي جسم زاويه تابش نور مهم مي‌باشد و ترکيب نور وسايه مي تواند حالت عکس را تغيير دهد.
     
     
     
     
     
     

    هر منبع نور را مي‌توان با نشان دادن محل آن روي يک کره نشان داد.
    عکس مي‌تواند با توجه به شکل سوژه، محدوده ديد دوربين، و محل منبع نور تا حد زيادي تغيير نمايد.
    در عکاسي در هواي آزاد، بايد به نحوه تابش نور خورشيد به سوژه توجه نماييد. در يک روز بسيار آفتابي سايه‌ها تند و در يک روز ابري سايه‌ها نرم تر و نور پخش تر مي‌باشد.
    در عکس هاي زير مطالب مربوط به نور بصورت تصويري شرح داده مي‌شود. در اين عکسها منبع نور مصنوعي است، اما موضوع عنوان شده در مورد نور خورشيد نيز صادق است (اگر در همان موقعيت نسبت به سوژه باشد).
    در اين عکسها موقعيت دوربين و همچنين سوژه ثابت است و فقط موقعيت نور تغيير مي‌نمايد. شکل کوچک کنار هر تصوير محل منبع نور را نشان مي دهد.

    شکل 1
      
    شکل 2
    در شکل 1 منبع نور تقريبا در بالاي سر و جلوي سوژه واقع شده است. توجه نماييد که سايه اندکي در صورت وجود دارد و عمق تصوير کم است.
    در شکل 2 منبع نور کمي پايينتر است و اندکي به کنار آورده شده است. دراين حالت يک طرف از سوژه سايه و در نتيجه عمق بيشتري دارد.
    با تغیير محل منبع نور به سمت بالاتر و کنارتر تصوير تغيير بيشتري مي‌نمايد. اين موضوع در شکلهاي 3 و 4 نشان داده شده است که تقريبا مشابه عکسي مي باشند که در وسط روز زير نور خورشيد گرفته شود.

    شکل 3

    شکل 4
    در شکل 3 منبع نور تقريبا در بالاي سر قرار دارد. اين مورد شبيه نور خورشيد درهنگام ظهر است. در اين تصوير ابروها روشن شده و چشم در سايه قرار گرفته است. توجه نماييد که سايه روي بازوها و آرنج آنقدر شديد است که جزئيات آنها کاملا محو شده است.
    در تصوير 4 منبع نور کمي به سمت پشت سوژه منتقل شده و بخشي از نور از روي زمين به سوژه بازتابيده است. در اين حالت گرچه بيشتر سوژه در سايه قرار دارد ولي نور بيشتر مشخصات مهم را روشن نموده است.

    شکل 5

    شکل 6
    در شکل 5 نور کاملا از پشت سوژه تابيده و سوژه بصورت نيمرخ تاريک شده است. جزئيات اندکي قابل مشاهده است ولي بطور کلي سوژه نامفهوم است.
    نهايتا در عکس 6 در پايين و کنار سوژه قرار دارد و اثري همانند نور خورشيد در اواخر روز را ايجاد نموده است. پایین بودن ارتفاع نور انحناها و برجستگي سوژه را بخوبي نشان داده است.
    همانطور که ديده شد با تغيير زاويه منبع نور تاثير شگرفي روي نحوه ثبت تصوير ايجاد گرديد. ولي نور تنها عاملي نيست که بر کنتراست و سايه‌هاي عکس تاثير مي‌گذارد. عوامل ديگري موثر مي‌باشند که به عنوان کيفيت نور از آنها نام برده مي‌شود.
    کيفيت نور به تندي يا ماتي نور اطلاق مي‌شود. نور مستقيم درخشان نوري تند محسوب مي‌شود. نور تند جزئيات ريز را بطور اغراق اميزي بزرگ مي‌نمايد و سايه‌هاي عميقتري را ايجاد مي‌کند. اين نور براي نشان دادن الگوي سطوح مناسب است. نور مات نوري پخش شده همانند نور خورشيد پشت ابر است. نور مات تمايل به کم جردن جزئيات اشياء و صاف نشان دادن الگوي سطوح دارد.
    اگر نوز به اندازه کافي پخش شود، سايه‌ها بطور کامل از بين رفته و تصوير داراي حداقل کنتراست مي‌شود.

    ترفند مختصر برای عکاسی در نور کم

    برای بسیاری از مردم، نور کم معادل است با عکاسی سخت. ولی در واقع نور کم هم یک فرصت خوب برای گرفتن عکسهایی هیجان انگیز است! بنابر این وقتی در پیک نیک هستید با ابری شدن هوا آماده خلق تصاویری زیبا باشید. تنها باید چند نکته ساده را رعایت نمایید:
    1- دوربین را محکم‌تر و ثابت‌تر از همیشه نگهدارید.
    برای اجتناب از عکسهای مات بر اثر تکان خوردن دوربین، دوربینتان را به یک محل ثابت مثل پشتی یک صندلی یا میز، یا به یک ستون یا درخت تکیه دهید. با این کار از حرکت دوربین و مات شدن تصویر جلوگیری می شود. بهترین کار این است که از یک سه پایه بزرگ یا جیبی استفاده نمایید.
    2- منتظر ساکن شدن سوژه شوید.
    اگر سوژه شما حرکت می کند، منتظر شوید تا قبل از گرفتن عکس، حرکتش کند شده یا ساکن شود.
    3- فلاش را خاموش کنید.
    هنگامی که در خارج خانه در نور کم عکس می گیرید (مثل غروب یا هوای به شدت ابری) و سوژه مورد نظر شما در برد فلاش دوربینتان قرار ندارد(بیشتر از حدود 3 متر)، برای داشتن نوردهی موثرتر فلاش دوربین را خاموش کنید و عکس را با نور موجود بگیرید. دوربین را تا حد ممکن ثابت نگه دارید یا از سه پایه استفاده نمایید.
    4- از مد فلاش مخصوص عکاسی در شب استفاده نمایید.
    در دوربین هایی که مد فلاش مخصوص شب دارند، استفاده از این مد بسیار بجا و موثر است. منتها باید به افرادی که از آنها عکس می گیرید تذکر دهید که بعد از زدن فلاش چند ثانیه بیحرکت بمانند. چون بعداز فلاش، دیافراگم هنوز باز است. دوربین هم مانند حالت بدون فلاش باید تا حد ممکن بیحرکت نگاه داشته شود و استفاده از سه پایه به شدت توصیه می شود.
    5-از فیلم مخصوص نور کم یا حساسیت بالای دوربین استفاده نمایید.
    در دوربینهای آنالوگ از فیلم‌های با حساسیت بالا مخصوص نور کم استفاده نمایید. از فیلمی با حساسیت 400، 800 یا حتی بالاتر مانند Kodak Max versatility یا Kodak Max versatility plus استفاده نمایید. در دوربین های دیجیتال براحتی می توانید حساسیت دوربین را بالا ببرید. البته در دوربینهای غیر حرفه‌ای با افزایش حساسیت، نویز دوربین بالا می رود که در خیلی از موارد در چاپهای معمولی دیده نمی شود و تا حدود زیادی نیز با نرم افزارهای اصلاح نویز قابل برطرف شدن است، ولی باید از قبل عملکرد دوربینتان در چنین شرایطی را بشناسید تا بتوانید بهترین تنظیم را انتخاب نمایید.
    5- دکمه شاتر را به آرامی فشار دهید.
    برای اینکه بر اثر فشردن شاتر دوربین تکان نخورد، دکمه شاتر را به آرامی بفشارید. به نرمی و کم کم آن را فشار دهید تا عکستان شارپ و دقیق باشد.

     

    عکس های پرتره بهتری بگیریم

     
    در این مقاله به ذکر نکاتی خواهیم پرداخت که رعایت آنها شما را برای گرفتن عکسهای پرتره و یادگاری حرفه‌ای کمک می کند. بدون مقدمه بیشتر به اصل موضوع می پردازیم و این اصول را در 29 مورد به حضورتان تقدیم می کنیم.

    1-از امکانات دیجیتالی دوربینتان برای عکاسی از بچه‌ها بهره بگیرید

    آیا می خواهید از نوزادان یا بچه‌ها عکس بگیرید؟ از امکانات بسیار مهمی که در دوربین دیجیتالتان موجود است بهره ببرید: امکان گرفت تعداد زیادی عکس بدون اتلاف فیلم. اگر می خواهید از فلاش استفاده کنید، سعی نمایید کودکان را در معرض نور خیلی شدید قرار ندهید.
    معمولا یکی از مشکلات عکاسی از کودکان بخصوص نوزادان، بیقراری آنها در حین عکاسی است. معمولا نمی توان آنها را دقیقا در وضعیتی که مورد نظر ماست قرار دهیم و موقعیت آنها را در کنار اجزاء دیگری که میخواهیم در عکس باشد تنظیم نماییم، و در عین حال به دوربین نگاه کنند و در حالی که چشمهایشان کاملا باز است به ما لبخند بزنند. معمولا آنها می خواهند پشت به دوربین کنند، خمیازه بکشند یا موی همدیگر را بکشند!
    گرفتن عکس در وضعیت دقیق مورد نظر ما، تقریبا غیر ممکن است. سعی نمایید از آنها در حالی که در حال فعالیت هستند و کاری انجام می دهند عکس بگیرید. برای عکس گرفتن از کودکان دوربینتان را در حال آماده باش نگهدارید، گاهی اوقات عکسهایی که در حین فعالیتهای مختلف کودکان می گیرید، بسیار از عکس استودیویی زیباتر و خاطره برانگیزترند. تصور نمایید کدامیک تاثیر گذارتر است: کودکی که روی یک صندلی صاف و بی تحرک و فیگور گرفته نشسته است یا عکس کودکی که در حال سرخوردن در سرسره دستهایش را باز کرده و یا در حال گاز زدن به یک برش هندوانه بزرگ است؟
    با گرفتن تعداد زیادی عکس می توانید مطمئن شوید که حداقل یکی از آنها عکس خوبی از آب درخواهد آمد.

    2-از افراد بخواهید به هم نزدیک شوند.

    وقتی می خواهید از یک گروه از مردم عکس بگیرید، از آنها بخواهید تا حد ممکن به هم نزدیک شوند. همیشه مطمئن شوید صورت همه کاملا در عکس دیده می شود. حتما شما نمی خواهید که با کادر بندی اتان گوش کسی را ببرید یا نصف صورت یک نفر را در عکس گرفته شده با کادرتان بریده باشید. مطمئن شوید صورت همه کاملا در کادر است.

    3-از ارتفاع چشم کودکان عکس بگیرید

    بگذارید عکس دیجیتالتان چیزی را ببیند که از چشم یک کودک دیده می شود. وقتی عکس یک کودک یا نوزاد را می بینید، بطور طبیعی همانند بزرگسالان لنز دوربین را به سمت کودک نشانه می گیرید. ولی این شیوه باعث می شود تا کودک تحت اشعاع بزرگی اشیاء اطرافش قرار گیرد. هنگام عکس گرفتن بنشینید یا زانو بزنید تا دوربین هم سطح چشمان کودک قرار گیرد. این نوع عکاسی بهتر نشان می دهد که دنیا در نظر آنان چطور دیده می شود و عکس هایی جالب تر را ایجاد خواهد نمود.

    4-از سندروم چشمک زدن جلوگیری نمایید

    در عکسهای گروهی از چشمک زدن های حتمی افراد جلوگیری نمایید. اگر تا کنون از گروهی 10 -12 نفره عکس گرفته باشید، حتما می دانید سندروم چشمک زدن چیست. بیشتر افراد دارند لبخند می زنند و به دوربین نگاه می کنند، ولی دراین میان یکی دو نفر در حال چشمک زدن هستند. این مشکل ممکن است به کل زیبایی و حذابیت عکس شما ضربه بزند.
    چشمک زدن درهنگام خیره شدن به یک نور درخشان یک عکس العمل طبیعی است. حتی اگر برای عکاسی از فلاش هم استفاده نکنید، ممکن است بخاطر عکس العمل عصبی، در هنگام فشردن شاتر، عده ای بطور ناخودآگاه چشمک بزنند. پس برای جلوگیری از چشمک زدن افراد باید چکار کنیم؟
    1- اگر مجبورید که از فلاش استفاده نمایید، مطمئن شوید همه قبل از گرفتن عکس آماده هستند. بجای گرفتن تنها یک عکس، دو یا سه عکس بگیرید و معمولا عکسهای آخری برای استفاده بهتر خواهند بود. چون بعد از گرفتن تعدادی عکس، چشمها به فلاش زدن عادت نموده و کمتر چشمک می زند. ولی این را هم توجه نمایید که بخاطر ضرری که فلاش برای چشمها دارد، استفاده از آن در صورت افراد را از حد نگذرانید.
    2- اگر ممکن است عکس را در محیطی بگیرید که دارای نور کافی است و نیازی به فلاش زدن ندارید. مخصوصا با دوربین‌های دیجیتالی مدرن امروزی، شما می توانید با تغییر سرعت شاتر (و البته خواهش از افراد برای کم تحرک بودن) و یا بالا بردن حساسیت در حدی که نویز به عکس ضربه نزند، از نور محیط استفاده نمایید. اگر قصد چنین کاری دارید به افراد بگویید که فلاش نخواهید زد تا عکس العمل عصبی آنها برای چشمک زدن از بین برود.

    5-از پس زمینه‌های ساده استفاده نمایید.

    تمرکز بیننده عکس را روی سوژه اصلی متمرکز نمایید. وقتی قصد گرفتن یک پرتره را دارید، سعی نمایید برای جلوگیری از به هم زدن تمرکز بیننده از یک زمینه ساده استفاده نمایید. اگر عکس کسی را بگیرید که در مقابل یک زمینه درهم و برهم ایستاده است، چشم بیننده عکس در تمام نقاط سرگردان شده و بر روی سوژه اصلی تمرکز نخواهد داشت.
    عکس شما باید ابتدا تمرکز بیننده را بر روی سوژه جلب نماید و فقط بعد از آن به اطراف. بجای اینکه کل یک کوه را در پشت سر فرد بگیرید، طوری عکس بگیرید که فقط بیننده بفهمد سوژه در مقابل یک کوهستان ایستاده است. یا اینکه شما نمی توانید کل یک آسمان خراش را در عکس داشته باشید و باز هم توجه بیننده به صورت سوژه متمرکز شود، با این کار تنها شما به مقایسه تناسب اندازه شخص با آن ساختمان پرداخته‌اید. اجازه بدهید تصویر سوژه بیشتر منظره یاب شما را پر نماید.

    6-دوربین خود را 90 درجه بچرخانید.

    جزء بیشتری از سوژه خود را در عکس نشان دهید. با چرخاندن 90 درجه‌ای دوربین، علاوه بر نازکتر کردن عرض فضای عکستان و در نتیجه کاستن از پس زمینه های مزاحم، می توانید راحت‌تر کل بدن سوژه را در عکس بگیرید. خصوصا این شیوه هنگامی که سوژه مقابل یک جسم یا پس زمینه بلند ایستاده است کمک بیشتری می نماید.
    مثلا وقتی یک نفر جلوی یک مجسمه بزرگ می ایستد، گرفتن افقی عکس یا شما را مجبور می کند که نیم تنه شخص را در عکس بگیرید و یا اینکه دوربین را خیلی دورتر ببرید که باعث دیده نشدن جزئیات می شود.

    7-برای جلوگیری از قرمزی چشم از فلاش دوری کنید

    نور لازم را ایجاد نمایید تا مجبور به استفاده از فلاش نباشید. تا جایی که ممکن است عکسهای پرتره را در محیطی با نور مناسب بگیرید. این به شما کمک می کند که هنگامی که از مردم عکس می گیرید مجبور به استفاده از فلاش نباشید و در نتیجه قرمزی در چشمها ایجاد نشود (ایجاد قرمزی در چشم به خاطر انعکاس نور از روی شبکیه است که قرمزی بد منظره ای را در چشمها ایجاد می کند.) بسیاری از دوربینهای دیجیتال دارای مد فلاش کاهش قرمزی چشم هستند، ولی این مد بخصوص در دوربینهای ارزان قیمت‌تر، خیلی موثر نیست. البته شما می توانید بعدا با نرم افزار این مشکل را حل نمایید، ولی به هر حال نیاز به صرف وقت و کار بیشتری است.

    8-فلاش میتواند انعکاس بدی در لباس داشته باشد.

    فلاش می تواند انعکاس بدی از لباس یا جواهرات همراه سوژه داشته باشد. یکی دیگر از دلایلی که بهتر است سوژه‌اتان را در محیطی با نور مناسب قرار دهید و از فلاش استفاده نکنید این است که اگر سوژه یک انگشتر، ساعت، سگک کمربند براق یا لباسی با دکمه های براق پوشیده باشد می تواند نور فلاش را منعکس نماید و جلوه زیبایی در عکس نداشته باشد.

    9-از قبل همه چیز را مهیا کنید.

    اگر می‌خواهید یک عکس رسمی از یک نفر بگیرید، سعی نمایید تا حد ممکن نور و محیط را از قبل آماده نمایید.
    در عکسهایی که بیرون استودیو و در محیط باز می گیرید، از قبل محل را تعیین نموده و آنجا را از اشیاء، شاخه های خشک و ... پاک نمایید و شرایط نوری را آزمایش کنید. در عکسهای داخلی، پس زمینه و نور را تنظیم نموده و چند عکس آزمایشی با چند کتاب، یک عروسک، یک حیوان خانگی یا یک دوست و یا هر چیز دیگر بجای سوژه اصلی بگیرید.
    وقتی سوژه اصلی وارد می شود، حتما برای شما جالب نیست که منتظر بماند. هر چه سوژه شما کمتر انتظار بکشد، در هنگام عکاسی آرامش بیشتری خواهد داشت.

    10 – کل کادر را پر نکنید

    برای اینکه بقیه افرادی که در صحنه هستند در عکس نیفتند، کل کادر را با سوژه مورد نظرتان پر نکنید. اگر یک عکاس آماتور یا حتی با تجربه هستید، ولی سیستم ضد لرزش یا سه پایه ندارید، گرفتن عکسهای دقیق و بدون حرکت خیلی سخت است. شما ممکن است فکر نمایید که دقیقا آنچه را که می خواهید عکاسی کنید در مانیتور یا منظره یاب می بینید، ولی وقتی عکس گرفته شد می بینید که سوژه به یک سمت کادر بیشتر متمایل شده است.
    با استفاده از یک نرم افزار مناسب ویرایش عکس، شما می توانید براحتی حتی با دقت چند دهم درجه، یک عکس را بچرخانید، تا عکسی را که کج است اصلاح نمایید. اگر شما کل کادر را با سوژه مورد نظر پر کرده باشید، هنگام کراپ عکس برای چرخاندن یا تصحیح ترکیب آن، بخشی از صورت یا بدن سوژه بریده می شود و یک نتیجه نامطلوب بدست می‌آید. ولی اگر اندکی فضا در اطراف سوژه باقی بگذارید، بعدا براحتی می توانید بر روی آن عکس کار نمایید.

    11- به همراه خود آینه داشته باشید.

    هر کسی دوست دارد در عکسش زیبا و مرتب دیده شود. به همراه داشتن یک آینه کوچک هنگام عکاسی از یک دوست، همکار، بستگان یا آشنایان ضرری ندارد. مردم دوست دارند در عکس به بهترین وجه دیده شوند و داشتن یک آینه کمک می کند که بتوانند قبل از گرفتن عکس آنطور که دوست دارند خوشان را مرتب کنند. حتی به همراه داشتن یک برس یا شانه نیز بسیار مفید بوده و وزن زیادی را بر تجهیزات شما تحمیل نمی کند.

    12-برای عکاسی از نوزادان از سرعت بالای شاتر استفاده کنید

    با توجه به اینکه هر کودکی چقدر تحرک و جنب و جوش دارد سرعت شاتر مناسب را برایش انتخاب کنید. هنگام عکاسی پرتره از نوزادان، تا جایی که نور موجود اجازه می دهد، از سریعترین شاتر ممکن استفاده نمایید. شما نمی توانید نوزادان را مجبور نمایید که در موقعیت مطلوب شما ساکن باشند یا لبخند بزنند، حداقل همیشه چنین شانسی ندارید. هنگام عکاسی از نوزادان همیشه منتظر حرکات ناگهانی و سریع آنان و نیز حالات مختلف و لحظه ای در چهره آنان باشید. با استفاده از شاتر و عکس العمل سریع، شانس بهتری برای گرفتن عکسی به یادماندنی خواهید داشت.

    13- عکسهای سیاه و سفید بار دراماتیک بیشتری دارند

    عکاسی سیاه و سفید پرتره دنیای تازه ای از عکاسی را برای عکسهای دیجیتال شما به ارمغان می آورد. در نظر داشته باشید که تعدادی از عکسهای پرتره‌اتان را با استفاده از مد سیاه و سفید دوربین و یا با استفاده از نرم افزارهای ویرایش عکس، بصورت سیاه و سفید بگیرید. عکسهای سیاه و سفید می توانند صلابت، درام و احساس بیشتری را در عکسهای شما وارد نمایند. همچنین می توانند باعث شوند که سوژه شما شیک تر و برازنده‌تر به نظر برسند، بخصوص اگر لباس های زیبایی نیز پوشیده باشند.

    14- لباس‌های بزرگترها عکس کودکان را بامزه تر می کند.

    اگر می خواهید از کودک خودتان یا دوستانتان عکس بگیرید، لباسهایی را که به آنها خیلی بزرگ است آزمایش نمایید. مثلا می توان یک کفش بزرگ (مواظب زمین خوردن آنها باشید) یا یک عینک بزرگ یا یک کلاه بزرگ که بخشی از سر را می پوشاند به کودک پوشاند. با دوربین دیجیتالتان آماده گرفتن چند عکس پیاپی باشید. این عکسها، برای همیشه یادگاری و با مزه خواهند ماند.

    15- دستها را نادیده نگیرید.

    برای اینکه نشان دهید یک شخص دقیقا چگونه آدمی است دستهایش را نیز در عکس بگیرید. گرچه معمولا می گویند چشمها مهمترین بخش صورت است و اصطلاحا پنجره روح به بیرون است، ولی دستها را نیز ندیده نگیرید. وقتی یک شخص صحبت می کند، دستهایش پیوسته حرکت میکند و یک سری حالات را ایجاد می کند که می تواند پرتره‌های دیدنی و زیبایی باشد. حتی در حالت سکون، موقعیت دستهای یک شخص، چه در حالت به هم گره خورده یا آزاد، می تواند جلوه بهتری به پرتره مورد نظر شما بدهد.

    16- از حالات تصنعی جلوگیری کنید.

    وقتی می‌خواهید عکس پرتره بگیرید، به غیر از عکسهای پرسنلی و رسمی که ذاتا همینطو راست، معمولا سوژه شما در مقابل دوربین حالات مصنوعی بخود می گیرد. از این تکنیک که اینجا معرفی می کنم برای طبیعی کردن حالت سوژه و بیرون بردن او از حسی که گرفته استفاده نمایید.
    فوکوس، دیافراگم، سرعت شاتر و بقیه تنظیمات لازم را روی دوربین انجام دهید، سپس در مورد موضوعات مورد توجه سوژه یا مثلا موضوعات روز شروع به صحبت نمایید در حالی که دوربین آماده عکس گرفتن از سوژه است. با کمی صحبت و خارج شدن از حال و هوای عکاسی سوژه شروع به گوش کردن حرفهای شما کرده و حالات طبیعی مثل لبخند و سایر عکس العمل های طبیعی در صورتش پدیدار می شود. اکنون وقت آن است که به سرعت شاتر را فشرده و عکس خود را بگیرید.

    17- از هر کسی در محل کارش عکس بگیرید.

    عکسی که از یک مدیر، رئیس یا عضو هیات مدیره گرفته شود که پشت میز چوب گردوی بزرگش نشسته باشد، می تواند قدرت و پرستیژ آن فرد را نشان دهد. اگر هنگام عکاسی از افراد در محل کارشان، اختیار عمل دارید از هر کسی در همان جایی که کار میکند و پشت میز خودش عکس بگیرید. با این کار ضمن طبیعیتر جلوه کردن عکس، میزان نفوذ و قدرت آن شخص را نیز به نمایش خواهید گذارد.

    18- سرعت بالای شاتر ضروری است.

    برای اینکه بتوانید حالات لحظه ای چهره افراد را به نمایش بگذارید، استفاده از شاتر با سرعت بالا ضروری است. به غیر از حالتی که شما دارید یک عکس پرتره تحت کنترل در استودیو می گیرید، در بقیه شرایط داشتن یک دوربین دیجیتال با سرعت شاتر بالا ضروری است. شرایطی نظیر:
    • مناظر خیابانی
    • شخصی که در حال مصاحبه یا سخنرانی است
    • بازی بچه ها
      حالات چهره می تواند در یک آن تغییر نماید، بنابر این باید این لحظات را قبل از اینکه برای همیشه از دستشان بدهید، شکار نمایید.

      19- از بلور کردن بصورت خلاقانه بهره ببرید.

      در یک منظره شلوغ، از بلور کردن عکس دیجیتالتان برای نشان دادن حرکت استفاده نمایید. هر چند داشتن شاتر سریع برای شکار دقیق عسکهای دیجیتال از مردم ضروری است، در بعضی از شرایط، عکسهای شما باید حرکت را نشان دهد. در این حالات، همانند منظره یک خیابان شلوغ، از بلور کردن عکس برای نشان دادن نبوغ خود بهره ببرید.
      یک راه انجام این کار استفاده از شاتر آهسته هنگام عکاسی از مردمی است که با عجله در حال حرکت هستند. یا یک راه دیگر این است که هنگامی که دارید سوژه متحرکتان را که رویش فوکوس کرده‌اید، با دوربین دنبال می کنید، از شاتر آهسته استفاده نمایید. در این حالت در حالی که سوژه شما در فوکوس و با شارپنس خوب دیده می شود، پس زمینه بلور شده و منظره جالبی از حرکت را خلق خواهد نمود.

      20- سوژه را تحت فشار نگذارید، کمی عقب رفته و از زوم استفاده نمایید.

      برای راحتی بیشتر سوژه، کمی عقب رفته و از زوم دوربینتان برای کادر بندی درست استفاده نمایید. تقریبا تمام عکاسان می گویند به غیر از شرایط خاص، بجای استفاده از زوم دوربین، تا حد ممکن به سوژه نزدیک شوید. به غیر از حالاتی که ممکن است برای شما خطرناک باشد، مانند عکاسی از حیوانات وحشی یا جایی که امکان جلو رفتن وجود ندارد.
      جلوتر رفتن، نیاز شما را برای داشتن زوم بیشتر برطرف می کند و از لرزش بیشتر دوربین نیز جلوگیری می کند. همچنین با استفاده نکردن از یک لنز تله فتو، شما از تاریک شدن گوشه های تصویر نیز بیشتر جلوگیری خواهید نمود.
      ولی، هنگامی که می خواهید عکسهای پرتره نمای نزدیک از صورت افراد بگیرید، کمی عقب ایستادن و استفاده از زوم دوربین می تواند ایده خوبی باشد. بعضی از مردم ممکن است از یک دوربین با لنز بزرگ که در چند سانتیمتری صورت‌شان نگاه داشته شده باشد احساس عدم امنیت و ناراحتی کنند، پس بهتر است برای اینکه کل کادر را با صورت افراد پر نمایید، کمی عقبتر بایستید و در عوض با زوم دوربین، عکستان را بگیرید.

      21- از والدین نیز کمک بگیرید.

      برای عکاسی از بچه‌هایی که همکاری نمی کنند از والدین شان کمک بگیرید. اگر بچه‌ای از دوربین شما ترسیده است و نمی خواهد بگذارد عکسش را بگیرید، سعی نکنید با هزارضرب و زور و شکلک و ادا! بچه را ساکت نمایید در حالی که پدر و مادرش فقط شما را نگاه میکنند. اینکار چندان ثمر بخش نیست.
      از والدین کودک کمک بخواهید روی صندلی بنشینند و کودک را روی پایشان بنشانند. یکی دو عکس آزمایشی در این شرایط بگیرید و بعد کودک را تنها روی یک صندلی بنشانید. این کار ممکن است کمی زمان عکاسی شما را طولانی‌تر کند، اما ارزشش را دارد، هدف نهایی گرفتن یک عکس خوب است. هر چه کودکان بزرگتر باشند والدینشان می توانند دورتر بایستند.

      22- هوشیار و خندان باشید.

      لبخند بزنید و امیدوار باشید که سوژه اتان هم با شما لبخند می زند. وقتی دارید عکسهای رسمی پرتره می‌گیرید (مانند عکسهایی که برای کسب درآمد می‌گیرید)، در نظر داشته باشید که حالت شما روی سوژه تاثیر می‌گذارد. اگر شما خستگی و خواب آلودگی نشان دهید، سوژه شما ممکن است فکر کند که شما از او خوشتان نمی آید یا حداقل از کارتان ناراضی هستید. یا اگر گیجی و سردرگمی در کارتان نشان دهید، ممکن است سوژه اتان فکر کند که خودتان هم نمی دانید که چکار می‌خواهید بکنید.
      خندان، خوشحال و سرزنده باشید تا این حالت خوب شما، در سوژه شما منعکس شود و عکس زیباتری را ایجاد نماید.

      23- در جاهای کم نور از تکنیکهای عکاسی در شب استفاده نمایید.

      آیا می‌خواهید در یک جای کم نور مانند درون یک مسجد، کلیسا، سالن تئاتر، جلسات عمومی یا جاهای دیگر که قادر به استفاده از فلاش نیستید یا بهتر است از آن استفاده نکنید، عکس بگیرید؟ شما می‌توانید از همان تکنیکهایی که برای عکاسی در غروب یا شب در فضای باز استفاده می کنید، بهره ببرید:
    • اگر عسکتان دچار نویز زیادی نمی شود، حساسیت ISO دوربینتان را بالا ببرید. این مورد در دوربین های SLR که می توانند با حساسیت هایی مانند 1600 عکسهای کم نویزی بگیرند، بسیار سودمند است و یکی از برتری‌های بارز دوربین دیجیتال نسبت به نگاتیوی است.
    • زمان نوردهی را بالاتر ببرید.
    • اگر ممکن است از یک سه پایه استفاده کنید و یا دوربین را در یک جای محکم و بدون تحرک قرار دهید تا بتوانید از شاتر آهسته‌تری استفاده نمایید.

      24- از تقاضا برای تغییر مکان اشیاء برای گرفتن عکسی بهتر نهراسید.

      از بینش خود بهره جسته و اجزاء ناخواسته را از کادر عکستان حذف نمایید. اگر در حال گرفتن عکسی پرتره یک یک شخص، یک گروه، در خانه یا محل کار هستید، ممکن است آنها بخواهند چیزهایی در اطرافشان در عکس نشان داده شود، مثل جوایز، کلکسیونها، گیاهان و غیره. به هر حال،قبل از گرفتن عکس، بخوبی منظره داخل کادر دوربین را بررسی نمایید تا چیزهای ناخواسته را که به عکس لطمه می زند، از صحنه حذف نمایید. مواردی مانند یک پوستر چسبیده به دیوار، یک کتاب با عنوان خاص، یک ابزار اداری، یک کپه کاغذ یا هر چیز دیگر.
      از اینکه از سوژه‌اتان بخواهید که برای گرفتن عکس بهتر سر و سامانی به اشیاء اطرافش بدهید و آنها را حذف نموده یا دورتر ببرید، نهراسید. اگر بتوانید به آنها توضیح دهید چرا چنین تغییری برای بهتر شدن عکس مفید است، خود آنها با شما در این جهت همکاری خواهند نمود.

      25- مد پرتره دوربین دیجیتال تان را نادیده نگیرید.

      اگر وقت کافی برای محاسبه تنظیمات لازم برای پرتره ندارید، مد پرتره دوربین دیجیتالتان را فراموش نکنید. آیا نیاز به گرفتن یک عکس فوری پرتره دارید و وقت کافی ندارید تا شاتر و دیافراگمتان را بگونه ای تنظیم نمایید که صورت سوژه در وضوح و فوکوس کامل باشد و پس زمینه او، کاملا بلور شود؟
      بیشتر دوربینهای دیجیتال کنونی دارای یک برنامه پرتره در مدهای منظره‌اشان هستند که معمولا در صورت استفاده در همان شرایط مورد نظر،نتایج خوبی را می دهند. این مد احتمالا در حالت استفاده از فلاش با مد کاهش قرمزی چشم همراه است (البته همیشه مجبور به استفاده از فلاش نیستید) و معمولا عکسهای پرتره بهتر از متوسطی را نتیجه می دهد.

      26- نورسنجی کمی بالاتر از حد لازم برای کاهش لک و پیس ها

      با کمی نور بالاتر از حد لازم (اوراکسپوز) می توانید لک ها و کک و مک های صورت را کمتر نشان دهید. وقتی عکس پرتره دیجیتال می گیرید، یک تکنیک ساده که باید بعضی وقتها بکار ببرید کمی اوراکسپوز کردن عکس است. بااین کار لک ها و دیگر تغییرات رنگی پوست صورت را خیلی ضعیفتر نشان می دهید. بخاطر اینکه با کمی افزایش نوردهی، جزئیات تصویر کمتر می شود، جزئیات نقائص صورت نیز کمتر نشان داده می شود. توجه نمایید که انجام این کار به تجربه زیاد و محدوده بندی (براکتینگ) نیاز دارد تا بتوانید بهترین نقطه نوردهی را پیدا نمایید. قطعا مطلوب نیست که نوردهی در حدی باشد که جزئیات مشخصه صورت سوژه و جزئیات مطلوب از بین برود.
      اگر تشخیص دادید که با اندکی نوردهی اضافی مشکل موجود برطرف نمیشود، آخرین چاره استفاده از نرم افزارهای ویرایش تصویر مانند فتوشاپ یا فتوپینت یا دیگر نرم افزارهای موجود است. همیشه قبل از انجام تغییرات بر روی عکس و ضبط آن، مطمئن شوید که نسخه اصلی را در جای مطمئنی ذخیره کرده‌اید.

      27- از عکس گرفتن سوژه بر روی صندلی های چرخان و متحرک پرهیز کنید.

      برای گرفتن عکس پرتره از صندلی‌های چرخان و متحرک استفاده نکنید. این باعث می شود که بیشتر مردم به تغییر وضعیت تشویق شده، در حالی که شما هنوز عکستان را در وضعیت مطلوبی که تنظیم کرده اید نگرفته‌اید. این کار علاوه بر به هم زدن وضعیت باعث ایجاد ماتی در تصویر بخاطر حرکت خواهد شد. به علاوه، با ثابت بودن سوژه بر روی یک مکان ساکن، می توانید مطمئن باشید نقطه فوکوس مورد نظرتان حفظ خواهد شد، بخصوص در دیافراگم های باز که عمق میدان کمی دارید.

      28- از انعکاس شیشه های عینک جلوگیری کنید.

      با استفاه از یک فیلتر پولاریزه دایروی از انعکاس نور در شیشه‌های عینک جلوگیری نمایید. با توجه به شرایط نورپردازی، هنگام عکاسی از مردمی که عینک دارند، انعکاسهای مزاحمی از شیشه های عینک بر روی عکس اثرات نامطلوبی خواهند گذارد. اگر با چنین وضعیتی مواجه شدید و خواستید از این انعکاس مزاحم جلوگیری نمایید، استفاده از یک فیلتر پولاریزه دایروی را فراموش نکنید. ضمنا بخاطر داشته باشید با استفاه از چنین فیلتری به زمان نوردهی بیشتری نیاز خواهید داشت، چون این فیلتر نور ورودی به دوربین را کاهش می دهد.

      29 – سوژه اتان را از دیوار دور نگاه دارید.

      سوژه مورد نظرتان برای عکاسی را دقیقا روبروی یک دیوار قرار ندهید. اگر می خواهید برای گرفتن عکس پرتره‌اتان از فلاش استفاده نمایید، بجای قرار دادن سوژه‌اتان دقیقا مقابل یک سطح خالی مانند دیوار، آنها را از این سطوح دور نمایید. به غیر از حالتی که شما با استفاده از منعکس کننده‌های نور و فلاشهای خارجی می توانید نور را کنترل نمایید، در سایر موارد فلاش دوربین، سایه نامطلوبی از سوژه را روی دیوار تشکیل خواهد داد. این قضیه بخصوص در مورد دیوارها یا سطوح سفید یا دارای رنگ روشن بیشتر صدق می کند.

     

     

عکاسي نجومي با دوربين هاي ديجيتال

  • چاپ
نويسنده: بابک سدهي
آمادگي قبلي براي عکاسي نجومي
قبل از آن که براي عکاسي نجومي از خانه بيرون برويد بايد راجع به چند چيز فکر کنيد و از پيش آماده باشيد. مثلا اين که از چه موضوعي يا جرمي و چطور مي خواهيد از آن ها عکس بگيريد. يا اين که اصلا جرم مورد نظرتان در آن موقع در آسمان ديده مي شود يا خير. اصولا بهترين موقع براي عکس گرفتن از جرمي آسماني زماني است که آن جرم در بالاترين ارتفاعش در آسمان باشد. هميشه با برنامه ريزي قبلي مي توانيد بيشترين بهره را از زمان موجود براي عکاسي از آن جرم خاص ببريد. به اندازه ي جرمي هم که مي خواهيد از آن عکاسي کنيد فکر کنيد. اگر بخواهيد از درون شهري با آلودگي نوري از جرمي کم نور، مثل سحابي يا کهکشاني کوچک و با تلسکوپي با فاصله ي کانوني کوتاه عکاسي کنيد به احتمال بسيار زياد نمي توانيد عکس هاي خوبي بگيريد. براي تازه کارها، بهترين راه عکاسي از اجرام بزرگ و نوراني مثل سحابي جبار يا خوشه پروين يا کهکشان امراه المسلسه است. از آنجا که اين اجرام بزرگ و نوراني اند، مي توانيد از تلسکوپ هايي با فواصل کانوني کوتاه بهره ببريد. مزيت ديگر آن نيز پوشاندن عيوب رديابي تلسکوپ تان است. علاوه بر آن، مزيت ديگر عکاسي از اين اجرام نوراني و بزرگ اين است که مدت کمتري براي نوردهي نياز داريد که باز آن هم به کاهش عيوب رديابي کمک خواهد کرد.

ـ کادربندي موضوع مورد نظر

عرفي در عکاسي نجومي رايج است که بر اساس آن موضوع عکاسي طوري در قاب دوربين قرار مي گيرد که بالا و پايين آن مطابق شمال و جنوب، و چپ و راست آن مطابق شرق و غرب است. براي رعايت اين عرف کافي است پايين قاب مورد نظرتان با محور ميل يا بعد هم تراز باشد. البته هيچ قانوني در کار نيست و مي توانيد موضوع مورد نظرتان را هرجور که به چشم خوش مي آيد در قاب دوربين تان قرار دهيد. اما با رعايت اين عرف، تشخيص جهات تصوير را راحت تر کرده ايد. مزيت ديگر اين کار آن است که عيب يابي ردياب تلسکوپ تان با اين روش بسيار راحت تر است. مثلا، اگر در همه ي عکس هايي که گرفته ايد ستاره ها به صورت خطوط شمالي - جنوبي ثبت شده اند نشانه ي آن اين است که مقر تلسکوپ تان را خوب قطبي نکرده ايد. اگر هم خطوط شرقي - غربي ثبت شده اند نشان دهنده ي اين است که مقر تلسکوپ تان داراي خطاي تناوبي (Period Error) است. بعضي از اجرام، مثل کهکشان امراه المسلسه، به صورت عمودي بهتر در قاب دوربين جاي مي گيرند و بعضي مثل خوشه ي پروين به صورت افقي. اما گذشته از همه ي اين تفاصيل، وسليه ي شخصي تان حرف آخر را مي زند.
ولي در هر صورت، با استفاده از نرم افزارهاي آسمان نما يا نقشه ي آسمان موضوع را پيدا کنيد و از قبل تصميم بگيريد که چطور مي خواهيد جرم مورد نظرتان را در قاب قرار دهيد. اين کار خيلي در وقت محدودتان در هنگام عکاسي صرفه جويي مي کند. در اغلب نرم افزارهاي آسمان نما مي توانيد اندازه ي حسگر دوربين و فاصله ي تلسکوپ تان را وارد کنيد و نرم افزار ميدان ديد را محاسبه و روي نقشه ي آسمان نشان مي دهد. با اين وصف دقيقاً مي فهميد که جرم مورد نظرتان را به چه شکل در قاب دوربين تان جاي دهيد.

ـ شارژ کردن باتري ها

اگر از قبل مي دانيد که قرار است در چند روز آينده عکاسي کنيد، مطمئن باشيد که باتري هاي دوربين يا باتري هاي کمکي از قبل شارژ شده باشند. در غير اين صورت ممکن است شبي مناسب عکاسي را فقط به سبب اين که باتري دوربين تان خالي است از دست بدهيد.

ـ رعايت هاي لازم قبلي

اگر قرار است براي رصد يا عکاسي نجومي به مکاني دور از شهر يا حتي نزديک اما خلوت برويد حتما به کسي اطلاع بدهيد که به کجا مي رويد و کي قرار است برگرديد. اگر تلفن همراه داريد حتما آن را با خودتان ببريد. هرچند بايد يادتان باشد که اين تلفن ها هم در بسياري از نقاط دوردست کار نمي کنند. رعايت اين امور براي اين است که اگر مثلا باتري خودروتان وسط بيابان از کار افتاد بتوانند شما را پيدا کنند.

ـ زمان مناسب براي عکاسي نجومي

مناسب ترين زمان براي عکاسي نجومي زماني است که آسمان صاف و بي ابر باشد و فقط به اطلاعيه هاي هواشناسي بسنده نکنيد. آسمان صاف براي منجمان و عکاسان نجومي معني بسيار متفاوتي نسبت به عامه دارد. هوا بايد کاملا صاف، بي غبار و ساکن باشد.

ـ موقعيت مناسب جرم آسماني براي عکاسي از آن

همان طور که قبلا گفته شد، معمولا بهترين زمان عکاسي از جرمي آسماني زماني است که آن جرم از خط نصف النهار آسماني (Meridian) مي گذرد. نصف النهار آسماني، خطي فرضي است که از شمال تا جنوب کره ي آسمان کشيده شده و از سرسو (Zenith) مي گذرد. عبور جرم مورد نظر از خط نصف النهار به معناي بالاترين موقعيت آن جرم در آسمان است. رصد يا عکاسي از آن جرم در اين موقعيت به اين معني است که آن جرم را از کمترين ضخامت جو مي توانيد ببنيد. برعکس، اگر جرمي را در افق عکاسي يا رصد کنيم به معني آن است که داريم آن را در بيشترين ضخامت جو مي بينيم. هرچه ضخامت جو بيشتر باشد وضوح تصوير جرم آسماني کمتر مي شود. با استفاده از چرخه ي آسمان يا نرم افزارهاي آسمان نما دقيقا مي توانيد زمان عبور جرم مورد نظرتان از خط نصف النهار را پيدا کنيد و براي عکاسي در آن موقع از قبل برنامه ريزي کنيد. اگر قرار است در نيمه شب بين کهکشان امراه المسلسه که بالاي سرتان واقع شده و سحابي جبار که در همان فصل کمي بالاتر از افق ديده مي شود يکي را انتخاب کنيد حتما سراغ امراه المسلسله برويد چون بالاي سرتان واقع شده است. يکي دو ماه صبر کنيد تا صورت فلکي جبار به بيشترين ارتفاع خود برسد و بعد مي توانيد از سحابي جبار عکس بگيريد. هر جرمي وقت مناسبي براي عکاسي دارد. مثلا معروف است که بهار فصل شکار کهکشان هاست. در بهار، صورت هاي فلکي و راه شيري زمستاني همزمان با خورشيد غروب و صورت هاي فلکي و راه شيري تابستاني کمي قبل از سپيده ي صبح طلوع مي کنند. تنها چيزهايي که تمام شب مي توان آن ها را ديد، قلمرو وسيعي از کهکشان هاي واقع در دب اکبر، اسد، گيسو و سنبله است. بهترين زمان عکاسي از راه شيري زمستاني در زمستان و راه شيري تابستاني در تابستان است.
اگر امکان و حال بيدار ماندن تا صبح را داريد مي شود در اصل بالا کمي تقلب هم کرد چون در اواخر هر فصل صورت هاي فلکي فصل بعد چند ساعتي قبل از سپيده طلوع مي کنند و مي توان از آن ها عکس گرفت. راستش را بخواهيد اين کار فکر بدي هم نيست چون در اين ساعات آلودگي نوري به کمترين ميزان مي رسد. چراغ خانه ها، مغازه ها و خودروها ديگر روشن نيستند. از طرفي، هواپيماهاي کمتري از ميان کادر دوربين تان رد مي شوند و عکس هاي تان را خراب مي کنند.

ـ اثر نور ماه بر عکاسي نجومي

همان طور که مي گويند، غير از مواقعي که ماه در آسمان است، قبل از سپيده تاريک ترين موقع آسمان است. هرچه هم آسمان تاريک تر باشد عکس هاي تان بهتر از آب در مي آيد. مگر آن که بخواهيد از خود ماه عکس بگيريد، بهترين موقع براي عکاسي از اجرام اعماق آسمان شب هايي است که ماه در آسمان نباشد. بسته به سن ماه، انعکاس نور آن زمينه ي آسمان را خيلي روشن کند. نور ماه ناشي از بازتاب نور خورشيد است و هر ماهي بيش از هلالي باريک بر رصد يا عکاسي از اجرام اعماق آسمان اثر منفي مي گذارد. پس اگر مي خواهيد از اجرام اعماق آسمان عکس بگيريد موقعي را انتخاب کنيد که ماه يا هنوز طلوع نکرده يا تا آن موقع غروب کرده باشد. اگر هم ممکن است شب هاي عکاسي کنيد که ماه اصلا در آسمان نيست، مواقعي که ماه در آسمان هست مي توانيد از خوشه هاي ستاره اي يا کروي عکاسي کنيد که نسبتا نوراني اند.

ـ ملاحظات ديگر

سعي کنيد وقتي که بادي قوي مي وزد عکاسي نکنيد. لرزش هاي ناشي از تکان خوردن تلسکوپ و دوربين ناشي از وزش باد خود را به خوبي در هنگام ثبت تصوير نشان مي دهند. اگر اصرار داريد در اين شرايط يا مثلا در شرايط نامناسب جوي عکاسي کنيد حتما از لنزهاي با زاويه ي باز استفاده کنيد تا عيوب ناشي از شرايط را به کمترين ميزان برسانيد.

ـ مکان مناسب براي عکاسي

براي عکاسي از اجرام اعماق آسمان و با نوردهي طولاني، مهمترين چيز اين است که از مکاني عکاسي کنيد که داراي آسماني صاف و تاريک و شفاف باشد و براي عکاسي از سيارات، مهمترين شرط براي مکان عکاسي يا رصد اين است که شرايط «ديد نجومي» مناسب باشد. اين دو شرط حتما نبايد با هم مهيا شوند. مثلا براي عکاسي از اجرام اعماق آسمان حتما نبايد آسماني «شفاف» داشت. براي اين که فرق ميان ديد نجومي و شفافيت کاملا مشخص باشد در زير تعاريف اين دو را مي آورم چون خيلي ها اين دو را يا با هم يکي مي دانند يا با هم اشتباه مي گيرند.
- ديد نجومي (Seeing) يعني ثبات جو بالاي سرمان طوري که جزئيات کوچک اجرام آسمان قابل ديد باشد. اگر ديد نجومي مناسب باشد جزئيات تصوير مبهم نيست. همان طور که مي دانيد، وقتي به آسمان نگاه مي کنيم در حقيقت داريم آسمان را از پس چندين لايه از جو مي نگريم. هر لايه دماي متفاوتي دارد و نور آمده از اجرام آسماني با عبور از اين لايه ها، به اين طرف و آن طرف منحرف مي شود و به ما مي رسد. اين کج و معوج شدن نور در مسيرش از درون لايه هاي جو همان شرايط بد ديد نجومي و علت اصلي چشمک زدن ستاره هاست. ديد نجومي بد مانند موقعي است که داريد منظره اي را از پس حرارت ناشي از آسفالت داغ مي بينيم. ديد نجومي بد مي تواند جزئيات سيارات، گودال هاي ماه و لکه هاي خورشيدي را مبهم و تفکيک ستاره هاي دوتايي را مشکل کند. در ضمن در اين شرايط، کار کانوني کردن يا به وضوح رساندن تصوير درون تلسکوپ يا دوربين را هم مشکل تر مي کند.
- شفافيت (Transparency) مربوط به صاف بودن و وضوح جو است. در روز، مقدار شفافيت تعيين کننده ي اين است که تا چه فاصله اي را مي توان ديد و در ديد شب تعيين کننده ي آن است که تا چه حد از اجرام کم نور را مي توان ديد. شفافيت آسمان را مي شود در هنگام روز با روش «آزمون شست» (بله، همان انگشت شست!) سنجيد. دست تان را کاملا دراز کنيد و با انگشت شست تان قرص خورشيد را بپوشانيد. ببينيد آسمان اطراف خورشيد چقدر آبي است. اگر آسمان پرغبار يا پررطوبت باشد، شفافيت آن کم و آسمان اطراف خورشيد حتي تا لبه ي انگشت تان آبي خواهد بود. يادتان باشد که هنگام انجام اين آزمون مستقيم به خورشيد نگاه نکنيد. شفافيت مناسب جو کمک بسياري به رصد و عکاسي از سحابي و کهکشان هاي کم نور مي کند.
ديد نجومي تقريبا هيچ ربطي به شفافيت ندارد. گاه ممکن است شرايط ديد نجومي بسيار مناسب باشد ولي جبهه اي از هواي گرم و مرطوب شرايط شفافيت بدي را به وجود آورده باشد و از طرفي گاه جو شفافيتي عالي ولي ديد نجومي بدي دارد.
 
 

امكانات و تنظيم دوربين ديجيتال

 

كيفيت فايل عكس تعيين كننده ی مقدار فشردگى آن يا Compression است. جدول زير كيفيت هاى متداول عكس را كه در بيشتر دوربين هاى عكاسى ديجيتال وجود دارد نشان مى دهد.

 

در ستون دست چپ انواع كيفيت هاى عكس قرار دارند. RAW و Superfine فايل هاى پركيفيت و بدون فشردگى هستند.
Fine و Standard و Economy به ترتيب از فشردگى بيشترى برخوردارند. مثلاً در فايل استاندارد هر چهارده پيكسل در هم فشرده شده تبديل به یک پيكسل مى شوند. هر چه ميزان فشردگى فايل بيشتر باشد، كيفيت آن پائين تر و حجم آن كمتر است.
همچنان كه اين جدول نشان مى دهد، هر چه كيفيت عكس بالاتر و فشردگى آن كمتر باشد، حجم فايل عكس بيشتر و جائى كه روى كارت حافظه مى گيرد بيشتر است.
در ستون دست راست تعداد عكسى كه روى یک كارت حافظه با گنجايش ٢٥٦ مگابايت جا مى گيرد نشان داده شده است. امروز كارت هاى حافظه با ظرفيت بالا و قيمت ارزان تر نسبت به قبل به بازار آمده اند. براى پائين نگاه داشتن قيمت، كارت حافظه در بيشتر دوربين هاى ديجيتال با گنجايش كمى به بازار مى آيد. شما مى توانيد، در صورت امكان، كارت سريع ترو پر گنجايشى (در حدود ٨ گيگابايت) تهيه كنيد تا بتوانيد تعداد بيشترى عكس هاى پركيفيت روى آن جا دهيد.
اينكه كدام از انواع كيفيت هاى بالا را بايد انتخاب كرد بستگى به كاربرد عكس شما دارد. در زير تعريف خلاصه اى از هر یک از انواع فايل عكس مى آيد.
RAW: بسيارى دوربين هاى ساده تر اين كيفيت را عرضه نمى كنند اما مدل هاى بالاتر دوربين هاى تازه اكثراً اين كيفيت عكس را توليد مى كنند.
فايل RAW كيفيت بالائى دارد و فشرده نمى شود. تفاوت اصلى آن با ساير انواع فايل اين است كه عكسى كه به صورت RAW ثبت شود هيچگونه تصحيحى از حيث رنگ يا نور نشده است. اين در مقايسه با بقيه ی انواع كيفيت هاست كه پيش از ثبت به وسيله برنامه اى كه در داخل دوربين ديجيتال وجود دارد، تصحيح مى شوند.
بعضى عكاس ها ترجيح مى دهند كه دوربين همه ی جزئيات را بدون اصلاح ثبت كند و آنها، بعد از انتقال فايل عكس به كامپيوتر، اين تغييرات را با استفاده از برنامه هائى مثل فتوشاپ ايجاد كنند.
به دليل اطلاعات حرفه اى كه براى اين كار لازم است، فايل RAW كمتر استفاده می شود.
سوپرفاين (Superfine) بهترين كيفيت را در اختيار شما مى گذارد و پيكسل ها در آن فشرده نمى شود. در اين نوع فايل، اصلاحات اوليه ی نور و رنگ را دوربين انجام مى دهد.
كيفيت فاين (Fine) هم نسبت به كيفيت هاى استاندارد (Standard) و اكونومى (Economy) كيفيت بهتری است اما هر سه اين انواع فايل فشرده مى شوند.
به طور كلى، همه ی فايل هاى JPEG فشرده شده هستند و كيفيت پائين ترى دارند. در مقابل، فايل TIFF همه ی كيفيت اصلى خود را حفظ مى كند و فشرده نمى شود. بنابراين براى كيفيت بهتر بايد از نوع TIFF استفاده كرد.
بنابر اطلاعات بالا، براى بهترين كيفيت، لازم است دوربين خود را براى ثبت فايل ها به صورت سوپرفاين و نوع TIFF تنظيم كنيد. عكسى كه با فايل هاى كم كيفيت تر مثل JPEG مى گيريد براى ارائه در اندازه ی کوچک و روى صفحه ی كامپيوتر از كيفيت كافى برخوردار است اما براى چاپ يا نمايش در اندازه بزرگ مناسب نيستند.
اندازه‌ی عكس يا Picture Dimension
اندازه ی عكس تعيين كننده ی تعداد پيكسل حاضر در عكس يا Resolution آن است.
بيشتر كسانى كه از دوربين ديجيتال استفاده مى كنند، دوربين خود را براى عكس بردارى در بزرگ ترين ابعاد ممكن تنظيم مى كنند.
هر چند عكسى كه به اين صورت ثبت شود حجم زيادى دارد و اگر كارت حافظه دوربين كم حجم باشد زود پر مى شود اما از سوى ديگر اين امكان هم وجود دارد كه عكس پر ارزشى بگيريد و بخواهيد بخشى از آن را بزرگ كنيد يا آن را در ابعاد بزرگ چاپ كرده و به نمايش بگذاريد. در اين صورت به حداكثر اندازه و كيفيتى كه دوربين در اختيار شما مى گذارد احتياج داريد.
جدول زير انواع اندازه هاى رايج در دوربين هاى ديجيتال را همراه با ابعاد عكسى كه مى گيرند، حجم فايل و تعدادى كه از هر كدام روى یک كارت حافظه با حجم ٢٥٦ مگابايت مى گنجد نشان مى دهد.
توجه داشته باشيد كه ستون دوم از دست چپ، تعداد پيكسل حاضر در عرض و ارتفاع هر عكس را عرضه مى كند. به عنوان مثال اگر عكس خود را در اندازه ی Full بگيريد، در عرض آن دو هزار و پانصد و شصت پيكسل و در ارتفاعش هزار و نهصد و بيست پيكسل وجود خواهد داشت. اين اعداد نمايانگر ابعاد عكس هستند.
در برنامه هاى كامپيوترى مانند ادوبى فتوشاپ مى توان نسبت ابعاد عكس و تعداد پيكسل‌هاى حاضر در هر اينچ را تغيير داد. هر چه ابعاد عكس بزرگتر باشد، تعداد پى پى آى (PPI) كمتر و در نتيجه اندازه ی پيكسل ها بزرگتر خواهد بود. هر چه ابعاد عكس را كوچک تر كنيم، مى توانيم از تعداد بيشترى پيكسل هاى و پر جزئيات در هر اينچ عكس بهره ببريم.

 

تنظيم نوع كار دوربين
بيشتر دوربين هاى عكاسى ديجيتال انواع تنظيم هاى زير را براى گرفتن عكس در اختيار شما مى گذارند:

 

تنظيم اتوماتیک (Auto). در اين تنظيم همه ی تصميم ها در مورد بهترين نور و بهترين تركيب از مقدار باز شدن دريچه ی عدسى (Aperture) و سرعتِ باز و بسته شدن اين دريچه (Shutter Speed) به تشخيص دوربين سپرده مى شود. بيشترمصرف كنندگان آماتور دوربين‌هاى ديجيتال از اين تنظيم استفاده مى‌كنند.
در اين تنظيم اكثر اوقات از نور شديد فلاش استفاده مى شود كه كيفيت خوبى در عكس ايجاد نمى كند. به همين دليل اين تنظيم دلخواه عكاسان حرفه اى نيست.
حرف P در ابتداى كلمه Program مى آيد كه در انگليسى يعنى برنامه. در اين تنظيم كه مورد استفاده ی اكثر عكاسان حرفه اى و نيمه حرفه ا‌ی است چند تركيب صحيح از اندازه ی دريچه ی عدسى و سرعت‌ گرفتن عكس در دوربين ديجيتال از پيش برنامه ريزى شده است. موقع گرفتن عكس اگر عقربه تنظيم دوربين شما روى حرف پى باشد، بنا به تخمين دوربين از آنچه مقابلش واقع شده، يكى از برنامه هاى موجود را استفاده مى كند.
حرف S در ابتداى Shutter Priority مى آيد. در اين نوع تنظيم آنچه مهم است سرعت عكس گرفتن است و اندازه ی باز بودن دريچه ی عدسى يا Aperture مطابق آن تنظيم مى شود. به عنوان مثال اگر سوژه شما در حركت است و براى وضوح بيشتر در عكس لازم است با سرعت بالا از آن عكس بگيريد، سرعت مورد نظر خود را انتخاب مى‌كنيد و دوربين اندازه باز بودن دريچه عدسى را با آن مطابق مى كند.
حرف A در ابتداى Aperture Priority مى آيد. در اين نوع تنظيم آنچه مهم است اندازه ی دريچه ی عدسى است و سرعت گرفتن عكس مطابق آن تنظيم مى شود. به عنوان مثال اگر سوژه ی شما در جاى شلوغى واقع شده و مى‌خواهيد با باز كردن دريچه عدسى وضوح را بر سوژه متمركز كرده آنچه مهم نيست را از وضوح خارج كنيد، اندازه‌ی دريچه‌ی عدسى يا Aperture را انتخاب كرده، تنظيم سرعت مناسب يا Shutter Speed را به دوربين واگذار مى كنيد.
حرف M در ابتداى كلمه Manual مى آيد به معنى دستى. در اين تنظيم همه‌ی انتخاب‌ها دست عكاس است. اين تنظيم به شما امكان مى دهد هم سرعت عكس بردارى و هم اندازه ی دريچه ی عدسى را هر طور مى خواهيد تنظيم كنيد. براى اين برنامه ريزى عكاس احتياج به يك دستگاه نورسنج دارد.
همانطور كه در درس هاى پيش تاكيد شد، دوربين شما براى تخمين درستى از آنچه در مقابلش قرار دارد و ايجاد عكس دلخواه احتياج به زمان دارد. اين زمان هر چند بيشتر از چند ثانيه نيست اما بسيار مهم است. پيش از فشار دادن كامل دكمه ی عكس بردارى، دوربين را مقابل سوژه قرار دهيد و دكمه را یک تا دو ثانيه تا نيمه فشار داده نگه داريد. اين عمل به دوربين شما فرصت كافى براى تنظيم مى دهد و مى توانيد بعد از اين فرصت با فشار دكمه تا انتها، عكس مورد نظر خود را ثبت كنيد.

نقش و كيفيت نور در عكس

 

اين قاعده شامل هر دو عكاسى ديجيتال و آنالوگ مى شود. تفاوتش اين است كه در عكاسى ديجيتال اطلاعات مربوط به كيفيت نور از طريق صفحه ی حساس داخل دوربين يا CCD و به زبان ارقام و در عكاسى آنالوگ با فعل و انفعالات شيميائى ذرات نقره بر روى فيلم ثبت مى شود.
توجه كردن به مفهوم «نوشتن با نور» كه نقطه ی شروع عكاسى و در حقيقت فكرى بوده كه بر مبنايش اين ابزار هنرى اختراع شده، مهم است. به اين دليل كه اگر به عكاسى به صورت ابزارى براى ثبت نور فكر كنيم، عكس هاى بهترى مى گيريم، همانطور كه وقتى به نقاشى فكر مى کنيم، توانائى هاى قلم مو و رنگ به ذهن مى آيد و به شعر كه فكر مى كنيم، كلمات.
حالا كه به اهميت نور در عكس پى برديم به ارزش اندازه گيرى صحيح آن هم پى مى بريم. براى برداشتن هر عكس مى توانيم از دو طريق نور را كنترل كنيم:
بيرون از دوربين: كيفيت نورتابيده بر سوژه
داخل دوربين: قطر دهانه ی عدسى و زمان باز ماندن آن
كنترل نورى كه بر سوژه مى تابد
به سوژه اى كه مى خواهيد از آن عكس بگيريد نگاه كنيد. منبع نورى كه بر آن تابيده چيست؟ اين نور چه رنگى دارد؟ جهت تابش آن چيست؟ آيا مقدار اين نور براى عكس بردارى كافى است؟
منبع نور كيفيت نور را تعيين مى كند. نور طبيعى (آفتاب) قوى تر و رنگ آن هم زردتر و گرم تر است. نورهاى داخل خانه اكثراً ضعيف هستند چون چشم ما از حساسيت بسيار بالاترى نسبت به دوربين عكاسى برخوردار است. چراغ هائى كه براى عكاسى ساخته شده اند اكثراً پر قدرت هستند و نور سردى دارند كه بيشتر به آبى مى‌زند.

 

معمول آن است كه نور به اندازه اى باشد كه هم روشنائى هاى عكس و هم سايه هاى آن از جزئيات برخوردار باشند. نه آنقدر زياد كه آنچه روشن است به اصطلاح «بسوزد» و جزئياتش معلوم نشود و نه آنقدر كم كه آنچه در سايه قرار دارد يكپارچه سياه به نظر آيد.
به همين دليل روزهاى آفتابى براى عكاسى در هواى آزاد مناسب نيستند چون نور پر قدرت آفتاب ايجاد سايه روشن هاى شديدى در عكس مى كند. در عوض، آسمانى كه ابر نازكى آن را پوشانده، نور ملايم تر و یکدست ترى مى تاباند كه براى عكس مناسب تر است. صبح زود و عصر پيش از غروب آفتاب زمان بهترى براى عكاسى در روزهاى آفتابى است.
توجه داشته باشيد كه آفتاب حتى الامكان بايد پشت شما واقع شده باشد و نور آن بر سوژه بتابد نه روبروى شما و مستقيم به دوربين شما.
بهترين نور براى عكاسى نور غيرمستقيم است. نورى كه از منبع خود مستقيم به سوژه نتابد بلكه از جائى منعكس شود. به همين خاطر در استوديوهاى عكاسى چترهاى براقى جلوى نورافكن ها مى گذراند تا نور به داخل آن بتابد و سطح براق داخل چتر نور ملايم شده را به طرف سوژه منعكس كند.
قرار دادن پرده اى نازک و سفيد جلوى پنجره اى كه نور شديد آفتاب را به درون مى آورد، نور را ملايم مى كند. اگر در شرايطى عكس مى گيريد كه بايد از نور فلاش استفاده كنيد، مى توانيد براى ملايم تر شدن نور با پارچه ی نازكى روى فلاش را بپوشانيد. نور فلاش را هم مى شود بر صفحه ی سفيدى كه روى آن قرار مى گيرد تاباند و از آن بر سوژه منعكس كرد. اين صفحه و پايه ی آن در فروشگاه هاى عكاسى به فروش مى رسد.
منابع نورى مختلف را مى توان در هم آميخت تا مشكلات يكديگر را كم كنند. مثلاً اگر نور آفتاب كه از پنجره مى تابد همه ی اتاق را روشن نمى كند، مى توان از نور مصنوعى براى روشن تر شدن سايه ها استفاده كرد.
به خاطر داشته باشيد كه نور فلاش به دليل كيفيت و طرز عملش بيشترين مشكلات را در عكس ايجاد مى كند. تا آنجا كه ممكن است از فلاش استفاده نكنيد. در همه ی اين حالات توجه كنيد كه نور بايد بر سوژه شما بتابد نه بر دوربين شما. براى اندازه گيرى آن هم بايد نورى را كه از سوژه به طرف دوربين منعكس شده اندازه گيرى كنيد.
كنترل نورى كه داخل دوربين مى شود
نور از دريچه ی وسط عدسى وارد دوربين عكاسى مى شود. در انگليسى به اين دريچه Aperture مى گويند. در بيشتر دوربين هاى عكاسى اندازه ی باز شدن اين دريچه و زمان باز ماندن آن را مى توان كنترل كرد. به اين زمان Shutter Speed مى گويند. اين كنترل مى تواند به انتخاب عكاس باشد و يا اتوماتیک، يعنى به محاسبه ی سيستم اندازه گيرى داخل دوربين.
اندازه ی دريچه ی عدسى و زمان باز ماندن آن با هم نسبت معكوس دارند. هر چه نورى كه بر سوژه مى تابد بيشتر باشد، لازم است اندازه ی دريچه ی عدسى كوچك تر شود و يا زمان باز ماندن آن كوتاه تر گردد. هر چه اين نور كمتر باشد، اندازه ی دريچه يا زمان باز ماندن آن اضافه مى شود.
براى اين معادله مى شود آن را به چشم هاى گربه تشبيه كرد. هر چه نور اطراف بيشتر باشد عدسى چشم گربه باریک تر و خطى تر مى شود، هر چه نور كمتر، عدسى بازتر و دايره شكل تر.
دوربين هاى ديجيتال هر روز كامل تر و پيشرفته تر مى شوند و قابليت اندازه گيرى دقيق نور و انتخاب اندازه ی صحيح دريچه ی عدسى و زمان باز ماندن آن در آنها بيشتر. به همين دليل عكاس ها اكثراً اين اندازه گيرى را به دوربين مى سپارند، اما، دوربين هر چه هم پيشرفته باشد به هدايت عكاس احتياج دارد. حتی زمانى كه از تنظيم دوربين استفاده مى كنيد، لازم است نكات زير را رعايت كنيد:

 

توجه دوربين هاى اتوماتیک و ديجيتال بر بخشی از سوژه است كه در وسط صفحه ی نمايش قرار گرفته. آنها نورى را كه به اين منطقه تابيده محاسبه كرده و بر مبناى آن اندازه ی دريچه و زمان باز ماندن آنرا تعيين مى كنند.
با فشار دادن دكمه ی عكسبردارى كه به آن Shutter مى گويند تا نيمه و نگاه داشتن آن در همان وضع، دوربين فرصت پيدا مى‌كند تا مقدار نورى را كه در وسط عكس وجود دارد تخمين زده و بر آن مبنا اندازه ی دريچه ی عدسى و زمان بازماندن آن را تعيين كند.
وقتى دوربين خود را به طرف سوژه ی عكس نشانه مى گيريد، توجه داشته باشيد كه آن بخشى از سوژه كه مهم است بايد در وسط دايره ی صفحه ی نمايش قرار بگيرد. مثلاً اگر مهم است كه صورت شخص در يك پرتره از نور دقيق برخوردار باشد لازم است صورت را در وسط صفحه ی نمايش قرار دهيد.
اگر نمى خواهيد سوژه در وسط كادر عكس قرار گيرد، همچنان لازم است ابتدا آنرا در وسط كادر قرار دهيد تا دوربين نور و فاصله ی آن را بخواند و در حالى كه انگشت شما هنوز دكمه ی عكس بردارى را در نيمه ی راه نگاه داشته، مى توانيد كمى در كادربندى عكس تغيير ايجاد كرده و دكمه را اين بار تا آخر فشار دهيد و عكس خود را ثبت كنيد.
براى دوره كردن آنچه در بالا آمده، مراحل گرفتن عكس را در زير فهرست مى كنيم:
تعيين كادر عكس
فشار دكمه تا نيمه ی راه و نگاه داشتن آن
دادن فرصتى يكى دو ثانيه اى به دوربين براى خواندن نور سوژه
اصلاح كادر عكس و فشار دادن دكمه تا انتها
توجه كنيد كه مراحل بالا براى وضوح عكس هم استفاده مى شود. به اين وضوح كه در انگليسى به آن Automatic Focus می گويند در بخش «وضوح در عكس» مشروحاً مى پردازيم.

عمق در عكس

 

مى گويند هر عكس برابر هزار كلمه مطلب بيان مى كند. اما اين مطالب خود به خود به بيننده منتقل نمى شوند. مجموعه ی درس هاى گذشته بر اين نكته تاكيد مى كند كه با وجود پيشرفت وسيع تكنولوژى و كامل تر شدن دوربين هاى عكاسى، دانش و خلاقيت عكاس همچنان نقش مهمى در ايجاد عكس خوب دارد.
هر چند يک عكس ظرف كمتر از يك ثانيه ثبت مى شود اما پيش از فشار دادن دكمه ی دوربين و گرفتن عكس، عكاس از همه ی آنچه به صورت نظرى و عملى آموخته و تجربه اى كه اندوخته استفاده مى كند تا عكس را چنان ثبت كند كه آنچه را او در ذهن دارد به زيبائى و كمال بيان كند.
ايجاد عمق در عكس يكى ديگر از چالش هاى عكاس است. علت اينكه ما جهان اطراف را سه بعدى مى بينيم و مى توانيم فاصله را تشخيص دهيم اينست كه از توانائى ديد دو چشم برخورداريم. هر چشم تصوير مستقلى را به ذهن منتقل مى كند و با روى هم قراردادن اين دو تصوير است كه ذهن جهان را سه بعدى مى بيند. دوربين عكاسى اما تنها يک تصوير را مى بيند.

اگر مى خواهيد عكس شما براى بيننده تصور عمق ايجاد كند و جنبه هائى از جهان سه بعدى اطراف در ذهن او منعكس شود تكنیک هاى زير را در نظر داشته باشيد:
فاصله: با باز كردن دريچه ی عدسى يا Aperture از عمق ميدان عكس كم كنيد. هم زمان، سوژه ی خود را در فاصله اى دورتر نسبت به دوربين قرار دهيد و بين سوژه و آنچه احاطه اش كرده فاصله ايجاد كنيد. دقت كنيد كه نقطه‌ی وضوح عكس روى سوژه باشد. اين كار موجب مى شود كه آنچه جلوى سوژه و پشت آن قرار دارد وضوحى كمتر و خودِ سوژه وضوح بيشتر داشته و عمق بيشترى به عكس بدهد.
در عكس زير عكاس با انتخاب محلى كه براى دوربين در نظر گرفته، ظرف غذا را بين خود و بچه هائى كه براى دريافت آن صف بسته اند قرار داده و با تمركز نقطه ی وضوح عكس بر صورت پسرى كه در حال دريافت غذاست، او را به صورت سوژه ی اصلى عكس نشان داده است.

در عكس زير صورت زنى كه در ميانه ی عكس قرار گرفته مركز توجه عكاس است. با قراردادن نقطه ی وضوح عكس بر صورت او و باز كردن عدسى دوربين، دست هائى كه در جلوی عكس ديده مى شوند و از وضوح كمترى برخوردارند، چشم بيننده را متوجه صورت زن مى كنند.

پرسپكتيو: قراردادن آدم ها يا اشيا به صورتى كه نزديک ترين آنها به دوربين در يک سوى كادر عكس واقع شده و دورترين آنها در سوى ديگر كادر واقع شود و بقيه در يک خط افقى بين اين دو قرار گيرند، در عكس ايجاد عمق مى كند.
نکته: در واقع اجزاى عكس به ترتيب در افق از ما دور مى شوند نه لزوما در یک خط افقى يا مستقيم. نكته مهم اينست كه اگر يكى از اجزاى عكس در گوشه اى از كادر نزدیک تر به ما واقع شود و ساير اجزاى عكس در افق از ما دور شوند، اين حالت براى بيننده ايجاد تصور عمق مى كند. براى نمونه بچه هاى زير آب در افق از ما دور مى شوند و همينطور ماشين هاى در حركت روى جاده يا قايقى كه به نسبت صخره در افق دورتر واقع شده است.
سايه و روشن: اگر سوژه ی عكس خود را در سايه روشن قرار دهيد به صورتى كه زمينه ی پشت آن تاريک باشد و نور از طرف مقابل كادر به آن بتابد، عكس عمق بيشترى پيدا مى كند.
لايه هاى نور: قرار دادن صفحاتى كه نور را از خود عبورمى دهند مثل پارچه، شيشه يا كاغذ نازک بين دوربين و سوژه، به عمق عكس اضافه مى كند و مى تواند در عكس حالت رمانتيكى ايجاد كند.
عكاسى منظره
ايجاد عمق در عكسى كه مناظرى از طبيعت را نشان مى دهد به دقت عكاس احتياج دارد. چالش عكاس اين ‌است كه مناظر طبيعت را كه از عمق بسيار برخوردارند به صحنه ى بى عمق عكس منتقل كند.
يكى از ساده ترين راه ها، استفاده از پرسپكتيو خطى است. يعنى استفاده از خطوطى كه در عكس تصور عمق ايجاد مى كنند. خطوط در عكس چشم بيننده را مسحور خود كرده آن را با خود به نقطه بعدى مى برند. اگر جاده اى را در كادر عكس جا دهيم كه از جائى نزديک به دوربين شروع شده به طرف دوردست ادامه پيدا كند، چشم بيننده ی عكس هم به دنبال جاده متوجه دوردست مى شود.
در عكس زير جاده اولين عنصر‌ی است كه تصور عمق ايجاد مى كند. خطوط دو طرف جاده هم به اين تصور كمک مى كنند. اتومبيل هائى كه اندازه شان با دور شدن از ما كوچک مى شوند اين تصور را كامل مى كنند.

پرسپكتيو هوائى: اگر در مقابل منظره اى بايستيم كه در افق اش كوه و تپه قرار گرفته باشد مى بينيم كه درخت ها و تپه هائى كه به ما نزديک هستند پررنگ تر و تيره تر و آنچه در دوردست تر واقع شده، به نسبت فاصله، كم رنگ تر به نظر مى آيد.
حضور مه يا غبار در هوا كه در ساعات اوليه‌ی طلوع آفتاب و هنگام غروب بيشتر مى شود به اين محو شدن كمک مى كند. استفاده از اين محو تدريجى رنگ مى تواند در عكس هائى كه از مناظر هوائى گرفته مى شوند تصور عمق ايجاد كند.

تغيير اندازه: اشيائى كه به ما نزديک هستند بزرگ تر از آنهائى به نظر مى آيند كه در فاصله ی بيشترى از ما قرار دارند. اگر دوربين را جائى قرار دهيم كه قسمت هائى از آنچه سوژه ی ماست به تدريج از ما دور شود، چشم با اينكه مى داند اندازه ی همه ی آنها يكی است، آنها را كه كوچک تر به نظر مى آيند، دورتر تصور مى كند.

تقسيم بندى در كادر: آنچه در بالاى كادر عكس قرار مى گيرد به نظر بيننده دورتر از چيزی‌ست كه در پائين آن قرار دارد. اين تنها یک خطاى باصره است كه آنچه در كادر بالاتر است را نزديک تر به خط افق و در نتيجه دورتر تصور مى كند. از اين خطا اما مى توان براى ايجاد عمق در عكس استفاده كرد.
راه ديگرى كه براى ايجاد اين تصور در كادر عكس وجود دارد پائين آوردن سر دوربين است كه موجب ايجاد فضاى بيشترى در جلوى سوژه مى شود.
به خاطر داشته باشيم كه همه ی عكس ها احتياج به عمق ندارند اما رعايت نكات بالا به ما كمک مى كند بتوانيم در صورت لزوم در عكس تصور عمق ايجاد كنيم.

 
 

فوکوس بودن يا نبودن مسئله اين است

 
نويسنده: داريوش هورا
آنچه که بايد در مورد فوکوس بدانيد
حاضر، سه، دو، يک... نشد! مهم ترين پارامتر در مورد کيفيت يک عکس فوکوس بودن يا وضوح آن است. به عبارت ديگر، سوژه اصلي در عکس نبايد محو باشد. دوربين ها با تخمين فاصله سوژه و تشخيص کنتراست موجود در تصوير از طريق جا به جايي عدسي هاي موجود در لنز عمل فوکوس را انجام مي دهند. اين عمل به صورت دستي با چرخاندن حلقه موجود روي لنز يا به صورت خودکار توسط يک ميکروموتور موجود در ساختمان لنز انجام مي شود. سيستم فوکوس خودکار امروزه تقريباً در تمامي دوربين ها وجود دارد و يک روش سريع و ساده براي رسيدن به فوکوس مطلوب است که اتفاقاً بسيار خوب عمل مي کند و به کمک پيشرفت فناوري روز به روز هم بهتر مي شود، به طوري که بسياري از عکاسان آماتور و حتي حرفه اي از آن استفاده مي کنند. براي بسياري، فوکوس خودکار يعني همان صداي بوق کوتاهي که هنگام فشردن دکمه شاتر تا نيمه شنيده مي شود و اين يعني، همه چيز براي گرفتن يک عکس خوب فراهم است، پس دکمه شاتر را تا انتها بفشاريد...، اما در عمل و در برخي مواقع نتيجه، آن چيزي که انتظارش مي رود، نيست! علت آن است که در فوکوس خودکار، اين دوربين است که به جاي شما تصميم مي گيرد چگونه فوکوس کند و حتي روي چه چيزي فوکوس کند! و مواردي وجود دارد که دوربين ممکن است در اين تصميم گيري دچار اشتباه شود و در نتيجه فوکوس خودکار به درستي عمل نمي کند يا چيزي براي فوکوس کردن روي آن پيدا نکرده يا به اشتباه روي چيز ديگري به جز سوژه مورد نظر شما فوکوس مي کند. قسمت بد ماجرا زماني است که دکمه شاتر را تا نيمه فشرده ايد و منتظريد تا فوکوس خودکار دوربين کار خود را انجام دهد و پس از شنيدن آن صداي بوق گوش نواز شاتر را تا انتها بفشاريد و عکس را ثبت کنيد، اما سيستم فوکوس خودکار نمي تواند روي سوژه فوکوس کند و در اين حالت اجازه عکس برداري را به شما نمي دهد! يعني هر چه شاتر را بفشاريد، دوربين هيچ عملي انجام نمي دهد. خيلي مواقع است که داشتن يک عکس مات از يک صحنه خاص تکرار نشدني به مراتب بهتر از نداشتن هيچ عکسي از آن است. اين از مواردي است که افسوس مي خوريد که چرا به فناوري اعتماد کرده ايد. اما خوشبختانه هنوز امکان فوکوس دستي که از دوران خوش گذشته برايمان به يادگار مانده وجود دارد.
در اينجا موقعيت هايي را در عکاسي به شما معرفي مي کنم که فوکوس خودکار در اين موقعيت ها ممکن است پشت شما را خالي کند. بنابراين بهتر است با آمادگي قبلي از فوکوس دستي استفاده کنيد.

وقتي که نور کافي وجود ندارد

همان طور که اشاره شد، دوربين ها براي عمل فوکوس خودکار از اختلاف کنتراست استفاده مي کنند، هنگامي که نور صحنه کم باشد، کنتراست نيز کم است. بنابراين در شرايط فوکوس خودکار دوربين به خوبي عمل نمي کند. اين همان شرايطي است که توليد کنندگان دوربين ها را به مبارزه مي طلبد و قدرت دوربين در فوکوس خودکار در شرايط نور ضعيف را به عنوان يک مزيت در تبليغات خود مطرح مي کنند. حتي استفاده از لامپ دستيار فوکوس که با تابش نورمرئي يا نور مادون قرمز روي سوژه براي فوکوس خودکار به دوربين کمک مي کند، براي صحنه هايي مانند تصوير 1 کارساز نخواهد بود. در اين حالت با تنظيم حلقه فوکوس دستي روي فاصله بي نهايت و البته نوردهي مناسب، امکان ثبت چنين تصويري وجود دارد.

وقتي که کنتراست کافي وجود ندارد

حتي هنگامي که نور کافي است، اما کنتراست کافي در سوژه وجود ندارد، باز هم فوکوس خودکار با مشکل رو به رو مي شود. هنگامي که از نورسنجي نقطه اي استفاده مي کنيد و از چيزي شبيه يک ديوار مسطح رنگي عکاسي مي کنيد، فوکوس خودکار روي سوژه تقريباً غير ممکن است.

عکاسي حيات وحش

در عکاسي حيات وحش کوچک ترين صدا حتي صداي ضعيف موتور فوکوس خودکار لنز ممکن است باعث ترساندن سوژه و فرار آن شود. به ياد داشته باشيد که اغلب حيوانات از حس شنوايي بسيار قوي تري نسبت به انسان برخوردار بوده و صداهايي را که گوش انسان قادر به شنيدن آن نيست، مي شنوند.

عکاسي منظره

در عکاسي منظره لازم است کل عمق تصوير از جلوي دوربين تا کوه هاي موجود در دور دست در فوکوس کامل باشند. براي اين منظور با به کار گيري ديافراگم بسته تر به افزايش عمق ميدان کمک مي کنيم. در اين حالت لازم است تقريباً در فاصله يک سوم عمق تصوير فوکوس کنيم( به اين فاصله Hyperfocal گفته مي شود)، اما فوکوس خودکار به احتمال روي کوه هاي موجود در پس زمينه فوکوس مي کند که در اين حالت بايد از فوکوس دستي و تنظيم آن روي فاصله مورد نظر استفاده کنيم.

عکاسي (HDR(High Dynamic Range

در اين نوع عکاسي لازم است از يک صحنه، چندين عکس گرفته شده و آن ها را با يکديگر ترکيب کرد، در اين صورت، براي رسيدن به نتيجه مطلوب لازم است تمامي عکس ها داراي وضوح يکسان باشند که اين امر با استفاده از فوکوس خودکار به راحتي به دست نمي آيد و ممکن است تصاوير به دليل اختلاف هر چند جزئي در نقطه فوکوس از وضوح يکساني برخوردار نباشند.

حرکات سريع

در عکاسي از سوژه هايي با حرکات سريع ممکن است فوکوس خودکار در لحظه مورد نظر عمل نکند و نتيجه کار چيزي مانند تصوير 2 يا تصوير 3 باشد. اما در فوکوس دستي مي توان با روشي موسوم به پيش فوکوس( Prefocus) فوکوس را در نقطه هدف فرضي ثابت کرده و به محض تلاقي سوژه با نقطه هدف، شاتر را فشرد. در اين حالت رسيدن به نتيجه اي مانند تصوير 4 تضمين مي شود.

عکاسي از پشت شيشه

در عکاسي از پشت شيشه اتومبيل، هواپيما يا آکواريوم، سيستم فوکوس خودکار ممکن است روي سطح شيشه يا انعکاس تصوير سوژه روي شيشه فوکوس کند و در نتيجه اصل موضوع از فوکوس خارج باشد.

عکاسي پرتره

قانون طلايي در عکاسي پرتره فوکوس روي چشم سوژه است. از طرفي در عکاسي پرتره اغلب با استفاده از مقادير گشوده ديافراگم و کاهش عمق ميدان، به عمد پس زمينه را از فوکوس خارج مي کنيم تا سوژه به خوبي از پس زمينه جدا شود، اما در اين شرايط که عمق ميدان کم است، سيستم فوکوس خودکار ممکن است روي ابرو يا نوک بيني فوکوس کند.

عکاسي ماکرو

در اين شيوه عکاسي نيز به دليل عمق ميدان بسيار کم، دوربين در تشخيص نقطه فوکوس دچار خطا مي شود.
با وجود اين، باز هم سيستم فوکوس خودکار در بسياري از مواقع کارايي خوبي داشته و به دليل سهولت استفاده بسيار مورد توجه است. به خصوص اين که در حال حاضر بيشتر دوربين ها از سيستم فوکوس خودکار پيشرفته اي برخوردار هستند. بنابراين در اينجا براي استفاده بهتر از فوکوس خودکار چند توصيه ارائه مي کنم.
توصيه اول، دوربين ها اغلب بهترين فوکوس را در مرکز تصوير ارائه مي دهند، حتي در دوربين هاي پيشرفته که داراي چندين نقطه فوکوس خودکار هستند و مي توانيد هريک از نقاط را براي فوکوس انتخاب کنيد( تصوير 5)، اما باز هم نقطه مرکزي داراي بهترين فوکوس خواهد بود. بنابراين بهتر است هنگام کادربندي عکس ابتدا سوژه را در مرکز تصوير قرار دهيد، دکمه شاتر را تا نيمه بفشاريد تا فوکوس انجام پذيرد. سپس در همان حال که دکمه شاتر تا نيمه فشرده شده، کادر تصوير را مطابق نظر خود تنظيم کنيد و دکمه شاتر را تا انتها فشار دهيد( تصوير 6).
توصيه دوم، هنگامي که مي خواهيد از يک سوژه چندين عکس با گام هاي نوردهي متفاوت ( Multiple Exposures) بگيريد، توجه کنيد که تمامي عکس ها بايد از فوکوس يکسان برخوردار باشند. بنابراين پس از تنظيم کادر، هنگامي که فوکوس خودکار دوربين با موفقيت روي سوژه فوکوس کرد، سوئيچ فوکوس لنز را روي فوکوس دستي تغيير دهيد( تصوير 7). در اين حالت دوربين فوکوس خود را براي تمامي عکس ها ثابت نگه خواهد داشت( تصوير 8).
توصيه سوم، بسياري از دوربين هاي حرفه اي دکمه اي به نام قفل فوکوس خودکار( AF LOCK) دارند. استفاده از اين دکمه تضمين مي کند که در حين عکاسي، فوکوس روي سوژه مورد نظر قفل شده و در نتيجه ثابت بماند. در توصيه دوم مي توانيد به جاي تغيير به مد فوکوس دستي از اين دکمه استفاده کنيد. اين دکمه به ويژه در عکاسي از سوژه هاي متحرک مانند پرنده اي در پرواز بسيار مؤثر است. براي اين منظور مي توانيد سيستم فوکوس خودکار دوربين را روي حالت فوکوس ممتد( Continuous Focusing) تنظيم کنيد. در اين مد، مرتب در حين حرکت دوربين، فوکوس را روي سوژه اصلاح مي کنيد، سپس با قفل فوکوس روي سوژه در لحظه مناسب عکس مورد نظر خود را بگيريد. همچنين شناخت تنظيمات خاص فوکوس خودکار در دوربين و استفاده بجا از آن ها به کسب نتيجه مطلوب کمک مي کند. اين تنظيمات در دوربين هاي مختلف ممکن است با اسامي متفاوتي وجود داشته باشند. همچنين امکان دارد برخي از آن ها از داخل منوي دوربين قابل دسترس بوده يا دکمه اي مجزا روي دوربين به آن ها اختصاص داده شده باشد. برخي از اين تنظيمات عبارتند از:
AF Assist Lamp: در بيشتر دوربين ها تنظيمي براي روشن و خاموش کردن اين لامپ وجود دارد. همان طور که پيش تر اشاره شد، با روشن بودن اين تنظيم در مواقع لزوم مانند نور کم، اين لامپ با تابش نور مرئي يا نور نامرئي مادون قرمز بر سوژه به عمل فوکوس خودکار کمک مي کند، اما در عکاسي منظره در شب مانند تصوير 1 اين لامپ کمکي نخواهد کرد. همچنين در عکاسي حيات وحش تابش نور مرئي بر سوژه مي تواند باعث فراري دادن جانور شود.
AF Mode: بسياري از دوربين ها داراي دو مد فوکوس خودکار هستند، فوکوس تکي( AF Single) که براي فوکوس روي موضوعات ساکن مناسب است که با تغيير محل دوربين يا جا به جايي سوژه دوباره بايد روي آن فوکوس کرد و حالت فوکوس ممتد( AF Servo) که به آن Continuous Focus نيز مي گويند و همان طور که قبلاً اشاره شد، براي فوکوس روي موضوعات متحرک مناسب است. در اين حالت دوربين در حين جابه جايي سوژه، مرتب روي آن فوکوس مي کند.
AFArea Mode: بسياري از دوربين هاي حرفه اي امکان انتخاب ناحيه فوکوس خودکار را در اختيار عکاس قرار مي دهند.اين انتخاب مي تواند Cynamic Area AF Single Area AFياAuto Area AFباشد.در حالت اول ،عکاس مي تواند يک نقطه از مجموعه نقاط فوکوس خودکار را انتخاب کند. در حالت دوم ،يک ناحيه شامل چندين نقطه انتخاب مي شود و در حالت سوم،دوربين خود نقاط مطلوب فوکوس خودکار را از بين تمامي نقاط موجود انتخاب مي کند.
M/A Switch:برخي از لنزهاي دوربين هاي حرفه اي روي خود داراي اين سوئيچ هستند.باز بودن اين سوئيچ دوربين را در حالت فوکوس خودکار قرار مي دهد، اما در هر لحظه مي توانيد با چرخاندن حلقه فوکوس دستي به سرعت کنترل فوکوس را به دست بگيريد(تصوير 9).
با به کارگيري اين ترفندها و همچنين تمرين در به کارگيري فوکوس دستي، مي توانيد عکس هاي حرفه اي تري بگيريد.
حاضر، سه، دو، يک...

چطور دوربین دیجیتال عالی و جمع و جور بخریم؟

 

5 راهنمایی برای اینکه بدانیم چطور دوربین دیجیتال عالی و جمع و جور بخریم؟
اگه شما هنوز آمادگی اینو نداری که یک dSLR بگیرید پس حتماً خوشحال می شید اگه بدونید چند نکته ساده و یک دوربین عکاسی می تواند عکس های بزرگ و عالی ایجاد کند.با هزاران انتخاب دوربین دیجیتال چطور می تونید بهترین رو انتخاب کنید؟امیدواریم شما با پیروی از این ۵ نکته آسون به خواسته تون برسید.

 

۱) چقدر بودجه دارید؟

یک دوربین دیجیتال جمع و جور می تواند در هرجایی بین ۱۰۰ دلار تا ۵۰۰ دلار ارزش داشته باشد.اگر شما داخل مغازه ای شوید بدون اینکه بودجه ای را در ذهن داشته باشید،شما بیشتر از آنچه در ذهن دارید هزینه می کنید که به آن نیازی ندارید.به طور میانگین شما می توانید دوربینی حول و حوش ۲۵۰ دلار را پیدا کنید.قیمتها را مقایسه کنید و به صورت آنلاین بازدید کنید.

 

 

۲) فریب مگا پیکسل را نخورید!

۱۰ سال قبل مگا پیکسل ها غوغا می کردند.یک دوربین ۵ مگا پیکسلی به راحتی ۳ مگا پیکسلی را مغلوب می کرد.اگرچه اینها خیلی کامل نیستند .امروزه نمونه هایی از دوربین می آید که اکثراً بیشتر از ۸ مگا پیکسل هستند.خیلی از مردم با شرایط مگا پیکسل دوربین ها گیج می شوند.مگا پیکسل های بزرگتر بیشتر از بقیه فاصله ها را بر می دارند.من خیلی به ندرت با دوربینی بالاتر از ۵ مگا پیکسل عکس می گیرم .اگرچه از سایز A4 رد نشه.اگر می خواید که عکس هاتون رو در سایز ۶×۴ معمول چاپ کنید پس دوربین ۳ مگا پیکسلی براتون کافیه.

 

 

۳) نکته برداری از لنز

کیفیت لنزها وابسته به مواردی است .می خوام بیشتر روی مواردی که برای انتخاب دوربین به کار می آد تمرکز کنم.
- گشادی زاویه لنز : (۲۸ میلی متر یا کمتر) به شما این اجازه را می دهد که عکس را بشتر تطبیق دهید.این حالت برای عکس هایی از منظره و عکس های گروهی عالی و ماهرانه می شود.این قطعاً در شرایط نور کم یا در شرایط عکس برداری در سرما و یخ بندان می تونه مفید باشه.
- زوم چشمی: خیلی از دوربینها با زوم ۳X به بازار می آیند. و آنهایی که بهترند با زوم بالای ۱۰X هستند.زوم چشمی را با زوم دیجیتالی اشتباه نگیرید. زوم دیجیتالی مثل یک زوم درجه دوم است که بوسیله دوربینت انجام میشه.(به جای لنز).اون فقط عکس هایی رو که بزرگ کرده رو به ما میده.
- روزنه: یک روزنه بزرگتر (کوچکتر ازf-stop ) مثل ۱٫۸f ویا ۲٫۸f یعنی یک لنز سریع تر و عمیقتر برای دوربین شما.یعنی یک لنز سریعتر و با عمق بیشتر را در عکس برداری دارد.این حالا قطعاً در شرایط نور کم و سرما و یخبندان می تونه مفید باشه.
- تثبیت عکس: دورنمای این ویژگی ها در مورد دوربین های کنون دیده می شود.این دوربینها برای شرایطی که دستتون می لرزه و یا عکس موجداری میگیرید می تونه عکس های واضحی بگیره.

 

 

۴) تنظیمات و روش کار قابل انعطاف

دورنمایی از صحنه های مختلف، آنچه از قبلاً اتفاق افتاده مثل چیزهای غیر عادی، ورزشها،آتش بازی و ساحل و …
این موارد می توانند به تو کمک کنند به وسیله تنظیم خودکارISO، توازن سفید، سرعت شاتر و روزنه ، عکس بهتری بگیری.آنچه که کار را بهتر می کند این است که بتوانید روی این تنظیمات کنترل دستی بهتری داشته باشید و این موردمعمولاً با دوربین خیلی جمع و جور کنون مدل G11 و پاناسونیک مدل DMC-GF1 به دست می آید.
اگر شما به دنبال عکس های ویدئویی هستید و از شفافیت ،قاب بندی در ثانیه و لحظه و کنترل صدا خسته شده اید،بعضی از دوربین ها اجازه می دهند که وقتی در حال ضبط هستی زوم کنی در حالی که بقیه چیزها ثابت هستند.بعضی از دوربین های فشرده امروزی ضبط ویدوئویی را با فرمت HD به شما ارائه می کنند.که شما را کاملاً تحت تأثیر قرار می دهد.

 

 

۵) قبل از خرید امتحان کنید

هیچ وقت دوربیت را قبل از آنکه امتحانش کنید، نخرید.یک صفحه مونیتور لمسی LCD می تواند خیلی خوب به نظر برسد تا زمانی که آن را در طول زندگی امتحان نکنید و ببینید که با آنچه قبلاً بود فرق داشته.یک دوربین باید در عکسی که میگیرد خوب و صاف باشد اما نمی تواند از لحاظ فاکتورهایی شخصی مثلاً نگه داشتن در دست(خوش دست بودن)خوب باشد.همه این چیزها می تواند در خرید یک دوربین موفقیت را به شما هدیه دهد

 

 

 

توصيه هايي براي چاپ عکس هاي عالي

 
با کمي دانش و تمرين، مي توانيد عکس هايي با ظاهر فوق العاده را در منزل چاپ کنيد. ما در اين مقاله به 12 تکنيک اشاره خواهيم کرد که بهبود کيفيت چاپ هاي شما را تضمين مي نمايند.
اگر قبلاً توانايي خود براي چاپ عکس هايتان را آزمايش کرده و از نتايج بدست آمده نااميد شده ايد، شايد اشتباهاتي را مرتکب مي شويد که به آساني قابل اصلاح هستند. اکثر چاپگرهاي جوهرافشان و رنگ حرارتي (Thermal Dye) امروزي مي توانند عکس هايي با کيفيت بسيار خوب را با دخالت اندکي از سوي شما (و يا حتي بدون دخالت شما) چاپ نمايند. با اينحال، پيروي از يک قاعده ي 20-80 در اکثر موارد مي تواند به شما کمک کند، هرچند که در اين مورد بيشتر با وضعيت 10-90 مواجه هستيم: شما مي توانيد 90 درصد از بهترين عکس ممکن را با انجام 10 درصد از تلاشي که براي رسيدن به بهترين حالت ممکن مورد نياز است، بدست آوريد. ما در اينجا به بررسي مهمترين نکاتي مي پردازيم که شما براي بدست آوردن 90 درصد مذکور بايستي بدانيد.

چه چاپگري بخريم؟

براي شروع، اينکه بدانيد مي توانيد چه انتظاري از چاپگر خود داشته باشيد، کمک مهمي به حساب مي آيد. اين موضوعي است که پيش از خريد چاپگر بعدي خود نيز بايستي آن را در نظر بگيريد. مهمترين مسئله، فناوري چاپگر است. امروزه تنها دو فناوري چاپ وجود دارند که مي توانند چاپ را با کيفيت عکس واقعي انجام دهند: جوهرافشان و رنگ داغ.
فناوري ليزري در حوزه ي چاپ عکس ها بسيار بهبود يافته، اما هنوز در اين عرصه با فاصله زيادي از فناوري جوهرافشان عقب تر است و امروزه تنها تعداد اندکي از چاپگرهاي ليزري مي توانند حتي به کيفيت عکس واقعي نزديک شوند. ممکن است فناوري ZINK که نسبتاً جديد بوده و به سرعت در حال بهبود و پيشرفت مي باشد، خيلي زود بعنوان يک گزينه ي مناسب براي چاپ عکس هايي با کيفيت بالا به دو فناوري جوهرافشان و رنگ داغ ملحق شود، اما هنوز راه زيادي تا اين نقطه باقي مانده است.
اکثر چاپگرهاي جوهرافشان همه منظوره (صرفنظر از اينکه توسط توليدکنندگان خود بعنوان چاپگرهاي عکس برچسب گذاري شده اند يا خير) مي توانند عکس ها را تقريباً با همان سطح کيفيتي که از يک عکس معمولي و يا سايت آنلاين انتظار داريد، چاپ کنند. اگر اين سطح کم و بيش همان کيفيتي است که از چاپ عکس هاي خود انتظار داريد، احتمالاً حداکثر چيزي است که مي توانيد از چاپگرتان بدست آوريد.
دو گروه از چاپگرهاي جوهرافشان معمولاً عملکرد بهتري را نسبت به کيفيت چاپ معمولي (که بعنوان سطح Drugstore معروف است) ارائه مي کنند:چاپگرهاي اختصاصي عکس و چاپگرهاي تقريباً اختصاصي عکس. چاپگرهاي اختصاصي عکس شامل يک گروه از چاپگرها است که مدل هاي رنگ داغ را نيز در بر مي گيرد و به عکس هايي با فرمت کوچک محدود مي شود. اين محدوديت معمولاً به معناي آن است که اندازه ي عکس حداکثر به 4×6 اينچ مي رسد، هرچند که بعضي از مدل ها قابليت چاپ اندازه هاي پانوراميک را داشته و بعضي از آنها نيز عکس هايي با ابعاد تا 5×7 اينچ را چاپ مي کنند. چاپگرهايي که در اين دسته بندي قرار مي گيرند، عموماً بر روي سهولت استفاده به همراه کيفيت بالاي چاپ تمرکز دارند. اکثر اين مدل ها مي توانند عکس هايي با کيفيت بهتر از سطح معمولي را چاپ کنند، اما اگر کيفيت آنها حداقل به سطح کيفيت Drugstore نيز نمي رسد، احتمالاً کاري را بطور نادرست انجام مي دهيد.
چاپگرهاي عکس تقريباً اختصاصي، براي عکاسان جدي (حرفه اي و آماتور) در نظر گرفته شده اند و در ميان گرانترين مدل هايي قرار دارند که مي توانيد خريداري کنيد. دليل استفاده از عنوان تقريباً اختصاصي در نام گروه مذکور اين است که آنها معمولاً مي توانند چاپ را در اندازه هاي تا 19×13 اينچ انجام دهند و در نتيجه از توانائي چاپ اسناد تجاري در اندازه هاي استاندارد Letter و Legal نيز برخوردار هستند. با اينحال، استفاده از آنها براي چاپ چيزي غير از عکس مي تواند استعدادها (و جوهر) اين چاپگرها را هدر دهد. چاپگرهايي که در اين طبقه بندي قرار مي گيرند تقريباً هميشه داراي دامنه ي گسترده اي از گزينه ها براي کاغذ عکس (شامل انواع کاغذهاي Fine-Art که براي حرفه ايها در نظر گرفته شده اند) مي باشند، در حاليکه اکثر چاپگرهاي جوهرافشان به استفاده از يک يا دو گزينه ي معمولي در اين زمينه محدود مي شوند. کيفيت خروجي چاپگرهاي اين گروه با نتايج بدست آمده از لابراتوارهاي عکاسي که يک عکاس حرفه اي براي چاپ سفارشي کارهاي خود به آنها مراجعه مي نمايد، مطابقت دارد. اگر کيفيت استثنائي را از چاپگرهاي اين کلاس بدست نمي آوريد، باز هم احتمالاً کاري را بطور اشتباه انجام مي دهيد.
پس از آنکه درباره ي چاپگري که مي خواهيد خريداري کنيد تصميم گرفتيد، از 12 توصيه زير استفاده نمائيد تا بتوانيد حداکثر بهره برداري را از چاپگر خود داشته باشيد.

1- انتخاب مابين گزينه هاي چاپ مستقيم

اگر ترکيب چاپگر و دوربين شما گزينه اي مابين چاپ مستقيم از دوربين و حافظه (شامل کارت ها و USB-Keyها) را در اختيارتان قرار مي دهد، مطمئن شويد که هر دو مورد را تجربه کرده ايد. اين دو گزينه مي توانند کيفيت خروجي بسيار متفاوتي را براي يک فايل واحد توليد کنند، در حاليکه رنگ ها و حفظ جزئيات براساس سايه زني در نواحي تاريک و روشن در آنها بطور چشمگيري تفاوت دارد. چاپ عکس هاي مختلف با هر دو روش به منظور مشاهده ي ميزان تفاوت آنها و اينکه کداميک بهتر خواهد بود، ارزش صرف مقداري زمان و تلاش را خواهد داشت.

2- با ويژگي Auto Fix چاپگر خود آشنا شويد

اکثر چاپگرهاي اختصاصي عکس و بعضي از چاپگرهاي جوهرافشان استاندارد، تنوعي از يک ويژگي اصلاح خودکار را در اختيار شما قرار مي دهند که تصوير را آناليز نموده و احتمالاً تنظيمات متعددي را بطور همزمان پيکربندي مي نمايد. اين تنظيمات مي توانند شامل هر موردي از کنتراست، روشنايي و گاما (که کنتراست را در سطوح مختلف روشنائي بطور متفاوتي تغيير مي دهد) گرفته تا تصميم گيري خودکار در مورد اعمال کاهش قرمزي چشم را در بر مي گيرند.
با اکثر عکس ها، اين ويژگي هاي اصلاح خودکار مي توانند نتايج نهائي را بهبود بخشند، اما در بعضي از موارد بيشتر مخرب هستند تا مفيد و حتي افکتي که شما تلاش زيادي براي اعمال آن انجام داده ايد را خنثي مي نمايند. در اينجا نيز اگر چاپگر شما داراي يک گزينه ي اصلاح خودکار مي باشد، بد نيست مقداري وقت و تلاش خود را براي چاپ يک مجموعه از عکس ها با و بدون اعمال اصلاحات مربوطه صرف نمائيد تا ببينيد که چه کارهايي را انجام مي دهد و احتمالاً در چه مواردي ترجيح مي دهيد آن را غيرفعال کنيد.

3- پيش نمايش عکس ها براي چاپ مستقيم

اگر چاپگر شما مي تواند عکس ها را مستقيماً از کارت هاي حافظه چاپ کند، ممکن است شما را به پيش نمايش عکس ها با چاپ يک صفحه ي ايندکس و يا مشاهده ي تصاوير بر روي يک نمايشگر توکار محدود نمايد. با اينحال اگر چاپگر شما هر دو گزينه را در اختيارتان قرار مي دهد، توجه داشته باشيد که هريک از آنها داراي مزاياي خاص خود بوده و در شرايط مختلف ممکن است يکي از آنها را بر ديگري ترجيح دهيد.
استفاده از نمايشگر توکار چاپگر، روش سريعتري است زيرا نيازي نيست عکس هاي خود را دوبار چاپ کنيد (يکبار براي ايندکس و يکبار براي چاپ نهائي) و در عين حال هزينه ي کمتري را به شما تحميل مي نمايد زيرا مجبور نخواهيد بود هزينه ي کاغذ و جوهر مصرف شده براي چاپ صفحه ي ايندکس را بپردازيد.
از سوي ديگر، اگر چند عکس مشابه را با تغييرات اندکي در تنظيمات گرفته باشيد، يک صفحه ي ايندکس براي تصميم گيري درباره ي نسخه اي که با اندازه ي کامل چاپ خواهد شد، ارجحيت پيدا مي کند. Thumbnailهاي چاپ شده، دريافت بهتري از نحوه ي چاپ رنگ ها در عکس نهائي و کيفيت نمايش جزئيات براساس تغييرات نسبتاً کوچک در سايه زني را نسبت به تصوير يک نمايشگر کوچک توکار در اختيار شما قرار مي دهد.

4- آشنائي با ويژگي هاي ويرايشي چاپگر

چاپگرهايي که به يک نمايشگر توکار مجهز مي باشند غالباً به شما اجازه مي دهند که عکس هاي خود را پيش از چاپ ويرايش نمائيد. گزينه هاي ويرايشي مي توانند به چند مورد ابتدائي نظير برش تصاوير يا حذف قرمزي چشم محدود بوده و يا اينکه شامل گزينه هايي براي تنظيم روشنائي و کنتراست، اضافه کردن گرافيک ها و قابليت هايي که در حافظه ي چاپگر ذخيره سازي شده اند و بسياري موارد ديگر باشند. اين فرآيند کاملاً به استفاده از باجه هاي عکسبرداري خودکار شباهت دارد که مي توانيد آنها را در مکان هاي عمومي پيدا کنيد و تقريباً هميشه طراحي شده اند تا سهل الاستفاده باشند. اگر چاپگر شما داراي هر ويژگي ويرايشي مي باشد، مطمئن شويد که به اندازه ي کافي با عملکرد آنها آشنا شده ايد.

5- پيش از آنکه واقعاً ظاهر عکس هاي خود را نديده ايد، آنها را ويرايش نکنيد

توجه داشته باشيد که سايه بندي و رنگ هايي که بر روي صفحه نمايش مشاهده مي کنيد (خواه صفحه نمايش کامپيوترتان و يا نمايشگر توکار خود چاپگر) تقريباً هرگز نمي تواند يک انطباق دقيق (و در اکثر موارد حتي نزديک) با نسخه ي چاپي عکس را فراهم نمايد. براي عکس هايي که به اندازه ي کافي براي شما اهميت دارند تا بخواهيد چاپ ممکن از آنها را با حداقل کار بدست آوريد، معمولاً بهتر است ابتدا هرگونه برش (Cropping) مورد نظر خود را انجام داده، عکس را چاپ کرده و سپس هرگونه تنظيمات دستي که مايل هستيد را بر اساس ظاهر نسخه ي چاپي اعمال نمائيد. اگر چاپگر يا برنامه اي که کار چاپ را از آن انجام مي دهيد داراي يک گزينه ي اصلاح خودکار است، شايد بخواهيد چاپ عکس با و بدون استفاده از اين ويژگي را پيش از اعمال هرگونه تغيير دستي آزمايش کنيد.

6- از کاغذي استفاده کنيد که براي منظور شما مناسب باشد

کاغذهايي که از کيفيت بهتري برخوردارند، کيفيت چاپ بالاتري را بوجود خواهند آورد اما در عين حال گرانتر نيز خواهند بود. اگر مشغول چاپ عکسي هستيد که مي خواهيد آن را در قابل قرار داده و بر روي ديوار نصب کنيد، مطمئن شويد از کاغذ داراي بالاترين کيفيت قابل دسترسي براي چاپگر خودتان استفاده مي نمائيد. با اينحال اگر مي خواهيد عکسي را براي نصب بر روي تابلوي اعلانات دفتر کار خود و يا چسباندن در زير يک آهن رباي يخچال چاپ کنيد، مي توانيد از کاغذهاي معمولي، کاغذهاي مخصوص جوهرافشان و يا يک کاغذ عکس ارزانقيمت استفاده نمائيد.

7- کاغذهاي مختلف را امتحان کنيد

کاغذهاي ارائه شده توسط ساير توليدکنندگان نيز گزينه هاي احتمالي ديگري به حساب مي آيند، اما بايد توجه داشته باشيد که کيفيت خروجي (خصوصاً رنگ) بر اساس کاغذي که در حال استفاده از آن هستيد تغيير خواهد کرد، نکته اي که مي توانيد آن را به آساني با چاپ يک عکس بر روي دو صفحه ي کاغذ عکس و کاغذ معمولي بر روي (تقريباً) هر چاپگر جوهرافشاني ثابت نمائيد. پيش از آنکه براي خريد تعداد زيادي از کاغذهاي عکس يک فروشنده طرف ثالث (با اين تصور که چنين گزينه اي مي تواند در هزينه هاي شما صرفه جوئي کند)، چند صفحه از کاغذ مورد نظر را براي مقايسه ي خروجي با نسخه ي چاپ شده همان عکس ها بر روي کاغذ ارائه شده توسط توليد کننده ي خود چاپگر آزمايش نمائيد.

8- مطمئن شويد چاپگر براي کاغذي که در حال استفاده از آن هستيد تنظيم شده است

يکي از تنظيمات چاپگر، ارزش توجه ويژه را دارد. مطمئن شويد چاپگر (براي چاپ مستقيم) و يا درايور چاپگر (براي چاپ از يک کامپيوتر) براي نوع کاغذي که عملاً مشغول چاپ بر روي آن هستيد تنظيم گرديده است. اکثر توليدکنندگان چاپگرها بر اساس تماس هاي گرفته شده با بخش پشتيباني فني خود معتقدند متداولترين اشتباهي که مردم در هنگام چاپ عکس هاي خود انجام مي دهند، عدم تغيير تنظيمات نوع کاغذ براي انطباق با نمونه مورد استفاده خودشان است.
بعضي از توليدکنندگان تلاش کرده اند اين مشکل را با تعبيه ي سنسورهايي که نوع کاغذ را بطور خودکار تشخيص مي دهند برطرف نمايند، اما عملکرد اين سنسورها هميشه قابل اعتماد نيست. غير از مواردي که چاپگر شما از سمبل هاي موجود در پشت کاغذ (که براي تأييد نوع کاغذ همانند يک بارکد توسط چاپگر خوانده مي شوند) استفاده مي کند، نبايد تصور کنيد که تنظيمات Automatic Paper Type مي تواند هميشه چنين مسئوليتي را بر عهده بگيرد. بهتر است تنظيم دستي نوع کاغذ را به يک عادت کاري براي خودتان تبديل کنيد.

9- چاپ از يک برنامه ي ويرايش عکس

براي بدست آوردن چاپ هايي با بهترين کيفيت، عکس هاي خود را به کامپيوترتان انتقال داده و آنها را از يک برنامه ي ويرايش عکس چاپ کنيد. چاپگرهاي عکسي که براي حرفه ايها در نظر گرفته شده اند معمولاً گزينه چاپ مستقيم را در اختيار شما قرار نمي دهند، زيرا حرفه ايها (و آماتورهاي جدي) مي دانند که با يک برنامه ي ويرايش عکس مي توانند کنترل بسيار بهتري را بر روي ويژگي هاي ابتدائي نظير برش، تغيير اندازه، مديريت رنگ و همچنين ابزارهاي ويرايش تخصصي تر بدست آورند. در مورد بعضي از چاپگرها، يک برنامه ويرايش عکس در عين حال به شما اجازه مي دهد عکس هايي را با تفکيک پذيري بالاتر در مقايسه با زماني که چاپ را بطور مستقيم از يک دوربين يا کارت حافظه انجام مي دهيد، چاپ کنيد.
شما احتمالاً يک يا چند برنامه ويرايش عکس سهل الاستفاده را در اختيار داريد که به همراه چاپگر، دوربين و يا اسکنرتان ارائه شده اند. هرگز اين برنامه ها را دست کم نگيريد زيرا آنها کاملاً ارزش تجربه و کاوش را دارند. بعلاوه، شما مي توانيد يک کپي رايگان Picasa را از Google بارگذاري کنيد.
حتي برنامه هاي سطح پائين نيز غالباً شامل ويژگي هاي سهل الاستفاده با قابليت هاي شگفت انگيز براي اصلاح مشکلات متداول در عکس ها نظير قرمزي چشم، زردي چشم (يک مشکل معادل قرمزي که در عکس هاي تهيه شده از حيوانات ديده مي شود)، نور پشتي (با يک پس زمينه ي درخشان نظير نور خورشيد که از يک پنجره در پشت سوژه شما به داخل مي تابد، چهره ي او به يک شبح تبديل خواهد شد) و بسياري از موارد ديگر مي باشند. حتي بهتر، اگر چاپگر يا اسکنر شما براي کاربران نسبتاً حرفه اي در نظر گرفته شده باشد، ممکن است به همراه يک ويرايشگر متوسط و يا سطح بالا ارائه گردد که براي اين گروه طراحي شده.
شايد نخواهيد وقت و تلاش خود را براي کسب مهارت با يک برنامه ويرايش عکس نسبتاً پيشرفته صرف کنيد، اما اگر از قبل چنين برنامه اي را در اختيار داريد، بد نيست نگاهي به آن بيندازيد. حتي اگر تنها از بعضي از ويژگي هاي چنين برنامه اي استفاده کنيد، مطمئناً از مقدار کاري که مي توانيد با تلاش بسيار اندکي براي بهبود عکس هاي خود انجام دهيد کاملاً غافلگير خواهد شد.

10- ويرايش را بر روي کپي ها انجام دهيد نه عکس هاي اصلي

پيش از آغاز ويرايش يک عکس (که مي تواند هر چيزي از يک دستکاري کوچک گرفته تا اعمال افکت هاي خاص و برش عکس اصلي براي استفاده از بخش کوچکي از آن را در بر گيرد)، ابتدا از عکس خود يک کپي تهيه کنيد. به اين ترتيب در صورت نياز هميشه مي توانيد به عکس اصلي برگرديد. هرگز بر روي روش "ويرايش عکس و ذخيره سازي آن با يک نام متفاوت" حساب نکنيد. ايجاد نسخه هاي کپي پيش از باز کردن يک فايل مطمئناً امن ترين روش براي اجتناب از بازنويسي تصادفي آن به حساب مي آيد. پس از آنکه يک کپي از عکس خود تهيه کرديد، مي توانيد آزادانه به تجربه بر روي آن بپردازيد.

11- از مشکلات فشرده سازي اجتناب کنيد

اکثر دوربين ها بطور پيش فرض براي ذخيره سازي عکس ها در يک فرمت فشرده سازي شده JPEG تنظيم شده اند (و يا حتي به آن محدود هستند). هنگاميکه مي خواهيد بهترين کيفيت عکس ممکن را بدست آوريد، غيرفعال نمودن فشرده سازي (در صورت امکان) هميشه يک ايده ي خوب به حساب مي آيد. با اينحال نکته ي مهم تر اين است که شما هرگز نبايد يک عکس فشرده سازي شده را بر روي کامپيوتر خود ويرايش نموده و سپس مجدداً آن را در يک فرمت فشرده سازي شده ذخيره کنيد. JPEG يک الگوي فشرده سازي حذفي است، به اين معني که هر بار فايل خود را ذخيره سازي کرده و مجدداً آن را فشرده سازي مي نمائيد، مقداري از اطلاعات را از دست خواهيد داد. اگر يک فايل فشرده سازي را ويرايش مي کنيد، آن را در فرمت بومي ويرايشگر خود و يا فرمتي نظير TIFF بدون فشرده سازي ذخيره نمائيد تا از افت بيشتر کيفيت تصوير جلوگيري کنيد.

12- کاوش در درايور چاپگر

تقريباً هر درايور چاپگري چند تنظيم را در اختيار شما قرار مي دهد که بر کيفيت عکس تأثير خواهند گذاشت. گزينه ها مي توانند به انتخاب مابين کيفيت خوب، بهتر و بهترين محدود شده يا به شما اجازه دهند که روشنائي، کنتراست، سطوح قرمز/ سبز/ آبي و بسياري موارد ديگر را تنظيم نمائيد. اگر مي خواهيد بهترين خروجي ممکن را بدست آوريد، بد نيست مدتي را براي آشنائي بيشتر با درايور چاپگر خود صرف کنيد. بعنوان يک حداقل احتمالي، هر يک از تنظيمات کيفيتي را تجربه نموده و تأثير آن بر کيفيت و سرعت خروجي را مشاهده کنيد تا بتوانيد تصميم بگيريد که آيا خروجي بهبود يافته در حالت هاي High-Quality ارزش صرف زمان اضافي که براي چاپ مصرف مي کنند را دارند يا خير.
مطمئناً تکنيک هاي ديگري نيز براي بهبود چاپ عکس ها وجود دارند، ولي ما در اين مقاله به مهمترين موارد آنها اشاره کرديم. هر چه تجربه بيشتري بر روي اين تکنيک ها بدست آوريد، چاپ هاي شما بهتر خواهند شد و دامنه اي از شيوه هاي مختلف را خواهيد آموخت که مي توانند در هر شرايط معيني از آنها استفاده نمائيد.

 

نورپردازي در عكاسي ماكرو

 

نورپردازي در عكاسي ماكرو

نورپردازي اجسام كوچك براي عكس‌برداري ماكرو با استفاده از تجهيزات گران‌قيمتي نظير فلاشهاي حلقه‌اي (Flash Ring) قابل انجام است. اما براي اكثر افراد استفاده از چنين لوازمي مشكل است.
هدف اين مقاله ارائه راه‌حل‌هاي آسان و ارزان براي نورپردازي اجسام كوچك است. تكنيك‌هايي كه در اين مقاله مورد بررسي قرار مي‌گيرند، بيشتر مناسب عكس‌برداري در محيط‌هايي است كه نور آنها قابل كنترل است. اما مي‌توان با صرف وقت بيشتر براي تنظيم ابزارهاي لازم، از اين تكنيك‌ها براي عكاسي از اجسام طبيعي محيط بيرون نيز استفاده نمود.
تمام تجهيزاتي كه در اين تكنيك‌ها بكار مي‌روند، با قيمتي كمتر از 100 دلار قابل ابتياع بوده و با اكثر دوربين‌هاي ديجيتال قابل استفاده هستند. برخي از آنها رايگان هستند و فقط بايد براي ساخت آنها كمي وقت صرف نمود.

فلاش هاي سرخود (built-in )

اكثر دوربين‌هاي ديجيتال داراي يك فلاش سرخود در سمت راست بدنه هستند. مي‌توان از فلاش ديگري نيز استفاده نمود تا نور غيرمستقيم‌تر و يكنواخت‌تري فراهم شود. عموماً بهترين نوع نور، نور فلاش است چرا كه قابل كنترل بوده و دماي رنگ آن ثابت است.هرچند كه در اكثر دوربين‌ها امكان استفاده از فلاش سرخود در هنگام عكس‌برداري ماكرو وجود دارد، اما برخي دوربين‌ها فاقد اين قابليت هستند. براي چنين دوربين‌هايي كه قابليت‌هاي محدودتري دارند بايد از نورهاي درخشان سفيد و راههايي براي پخش كردن اين نور استفاده نمود. دارندگان چنين دوربين‌هايي مي‌توانند قسمت مربوطه را در اين مقاله مطالعه نمايند.در دوربين‌هايي كه امكان استفاده از فلاش در حالت ماكرو را دارند، مشكل ديگري وجود دارد و آن قوي بودن شدت نور به علت نزديكي فلاش به جسم است.در اين مورد ، نور بايستي تعديل شود كه راههاي ساده متعددي براي اين كار وجود دارد كه بيشتر توضيح داده خواهد شد.
4 روش براي نورپردازي اجسام در حالت ماكرو بحث مي‌شود كه در 3 مورد آنها بايد از فلاش استفاده نمود. قابل اعتمادترين روش و تطابق‌پذيرترين روش از همه گران‌تر است.

استفاده از فلاش سرخود و نورهاي انعكاسي


فلاش مي‌تواند سايه‌هاي تندي روي اجسام ايجاد كند. در مورد برخي عكسها شايد چنين سايه‌هايي قابل قبول باشد اما اگر هدف ما نورپردازي يكنواخت باشد بايستي قسمتي از نور فلاش را اطراف جسم مورد نظر پخش نمائيم.
يك راه ساده، عكس‌برداري دريك محيط انعكاسي و منتشركننده نور است. مثلاً يك جعبه ساده را در نظر بگيريد كه سطح داخلي آن توسط مقواي سفيد پوشانده شده است. هزينه تهيه چنين جعبه‌اي بسيار كم اما نتايج حاصله از استفاده آن بسيار زياد است. وقتي كه در زير جسم مورد نظر، سطح رنگي صافي وجود دارد، نور بايستي بطور مستقيم از جلو به جسم بتابد. در اين موارد جعبه را از سطح سفيدش در پشت قرار دهيم تا در فريم عكس ديده نشود.

تصویر 1 : در عكس زير به سايه واضح حاصل از فلاش دوربين در سمت چپ جعبه توجه كنيد.
Olympus C-4040: aperture f7 shutter speed 1/100
تصویر 2 : اين عكس با استفاده از جعبه انعكاسي گرفته شده است. سطوح سفيد جعبه نور فلاش را منعكس كرده و آن را در اطراف جسم بصورت يكنواخت منتشر نموده است:
Olympus C-4040: aperture f7 shutter speed 1/100
روش ساختن چنين جعبه‌اي را بزودي شرح خواهيم داد.
وقتي كه چنين جعبه ساده‌اي مي‌تواند اين اندازه در عكس‌برداري تفاوت ايجاد كند، پس حتماً اضافه كردن يك منبع نور ثانويه نيز خواهد توانست تفاوتهاي بيشتري ايجاد نمايد. در حقيقت وقتي كه اين دو روش با يكديگر استفاده شوند، محيط نورپردازي بسيار تحت كنترل عكاس خواهد بود.

فلاش ‌هاي ارزان Slave


فلاش‌هاي Slave ارزان و ابتدايي را مي‌توان به سادگي تهيه نمود. فلاشي كه در عكس فوق مي‌بينيد حدوداً 12 دلار يا 14 يورو قيمت دارد. هنگامي كه سنسورهاي اين فلاش نور را احساس مي‌كنند ، فلاش با تمام قدرت عمل مي كند. اين فلاش داراي سه‌پايه است و با بلند كردن قسمت بالايي آن روشن مي‌شود. اين فلاش براي آماده‌سازي مجدد خود حدوداً يك دقيقه زمان لازم دارد.
اين نوع فلاش ممكن است با تمام انواع دوربين‌هاي ديجيتال به درستي عمل نكند، بخصوص با المپيوس، كانن و نيكون. براي آنكه مطمئن شويد كه فلاش Slave با دوربين شما كار مي‌كند، طبق روش زير عمل نمائيد: فلاش Slave را روشن كرده و آن را در پشت يا كنار دوربين قرار دهيد. سپس يك تكه مقواي سفيد را جلوي فلاش دوربين قرار دهيد. دقت كنيد كه مقوا را زياد نزديك فلاش قرار ندهيد چرا كه به آن صدمه مي‌رساند. بايستي مقوا را در فاصله 5 سانتي‌متر از جلوي فلاش و با زاويه‌اي قرار دهيد كه نور فلاش دوربين شما به سمت فلاش Slave منعكس شود اما به جسم مورد نظر براي عكاسي نرسد. فلاش Slave، نور فلاش دوربين شما را خواهد ديد و هنگامي كه شما عكس بگيريد، آن فلاش هم عمل خواهد كرد. راه ديگر آن است كه از يك آينه عكس بگيريد و همزماني عمل 2 فلاش را در عكس مشاهده نمائيد.
براي آنكه از كفايت نورپردازي فلاش Slave براي عكاسي خود مطمئن شويد، بايد سايه‌ها را در تصوير حاصله بررسي كنيد. آيا جسم مورد نظر از سمت فلاش Slave نور گرفته يا نه. اگر نور فلاش Slave قابل مشاهده نيست بايد از فلاش مخصوص براي دوربين استفاده نمائيد. فلاشهاي Slave همواره با تمام قدرت خود عمل مي‌كنند و بدون استفاده از روشهاي كمكي، كنترل كردن نور خروجي آنها مشكل است.
براي اين منظور مي‌توان از فيلتر‌هاي تراکم خنثي neutral density(ND) استفاده كرد و يا نور اين فلاشها را پخش كرد. برخي فلاشهاي Slave با برخي دوربين‌هاي خاص نمي‌توانند عمل نمايند. اما در اين موارد خاص نيز اگر دوربين داراي حالت فلاش تاخيري Slow synch باشد، اين فلاشها قابل استفاده خواهند بود. در حالت فلاش تاخيري، شاتر مدت طولاني‌تري باز خواهد ماند و حداقل مقداري از نور فلاش كوچك را دريافت خواهد نمود. بهتر است كارآيي فلاش‌هاي Slave خاص را با دوربين خود آزمايش نمائيد (استفاده از 3 پايه در حالت فلاش تاخيري الزامي است).
در مثال زير از 2 فيلتر ND براي كنترل موثر نور فلاش Slave استفاده شده است. هر دو عكس با دوربين Sony DSC-S75 در حالت Auto (F5, 1/80sec) گرفته شده و فلاش Slave به سمت چپ جسم تابيده است.

در عكس اول نور فلاش Slave بسيار قوي بوده و جسم را بيش از حد روشن كرده است. در عكس دوم از 2 فيلتر ND استفاده شده و همانگونه كه مشاهده مي‌شود، تنها به قسمتي از نور فلاش Slave اجازه عبور داده است. درعكس دوم سايه ايجاد شده در سمت راست جسم، نشانة استفاده از منبع ثانويه نور است كه اين حالت در موارد استفاده از نورپردازي‌هاي استوديويي غيرمحتمل نيست.يك راه ساده‌تر و ارزان‌تر نيز وجود دارد. يك تكه كاغذ سفيد را 4 بار تا بزنيد و جلوي نور فلاش Slave بگيريد. اين كار باعث تعديل نور فلاش و نورپردازي مناسب خواهد شد.

فلاش همراه با عملگر کنترل از راه دور


اين روش كه كمي گرانتر است، نيازمند 2 وسيله مي‌باشد. عملگر فلاش و يك فلاش مستقل. عملگر فلاش، نور فلاش دوربين را حس مي‌كند و باعث عملكرد فلاش مستقل خواهد شد. اين سيستم نيز ساده و قابل اعتماد است. نور فلاش دوربين باعث تحريك الكتريكي عملگر و در نهايت عملكرد فلاش مستقل خواهد شد.

براي اين منظور مي‌توان از فلاش Vivitar مدل DT3000 (با قيمت 45 دلار، 50 يورو) استفاده كرد. اين فلاش از ارزانترين انواع مي‌باشد اما داراي تنظيم دستي Zoom براي فاصله‌هاي 28 تا 85 ميليمتر و نيز 3 حالت تنظيم براي قدرت نور مي‌باشد. عملگر با قيمت 14 دلار يا 15 يورو بطور جداگانه قابل تهيه است و با تمام انواع فلاش‌ها كار مي‌كند.
كنترل روي 3 پايه قرار مي‌گيرد و فلاش نيز به آن متصل مي‌شود.مي‌توان از 3 پايه كوچك نيز استفاده كرد اما الزامي نيست. قيمت 3 پايه‌هاي كوچك بسته به مشخصات و مارك آنها بين 10 تا 50 دلار مي‌باشد.در مورد دوربين‌هايي كه داراي يك تاخير چند ميلي‌ثانيه‌اي قبل از عملكرد فلاش اصلي هستند، بهتر است براي اطمينان بيشتر از فلاش‌ها و سيستم‌هاي كنترلي كاملتر (و بالطبع گرانتر) استفاده نمود.
در تصویر (1) از اليمپوس C-4040 استفاده شده است و اثر 3 منبع نور به صورت 2 سايه كمرنگ ديده مي‌شود.
Olympus C-4040: aperture f10 shutter speed 1/60
نورپردازي جسم به موقعيت فلاش‌ها وابسته است. در اين مورد نيز مي‌توان از جعبه سفيد انعكاسي استفاده نمود.
در مورد جعبه انعكاسي، مي‌توان از يك صفحه سفيد ديگر بصورت يك سطح ديگر در داخل جعبه استفاده نمود تا قسمت عقب جعبه را گرد كند و مانع پديدار شدن لبه‌ها در عكس شود.در مورد دوربين‌هايي كه قابليت انتخاب تراز سفيدي را دارند، مقدار تراز سفيدي بايد براي تركيب نور فلاش ها و سفيدي جعبه انعكاسي تنظيم شود تا رنگ هاي دقيق تري بدست آيد. (تصویر 2 )
اگر از 2 فلاش Slave استفاده شود، تهيه عكس‌هاي بدون سايه راحت‌تر خواهد بود. در محيط‌هاي بيرون حتي مي‌توان از يك منبع ديگر نور نيز استفاده نمود. با نورپردازي دقيق، جزئيات و رنگ ها بسيار دقيق و واضح خواهند شد. براي گرفتن عكس زير (تصویر 3) از 2 فلاش با عملگر و فلاش داخلي دوربين Olympus C-4040Z استفاده شده است.

نورهاي تابشي سفيد ( Incandescent)
در مورد دوربين‌هايي كه در حالت ماكرو، فلاش دروني آنها قابل استفاده نيست، تنها روش ممكن استفاده از نورهاي تابشي سفيد و بخصوص نوع هالوژن مي‌باشد.

پايه لامپ را مي‌توان با توجه به قيمت و امكانات شخصي تهيه نمود، اما سرپيچ آن بايد مطابق حبابهاي لامپ استاندارد باشد. حداقل بايد از 2 حباب لامپ 50 وات استفاده نمود. استفاده از اين روش نورپردازي مشكل است چرا كه حبابهاي لامپ، نقاطي با نور شديد روي جسم ايجاد مي‌كنند. اما اگر از جعبه انعكاسي سفيد نيز استفاده شود تا حد زيادي اين اثرات قابل كنترل خواهند بود.تصاوير حاصله به خوبي تصاوير گرفته شده با فلاش خواهند بود. اما ممكن است كه براي بهبود روشنايي و اشباع تصوير نياز به اصلاحات نرم‌افزاري داشته باشد.تنظيم تراز سفيدي براساس دماي نور براي تهيه عكس‌هاي خوب بسيار حياتي است. عكس‌هايي كه با اين روش گرفته مي‌شوند، حتي با تنظيم درست تراز سفيدي گرم‌تر به نظر آمده و نسبت به عکسهايي که با فلاش گرفته مي‌شوند داراي تفاوت سطوح نوري کمتري هستند كه اين حالت به علت شدت نور كمتر است.
  • پي نوشت :

    1. Digital Noise and ISO Control, BetterDigitalOnline
    2. High ISO Setting , MegaPixel.Net
    3. Digital Dirt and Noise , Peter Marshall ,About.com/Photography
    4. Features and advantages of Noise Ninja , PictureCode.com
    5. Noise Reduction Tool Comparison , Michael Almond

  • منابع:
 http://www.akkasee.com

 http://itnewsway.ir

ماهنامه نجوم شماره 204

:www.maxsat3.com

کتاب عکاسی خبری

دوره عکاسی درسنامه

 ماهنامه ي کامپيوتري بزرگراه رايانه، شماره ي 130

عصر شبکه، شماره 104. 

سایت هنر
سایت شبکه آموزش سیما
شبکه آموزش وآموزشگاه ها

 سایت ایران قلم

 

 

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا