نتایج نخستین مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری را می توان در شش جمله کوتاه خلاصه کرد : درخشش اسحاق جهانگیری، خویشتنداری حسن روحانی، انتحار محمدباقر قالیباف، محو سید ابراهیم رئیسی و بی آزاری سید مصطفی میرسلیم و رویکرد کارشناسی مصطفی هاشمی طبا ... با این حال، ارزیابی دقیق تر نخستین مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری گویای نکات زیر است. 1. مناظره امروز نشان داد که کاندیداتوری اسحاق جهانگیری به عنوان نامزد پوششی و حامی حسن روحانی تا حد برای اصلاح طلبان و اعتدالگرایان ضروری و حتی حیاتی بوده است. جهانگیری با درک دقیق شرایط و جایگاه خویش در رقابت های انتخاباتی به خوبی در مناظره ایفای نقش کرد و ضربه حملات انتحاری قالیباف علیه دولت یازدهم و شخص روحانی را دفع کرد و حتی موج حملات غیرقابل انتظاری را به سوی قالیباف هدایت کرد. بدین سان، او ستاره بلامنازع میدان مناظره بود و مانند مسی در بازی بارسلونا و رئال مادرید خوش درخشید و حریف را از میدان به در برد ... 2. حسن روحانی با توجه به ملاحضات جایگاه کنونی اش، یعنی ریاست جمهوری ایران، تا حد زیادی از خود متانت و خویشتنداری نشان داد و در صدد تقابل مستقیم با قالیباف و سایر نامزدها برنیامد و مسئولیت ایفای این نقش را به جهانگیری سپرد. در واقع، او بیشتر در نقش جایگاه ملی خویش ظاهر شد و جز افشای دروغ و افترای قالیباف حالت تهاجمی نگرفت. 3. گویا ابراهیم رئیسی مترصد ترسیم چهره مستقلی از خویشتن است تا با بهره گیری از دوقطبی پرتنش قالیباف و روحانی خود را به عنوان تنها گزینه مطلوب اصولگرایان معرفی نماید. اما او نتوانست چنین نقشی را بازی کند. چون در راستای این هدف رقیب اصلی وی قالیباف است و نه حسن روحانی. او باید ابتدا از سد قالیباف عبور نماید. بنابراین، رئیسی در غوغای شانتاژهای قالیباف و البته در سایه درخشش جهانگیری محو شد. 4. محمدباقر قالیباف تمام امیدهای پیشین برای کسب جایگاه مطلوب سیاسی را بر باد رفته ارزیابی می کند. بنابراین، در این دوره از رقابت های انتخاباتی رویکردی انتحاری را برگزیده است تا شاید شاهد پیروزی را در آغوش کشد. او در این مناظره بی صبرانه منتظر آغاز حملات آتشین خود علیه روحانی بود و بنابراین عجولانه به استقبال خطر رفت و در نقش مخالف اصلی دولت حسن روحانی ظاهر شد و با بهره گیری از آمار و اسناد مخدوش به روحانی تاخت. او نیز در صدد معرفی خویش به عنوان تنها نامزد اصولگرایان است و باید ابتدا رئیسی را پشت سر بگذارد که تا حدی موفق شد. اما در برابر روحانی و جهانگیری قافیه را باخت و عملیات انتحاری اش نتیجه سودمند و مطلوبی برای اصولگرایان نداشت. 5. در این میان، دو نامزد دیگر انتخابات تنها در زمین خود بازی کرده و دوقطبی مورد نظر قالیباف را تقویت نکردند و تنها از منظری کارشناسی به طرح دیدگاه خویش پرداختند. به طور کلی، دیدگاه های کارشناسی هاشمی طبا در چارچوب دفاع از مفهوم «دولت کوچک» قابل ارزیابی است که بسی به دیدگاه های دولت روحانی نزدیک است و به طور طبیعی موضع حسن روحانی و جهانگیری را تقویت می کند. دیدگاه کارشناسی میرسلیم به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نیز در چارچوب مفهوم «دفاع از عملکرد 38 ساله نظام جمهوری اسلامی ایران» با چاشنی برخی نقدهای نرم وسازنده قابل دسته بندی است و بنابراین، خطر چندانی برای دولت روحانی ایجاد نمی کند و سبد آرای اصولگرایان را سنگین نمی کند. 6. به طور کلی، جهانگیری پدیده این مناظره بود و با میدان داری خود بر سرمایه اصلاح طلبان و اعتدال گرایان افزود. بنابراین، از هم اکنون می توان او را به عنوان گزینه اصلی اصلاح طلبان برای انتخابات سال 1400 معرفی کرد. علاوه بر آن، حملات انتحاری و جبهه گیری افراطی و عصبانیت قالیباف علیه روحانی او را به چهره سوخته مناظره تبدیل کرد و بدین ترتیب، اصولگرایان را از یک گزینه احتمالی برای ریاست جمهوری محروم کرد و البته آینده خود قالیباف را نیز تباه کرد. در تحلیل نهایی، جهانگیری ستاره مناظره بود و قالیباف بازنده اصلی آن. رئیسی در مناظره دیده نشد و به حاشیه رانده شد. میرسلیم و هاشمی طبا نقش در خوری ایفا نکردند. اما روحانی برنده اصلی مناظره است. چون در نهایت دستاوردهای جهانگیری به سبد آرای روحانی ریخته می شود.

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا