پرفسور کاظم معتمدنژاد از نخستین نظریه پردازان بومی در ایران است که در حوزه ارتباطات، دیدگاه های کاربردی فراوانی از ایشان بر جای مانده و همین نظریه ها است که از او چهره ای بین المللی ساخته بود.

 

در حالی که قرار بود «نکوداشت استاد دکتر کاظم معتمدنژاد؛ زمینه‌ها و مسائل مطالعات ایرانی ارتباطات و فرهنگ» ۲۳ آذر ماه در دانشگاه علامه طباطبائی برگزار می‌شود، عمر پدر علم ارتباطات تا روز بزرگداشت دیرهنگام به درازا نکشید و عصر امروز در آستانه هشتاد سالگی پس از تحمل مدت ها بیماری به دیار باقی شتافت.

 

به گزارش «تابناک»، در روزهای اخیر همزمان با روز به وخامت گذاشتن وضعیت بیماری  دکتر کاظم معتمدنژاد، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با همکاری انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی، انجمن جامعه شناسی ایران و دانشگاه علامه طباطبایی، درصدد برآمدند همایش یک روزه‌ای را با عنوان "نکوداشت استاد دکتر کاظم معتمدنژاد؛ زمینه‌ها و مسائل مطالعات ایرانی ارتباطات و فرهنگ" برگزار کنند و بر همین اساس مقرر شد این همایش 23 آذرماه با سخنرانی دکتر حسام الدین آشنا، دکتر حسینعلی افخمی، مهندس نصرالله جهانگرد، خانم دکتر شهیندخت خوارزمی، دکتر هادی خانیکی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر سعید رضا عاملی، دکتر محمدمهدی فرقانی، دکتر محمد امین قانعی راد، دکتر مسعود کوثری، دکتر محمدمهدی محسنیان‌راد، دکتر احمد میرعابدینی و دکتر حسن نمکدوست برگزار شود.

با این حال عمر دکتر معتمدنژاد بنیانگذار علم ارتباطات و احیاگر آموزش روزنامه‌نگاری کوتاه تر از آن بود که به این همایش برسد تا این رویداد بدون حضور صاحبش برگزار شود. معتمدنژاد در سال 1313 در روستاى مود از بخش مركزى بيرجند متولد شد، تحصيلات ابتدائى و قسمتى از تحصيلات متوسطه خود را در زادگاهش و قسمت ديگر را در بيرجند و سال ششم ادبى را در دبيرستان مروى تهران گذرانيد.

در سال 1336 به اخذ درجه ليسانس و در سال 1339 به اخذ درجه دكترى در رشته قضائى از دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران نائل گرديد. وى در زمان تحصيل در دورة كارشناسى با مدير وقت روزنامه كيهان كه استاد ايشان نيز بود رابطه دوستانه‏اى برقرار كرد. وقتى استاد از دانشجويان دوره دكترى براى همكارى در كيهان دعوت كرد، معتمد نژاد فرصت را غنيمت شمرده و به محيط روزنامه وارد شد.


ديرى نپائيد كه پروفسور معتمدنژاد از مترجمى زبان فرانسه، به مسؤليت گروه خارجى و مقالات ارتقاء يافت. روزنامه كيهان كه به روزنامه نگاران تحصيلكرده نياز داشت، براى وى بورسيه‏اى از دولت فرانسه دريافت داشت. معتمد نژاد در دانشگاه سوربن فرانسه موفق به اخذ دكترى حقوق و علوم سياسى و نيز دكترى تخصصى روزنامه نگارى از انستيتوى مطبوعات و علوم نظرى دانشگاه پاريس گرديد.

خدمات دانشگاهى ايشان از سال 1344 در سمت استاد يارى در دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران آغاز مى ‏شود، ضمناً همكارى خود را از آغاز ورود به ايران با موسسه كيهان حفظ كرد. در سال 1343 مؤسسه كيهان پيشنهاد وى را براى يك دوره عالى روزنامه نگارى پذيرفت و براى اين منظور از بين داوطلبان ديپلم، 25 نفر انتخاب شدند. در پايان دوره دو ساله، اسم اين دوره عالى به مؤسسه عالى مطبوعات و روابط عمومى تغيير كرد.

در سال 1350 يعنى زمانى كه نخستين فارغ التحصيلان در بحبوحه اخذ دانشنامه بودند، اسم مؤسسه به دانشكده علوم ارتباطات اجتماعى تغيير يافت. دراين موقع از دانشيارى دانشكده حقوق دانشگاه تهران استعفا داده و در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعى در سمت معاونت دانشكده مشغول به كار گرديد. از سال 56 تا 59 نيز سمت رياست دانشكده را عهده ‏دار بود. با پیروزی انقلاب اسلامى ایران، دانشكده مذكور تعطيل و در دانشكده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبائى به عنوان يك گرايش ادغام شد. چنین بود که معتمد نژاد به پاريس رفت و در آنجا به تدريس و تحقيق پرداخت تا ياد وطن او را دلتنگ كرد و در سال 1368 به ايران بازگشت.

معتمدنژاد مجدداً نسبت به توسعه رشته علوم ارتباطات و گشايش دوره ه اى كارشناسى، كارشناسى ارشد و دكترى اقدام نمود تا سرانجام در سال 1375 با پذيرفته شدن دوره دكتراى ارتباطات در وزارت فرهنگ و آموزش عالى به آرزوى ديرين خود رسيد. معتمدنژاد در حال حاضر استاد تمام وقت دانشكده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبائى مى ‏باشد و در سطوح مختلف آموزشى اشتغال به آموزش دارد. معتمدنژاد در تشكيل و عضويت انجمن هاى مختلف از قبيل: انجمن دفاع از آزادى مطبوعات، انجمن بين المللى تحقيق در ارتباطات جمعى، انجمن بين المللى حقوق فضا، انستيتوى بين المللى ارتباطات، انجمن فرانسوى علوم ارتباطات و اطلاعات نقش عمده داشت.
 
معتمدنژاد بيش از 70 مقاله علمى به مجامع بين ‏المللى و يا مجلات ارائه داده و ياخود در تشكيل سمينار ها و كنفرانس هاى علمى نقش مهمى داشته است. در سال 1373-74 به عنوان استاد نمونه دانشگاه هاى كشور از دست رياست جمهورى لوح نقدير دريافت داشته و به پيشنهاد وزير فرهنگ و آموزش عالى و حكم رياست شوراى عالى انقلاب فرهنگى از مهر ماه 1378 به عضويت هيأت امناى دانشگاه هاى منطقه مركزى منصوب شد. پرفسور کاظم معتمدنژاد از نخستین نظریه پردازان بومی در ایران است که در حوزه ارتباطات، دیدگاه های کاربردی فراوانی از ایشان بر جای مانده و همین نظریه ها است که از او چهره ای بین المللی ساخته بود.


برخی تالیفات استاد کاظم معتمدنژاد عبارتند از:

- روزنامه‌نگاری، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد، دکتر ابوالقاسم منصفی
- روش تحقیق در محتوای مطبوعات نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- وسایل ارتباط جمعی (جلد نخست) نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- مبانی حقوقی بین‌المللی گزارشگری برای صلح، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- جامعه اطلاعاتی: اندیشه‌های بنیادی، دیدگاه‌های انتقادی و چشم‌اندازهای جهانی، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- حقوق مطبوعات، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- حقوق حرفه‌ای روزنامه‌نگاران نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد، دکتر رویا معتمدنژاد
- حقوق ارتباطات نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد، دکتر رویا معتمدنژاد
و... .

«حسین انتظامی» معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی درگذشت دکتر کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران پیامی صادر کرد. در بخشی از این پیام آمده است: « اینک همه در غم از دست دادن این چهره ماندگار ایران زمین اندوهگینیم و آنچه وظیفه همه ما را در پاسداشت این شخصیت علمی سنگین‌تر می‌کند حفظ و توسعه میراثی است که از کرسی استادی او برای جامعه ارتباطات، رسانه و مطبوعات  باقی مانده است. درگذشت ایشان را به خانواده محترم معتمدنژاد، به جامعه رسانه‌ای کشور، شاگردان وی و همه استادان روزنامه‌نگاری و ارتباطات تسلیت عرض می‌کنم و در این شب‌های آغارین ماه صفر، طلب مغفرت و رحمت ذات متعال را برای وی خواستارم.»

مراسم تشییع پیکر این استاد برجسته ارتباطات و روزنامه‌نگاری، روز شنبه (16 آذر) ساعت 9 صبح از مقابل دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی واقع در سه‌راه ضرابخانه، خیابان شهید گل‌نبی، برگزار می‌شود و پس از تشییع، پیکر ایشان در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا (س) آرام می‌گیرد.

پدر ارتباطات ایران در اغما؛ روزنامه‎ها در کما

 

تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۲

 








 
این که گاهی «کوزه گر از کوزه شکسته آب می‎خورد»، مثل تلخی است که وقتی برای شرایطی بیان می‎شود، معمولا با نوعی تاسف همراه است و از نوعی نقصان در پیدایش یک واقعیت غیر قابل تایید و تحسین حکایت می‎کند. حال این واقعیت تلخ و بعضا سرزنش برانگیز، گاهی تنها گستره یک فرد یا یک خانواده را در بر می‎گیرد، گاهی هم چنان عمومیت می‎یابد که دربرگیری آن، طیف وسیعی از جامعه را شامل می‎شود.
 
در ادامه یادداشت علیرضا بهرامی در الف آمده است: گاهی وقت‎ها حوزه فراگیری این ضرب‎المثل یک گام جلوتر می‎رود و بسیار تاسف برانگیزتر می‎شود. مثلا فرض کنید که یک ورزشکار یا پلیس یا پزشک، به اعتیاد دچار شود. این دیگر از یک سهل‎انگاری ناشی نمی‎شود و از نوعی بیماری در جامعه حکایت می‎کند که به یک وضعیت فاسد شده منجر شده است.
 
قطعا این نوشتار در پی آن نیست که به بررسی جامعه شناسانه این مفهوم پرداخته یا نوعی تحلیل مبتنی بر مبانی آکادمیک ارایه دهد. بلکه این مقدمه از چنین پرسشی نشات گرفته که وقتی یک فرد، عمری برای گسترش علم ارتباطات و توسعه حرفه‎ای اطلاع رسانی در کشور تلاش کرده و آن گاه که خودش موضوع یک رویداد دارای ارزش خبری می‎شود ولی آن خبر منتشر نمی‎شود، از کدام یک از این حالت‎ها نشات گرفته و علت را از چه منظری باید جست و جو کرد؟
 
دکتر کاظم معتمدنژاد، شخصیتی برجسته و البته شناخته شده در حوزه علوم ارتباطات کشور محسوب می‎شود. او از زمره نخستین گروه‎های دانشجویانی است که با سفر به غرب و تحصیل در این رشته، پای مباحث این علم را که در دنیا هم جزو علوم جدید محسوب می‎شود، به کشور باز کردند. او البته جزو گروهی از دانش آموختگان قدیمی این رشته بوده که نه تنها به کشور خود بازگشته، بلکه به شکل فعالی، در این زمینه به دانش افزایی جامعه علاقمندان پرداخته، خیلی از اولین‎های این رشته – ازجمله نخستین دانشکده علوم ارتباطات – را در کشورمان بنیان می‎نهد. او همچنین با دو سیاست و روش حرفه‎ای خود، در این زمینه جزو نام‎های خوش و البته مؤثر قرار گرفت؛ یکی حسن خلق او و دلسوزی برای تربیت شاگردانی که بتوانند این راه را ادامه دهند، دیگر، استمرار توام با تناوب و تکرار، در انتقال مفاهیم یا دستاوردهای این حوزه به داخل کشور. از همین روست که اولا دکتر معتمدنژاد به عنوان یک استاد، در نسل‎های مختلف دانش آموختگان این رشته، عاشقان سینه چاک و ارادتمندان بسیاری دارد، دیگر این که با مراجعه به آثار و نوشته‎ها و سخنرانی‎های او، یک خط واحد را می‎توان یافت که معمولا تلاش در تثبیت موضوع از طریق تکرار بیان، در آن ها مشهود است.
 
البته یک وجه دیگر فعالیت امثال دکتر معتمدنژاد در این چند دهه، دوری مباحث آنها از اتصال به نمونه‎های عینی و تجربه شده تحریریه‎ها و دیگری، فقدان تلاش در زمینه‎ی نظریه‎سازی‎های بومی است که بحثی مفصل است و مجالی دیگر می‎طلبد؛ اما نکته‎ای که ما را به بیان این بحث کشاند، این است که دکتر معتمدنژاد از چند ماه پیش در بستر بیماری گرفتار آمده، رفته رفته حالش بدتر شده و عملا در وضعیت کُما و زندگی با کمک دستگاه‎های پزشکی قرار گرفته اما چرا استادی که یک لشگر شاگرد مدرس علوم ارتباطات و روزنامه نگار – مستقیم و باواسطه – دارد، خود تبدیل به سوژه یک خبر نمی‎شود؟ البته چندی پیش یک مورد حادتر هم در این زمینه داشتیم، آن هم وقتی بود که دکتر مجید تهرانیان، یکی از معدود چهره‎های شناخته شده ایرانی حوزه علوم ارتباطات در سطح بین‎الملل و شاید بتوان گفت تنها ایرانی دارای نظریه به رسمیت شناخته و مورد توجه واقع شده در این حوزه، در خارج از کشور از دنیا رفت و خبر درگذشتش حتی تا هفته‎ها بعد نیز در کشورمان به یک خبر کوتاه هم تبدیل نشد. اما قطعا حالتی که برای معتمدنژاد پیش آمده، کاملا متفاوت بوده و علتی دیگر دارد. گویا خواست و تمایل خانواده استاد و درواقع دکتر رؤیا معتمدنژاد که خود از مدرسان این حوزه است، در پنهان ماندن موضوع نقش داشته است؛ اما چرا؟
 
تا هفته قبل که خبر به حالت کُما رفتن استاد هنوز یک خبر درگوشی بود و دکتر محسنیان راد آن را در یک مراسم رسمی و پشت تریبون لو نداده بود و تا روزی که خانم دکتر معتمدنژاد در یک مراسم رسمی مربوط به پدرش – یعنی رونمایی از سردیس او در فرهنگسرای رسانه – حضور نیافته بود، بیشتر برداشت‎ها در این زمینه بود که چون وضعیت روحی ایشان مخصوصا با توجه به بیماری و بستری شدن همزمان همسر دکتر معتمدنژاد خوب نبوده، تشخیص‎شان بر این شده که خانواده، با ملاقات‎های متعدد و پی در پی خیل علاقه‎مندان و غیره، به سختی مبتلا نشوند؛ اما حالا دیگر این واقعیت به زبان آمده که چون خانواده مطمئن هستند در این وضعیت، به ویژه در ایام اوج گرفتن فعالیت های ظاهری، سیاستمداران و نامزدهای احراز پست ریاست جمهوری به شکلی تبلیغاتی و ظاهرسازانه، بر سر بالین استاد خواهند شتافت، خانواده مصمم است که از هرگونه سوء استفاده و بهره برداری تبلیغاتی از نام و اعتبار او، جلوگیری کنند. از این منظر، حتی یک بار به تغییر بیمارستان محل بستری بودن او اقدام کرده، وقتی هم که با نظر پزشکان، بیمار با تجهیزات بیمارستانی به منزل منتقل شده، او را به خانه خودش انتقال نداده اند.
 
این ها علاوه بر تأسفی که برای وضعیت جامعه سیاست زده ی موجود به همراه می آورد، مؤید این پرسش اساسی است که اگر دکتر معتمدنژاد، آن قدر مهم است که همین حالا هم سیاستمداران در پی حاضر شدن بر بالین او تلاش می کنند تا از رقیب خود سبقت بگیرند، ردپای دستاوردهای علمی این استاد مسلم و پیش کسوت در سیاست ها و عملکردهای آقایان کجاست؟ به عنوان نمونه، سند جامعه روزنامه نگاری کشور که استاد در سال های اخیر زندگی خود بسیار برای آن تلاش و زمان صرف کرد، کجاست و چرا در محاق فراموشی گرفتار آمده است؟!

تجليل از پدر مطبوعات ايران

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي هم در اين مراسم سراي روزنامه‌نگاران ايران محلي براي تعاطي افكار و انديشه‌ها توصيف كرد و وعده داد در سال 90 برنامه‌هاي خوبي براي مطبوعات توسط وزارتخانه مطبوعش به اجرا درآيد. در این مراسم همچنين از كاظم معتمدنژاد و مرتضي نبوي دو تن از پيشكسوتان مطبوعات تقدير به عمل آمد. همچنين از كتاب مطبوعات ايراني نوشته سيد فريد قاسمي رونمايي شد و خود او نيز مورد تجليل قرار گرفت.
۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ 
«سراي روزنامه‌نگاران يكي از دغدغه‌هاي هميشگي اهالي مطبوعات بود» اين را پروفسور كاظم معتمدنژاد پدر روزنامه‌نگاري نوين ايران در مراسم افتتاح اين سرا گفت. سراي روزنامه‌نگاران ايران عصر ديروز با حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و پروفسور كاظم معتمدنژاد، پدر علم روزنامه‌نگاري ايران در موسسه مطبوعات نشر آوران تهران گشايش يافت. در اين مراسم سيدمحمد حسيني وزير ارشاد و محمدجعفر محمد‌زاده معاون مطبوعاتي وي و جمعي از مديران و اهالي رسانه نيز حضور داشتند.

سيدمحمد حسيني وزير ارشاد روز گذشته در حاشيه مراسم افتتاحيه سراي روزنامه‌نگاران به «ملت ما» گفت: «بحث ايجاد فرصت‌هاي شغلي براي خبرنگاران در دولت مطرح شده است و در حال پيگيري است. تاكنون مقرر شده است كه با حمايت دولت و با تقويت بنيه مالي نشريات مختلف تعدادي از خبرنگاران را به كار گيرند.

گذشته از آن در نظر داريم تسهيلات بانكي را در حد امكان در اختياران خبرنگاران قرار دهيم. مباحث مربوط به بيمه روزنامه‌نگاران را نيز از طريق صندوق اعتباري حمايت از نويسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان پيگيري مي‌كنيم. امسال اعتبار مالي اين صندوق افزايش خواهد داشت. سال گذشته با پيگيري‌هاي انجام شده مشكلات حقوقي پرداخت وام مسكن برطرف شده و امسال كار با جديت دنبال مي‌شود تا خبرنگاران بتوانند از اين وام 30 ميليوني استفاده كنند.»

محمدجعفر محمدزاده، معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد نيز در پاسخ به اين پرسش «ملت ما» كه آيا افتتاح سراي روزنامه‌نگاران در رسيدگي به مطالبات صنفي خبرنگاران موثر است؟ اينگونه پاسخ داد: «اين سرا افتتاح شده است تا خبرنگار به راحتي آثارش را نمايش دهد، مصاحبه‌هايش را دراين مكان هماهنگ كند. اگر گپ و گفتي با كسي دارد در اينجا انجام دهد. ‌

اما منظور شما از مطالبات صنفي چيست؟» او سپس در پاسخ اين پرسش كه اگر روزنامه‌نگاري به واسطه بسته‌شدن روزنامه‌اش بيكار شود و يا دچار مشكلات مالي شود آيا تمهيداتي ديده شده است كه از او حمايت شود؟ گفت: «در حال حاضر در طبقه دوم اين سرا دفتر مشاور حقوقي و مطبوعاتي تعبيه شده است و مشاوران در اين زمينه فعال هستند. مشاوره‌ها در اين راستا خواهد بود كه انشاءالله حقي از خبرنگاري ضايع نشود اما بخشي از اين روند به دستگاه قضايي مربوط مي‌شود. ما تنها مي‌توانيم راهنمايي و همفكري كنيم.»

او در ادامه و در پاسخ به پرسش ديگر «ملت ما» كه آيا روزنامه‌نگاري ايران در راستاي روزنامه‌نگاري توسعه است، مي‌گويد: «شعار جدي من توسعه كيفي مطبوعات بوده است. مطبوعات هم اكنون از نظر كمي مشكلي ندارند. مشكل بر سر كيفيت است. اين كيفيت مطبوعات است كه بايد توسعه يابد. مشكلات ديگري نيز وجود دارد. يا توزيع نمي‌شود يا تيراژ كم است. اما اقدامات جدي انشاءالله در راستاي توسعه كيفي در راه خواهد بود.»

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي هم در اين مراسم سراي روزنامه‌نگاران ايران محلي براي تعاطي افكار و انديشه‌ها توصيف كرد و وعده داد در سال 90 برنامه‌هاي خوبي براي مطبوعات توسط وزارتخانه مطبوعش به اجرا درآيد. در این مراسم همچنين از كاظم معتمدنژاد و مرتضي نبوي دو تن از پيشكسوتان مطبوعات تقدير به عمل آمد. همچنين از كتاب مطبوعات ايراني نوشته سيد فريد قاسمي رونمايي شد و خود او نيز مورد تجليل قرار گرفت.
 
 
 

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا