ابتدا این خبر را که خبرگزاری مهر بر روی خروجی خود قرار داده است ، بخوانید:
در پی افزایش قیمت و نایاب شدن مرغ یک واحد مرغداری در جاده بندرتیاب از توابع بخش مرکزی شهرستان میناب توسط دو فرد مسلح مورد سرقت قرار گرفت.  
 
مرغدار مالباخته گفت: سارقان در ساعت دو و 30 دقیقه بامداد به بهانه پرسیدن آدرس به درب مرغداری مراجعه کردند و پس از پرسیدن آدرس از من درخواست آب کردند، بلا فاصله پس از برگشتن من برای آوردن آب اسلحه خود را به سمت من گرفته و مرا تهدید کردند.
 آنها وقتی متوجه شدند که سالن های مرغداری از مرغ خالی است از داشبورد ماشین مبلغ یک صدو ده میلیون ریال پولی را که برای خرید دانه مرغ همراه داشتم برداشتند و پس از بستن دست و پای من و قفل کردن درب مرغداری از بیرون با موتور سیکلت از محل متواری شدند.
 
وی اضافه کرد: با تلاش فراوان موفق شدم دست و پایم را باز کنم و با 110تماس گرفتم در مسیر متوجه صدای موتور سیکلت آنها شدم که به دلیل عدم آشنایی با منطقه در کانال آب افتاده بودند و تلاش میکردند خود و موتورشان را از چاله نجات دهند اما ترس از شلیک گلوله اجازه نداد به طرفشان بروم.
 
 چند لحظه پس از تماس من، یکی از نیرو های پاسگاه تیاب تلفنی تماس گرفت و با بیان اینکه فرمانده پاسگاه برای انجام ماموریت خارج از محدوده است، اظهار داشت: نمی توانند به محل وقوع جرم بیایند.
 
این مرغدار افزود: این حادثه ساعت دو و 30 دقیقه بامداد اتفاق افتاد اما نیروی انتظامی ساعت 9 صبح برای صورت جلسه به محل جرم مراجعه کرد و با اشاره به اینکه شب گذشته برای جمع آوری سوخت قاچاق ماموریت داشتند و احتمال داده بودند که تماس تلفنی و درخواست کمک من برنامه‌ریزی شده و از سوی قاچاقچیان سوخت برای دور کردن آنها از محل ماموریت بوده، به این درخواست توجهی نکرده اند.

درباره این خبر دو نکته قابل توجه است:


1 - اگر تا پیش از این ، جاهایی مثل بانک و طلا فروشی ها مورد دستبرد سارقان مسلح بودند ، اینک اماکنی که "کالاهای گران شده" مانند مرغ در آنها نگهداری می شود مورد طمع سارقان است و ارتقای سطح امنیتی این مکان ها از نان شب برای صاحبانشان لازم تر است.

2 - آنچه در این خبر تأسف بار تر از اصل سرقت است ، عدم حضور به موقع پلیس است.

سرقت ولو مسلحانه ، در هر جامعه ای متصور است و یکی از این سرقت ها هم این بار متوجه مرغدار مالباخته حکایت ما شده است ، اما این که پلیس به مالباخته زنگ بزند و بگوید ما نمی توانیم بیاییم ، "از آن حرف هاست" و مساله ای نیست که بتوان از کنارش با بی اعتنایی گذشت.

اگر تا کنون انتقاداتی می شد مبنی بر این که پلیس در فلان صحنه دیر جنبید و دیر آمد و ... حالا خبر می رسد که به شاکی زنگ زده و گفته که نمی تواند بیاید!

البته تخلف ماموران پاسگاه مذکور نافی خدمات پلیس در کشور نیست ، مشروط بر آن که فرماندهان ارشد پلیس ، این ماجرا را پیگیری کنند و با کشف واقعیت ، کسانی که در این ماجرا کوتاهی کرده اند و از یک سو باعث ضرر مالی مالباخته شده و از دیگر سو ، وجهه پلیس را مخدوش کرده اند را "مجازات قانونی" نمایند.

اگر پلیس به موقع و هنگامی که سارقان در چاله افتاده بودند سر می رسید ، لااقل پول های مالباخته برمی گشت و مهم تر از آن ، افراد دیگری به طور بالقوه در معرض تهدید این سارقان مسلح نبودند و صد البته حیثیت پلیس نیز مخدوش نمی شد.

اگر اظهارات مالباخته به شرحی که در خبرگزاری مهر آمده درست باشد ، شاید گام اول این باشد که مأموران کاهل ، از جیب خود ، پول به سرقت رفته را جبران کنند و در عین حال درباره استنکاف از انجام وظیفه مورد بازخواست قرار گیرند.

بی گمان ، بررسی این ماجرا و اطلاع رسانی درباره کم و کیف آن و مجازات مأموران متخلف در صورت اثبات کم کاری و تخلف ، حافظ حیثیت پلیس و ارتقا دهنده سطح امنیت عمومی است.

 

منبع:عصر ایران

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا